زبان نایینی
1.02K subscribers
4.08K photos
1.43K videos
209 files
365 links
این کانال فقط جهت ترویج و آموزش زبان نایینی و گسترش فرهنگ محلی است.
ارتباط با ادمین
@emamiarandi
Download Telegram
#نایین_نامه
.
یکی از تصاویر نصب شده بر سر مزار دکتر مصدّق در احمدآباد. تصویر مرحوم آیت الله سید رضا زنجانی و شهید دکتر سید حسین فاطمی و سایر یاران مصدق.

١۵ دی چهلمین سالگرد درگذشت آیت الله سید رضا زنجانی ، یار و ملجأ دکتر فاطمی  .
مرحوم ایت الله زنجانی در زندان با دکتر فاطمی آشنا شد و به شجاعت و صداقت و ایمان قوی او پی برد. چون ازاد شد به شدت برای نجات دکتر فاطمی از مرگ فعال شد و حتی از روحانی بزرگ عصر که شاه از او حرف شنوی داشت ( ایت الله بروجردی ) استمداد طلبید. به خواهر دکتر پیغام داد خانواده دکتر هر گونه نیاز مالی دارند کمک خواهیم نمود. ایت الله سید رضا زنجانی از یاران دکتر مصدق بود.
با سپاس از اقای جابری
@naein_nameh
#مثل_حکم_نایینی
.
"هاشی گو لوسُش وَ کیری، سِر بالِنگه خوراب کیره"
بچه شتر را که لوس کنی، سر در خانه را خراب می کند
مراد توجه به اندازه به دیگران
.
"های هایُشُت ایدی، وای وایُش جی پس ایوین"
های هایش را دیدی و چشیدی، پس وای وای انرا نیز تحمل کن
کنایه از رنج زایمان برای خانم ها
.
"هایَه تاره"
حیوانات علف خوار یکبار علف را بلعیده و در هنگام استراحت دوباره برگردانده و از نو کامل می جوند.
کنایه از سنجیده و با تامل حرف زدن

( امثال و حکم نایینی)
@naein_nameh
Forwarded from فرشیده
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکلمه خوانی وصحبت های جناب استاد مرزوق در انجمن ادبی جلوه نایین در تاریخ۱۴۰۲/۱۰/۱۵
زبان نایینی
#مثل_حکم_نایینی . "هاشی گو لوسُش وَ کیری، سِر بالِنگه خوراب کیره" بچه شتر را که لوس کنی، سر در خانه را خراب می کند مراد توجه به اندازه به دیگران . "های هایُشُت ایدی، وای وایُش جی پس ایوین" های هایش را دیدی و چشیدی، پس وای وای انرا نیز تحمل کن کنایه از رنج…
سلام ، این مثل هاشی منظور این است که هاشی را به خونه می بری کم کم بزرگ می شود و وقتی می خواهی از خونه بیرون بیاری مجبور می شوی سردرب منزل رو خراب کنی که شتر بتواند بیرون بیاید نه اینکه هاشی لوس بشود ، منظور بعضی افراد باهاشون آشنا می شوی کنار گذاشتن آنها مشگل است و دردسر ایجاد می شود ،. باتشکر
فرخنده امامیان
@naein_nameh
#سخن_روز
.

میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت
می خواری و مستی ره و رسم دگری داشت
پیمانه نمی داد به پیمان شکنان باز
ساقی اگر از حالت مجلس خبری داشت
بیدادگری شیوه مرضیه نمی شد
این شهر اگر دادرس و دادگری داشت
یک لحظه بر این بام بلاخیز نمی ماند
مرغ دل غم دیده اگر بال و پری داشت
در معرکه عشق که پیکار حیات است
مغلوب ٬ حریفی که بجز سر سپری داشت
سرمد، سر پیمانه نبود این همه غوغا
میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت

@naein_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
وِردِشت =دوختن
وِرخونت =خواندن
وِرُس = بلند شو ( وِرسای = برخاشتن )
وَرَسای = پرسیدن، وَرَس = بپرس
وِرسنجای = وزن کردن
وِرسنج = وزن کن
وِرکِر = کشیدن و سرو غذا
هِم وِرکِر = به هم بزن ، مخلوط کن

@naein_nameh
#تاریخچه_نایین

.
میرزا نصرالله خان مشیر الدوله(۱)

میرزا نصرالله جوان یک لاقبا با قلمدانی در پر شال و با پای پیاده از قصبه‌ی نایین با یک دنیا آرزو و توّهم حاصل از یک رؤیای 
عجیب روانه دارالخلافه تهران شد. او به غیر از خوشنویسی ممتاز و عالی که نتیجه زحمت و مرارت و تحصیل شاق در مکتب 
استادان برجسته و صاحب سبک و معروف نایینی در عصر قاجار بود ، دو چیز دیگر نیز همراه داشت.
یکی شخصیت اصیل و نجیب که میراث دوسویه اوست، از طرف پدر نواده پیر روشن ضمیر نایین حاجی عبدالوهاب بن حاجی 
عبدالقیوم نایینی که عارفی کامل و درویشی واصل بود و از طرف مادر نواده مرشد کامل و عارف نامی حاجی محمد حسن 
کوزه کنانی مرید و جانشین والارتبه و داماد حاجی عبدالوهاب بود.
دوم در کوله بار او سه متاع گرانبها و مهم یافت می شد، یکی پشت کار و همّت مردم یزد، دیگری زرنگی و هوش اهالی اصفهان و سوم قناعت و بردباری و حوصله مردم خور و بیابانک که نایین در میان این سه منطقه قرار دارد. 
او با همین سرمایه به شغل کتابت و نسخه نویسی کتب و عریضه نویسی گذران نمود تا وارد دستگاه آصف الدوله شد با مواجب  پانزده قران در ماه.
( نایین نامه)
@naein_nameh
#حومه_نایین
.
خدا قوت هاجر خانم، هاجر و حاج علی از حامیان و نگهبانان افتخاری حیات وحش کویر، انها با ریختن علوفه در فصل خشک و گذاشتن اب برای انها از دوستان واقعی حیوانات منطقه عباس اباد نایین باعث اعتماد انها شده اند.
@naein_nameh
#آموزش_گویش_نایینی
.
مووا ایی ماماجون، دَسّچوت وَبوسی
یک بار بی ماماجون، خوی لالاییت هَوسی
تو گو از شِو تا دم صئب، بی خوییت کیشایه
هَنگیشتی بَرا مو ، کُهنَت اُو کیشایه
مو قربونی تو، ماماجون، دَردت وِ جونُم
اِگر یک رو نَبی ماماجون، خیرابه خونُمونُم

.
ترجمه چند بیت از شعر مرحوم فتوحی انارکی

میخواهم بیایم دستت را ببوسم مادرجان
یک بار دیگر با لالایی تو بخوابم
تو که از شب تا سحر بی خوابی کشیدی
به پای من نشستی، لباس و کهنه مرا شستی
من قربان تو بشوم، دردت به جانم
اگر یک روز نباشی خرابه هست خانه ام


تقدیم به همه مادران، خاصه مادران آسمانی
نقاشی از والدین مرحوم بنده توسط سرکار خانم زهرا امامی آرندی
@naein_nameh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#طنز_هفته
.
پهلوان رضا زاده عضو سابق شورای کلان شهر تهران در صندلی داغ با داریوش کاردان

@naein_nameh
#تاریخچه_نایین
.
میرزا نصرالله پیرنیا(۲)
رؤیای عجیب او در جوانی.

میرزا اسدالله منشی مشیرالدوله از قول او می گوید: یک شب در جوانی مرحوم حاجی محمدحسن مرشد ( جد مادری او) را در خواب دیدم که یک 
کیسه به من داد و گفت نصرالله هر چه در این کیسه هست متعلق به توست، کیسه را باز کردم، دیدم سه عدد مُهر که یکی  مُهر وزارت لشکر و یکی مهر وزارت خارجه و سومی مهر صدارت عظمی است که در آن کیسه قرار داشت.
در سال ۱۲۹۹(ه-ق) توسط اتابک به عنوان چشم و گوش و عامل نفوذی وارد وزارت خارجه شد و به عنوان نایب دوم و رئیس اداره تحریرات روس به کار پرداخت. پس از مدتی به منصب خانی و لقب مصباح الملکی ملقب و به رتبه نیابت اولی وزارت خارجه منصوب شد.
@naein_nameh 
 
انساب خاندانهای نایین – بلاغی – صفحه 13 تا 11 
تلاش آزادی – باستانی پاریزی – صفحه 31  
. تاریخ بیداری ایرانیان (333)
@naein_nameh
#نایین_نامه
.
آرامگاه عبرت نایینی شاعر معاصر ومعروف و مولف کتاب گرانسنگ "تذکره مدینه الادب" در امام زاده عبدالله تهران که 19 دیماه 1321 در تهران دار فانی را وداع گفت.
با سپاس از جناب اقای مصاحبی

@naein_nameh
#کتابنامه_نایین
.
《نایین ناهید ایران زمین》
تألیف فرهنگی فرهیخته و استاد و معلم گرامی جناب اقای احمد گرگان محمدی که در خصوص گویش و زبان محلی زحمت بسیار کشیده اند به تازگی روانه بازار شده است.
به محض تهیه کتاب از ویژگی های ان و مطالب مندرج اطلاعات بیشتری تقدیم می کنم. عجالتا خبر خوش ان به آگاهی دوستان رسید.
با تاسف بسیار بدلیل جمع آوری کتاب از بازار نسخه ای از کتاب را نیافتم تا بتوانم به محتوی ان دست یابم. فارغ از دلایل جمع آوری کتاب مسدود کردن راه اندیشه و سد انتشار مطالب اهل قلم مطلوب نیست و تنها پاسخ اندیشه و نظر شایسته و پسندیده است.

@naein_nameh
#مثل_حکم_نایینی
.
"هَدای و هَگیرفت دارن"
داد و ستد دارند
غالبا این مثل در خصوص ازدواج کاربرد دارد و اگر خانواده ای عروس و دامادشان برادر و خواهر باشند گفته می شود " هَدای و هَگیر"
.
"هِر چیم ایرِس چُله گِرتا"
هر چه رشته ام پنبه شد
بی نتیجه بودن زحمات و ازبین رفتن اثار تلاش
.
"هِر چیت دی یه( ایدی) از چَش خویُت دیَه ( وینی)"
هر چه دیدی از چشم خودت دیده ای
تهدیدی شداد و غلاظ برای ممانعت از انجام کاری
.
"هِر چی پیل هَتی آش خوری"
هر قدر پول بدهی آش می خوری
کنایه از گرانی جنس مرغوب و ممتاز

( اگثال و حکم نایینی)
@naein_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
کاراتینه، کار هَتینه = عنکبوت

خـــــــور: تِرُمتینو
فرخــــی: تِرَمتینو
چاهـملک: کاردِبونو
چـوپانان: کاربافو/کارتونو/کاردُئونو/کَرَتینه
جنـــــدق: کَل‌مُشِه
مهرجـان: خ...ه‌کَنو
Ankaboot
Khoor: Teromtinoo
Farokhi: Teramtinoo
Chahmalek: Kaardeboonoo
Choopanan: Kaarbaafoo/Kaartoonoo/Kaardo'oonoo/Karatine
Jandagh: Kal Moshe
Mehrejan: Kh... Kanoo


@naein_nameh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#حکایت
در زمان عمر تارزنی بود پیر ( پیر چنگی) که به علت کهولت سن به مجالس جشن دعوت نمی شد. روزی در آرامستانی با خود گفت عمری را برای خلق خدا و دریافت ابریشم بها( سیم تار از ابریشم بود ) تار زده ام، امروز محض خود خدا دستی بر تار زنم و مزد از او طلب کنم، انگاه لختی با سوز و شور بزد. عمر در مسجد و بعد از فریضه چرت بر او غالب گشت و در رویا شنید که هفتصد درهم در فلان گورستان به دوست ما هدیه دهید. عمر بالفور با نقدینه حرکت و در گورستان جز پیر چنگی ندید. بسیار متعجب اما برای اجرای دستور به نزد پیر رفت . چنگی از هیبت و خشونت عمر بسیار بترسید. عمر وی را گفت چه کرده ای که رب جلیل تو را دوست خود داند.بیا و این هفتصد درهم ابریشم بها بگیر.

《ترجمه با کمی تغییر و خلاصه سازی از مثنوی مولانا》
( استاد محمد طغانیان دهکردی)

@naein_nameh
#مناسبت

۲٠ دی سالروز به قتل رسیدن میرزا محمدتقی فراهانی؛ امیرکبیر

به مقاله خواندنی مرحوم استاد علی رضاقلی بذل عنایت فرمایید.👇👇👇
@naein_nameh
بازنشر یادداشتی از استاد فقید علی رضاقلی
به مناسبت ۲۰ دی ماه سالگرد شهادت امیرکبیر

"تقی خان فرزانه عدالت خواه و نوآور"

از توان من بر نمی آید که میرزاتقی خان را در چند خط تلگرامی توصیف کنم ولی تلاش می کنم، چون فردا (۲۰ دی ماه) سالگرد شهادت یکی از نوادر سیاستمداران و وطن پرستان است که بر خلاف انبوهی از سیاستمداران ایران که به هزینه مردم به دنبال بهینه کردن منافع خود هستند، به هزینه خود برای "رفاهیت" مردم جان خود را در طبق اخلاص گذاشت و تا آخر ایستاد.

نویسنده انگلیسی واتسون درباره او نوشته بود که "اشرف مخلوقات بود".

قائم مقام که او را تربیت کرده بودگفته بود:

"این پسر خیلی ترقیات دارد و قوانین بزرگ به روزگار میگذارد، حقیقت من بر پسر کربلایی قربان حسد می برم و بر پسرش می ترسم."

کلنل شیل وزیر مختار انگلیس می گفت:

"پول دوستی که خوی ایرانیان است در وی اثر ندارد، به عشوه و رشوه کسی فریفته نمی شود."

خوش هیکل، تنومند، سیمای گشاده، پرکار، با غیرت مسئولیت، هوشمند، درست، صادق، فساد ناپذیر و صمیمی بود، جسور و بی باک و دلیر همراه با رفتاری سنگین بود، چشمانی نافذ داشت همراه با مناعت طبع و حق شناسی.

میرزا تقی خان زمانه خود را خوب می شناخت و شرایط جهان و ایران را می شناخت، عقب افتادگی ایران را می شناخت و با اهداف توسعه ای خود آشنایی کامل داشت. شرایط گذار را می شناخت و در تمامی ساحت هایی که برای توسعه ایران لازم بود به صورت هماهنگ تلاش می کرد.

اهداف میرزاتقی خان را تحت سه عنوان می توان خلاصه کرد:

🔷نوآوری در راه نشر فرهنگ و صنعت جدید

 🔷پاسداری از هویت ملی و استقلال سیاسی ایران

🔷مبارزه با فساد مالی و مبارزه برای احیاء اخلاق مدنی که به زوال کشیده شده بود.

برای تامین اهداف فوق در سطوح مختلف وارد کارزار شد، در سطح کلان بودجه کشور را که دچار کسری مزمن شده بود با مدیریت هزینه و حذف هزینه های غیرضروری و از طرف دیگر وصول درآمدهای معوق و لاوصول متعارف و احیاء امنیت تولید و بسط تولید و تجارت و اخذ مالیات به تعادل رسانید که تلاش های او در این زمینه هنوز راهنما و موثرند و در این زمینه فعالیت های گسترده و آموزنده ای کرد. (پ.ن)

برای بسط اقتصاد و تولید و صنعت می دانست نظم در تمام کارها و اجرای قانون و اصلاح دوایر عدلیه و حکام شرع و اینکه همه مردم و همه فرق و اقلیت "در محافظه" در سایه قوانین ولایتی برابرند، املاک از دستبرد مصون اند و ادیان در کمال رفاهیت، برای اولین بار دیوانخانه عدالت تامین کرد که جد دیوان عدالت اداری امروز است که مردم اگر از دولت شکایت داشته باشند در آن مطرح کنند و برابری حقوقی اجتماعی اقلیت ها.

با تقی خان این اصطلاحات در ایران شایع شد:

نظم تقی خانی، دیوان خانه عدالت، وکیل دیوانخانه، تنظیمات مملکتی، نظم جدید، قرار حکومتی، قانون درست، اجرای حقوق ثابته، رفاهیت و آسودگی مردم، عدم تبعیض، کاری مغایر عدالت نکردن، مبارزه با رشوه خواری، تنظیم قوانین مالیاتی، گماشتن کسان عاقل و قابل بر سر کار، ایجاد دارالفنون (پلی تکنیک) و ایجاد روزنامه برای روشن کردن مردم و آشنا کردن آن ها با مسائل روز ایران و جهان و افزودن بر دانایی و بینایی آن ها، مبارزه جدی با فساد اداری، توسعه صنعت، بسط تعلیمات در ارتش منظم و توسعه مهمات سازی، ایجاد چاپارخانه و پست، حفظ آثار باستانی، تنظیم واردات و صادرات، خلاصه هر کار خوبی که امروز می بینید کم و بیش نطفه اولیه آن با میرزا تقی خان شروع شد.

"خدایش بیامرزاد"

پی نوشت: برای اطلاع از شرح مختصر احوال و اقدامات و موقعیت میرزاتقی خان امیرکبیر به کتاب جامعه شناسی نخبه کشی و برای بحث مبسوط راجع به میرزاتقی خان به کتاب ارزشمند امیرکبیر و ایران نوشته فریدون آدمیت مراجعه شود.

****

📚منبع: یادداشت های منتشر نشده علی رضاقلی
https://t.me/ali_rezaghol
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آموزش_گویش_نایینی
.
انتوخابی وکیل
یه رو شیوات یوریت تا ایشم نایین ویکیل مجلس را رای خوسم. خیالمی که نخیه چی کیسه می کیرن.
پایی پیاده خویمی و! نایین رسنا، یه بیله طیرفدار طبا بوین ، یه بیله پشتی جلالی .
طیرفدارای جلالی از لا ارور و لا مزیک بوین و لاسیا و لا رویه و لا مِسّونه طیرفدار طبا بوین.
دو طیرف وِ جون هم کفته بوین، نشی زونا بورا ای یا چیش بِر نایَه
.
ترجمه:
انتخاب وکیل
یک روز گفتند بیایید به نایین برویم و برای وکیل مجلس رای بیندازیم. خیال می کردیم نخودچی جیبمان می ریزند.
پای پیاده خودمان را به نایینرساندیم.
عده ای طرفدار طبا بودندو گروهی پشت سر جلالی.
اهالی لای ارور و لای مزیک طرفدار جلالی و اهالی لای سزا و رودشت و لا مستانه طرفدار دکتر طبا.
دو طرف بجان هم افتاده بودند نمی دانستند چیزی برای انها نخواهد بود.
( کتاب هشوا ۲)

@naein_nameh