‏نامه دکتر محمد مصدق به مرحوم محمدعلی اسلامی ندوشن در زمان حضور اجباری مصدق در احمدآباد

🆔 @Yazdiam | دورهمی یزدیها

#کلمه_ترکیبهای_نایینی
#مثل_حکم_نایینی
.
کلمه های تازه از زبان نایینی

چَزّه= بوته ای پر شاخه که ریشه کوتاهی دارد و هرساله از بین شاخه های خشک قبلی شاخه جدید سبز میشود. هم به عنوان 
جارو استفاده میشد و هم به عنوان هیزم.
چِمبل= چمبره، هر چیز خم شده مدّور، چوبی که در هنگام تر بودن و انعطاف دو سرآنرا به هم میبندند تا خشک شود، به سر 
طناب و سازو متصل میشد تا برای حمل هیزم استفاده شود.
تمثیل:
سازیت ایگر چَل گِز جی بو، از شیو چمبل می ردشوا بوی ،کنایه از اجبار به مراجعه و نیاز
چِمچَه= قاشق 
تمثیل:
سال قحطی خوی چمچه
وَشگی می خوا
برای شدت تنگدستی و کمبود در زمان قحطی
چُلاس= شکمو، خود باخته در مقابل خوراکیهای نوبرانه
تمثیل:
تَختم وِه ننن گو بی هیواسی وِسکم گو خورنده و چُلاسی
تختم وِه نَنن به معنی نمیرم وگذرم به غسالخانه نیفتد

@naein_nameh

#فرش_نایین
.
استفاده از نقوش،درنگاره،های طبیعی درفرش نایین و زیبایی های آن..در صنایع دستی سوزن دوزی و لعاب دارها ظروف در کشور های که قبلاً از گستره ایران بوده و بوسیله متجاوزین همانند روسیه دچار تزلزل اما پس از استقلال دوباره این هنر ایرانی در همان کشورها اوج گرفته ..
با تشکر اکبر اخوندی پژوهش هنز
@naein_nameh

#سخن_روز
.
"طی نگشته روزگار کودکی، پیری رسید
از کتاب عمر ما فصل شباب افتاده است

(رهی معیری، غزلیات،)
@naein_nameh

#آموزش_گویش_نایینی
.
بانام و یاد خدا و باسلام به گویش محلی تبدیل کنید :
۱-رفت توی خانه و برگشت ۰( ایشی تو کیه و په یومَه)
۲-کتیرا. (جی گونه)
۳-جُو . (جو، )
۴-یادش رفت بیاورد ۰( ویرُش وَشی یاره)
۵-یادم نیست شما را کجا دیدم۰( ویرُم نیو شومام کیا وَ دیه)
۶-گاو، ( گا)
۷-من با برادرش همکلاس بودم۰( می خوی بیارُش همکلاس بویم)
۸-تاریک . ( تاریک)
۹- چشم . ( چَش)
۱۰-گذشتم . (ایودرایی)
۱۱-گذشتی. ( ایودرا)
۱۲-گذشت. ( ایودرا ، این)
باتشکر اسماعیل ذبیحی طاری
@naein_nameh

فصل توت و توت تکونی چوپانان

#گیاهان_محلی
.

ﺧﯿﻠﯿﺎ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﭘﺮﻭﭘﺎﻗﺮﺹ ﺷﻮﻟﯽ انغوزه ﻫﺴﻦ .
ﺍﻻﻥ ﺁﺧﺮﺍﯼ ﻓﺼﻞ ﺍﻧﻐﻮﺯﻫﻪ .
ﻭﻟﯽ ﺍﻭﻧﺎ ﮐﻪ ﻣُﺨﺎﻥ ﺷﯿﺮﻩ ﺍﻧﻐﻮﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﻥ ﺗﺎ
ﻧﯿﻤﻪ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺘﻢ ﻣﺘﻮﻧﻦ ﺑﺮﻥ ﺍﻧﻐﻮﺯﻩ . ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍ ﺷﯿﺮﻩ .
ﺍﻧﻐﻮﺯﻩ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻧﺶ ﺭﺍﺣﺘﺘﺮ ﺍﺯ ﺑﻘﯿﻪ ﻋﻠﻔﺎ ﻭ ﺩﻭﻧﻪ ﻫﺎ ﺑﯿﺎﺑﻮﻧﻪ .
ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻧﺎﺷﯽ ﻫﺴﻦ ﻭ ﻫﻠﻨﺪﺭ ﺟﻤﻊ ﻣﻮﮐﻨﻦ ﺑﺠﺎ ﺍﻧﻐﻮﺯﻩ ...
ﺧﻮﺭﯾﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﻐﻮﺯﻩ ﻣﮕﻦ ﻫِﻨﮓ .
ﻗﺪﯾﻤﯿﺎ ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﻧﺎﺷﯿﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﻥ ﺍﻧﻐﻮﺯﻩ ﺭﺍ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﻣﻮﮐﻨﻦ:
ﺭﻓﺘﻢ ﻫِﻨﮓ، ﭼﻨﺪﻡ ﻫﻨﮓ، ﭘﺨﺘﻢ ﻫﻨﮓ، ﺧﻮﺭﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻫﻠﻨﺪﺭﻩ!
ﺗﺨﻤﻪ ﺳﺮﺧﻮ، ﺗﺨﻤﻪ سفیدو ﻭ بالنگو ﻫﻢ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﯼ ﺧﺎﺹ ﺧﻮﺩﺷﺎ ﺩﺍﺭﻩ . ﻓﺼﻞ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﺗﺎ ﻫﻤﺰﻣﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﺩﺭﻭ ﺟﻮ ...
ﻫﺮﺳﺎﻟﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺁﺏ ﻭ ﻫﻮﺍﯾﯽ ﻭ ﺑﺎﺭﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺎﺩ ﻓﺼﻠﺶ ﻣﺘﻐﯿﺮﻩ . ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺍﻭﺍﺳﻂ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ﻣﺸﻪ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ .
ﺍﻣﺴﺎﻟﻢ ﺑﻬﻤﯿﻦ ﻣﻨﻮﺍﻟﻪ .
ﺣﺪﻭﺩ ﺩﻭ ﻫﻔﺘﻪ ﺩﮔﻪ ﻣﺸﻪ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺑﺮﺝ ...2 ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﺩﻋﺎ ...
ریواکس ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺘﻮﻧﻪ ﻧﻤﺎﺩ ﺍﻧﺎﺭﮎ ﺑﺎﺷﻪ . ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﮐﻮﻫﻬﺎﯼ ﭼﻮﭘﻮﻧﻮﻧﻢ ﮔﯿﺮ ﻣﯿﺎﺩ . ﺭﯾﻮﺍﮐﺲ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ‏(ﺍﻭﻝ ﺑﺮﺝ 2 ‏) ﻓﺼﻠﺶ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﺸﻪ ﻭ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺧﺮﺩﺍﺩ ﻫﻨﻮﺯﻡ ﻫﺲ .
ﺭﯾﻮﺍﮐﺲ ﭘﺎ ﻧﻤﺮﻩ . ﻭﻟﯽ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻥ ﺩﮔﻪ ﺑﺘﺪﺭﯾﺞ ﺟﯿﺮ ﻣﺸﻪ . ﻣﻦ ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﯾﮑﯽ ﻓﺮﻕ ﺭﯾﻮﺍﮐﺲ ﻭ ﻣﯿﭽﻮ ﻭ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺑﯿﺎﻧﺎ ﺑﮕﻪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ .
ﺍﻭﺷﻮﻡ ﯾﺎ ﺁﺑﺸﻦ ﯾﺎ ﺁﻭﯾﺸﻦ ﺁﺧﺮﺍﯼ ﺑﺮﺝ 2 ﯾﻌﻨﯽ ﺣﺪﻭﺩ ﯾﻤﺎﻩ ﺩﮔﻪ ﻓﺼﻠﺸﻪ . ﻓﮏ ﻧﮑﻨﻢ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﻋﻄﺮ ﺍﻭﺷﻮﻡ ﻭ ﺑﺨﺼﻮﺹ ﭼﺎﯾﯿﺎﯼ ﺧﻮﺷﻤﺰﺵ ﭘﺴﻨﺪﺵ ﻧﺒﺎﺷﻪ . ﻓﺼﻞ اوشوم ﺗﺎ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻥ ﻫﺮﺳﺎﻝ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺭﻩ .
ﺯﯾﺮﻩ ﭼﻮﭘﻮﻧﻮﻥ ﺑﻪ ﮔﻮﺍﻫﯽ ﻫﺮﮐﻪ ﭼﺸﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷﻪ ﻣﺤﺸﺮﻩ . ﻣﻮﻧﻨﺪﺵ ﺗﻮ ﻫﯿﭻ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻧﯽ . ﻋﻄﺮ ﻭ ﺑﻮﯾﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪﮐﻨﻨﺪﻫﻪ . ﺗﻮﺻﯿﻒ ﺩﻗﯿﻘﺘﺮ ﻭ ﺑﻬﺘﺮﺵ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺯﯾﺮﮤ ﺑﯿﺎﺑﻮﻧﺎ ﭼﻮﭘﻮﻧﻮﻥ ﻣﺴﺖ ﮐﻨﻨﺪﻫﻪ . ﻣﻦ ﮐﻪ ﺧﺮﺍﺑﺸﻢ ... ﻓﺼﻞ ﺯﯾﺮﻩ ﻫﻤﺰﻣﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﺩﺭﻭ ﮔﻨﺪﻡ . ﯾﻌﻨﯽ ﻧﯿﻤﮥ ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﺸﻪ ﻭ ﺗﺎ ﺁﺧﺮﺍﯼ ﺑﺮﺝ 3 ﻫﻢ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺭﻩ . ﺑﻌﺪﺵ ﺩﮔﻪ ﺑﺘﺪﺭﯾﺞ ﭘﺎﻣﺮﻩ . ﺍﯾﻨﻘﺪ ﺧﻮﺑﻪ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻗﯿﻤﺖ ﺯﯾﺮﻩ ﮐﺮﻣﻮﻧﻪ . ﭘﺎﺭﺳﺎﻝ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺷﯿﻄﻨﺘﺎﯾﯿﻢ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺍﺯ ﺷﻬﺮ ﺯﯾﺮﻩ ﻣﺨﺮﯾﺪﻥ ﻭ ﻣﯿﻤﺪﻥ ﭼﻮﭘﻮﻧﻮﻥ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺯﯾﺮﻩ ﭼﻮﭘﻮﻧﻮﻧﯽ ﭼﻨﺪﺑﺮﺍﺑﺮ ﻗﯿﻤﺖ ﻣﻔﺮﻭﺧﺘﻦ . ﻭﺍﯼ ﻭﺍﯼ ! ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﺑﺪﯼ !
ﻓﺼﻞ ﻣﻐﺰﻭ ﺑﺮﺝ 3 ﻭ 4 ﻣﺸﻪ . ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﻐﺰﻭ ﻗﺪﯾﻤﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺩﺍﺷﺖ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻻﻥ . ﭼﻮﻥ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻧﺶ ﯾﺨﻮﺭﺩﻩ ﺳﺨﺘﻪ ﻭ ﯾﺨﻮﺭﺩﻩ ﻧﺎﺷﯽ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﻠﺦ ﻣﺸﻪ . ﺑﺮﺍ ﻫﻤﯿﻨﻢ ﺧﯿﻠﯿﺎﺵ ﻣﯿﺮﯾﺰﻩ ﻭ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻫﯽ ﻧﻤﺸﻪ . ﺩﺭﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﻓﺮﺍﻭﻭﻧﻪ ﺗﻮ ﮐﻮﻫﻬﺎﯼ ﺍﻃﺮﺍﻑ .
ﺍﮔﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻧﮑﻨﻢ ﻣﻐﺰﻭ ﻫﻤﻮﻥ ﺑﺎﺩﻭﻡ ﮐﻮﻫﯿﻪ .
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﻐﺰﻭ ﻓﺼﻞ ﺑﻨﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﺸﻪ . ﺑﻨﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﭘﺴﺘﻪ ﮐﻮﻫﯿﻪ . ﺗﻮ ﻣﺎﺳﺖ ﻣﻮﮐﻨﻦ ﻭ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺑﺎ ﻧﻮﻥ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﻮﮐﻨﻦ . ﻧﻮﻥ ﺑﻨﻪ ﺍﯼ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺧﻮﺷﻤﺰﻫﻪ . ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺁﺟﯿﻞ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﻤﺰﻫﻪ . ﺑﺮﺝ 5 ﻭ 6 ﻓﺼﻞ ﺑﻨﻪ ﺗﻮ ﭼﻮﭘﻮﻧﻮﻧﻪ .
ﻓﺼﻞ ﻣﺎﻫﺎﺵ ﻭ ﮐﺎﻣﺎﻫﺎﺵ ﺑﺮﺝ 6 ﻭ 7 ﻣﺸﻪ . ﻭﻟﯽ ﻣﺚ ﺩﻭﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﻗﺒﻠﯽ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﻧﺪﺍﺭﻩ . ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺑﯿﺎﺑﻮﻧﯿﺎ ﺧﻮﺩﺷﻮﻧﺎ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﻫﻼﮎ ﮐﺮﺩﻥ ﻗﺒﻠﺶ ﻭ ﺑﺎ ﺩﻭﻧﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺻﺮﻓﻪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯾﺶ ﺑﯿﺸﺘﺮﻩ ﺑﺴﻨﺪﻩ ﻣﻮﮐﻨﻦ.
ﻣﺎﻫﺎﺵ ﻭ ﮐﺎﻣﺎﻫﺎﺷﺎ ﭼﻮﭘﻮﻧﻮﻧﯽ ﻫﻢ ﻣﺤﺸﺮﻩ ﻭﺍﻗﻌﺎ

با سپاس از اقا ذبیح مرتضوی.
@naein_nameh

پروفسور تقی فاطمی نایینی
.
میرزا تقی خان فاطمی در اصفهان به مدرسه گلبهار رفت و درسال 1311 شمسی به خدمت اداره فرهنگ درآمد. مادرشان 
بانویی بسیار مومن و مذهبی بود نواده دختری شاهزاده عباسقلی میرزا قاجار. هنگام اعزام فرزند در اولین گروه دانشجویان 
اعزامی به خارج دستور داد تا اقوامش در نایین یک قالیچه زیبا تهیه و آنرا به عنوان جانماز به فرزند سپرد و درخصوص عبادات 
و رابطهء با خدا سفارش بسیار نمود. گفته شده مادر از بافنده خواهش کرده بود در هنگام بافتن با وضو باشد و در مواقع غیر 
طهارت از بافتن خودداری کند.
پرفسور فاطمی تا آخرین لحظات عمر این هدیه ارزشمند را بسیار دوست داشت و آنرا حفظ نموده و در همه حال و همه مکان 
چه خارج و چه داخل مقید به نماز بود.پروفسور فاطمی در دانشسرای عالی پاریس در رشته ریاضی با رتبه عالی فارغ التحصیل 
شد دولت فرانسه این موفقیت را به دولت ایران رسماً تبریک گفت.
در بازگشت به تدریس ریاضی در دانشگاه تهران و دانشسرای عالی پرداخت . کتاب ریاضی دبیرستانهای ایران تألیف آن استاد 
فرزانه بود که سالهای سال در مدارس تدریس میشد. معلمین ریاضی اکثراً از شاگردان ایشان بودند.
@naein_nameh

🌹🌷اگر به مذهبِ تو خونِ عاشق است مُباح

صلاحِ ما همه آن است کان تو راست صلاح

سَوادِ زلفِ سیاهِ تو جاعِلُ الظُّلُمات

بَیاضِ رویِ چو ماهِ تو، فالِقُ الاَصباح

ز چینِ زلفِ کمندت کسی نیافت خلاص

از آن کمانچهٔ ابرو و تیرِ چشم، نَجاح

ز دیده‌ام شده یک چشمه در کنار روان

که آشنا نکند در میان آن، مَلّاح

لبِ چو آبِ حیاتِ تو هست قُوَّتِ جان

وجودِ خاکیِ ما را از اوست ذکرِ رَواح

بداد لعلِ لبت بوسه‌ای به صد زاری

گرفت کام دلم زو به صد هزار اِلحاح

دعای جانِ تو وردِ زبان مشتاقان

همیشه تا که بُوَد متصل مَسا و صَباح

صَلاح و توبه و تقوی ز ما مجو حافظ

ز رند و عاشق و مجنون کسی نیافت صلاح
سلاااااااااااااام برشما
پگاه یک شنبه تان مملو از شادی و نشاط باد
http://telegram.me/bavarh

#معرفی_کتاب
.
کتاب روشنای فرهنگ که به مناسبت یکصدمین سال تاسیس اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان در سال ۱۳۹۹ به طبع رسیده را از صدیق ارجمند، دوست بزرگوار استاد دکتر قنبرعلی اکبری دیروز حضورا دریافت داشتم. ابتدا از محبت و لطف ایشان تشکر توام با تبریک روز معلم به این استاد عزیز
موضوع کتاب ارجمند شرح حال و سیره سه تن ازاساتید به نام و بانیان فرهنگ نوین خطه هنر پرور اصفهان است. اول مرحوم میرزا سعید طباطبایی نایینی که قبلا تحت عنوان #مشاهیر_نایین و با لقب "وزارت آموزش و پرورش یکنفره" مقاله ای در کانال درج شده و دوستان را به ان مطلب ارجاع میدهم. در این کتاب شریف نیز با عنوان《پدر فرهنگ اصفهان》 از ان بزرگ مرد یاد و به طور تفصیل از خدمات فرهنگی و ایجاد مدارس جدید ( گلبهار و نوریه، ترقی، باقریه، اناث گلبهار، بلدیه، نوبهار و احمدیه و شهشهان) با انتخاب معلمین ممتاز و تدوین کتب درسی بوسیله همان معلمین و چاپ کتب درسی در چاپخانه خصوصی (مطبعه گلبهار) یاد نموده اند.
همچنین از اسدالله مصفا اولین رئیس معارف اصفهان و سید ضیاء الدین جناب که مقتدای معلمین اصفهان بوده یاد کرده اند.
توصیه می شود تهیه و مطالعه شود.
@naein_nameh

#آموزش_گویش_نایینی
.

کوناری کَرتی خیار آدمی جلی ساجِن
وِ زوُنی فارسی جی مردم "مترسکُش" واجن
غولاجیره و غولا هی کَچیلی وِ ریش خوسِن
روباه و توره جی وِسگی بی جونو وِش تاجن
از جناب آقای سید محمود مرتضوی
(اشعار گویشی نایین)

برگردان به فارسی
کنار جالیز خیار ادم جلی می سازند
به زبان فارسی هم مردم مترسک گویند
کلاغ زاغی و کلاغ بر روی آن فضله می اندازند
روباه و شغال نیز بر آن ادرار می کنند، از بس بی جان است.
تصویر از : اقای محمود امامی آرندی
@naein_nameh

#نایین_نامه
.
ویژه بزرگداشت مقام معلم.
استاد محمد علی ابراهیمی انارکی با سوابق درخشان در ترویج فرهنگ و زبان محلی و حق بزرگی که بر ذمه اهل نایین و انارک دارند.
من عاشق نقطه نقطه ایرانم
دلبستهٔ یزد و مشهد و کرمانم
سربسته بگویمت که در دشت کویر
مفتون هوای پاک چوپانانم

استاد محمدعلی ابراهیمی انارکی
@naein_nameh

اعضا محترم
و علاقمندان جهت عضویت در:

کانال تلگرامی گنجینه مشاهیر نجف آباد:
➥➥https://t.me/MashahirNajafabad
کانال ایتا گنجینه مشاهیر نجف آباد:
➥➥http://eitaa.com/joinchat/948502532C888e0d0a1a

از تهیدستی خود شرم ندارم چون سرو
شاخه را دلخوشی میوه کشیده است به زیر..‌.
#فاضل_نظری
۱۱ اردیبهشت
روز کار و کارگر

تبریک روز معلم/////با دیدن سرودی با زبان نایینی واجرای دانش اموزان نایینی/💫💌💌💌💌💌💌⛳⛳⛳🌸🌸🌸🌸🌸🌸

#ویژه_روز_معلم
.
ای معلم ای توان دست من
ای فروغ جان من، ای هست من
از وجودت علم در من جان گرفت
شاخ و برگم معنی ایمان گرفت
.
روز معلم را بر همه همکاران فرهنگی خاصه معلمین این بنده که در گروه شرف حضور دارند با احترام بسیار و ارادت کامل تبریک عرض می کنم.
امامی آرندی
@naein_nameh

#ویژه_روز_معلم

بزرگداشت و یاد کرد استاد محمد کریم پیرنیا
بخش دوم نایین نامه
نایینی ها-فرهنگیان
گردآوری و تالیف : امامی آرندی
@naein_nameh

#حکایت
#مشاهیر_نایین
.
کبک انجیر
خاطره‌ای زیبا از استاد محمد کریم پیرنیا
سالها پیش در مدرسه ابتدایی درس میخواندم، معلم فارسی ما معلمی سختگیر و تندخو بود او کتاب داستانی را برایمان می-
خواند که گویا از کلیله و دمنه و با زبان حیوانات بود و منجمله حکایتی از کبک انجیر که نام پرنده‌ای است نقل شده بود.
این کتاب در هنگام چاپ بخشی از کلمه افتاده و به صورت (کبک خبر) برایمان میخواند.
عصر روزی که فردایش فارسی داشتیم من در اطاق منزل و در حضور پدرم با صدای بلند حکایت را میخواندم تا به این
عبارت رسیدم... کبک خبر گفت: پدرم گفت بابا جان هر چه خواندی دوبار بخوان، من هم خواندم کبک خبر، پدرم گفت این
کبک انجیر است نه کبک خبر، این را چه کسی گفته، گفتم معلم ما، ایشان باور نکرد و گفت شما اشتباه شنیده‌اید یا درست
نفهمیده ای، گفتم خیر در کتاب هم همین است. پدرم گفت اگر چنین است اشتباه چاپی است و اشتباه چاپ شده ولی باز هم
معلم اشتباه نمیکند. روز بعد در کلاس دستم را بالا بردم و گفتم آقا اجازه، در درس ما کبک انجیر درست است، نه کبک
خبر.معلم با عصبانیت گفت بنشین سر جایت، چه کسی گفته کبک انجیر درست است؟ گفتم پدرم، گفت تو غلط کردی گم شو از کلاس برو بیرون، من از جا برخاستم و همین که به در کلاس رسیدم و قبل از بیرون رفتن معلم چوب کلفتی که مانند
چفته یا باطوم بود را از روی میز برداشت و با شدت به بازوی راستم زد. در همان هنگام من از هوش رفتم، پس از ساعتی به حال آمدم و چشم گشودم خود را در منزل و در بستر یافتم و بازویم را
شکسته دیدم چون آن زمان پزشک ارتوپد نبود شکسته بندهای سنتی بازوی مرا با تخته بستند و هنوزم پس از سالها اثر
شکستگی وجود دارد.با اصرار مادرم به جهت اعتراض به معلم ظالم و درخواست از پدر برای رفتن به مدرسه پدرم جوراب خود
را از پا درآورد و گفت ببینید شصت پایم ناخن ندارد. این در اثر چوب و فلک دوران کودکی در مکتب است. مع ذالک پدرم از
کسی که مرا به این روز انداخت شکایتی نکرد.
با تهدید مادرم به ناچار پدر راهی مدرسه شد. در کوچه به من گفت به این شرط با تو میآیم که دست معلمت را ببوسی،با
هم به مدرسه رفتیم و در دفتر مدرسه مدیر به پدرم احترام فراوان گذاشت و خواست از پیش آمدی که شده عذرخواهی کند.
اما پدرم صحبتهای دوستانه پیش کشید و از معلم فارسی ام احوالپرسی کرد و چون فهمید در کلاس است، با اجازه مدیر دست
مرا گرفته با خود به کلاس برد و در آن جا به من امر کرد در حضور شاگردان دست معلم را ببوسم، اطاعت کرده پیش رفتم و
دست معلم را بوسیدم که معلم بی‌اختیار به گریه افتاد و مرا در بغل گرفته و پیشانی مرا بوسید و پدرم با تعظیمی به معلم و
شاگردان بدون اینکه چیزی بگوید کلاس را ترک کرد.
1 مرحوم میرزا محمد صادق پیرنیا نایینی پدر استاد پیرنیا در سال 1312 شمسی چشم از جهان فرو بست.
@naein_nameh

#سخن_روز
.
درس معلم ار بود، زمزمه محبتی
جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را

معلم شاگرادنش را به فضای تاریخی آورده و اینچنین مجذوبشان کرده است.
@naein_nameh