#نایین_به_روایت_اسناد
#تاریخچه_نایین
.
حکایت سرباز گیری اواخر رضا شاه
عاليجاه سعادت همراه ملا غلامحسين انشاءاالله بسلامت بوده ملالي نداشته باشيد
روزيكه شما رفتيد شب ولدالزنايي رفته بود پيش رئيس( منظور رئیس ژاندارمری) و گفتـه بـود ايـن لقمـه را
ارزان نفروشيد كه فلاني(منظور سجادي ) صد تومان گرفته و شرحي از پول آقاي حـاج ملا حسن گفته بود. صبح كدخدا را ميخواهند و تغّير مينماينـد كـه چـرا كـم نوشـته اید،
اينحضرات پولها دارند. آقاي ميرزا محمد كدخدا به من اطلاع دادند، فوراً رفتم آنجا و
مذاكرات شد، توپها انداختند منهم بالاتر جـواب دادم كـه صـد تومـان دروغ اسـت پانصد تومان تعارف گرفتم و مطابق مقررات قانوني معافش خواهم كرد شـما سـربازش
كنيد دست بر نميدارم اينقدر شكايت به اطراف ميكنم كـه دادخـواهي نماينـد، شـرح قضيه مفصل است. امروز از سر تعارف و انسانيت پيش آمده اند كه محض خـاطر شـما
همه قسم در مساعدت حاضريم و هر چه زودتر ملامحمد بيايند و معاينـه شـوند. ايـن است كه مينويسم پس فرداي پنجشنبه بيايند اگر تاخير شود چيزي به خيالشان ميرسد
لازم است بيايند معاينه كنند. زياده مطلبي نيست العبد ابيطالب سجادي
@naein_nameh
#تاریخچه_نایین
.
حکایت سرباز گیری اواخر رضا شاه
عاليجاه سعادت همراه ملا غلامحسين انشاءاالله بسلامت بوده ملالي نداشته باشيد
روزيكه شما رفتيد شب ولدالزنايي رفته بود پيش رئيس( منظور رئیس ژاندارمری) و گفتـه بـود ايـن لقمـه را
ارزان نفروشيد كه فلاني(منظور سجادي ) صد تومان گرفته و شرحي از پول آقاي حـاج ملا حسن گفته بود. صبح كدخدا را ميخواهند و تغّير مينماينـد كـه چـرا كـم نوشـته اید،
اينحضرات پولها دارند. آقاي ميرزا محمد كدخدا به من اطلاع دادند، فوراً رفتم آنجا و
مذاكرات شد، توپها انداختند منهم بالاتر جـواب دادم كـه صـد تومـان دروغ اسـت پانصد تومان تعارف گرفتم و مطابق مقررات قانوني معافش خواهم كرد شـما سـربازش
كنيد دست بر نميدارم اينقدر شكايت به اطراف ميكنم كـه دادخـواهي نماينـد، شـرح قضيه مفصل است. امروز از سر تعارف و انسانيت پيش آمده اند كه محض خـاطر شـما
همه قسم در مساعدت حاضريم و هر چه زودتر ملامحمد بيايند و معاينـه شـوند. ايـن است كه مينويسم پس فرداي پنجشنبه بيايند اگر تاخير شود چيزي به خيالشان ميرسد
لازم است بيايند معاينه كنند. زياده مطلبي نيست العبد ابيطالب سجادي
@naein_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
عارُس=عروس
عارس کُش=استخوانی کوچک در قلم گوسفند
.
عاشیر= عاشورا ، محرم
عاشیری=زایمان هر ساله و پشت سرهم
.
عَرفه= یک روز مانده به عید نوروز
.
علاهده=عجیب و غریب
.
عَلِم=بیرق،پرچم
@naein_nameh
.
عارُس=عروس
عارس کُش=استخوانی کوچک در قلم گوسفند
.
عاشیر= عاشورا ، محرم
عاشیری=زایمان هر ساله و پشت سرهم
.
عَرفه= یک روز مانده به عید نوروز
.
علاهده=عجیب و غریب
.
عَلِم=بیرق،پرچم
@naein_nameh
#شعرای_نایین
.
مرحوم استاد مجید خان منوچهری نایینی
شعر ارسالی از همراه ارجمند و شاعر معاصر جناب پیمان خواجویی
.
.
زین دیار ظلمت آکندم خدایا دل گرفت
بایدم در سرزمین روشنی منزل گرفت
چند باید در دل شبها زجور تیرگی
دامن اشک غم و فریاد بی‌حاصل گرفت !؟
هر که دریا سان خروشان گشت وجوشان عاقبت
با خموشی الفت جاوید چون ساحل گرفت
ایمن از آزار پیچکها نباشد همچوسرو
هر کسی آزادگان را جای در محفل گرفت
کی حقیقت را شود روی وریا رخساره پوش
پرتو خورشید را چون میتوان در گل گرفت !؟
رهزنان ظلمتش یغمای نقد جان کنند
کاروان صبح را هر کو پی محمل گرفت
مرگ در کام اهورا جوی آمد چون شکر
زندگی را بسکه اهریمن بر او مشکل گرفت
آنکه خود را جرعه نوش باده‌ی حق می‌شمرد
مصلحت بین گشت وساغر از کف باطل گرفت
شادروان
مجید خان منوچهری نائینی
@naein_nameh
.
مرحوم استاد مجید خان منوچهری نایینی
شعر ارسالی از همراه ارجمند و شاعر معاصر جناب پیمان خواجویی
.
.
زین دیار ظلمت آکندم خدایا دل گرفت
بایدم در سرزمین روشنی منزل گرفت
چند باید در دل شبها زجور تیرگی
دامن اشک غم و فریاد بی‌حاصل گرفت !؟
هر که دریا سان خروشان گشت وجوشان عاقبت
با خموشی الفت جاوید چون ساحل گرفت
ایمن از آزار پیچکها نباشد همچوسرو
هر کسی آزادگان را جای در محفل گرفت
کی حقیقت را شود روی وریا رخساره پوش
پرتو خورشید را چون میتوان در گل گرفت !؟
رهزنان ظلمتش یغمای نقد جان کنند
کاروان صبح را هر کو پی محمل گرفت
مرگ در کام اهورا جوی آمد چون شکر
زندگی را بسکه اهریمن بر او مشکل گرفت
آنکه خود را جرعه نوش باده‌ی حق می‌شمرد
مصلحت بین گشت وساغر از کف باطل گرفت
شادروان
مجید خان منوچهری نائینی
@naein_nameh
#حومه_نایین
.
آرند
از دیر باز زنان و دختران در ایلات و عشایر و روستاها دارای حجاب سنتی بودند و در اوج عزت و شرف به کار های کشاورزی تا بافندگی و خانه داری مشغول بودند.
تصویر حاضر از فرزندان و نوادگان و اهل و عیال مرحوم حاجی ملا حسن هستند که خود واقف به مسایل شرعی و مبلغ ان بود. این حجاب هیچگاه برچسب مغایرت با شرع و عرف نیافت
قهرمانانی گمنام و صبور
( تصویر از حدود پنجاه سال قبل در روستای زیبای آرند)
@naein_nameh
.
آرند
از دیر باز زنان و دختران در ایلات و عشایر و روستاها دارای حجاب سنتی بودند و در اوج عزت و شرف به کار های کشاورزی تا بافندگی و خانه داری مشغول بودند.
تصویر حاضر از فرزندان و نوادگان و اهل و عیال مرحوم حاجی ملا حسن هستند که خود واقف به مسایل شرعی و مبلغ ان بود. این حجاب هیچگاه برچسب مغایرت با شرع و عرف نیافت
قهرمانانی گمنام و صبور
( تصویر از حدود پنجاه سال قبل در روستای زیبای آرند)
@naein_nameh
#آن_روزها
.
نوروز بود...
چوپانان یکدست سیاهپوش شد...
حادثه‌ای تلخ که برای بچهای مرحوم حسین فیروزی و دوتا مهمون کوچولوشون پیش اومد...
تمام چوپانان عزادار ۱۰ گل پرپر بودند....
و امروز...
تابلو آلومنیومی مزار دخترها به سرقت میره...
باشه... شما نیازمند بودی...
ایشالا خیرات بشه برا روح پاک الهه و الهام... اگه مشکل شما اینجوری حل مشه فک نکنم امواتمونم ناراضی باشن...
وردار ببر و دودش کن هرچی هست...
لاکن
یخورده فکر کن فقط
ما مردم اینجوری نبودیم
چی به سر فرهنگ و شعورمون اوردن...
( آقا ذبیح مرتضوی، چوپانان)
@naein_nameh
.
نوروز بود...
چوپانان یکدست سیاهپوش شد...
حادثه‌ای تلخ که برای بچهای مرحوم حسین فیروزی و دوتا مهمون کوچولوشون پیش اومد...
تمام چوپانان عزادار ۱۰ گل پرپر بودند....
و امروز...
تابلو آلومنیومی مزار دخترها به سرقت میره...
باشه... شما نیازمند بودی...
ایشالا خیرات بشه برا روح پاک الهه و الهام... اگه مشکل شما اینجوری حل مشه فک نکنم امواتمونم ناراضی باشن...
وردار ببر و دودش کن هرچی هست...
لاکن
یخورده فکر کن فقط
ما مردم اینجوری نبودیم
چی به سر فرهنگ و شعورمون اوردن...
( آقا ذبیح مرتضوی، چوپانان)
@naein_nameh
#سخن_روز
.
حرکتی شریف و انسانی در میانه میدان خشونت
هنگامیکه دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف(سال اولی ها) از همه طرف در محاصره بودند ، استادان پیشکسوت دانشگاه که تصادفا انروز جلسه داشتند در خروجی دانشگاه صف انسانی تشکیل دادند تا دانشجویان بدون تحمل ضرب و جرح و بازداشت از دانشگاه خارج شوند، قصه دانشگاه شریف، قصه ای پر غصه و تلخ است.
@naein_nameh
.
حرکتی شریف و انسانی در میانه میدان خشونت
هنگامیکه دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف(سال اولی ها) از همه طرف در محاصره بودند ، استادان پیشکسوت دانشگاه که تصادفا انروز جلسه داشتند در خروجی دانشگاه صف انسانی تشکیل دادند تا دانشجویان بدون تحمل ضرب و جرح و بازداشت از دانشگاه خارج شوند، قصه دانشگاه شریف، قصه ای پر غصه و تلخ است.
@naein_nameh
#نایین_به_روایت_اسناد
.
باز نوشت سند -2 15 : از کتاب "آرند وطنم"
بسم االله الرحمن الرحيم ...
اما بعد فالمقرر التحرير اينكه حاضر گرديد طهارت پناه مسماه بـه خـاتون سـلّم االله
ابنه مكّرمه مرحوم مبرور
فردوس مجالي اقا ملا علي آرندي نائيني طاب ثراه زوجه مرحـوم مبـرور قربـانعلي
غفراالله له و با الطوع والرضا مصالحه صحيحه شرعيه قطعيه نمود به اخ معظم خود و هو
جناب مستطاب شريعت ماب، عمده الفضلاء الاتقياء، اشرف الحاج والعمار حـاجي مـلا حسن ادام االله توفيقه تمامت يكربع كامل از يكحبه مزرعه موسومه به آرند واقع در قرب
مزرعه بلان ومزرعه قرق را با كّافه لواحق شرعيه وعرفيه آن از اشجار و بساتين واراضي
دائره وبائره بانضمام راه عبور بباغ صغيرهاي مرحوم ملا حبيب باسـتثناي خانـه متعلّقـه
بمال المصالحه مبلغ وموازي سي و پنج تومان مقبوض مأخوذبالتمام باشرط سقوط خيار
از جهت غبن ولو با ارزش يكصد تومان بوده باشد و صيغه صحيحه شرعيه در مصـلحه
مذكوره با قبض كل عوض مزبور و سقوط خيار مذكور جريان يافت. ذالـك فـي شـهر
ربيع الاول از شهور سنه هزار و سيصد و چهل هجري
خط مرحوم حاجی آخوند، ملاحسن مرتاص،
@naein_nameh
.
باز نوشت سند -2 15 : از کتاب "آرند وطنم"
بسم االله الرحمن الرحيم ...
اما بعد فالمقرر التحرير اينكه حاضر گرديد طهارت پناه مسماه بـه خـاتون سـلّم االله
ابنه مكّرمه مرحوم مبرور
فردوس مجالي اقا ملا علي آرندي نائيني طاب ثراه زوجه مرحـوم مبـرور قربـانعلي
غفراالله له و با الطوع والرضا مصالحه صحيحه شرعيه قطعيه نمود به اخ معظم خود و هو
جناب مستطاب شريعت ماب، عمده الفضلاء الاتقياء، اشرف الحاج والعمار حـاجي مـلا حسن ادام االله توفيقه تمامت يكربع كامل از يكحبه مزرعه موسومه به آرند واقع در قرب
مزرعه بلان ومزرعه قرق را با كّافه لواحق شرعيه وعرفيه آن از اشجار و بساتين واراضي
دائره وبائره بانضمام راه عبور بباغ صغيرهاي مرحوم ملا حبيب باسـتثناي خانـه متعلّقـه
بمال المصالحه مبلغ وموازي سي و پنج تومان مقبوض مأخوذبالتمام باشرط سقوط خيار
از جهت غبن ولو با ارزش يكصد تومان بوده باشد و صيغه صحيحه شرعيه در مصـلحه
مذكوره با قبض كل عوض مزبور و سقوط خيار مذكور جريان يافت. ذالـك فـي شـهر
ربيع الاول از شهور سنه هزار و سيصد و چهل هجري
خط مرحوم حاجی آخوند، ملاحسن مرتاص،
@naein_nameh
#مثل_حکم_نایینی
.
کُپ و کُندیله
کُپ( ظرف شیشه ای بزرگ با رنگ تیره که اطرافش با حصیرپوشانده می شد برای نگهداری سرکه، شراب و اب لیمو و اب غوره
کُندُل، یا کندیله
ظروف سفالی لب پریده یا دسته شکسته
مراد لوازم بدرد نخور و غیر قابل مصرف است.
.
کُپُش کَه
به یکباره نشستن و توان ایستادن را نداشتن، اغلب بدلیل دریافت خبر ناگوار یا دلایل دیگر
.
کَرکی کُپ
مرغ کِرچ، مرغی که وقت نشستن روی تخم مرغ و جوجه اوری ان رسیده باشد
.
کَج دار و مریز
هم کج نمودن ظرف در عین نریختن محتوی آن
کنایه از رفع و رجوع مسئله ای
.
کَرکا بورا تخمی کَرک را ایرینن، نه بورا کچیلیش
مرغ را باری تحم مرغ می خرند
انجام داد و ستد برای حصول سود
(امثال و حکم نایینی)
برج متوکل عباسی در سامرا ، آیینه ای برای عبرت
@naein_nameh
.
کُپ و کُندیله
کُپ( ظرف شیشه ای بزرگ با رنگ تیره که اطرافش با حصیرپوشانده می شد برای نگهداری سرکه، شراب و اب لیمو و اب غوره
کُندُل، یا کندیله
ظروف سفالی لب پریده یا دسته شکسته
مراد لوازم بدرد نخور و غیر قابل مصرف است.
.
کُپُش کَه
به یکباره نشستن و توان ایستادن را نداشتن، اغلب بدلیل دریافت خبر ناگوار یا دلایل دیگر
.
کَرکی کُپ
مرغ کِرچ، مرغی که وقت نشستن روی تخم مرغ و جوجه اوری ان رسیده باشد
.
کَج دار و مریز
هم کج نمودن ظرف در عین نریختن محتوی آن
کنایه از رفع و رجوع مسئله ای
.
کَرکا بورا تخمی کَرک را ایرینن، نه بورا کچیلیش
مرغ را باری تحم مرغ می خرند
انجام داد و ستد برای حصول سود
(امثال و حکم نایینی)
برج متوکل عباسی در سامرا ، آیینه ای برای عبرت
@naein_nameh
Forwarded from ...
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#شعرمحلی
#زبان_مادری
اولین شعری که به زبان شیرین مادری سرودم با الهام از این بیت شعر:
تا کاسه های دیده نگردیده پر ز خاک
چشمی برای بی کسی خویش وا کنیم
محمد حسینی تودشکی
#زبان_مادری
اولین شعری که به زبان شیرین مادری سرودم با الهام از این بیت شعر:
تا کاسه های دیده نگردیده پر ز خاک
چشمی برای بی کسی خویش وا کنیم
محمد حسینی تودشکی
#مشاهیر_نایین
#شعرای_نایین
.
حیدر علی کمالی (اصفهانی، نایینی)
حیدر علی کمالی در خیابان لاله زار تهران دکان کوچکی داشت و در ان چای می فروخت. او شاعری خوش ذوق بود که با آزادی خواهان ارتباط داشت.
با این که نایینی بود در تذکره ها به عنوان شاعر نایینی معرفی نشده است.
مغازه کوچک او پاتوق همیشگی آزادیخواهان و شعرای بزرگی چون: ملک الشعرای بهار، علی اکبر دهخدا ، عارف قزوینی ، میرزاده عشقی و سعید نفیسی و .... بود.
ایرج میرزا در خصوص او گفته:
چه می فرمود آقای کمالی
دموکرات، انقلابی، اعتدالی
بدیدم اصفهانی زیر و هم روی
ندیدم اصفهانی من بدین خوی
اگر یک همچو او در اصفهان بود
یقینا اصفهان نصف جهان بود
کمالی نیک خوی و مهربان است
کمالی در تن احباب جان است
کمالی صاحب فضل و کمال است
کمالی مقتدای اهل حال است
کمالی را صفات اولیائیست
کمالی در کمال بی ریائیست
کمالی را کمال توست بی حد
نداند لیک چای خوب از بد
......
@naein_nameh
#شعرای_نایین
.
حیدر علی کمالی (اصفهانی، نایینی)
حیدر علی کمالی در خیابان لاله زار تهران دکان کوچکی داشت و در ان چای می فروخت. او شاعری خوش ذوق بود که با آزادی خواهان ارتباط داشت.
با این که نایینی بود در تذکره ها به عنوان شاعر نایینی معرفی نشده است.
مغازه کوچک او پاتوق همیشگی آزادیخواهان و شعرای بزرگی چون: ملک الشعرای بهار، علی اکبر دهخدا ، عارف قزوینی ، میرزاده عشقی و سعید نفیسی و .... بود.
ایرج میرزا در خصوص او گفته:
چه می فرمود آقای کمالی
دموکرات، انقلابی، اعتدالی
بدیدم اصفهانی زیر و هم روی
ندیدم اصفهانی من بدین خوی
اگر یک همچو او در اصفهان بود
یقینا اصفهان نصف جهان بود
کمالی نیک خوی و مهربان است
کمالی در تن احباب جان است
کمالی صاحب فضل و کمال است
کمالی مقتدای اهل حال است
کمالی را صفات اولیائیست
کمالی در کمال بی ریائیست
کمالی را کمال توست بی حد
نداند لیک چای خوب از بد
......
@naein_nameh
#فرهنگیان_نایین
.
جناب آقای عابدین نژاد نایینی
معلم دلسوز و فداکار ، فرهنگی فرهیخته ای که عمری ارام و با نجابت ذاتی به دانش آموزان نایین خدمت نمود. خاطرات این بزرگ مرد هرگز فراموش نمی شود. شادی و سلامتی و سعادت برای ایشان ارزومندم.
امامی آرندی
(این کلیپ زیبا و شنیدنی توسط دوستان بزرگوار نجف ابادی ضبط شده که به دلیل اینترنت لاک پشتی و حجم زیاد ویدئو امکان آپلود فراهم نشد ، تا فرصتی دیگر ان شالله
@naein_nameh
.
جناب آقای عابدین نژاد نایینی
معلم دلسوز و فداکار ، فرهنگی فرهیخته ای که عمری ارام و با نجابت ذاتی به دانش آموزان نایین خدمت نمود. خاطرات این بزرگ مرد هرگز فراموش نمی شود. شادی و سلامتی و سعادت برای ایشان ارزومندم.
امامی آرندی
(این کلیپ زیبا و شنیدنی توسط دوستان بزرگوار نجف ابادی ضبط شده که به دلیل اینترنت لاک پشتی و حجم زیاد ویدئو امکان آپلود فراهم نشد ، تا فرصتی دیگر ان شالله
@naein_nameh
#دستور_زبان_نایینی
.
"ء" ( حمزه) در صورتی که با یک مصوّت همراه شود (معمولا وسط واژه) به مصوت ماقبل خود تبدیل می شود.
به هنگام تلفظ، واژه با کشش ادا می شود.
مانند:
اِئمَه=شکست
مُئمن=مومن
اَئرو=امروز
وَئل=بگدار، اجازه بده
(تصویر دومین همایش گویش های محلی ، انارک شهریور ۱۳۹۶)
@naein_nameh
.
"ء" ( حمزه) در صورتی که با یک مصوّت همراه شود (معمولا وسط واژه) به مصوت ماقبل خود تبدیل می شود.
به هنگام تلفظ، واژه با کشش ادا می شود.
مانند:
اِئمَه=شکست
مُئمن=مومن
اَئرو=امروز
وَئل=بگدار، اجازه بده
(تصویر دومین همایش گویش های محلی ، انارک شهریور ۱۳۹۶)
@naein_nameh
4_5893473378186038359.mp4
11.4 MB
#جمعه_بازار
.
جمعه با شعر و موسیقی
همیشه برام سوال بود چطور رستم نفهمید اون سهراب پسرشه، حتی هرچند باری هم که شاهنامه رو خوندم دیدم خود فردوسی هم مخصوصا با هاله ای از ابهام داستان رو روایت کرده...
"هر کسی این داستان را خواند با دلی خونین به رستم تاخت ...
کاو چرا سهراب را نشناخت
رستم اما گفت: می دانستم از آغاز ... "
این شما و این دیدگاه و شعر زیبای استاد شجاع پور
@naein_nameh
.
جمعه با شعر و موسیقی
همیشه برام سوال بود چطور رستم نفهمید اون سهراب پسرشه، حتی هرچند باری هم که شاهنامه رو خوندم دیدم خود فردوسی هم مخصوصا با هاله ای از ابهام داستان رو روایت کرده...
"هر کسی این داستان را خواند با دلی خونین به رستم تاخت ...
کاو چرا سهراب را نشناخت
رستم اما گفت: می دانستم از آغاز ... "
این شما و این دیدگاه و شعر زیبای استاد شجاع پور
@naein_nameh
#جمعه_بازار
.
روزگار مرگ انسانیت است
من که از پژمردن یک شاخه گل
از نگاه ساکت یک کودک بیمار
از فغان یک قناری در قفس
از غم یک مرد در زنجیر
حتی قاتلی بر دار
اشک در چشمان و بغضم در گلوست
وندرین ایام زهرم در پیاله
زهر مارم در سبوست
مرگ او را از کجا باور کنم
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای جنگل را بیابان میکنند
دست خون آلود را
در پیش چشم خلق پنهان میکنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا
آنچه این نامردمان با جان انسان میکنند
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست
در کویری سوت و کور
در میان مردمی با این مصیبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت مرگ عشق
گفتگو از مرگ انسانیت است
#فریدون_مشیری
با سپاس از خانم افضلی
@naein_nameh
.
روزگار مرگ انسانیت است
من که از پژمردن یک شاخه گل
از نگاه ساکت یک کودک بیمار
از فغان یک قناری در قفس
از غم یک مرد در زنجیر
حتی قاتلی بر دار
اشک در چشمان و بغضم در گلوست
وندرین ایام زهرم در پیاله
زهر مارم در سبوست
مرگ او را از کجا باور کنم
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای جنگل را بیابان میکنند
دست خون آلود را
در پیش چشم خلق پنهان میکنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا
آنچه این نامردمان با جان انسان میکنند
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست
در کویری سوت و کور
در میان مردمی با این مصیبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت مرگ عشق
گفتگو از مرگ انسانیت است
#فریدون_مشیری
با سپاس از خانم افضلی
@naein_nameh