زبان نایینی
1.1K subscribers
4.23K photos
1.58K videos
211 files
388 links
این کانال فقط جهت ترویج و آموزش زبان نایینی و گسترش فرهنگ محلی است.
ارتباط با ادمین
@emamiarandi
Download Telegram
#شوخی_با_رمضان
.
🔸شاطرعباس صبوحی و به قولی
فصیح‌الزمان رضوانی:

روزِ ماه رمضان
زلف میفشان که فقیه
بخورد روزهٔ خود را
به گمانش که شب است!
@nein_nameh
#آن_روزها
.
گون زنی(صحرای گون)
بخش سوم

كاميون 7-8 ساعتي را ناليد تا به دامنه شمالي كـوه سـهند رسـيد. از آخـرين روستا كه مثل آخر دنيا بود 6-7 كيلومتري گذشتيم و در پائين دره ای، دست چشـمه آبی
زلال و چمنزار اطراف آن و در دو طرف گذرگاه چشمه دو برادر اردو زدند. 💐
يك چادر مخصوص آذوقه و وسايل و چادر ديگر مخصـوص نـزول اجـلال ارباب، همانروز اول كارگرهاي قويتر يك چارسنگ بـراي پخـت نـان تـدارك
ديدند يعني پس از كندن چاله اي در دل خاك به کمک بعضي كه تجربه داشـتند در ادامـه
رودخانه و صحرا سنگهاي بزرگي كه حداقل يك طرف آن صاف باشد انتخـاب و در دل زمين به صورت مربع نصب و تنوري را در نظر بگيرند كه چهارضـلعي
باشد درست كردند. بقيه افراد براي ساختن سرپناه مشغول سـاختن لانـه شـدند. 🙈
چرا لانه، چون مانند خرگوش يا روباه در دل خاك شـيبدار دره مشـغول حفـر چاله مانندي شدند كه انتهاي آن ارتفاع بيشتر و دهانه ورودي ارتفاع كمتر داشت.
از حالا به بعد براي راحتي بيان بـرادر مرحـوم و عزيـزم رسـول را داداش صـدا ميزنم. 😢همه افراد بعد از ساختن لانه هاي يك يا دو نفره روي آنهـا را بـه كمـك
شاخه هاي بيد كه از پائينتر دره آورديم و بوته هاي گون و كُـپكُپـو پوشـانديم. 😾
طبيعتاً لانه من و داداش 2 نفره بود درست به عـرض 1/5 متـر و طـول 2 متـر و 😸
ارتفاع حداكثر 80 سانتيمتر بود به طوريكه در آن نميشد ايستاد و فقط به حالت
نشسته داخل و خارج مي شديم . در قسمت بالاي سـر حفـرهاي بـه نـام طاقچـه درست و چراغ موشي خود را در آن قرار داديم چراغ موشي كه شـايد در طـول
تابستان 2 يا 3 بار نفت پر نشد.
داداش دورانديش بود و وسايل نامه نوشتن آورده بود. وسايل ما عبارت بـود 😲
از يك تشكچه و يك لحاف اشتراكي و هر كدام دو دست تنبان و پيراهن اضـافه
و مقداري نخ و سوزن. روز اول تعلق داشت به استقرار اردو و ساختن چارسنگ و جایی برای تجمع شبانه و خوردن شام🥴
ادامه دارد....
(آرند وطنم-ص88)
@naein_nameh
زان می عشق کزو پخته شود هر خامی
گرچه ماه رمضان است بیاور جامی
یار من چون بخرامد به تماشای چمن
برسانش ز من ای پیک صبا پیغامی

( حافظ ، غزل/ ۴۶۵ )
@naein_nameh
Forwarded from جریانـ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصاویری شگفت‌انگیز از زیبایی‌های چابهار
ویدئو: علی خوشرو
منبع:
@isna94
#ايران #گردشگری
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
#طنز_هفته
.
با زبان شیرین نایینی

یه مِرَه هر شِو جمعه شی مَزار بالا سِری یه قبر و هی بیرفت و شووات :
چورا اوشویی و میت بدبخت که ...
وِش واجن کیو گو دوقد بیرمبی بوراش ؟
بیاروتو ؟
پِیوتو ؟
وَچتو؟
کیتو؟

واجه هیچ کوم !
دی مِری اولی اِنجومو ...😂😂

@ghasemibay
@naein_nameh
#مثل_حکم_نایینی
.
«اُو یَه گِندُم رَه دیری ناشو»
آب جو و گندم راه دوری نمی رود
توضیح مَثَل در فایل صوتی👇
.
«اَبی خِر گَر گَلَش ناوا کَه»
دیگه الاغ گر را نباید به گله برد
توضیح👇
.
«آدمی گو بِد اویی کیره، لیجین کف جوش وَ واخا»
ادمی که در آب خوردن سخت گیری کند مجبور به خوردن لجن ته جوی می شود.
.
«ایگر خُوی کویه تو والُش کیرن ، زی تِر از کویه بِر یَه»
اگر با سگ در یک جوالش کنند زودتر از سگ از جوال خارج می شود 👇
@naein_nameh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاهد افلاکی
.
چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی

 

من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی

 

خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی

 

ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی

 

در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی
.
(رهی معیری)
تحفه سفر کوتاه دیروز
@naein_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
پا جوشی، پایوشه= پاجوش، شاخه ای که از نزدیک ریشه درخت سر میزند
.
پایه وا، پایه وِر=چوب ها یا دوشاخه ای که زیر شاخه باردار درختان می گذارند.
.
پایَه رُویی=موسم بهار و روزهای رعد و برق (که امثال به کثرت بود) را پایه رویی گویند.
.
پَته= سند ، مدرک، حواله
تمثیل:
پَته اش ری اُو خُسی
مدرک جرم او را افشا می کنم
کنایه از تهدیدی افشاگری
@naein_nameh
4_5891086591845206226.mp4
13.5 MB
تقدیم به یاران مهربان
برای عرض صبح بخیر
و آرزوی
شادی و سلامتی برای همراهان عزیز
@naein_nameh
#مشاهیر_نایین
.
ملاعلی فارغ
یکطرف نایب حسین نوکر سلطان کِشدم
یکطرف نوکر خان سوی جلوخان کِشدم
یکطرف هیچ نمیگوید و پنهان کِشدم
من ستاده به میان این کِشدم، آن کِشدم
از تعزیه خوانهای قدیمی نایین و در اصطلاح تعزیه مخالف خوان که اکثر نقش شمر را برعهده داشت. با اینکه سواد چندانی نداشت غالباً شعرهایی که در تعزیه میخواند از خودش بود. کم کم در اثر استعداد ذاتی سواد خواندن و نوشتن پیدا کرد و گفته هایش و سروده هایش را مینوشت. ان مرحوم پدر مرحوم جناب آقای رضا فارغ معلم قدیمی شهرمان هستند.
شهری که فقط عزت آن در کروات است
آنجا ظلما تیست که بی آب حیات است
هر کس به گلو بست یکی کهنه پلاسی
هر جا که رود بهر وی اسباب نجات است
چون با کرواتست نشانند به صدرش
گر قلدر و یا بابا شمل و لوتی و لات است
شهری که شناسند ز پالان خرکی را
جنگل بود آن شهر و مکان حشرات است
گر هست فرومایه و یا ناقص پایه
چون با کرواتست ز اعلی درجاتست

(تذکره سخنوران نایین)
@naein_nameh
#سخن_روز
.
امام احمد غزالی رَحِمَهُ‌ اللهُ روزی در مجمع تذکیر و مجلس وعظ روی به حاضران آورد و گفت: ای مسلمانان، هرچه من در چهل سال از سر این چوب‌پاره شما را می‌گویم، فردوسی در یک بیت گفته است، اگر بر آن خواهید رفت، از همه مستغنی شوید:

ز روز گذر کردن اندیشه کن
پرستیدنِ دادگر پیشه کن

#سعدالدین_واروینی (۱۳۸۸). مرزبان‌نامه. به‌کوشش خلیل خطیب رهبر. چاپ چهاردهم.
@naein_nameh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‌‎#دردمشترک

نورپردازی سفید پل تاریخی ‎#خواجو اصفهان
برای قدردانی مشترک شهرهای عضو مجمع شهرداران آسیایی از ‎#پرستاران ، امدادگران شریف ‎#هلال_احمر و ‎#کادر_درمانی در روز جهانی ‎#هلال_احمر و در آستانه روز جهانی ‎#پرستار
#سخن_روز
#پریسکه

شکوفه داده است
با پروانه‌ها
درخت خشکیده...
#کوبایاشی_ایسا
.
روز و روزگار بر همه عزیزان خوش باد
@naein_nameh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شوخی_با_رمضان



🔹اینم داستانی از علامه جزایری

حجازی‌ای هلال اول #رمضان دید، گفت: باز آمدی که زحمت خلق داری و خلایق به تعب اندازی؟ بالله که دفع شر تو با سفر کنم!

زهر الربیع، علامه جزایری - ص 41
@naein_nameh
#آن_روزها
.
گون زنی(گونه سونی)
قسمت چهارم

گفتیم که در بدو ورود و در کنار آن چشمه پر آب و دامنه شیب دار تپه
به احداث محل مسکونی که شبیه لانه بود نمودیم.
چرا لانه، چون مانند خرگوش يا روباه در دل خاك شـيبدار دره مشـغول حفر چاله مانندي شدند كه انتهاي آن ارتفاع بيشتر و دهانـه ورودي ارتفـاع كمتـر داشـت. همـه افـراد بعد از ساختن لانه هاي يك يا دو نفره روي آنها را به كمك شاخه هاي بيد كه از پائين تـر دره
آورديم و بوته هاي گون و كُپكُپو پوشانديم. طبيعتاً لانه من و داداش 2 نفره بـود و ارتفاع آن حداكثر ۸۰ سانتيمتر بود بـه طوريكـه در آن نمـيشـد
ايستاد و فقط به حالت نشسته داخل و خارج مي شديم. در قسمت بالاي سر حفره اي به نـام
طاقچه درست و چراغ موشي خود را در آن قرار داديم، چراغ موشي كه شايد در طول تابستان
2 يا 3 بار نفت پر نشد.
داداش دورانديش بود و وسايل نامه نوشتن آورده بـود. وسـايل مـا عبـارت بـود از يـك
تشكچه و يك لحاف اشتراكي و هر كدام دو دست تنبان و پيـراهن اضـافه و مقـداري نـخ و
سوزن. روز اول تعلق داشت به استقرار اردو و ساختن چارسنگ و محل صافي براي خـوردن
شام و اگر حالي بود شب نشيني. گون زدن را بسياري از اهالي مـيداننـد بـه خصـوص افـراد
ميانسال و سالمند اما براي جوانان بگويم كه گون بوته اي است پرخار و بدسگال به خصوص
نوع تلخ آن و گاهي بسيار بزرگ حتي بزرگتر از اندازه قد ما در آن زمان. براي بدست آوردن
شيره ريشه اين گياه به اسم كتيرا بايد پاي اين ديو هراسناك را كَند و اين جاندار وحشي را تـا
رسيدن به ريشه تحمل كرد. با تبر خاك پاي آن را كنده آنقدر كه ريشه آن خوب نمايان شود.
سپس افراد وارد با تيغ به ريشه آن نشتر ميزدند تا شيره خارج شود.
ادامه دارد....
@naein_nameh
#مثل_حکم_نایینی
.
«اَتِش وِ جاج خُسَه»
آتش به ژاژ اندازنده
جاج یا ژاژ گیاهی بی مزه و سخت که با کوبیدن و جویدن چارپایان نرم نمی شود (ژاژ خایی)
این گیاه به سرعت آتش می گیرد .
کنایه از آتش افروزی و ایجاد فتنه
.
«از کولوز بِر اُمییه»
از پوسته خارج شده
رشد و نمو و بزرگ شدن و حتی حضور در عرصه فراخ و گسترده را معنی میدهد.
.
«اُوشو چَرُت ایرس»
برو دوکت(چرخ نخ ریسی) را بریس
کنایه از به کار خود پرداختن و عدم دخالت در کار دیگری.
@naein_nameh
#تاریخچه_نایین
(به روایت تصویر)
.
ایستاده از راست ؛
رضا فصیحی ،محمد میرزا فخر،حسین حاجی نقدی ،حسین سلیمانی
نشسته از راست
جواد علیزاده، بقایی،علی محمد سلیمانی،یوسف فیاض
فرهنگیان و معلمانی فداکار که اغلب به دیار باقی شتافته اند.
جناب آقای علیزاده مدتی معلم دبستان بامداد آرند بودند.
(جناب اقای زمانی)
@naein_nameh
#سخن_روز
.
برو به کارِ خود ای واعظ
این چه فریادست
مرا فتاد دل از ره
تو را چه افتادست؟
حافظ
@korange
#مشاهیر_نایین
.
تیمسار سید مصطفی سجادی نائینی
وی در جوانی رئیس کلانتری تجریش بود و شمیران محل تجمع نائینی ها ،بخصوص روستائیان نائین که برای کار به تهران می رفتند .در تمام ادوار زندگی خود از همشهری ها حمایت می کرد و بچه های نائین به پشتوانه او کم نمی آوردند . وی فرزند سید محمد سجادی وبرادر زاده میرزا ابوطالب سجادی است که تا ریاست شهربانی کل کشور ترقی نمود.از اوخاطره خوشی برای نائینی های مقیم مرکز ماند.
@naein_nameh