زبان نایینی
1.07K subscribers
4.17K photos
1.53K videos
210 files
380 links
این کانال فقط جهت ترویج و آموزش زبان نایینی و گسترش فرهنگ محلی است.
ارتباط با ادمین
@emamiarandi
Download Telegram
Forwarded from گلچين
🌹🌷رضا بابایی نویسنده بالغ ١۵٠ کتاب در زمینه دین و فلسفه درسن ۵۵ سالگی گرفتار سرطان شد و روزگار برای او چنین رقم زد که پنجه در پنجه این بیماری سخت اندازد و با کمال تاسف در ۱۸ فروردین ۱۳۹۹ از بین ما رفت.
این یادداشت را در اوج بیماری  بصورت وصیتنامه‌ای برای علاقه‌مندان به آثارش نگاشته است:

http://telegram.me/bavarh

*اگر عمری باشد…*

اگر عمری باشد، پس از این هیچ فضیلتی را هم‌پایه مهربانی با آدمیزادگان نمی‌شمارم.

اگر عمری باشد، کمتر می‌گویم و می‌نویسم و بیشتر می‌شنوم و می‌خوانم.

اگر عمری باشد، پس از این خویش را بدهکار هستی و هستان می‌شمارم نه طلبکار.

اگر عمری باشد، دیگر به هیچ سیاست‌مداری وکالت بلاعزل نمی‌دهم.

اگر عمری باشد، دیگر هیچ عدالت کوچکی را در هوس رسیدن به عدالت بزرگ‌تر قربانی نمی‌کنم.

اگر عمری باشد، دیگر با دو گروه بحث و گفت‌وگو نمی‌کنم: آنان که از عقیده خویش منفعت می‌برند و آنان که از اندیشه خویش، پیشه ساخته‌اند.

اگر عمری باشد، عدالت را فدای عقیده، و آرزو را فدای مصلحت، و عمر را در پای خوردنی‌ها و پوشیدنی‌ها قربان نمی‌کنم.

اگر عمری باشد، چندان در خطا و کوتاهی‌های دیگران نمی‌نگرم که روسیاهی خود را نبینم.

اگر عمری باشد، از دین‌ها تنها مذهب انصاف را برمی‌گزینم و از فلسفه‌ها، آن را که سربه‌هوا نیست و چشم به راه‌های زمینی دارد.

اگر عمری باشد، هیچ ظلمی را سخت‌تر از تحقیر دیگران نمی‌شمارم.

اگر عمری باشد، در پی هیچ عقیده و ایمانی نمی‌دوم. در خانه می‌نشینم تا ایمانی که سزاوار من است به سراغم آید.
http://telegram.me/bavarh
اگر عمری باشد، هر درختی را که دیدم در آغوش می‌گیرم، هر گلی را می‌بویم، و هر کوهی را بازیگاه می‌بینم و تنها یک تردید را در دل نگه می‌دارم: طلوع خورشید زیباتر است یا غروب آن.

اگر عمری باشد، سیاست‌مداران را از دو حال بیرون نمی‌دانم: آنان که دروغ را به راست و آنان که راست را به دروغ می‌آلایند.

اگر عمری باشد، همچنان برای آزادی و آبادی کشورم می‌کوشم.

اگر عمری باشد، رازگشایی از معمای هستی را به کودکان کهنسال می‌سپارم.

اگر عمری باشد، از هر عقیده‌ای می‌گریزم، چونان گنجشک از چنگال عقاب.

اگر عمری باشد، در جنگل‌های بیشتری گم می‌شوم؛ کوه‌های بیشتری را می‌نوردم؛ ساعت‌های بیشتری به امواج‌ دریا خیره می‌شوم؛ دانه‌های بیشتری در زمین می‌کارم و زباله‌های بیشتری از روی زمین برمی‌دارم.

اگر عمری باشد، کمتر غم نان می‌خورم و بیشتر غم جان می‌پرورم.

اگر عمری باشد، دیگر هیچ گنجی را باور نمی‌کنم جز گنج گهربار کوشش و زحمت.

اگر عمری باشد، برای خشنودی، منتظر اتفاقات خوشایند نمی‌نشینم.
http://telegram.me/bavarh
اگر عمری باشد، خدایی را می‌پرستم که جز محراب حیرت، در شاُن او نیست.

اگر عمری باشد، قدر دوستان و عزیزانم را بیشتر می‌دانم.

من قدم به ۵۵ سالگی گذاشتم. خبر مهمی نیست؛ اما مهم است که دوستان من بدانند که این مرد ۵۵ ساله، به تعداد کتاب‌هایی که نخوانده است غمگین است؛ به شمار دست‌هایی که نگرفته است، پشیمان است و به عدد مهربانی‌هایی که نکرده است، خاطری آزرده دارد. فریبکاری سپهر تیزرو، او را خام کرد و آینده را چنان فراخ و بلند نمایاند که همه‌چیز را به آن حوالت داد. در خانۀ او کتاب‌هایی است که سال‌ها چشم به دست او دوخته بودند که از قفس کتابخانه بیرون آیند و از روی میز مطالعه بر چشم او بتابند؛ اما او همیشه به آنها وعدۀ فردا داد؛ فردایی که هیچ حُسن و امتیازی بر امروز و دیروز نداشت.
اگر امروز از این مرد بسترنشین بپرسند که تنها وصیت تو به جوانان و میان‌سالان و حتی پیران و بیماران چیست، می‌گوید: *بخوانید و بخوانید و بخوانید. درد ما ندانستن نیست؛ درد ما خودداناپنداری و بی‌اشتهایی به دانستن و خواندن است. کتاب‌، تنها گنج دنیاست که نه در زیر خاک، که در پیش چشم ماست و ما آن را نمی‌بینیم.*
رضا بابایی

*یادش گرامی باد و نامش جاویدان*
http://telegram.me/bavarh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
تاسه، تِل و تاسه = ویار، خواسته های زن حامله
@naein_nameh
#تاریخچه_نایین
.
آب انبارهای نایین
نحوه برداشت و استفاده از آب انبارها
پس از ان که اب انباری در محله پر می شد اهالی باید چند روزی صبر می کردند تا گل و لایی که همراه آب ته نشین شود و کاملا رسوب کند انگاه فقط برای مصرف خوراکی استفاده می شد. در فرهنگ قدیم استفاده از این آب برای مصارف دیگر گناه شمرده می شد.
برداشت با ظروف سفالی چون تنگ و نیم تنگی و تنگ بزرگ ( سووه) صوزت می گرفت، بهمین خاطر دهها کارخانه کوزه گری در نایین قدیم وجود داشت. البته در قدیم باید پله های زیادی وجود داشت تا به خروجی(شیر) اب انبار برسد و بطور مثال اب انبار معصوم خانی حدود شصت پله داشت.
امروزه از طریق پمپ تحت فشار در حاشیه ورودی راه پله شیر اب وحود دارد و بهمین دلیل مصرف اسانتر است و بهمین نسبت مسولیت صرفه جویی بیشتر است.
( فرهنگ نایین)
@naein_nameh
#سخن_روز
.
شعرى از حكيم عمر خيام بر دیوار دانشکده پزشکی میوکلینیک آمریکا:

تُنگی میِ لَعل خواهم و دیوانی
سَدّ‌ِ رَمَقی باید و نصف نانی
وانگه من و تو نشسته در ویرانی
خوشتر بُوَد آن ز مُلکَتِ سلطانی

@naein_nameh
#آن_روزها
#حومه_نایین
#تاریخچه_نایین
.
🔴 شوشوشت و شوروفت*

🖌 سید مهدی حسینی کِجانی



از جمله حوادث غریبه و وقایع اتفاقیه در تابستان سال  ۱۳۳۷  هجری شمسی در روستای کجان، طغیان شدید رودخانه بود که منجر به جاری شدن سیلاب ویرانگر گردید .

هنگام عصر اتفاق افتاد ، ناگهانی و غافلگیر کننده ، در یک چشم بهم زدن از راه رسید و طومار همه را در هم پیچید و رفت .

در دور دست ، بی رحمانه آنقدر  آسمان بارید ،که بارانِ مهربان، سیلی شد زمین کَن و ویرانگر و با خود برد خانه ها و دار و درخت را و باقی گذارد گِل و لای و ویرانی .

از تأثیرات آن ، تخریب و ویرانی قنوات جاریه بود و درختانِ کهن را از اصل و ریشه برگردانید و تمامی محصولات زراعات و باغ ها را نابود کرد.
« کأن لم یکن شیئا مذکورا» 


جانوران و خزندگانی که در مراتع و کشتزارها و حاشیه رودخانه بدون مزاحمت مردم ، امورات خود را می گذراندند منظور و نمایان شده و وارد زندگی مردم شدند .

در اثر. این سیلِ ویرانگر ، نمی توان باور کرد که پیش از این حادثه ، در این دشت های سرسبز و در این باغات، محصولی وجود داشته است .
بقول حافظ:
ز تند باد حوادث نمی توان دیدن
در این چمن که گُلی بوده است یا سمنی

قرآن کریم تعبیر " عالِیَهاسافلها "بکار برده است :
هنگامی که امر ما فرا رسید آنجا را زیر و زبر کردیم و بارانی از سنگ گِل های بر هم نهاده بر آنها نازل کردیم ...


ساکنین روستا که زندگی ایشان از راه زراعت و باغداری بود  همه آزرده حال و مشوّش الاحوال گردیدند.

شاهدان متفق القول هستند که با توصیف آن سیل عظیم ،مخاطب جزءِ اندکی از حادثه را در ذهنش مجسم خواهد کرد ، که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل :

دختر کدخدا می گوید من فقط توانستم همراه سایر اعضای خانواده از خانه خارج شویم و به دنبال مکان امنی بودیم که به خانه مرحوم آقا حسین پناه بردیم . عده ای دیگر هم آمده بودند . شب را در آنجا بسر بردیم . روز بعد که برای سرکشی رفتیم جز گِل و لایی که همه جا را در بر گرفته بود چیزی بچشم نمی آمد .


یکی دیگر از اهالی، مشاهدات خود را اینگونه بیان می کند:

یَکباره وا ( باد ) و طیفونوش شورو که. آسمون مشدی آئرو سیا گِرتا ،تیره و تار گِرتا، آسمون غورومبه وبعدوش جی سیل دِر کفت.
وارون وسیل هیمِه رَهیش اُوُ ( آب ) و جارو کَ . شووشوشت و شووروفت.

تابِسون بُو، هیمِه دیرختا مَشتی میوه.
هُنوم یک چکه از آئروا دِر نکفته بو ،
از رعد و برق و آسمون غورومبه دی بو گو  وارونی تند و  سیل آسیایی قورارو اویو.

ما گو رو بیلندی وابویِم.
یَکبار یک صودایی عجیب وغریبی ور شو.
ما گو‌ مالی ایترسایه بویِم.
سیلی وحشتناکی بو .
ما گو هَکوَکه(متعجب) وامونته بُویِم.

ماشینی حاج مهتی خان رو اُو وا سیل دارا شوبه.
هر چی دیرخت تو مسیر وابو شیمَرته بو و هِمرَهی سیل دارا تگ اوتومه.


آن یکی می گويد، هرچه عُمری اندوخته بودیم را ،یک شبه سیلاب برد.

کاشکی ای سیل، کمی آرامتر می تاختی
یورشت ، گوسفندانم را تا ته باغستان برد

دیگری می گوید: به مسیر صدا چشم دوختم و دیدم سیل مثل هیولایی خشماگین و شلنگ انداز کشتزارها را در می نوردد و پیش می آید‌. آنقدر فرصت برای فرار از مسیر سیل داشتم که خودم را به جای امنی برسانم و به تماشای این غول بی شاخ و دم بایستم.


سیل نعره زنان نزدیک و نزدیک تر شد و با قدرت تمام خودش را به دیوار باغ ها می کوبید و دیوارها در یک چشم به هم زدن از هم می پاشید .

پیشِ این سیلاب ، کِی دیوار می‌ماند بجا . جایی که خانه ها را ویران کرده ، تخریب دیوارِ باغ سهل است . در حاشیه رودخانه اگر خانه داشتی ، آن سان به باد رفت که گویی نداشتی .
از همین روست که سعدی، وجودِ ناپایدار و فانیِ آدمی را به خانه ای تشبیه کرده که بر سرِ راهِ سیل قرار دارد:
وجودِ عاریتی ، خانه ایست بر رهِ سیل ...


* شُست و روفت
@naein_nameh
#تاریخچه_نایین
.
اب انبارهای نایین
اب انبار حسینیه باب المسجد
 آب ‌انبار که در سال ۱۳۱۶ هجری قمری به دست «اویس میرزا احتشام ‌الدوله» احداث شده، دارای یک مخزن مکعب مستطیلی با سقف تخت پوش و نیز دو عدد بادگیر است. آب‌ انبار سکان در محله «باب‌ المسجد» شهر نایین واقع شده است. این آب ‌انبار بیش از ۳۰۰ سال قدمت دارد و از قدیمی ‌ترین آب ‌انبارهای نایین به شمار می‌ رود.
استاد میرزا بیگی در کتاب فرهنگ نایین به دو منبع یا خزینه این آب انبار اشاره و می گوید یک مخزن استوانه ای و دیگری مکعب شکل است که سقف گنبدی ندارد و از درون به هم وصل هستند و دارای یک راه پله ورودی هستند.
@naein_nameh
#آموزش_گویش_نایینی
.
به نام خدا و باسلام با گویش محلی ارسال کنید:
۱-حجامت =حجومت
۲-چوب =چو
۳-جوجه=چیری، چوری( کرک و چوری)
۴-برای چه=بورا چی
۵-چغندر=چوقُندر
۶-چاق= چاق و چله، پروراری
۷-تادرب خانه من آمد ولی داخل نیامد۰
تا بِر کیه می یومه اما تو نیومَه
۸-من نشناختمش او من را شناخت۰
می نَمشینسا، این میش ایشناسا
۹-آقا اسماعیل گفت من دوازده سال توی نطنز درس خواندم۰
اقا اسمئل شووات می دوازه سال تو نطنز وَ درسُم وِرخونته
۱۰-خودش یادش نبود من یادش آوردم۰
خویُش ویرُش نَبی، می ویرشم یارت ( دارت)
باتشکر اسماعیل ذبیحی طاری
@naein_nameh
VID-20230518-WA0003.mp4
12.2 MB
#جمعه_بازار
.
خوانندگی زیبای دسته جمعی بازنشستگان اصفهانی که هزار بار ارزش دیدن دارد! لطفا هرگز پیر نشوید، اگر هم شدید اینجوری پیر شید! این پیرمرد پیرزن های اصفهان با این اجرا و این آهنگ حسابی کولاک کردند!

صبح جمعه بهاری دوستان مهربان بخیر و شادی
@naein_namej
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#جمعه_بازار
#حومه_نایین
#آرند
.
روستای قدیمی و زیبای آرند، به لطف کریمانه پروردگار مهربان بعد از سالها امسال پر آب و کوهها و دشت ها سبز و دل انگیز است.
@naein_nameh
Forwarded from اکبر اخوندیi
نماد ها در فرهنگ عامه ایرانیان ..فرش دست بافت ایران بر گرفته از فرهنگ دیر پای نیاکان شکل گرفته است ..در عکس نقش درخت سرو را که هنرمند با سرپنجه انگشتان و تفکر ذهن خلاق بافته است..در نایین فرش جهیزیه دختر عقد کرده و دم بخت را بصورت همیاری هی باره کمک به یکدیگر می بافتند .‌و جالب اینکه زمانی که فرش بافته شده به حاشیه آخر می رسید دوستان دوشیزه گره هایی سپید رنگ ردیفی به تعداد افراد کمک کننده در بافت فرش زده می شد تا عروس حتی بعد از ازدواج بیاد دوستانی که زمانی با آنها رفت و آمد و تحصیل داشته باشد .‌اصولا فرش جهیزیه را در نایین نمی فروختند و خود استفاده می نمودند تا رنگ روی آن رفته و نخ نما شود‌‌ پژوهش میدانی را در منازل غلامی پور..قریشی ‌‌. و شهریاری مشاهده نموده ام با تشکر اکبر اخوندی پژوهش هنر
Forwarded from واج (75714 Hassnbalani)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زیبایی ، آرامش

@vaj_naein
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آموزش_گویش_نایینی
.
رباعی زیبا به زبان مادری از جناب اقا سید محمود مرتضوی در کتاب اشعار نایینی
.
هَنیگیشتن لِوی اُو مالی خاشو
سایه ویسای تو اُفتو مالی خاشو
دیمی یاری گو سرخ گلگلی بو
هیمیشه وئدِر از سُو ، مالی خاشو
.
ترجمه:
نشستن لب آب خیلی خوش است
در سایه ایستادن، هنگام آفتاب خیلی خوش است
صورت یاری که سُرخ و گل گلی است
همیشه بهتر از سیب سرخ، خوش است

ویدئو وزش شدید باد و رقص دم اسبی ها در آرند

@naein_nameh
#سخن_روز
.
دو کلمه حرف حساب!

آیت‌الله احمد عابدینی: این اوج نامردی است که ما آخوندها با کارهای بد خود مردم را نسبت به پیامبر(ص) و قرآن منزجر کنیم و پس از آنکه آنان منزجر و عصبانی شدند و توهین کردند، آنان را به عنوان ساب النبی و نظایر آن اعدام کنیم!

@Sahamnewsorg
#مثل_حکم_نایینی
.
مونار مَچی آینه جی بیلندو
مناره مسجد جامع هم بلند است
در مقابل کسانی که از خود زیاد تعریف کنند یا کسی از انها بیش از انکه هستند انها را بالا ببرد.
.
مَویجَکی خورم، خِری رانم
مویزی میخورم و خری می رانم
کنایه از قناعت در مقابل تنگدستی
.
می جُل کُئنی ایکی سِر نانی
من پارچه کهنه کسی را به سر نمی گذارم
حکایت مناعت طبع و پس مانده نخوردن
( امثال و حکم نایینی)
@naein_nameh
#گیاهان_محلی
.
بوته های کلزا
کلزا از دونه‌های روغنیه که زیبایی بسیار عجیبی داره و در چوپانان هم بعضا کشاورزان کشت مکنن
متاسفانه تو این عکس نتونستم به نمایش بذاره اون زیباییا
بعنوان پیشنهاد عرض میکنم
حتما اگه جایی شنیدت کلزا کاشتن، سراغشو بگیرت و برت چنتا عکس یادگاری بگیرت.
واقعا زیباست و بی اختیار جوزده خواهید شد.
اقا ذبیح مرتضوی
@naein_nameh
🔸دانشگاه علمی کاربردی نایین برگزار میکند:
کارگاه آموزشی
🔹تراورتن های شاخص ایران
با ارائه:
🔸 دکتر سید محمد رضا سهل آبادی
🔹مهلت ثبت نام ۱ الی ۱۰خرداد ماه
🔹زمان برگزاری:۱۴۰۲/۰۳/۱۸
🔸مکان:دانشگاه علمی کاربردی مرکز نایین
━═━⊰❀🌸❀⊱━═━
📲 *صدای نایین را در واتس آپ دنبال کنید*
https://chat.whatsapp.com/ECM72qmCQC9DJnkDhaDqFR
#روز_دختر

به دختران خوب میهن

صد کهکشان ستاره و هفت آسمان حریر
آورده ام که فرش کنم زیر پای تو

رنگین کمانی از نخ باران تنیده ام
تا تاب هفت رنگ ببندم برای تو

چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود
ای پاره ی دلم، که بریزم به پای تو
@naein_nameh
#آداب_رسوم_نایین_قدیم
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
زنبور گاوی= دونده سرخو

قدیمیا برای دک زنبورهای مهاجم این شعر را میخوندند
سیر سیر خونه‌ت آتیش گرفته

و اما بقیه گزینه‌ها

برای پروازدادن کفشدوزک
قاسمعلیو مادرت رفته سر کوه بلند، نون و شیره بخوره، گفت اگه قاسمعلیو مارا دیدیش بگو زودی بیاد

یه بازی بود توپ را به دیوار میزدند و میخوندند. و تکه آخرش هم زدن و دررفتن بود
در باغو گچ، گل سرخ، راهرو، بزن و، برو (در رو)

و بازی بچگیامون
یکی میشد ننه پیرو و با یه چوب مث عصا راه میرفت
ننه پیرو کجا میری، دارم مرم مسجد، چکار کنی؟ نماز بخونم. ما هم بیاییم؟ اگه چوس و گوز نمیدیت بیایت... و صدا درمیوردیم و ننه پیرو با چوب دنبالمون

یادش بخیر
#نوستالژی

@naein_nameh