اصلاحیه
تصحیح و تکمیل مطلب تصویر توسط جناب اقای صدری بزرگوار که عینا تقدیم می شود . از لطف و توجه ایشان تشکر می شود .
باسلام محضر ... امامی عکسی را که ملاحظه می‌فرمایید مربوط به مرحوم
محمدرزاقی است که ابتدا فرهنگی وبعد
هاباادامه تحصیل ازقضات عالیرتبه دادگستری
بودندوبرادر کوچکتر مرحوم محمد علی رزاقی
بودند.
@naein_nameh

#سخن_روز
.
اگر آن ترک شیرازی بدست ارد دل ما را
بخال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
فارسی دری در سمرقند چون قند .
حفظ و توجه زبان پارسی و اهمیت شعرای پارسی گو ، چون فردوسی و رودکی و......در تاجیکستان .
@naein_nameh

#دستور_زبان_نایینی
.
تبدیل کلمات فارسی به واژه های زبان محلی با تغییر حروف«ب» به«و، او»
بدان. اوزن، اوزنب
بخور. اوخور
آب. اُو
ابر. اَور
زبر. زِور
بکُش. وَکُش
بگرد. وَگرد
.
(پرتره از جوان هنرمند خانم زهرا امامی ارندی)
@naein_nameh

#مشاهیر_نایین
.
زخاک قیامت به رقص برخیزم
اگر بگذارند مرا در شمار معلم

در این آدینه شب برای معلمی عاشق و شاعری توانا و طنز پرداز مرحوم مغفور استاد محمد علی رزاقی از درگان خدای رحمان و رحیم طلب رحمت و روح و ریحان می کنیم.
تصویر از طرف جناب آقای صدری که در پشت عکس ، استاد با خط و امضای خود به مرحوم مرتضی خان نکویی تقدیم کرده اند .
@naein_nameh

دست خط و امضای مرحوم مغفور جناب اقای رزاقی
با تشکر و سپاس از فرهنگی فرهیخته جناب آقای علی رضا خان صدری نایینی
@naein_nameh

#جمعه_بازار
.
گرم بیایی و‌ پرسی: چه بردی اندر خاک؟
ز خاک نعره برآرم: "که آرزوی تو را"



بیدل‌دهلوی
@naein_nameh

#آداب_رسوم_نایین_قدیم
.
دندان شکسته را باید غسل داد ، سه قل هوالله بر آن خواند و در میان پنبه و درون سوراخ دیوار قرار داد چرا که در روز قیامت باید سراغ ان رفت و برداشت.
مورد دیگر اعتقادی بود که اگر کسی در آتش بدمد ،(فوت کند) و در ان اتش برگ جادو باشد همه دندانهایش می ریزد.
می گفتند اگر ابرو و مُژه می پرد نشانه ان است که مهمان می آید.
(عروس کویر)
@naein_nameh

#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
جَلو خون= هم نام محله ای است در نایین و هم محوطه باز جلوی در خانه ثروتمندان را گویند.
جُمگه=شیشه های گرد آبی رنگ بالای گنبد حمام
جِن=۱-زن، ۲-موجود ناپیدا(در نایین «وَزما» هم گفته می شود
جیل، جول= تاج و زایده های قرمز زیر گلوی مرغ و خروس،
جولا=کرباس
جُم، جوم= جام برنجی و دهان گشاد
@naein_nameh

#آن_روزها


خاگینه در چینار و تخم مرغ جنگی در سیزده بدر

🌺 شاید هیچ ناهاری در طول سال مزه ناهارهای سیزده بدر اون سالها را در دوران بچگی نداشت . ان روزها به مانند امروز گوشت تازه و مرغ فراوان نبود و معمولا در روستای ما گوسفندان در ماههای اسفند و فروردین در زند و زا و بدنیا آوردن بزغاله و بره بودند و کمتر گوسفندی در اوایل سال برای کباب سیزده بدری قربانی می شد. چون گوسفندهای سال پیش برای سال نو و تهیه سور و سات نوروزی ذبح شده بودند و کشتن گوسفند مادر و بچه تازه بدنیا آمده را ظالمانه می دانستند.
جمعیت خانواده ما زیاد بودند اون هم بچه پسرهای ماشالله پر انرژی و و به اصطلاح شیطان منتهی رنگ و وارنگ از همه نوع قماش بودند که متنوغ و با رفتارهای خاص و متفاوت را می تونستی رنگین کمان پسر و دختر را در یک خانواده ببینی. روز قبل از سیزده تخم مرغ ها توسط خدا بیامرز مادر در دیگ مسی و قلع داده شده بر روی آتشی از هیزم به جوش آمده و درآن دیگ رنگ های طبیعی ریخته شده بود تخم مرغ هم پخته شده و هم رنگ می شدند .
🌸 یکی از برنامه های ما در ۱۳ بدر آن بود که خود را پیاده یا با وانت بار و ماشین کمپرسی خود را از روستای رسول آباد محل تولد به سلطان پیر محمود و ارزونچه و یا چینار (مناطقی از شهرستان نایبن) برسانیم و در آنجا در جمع اعضای خانواده ، دوستان و خانواده های دیگر ناهاری را بر بدن زده و تفریح کنیم . تاب بازی با طناب های از جنس برگ خرمای پرورده شده که به آن"سازی"می گفتند حال و هوایی داشت . در اصطلاح محلی به ان "سون جولی " می گفتند که بر تنه دو درخت با فاصله بسته می شد. وقتی روی "سون جولی" می نشستی انگار روی جت فوق پیشرفته نشسته ای و در فضا بالاترین پروازها را تجربه می کردی به طوری که عقاب گونه کف زمین را می دیدی و در حین رفت و برگشت هوا را پاره پاره می کردی و با دهانی باز شاد و خندان اکسیژن خالص را می بلعیدی،ولی حیف که نوبتی بود و تو ،مدت چند دقیقه ای بیشتر روی باند پرواز نبودی باید جای خود را به بچه دیگری می دادی تا او هم پرواز را تجربه کند . بستگی به شلوغی و صاحب و اراده صاحب طناب حرکت پاندولی ده تاده تا شروع می شد و به ندرت به صد می رسید . تو باید پیاده می شدی و حالا باید هل بدهی تا نفر بعد لذت اوج گرفتن روی "سازی" را تجربه کند .
🥚 یکی از تفریحات ما در روز سیزده بدر آن روزگارها،بازی "تخم جنگی" بود. تخم مرغ های رنگ شده را در داخل مشت دست کودکانه خود می گرفتیم به طوری که کمی از نوک تخم مرغ یا ته تخم مرغ پیدا بود و نفر دیگر با تخم مرغ خود برنوک تخم مرغ ما میزد . قاعده این بود که اگر او زننده بر نوک تخم مرغ تو بود شما باید ته تخم مرغ خود را به ته تخم مرغ او می زدی . در صورتی که هر دو طرف تخم مرغ تو شکسته می شد باید تخم مرغ رنگ شده ات را به به طرف مقابل می دادی و او همون موقع با ولع تخم مرغ رنگ شده برده شده را پوست می گرفت و می خورد و برخی از مواقع کمی از آن را به تو می داد چون تو بازی را باخته بودی. سختی کار این بود که سرمایه ات دوتا تخم مرغ بود و اگر هردو را می باختی ۱۳بدر آن سال با تو بار نبود.
🎲 از بازیهای دیگر بادام بازی و بازی *طاق و جفت" بود ،نحوه بازی به این صورت بود که چند تایی بادام در داخل مشت کوچک و بچه گانه خود می گذاشتیم و بچه های دیگر تعدادی از بادام های خود را دایره وار درکنار دست پر از بادام ما می گذاشتند . در صورتی که تعداد بادام دست ما جفت بود ما بادام های جفت را می بردیم وبه تعداد بادام های فرد(طاق) باید به افراد گذارنده بادام جریمه می دادیم .بازی تا وقتی ادامه می یافت که به تدریج افرادی از دور خارج شوند . بعدها در درس نظریه ها ریاضی فهمیدیم نظریه بازی game theory و آمار بیزین بر همین اساس بازی بادام و دوز بازی که ما در بچگی بازی تجربه می کردیم ،هست.
از خاگینه یادم رفت براتون بگم . خاگینه را مرحوم مادر با مخلوط کردن تره خشک شده و یکی دوتای سبزی معطر درست می کرد . خاگینه دست پخت مادر بسیار خوشمزه بود به طوری که مزه و طعم آن همچنان زیز دندان باقی مانده است .
اما افسوس دیگر سه سالست که مادر نیست و بیشتر نبود او را با عمق دل و تمام تن لمس می کنم . بوی او خانه و روح و روان ما را گرفته ،خدایش رحمت کند.
Channel 🆔 @mazraehyazdi
✍️ نویسنده : آقای رضا اسماعیلی
@naein_nameh

#مشاهیر_نایین

سید محمد رضا جلالی نایینی
دکتر سید محمد رضا جلالی ادیب ، نویسنده، روزنامه نگار، سیاستمدار، حافظ شناس، قاضی و از موسسان کانون وکلای
دادگستری تهران و به قول مرحوم آقای سجادی آئینه تمام نمای هند که مطالعات و تحقیقات مستمر و خستگی ناپذیر او از
وی شخصیتی ممتاز ساخته که در مجامع علمی ایران و جهان از شهرتی کم نظیر برخوردار است. او که متولد 1295 شمسی
و در یازده فروردین 1389 وفات یافته، فرزند مرحوم میرزا حسن جلالی که در کسوت روحانیت حافظ قرآن بود به عنوان
مجتهد امور شرعی و تقریر عقود و قبالجات مردم را برای حدود سی سال عهده دار بود. جدّ مرحوم دکتر جلالی میر سید
حسین در نایین از زهّاد مشهور و جلیل القدر بود.
همزمان با تحصیل در دانشگاه به سنت خانوادگی به آموزش فقه و اصول و سایر علوم اسلامی اشتغال یافت.در همان عنفوان جوانی به روزنامه نگاری و کارهای مطبوعاتی پرداخت و در روزنامه باختر و با ختر امروز که
توسط خاله زاده اش مرحوم دکتر فاطمی منتشر میشد به فعالیت پرداخت.(ادامه دارد)
@naein_nameh

#نظام_سنتی_آبیاری_نایین
.
قنات های نایین
کشاورزی نایین تا چند دهه پیش با وجود چندین قنات پر آب و زمین حاصل خیز رونقی داشته ، که اکنون تقریبا جز یکی دو قنات مثل حنفش بقیه خشک شده اند.
۱-قنات جزیسر
این قنات احتمالا دژ سر بوده چون در جوار و نزدیک حصار نایین بوده و معرب ان شده (جزیسر)
این قنات در پنجاه سال قبل پنج سنگ(هر سنگ معادل شش لیتر در ثانیه است) اب داشته و اندازه گیری زمان اب و حق آبه مالکین واحدی بوده به نام سرجه(حدود دوازده دقیقیه)
۲-قنات محمد آباد
مظهر این قنات در جنوب غربی نایین و بیرون ار حصار بوده است. استخری داشته و باغات اطراف سلطان موصلیه و کارخانه های کوزه گری را مشروب می کرده است. زمین های مزروعی ان جزو اولین زمینهایی بود که به مسکونی تبدیل شد. . دهه چهل هنوز آثار استخر آن موجود بود.
۳-قنات عشق آباد
معروف به باغ حاجی
مرشد و پیر معروف نایین بعنی حاج محمد حسن کوزه کنانی داماد حاجی عبدالوهاب با روشی غیر معمول (از مظهر به مادرچاه) این قنات را برای آبیاری مزار پیر و مرادش حاجی عبدالوهاب ایجاد و استخر ان محل ابتنی دوره دانش اموزی ما بود.
ادامه دارد.......
@naein_nameh

#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
جون=جانم، عزیزم
جون=جان ، زندگی و حیات
جون بِر بَرت=جان بدر بردن
جون وِ جون ایکی کرت=اصرار زیاد و سعی بی فایده برای تقاضایی
جون از کینُش بِر یومه(اُمه)
جان از ماتحت کسی بیرون آمدن، کنایه از کار زیاد و تاوان ان
جون کِنت=جان کندن
جون کویه=سگ جان
جونمرگ=جوانمرگ

@naein_nameh

#مشاهیر_نایین
.
دکتر سید محمد رضا جلالی نایینی , بخش دوم


از خدمات کم نظیر و ماندگار او تأسیس کانون وکلای دادگستری بود که خود چندین دوره ریاست آنرا به عهده داشت. اما
آنچه باعث شهرت بسیار او شد تحقیقات و تألیفات ژرف اندیشانه اوست جلالی از نویسندگان پرگار و دقیقی است که بیش از
41 اثر از وی به چاپ رسیده است بخش مهم آثار او درباره فلسفه و ادب و مذهب هند است.
1-ترجمه گرتیه (سرودههای ریگ و دا)
2 -ترجمه، تصحیح او پانیشاد با همکاری دکتر تارا چند
3-لغت نامه مختصر سانسکریت به فارسی
4 -تصحیح و ترجمه شرح حال جواهر لعل نهرو
5 -تصحیح و تحقیق و ترجمه فارسی کتاب مهابهارت در 41 جلد درمورد هند و هندشناسی و ...
در زمینه آثار فارسی او از :
1 -تاریخ قرآن (تنها کتابی که 16 صفحه در خصوص آیات غرانیق بحث نموده)
2 -تصحیح ملل و نحل شهرستانی 3 -تصحیح
سه جلد از مواهب علیه مولانا کمال الدین حسن کاشفی و ... بسیاری کتب مفید و خواندنی
ازجمله کارهای ارزشمند او تصحیح دیوان حافظ با همکاری دکتر نذیر احمد است .
انجمن نایینیهای مقیم اصفهان در تاریخ پانزدهم خرداد ۱۳۸۲آیین بزرگداشتی برای دکتر سید رضاخان جلالی نایینی، چهره
درخشان و استاد فرزانه نایینی ترتیب دادند. به همین مناسبت آقای محمد ابدی با تخلص مانی چکامه زیر را در همان جلسه
قرائت کرد.
آن چهره ی درخشان، آن عاشق کویری
آن تک سوار دوران، آن شاه بیت پیری
چون سرو راست قامت، سروی هزار ساله
سرمشق پهلوانی، شادابی و دلیری
آن مرد هر چه میدان، فخر تبار انسان
اصلش زنسل پاکان، آن طائر اثیری
از آتش اهورا تا عمق ذهن بودا
از هند و سند و پنجاب تا کهکشان شیری
دین و زمان و آداب، رسم و نژاد و آئین
درهر علوم استاد، در هر فنی خبیری
از چشمه سار اشراق، شور غزل پدیدار
دیوان خواجه پیراست در شکل بی نظیری
فصل بهار آمد، از ری سوی سپاهان
در چشم دوستان شوق، بر چشم خصم تیری
بلبل سحرگهان خواند، بر شاخ گل که یاران
پیر خرد جلالی، آمد به دستگیری
@naein_nameh

🔴 🔴 توجه توجه ：شروع مجدد کلاسهای
شاهنامه خوانی در نایین


☘ درود بر دوستان عزیز. ☘

به اطلاع می رساند که شروع مجدد و اولین جلسه شاهنامه خوانی در سال ۱۴۰۰ روز دوشنبه ۲۴ خرداد از ساعت ۱۸ تا ۳۰/ ۱۹ خواهد بود . 🌸


♦️تغییر زمان در سال جدید：
روز های دوشنبه ساعت ۱۸ تا
۱۹/۳۰ در خیابان رجایی ، کوچه مهمانسرای جهانگردی ،فرهنگسرای شهرداری

🍃🌸🍃
@namvarname

خاطرات خوب کودکی جوانان دیروزی
یادش بخیر.
از صفحه صادق آباد رسانه

@naein_nameh

#طنز_هفته
.
یکی رفت رستوران.
مِنوی غذا رو براش آوردن.
نگاه کرد گفت: کوبیده.
گفتن: نداریم.
گفت: جوجه کباب.
گفتن: نداریم.
گفت: قیمه.
گفتن: نداریم.
گفت: قورمه سبزی.
گفتن: نداریم.
گفت: قلیه ماهی.
گفتن: نداریم.
گفت: چی دارین؟
گفتن: همه چی تموم شده جز نیمرو.
گفت: پس چرا مِنو آوردین؟ از همون اول می گفتین نیمرو...
گفتن: این وظیفه ی ماست که مشتری مدار باشیم و حق انتخاب رو بهش بدیم.
مشغول الذمّه باشین اگه فکر کنین منظورم انتخاباته.
@naein_nameh

#آموزش_گویش_نایینی

از گیاه و گُل ایگیر و یُشنایَه/
تا خواصّی سرگینی خِری مایَه/
توتولی و تک تکو یی هِمسایَه/
گوچی و لیجین و یه یی پیسایه/
اًوُمی بَس وِر چَقو یادُش بخیر/




ایگیر = بگیر
یُشنایَه = جوشانده
سرگینی خِری مایَه = پِهِن ماده الاغ که در زبان نایینی ماچه خر هم گفته می شود، (عنبر نسارا که برای آن خواص درمانی فراوانی ذکر شده است)
توتولی = تبخال
تک تکو = کوبه در
(برای رفع درد و بهبود تبخال توصیه می شد که محل تبخال ، که معمولا اطراف لب و دهان بود را مخصوصا صبح های زود به کوبه در بمالند)
گوچی = زگیل
لیجین = لجن
یَه = جو
پیسایَه = پوسیده
(برای درمان زگیل مشتی جو را در پارچه ای پیچیده و چند روز در زیر لجن می گذاشتند و بعد از پوسیدن روی زگیل گذاشته و پارچه پیچ می کردند)
اُو = آب
بَس = زدن
اُومی بَس = به آب می زدیم
وِر = بر
(تصویر کنیسه منطقه جوباره اصفهان)


#سید_رضا_مرتضوی
@naein_nameh

#آداب_رسوم_نایین_قدیم
.
۱-برای رفع درد و بهبود تبخال توصیه می شد که محل تبخال ، که معمولا اطراف لب و دهان بود را مخصوصا صبح های زود به کوبه در بمالند.
برای درمان زگیل مشتی جو را در پارچه ای پیچیده و چند روز در زیر لجن می گذاشتند و بعد از پوسیدن روی زگیل گذاشته و پارچه پیچ می کردند)

۲-آب به چاقو زدن ؛
(در نایین و روستا های اطراف ، از قدیم متداول بود که هرکس دچار استرس شدید و یا آسیب روحی عصبی می شد به درخواست نزدیکان به حادثه یا مطلعین ، یک ظرف آب خوری را پر آب می کردند و تیغه کارد یا چاقو را در آب می چرخاندند و به فرد ناراحت می دادند)
جالب آنکه خوب هم پاسخ می داد
@naein_nameh

#جمعه_بازار
.
جمعه با شعر و موسیقی
قطعه《کاروان》
با اجرای سرکار خانم زهره حسنی

ایشان از روی تخت بیمارستان
این آواز را تقديم کادر درمان کردند


همه شب نالم چون نی
که غمی دارم، که غمی دارم
دل و جان بردی اما
نشدی یارم، یارم
با ما بودی، بی ما رفتی
چون بوی گل به کجا رفتی
تنها ماندم، تنها رفتی
@naein_nameh

کاری زیبا و خلاقانه- قاب بخش باقی مانده از خانه‌ای قدیمی(کاشان-خیابان علوی)
عکس از: ماهرخ سادات هاشمی سُهی
زمستان ۱۳۹۷

#آموزش_گویش_نایینی
.
اشک رازی ست
لبخند رازی ست
عشق رازی ست
اشک آن شب لبخند عشقم بود
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی ۰ ۰ ۰

من درد مشترکم
مرا فریاد کن

(شاملو،مجموعه اشعار،عشق عمومی،ص۲۱۳)

ترجمه به زبان مادری:
اشک سِرٌی یو
بوس خند سِرٌی یو
عشق سِرٌی یو
اشکی ای شِو ، بوس خند عشقُم بی
می قصه نه ای گو اواجی
می شعر و ترانه نه ای گو وِرخونی
می صودا نه ای گو‌ وَرَسی
می دردی همه ای
از می خُی فریاد یاد کِر
@naein_nameh