#نایین_نامه
.
در صفحات ابتدایی کتاب "نایین نامه" و تحت عنوان (نایین قدیم) آمده است :
دولتشاه سمرقندی( مدفون در محمدیه نایین) که از ادبای قرن نهم هجری است در تذکره الشعرای خود نایین را اینگونه معرفی کرده است:
قصبه نایین من اعمال اصفهان است و در قدیم الایام داخل یزد بوده است.قصبه ای خوش هوا و در سر بیابانی که میان یزد و اصفهان واقع شده و پنبه نرم در انجا حاصل می شود که خود رنگ است و به " مَلّه نایینی" معروف است و در این روزگار بی نظیر است.
مَله نوعی پنبه که بطور طبیعی داری رنگ کِرم زیبایی بوده است.
ویدئو از صدای نایین،
@naein_nameh

نظر همراه گرامی جهت رعایت و احترام به تکثر و تعاطی افکار منتشر می شود:
"ازچهارشنبه سوری گفتید ؟اتش ازعناصر اربعه ایران باستان بوده وهرنوع پریدن وافزودنی مشتعل کننده به ان  یک نوع بی احترامی به این عنصر مقدس محسوب می شود  باید گفت چارشنبه سوری دربین اقلیت زرتشتی فاقد هرگونه اصالت بوده  زیرا انها جشن اتش رادرنیمه بهمن ماه برپا می دارند  وکاملا به تقدس ان پای بند هستن"
@naein_nameh

صنعت سنتی دستگاه روغن کشی از دانه های روغنی...
در نایین ادوار گذشته سنگ عصاری بود و شتر و گرفتن دانه های روغنی..پژوهش میدانی از خانه های پشت بازار نایین در سالهای قبل نمونه ظروف سنگی و سفالی جهت گرفتن و حمل روغن دیده بودیم..اکبر اخوندی پژوهش هنر

#آدینه_شب
.
موسیقی اصیل ایرانی و ادبیات غنی و پربار ایران زمین،
@naein_nameh

#نایین_نامه
#نایین_به_روایت_اسناد
.
خوشنویسی در تاریخ نایین و سیره نایینی ها امری قدیمی و همراه با شهرت بسیارست. از میرزا محمد وزیر( منشی باشی) تا میرزا نصرالله مشیرالدوله و خواهرش مریم بانو نایینی، که از شمار بیرون اند.
@naein_nameh

#آموزش_گویش_نایینی
.
رباعی زیبا به زبان نایینی از جناب اقا سید محمود مرتضوی
.
هیمی رویی گو سِیلی فتنه رو کَفت
اُتُل از جاده بِرشی توی کولُو کَفت
عَوض گِرتا رووال و رسمی دنیا
یانه ری اُو وَه ، سِودَه تِگی اُو کَفت

ترجمه:
همان روزی که سیل فتنه راه افتاد
اتومبیل از جاده بیرون رفت و توی کلوخ افتاد
عوض شد روال و رسم دنیا
هاون ( سنگین) روی اب قرار گرفت و سبد حصیری( سبک) به ته اب رفت

دنیای وارونه
@naein_nameh

✅"کاش با مادرم می‌مردم و این‌همه مصیبت و تلخی نمی‌دیدم، هرچی برام عزیز بود از دست رفت"

اشک‌ها و حرف‌های جانسوز دختر فلسطینی
@Sahamnewsorg

جناب امامی عزیز   فرهیخته گرامی سلام وارادت    به عرض برسانم که در این چند سال  ارتباطم در فضای مجازی  با شما  افتخار وسعادتی برایم محسوب و  جنابعالی حق استادی بر بنده دارید چون با  مطالب  نو وبکر  ارسالی خود   بسیاری نکات  ودرس هایی بمن  آموخته  اید وبدینوسیله تشکر میکنم و از خداوند سلامتی وعمر طولانی  با عزت  برایتان مسئلت دارم.
   در متن بنیانگذاران   در نایین نامه    به استاد بزرگوار زنده یاد دکتر حسین پیرنیا پدر علم اقتصاد در ایران  به عنوان بنیانگذار دانشکده اقتصاد تهران اشاره ای داشتید  فکر میکنم علاوه بران  بنیان گذار دانشکده اقتصاد کرج هم  بودند  یقین دارم جنابعالی اطلاعات بیشتری دارید    با تشکر

از استاد بزرگوار جناب اقای دکتر قنبرعلی اکبری بسیار ممنون که ضمن توجه به مطلب ارسالی یکی دیگر از خدمات روانشاد دکتر حسین پیرنیا را یاد آوری نموده اند. البته تاسیس دانشکده ریاضییات و اقتصاد کرج در کتاب نایین نامه مطرح شده است.
@naein_nameh

#اخبار_نایین
.
جلسه انجمن ادبی جلوه نایین
(ساعتی قبل)
سخنان اقای دکتر مرزوق در خصوص سرامد سخنوری در جهان سعدی علیه الرحمه

با سپاس از سرکار خانم بلوچی
@naein_nameh

#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
وَدیی، وَدینی = اندود کردن، کاهگل کردن بام
مانند: بون کیه هرچی زی تر وَ وادیی( بام خانه را هرچه زودتر باید اندود کرد)
وارَه = خاک و گلی که هنگام ابیاری تغییر مسیر اب را انجام میدهد
وار= همانند، همچون
مانند: آدم وار( مثل آدم)
وارین، وِشت = باران
واریُنّه = ابشارهای کوچکی که در سطوح شیب دار برای مسیر جوی می سازند.
تصویر از مرحوم اقای افضل اقایی
@naein_nameh

📍تخریب بافت تاریخی نایین در سکوت خبری

🔹 تصاویر منتشرشده از بافت تاریخی نایین گویای آن است که تخریب‌های گسترده‌ای در بافت تاریخی این شهر خصوصا در اطراف مسجد جامع نایین در جریان است.

🔹همین که از مسیر ساباط‌های قرارگرفته در کنار مسجد جامع عبور کنید حجم بالای تخریب‌ها در بافت تاریخی نایین خودش را نشان می‌دهد.

🔹 بافتی تاریخی‌ای که تا یک دهه قبل بکر بود، امروز تبدیل به مخروبه و زمین‌های خالی شده است و می‌توان شاهد سربرآوردن خانه‌های نوساز در جای‌جای آن بود.

🔹فرو ریختن طاق‌ها و سقف‌های بناهای تاریخی باعث شده که صرفا جنازه‌های خانه‌های تاریخی نایین باقی بماند.

🔹این در حالی است که در صورت وجود برنامه مشخص، امکان آواربرداری و احیای بسیاری از بناهای تاریخی نایین وجود دارد. با این همه بافت تاریخی این شهر به حال خود رها شده است، تا جریان فرسایش و نفوذ آب‌های سطحی در نهایت حکم تخریب کامل بافت را امضا کند.

🖋برای مطالعه مشروح این گزارش در «روزنامه جهان صنعت» کلیک کنید

@jahansanatpress

#آن_روزها
.
#ادامه_تحصیل
گذر حمام گلشن
کوچه حمام گلشن یک محله کامل و درست و حسابی بود. مغازه هایی برای رفع نیاز مردم از قبیل قصابی، بقالی، نانوایی و ... تا حمام و مسجد و درمانگاه
محله همچون موجود زنده ای بود که زندگی در ان جاری بود، عشق می ورزید، کینه جو می شد. علت نام ان گذر و محله از حمامی با همین نام، بسیار پررونق ومشهور بوده است. گفته می شد حمام دیگری در همین محل بوده به نام فیروزه که چاهش فروکش کرده و عده ای از مشتریان را بلعیده و بعد از تعمیر نیز بی رونق، تا این که صاحبش عده ای یا شخصی را اجیر و در نوبت زنانه حمام گلشن به صورت هیولائی مردانه و برهنه از خزینه خارج می شود، ناگهان اهالی محله می بینند زنان برهنه به کوچه دویده و فریاد می زنند اژدها در حمام است. کسبه با عبا و قبا و هرچه دم دستشان بوده زنان را پوشانده و به خانه می فرستند. از ان تاریخ دیگر حمام گلشن از گرمی افتاده و گمان کنم درمانگاه محل را در مکان ان ساخته باشند.
همه چیز محله جذاب بود. صادق را که گفتم، مسجد حمام گلشن با بخاری چوب سوز که از خرده چوبهای نجاری محل تامین می شد و فرشهای دست بافت قدیمی و پیش نماز با ابهت و کم سخن و اخمو، با گالش لاستیکی و جوراب پشمی دستباف، که ادم را یاد امامان و افراد قصه ها می انداخت. اقای غروی سیدی با عمامه بزرگ و ریش بلند عالمی با سواد و نماینده اکثر مراجع تقلید در دریافت وجوهات شرعی که در بازار تهران حجره بزازی داشت و خود او را در ساعتی از روز که به فروش پارچه مشغول بوددیده ام. پسر عمه با او بسیار نزدیک بود و می گفت در اوج انقلاب که بازار تعطیل و بانکها در اعتصاب بودند، اقای خمینی در فرانسه مشکل مالی دارند و از پاریس تقاضای پول می شود. حاج اقا غروی از بازاریان و وجوه موجود در گاوصندوقشان مبلغ قابل توجهی دلار تهیه و عازم پاریس می شود. در فرودگاه افسر گذرنامه می پرسد حاج اقا چی همراه دارید؟ اقای غروی با ان چشمان درشت براق و مشکی دستانش را بالا آورده و می گوید" دلار" افسر بی چاره به خیال طنز و سخره سید، بدون بازرسی اجازه عبور میدهد.
دیگر دلخوشی و خاطره ان محله نانوایی تافتون گذر بود با تنور گلی و نانهای مغز پخت اعلا، درست مثل نانوایی تافتون در بازار نایین که به یاد ماندنی است.
همچنین حاج احمد اقا زرگر که با کلاه عرقچین مشکی و قبا پوششی نیمه آخوندی داشت و رفیق پسر عمه بود. او کارش ساختن انگشترهای عالی با طرح ابتکاری و نگین های اصیل و خوب بود. حاصل رفاقت با احمد اقا زرگر ساختن یک انگشتر زیبا و یادگاری با نگین فیروزه خوش رنگ برایم بود که بعد ها انرا گم کردم و بسیار غصه خوردم.
ادامه دارد....
✍ امامی آرندی
@naein_nameh

در جستجوی اهل دلی
عمرِ ما گذشت ...
جان در هوای گوهر نایاب داده‌ایم!

#رهی_معیری


@vaj_naein
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺

#مشاهیر_نایین
.
دکتر عبدالرضا خان طباطبائی نایینی
فرزند مرتضی قلیخان ( نائب التولیه آستان قدس )
استاد دانشگاه و اولین متخصص جراحی در ایران
شاعره ای با تخلص محزونه عاشق او می شود اما دکتر یوسف وار به معشوقه توجهی نمی کند.
زلیخای نائین
نامش ربابه و با تخلص محزونه شعر می سروده ، این شاعره در ان زمان دلباخته اولین متخصص جراحی ایران، فارغ التحصیل دانشگاه پاریس یعنی میرزا رضا خان نائینی می شود ولی این جوان زیبا رو به عاشق دلخسته توجهی ندارد.
زیبا پسری که نام نیکوش رضاست
پیوسته به قتل من دلخسته رضاست
گفتم که بده بوسه و جانم بستان
گفتا که نمیدهم سودا به رضاست
.
دکتر حتی زمانی که به نائین می آمده برای دیدار اقوام یا تبیلغ انتخاباتی برادرش دکتر طبا به محزونه بیچاره توجهی نداشته است.
پس از عمری اگر روزی برم دلدار می آید
جفا جو آن زمان همره اغیار می اید
ترش رو گر نشیند، تلخ گوید هان مکن سوزش
که از شیرین لبش هردم شکر خروار می آید
برو در گوشه ای بنشین تو ای محزونه مضطر
که روزی از ترحم بر سرت دلدار می آید
تاریخ گزارش نکرده که عاقبت این عشق سوزان به کجا انجامیده است.
( نایین نامه)

@naein_nameh

#آموزش_گویش_نایینی
.
ویرُت یَه
ویرت یه از می مداد رنگیت پیا اووروا
هَتگیرفت و حاشات کَه و پِت ندا اووروا
ویرت یه وَختی وِتموات پِده خندایی
ویرت یه خوی شوخی و غمزه و ادا، اووروا
ویرت یه وختی می یکذره دی یَتُم کَه اوشویی
وِ مایُتت وات، شَرُت وِ پا که اووروا
ویرت یه کم کِمچو شیو لِوی سلامُت کَه
تو کیچه اُسّی اما سنگین و با حیا، اووروا
ادامه دارد....
،
ترجمه شعر زیبای نایینی از جناب اقای آسید محمود مرتضوی

یادت میاد از من مداد رنگی خواستی انروزها
و گرفتی و حاشا کردی و پس ندادی انروزها
یادت میاد وقتی به تو گفتم پس بده، میخندیدی
یادت میاد با شوخی و غمزه و ادا ، انروزها
یادت میاد وقتی من کمی نگاهت کردم، رفتی
به مادرت گفتی و شر درست کردی، انروزها
یادت میاد کم کمک زیر لبی سلام می کردی
توی کوچه حالا( اما)سنگین و با حیا، انروزها

@naein_nameh

#حکایت
.
*پیرمرد و مترو*

*همسرم تو مترو باهام دعوا کرد گذاشت رفت.*
*یه پیرمرده دست گذاشت رو شونه‌م بهم گفت:*
*تا دیر نشده برو دنبالش نذار بره*
*گفتم رابطه ما دوتا واسه‌ت مهمه؟*
*گفت نه میخوام بری سرجات بشینم*

*حالا انتقادات و دعوای های بزرگان در آستانه انتخابات برای دفاع از مردم نیست،*
*بلکه میخوان جای همدیگه رو بگیرن.*


@naein_nameh

#سخن_روز
.
روز پرستار بر تمامی فرشتگان مهربان روزهای سخت مبارک باد.
@naein_nameh

#سخن_روز
.
نقش و اثر هنر در زندگی انسان بسیار است.
@naein_nameh

#تاریخچه_نایین
.
معروفترین افراد خاندان طباطبائی نایین
مرحوم مرتضی قلیخان نواده شاهزاده عباس میرزا قاجار فرزند میرزا حسن خان بزرگ.
برادرش مرحوم میرزا رضا خان نایینی دادستان کشور و اولین روزنامه نگار ایران( روزنامه تیاتر) و شخصیت فرهنگی بسیار معروف.
دکتر عبدالحسین طبا فرزند مرتضی قلیخان و نماینده خدوم نایین در دوره پانزدهم و شانزدهم مجلس شورای ملی و داماد وثوق الدوله.
خان باباخان معروف به دو کلو ( داستان حضور باسواد ها در انتخابات و نوشتن نام او توسط افراد بی سواد) برادر بزرگ دکتر طبا و نماینده چهار دوره مجلس شورای ملی از نایین( ۱۰-۱۱-۱۲-۱۳)
( نایین نامه ،ص۲۲۳ تا ۲۳۲)
@naein_nameh