واقعا تسلیت میگم عزیزم .
این تایمی که نبودی اصلا تلگرام واقعا قابل تحمل نبود .
دلمون واسه درس خوندنت
واسه بودنت
واسه یوتیوبت
واسه لحن شیرینت موقع تعریف کردن یک خاطره
واسه ویدئو مسیجات
و
.....
خیلی تنگ شده .
از خدا واست طلب صبر زیاد میکنم 🫂.
پ:جدا پرام از حجم مهربونیتون ریخته، شما نمیدونید چقدررررررر همدلی تو این شرایط به ادمها کمک میکنه. تمام بات و دایرکت و پی ویم پر این پیاماست.خیلیاشو برای مامان و بابای پیام هم خوندم.ممنون که تجربیاتتون رو برای گذر از این زمان نوشتید.
واقعا همه میدونیم که تو این شرایط فقط خودتی و خدا و زمان و بعضی وقتا یهو از سرت میگذره که اصلا چرا من زنده ام؟ و این دنیا چقدر به دردنخور و پر از رنجه بعد یهو به خودت میای میبینی چقدر آدمها کنارتن و چقدر بهت محبت دارن و شاید دنیا انقدرم بد نباشه.
این تایمی که نبودی اصلا تلگرام واقعا قابل تحمل نبود .
دلمون واسه درس خوندنت
واسه بودنت
واسه یوتیوبت
واسه لحن شیرینت موقع تعریف کردن یک خاطره
واسه ویدئو مسیجات
و
.....
خیلی تنگ شده .
از خدا واست طلب صبر زیاد میکنم 🫂.
پ:جدا پرام از حجم مهربونیتون ریخته، شما نمیدونید چقدررررررر همدلی تو این شرایط به ادمها کمک میکنه. تمام بات و دایرکت و پی ویم پر این پیاماست.خیلیاشو برای مامان و بابای پیام هم خوندم.ممنون که تجربیاتتون رو برای گذر از این زمان نوشتید.
واقعا همه میدونیم که تو این شرایط فقط خودتی و خدا و زمان و بعضی وقتا یهو از سرت میگذره که اصلا چرا من زنده ام؟ و این دنیا چقدر به دردنخور و پر از رنجه بعد یهو به خودت میای میبینی چقدر آدمها کنارتن و چقدر بهت محبت دارن و شاید دنیا انقدرم بد نباشه.
سلام نفیسه
میدونم زخم آدم ها مثل هم نیست و هیچ کس درد یک حادثه رو مثل کس دیگه ای تجربه نمیکنه اما من تجربه نسبتا مشابهی با تو دارم و الان دارم سپریش میکنم
میشه اگه آزاردهنده نیست برات بگی این روزا چی کمکت میکنه و باعث ادامه دادن میشه؟
من واقعا دیگه نمیدونم چیکار کنم.
پ: نمیدونم چجوری بگم ولی خود زندگی، همزمان با غم خیلی بزرگی که دارم احساس میکنم چقدر دنیا بی رحمه و چجور در عرض بیست ساعت زندگیمون رو از وسط نصف کرد و چقدر ممکنه این اتفاق دوباره و ده باره و صدباره تکرار بشه. انگار مرگ رو به عنوان اتفاقی که حتما میوفته پذیرفتم و دلم میخواد چه خودم رفتم چه هرکس دیگه ای حسرت زندگی نکردن نداشته باشیم.
غم رو هم به عنوان بخشی از همین زندگی با خودم میکشم ولی نمیخوام بذارم همه زندگیم غم باشه.
میدونم زخم آدم ها مثل هم نیست و هیچ کس درد یک حادثه رو مثل کس دیگه ای تجربه نمیکنه اما من تجربه نسبتا مشابهی با تو دارم و الان دارم سپریش میکنم
میشه اگه آزاردهنده نیست برات بگی این روزا چی کمکت میکنه و باعث ادامه دادن میشه؟
من واقعا دیگه نمیدونم چیکار کنم.
پ: نمیدونم چجوری بگم ولی خود زندگی، همزمان با غم خیلی بزرگی که دارم احساس میکنم چقدر دنیا بی رحمه و چجور در عرض بیست ساعت زندگیمون رو از وسط نصف کرد و چقدر ممکنه این اتفاق دوباره و ده باره و صدباره تکرار بشه. انگار مرگ رو به عنوان اتفاقی که حتما میوفته پذیرفتم و دلم میخواد چه خودم رفتم چه هرکس دیگه ای حسرت زندگی نکردن نداشته باشیم.
غم رو هم به عنوان بخشی از همین زندگی با خودم میکشم ولی نمیخوام بذارم همه زندگیم غم باشه.
Forwarded from ☀️
خیر
نهایی ها یک طرف
کنکور یک طرف
خانواده ایرانی و ایران یک طرف.
نهایی ها یک طرف
کنکور یک طرف
خانواده ایرانی و ایران یک طرف.
باید درس بخونم و انگار درس خوندن روتین تر کار این دنیاست.
این چندمین باریه که از اتفاقات به درس پناه میبرم.
این چندمین باریه که از اتفاقات به درس پناه میبرم.
سلام نفیسه جون
ببخشید مزاحمت میشم عزیزم
امروز ساعت ۱۱ یکی از دندونامو کشیدم ولی هنوز تا الانش ازش خونمیاد
بنظرت چی خوبه براش؟
پ: متاسفانه چون دانشجوی پزشکیم فقط میتونم دعا کنم برات که خونش بند بیاد و ارجاعت بدم به دندونپزشکی🚶🏾♀️
ببخشید مزاحمت میشم عزیزم
امروز ساعت ۱۱ یکی از دندونامو کشیدم ولی هنوز تا الانش ازش خونمیاد
بنظرت چی خوبه براش؟
پ: متاسفانه چون دانشجوی پزشکیم فقط میتونم دعا کنم برات که خونش بند بیاد و ارجاعت بدم به دندونپزشکی🚶🏾♀️
Parishani
Alireza Ghorbani
پریشانی
علیرضا قربانی
موسیقی: حسام ناصری
ترانه: احمد امیرخلیلی
میکس و مستر: آرش پاکزاد
ناشر: آهنگ اشتیاق و شهر آفتاب
با حمایت: رایان کارت
🌐 @AlirezaGhorbaniOfficial
🌐 @alirezaghorbaniconcert
علیرضا قربانی
موسیقی: حسام ناصری
ترانه: احمد امیرخلیلی
میکس و مستر: آرش پاکزاد
ناشر: آهنگ اشتیاق و شهر آفتاب
با حمایت: رایان کارت
🌐 @AlirezaGhorbaniOfficial
🌐 @alirezaghorbaniconcert
آدمیزاد جدا عجیبه.
من آدم تنهایی پسندیم. یعنی معمولا بعد هر شلوغی چند روز میرم تو غار که بتونم زندگیمو ادامه بدم.
و الان دقیقا دو ماهه که حتی ی روز تنها نبودیم.
یعنی۶۰ روزه که من با آدمهای دیگه بودم,هیچ تنهایی نداشتم و هیچیم هم نشده حتی به نظر میاد عادت هم کردم...
من آدم تنهایی پسندیم. یعنی معمولا بعد هر شلوغی چند روز میرم تو غار که بتونم زندگیمو ادامه بدم.
و الان دقیقا دو ماهه که حتی ی روز تنها نبودیم.
یعنی۶۰ روزه که من با آدمهای دیگه بودم,هیچ تنهایی نداشتم و هیچیم هم نشده حتی به نظر میاد عادت هم کردم...
سلام نفیس عزیزم
امیدوارم حال دلت خوب باشه🤍
دوستام میگن برای دینی ، ویدیو نگاه کن
نظر شما چیه ؟!
نفیس میشه لطفا کمکم کنییی دو دلم
پ:والا برای دینی بالا بری پایین بیای هر طرف بری باز باید بشینی حفظ کنی.
شاید فیلم کمکت کنه که درک مطالب اسون تر شه ولی تو حفظ کردن خودتی و خودت
به نظر من تو این زمان کم باقیمونده خودت با کتابایی مثل فرمول بیست بخونی بهتره
امیدوارم حال دلت خوب باشه🤍
دوستام میگن برای دینی ، ویدیو نگاه کن
نظر شما چیه ؟!
نفیس میشه لطفا کمکم کنییی دو دلم
پ:والا برای دینی بالا بری پایین بیای هر طرف بری باز باید بشینی حفظ کنی.
شاید فیلم کمکت کنه که درک مطالب اسون تر شه ولی تو حفظ کردن خودتی و خودت
به نظر من تو این زمان کم باقیمونده خودت با کتابایی مثل فرمول بیست بخونی بهتره
مجتبی شکوری ی جا تو پادکست سوگ میگه بعد از دست دادن آدمها تو گرفتار ی سری مین میشی که یهو منفجر میشن. مثلا آخرین غذایی که از اون فرد تو یخچال مونده, لباساش و هرچیز دیگه ای که احوالات قبل از دست دادن رو یادت بیاره.
امروز رفتم سر تبلتم و اتفاقی دیدم تب ادیت فیلمم بازه و داشتم ولاگی رو ادیت میکردم که سعی میکردم برای امتحانم درس بخونم و آرزو میکردم دفعه بعد که ویدیو میگیرم دیگه تو این شرایط نباشیم و همه چی بهتر شده باشه...
امروز رفتم سر تبلتم و اتفاقی دیدم تب ادیت فیلمم بازه و داشتم ولاگی رو ادیت میکردم که سعی میکردم برای امتحانم درس بخونم و آرزو میکردم دفعه بعد که ویدیو میگیرم دیگه تو این شرایط نباشیم و همه چی بهتر شده باشه...
حالا هفته گذشته تو اون شرایط ی بنده خدای سن بالایی منو گیر اورده بود که مفصلام فلان شده و درد دارم و چکار کنم.
منم مغزم قفل بود واقعا صرفا برای اینکه بحث رو ببندم گفتم یا آرتروزه یا نقرسه تا عکس نباشه نمیشه چیزی گفت.
یهو گفت آفرررررین دکتر هم بهم گفته نقرسه :))))))))))))
زن حسابی منو گیر اوردی ازم امتحان میگیری؟؟
منم مغزم قفل بود واقعا صرفا برای اینکه بحث رو ببندم گفتم یا آرتروزه یا نقرسه تا عکس نباشه نمیشه چیزی گفت.
یهو گفت آفرررررین دکتر هم بهم گفته نقرسه :))))))))))))
زن حسابی منو گیر اوردی ازم امتحان میگیری؟؟
اگه براتون سواله چجوری باید درس بخونیم چون از ی جا به بعد به انجام مسئولیت هامون عادت میکنیم.
من کنکور ارشد داشتم و حال روحیم بد بود درس خوندم
کنکور داشتم درگیر ی مشکل خانوادگی بودم و درس خوندم
علوم پایه داشتم و دو هفته ی پام بیمارستان ی پام خونه درس خوندم
اخر ترم پیش درگیر اسباب کشی بودم بازم درس خوندم
همین دو هفته پیش هم همینطور…
مثل تمام آدمهایی که کارمندن و مجبورن برن سرکار، خانه دارن و مجبورن از ی جایی بالاخره به امورات خونه برگردن و مثل تمام آدمهای بزرگسال دیگه از ی سنی به بعد میفهمی تا تو هستی مسئولیت هات فرار نمیکنن متاسفانه و همیشه هستن.بعد ناخودآگاه تو ذهنت ی برنامه ای شکل میگیره که تا حالت بهتره تند تند کاراتو میکنی چون میدونی احتمالا تا ساعاتی دیگه که نمیدونی چه زمانیه حالت بد میشه و اون موقع دیگه واقعا ناتوانی.
من کنکور ارشد داشتم و حال روحیم بد بود درس خوندم
کنکور داشتم درگیر ی مشکل خانوادگی بودم و درس خوندم
علوم پایه داشتم و دو هفته ی پام بیمارستان ی پام خونه درس خوندم
اخر ترم پیش درگیر اسباب کشی بودم بازم درس خوندم
همین دو هفته پیش هم همینطور…
مثل تمام آدمهایی که کارمندن و مجبورن برن سرکار، خانه دارن و مجبورن از ی جایی بالاخره به امورات خونه برگردن و مثل تمام آدمهای بزرگسال دیگه از ی سنی به بعد میفهمی تا تو هستی مسئولیت هات فرار نمیکنن متاسفانه و همیشه هستن.بعد ناخودآگاه تو ذهنت ی برنامه ای شکل میگیره که تا حالت بهتره تند تند کاراتو میکنی چون میدونی احتمالا تا ساعاتی دیگه که نمیدونی چه زمانیه حالت بد میشه و اون موقع دیگه واقعا ناتوانی.
Nafisjournal
اگه براتون سواله چجوری باید درس بخونیم چون از ی جا به بعد به انجام مسئولیت هامون عادت میکنیم. من کنکور ارشد داشتم و حال روحیم بد بود درس خوندم کنکور داشتم درگیر ی مشکل خانوادگی بودم و درس خوندم علوم پایه داشتم و دو هفته ی پام بیمارستان ی پام خونه درس خوندم…
بعدا وقت کردید کامنتهای این پست رو بخونید.
کلا خواستم اینم بگم در ادامه خوندن کامنتها نکنه دچار احساس خودکم بینی بشید و فکر کنید شرایط آدمها دقیقا یکیه و همه باید خیلی قوی باشن و زود از رنجها عبور کنن
اصلا اینجوری نیست من قبلا هم گفتم سر کوچکترین مسئله ممکن آشفته میشدم و تا روزها توی تاریکی در رو روی خودم میبستم.
توان آدمها و شرایط آدمها باعث میشه تو هر زمانی ی رفتاری بکنن.
حتی قوی ترین آدمها هم ممکنه با کوچیکترین حرف نفر دیگه ای بشکنن پس فکر نکنید غم و ناراحتیتون هرچی که هست کوچیکه و شما خدایی نکرده چقدر ناتوانید…
اصلا اینجوری نیست من قبلا هم گفتم سر کوچکترین مسئله ممکن آشفته میشدم و تا روزها توی تاریکی در رو روی خودم میبستم.
توان آدمها و شرایط آدمها باعث میشه تو هر زمانی ی رفتاری بکنن.
حتی قوی ترین آدمها هم ممکنه با کوچیکترین حرف نفر دیگه ای بشکنن پس فکر نکنید غم و ناراحتیتون هرچی که هست کوچیکه و شما خدایی نکرده چقدر ناتوانید…
Nafisjournal
احسان عبدیپور – خانم رُستُک
میدونید چی عجیبه؟؟
من تقریبا تمام هرآنچه از احسان عبدی پور موجوده رو شنیدم.
و این رو نشنیده بودم و خیلیم اتفاقی پلی کردم از بین صدها فایلی که موجوده...
من تقریبا تمام هرآنچه از احسان عبدی پور موجوده رو شنیدم.
و این رو نشنیده بودم و خیلیم اتفاقی پلی کردم از بین صدها فایلی که موجوده...
سلام نفیسه امیدوارم خدا به شما و همسر و خانواده عزیزتون صبر بده 💙
من واقعا این روزها درگیر ی چیزی هستم که از نظر بقیه بی ارزش و کم اهمیت ، ۲۱ سالمه و در این یک سال گذشته دو تا از دوستای صمیمیم رو از دست دادم ، دامنه ارتباطی خوبی دارم ولی احساس میکنم بقیه دوستام اونقدر تایپ من نیستن و وقت گذروندن باهاشون فقط ازم انرژی میگیره ، یک اکیپ دوستی دانشگاهی هم دارم ولی خب اونا هم دوست های خودشون رو دارن ، نفیسه ما تو این شهر خانوادگی کاملا تنهاییم ، من پارتنر یا … هم ندارم، میدونم باید ب چیزهای دیگه ای فکر کنم ولی این تنهایی داره خفه م میکنه
از نظر بقیه هم بی ارزشه این موضوع ، بنظرت واقعا کم اهمیت ؟ من چی کار باید بکنم ؟
پ: کی گفته داشتن دوست خوب کم اهمیته؟؟کلا ارتباطات برای انسان اجتماعی خیلی پررنگه.
ولی هر ارتباطی از دست دادن هم توش هست متاسفانه.
خودت تایپ خودت رو میدونی سعی کن جاهایی بری که آدمهای هم تایپ خودت بیشترن مثلا آموزشگاه زبان، کتابخونه، کافه و …
به هدف دوستیابی هم نرو ولی خودت رو در مسیر قرار بده مطمئن باش ارتباط شکل میگیره. من تمام دوستام رو اتفاقی و در اثر فعالیت های اجتماعی پیدا کردم.
اینم بدون همونقدر که ارتباط خوب مهمه ارتباطات بد هم نابودت میکنه پس سعی نکن به زور ارتباط بگیری
من واقعا این روزها درگیر ی چیزی هستم که از نظر بقیه بی ارزش و کم اهمیت ، ۲۱ سالمه و در این یک سال گذشته دو تا از دوستای صمیمیم رو از دست دادم ، دامنه ارتباطی خوبی دارم ولی احساس میکنم بقیه دوستام اونقدر تایپ من نیستن و وقت گذروندن باهاشون فقط ازم انرژی میگیره ، یک اکیپ دوستی دانشگاهی هم دارم ولی خب اونا هم دوست های خودشون رو دارن ، نفیسه ما تو این شهر خانوادگی کاملا تنهاییم ، من پارتنر یا … هم ندارم، میدونم باید ب چیزهای دیگه ای فکر کنم ولی این تنهایی داره خفه م میکنه
از نظر بقیه هم بی ارزشه این موضوع ، بنظرت واقعا کم اهمیت ؟ من چی کار باید بکنم ؟
پ: کی گفته داشتن دوست خوب کم اهمیته؟؟کلا ارتباطات برای انسان اجتماعی خیلی پررنگه.
ولی هر ارتباطی از دست دادن هم توش هست متاسفانه.
خودت تایپ خودت رو میدونی سعی کن جاهایی بری که آدمهای هم تایپ خودت بیشترن مثلا آموزشگاه زبان، کتابخونه، کافه و …
به هدف دوستیابی هم نرو ولی خودت رو در مسیر قرار بده مطمئن باش ارتباط شکل میگیره. من تمام دوستام رو اتفاقی و در اثر فعالیت های اجتماعی پیدا کردم.
اینم بدون همونقدر که ارتباط خوب مهمه ارتباطات بد هم نابودت میکنه پس سعی نکن به زور ارتباط بگیری