#تاریخچه_نایین
.
به مناسبت سالروز رحلت علامه میرزای نایینی در نجف ۲۴ مرداد ۱۳۱۵
بخشی از بیانیه تسلیت آقای سیدعبدالحسین نورالدین:
امروز یکی از شعائر عظیم و ستارگان درخشان کسی بود که آقایان محترم این احتفال عظیم را در این دانشگاه بزرگ برای او اقامه کرده اند تا اندوه و ناراحتی خود را در فقدان او ابراز دارند. من به نوبه خود تعزیت به خودم و جمیع شیعیان و مسلمانان
عالم عرض می کنم. تسلیت به مناسبت فقد این امام بزرگوار و شخصیت روحانی عظیم که حبر الشیعه، عالم صالح شیعه،
علامه شیعه و امام شیعه در همه فضائل بود. امام در علم، امام در عمل، امام در زهد و پرهیزگاری، امام در تقوا، امام در یقین و اخلاص، امام در ثبات و بزرگی نفس، انالله و انا الیه راجعون چقدر بزرگ است این مصیبت، چه ضایعه بزرگی که تا روز قیامت جبران ناپذیر خواهد بود. چه آفتابی در آسمان فضل و علم دچار کسوف گشت و چه پرچمی از اعلام هدایت به زیر افتاد.
درود بر آن نفس پاک که فنا شد در خشنودی خدا و سلام بر او روزی که زاده شد و سلام بر او روزی که به رحمت ایزدی پیوست و سلام بر او روزی که برانگیخته خواهد شد.
(نایین نامه ص۱۱۰)
@naein_nameh
.
به مناسبت سالروز رحلت علامه میرزای نایینی در نجف ۲۴ مرداد ۱۳۱۵
بخشی از بیانیه تسلیت آقای سیدعبدالحسین نورالدین:
امروز یکی از شعائر عظیم و ستارگان درخشان کسی بود که آقایان محترم این احتفال عظیم را در این دانشگاه بزرگ برای او اقامه کرده اند تا اندوه و ناراحتی خود را در فقدان او ابراز دارند. من به نوبه خود تعزیت به خودم و جمیع شیعیان و مسلمانان
عالم عرض می کنم. تسلیت به مناسبت فقد این امام بزرگوار و شخصیت روحانی عظیم که حبر الشیعه، عالم صالح شیعه،
علامه شیعه و امام شیعه در همه فضائل بود. امام در علم، امام در عمل، امام در زهد و پرهیزگاری، امام در تقوا، امام در یقین و اخلاص، امام در ثبات و بزرگی نفس، انالله و انا الیه راجعون چقدر بزرگ است این مصیبت، چه ضایعه بزرگی که تا روز قیامت جبران ناپذیر خواهد بود. چه آفتابی در آسمان فضل و علم دچار کسوف گشت و چه پرچمی از اعلام هدایت به زیر افتاد.
درود بر آن نفس پاک که فنا شد در خشنودی خدا و سلام بر او روزی که زاده شد و سلام بر او روزی که به رحمت ایزدی پیوست و سلام بر او روزی که برانگیخته خواهد شد.
(نایین نامه ص۱۱۰)
@naein_nameh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نایین_نامه
.
تقدیم به همراهان نازنین، برایتان شادی و سلامتی ارزومندم.
ویدئویی دیدنی و جذاب
@naein_nameh
.
تقدیم به همراهان نازنین، برایتان شادی و سلامتی ارزومندم.
ویدئویی دیدنی و جذاب
@naein_nameh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#جمعه_بازار
.
برای انبساط خاطر دوستان جان و عزیزان دل، جمعه به شادی و خوشی، ان شالله
امامی آرندی
@naein_nameh
.
برای انبساط خاطر دوستان جان و عزیزان دل، جمعه به شادی و خوشی، ان شالله
امامی آرندی
@naein_nameh
Forwarded from سلام چوپانان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر مردی به نامردان مزن رو...
#آموزش_گویش_نایینی
.
"ای نارسینه"
" رَمضونُ"ت ویرو اَذونُش اوات
چی اذونی! چقد، جوهونُش اوات
گاهی از تَهلی زیمونُش اوات
گاهی از " حق" و بَلّبونُش اوات
گو خیال کِر ادم داره اِوینه
ای نارسینه، ای نارسینه
.
ترجمه:
رمضان را یادت هست که اذان می گفت
چه اذانی، چقدر زیبا و قشنگ می گفت
گاهی از تلخی زمانه می گفت
گاهی از حق و بلبون( دو نوع شتر) می گفت
که خیال می کنی ادم دارد می بیند
ای انارک، ای انارک
با سپاس از استاد ابراهیمی انارکی
@naein_nameh
.
"ای نارسینه"
" رَمضونُ"ت ویرو اَذونُش اوات
چی اذونی! چقد، جوهونُش اوات
گاهی از تَهلی زیمونُش اوات
گاهی از " حق" و بَلّبونُش اوات
گو خیال کِر ادم داره اِوینه
ای نارسینه، ای نارسینه
.
ترجمه:
رمضان را یادت هست که اذان می گفت
چه اذانی، چقدر زیبا و قشنگ می گفت
گاهی از تلخی زمانه می گفت
گاهی از حق و بلبون( دو نوع شتر) می گفت
که خیال می کنی ادم دارد می بیند
ای انارک، ای انارک
با سپاس از استاد ابراهیمی انارکی
@naein_nameh
#شعرای_نایین
.
یغما جندقی
سنگ قبر مرحوم یغما در امام زاده خور
.
نمیگویم به بزمم باش ساقی می به مینا کن
چو با یاران کشی می یاد خون آشامی ما کن
چو ناحق کشتیم ایمن مباش از دعوی محشر
من از خون نگذرم حاشا نظیری گفت حاشا کن
فلک تا چند مرغان دگر را آشیان بندی
به شاخ گل مرا هم رشته ای آخر ز پروا کن
به بالین وقت بیماری قدم ننهادی از یاری
بیا اکنون به خواری جان سپاران را تماشا کن
به من از مال عالم یک تخلص مانده مجنون است
به کار آید گر ای لیلیوش آن را نیز یغما کن
نکته: یغما ابتدا با تخلص مجنون شعر می سرود و پس از حکایتی که مفصل است به یغما تغییر داد.
@naein_nameh
.
یغما جندقی
سنگ قبر مرحوم یغما در امام زاده خور
.
نمیگویم به بزمم باش ساقی می به مینا کن
چو با یاران کشی می یاد خون آشامی ما کن
چو ناحق کشتیم ایمن مباش از دعوی محشر
من از خون نگذرم حاشا نظیری گفت حاشا کن
فلک تا چند مرغان دگر را آشیان بندی
به شاخ گل مرا هم رشته ای آخر ز پروا کن
به بالین وقت بیماری قدم ننهادی از یاری
بیا اکنون به خواری جان سپاران را تماشا کن
به من از مال عالم یک تخلص مانده مجنون است
به کار آید گر ای لیلیوش آن را نیز یغما کن
نکته: یغما ابتدا با تخلص مجنون شعر می سرود و پس از حکایتی که مفصل است به یغما تغییر داد.
@naein_nameh
#آن_روزها
.
#ادامه_تحصیل
فرار از کلاس
در کلاس دوازدهم رشته ریاضی درسی داشتیم به نام منطق که معلم آن درس عطا خان امامی بود. چون در امتحان نهایی نمی آمد کلاس جدی نبود و به تناسب هوا و اوضاع مدرسه گاهی در انتهای حیاط یعنی آخر زمین فوتبال یا در سایه درختان پربرگ خیابان و امثالهم کلاس بسیار دوستانه و مفرح برگزار می شد. روزی که زنگ منطق بچه ها قصد تعطیلی کلاس داشتند و عده ای به خیابان رفته بودند من و دو نفر از دوستان در پاشنه درب ورودی ساختمان مدرسه و کلاسها ایستاده بودیم که جناب صحت مدیر دبیرستان با اعتراض و کلمات شداد و غلاظ ما چند نفر را نواخت، من به صورت نه چندان جدی پاسخی غیر محترمانه به ایشان دادم.
اقای حسن صحت که رنجیده شده بود نمره انضباط مرا که در برگه دیپلم مجزا ذکر می شد و برای ادامه تحصیل یا استخدام اثر مهمی داشت نمره ده در لیست درج کرده بودند. جناب عابدین نژاد که معلمی سلیم النفس و دلسوز بود و از عواقب و عوارض مسئله اگاه بود به من اطلاع داد و توصیه و راهنمایی جهت تحصیل رضایت اقای مدیر را نمود.
قبلا از زندگی در منزل مرحوم نکویی در محله نوگاباد به مدت دو سال گفته ام، از انجا که همسر اقای قباد ایرج رئیس فرهنگ نایین خواهر زاده اقای نکویی بود و با فرزندان و بستگان ان خانواده محترم اشنا شده بودم از بیماری اقای ایرج مطلع و روز جمعه ای زمستانی برای احوالپرسی مقداری شلغم پخته به منزل ایشان بردم. از قضا انروز چند تن از دبیران و اقای صحت نیز برای احوالپرسی آمدند . اقای ایرج ضمن نحوه آشنایی بنده از من بسیار تعریف و تمجید نمودند.
پس از رفتن اقایان حکایت برخورد گذشته با اقای صحت و نمره انضباط را مطرح کردم، ایشان گفتند گمانم بر این است که با صحبت امروز مشکل حل شده باشد، اما پرس و جو کن تا اگر لازم باشد سفارش کنم. خوشبختانه پس از مدتی که از اقای عابدین نژاد پرسیدم فرمودند اصلاح شده، یعنی نمره ۲۰ درج شده است.
از خداوند برای معلمین خوب و دلسوزی که از این جهان رخت بر بسته اند طلب شادی روح و به محضر اساتید زنده و جناب اقای صحت عرض ادب و احترام خاضعانه خود را تقدیم می کنم.
✍امامی آرندی
@naein_nameh
.
#ادامه_تحصیل
فرار از کلاس
در کلاس دوازدهم رشته ریاضی درسی داشتیم به نام منطق که معلم آن درس عطا خان امامی بود. چون در امتحان نهایی نمی آمد کلاس جدی نبود و به تناسب هوا و اوضاع مدرسه گاهی در انتهای حیاط یعنی آخر زمین فوتبال یا در سایه درختان پربرگ خیابان و امثالهم کلاس بسیار دوستانه و مفرح برگزار می شد. روزی که زنگ منطق بچه ها قصد تعطیلی کلاس داشتند و عده ای به خیابان رفته بودند من و دو نفر از دوستان در پاشنه درب ورودی ساختمان مدرسه و کلاسها ایستاده بودیم که جناب صحت مدیر دبیرستان با اعتراض و کلمات شداد و غلاظ ما چند نفر را نواخت، من به صورت نه چندان جدی پاسخی غیر محترمانه به ایشان دادم.
اقای حسن صحت که رنجیده شده بود نمره انضباط مرا که در برگه دیپلم مجزا ذکر می شد و برای ادامه تحصیل یا استخدام اثر مهمی داشت نمره ده در لیست درج کرده بودند. جناب عابدین نژاد که معلمی سلیم النفس و دلسوز بود و از عواقب و عوارض مسئله اگاه بود به من اطلاع داد و توصیه و راهنمایی جهت تحصیل رضایت اقای مدیر را نمود.
قبلا از زندگی در منزل مرحوم نکویی در محله نوگاباد به مدت دو سال گفته ام، از انجا که همسر اقای قباد ایرج رئیس فرهنگ نایین خواهر زاده اقای نکویی بود و با فرزندان و بستگان ان خانواده محترم اشنا شده بودم از بیماری اقای ایرج مطلع و روز جمعه ای زمستانی برای احوالپرسی مقداری شلغم پخته به منزل ایشان بردم. از قضا انروز چند تن از دبیران و اقای صحت نیز برای احوالپرسی آمدند . اقای ایرج ضمن نحوه آشنایی بنده از من بسیار تعریف و تمجید نمودند.
پس از رفتن اقایان حکایت برخورد گذشته با اقای صحت و نمره انضباط را مطرح کردم، ایشان گفتند گمانم بر این است که با صحبت امروز مشکل حل شده باشد، اما پرس و جو کن تا اگر لازم باشد سفارش کنم. خوشبختانه پس از مدتی که از اقای عابدین نژاد پرسیدم فرمودند اصلاح شده، یعنی نمره ۲۰ درج شده است.
از خداوند برای معلمین خوب و دلسوزی که از این جهان رخت بر بسته اند طلب شادی روح و به محضر اساتید زنده و جناب اقای صحت عرض ادب و احترام خاضعانه خود را تقدیم می کنم.
✍امامی آرندی
@naein_nameh
Forwarded from سلام چوپانان
Forwarded from سلام چوپانان
گزارش هفتگی
هفتهی آرومی بود🌬
و البته یخورده گرم☀️
بکوب شیفت. خور و آبادی🚑
حضور ایرانسلیای مفتکی در آبادی که البته نمدونم استقبال شد یا نه📲
کاندیداتوری نوشآبادی برا مجلس🤵
دومین حملهی تروریستی به شاهچراغ با دو شهید🩸
بازدید از امامزاده خور و مزار یغما🕌
عیادت سکینه و بیبیرباب، خور👵
شنو🏊♂
خشکی کامل ارومیه 🏜
سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به میهن✌️
هفتهتون بخیر و شادی
هفتهی آرومی بود🌬
و البته یخورده گرم☀️
بکوب شیفت. خور و آبادی🚑
حضور ایرانسلیای مفتکی در آبادی که البته نمدونم استقبال شد یا نه📲
کاندیداتوری نوشآبادی برا مجلس🤵
دومین حملهی تروریستی به شاهچراغ با دو شهید🩸
بازدید از امامزاده خور و مزار یغما🕌
عیادت سکینه و بیبیرباب، خور👵
شنو🏊♂
خشکی کامل ارومیه 🏜
سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به میهن✌️
هفتهتون بخیر و شادی
#گیاهان_محلی
.
تِنگس، تِنگز
.
تِنگِز= تنگس، ارژن
درختچه ای از دسته بادامی ها که تیغ فراوان دارد و در اواخر بهمن شکوفه میدهد. در گذشته روی چینه های گلی به عنوان حفاظ نصب می شده است.
سردیرختی تُ و نار معرکه بی
تنگِزُت لِو حصار وَ معرکه بی
تُویُ ت اَز زوری بار معرکه بود
گلی نارُت بهار معرکه بی
ای نار سینه، ای نار سینه
میوه درختان باغت معرکه بود
ارژن و شاخه تنگزت در لبه حصار معرکه بود
بار درخت توت از شدت زیادی و بسیاری معرکه بود
گل انارت در بهار معرکه بود
ای انارک، ای انارک
.
@naein_nameh
.
تِنگس، تِنگز
.
تِنگِز= تنگس، ارژن
درختچه ای از دسته بادامی ها که تیغ فراوان دارد و در اواخر بهمن شکوفه میدهد. در گذشته روی چینه های گلی به عنوان حفاظ نصب می شده است.
سردیرختی تُ و نار معرکه بی
تنگِزُت لِو حصار وَ معرکه بی
تُویُ ت اَز زوری بار معرکه بود
گلی نارُت بهار معرکه بی
ای نار سینه، ای نار سینه
میوه درختان باغت معرکه بود
ارژن و شاخه تنگزت در لبه حصار معرکه بود
بار درخت توت از شدت زیادی و بسیاری معرکه بود
گل انارت در بهار معرکه بود
ای انارک، ای انارک
.
@naein_nameh
#حکایت
.
✅ حکایتی بسیار زیبا و آموزنده از *گلستان سعدی*
روزگاری یکی از ملوک خوارزمشاهی خطبا و وعاظ مملکت را احضار نمود. از باب گله و شکایت ایشان را گفت : آن اجرت و مستمری و وظیفه که شما را میدهم حرامتان باد! که کار خویش انجام نمی دهید. حاضران انگشت به دهان که ؛ چه کردهایم؟ و خدارا زین معما پرده بردار !
گفت: عیون و جواسیس و خفیه نویسان خبر آوردهاند که رعایا اغلب در آشکار و نهان و در پیدا و پنهان عیب بر پادشاهی و مملکت داری ما می نهند و علیه ما سخن گویند و این روز به روز در تزاید است.
اخطب خطبای خوارزم گفت:
پادشاها به جان خدمت داریم ، اما خود رهنمود ده که فی المثل چگونه به بیوه زنی که شویش کشته شده و پنج عایله بر دست او مانده پاسخ گوییم؟تا نفرین ملک و مملکت نکند. پادشاه گفت: واضح است نفرین او را حواله به دشمن کنید که شویش را کشته و او را بی سرپرست گذاشته. واعظی دیگر گفت : پاسخ پیرمردی که از صبح تا شامگاهان به کار مشغول است و اجرتش کفاف خود و چند سرعایله را نمی دهد چه گوییم؟ گفت : توضیح دهید که دشمن اسعار و نرخها گران کرده و نمی گذارد صناعت و قناعت در این مملکت رواج یابد.
دیگری گفت: شباب ، بیکار و بیعار اند و به قمار و کعب بازی اندرند و چون معترض و متعرض ایشان شویم گویند: کاری نیست تا بدان مشغول شویم. گفت : بگویید این نیز حاصل عداوت اعداست؛ چه ارکان دولت همه همت بر این نهاده اند و دشمنان این ملک نمی گذارند کار ایجاد بشود و ملک سامان یابد .
خطیبی دیگر گفت: نظامیه ها از کیفیت افتاده دریغ از خروج یک طبیب حاذق و منجم برجسته یا فقیه و متکلم فرهیخته بلکه مکتب خانه ها هم رو به زوال است و حدیث طلب العلم فریضه رو به فراموشی. پادشاه گفت: این همه دانم اما چه کنم که دشمن عمده طبیبان و منجمان و دانشمندان این مرز و بوم ، جذب کرده و از اینجا کوچانده است.
دیگری گفت :سرزمین ها در معرض خشکی اند آب ها هدر می روند و به سوی کشتزار هدایت نمی شوند. ملک گفت: این دیگر از مکر و مکاید دشمن است که نگذاشت چنین شود وگرنه ما را بدین مهم ، پروا بود. واعظی از میانه مجلس گفت :تاجران شاکی اند که رهزنان امان ما بریده اند و تاراج می کنند و لشکریان نیز تا رشوتی نستانند از اموال ما حراست نکنند. پادشاه گفت: این را هم استثنائاً!! به دشمن نسبت دهید! که در ارکان لشکر نفوذ کرده ناراضی می تراشد.
جوحی که خود را در زی عالمان در آورده بود و در آخر مجلس نشسته بود گفت: پادشاه ها! اکر رخصت هست و به جان در امانم سخنی بگویم؟ پادشاه گفت : آنچه در دل و در سر داری بگو ای غریبه. مگر جز شرح صدر از ما شنیده ای یا دیده ای؟!
جوحی گفت: جسارتا دشمنی که در تار و پود این مملکت به این حد رسوخ و نفوذ کرده باشد، دیگر دشمن نیست همان است که حکم کند و دست بالای همه دستهاست و همان است که بر این ملک فرمانرواست !!
چندان که مهمانی که در سال ۳۶۵ روز در منزل تو جای گرفت و ارکان منزل به مشیت او چرخید دیگر میهمان نیست او خود میزبان است.
آنکه چنین حکم براند به ملک
شاه بخوان و تو مخوان دشمنش
یا به توان و خرد آباد کن
یا به دگر کس تو همی بفکنش
با سپاس از استاد دکتر اکبری
@naein_nameh
.
✅ حکایتی بسیار زیبا و آموزنده از *گلستان سعدی*
روزگاری یکی از ملوک خوارزمشاهی خطبا و وعاظ مملکت را احضار نمود. از باب گله و شکایت ایشان را گفت : آن اجرت و مستمری و وظیفه که شما را میدهم حرامتان باد! که کار خویش انجام نمی دهید. حاضران انگشت به دهان که ؛ چه کردهایم؟ و خدارا زین معما پرده بردار !
گفت: عیون و جواسیس و خفیه نویسان خبر آوردهاند که رعایا اغلب در آشکار و نهان و در پیدا و پنهان عیب بر پادشاهی و مملکت داری ما می نهند و علیه ما سخن گویند و این روز به روز در تزاید است.
اخطب خطبای خوارزم گفت:
پادشاها به جان خدمت داریم ، اما خود رهنمود ده که فی المثل چگونه به بیوه زنی که شویش کشته شده و پنج عایله بر دست او مانده پاسخ گوییم؟تا نفرین ملک و مملکت نکند. پادشاه گفت: واضح است نفرین او را حواله به دشمن کنید که شویش را کشته و او را بی سرپرست گذاشته. واعظی دیگر گفت : پاسخ پیرمردی که از صبح تا شامگاهان به کار مشغول است و اجرتش کفاف خود و چند سرعایله را نمی دهد چه گوییم؟ گفت : توضیح دهید که دشمن اسعار و نرخها گران کرده و نمی گذارد صناعت و قناعت در این مملکت رواج یابد.
دیگری گفت: شباب ، بیکار و بیعار اند و به قمار و کعب بازی اندرند و چون معترض و متعرض ایشان شویم گویند: کاری نیست تا بدان مشغول شویم. گفت : بگویید این نیز حاصل عداوت اعداست؛ چه ارکان دولت همه همت بر این نهاده اند و دشمنان این ملک نمی گذارند کار ایجاد بشود و ملک سامان یابد .
خطیبی دیگر گفت: نظامیه ها از کیفیت افتاده دریغ از خروج یک طبیب حاذق و منجم برجسته یا فقیه و متکلم فرهیخته بلکه مکتب خانه ها هم رو به زوال است و حدیث طلب العلم فریضه رو به فراموشی. پادشاه گفت: این همه دانم اما چه کنم که دشمن عمده طبیبان و منجمان و دانشمندان این مرز و بوم ، جذب کرده و از اینجا کوچانده است.
دیگری گفت :سرزمین ها در معرض خشکی اند آب ها هدر می روند و به سوی کشتزار هدایت نمی شوند. ملک گفت: این دیگر از مکر و مکاید دشمن است که نگذاشت چنین شود وگرنه ما را بدین مهم ، پروا بود. واعظی از میانه مجلس گفت :تاجران شاکی اند که رهزنان امان ما بریده اند و تاراج می کنند و لشکریان نیز تا رشوتی نستانند از اموال ما حراست نکنند. پادشاه گفت: این را هم استثنائاً!! به دشمن نسبت دهید! که در ارکان لشکر نفوذ کرده ناراضی می تراشد.
جوحی که خود را در زی عالمان در آورده بود و در آخر مجلس نشسته بود گفت: پادشاه ها! اکر رخصت هست و به جان در امانم سخنی بگویم؟ پادشاه گفت : آنچه در دل و در سر داری بگو ای غریبه. مگر جز شرح صدر از ما شنیده ای یا دیده ای؟!
جوحی گفت: جسارتا دشمنی که در تار و پود این مملکت به این حد رسوخ و نفوذ کرده باشد، دیگر دشمن نیست همان است که حکم کند و دست بالای همه دستهاست و همان است که بر این ملک فرمانرواست !!
چندان که مهمانی که در سال ۳۶۵ روز در منزل تو جای گرفت و ارکان منزل به مشیت او چرخید دیگر میهمان نیست او خود میزبان است.
آنکه چنین حکم براند به ملک
شاه بخوان و تو مخوان دشمنش
یا به توان و خرد آباد کن
یا به دگر کس تو همی بفکنش
با سپاس از استاد دکتر اکبری
@naein_nameh
#تاریخچه_نایین
.
تصویر دستخط میرزای نایینی از نامه ای که در حفظ و حراست زبان فارسی نگاشته شده است.
این نامه خطاب به سید نصرالله اخوی یا سید نصرالله تقوی از فعالان جنبش مشروطه و نماینده مجلس شورای ملی، عضو هیئت تدوین متمم قانون اساسی مشروطه، دادستان کل کشور و نویسنده قسمت اصلی قانون مدنی ایران نگاشته شده است.
@naein_nameh
.
تصویر دستخط میرزای نایینی از نامه ای که در حفظ و حراست زبان فارسی نگاشته شده است.
این نامه خطاب به سید نصرالله اخوی یا سید نصرالله تقوی از فعالان جنبش مشروطه و نماینده مجلس شورای ملی، عضو هیئت تدوین متمم قانون اساسی مشروطه، دادستان کل کشور و نویسنده قسمت اصلی قانون مدنی ایران نگاشته شده است.
@naein_nameh
#اطلاعیه
.
رحلت استاد جلال زمانی نایینی را به فرهنگی بزرگوار جناب اقای رسول زمانی و خاندان محترم زمانی صمیمانه تسلیت عرض می کنم. برای ان فقید سعید رحمت بی انتهای الهی از درگاه حی سبحان طلب نموده، ارزومندم دوست دانشمند و نویسنده برجسته جناب اقای زمانی در این مصیبت صبر و شکیبایی پیشه کنند .
با احترام و ادب، امامی آرندی
@naein_nameh
.
رحلت استاد جلال زمانی نایینی را به فرهنگی بزرگوار جناب اقای رسول زمانی و خاندان محترم زمانی صمیمانه تسلیت عرض می کنم. برای ان فقید سعید رحمت بی انتهای الهی از درگاه حی سبحان طلب نموده، ارزومندم دوست دانشمند و نویسنده برجسته جناب اقای زمانی در این مصیبت صبر و شکیبایی پیشه کنند .
با احترام و ادب، امامی آرندی
@naein_nameh
#تاریخچه_نایین
.
#کتیبه_ها
سنگ نوشته
در امام زاده نایین ( قسمت زنانه فعلی)
لوح سنگ مرمری به طور عمودی به دیوار منصوب است که عبارت زیر به خط نسخ بران حک شده است:
وفات سیده صالحه مخدره بیجه اقا بنت سلطان و... محسن( دنباله اش در کف بنا زیر خاک رفته است)
در حاشیه
ای هم نفسان مهر مرا یاد کنید
در جور فلک ناله و فریاد کنید
گر بر سر تربتم بیایید دمی
از فاتحه ای روح مرا شاد کنید
(مرحوم استاد ایرج افشار)
بر اساس درخواست دوستان برای تصویر این سنگ نوشته ها اول این که در مرمت ها بسیار از الواح اکنون نیستند و بخصوص در قسمت زنانه امکان بررسی کامل ممکن نبود.
@naein_nameh
.
#کتیبه_ها
سنگ نوشته
در امام زاده نایین ( قسمت زنانه فعلی)
لوح سنگ مرمری به طور عمودی به دیوار منصوب است که عبارت زیر به خط نسخ بران حک شده است:
وفات سیده صالحه مخدره بیجه اقا بنت سلطان و... محسن( دنباله اش در کف بنا زیر خاک رفته است)
در حاشیه
ای هم نفسان مهر مرا یاد کنید
در جور فلک ناله و فریاد کنید
گر بر سر تربتم بیایید دمی
از فاتحه ای روح مرا شاد کنید
(مرحوم استاد ایرج افشار)
بر اساس درخواست دوستان برای تصویر این سنگ نوشته ها اول این که در مرمت ها بسیار از الواح اکنون نیستند و بخصوص در قسمت زنانه امکان بررسی کامل ممکن نبود.
@naein_nameh
#گیاهان_محلی
.
گل رنگ، در زبان محلی به صورت
کو گوشه، کو گیشه، کوشه نامبرده شده است. در زمینهای زراعی کاشته می شود.
این گیاه زیبا دارای مصارف گوناگونی است از قبیل تزیین نان، رنگرزی و دانه های ان نیز بو داده به عنوان اجیل استفاده می شده است.
@naein_nameh
.
گل رنگ، در زبان محلی به صورت
کو گوشه، کو گیشه، کوشه نامبرده شده است. در زمینهای زراعی کاشته می شود.
این گیاه زیبا دارای مصارف گوناگونی است از قبیل تزیین نان، رنگرزی و دانه های ان نیز بو داده به عنوان اجیل استفاده می شده است.
@naein_nameh