دکتر علیرضا نبی
10.2K subscribers
1.81K photos
699 videos
70 files
485 links
🔸کارآفرین اجتماعی
🔹مدیر گروه کارخانجات زیتون آرشیا
🔸بنیانگذار بنیاد خیریه دکتر نبی
Download Telegram
ازدواج آگاهانه ، به هنگام ، آسان و پایدار که بر مسیر زندگی جوانان نقش خواهد بست ....

#روز_ازدواج
#زیتون_آرشیا
#بنیاد_نیکوکاری_دکترنبی

https://t.me/nabiali
مهم نيست چند تا اشتباه دارى
يا اينكه چقدر كند پيش ميرى...
هنوزم از هر كسی كه هيچ تلاشی نميكنه كلى جلوترى
...

#بنیاد_نیکوکاری_دکترنبی

https://t.me/nabiali
ویژه کسب وکارهای آنلاین
در گرگان....

#علیرضا_نبی
#گرگان

https://t.me/nabiali
یک جوانه کوچک در ذهنت
کافی است تا درختی تنومند
با ریشه‌های جاودانه در
زندگی‌ات خلق کند...


به ندای درونت گوش کن،
و امروز قاصدک
رویاهایت را به پرواز در بیاور...


#به_ندای_درونت_گوش_کن
#علیرضا_نبی
#بنیاد_نیکوکاری_دکترنبی

https://t.me/nabiali
مقصر دانستن دیگران
همیشه خیلی آسان است،
می‌توانی تمام عمرت را
به مقصر دانستن دنیا بگذرانی


اما بدان مسئولیت تمام موفقیت‌ها
یا شکست‌هایت فقط باخودت است‌...

پائولو كوئلیو
#مسئولیت_فقط_با_خودت_است
#علیرضا_نبی

https://t.me/nabiali
تا کنون درباره حال ابراهیم فکر کرده ای؟ زمانیکه عزیزترینش را به مسلخ میبرد.
به گمانم با اینکه دلش قرص بود به انجام امر الهی اما در دل بارها ضجه زده بود، التماس کرده بود، اشک ریخته بود که من دل بریدن را که بارها نشانت داده ام اما اسماعیلم نه. از من و ما بگذر. پای کشان می‌رفت. یک گام به جلو داشت اما در پشت سر چشم از اسماعیلش برنمیداشت. ابلیس که از غوغای دل ابراهیم خبر داشت رهزن راهش شد تا در آزمون مهر و سرسپردگی او را مجاب کند دل به مهر بسپرد و بگذرد از این یک بندگی...
اما ابراهیم جان کند و دل کند و خدا دل کندنش را پسندید و جان اسماعیل را به او بخشید...
و چه ابتلای سختی است آزمون هر روزه گذشتن از مهرت، عزیزت و خواسته ات که ثروت و شهرت و قدرت است، به حکم سرسپردگی او...
اگر باور نداری از بابای اسماعیل بپرس...
روزهای بهاریِ عجین شده با طراوت و تازگی و سرمستی با همه زیباییشان یکی پس از دیگری گذشتند و به سررسیدند مثل چندین و چند بهار گذشته عمرت و حالا در آستانه فصل دیگری از کتاب زندگی ات ایستاده ای و مانده ای با این یک فصل و سه ماه و نود و سه روز چه کنم تا فرق کند تا بهتر باشد تا مفیدتر باشم و تا حظش را ببرم...
به گمانم هیچ راهی برای تفاوت داشتن وجود ندارد مگر اینکه متفاوت نگاهش کنی...
فکرکنی تابستان دیگری در کار نیست و تویی و همین یک فصل و سه ماه و نود و سه روز...
زندگی اش کن. جوری که لحظه لحظه اش در مذاق جانت شیرین بیاید. طوری که خواب و بیدار امروزت با همه روزهای عمرت فرق بکند. خوبتر باش. مهربانتر. آرامتر اما پرتلاشتر. اصلا عاشق شو. عاشق همه دور و وریهایت که با آنها زندگی می‌کنی و از پشت پنجره عادت نه تو آنها را می‌بینی و نه آنها تو را. عاشق همه عزیزانت. آنهایی که دوستت دارند و زندگی بی تو برایشان معنایی ندارد. مهر به پایشان بریز و جان فدایشان کن و یادت نرود قرار است فقط یک تابستان کنارشان باشی پس جوری باش که نبودنت را نتوان تصور کرد.
امیداست به یمن این مهرورزی خالصانه ماندگار شوی هم در این دنیا، تابستانهای بیشتر و بیشتر را  و هم در دلهای بیشتر و بیشتر...
۱۴۰۳/۴/۱
#دلآرام
@Deelaaaram
لایو مشترک شخصیت سالم ومسئولیت اجتماعی
دوشنبه۴تیرماه ساعت ۲۱

#علیرضا_نبی
#علیرضا_آزمندیان
https://t.me/nabiali
سوالات پرتکرار
شرط استخدام درآرشیا
#آرشیا
#کارخانه_زیتون_آرشیا

https://t.me/nabiali
تا لحظاتی دیگر لایو مشترک شخصیت سالم و مسؤلیت اجتماعی با حضور پرفسور آزمندیان و دکتر نبی
اینستاگرام:
@dr.alirezanabi.official
سلطان محمود غزنوی دستور داد هرکس جمله حکیمانه ای بگوید به او صد سکه طلا بدهند.

روزی که از کنار مزرعه ای میگذشت پیرمردی را دید که در حال کاشتن نهال زیتونی است سلطان جلورفت و از پیرمرد پرسید نهال زیتون بیست سال طول میکشد تا ثمر بدهد تو با این سن و سال به چه امیدی این نهال را میکاری؟
پیرمرد لبخندی زد و گفت : دیگران کاشتند و ما خوردیم ما میکاریم تا دیگران بخورند!
سلطان ازجواب پیرمرد خوشش آمد و گفت: واقعأ جواب حکیمانه ای بود و دستور داد به او صدسکه طلا بدهند.
پیرمرد خندید شاه گفت چرا میخندی؟ پیرمرد گفت زیتون بعد از بیست سال ثمر میدهد اما زیتون من الان ثمر داد! سلطان باز هم از سخن پیرمرد خوشش آمد و دستور داد به او صدسکه دیگر بدهند. پیرمرد باز هم خندید سلطان گفت :
این بار چرا میخندی؟
پیرمرد گفت زیتون سالی یکبار ثمر میدهد اما زیتون من امروز دوبار ثمر داد!! سلطان دستور داد صدسکه دیگر به او بدهند...
#سخن_حکیمانه
#زيتون
https://t.me/nabiali
.
.👈 پیروزی و توسعه‌خواهی

✍️ محسن رنانی


دکتر پزشکیان پیروز شد.
اما نمی دانم تبریک باید گفت یا نه؟
ما کاری را که عقلمان می گفت درست است، انجام دادیم؛
اما نمی دانیم حتما خیرمان در آن بوده است یا نه؟!
پس باید تک‌تک گام‌ها را خیلی عقلانی و اخلاقی برداریم که از انتخاب ما شرّ تازه‌ای خلق نشود.

یکی از آن گام‌ها رعایت اخلاق پیروزی است.
امید که آقای دکتر پزشکیان در همین روز اول، تراز متفاوتی از اخلاق سیاست‌ورزی را به نمایش بگذارد.

پیشنهاد من به خودمان هم این است که تک‌تک افرادی که به دکتر پزشکیان رای دادند:

نخست: مراقب شیوه بروز شادمانی خود باشند. شادمانی یک گروه نباید مولد ناشادی یا بی‌حرمتی برای دیگران یا بی‌نظمی برای جامعه باشد؛

دوم: مراقبت کنند که خود و اطرافیانشان هیچگونه گفتار و رفتاری که حاوی طنز و طعنه باشد بروز ندهند؛

سوم: هر یک از رای دهندگان به دکتر پزشکیان بر خود واجب بداند که امروز به یکی از اطرافیانش که به دکتر جلیلی رأی داده‌ است پیام همدلی و دوستی بدهد و از لغزش‌ها یا خطاهای رفتاری و اخلاقی یاران پزشکیان در ایام انتخابات پوزش‌خواهی کند.

من امشب با همسرم و یک شاخه گل به دیدار یکی از آن هم‌وطنان رأی دهنده به دکتر جلیلی خواهیم رفت. شما نیز چنین کنید. توسعه‌خواهی راهی جز همدلی، مدارا، تفاهم و همکاری ندارد.


یادمان نرود که نلسون ماندلا وقتی پیروز شد، زندان‌بان‌هایی که در زندان روی او ادرار کرده بودند را هم به جشن ریاست‌جمهوری خود دعوت کرد. پیروزی واقعی این است.


و دست آخر یک طنز هشدارگون:
یکی از تحریمی‌هایی که دیروز پیام داده بود «دکتر به خاطر تو رفتم رای دادم!»، امروز ساعت ۷ صبح پیام داد که: «دکتر پس تلگرام که هنوز فیلتره!!».
پاسخ دادم: الان هنوز ساعت اداری شروع نشده، ایشالا ساعت ۸ رفع فیلتر می شود.
مراقب انتظارات باشیم.


دکتر فرهاد نیلی نکته مهمی گفته است: «رئیس جمهور در ایران قدرت تخریب حداکثری و اصلاح حداقلی دارد». ما در این انتخابات احتمال وقوع بخش اول را خنثی کردیم؛ الان اگر همه مردم و نهادهای مدنی در صحنه بمانند و همکاری و نظارت کنند، امید‌ می‌رود آن قدرت حداقلیِ اصلاح بتواند موثر عمل کند. / ۱۶ تیر ۱۴۰۲

.
https://renani.net

https://t.me/Renani_Mohsen.
.