با حافظ
.
بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت
و اندر آن برگ و نوا خوش نالههای زار داشت
گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست
گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت
یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت
در نمیگیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست
خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت
خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم
کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت
گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن
شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت
وقت آن شیرین قلندر خوش که در اطوار سیر
ذکر تسبیح ملک در حلقه زنار داشت
چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت
شیوه جنات تجری تحتها الانهار داشت
@naein_nameh
.
بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت
و اندر آن برگ و نوا خوش نالههای زار داشت
گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست
گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت
یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت
در نمیگیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست
خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت
خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم
کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت
گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن
شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت
وقت آن شیرین قلندر خوش که در اطوار سیر
ذکر تسبیح ملک در حلقه زنار داشت
چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت
شیوه جنات تجری تحتها الانهار داشت
@naein_nameh
#آن_روزها
.
عید نوروز
بازی های مخصوص ایام عید
.
اغلب بازيهاي ايام نوروز با بادام و گردو انجام ميشـد چـون همـراه آجيـل عيد بادام وجود داشت و غير از آن محصول محلـي بـود كـه چگـونگي و نحـوه
تعدادي از بازيهاي دوران كودكي را توضيح ميدهم.
بازي با بادام
-1 سر و ته:
يك بادام را بازيكن در مشت خود گرفته ميپرسيديم سر يا ته به معني اينكـه سر بادام به طرف بالا است يا ته آن و طرف بازي كاملاً شانسي جواب مي داد در
صورت درست بودن حدس بادام به او تعلق ميگرفت و در صورت غلـط بـودن بايد يك بادام ميداد.
-2 طاق و جفت:
بازيكن اول چند بادام در دست خود پنهان ميكرد و ميپرسيد طاق اسـت يـا جفت. بازيكن دوم با فشردن دست سعي ميكرد اطلاعـاتي بدسـت آورد و اگـر
درست ميگفت همه بادامها به او ميرسيد و در غير اين صورت به همان تعـدادبادام به بازيكن اول ميداد.
-3 چندتايي:
در اين بازي نيز بايد تعداد بادامهاي داخل مشت تعيين ميشد. و به همان نحو برنده یا بازنده می شد.
-4 گَوداله چو:
اين بازي چند نفره بـود و همـه بـازيكن هـا تعـداد مسـاوي بـادام روي هـم مي ريختند و دركنار ديوار گودالي به اندازه يك كاسه كوچك كنده مـيشـد و در
فاصله ۲ متري۲/۵ يا متري آن خط نشان تعيين ميشد.
نوبت بازيكنها از طريق قرعه معلوم و سپس اولين نفر تمام بادامهـاي جمـع
شده را از محل خط نشان به طرف گودال پرتاب ميكنـد، هـر تعـداد كـه داخـل
گودال قرار گيرد متعلق به اوست.
بازيكن ميتواند با پرتاب يك تكه سنگ صاف بادامهاي اطراف گـودال را در صورت امكان به آن اضافه كند. بدشانسي وقتي است كه سنگ پرتاب شـده روي
گودال دمر شود كه بازيكن كاملاً سوخته است و نفر بعدي با بادامهاي باقيمانـده
بازي را ادامه ميدهد و بعد از تمام شدن بادامها باز هر نفر تعـداد مسـاوي بـادام بايد بدهد و نوبت قبلي ادامه مييابد.
-5 بازي با گردو:
بسيار شبيه تيله بازي است و هم در فضاي باز و هم داخل اطاق انجام ميشد.
-6 الك دولك - پِلْ و چفته:
اين بازي به دليل اينكه هنوز رايج است شايد براي افـراد آشـنا باشـد تعـداد نفرات آزاد و به قيد قرعه بازيگن اول به كمك يك چوب بلند يك چوب كوتـاه را كه روي دو سنگ قرار دارد با تمام قوا پرتاب ميكند. نفرات تيم سعي مي كنند
چوب كوتاه را در هوا بگيرند كه در اين صورت بازيكن اول كاملاً باخته و نوبت نفر بعدي ميرسد در غير اين صورت يك نفر از محل توقف چوب كوتـاه آن را
به سمت مبداء پرتاب ميكند در صورتي كه به چوب بزرگ بخورد بـاز نفـر اول بازنده و نفر پرتاب كننده برنده است و بازي ادامه مييابد.
در حاليكه چوب كوتاه به نزديكي محل اوليه برسد بازيكن اول با ضربه زدن به سر چوب كوتاه آن را از زمين بكند و با ضربه شديد دوباره آنرا از مبـداء دور
ميكند و همين طور ادامه مييابد.
كسانيكه در بازي برنده اند روي كول بازيكنهاي بازنده سوار و بازنـده هـا بـا دويدن دور ميدان زو ميكشند.
-7 هفت سنگ:
چون هنوز كاملاً رايج است از توضيح صرفنظر ميشود.
-8 باغچه كاري (باغَچوكاري :)
هنگام تعطيلات عيد آرند هنوز كاملاً سرد بود و اكثراً روي استخر يـخ بسـته ميشد اواسط روز كه آفتاب درخشان مي تابيد تكه هـاي بـزرگ يـخ را از داخـل
استخر به سينه كش ديوار آفتابرو ميآورديـم و از ذوب شـدن يـخ در آفتـاب و ایجاد آب حاصل از آن روي زمين جوب و باغچه درسـت كـرده آب را هـدايت
ميكرديم شكل ديگر كه تابستان رايج بود با كندن يك جوي و پوشاندن روي آن
با سفال شكسته روي جوي پوشيده را با دواير متحـدالمركز باغچـه سـاخته و از
منتهي اليه آن آب ميريختيم و در مركز سوراخي به جوبي كه قبلاً كنـده شـده راه
داشت و آب از طريق جوي كه زير دواير متّحدالمركز بود خارج ميشد.
آرند وطنم— ص۶۸ تا۷۰
@naein_nameh
.
عید نوروز
بازی های مخصوص ایام عید
.
اغلب بازيهاي ايام نوروز با بادام و گردو انجام ميشـد چـون همـراه آجيـل عيد بادام وجود داشت و غير از آن محصول محلـي بـود كـه چگـونگي و نحـوه
تعدادي از بازيهاي دوران كودكي را توضيح ميدهم.
بازي با بادام
-1 سر و ته:
يك بادام را بازيكن در مشت خود گرفته ميپرسيديم سر يا ته به معني اينكـه سر بادام به طرف بالا است يا ته آن و طرف بازي كاملاً شانسي جواب مي داد در
صورت درست بودن حدس بادام به او تعلق ميگرفت و در صورت غلـط بـودن بايد يك بادام ميداد.
-2 طاق و جفت:
بازيكن اول چند بادام در دست خود پنهان ميكرد و ميپرسيد طاق اسـت يـا جفت. بازيكن دوم با فشردن دست سعي ميكرد اطلاعـاتي بدسـت آورد و اگـر
درست ميگفت همه بادامها به او ميرسيد و در غير اين صورت به همان تعـدادبادام به بازيكن اول ميداد.
-3 چندتايي:
در اين بازي نيز بايد تعداد بادامهاي داخل مشت تعيين ميشد. و به همان نحو برنده یا بازنده می شد.
-4 گَوداله چو:
اين بازي چند نفره بـود و همـه بـازيكن هـا تعـداد مسـاوي بـادام روي هـم مي ريختند و دركنار ديوار گودالي به اندازه يك كاسه كوچك كنده مـيشـد و در
فاصله ۲ متري۲/۵ يا متري آن خط نشان تعيين ميشد.
نوبت بازيكنها از طريق قرعه معلوم و سپس اولين نفر تمام بادامهـاي جمـع
شده را از محل خط نشان به طرف گودال پرتاب ميكنـد، هـر تعـداد كـه داخـل
گودال قرار گيرد متعلق به اوست.
بازيكن ميتواند با پرتاب يك تكه سنگ صاف بادامهاي اطراف گـودال را در صورت امكان به آن اضافه كند. بدشانسي وقتي است كه سنگ پرتاب شـده روي
گودال دمر شود كه بازيكن كاملاً سوخته است و نفر بعدي با بادامهاي باقيمانـده
بازي را ادامه ميدهد و بعد از تمام شدن بادامها باز هر نفر تعـداد مسـاوي بـادام بايد بدهد و نوبت قبلي ادامه مييابد.
-5 بازي با گردو:
بسيار شبيه تيله بازي است و هم در فضاي باز و هم داخل اطاق انجام ميشد.
-6 الك دولك - پِلْ و چفته:
اين بازي به دليل اينكه هنوز رايج است شايد براي افـراد آشـنا باشـد تعـداد نفرات آزاد و به قيد قرعه بازيگن اول به كمك يك چوب بلند يك چوب كوتـاه را كه روي دو سنگ قرار دارد با تمام قوا پرتاب ميكند. نفرات تيم سعي مي كنند
چوب كوتاه را در هوا بگيرند كه در اين صورت بازيكن اول كاملاً باخته و نوبت نفر بعدي ميرسد در غير اين صورت يك نفر از محل توقف چوب كوتـاه آن را
به سمت مبداء پرتاب ميكند در صورتي كه به چوب بزرگ بخورد بـاز نفـر اول بازنده و نفر پرتاب كننده برنده است و بازي ادامه مييابد.
در حاليكه چوب كوتاه به نزديكي محل اوليه برسد بازيكن اول با ضربه زدن به سر چوب كوتاه آن را از زمين بكند و با ضربه شديد دوباره آنرا از مبـداء دور
ميكند و همين طور ادامه مييابد.
كسانيكه در بازي برنده اند روي كول بازيكنهاي بازنده سوار و بازنـده هـا بـا دويدن دور ميدان زو ميكشند.
-7 هفت سنگ:
چون هنوز كاملاً رايج است از توضيح صرفنظر ميشود.
-8 باغچه كاري (باغَچوكاري :)
هنگام تعطيلات عيد آرند هنوز كاملاً سرد بود و اكثراً روي استخر يـخ بسـته ميشد اواسط روز كه آفتاب درخشان مي تابيد تكه هـاي بـزرگ يـخ را از داخـل
استخر به سينه كش ديوار آفتابرو ميآورديـم و از ذوب شـدن يـخ در آفتـاب و ایجاد آب حاصل از آن روي زمين جوب و باغچه درسـت كـرده آب را هـدايت
ميكرديم شكل ديگر كه تابستان رايج بود با كندن يك جوي و پوشاندن روي آن
با سفال شكسته روي جوي پوشيده را با دواير متحـدالمركز باغچـه سـاخته و از
منتهي اليه آن آب ميريختيم و در مركز سوراخي به جوبي كه قبلاً كنـده شـده راه
داشت و آب از طريق جوي كه زير دواير متّحدالمركز بود خارج ميشد.
آرند وطنم— ص۶۸ تا۷۰
@naein_nameh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#جمعه_بازار
.
اجرای ترانه ی ای بت چین توسط یولدوز توردیوا ، خواننده توانای ازبکستانی
تصنیف ای بت چین سروده علی اکبر شیدا شاعر معاصر می باشد .
@naein_nameh
.
اجرای ترانه ی ای بت چین توسط یولدوز توردیوا ، خواننده توانای ازبکستانی
تصنیف ای بت چین سروده علی اکبر شیدا شاعر معاصر می باشد .
@naein_nameh
نایین نامه - اصلی.pdf
6.7 MB
#کتابنامه_نایین
.
《نایین نامه》
روایتی از دیار کهن
نسخه اصلی کتاب
"نایین نامه-روایتی از دیار کهن" که توسط پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به سال ۱۳۹۷ در پانصد نسخه چاپ شده است تقدیم همراهان عزیز و علاقه مندان به خاک پاک نایین می گردد. توضیح این که این فایل pdf قبل ازصفحه بندی و تنظیم نحوه تایپ اشعار در پژوهشگاه است که با تأسف گرچه بعضی ایرادات را مرتفع نموده اما غلط های تایپی و صفحه بندی نامناسبی ایجاد نموده و نسخه نهایی را قبل از چاپ به نظر و تأیید نگارنده نرساندند.
با احترام بسیار و امید توجه اساتید و اهل مطالعه تقدیم می شود .
امامی آرندی
@naein_nameh
.
《نایین نامه》
روایتی از دیار کهن
نسخه اصلی کتاب
"نایین نامه-روایتی از دیار کهن" که توسط پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به سال ۱۳۹۷ در پانصد نسخه چاپ شده است تقدیم همراهان عزیز و علاقه مندان به خاک پاک نایین می گردد. توضیح این که این فایل pdf قبل ازصفحه بندی و تنظیم نحوه تایپ اشعار در پژوهشگاه است که با تأسف گرچه بعضی ایرادات را مرتفع نموده اما غلط های تایپی و صفحه بندی نامناسبی ایجاد نموده و نسخه نهایی را قبل از چاپ به نظر و تأیید نگارنده نرساندند.
با احترام بسیار و امید توجه اساتید و اهل مطالعه تقدیم می شود .
امامی آرندی
@naein_nameh
#مشاهیر_نایین
.
میرزا سید محمد خان معروف به (شجاع سلطان)
.
او ابتدا حاکم نایین و بعضی شهرهای دیگر بود و سپس مشیر لشگر حاکم مستبد اصفهان ظل السلطان شد.
شعر به زبان فارسی و عربی بسیار داشت و تخلص او (طوبی)بود.
در بعضی کتیبه ها شعر او موجود است. به روایت حدیقه الشعرا در سال ۱۲۸۴ قمری و در ۴۶سالگی و به روایت میرزا حسینعلی خان طایر ۱۲۸۱ وفات یافت.
ماده تاریخ (جای طوبی بهشت یزدان است)به حروف ابجد۱۲۸۱
باغ و خانه معروف (باغچه خانه)نزدیک دروازه پنجاهه متعلق به او ست.
از اوست:
باز مرا سخت بست سلسله موی دوست
مرغ دلم شد اسیر در خم گیسوی دوست
دین و دلی را که بود، حاصل عمر دراز
برد به یک ساحری نرگس جادوی دوست
دوخت دلم را به تیر، کرد قدم را کمان
ناوک مژگان یار، گوشه ابروی دوست
من نتوانم گشود، پنجه به نیروی یار
تا چه کند با دلم، قوت بازوی دوست
جان بسپارم به شوق، در ره باد صبا
گر برساند به من، نکهتی از بوی دوست
(تذکره سخنوران نایین)
@naein_nameh
.
میرزا سید محمد خان معروف به (شجاع سلطان)
.
او ابتدا حاکم نایین و بعضی شهرهای دیگر بود و سپس مشیر لشگر حاکم مستبد اصفهان ظل السلطان شد.
شعر به زبان فارسی و عربی بسیار داشت و تخلص او (طوبی)بود.
در بعضی کتیبه ها شعر او موجود است. به روایت حدیقه الشعرا در سال ۱۲۸۴ قمری و در ۴۶سالگی و به روایت میرزا حسینعلی خان طایر ۱۲۸۱ وفات یافت.
ماده تاریخ (جای طوبی بهشت یزدان است)به حروف ابجد۱۲۸۱
باغ و خانه معروف (باغچه خانه)نزدیک دروازه پنجاهه متعلق به او ست.
از اوست:
باز مرا سخت بست سلسله موی دوست
مرغ دلم شد اسیر در خم گیسوی دوست
دین و دلی را که بود، حاصل عمر دراز
برد به یک ساحری نرگس جادوی دوست
دوخت دلم را به تیر، کرد قدم را کمان
ناوک مژگان یار، گوشه ابروی دوست
من نتوانم گشود، پنجه به نیروی یار
تا چه کند با دلم، قوت بازوی دوست
جان بسپارم به شوق، در ره باد صبا
گر برساند به من، نکهتی از بوی دوست
(تذکره سخنوران نایین)
@naein_nameh
#مثل_حکم_نایینی
.
تو ایدِم، ایمیر و ایدم
تو در کوره بدم ، هر طور میتوانی، بدم
حکایت شاگرد آهنگر و پرسش این که بنشینم و بدمم؟، به علت خستگی باز می پرسد بایستم و بدمم ؟ و بالاخره می پرس بخوابم و بدمم ؟که جواب استاد این است
تو بدم، بمیر و بدم
.
تو ایگر حکیمی زاری، چورا خویُت دی سُن و زاری
تو اگر طبیب ماهری هستی چرا خودت این قدر نزاری
سُن و زار =حال و روز بد و نزار
.
تا زیمَسّون نَشو، باهار نایَه
تا زمستان نرود بهار نمی آید
کنایه از (فأنّ مع العسر یسرا)
@naein_nameh
.
تو ایدِم، ایمیر و ایدم
تو در کوره بدم ، هر طور میتوانی، بدم
حکایت شاگرد آهنگر و پرسش این که بنشینم و بدمم؟، به علت خستگی باز می پرسد بایستم و بدمم ؟ و بالاخره می پرس بخوابم و بدمم ؟که جواب استاد این است
تو بدم، بمیر و بدم
.
تو ایگر حکیمی زاری، چورا خویُت دی سُن و زاری
تو اگر طبیب ماهری هستی چرا خودت این قدر نزاری
سُن و زار =حال و روز بد و نزار
.
تا زیمَسّون نَشو، باهار نایَه
تا زمستان نرود بهار نمی آید
کنایه از (فأنّ مع العسر یسرا)
@naein_nameh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آدینه_شب
بشنو از نی چون حکایت میکند
وز جدایی ها شکایت میکند
🔸 آواز استاد #شجریان بر مزار مولانا
🗓 قونیه - آذر ماه ۱۳۸۸ -
@naein_nameh
بشنو از نی چون حکایت میکند
وز جدایی ها شکایت میکند
🔸 آواز استاد #شجریان بر مزار مولانا
🗓 قونیه - آذر ماه ۱۳۸۸ -
@naein_nameh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
وصف نایین
.بخشی از چکامه زیبای استاد منوچهری نایینی .
با صدای گرم جناب حیدریان
آئین رونمایی از کتاب نایین نامه
@naein_nameh
.بخشی از چکامه زیبای استاد منوچهری نایینی .
با صدای گرم جناب حیدریان
آئین رونمایی از کتاب نایین نامه
@naein_nameh
Forwarded from اهل قلم و فرهنگ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
😔گزارشی تکاندهنده از بیمارستان ولایت قزوین
پرستاری که ۵۱ روز است رنگ خانه را ندیده و با بغض میگوید به ما رحم کنید و در خانه بمانید...
#در_خانه_ميمانيم
#شايعه_پراکني_نمي_کنيم
#به_حرفهای_غیرعلمی_توجه_نمی_کنیم
✅ اهل قلم و فرهنگ:
👉🆔 @ahleghalamvafarhang
پرستاری که ۵۱ روز است رنگ خانه را ندیده و با بغض میگوید به ما رحم کنید و در خانه بمانید...
#در_خانه_ميمانيم
#شايعه_پراکني_نمي_کنيم
#به_حرفهای_غیرعلمی_توجه_نمی_کنیم
✅ اهل قلم و فرهنگ:
👉🆔 @ahleghalamvafarhang
#عقیق_سلیمانی
.
ز دلبری نتوان لاف زد به آسانی
هزار نکته در این کار هست تا دانی
بجز شکردهنی مایههاست خوبی را
به خاتمی نتوان زد دم سلیمانی
هزار سلطنت دلبری بدان نرسد
که در دلی به هنر خویش را بگنجانی
#حافظ
@korange
@naein_nameh
.
ز دلبری نتوان لاف زد به آسانی
هزار نکته در این کار هست تا دانی
بجز شکردهنی مایههاست خوبی را
به خاتمی نتوان زد دم سلیمانی
هزار سلطنت دلبری بدان نرسد
که در دلی به هنر خویش را بگنجانی
#حافظ
@korange
@naein_nameh
#کلمه_ترکیبهای_نایینی
.
بیرِشک=نرمه آتش، قطعه کوچک آتش به جا مانده در منقل یا تنور و امثالهم.
#پیرسکه
کلمه پیرسکه که در شعر امروز بسیار مطرح است و نوعی گفته کوتاه و گویا است از کلمه بیرشک گرفته شده است.
پریسکه یک لغت اصیل ایرانی و از واژه های زبان فارسی میانه محسوب شده و به معنای جرقه کوچک آتش است که هم اکنون ساکنان حاشیه زاگرس استفاده می کنند.
پریسکه چیست ؟
پریسکه یک قالب جدید شعر فارسی است که بر اساس فرهنگ اسلامی ایرانی .و با رویکرد مقابله با ورود عرفانهای نوظهور و عرفانهای شرقی ایجاد گردیده است. بنیان این قالب شعری توسط شاعر نوپرداز معاصر، علیرضا بهرهی صورت گرفته است.این نوع شعر طرفداران زیادی دارد.
@naein_nameh
.
بیرِشک=نرمه آتش، قطعه کوچک آتش به جا مانده در منقل یا تنور و امثالهم.
#پیرسکه
کلمه پیرسکه که در شعر امروز بسیار مطرح است و نوعی گفته کوتاه و گویا است از کلمه بیرشک گرفته شده است.
پریسکه یک لغت اصیل ایرانی و از واژه های زبان فارسی میانه محسوب شده و به معنای جرقه کوچک آتش است که هم اکنون ساکنان حاشیه زاگرس استفاده می کنند.
پریسکه چیست ؟
پریسکه یک قالب جدید شعر فارسی است که بر اساس فرهنگ اسلامی ایرانی .و با رویکرد مقابله با ورود عرفانهای نوظهور و عرفانهای شرقی ایجاد گردیده است. بنیان این قالب شعری توسط شاعر نوپرداز معاصر، علیرضا بهرهی صورت گرفته است.این نوع شعر طرفداران زیادی دارد.
@naein_nameh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بزن_باران
.
وای باران
باران
شیشه ی پنجره را باران شست
از دل من اما
چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟
( حمید مصدق ، آبی_خاکستری_سیاه
مجموعه اشعار ، ص ۶۰ )
.
صبح بارانی دوستان بخیر
@naein_nameh
.
وای باران
باران
شیشه ی پنجره را باران شست
از دل من اما
چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟
( حمید مصدق ، آبی_خاکستری_سیاه
مجموعه اشعار ، ص ۶۰ )
.
صبح بارانی دوستان بخیر
@naein_nameh
#دانش_آموزان
مدرسه راهنمایی بلان سال۱۳۵۵
ایستاده_ازراست:
(ردیف اول)
معلم سپاه دانش(آقای طحان زاده)
جلال ورپایی-حبیب اله مردانی-بنی هاشمی-ناصرکمالی
ایستاده_ازراست:
(ردیف دوم)
احمدبلانی-علیرضادهقان-سیدمحمودحسینی-اکبردهقان-مرحوم حاج صفرعلی نادعلی(ورپا)-محمدحسین محمدی نژاد(ورپا)-علی اصغر ورپایی-احمدعاشقی-؟-محمدرضا فلاحی نژاد(ورپا)-؟
نشسته_ازراست:
رضا حاج محمد-مرحوم مزیکی-فرهاد باباجمالی- محمودقربان زاده-نصرالله مردان نصیری-شهید حجت الله ورپایی-محمدباقر مهدوی نژاد-محمدکارگر-؟-؟
🙏تشکر ویژه از فرستنده تصویر:
محمدرضافلاحی_نژاد
(فرزند مرحوم حاج عباس)
(بخاطر گذشت حدود ۵۰ سال از زمان این تصویر ، احتمال اشتباه در بعضی از اسامی وجود دارد)
@varapa
@naein_mameh
مدرسه راهنمایی بلان سال۱۳۵۵
ایستاده_ازراست:
(ردیف اول)
معلم سپاه دانش(آقای طحان زاده)
جلال ورپایی-حبیب اله مردانی-بنی هاشمی-ناصرکمالی
ایستاده_ازراست:
(ردیف دوم)
احمدبلانی-علیرضادهقان-سیدمحمودحسینی-اکبردهقان-مرحوم حاج صفرعلی نادعلی(ورپا)-محمدحسین محمدی نژاد(ورپا)-علی اصغر ورپایی-احمدعاشقی-؟-محمدرضا فلاحی نژاد(ورپا)-؟
نشسته_ازراست:
رضا حاج محمد-مرحوم مزیکی-فرهاد باباجمالی- محمودقربان زاده-نصرالله مردان نصیری-شهید حجت الله ورپایی-محمدباقر مهدوی نژاد-محمدکارگر-؟-؟
🙏تشکر ویژه از فرستنده تصویر:
محمدرضافلاحی_نژاد
(فرزند مرحوم حاج عباس)
(بخاطر گذشت حدود ۵۰ سال از زمان این تصویر ، احتمال اشتباه در بعضی از اسامی وجود دارد)
@varapa
@naein_mameh
#عروس_بهار
.
من از تأمل بهار برمیگردم
و احساسم با بوی شکوفهها گره خورده ست بهار فلسفه ساده ایست که بدانیم زمین عرصه کوچ ست
سلمان هراتی
(تصویر تک درختی در آرند)
@naein_nameh
.
من از تأمل بهار برمیگردم
و احساسم با بوی شکوفهها گره خورده ست بهار فلسفه ساده ایست که بدانیم زمین عرصه کوچ ست
سلمان هراتی
(تصویر تک درختی در آرند)
@naein_nameh