🌀دکتر مسعود پزشکیان در دیار نصف جهان با همراهی دکتر ظریف
■فردا چهارشنبه ساعت ۹.۳۰ دقیقه
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
■فردا چهارشنبه ساعت ۹.۳۰ دقیقه
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌀 پزشکیان در مراسم فرهنگیان: اجازه نخواهم داد در دولت من به هیچ معلمی در مدارس بی احترامی شود
■ کاری خواهیم کرد معلم جز دغدغه اموزش نگرانی دیگری نداشته باشد
■ اگر میخواهیم مملکت ما درست بشود اول باید مدارس ما درست بشوند
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
■ کاری خواهیم کرد معلم جز دغدغه اموزش نگرانی دیگری نداشته باشد
■ اگر میخواهیم مملکت ما درست بشود اول باید مدارس ما درست بشوند
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
🌀عباس آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی در اتاق ایران من: اصلیترین مسئله ایران در حال حاضر، تأسیس دولت مدرن است
■ ایران امروز با پدیدهای مواجه است که کارشناسان آن را بیدولتی مینامند. این پدیده، مردم را در وضعیت بیپناهی قرار داده و توسعه و رشد کشور را به مشکلات جدی دچار کرده است. نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که دولت، به ویژه دولت مدرن، متکی به ملت است؛ یعنی دولت به عنوان نماینده اراده ملی شناخته میشود. بنابراین، دولتی که پشتوانه ملت را نداشته باشد، بیمفهوم است.
■ در ایران مدتهاست که کمتر درباره مفهوم ایران و ملت ایران، و آنچه که میتواند این کشور را به عنوان یک پدیدار تاریخی تعریف کند و اقوام ایرانی را گرد هم آورد و یک ملت متحد را شکل دهد، صحبت شده است. پس از کودتای ۲۸ مرداد، ادبیات سیاسی ایران تحت تأثیر دو گفتمان ایدئولوژیک - سوسیالیسم و مذهبی - قرار گرفت که بنیان مفهوم ملت را تضعیف کرد.
■ در سالهای اخیر، مقامات رسمی کمتر از عناوین و ارزشهای ملی صحبت کردهاند و بیشتر به ارزشهای ایدئولوژیک پرداختهاند. این موضوع باعث شده که ایران، از نظر رشد اقتصادی و اجتماعی، عقبافتادگی زیادی را تجربه کند. نیاز است که این مسئله دوباره در دستور کار ملت قرار گیرد و چه موقعیتی بهتر از انتخابات ریاستجمهوری و رئیس دولت برای احیای نهاد دولت و بازگشت به مسیر توسعه و رشد.
■ از دیدگاه من، اصلیترین مسئله ایران در حال حاضر، تأسیس دولت مدرن است. دولت مدرن باید بر مبنای یک ملت یک دولت مستقر شود و نمیتوان همزمان شاهد چندین دولت بود. بنابراین، باید از مفهوم یک ملت یک دولت استفاده کنیم. اما قبل از هر چیزی، باید مفهوم پدیدار تاریخی ایران را تعریف کنیم تا بتوانیم ملت ایران را به درستی بشناسیم.
■ اگر به ایران به عنوان یک پدیدار تاریخی نگاه کنیم و نه یک وضعیت لحظهای، در طول تاریخ شاهد تحولات متعددی بودهایم. از دورههای قبل از اسلام و دورانهای مختلف ساسانیان و اشکانیان تا دوره اسلامی و مدرن، ایران دچار تحول و تغییرات بسیاری شده است. اما نکته مهم این است که ایران در این تحولات، هیچگاه دچار انقطاع تاریخی نشده و پیوستار تاریخی خود را حفظ کرده است. برخلاف کشورهایی مانند مصر و سوریه، ایران توانسته در موقعیتهای مختلف، خود را بازتولید کند و از زبان فارسی، وحدت سرزمینی، همبستگی بین اقوام و ارزشهای ملی خود حفاظت کند.
■ برای داشتن دولت ملی در ایران، باید با یک ایده جدید، مفهوم ملت و ایران را در دوران مدرن بازخوانی کنیم تا بتوانیم دولت ملی متکی بر اراده ملی داشته باشیم. این نقطه کانونی بحث من است و امیدوارم این مسئله در دستور کار اندیشوران، فعالان اجتماعی و سیاسی و تمامی شهروندان ایرانی قرار گیرد تا برای آبادانی و سربلندی ایران تلاش کنند.
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
■ ایران امروز با پدیدهای مواجه است که کارشناسان آن را بیدولتی مینامند. این پدیده، مردم را در وضعیت بیپناهی قرار داده و توسعه و رشد کشور را به مشکلات جدی دچار کرده است. نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که دولت، به ویژه دولت مدرن، متکی به ملت است؛ یعنی دولت به عنوان نماینده اراده ملی شناخته میشود. بنابراین، دولتی که پشتوانه ملت را نداشته باشد، بیمفهوم است.
■ در ایران مدتهاست که کمتر درباره مفهوم ایران و ملت ایران، و آنچه که میتواند این کشور را به عنوان یک پدیدار تاریخی تعریف کند و اقوام ایرانی را گرد هم آورد و یک ملت متحد را شکل دهد، صحبت شده است. پس از کودتای ۲۸ مرداد، ادبیات سیاسی ایران تحت تأثیر دو گفتمان ایدئولوژیک - سوسیالیسم و مذهبی - قرار گرفت که بنیان مفهوم ملت را تضعیف کرد.
■ در سالهای اخیر، مقامات رسمی کمتر از عناوین و ارزشهای ملی صحبت کردهاند و بیشتر به ارزشهای ایدئولوژیک پرداختهاند. این موضوع باعث شده که ایران، از نظر رشد اقتصادی و اجتماعی، عقبافتادگی زیادی را تجربه کند. نیاز است که این مسئله دوباره در دستور کار ملت قرار گیرد و چه موقعیتی بهتر از انتخابات ریاستجمهوری و رئیس دولت برای احیای نهاد دولت و بازگشت به مسیر توسعه و رشد.
■ از دیدگاه من، اصلیترین مسئله ایران در حال حاضر، تأسیس دولت مدرن است. دولت مدرن باید بر مبنای یک ملت یک دولت مستقر شود و نمیتوان همزمان شاهد چندین دولت بود. بنابراین، باید از مفهوم یک ملت یک دولت استفاده کنیم. اما قبل از هر چیزی، باید مفهوم پدیدار تاریخی ایران را تعریف کنیم تا بتوانیم ملت ایران را به درستی بشناسیم.
■ اگر به ایران به عنوان یک پدیدار تاریخی نگاه کنیم و نه یک وضعیت لحظهای، در طول تاریخ شاهد تحولات متعددی بودهایم. از دورههای قبل از اسلام و دورانهای مختلف ساسانیان و اشکانیان تا دوره اسلامی و مدرن، ایران دچار تحول و تغییرات بسیاری شده است. اما نکته مهم این است که ایران در این تحولات، هیچگاه دچار انقطاع تاریخی نشده و پیوستار تاریخی خود را حفظ کرده است. برخلاف کشورهایی مانند مصر و سوریه، ایران توانسته در موقعیتهای مختلف، خود را بازتولید کند و از زبان فارسی، وحدت سرزمینی، همبستگی بین اقوام و ارزشهای ملی خود حفاظت کند.
■ برای داشتن دولت ملی در ایران، باید با یک ایده جدید، مفهوم ملت و ایران را در دوران مدرن بازخوانی کنیم تا بتوانیم دولت ملی متکی بر اراده ملی داشته باشیم. این نقطه کانونی بحث من است و امیدوارم این مسئله در دستور کار اندیشوران، فعالان اجتماعی و سیاسی و تمامی شهروندان ایرانی قرار گیرد تا برای آبادانی و سربلندی ایران تلاش کنند.
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
🌀 پزشکیان در مراسم فرهنگیان: اجازه نخواهم داد در دولت من به هیچ معلمی در مدارس بی احترامی شود
■ کاری خواهیم کرد معلم جز دغدغه اموزش نگرانی دیگری نداشته باشد
■ اگر میخواهیم مملکت ما درست بشود اول باید مدارس ما درست بشوند
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
■ کاری خواهیم کرد معلم جز دغدغه اموزش نگرانی دیگری نداشته باشد
■ اگر میخواهیم مملکت ما درست بشود اول باید مدارس ما درست بشوند
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
🌀عباس آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی در اتاق ایران من: دولت کنونی اقلیتی است که خود را دارای صلاحیت میداند و دیگر شهروندان را درجه دو تلقی میکند/چگونه ایدئولوژی، ایران را به دو طبقه تقسیم میکند
■در بحث وفاداری، باید مشخص کنیم که به چه کسی یا چه چیزی وفاداریم. آیا وفاداری ما به ایدئولوژی است یا به خود سرزمین؟ این پرسش کلیدی است. آیا قصد داریم یک ایدئولوژی خاص را دنبال کنیم و ایران را به دو طبقه شهروندان وفادار و غیر وفادار تقسیم کنیم؟ شهروندان وفادار به ایدئولوژی را شهروندان درجه یک بنامیم و شهروندان غیر وفادار را درجه دو، که یا باید تبعید شوند یا از حق تصدی پستهای اجتماعی، سیاسی و مشارکت در تعیین سرنوشت خود محروم باشند؟
■ در ایده ایران، همه شهروندان همدرجه هستند و هیچکس بر دیگری برتری ندارد. در این ایده، ایدئولوژی کنار گذاشته میشود و همه شهروندان ایران بدون تبعیض و تفاوت در یک سطح قرار میگیرند.
■ دولت کنونی اقلیتی است که خود را دارای صلاحیت میداند و دیگر شهروندان را درجه دو تلقی میکند، کسانی که میتوانند در یک جلسه صلاحیت آنها را رد کنند و بگویند که این فرد صلاحیت ندارد، خواه برای انتخابات شوراها، نمایندگی مجلس، ریاست جمهوری یا حتی در بحثهای صنفی و فعالیتهای اجتماعی.
■ آقای پزشکیان به درستی اشاره میکنند که شما وقتی بیمار میشوید، به یک پزشک ماهر مراجعه میکنید و از عقاید او نمیپرسید، بلکه به توانایی او توجه میکنید.
■ نکته دوم درباره ایده ایران به نقش تاریخی ایران به عنوان چهارراه جهان برمیگردد. اگر ایران چهارراه جهان است، به معنای این است که ایران باید همیشه باز باشد برای عبور و مرور انسانها، افکار، پول، نمادهای فرهنگی و کالاها. مأموریت اساسی دولت ایران این است که چگونه این چهارراه را باز نگه دارد.
■ برخی فکر میکنند که چون ایران چهارراه جهان است، میتوانند از هر کسی که میخواهد عبور کند، باج بگیرند و مرتب تهدید کنند. اما این تهدیدها باعث میشود که دیگران به دنبال مسیرهای جایگزین برای دور زدن ایران باشند.
■ ایده ایران فقط یک نظریه نیست، بلکه میتواند در برنامهریزیهای عملیاتی در حوزههای فرهنگ، سیاست، اجتماع و اقتصاد کارکرد واقعی داشته باشد.
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
■در بحث وفاداری، باید مشخص کنیم که به چه کسی یا چه چیزی وفاداریم. آیا وفاداری ما به ایدئولوژی است یا به خود سرزمین؟ این پرسش کلیدی است. آیا قصد داریم یک ایدئولوژی خاص را دنبال کنیم و ایران را به دو طبقه شهروندان وفادار و غیر وفادار تقسیم کنیم؟ شهروندان وفادار به ایدئولوژی را شهروندان درجه یک بنامیم و شهروندان غیر وفادار را درجه دو، که یا باید تبعید شوند یا از حق تصدی پستهای اجتماعی، سیاسی و مشارکت در تعیین سرنوشت خود محروم باشند؟
■ در ایده ایران، همه شهروندان همدرجه هستند و هیچکس بر دیگری برتری ندارد. در این ایده، ایدئولوژی کنار گذاشته میشود و همه شهروندان ایران بدون تبعیض و تفاوت در یک سطح قرار میگیرند.
■ دولت کنونی اقلیتی است که خود را دارای صلاحیت میداند و دیگر شهروندان را درجه دو تلقی میکند، کسانی که میتوانند در یک جلسه صلاحیت آنها را رد کنند و بگویند که این فرد صلاحیت ندارد، خواه برای انتخابات شوراها، نمایندگی مجلس، ریاست جمهوری یا حتی در بحثهای صنفی و فعالیتهای اجتماعی.
■ آقای پزشکیان به درستی اشاره میکنند که شما وقتی بیمار میشوید، به یک پزشک ماهر مراجعه میکنید و از عقاید او نمیپرسید، بلکه به توانایی او توجه میکنید.
■ نکته دوم درباره ایده ایران به نقش تاریخی ایران به عنوان چهارراه جهان برمیگردد. اگر ایران چهارراه جهان است، به معنای این است که ایران باید همیشه باز باشد برای عبور و مرور انسانها، افکار، پول، نمادهای فرهنگی و کالاها. مأموریت اساسی دولت ایران این است که چگونه این چهارراه را باز نگه دارد.
■ برخی فکر میکنند که چون ایران چهارراه جهان است، میتوانند از هر کسی که میخواهد عبور کند، باج بگیرند و مرتب تهدید کنند. اما این تهدیدها باعث میشود که دیگران به دنبال مسیرهای جایگزین برای دور زدن ایران باشند.
■ ایده ایران فقط یک نظریه نیست، بلکه میتواند در برنامهریزیهای عملیاتی در حوزههای فرهنگ، سیاست، اجتماع و اقتصاد کارکرد واقعی داشته باشد.
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
🌀عباس آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی در اتاق ایران من: امنیت و توسعه پایدار ایران وابسته به ایده ایران است، نه بالعکس
■ در پاسخ به پرسشی که شما مطرح کردید، باید گفت که این سؤال اساسی نیست. من به تغییر و تحول بهگونهای دیگر نگاه میکنم. از دیدگاه من، امنیت ایران، توسعه پایدار آن و منافع ملی ایران تابعی از بسط ایده ایران و معکوسش نیست. در واقع، ایده ایران تابعی از امنیت ملی ایران نیست، بلکه عکس آن صادق است. به عبارتی، امنیت ایران، توسعه ایران و گسترش رفاه ملت ایران وابسته به ایده ایران است.
■ بنابراین، اگر بخواهیم در ایران شاهد امنیت و توسعه پایدار باشیم، نیازمند استقرار و بنیانگذاری یک ایده هستیم. هدف ما ایجاد بنیانی جدید نیست، بلکه میخواهیم فهمی مدرن و جدید از این ایده که سالها و قرنها و حتی هزاران سال در ایران وجود داشته، داشته باشیم.
■ در مورد بحث روحانیت و حملات نیز دو نکته قابل توجه است. نخست این که دین به مفهوم ایدئولوژی، پس از توسعه ایدئولوژیک بازخوانی شده است، مانند مارکسیسم و سوسیالیسم. دین در ایران هیچ وقت مفهوم ایدئولوژیک نداشته است. این ایدئولوژی دینی به ویژه بعد از سوسیالیسم تعریف شده است.
■ در طول تاریخ، گروههایی مانند خوارج وجود داشتهاند که میتوان از آنها بهعنوان نمونههایی از ایدئولوژی دینی یاد کرد، اما نگاه غالب دینی عمدتاً عارفانه بوده و کمتر ایدئولوژیک. در دوره معاصر، بعد از دهه چهل، در ایران قرائت از دین بهصورت ایدئولوژیک بوده است. یکی از کارهایی که باید انجام شود، بازخوانی این نگاه است که دین ایدئولوژی است یا عنصر فرهنگی و مقاومتی در تمایلات دنیای ایرانی.
■ نکته دوم درباره روحانیت این است که روحانیت پیش از این عمدتاً از دین یک تلقی فرهنگی داشته است. لااقل روحانیت شیعه که ایران را به عنوان یک دولت شیعه نگاه میکرده، و حتی از سنت هم ایران را بهعنوان یک کشور اسلامپناه میدانستند. به همین دلیل، ایده ایران هیچوقت روحانیت را در مقابل خود قرار نمیداده است. بلکه همیشه پشتیبان ایده ایران بوده است، زیرا ایران را پشتیبان اسلام میدانستهاند. به همین خاطر، من فکر نمیکنم که روحانیت بهصورت بنیادین و نظری مشکلی جدی با ایده ایران داشته باشد.
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
■ در پاسخ به پرسشی که شما مطرح کردید، باید گفت که این سؤال اساسی نیست. من به تغییر و تحول بهگونهای دیگر نگاه میکنم. از دیدگاه من، امنیت ایران، توسعه پایدار آن و منافع ملی ایران تابعی از بسط ایده ایران و معکوسش نیست. در واقع، ایده ایران تابعی از امنیت ملی ایران نیست، بلکه عکس آن صادق است. به عبارتی، امنیت ایران، توسعه ایران و گسترش رفاه ملت ایران وابسته به ایده ایران است.
■ بنابراین، اگر بخواهیم در ایران شاهد امنیت و توسعه پایدار باشیم، نیازمند استقرار و بنیانگذاری یک ایده هستیم. هدف ما ایجاد بنیانی جدید نیست، بلکه میخواهیم فهمی مدرن و جدید از این ایده که سالها و قرنها و حتی هزاران سال در ایران وجود داشته، داشته باشیم.
■ در مورد بحث روحانیت و حملات نیز دو نکته قابل توجه است. نخست این که دین به مفهوم ایدئولوژی، پس از توسعه ایدئولوژیک بازخوانی شده است، مانند مارکسیسم و سوسیالیسم. دین در ایران هیچ وقت مفهوم ایدئولوژیک نداشته است. این ایدئولوژی دینی به ویژه بعد از سوسیالیسم تعریف شده است.
■ در طول تاریخ، گروههایی مانند خوارج وجود داشتهاند که میتوان از آنها بهعنوان نمونههایی از ایدئولوژی دینی یاد کرد، اما نگاه غالب دینی عمدتاً عارفانه بوده و کمتر ایدئولوژیک. در دوره معاصر، بعد از دهه چهل، در ایران قرائت از دین بهصورت ایدئولوژیک بوده است. یکی از کارهایی که باید انجام شود، بازخوانی این نگاه است که دین ایدئولوژی است یا عنصر فرهنگی و مقاومتی در تمایلات دنیای ایرانی.
■ نکته دوم درباره روحانیت این است که روحانیت پیش از این عمدتاً از دین یک تلقی فرهنگی داشته است. لااقل روحانیت شیعه که ایران را به عنوان یک دولت شیعه نگاه میکرده، و حتی از سنت هم ایران را بهعنوان یک کشور اسلامپناه میدانستند. به همین دلیل، ایده ایران هیچوقت روحانیت را در مقابل خود قرار نمیداده است. بلکه همیشه پشتیبان ایده ایران بوده است، زیرا ایران را پشتیبان اسلام میدانستهاند. به همین خاطر، من فکر نمیکنم که روحانیت بهصورت بنیادین و نظری مشکلی جدی با ایده ایران داشته باشد.
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
🌀عباس آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی در اتاق ایران من: تفکیک قوم و ملت؛ بنیانی برای حفظ وحدت ملی
■ باید عرض کنم خدمت شما، یک تفکیک اساسی بین قوم و ملت وجود دارد که اهمیت بسیاری دارد. به همین دلیل است که من اینقدر راجع به ایده ایران صحبت میکنم. همچنین شما اشاره کردید که ما از تمدن ایران و ملت ایران صحبت میکنیم. در اینجا باید تأکید کرد که اقوام هیچوقت ملت نیستند؛ بلکه میتوانند زیرمجموعهای از یک ملت باشند.
■ یکی از بزرگترین مشکلاتی که در ایران به وجود آمده، این است که ما مدت طولانی درباره بنیان ملت در ایران صحبت نکردیم. به یکباره، ایدههایی پدید آمدند که از واژه "ملتها" استفاده کردند. این واژه بسیار خطرناک است و میتواند بنیان وحدت ملی و سرزمینی ما را به مخاطره بیندازد.
■ بنابراین، اگر ما بتوانیم به اقوام در حد اقوام احترام بگذاریم و بدانیم که هیچ قومی ملت نیست و همه با هم ملت ایران را تشکیل میدهیم، آنگاه این تفکیک و چندلایه بودن بحث را بهتر درک میکنیم و هیچوقت به سمت طرح چنین مسائلی نمیرویم.
■ در موقعیت کنونی ایران، من کاملاً با شما موافقم که طرح مسئلهای به نام فدرالیسم در این موقعیت تاریخی ایران، و شاید برای همیشه، یک طرح بیمورد است. زیرا این مسئله میتواند وحدت سرزمین ایران، امنیت ایران و توسعه پایدار ایران را به خطر بیندازد.
■ من از صمیم قلب اعتقاد دارم که ما باید مسئله ایران را یک بار دیگر در دستور کار ملی قرار دهیم و از مقاطع آموزش از کلاس اول ابتدایی تا بالاترین سطوح و در حوزههای هنر، فرهنگ، سیاست و اجتماع، هیچوقت نباید از مسئله ملت ایران، مبانی شکلی ملت ایران و منافع ملی ایران غفلت کنیم.
■ به همین خاطر، من واقعاً اعتقاد دارم که ایران باید در دستور کار قرار بگیرد تا بتوانیم امنیت ایران را حفظ کنیم.
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
■ باید عرض کنم خدمت شما، یک تفکیک اساسی بین قوم و ملت وجود دارد که اهمیت بسیاری دارد. به همین دلیل است که من اینقدر راجع به ایده ایران صحبت میکنم. همچنین شما اشاره کردید که ما از تمدن ایران و ملت ایران صحبت میکنیم. در اینجا باید تأکید کرد که اقوام هیچوقت ملت نیستند؛ بلکه میتوانند زیرمجموعهای از یک ملت باشند.
■ یکی از بزرگترین مشکلاتی که در ایران به وجود آمده، این است که ما مدت طولانی درباره بنیان ملت در ایران صحبت نکردیم. به یکباره، ایدههایی پدید آمدند که از واژه "ملتها" استفاده کردند. این واژه بسیار خطرناک است و میتواند بنیان وحدت ملی و سرزمینی ما را به مخاطره بیندازد.
■ بنابراین، اگر ما بتوانیم به اقوام در حد اقوام احترام بگذاریم و بدانیم که هیچ قومی ملت نیست و همه با هم ملت ایران را تشکیل میدهیم، آنگاه این تفکیک و چندلایه بودن بحث را بهتر درک میکنیم و هیچوقت به سمت طرح چنین مسائلی نمیرویم.
■ در موقعیت کنونی ایران، من کاملاً با شما موافقم که طرح مسئلهای به نام فدرالیسم در این موقعیت تاریخی ایران، و شاید برای همیشه، یک طرح بیمورد است. زیرا این مسئله میتواند وحدت سرزمین ایران، امنیت ایران و توسعه پایدار ایران را به خطر بیندازد.
■ من از صمیم قلب اعتقاد دارم که ما باید مسئله ایران را یک بار دیگر در دستور کار ملی قرار دهیم و از مقاطع آموزش از کلاس اول ابتدایی تا بالاترین سطوح و در حوزههای هنر، فرهنگ، سیاست و اجتماع، هیچوقت نباید از مسئله ملت ایران، مبانی شکلی ملت ایران و منافع ملی ایران غفلت کنیم.
■ به همین خاطر، من واقعاً اعتقاد دارم که ایران باید در دستور کار قرار بگیرد تا بتوانیم امنیت ایران را حفظ کنیم.
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
🌀عباس آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی در اتاق ایران من: تبعیض یا برابری؟ آینده مبهم قوانین گزینشی در ایران
■ شناخت مؤلفههای دولت مدرن و بررسی این که کدام یک از این مؤلفهها در ایران وجود دارد، بحثی پیچیده و نسبی است. نمیتوانیم به صورت قطعی بگوییم که همه مؤلفههای دولت مدرن در ایران وجود دارند یا هیچیک از آنها وجود ندارند.
■ در بحث غیرشخصی بودن حکومت، قانون اساسی ایران مبنای حکومت را در فصل سوم با اراده ملی قرار داده است. اگر به تاریخ معاصر ایران از دوران مشروطه تا امروز نگاه کنیم، مشاهده میکنیم که در دورهای به سمت استبداد رضاشاهی رفتیم و سپس در دهه بیست، بازگشتی به دموکراسی داشتیم که با فعالیت مرحوم دکتر محمد مصدق همراه بود.
■ دولت مشروطه قصد داشت سیستم دولت را تنظیم کند، اما پس از سقوط مصدق، دوباره به سمت استبداد حرکت کردیم. بنابراین نمیتوانیم بگوییم که ایران هیچوقت مشروطه نداشته یا این که همیشه مشروطه داشتهایم. این وضعیت همواره در حال تغییر بوده و حرکت به سمت مشروطه کامل زمانی اتفاق میافتد که آگاهی اجتماعی افزایش یابد و وقتی از مشروطه فاصله میگیریم که آگاهی ملی کاهش پیدا کند و تبعیض بین شهروندان به قوانین تبدیل شود.
■ تغییر این قوانین کار بسیار دشواری است و نیاز به پایگاه اجتماعی و نظری محکمی دارد. وقتی یک هیئت گزینش تصمیم میگیرد فردی را تأیید یا رد کند، این به معنای تبعیض شهروندی است. تا زمانی که نتوانیم پایگاه اجتماعی و نظری محکمی برای برابری شهروندان در ایران ایجاد کنیم، نمیتوانیم متقاضی لغو قانون گزینش شویم. این قانون کاملاً تبعیضآمیز است و به هیئتهای گزینشی اجازه میدهد در دانشگاهها، مدارس و ادارات، افراد را تأیید یا رد کنند و از حقوق اجتماعی محروم کنند.
■ بنابراین، پاسخ کوتاه من این است که همواره عناصری از مشروطه در ایران وجود داشته و دارد. مهم این است که به کدام سمت این حرکت گرایش پیدا کنیم؛ آیا به سمت برادری شهروندی پیش خواهیم رفت یا به سمت تبعیض شهروندی؟
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
■ شناخت مؤلفههای دولت مدرن و بررسی این که کدام یک از این مؤلفهها در ایران وجود دارد، بحثی پیچیده و نسبی است. نمیتوانیم به صورت قطعی بگوییم که همه مؤلفههای دولت مدرن در ایران وجود دارند یا هیچیک از آنها وجود ندارند.
■ در بحث غیرشخصی بودن حکومت، قانون اساسی ایران مبنای حکومت را در فصل سوم با اراده ملی قرار داده است. اگر به تاریخ معاصر ایران از دوران مشروطه تا امروز نگاه کنیم، مشاهده میکنیم که در دورهای به سمت استبداد رضاشاهی رفتیم و سپس در دهه بیست، بازگشتی به دموکراسی داشتیم که با فعالیت مرحوم دکتر محمد مصدق همراه بود.
■ دولت مشروطه قصد داشت سیستم دولت را تنظیم کند، اما پس از سقوط مصدق، دوباره به سمت استبداد حرکت کردیم. بنابراین نمیتوانیم بگوییم که ایران هیچوقت مشروطه نداشته یا این که همیشه مشروطه داشتهایم. این وضعیت همواره در حال تغییر بوده و حرکت به سمت مشروطه کامل زمانی اتفاق میافتد که آگاهی اجتماعی افزایش یابد و وقتی از مشروطه فاصله میگیریم که آگاهی ملی کاهش پیدا کند و تبعیض بین شهروندان به قوانین تبدیل شود.
■ تغییر این قوانین کار بسیار دشواری است و نیاز به پایگاه اجتماعی و نظری محکمی دارد. وقتی یک هیئت گزینش تصمیم میگیرد فردی را تأیید یا رد کند، این به معنای تبعیض شهروندی است. تا زمانی که نتوانیم پایگاه اجتماعی و نظری محکمی برای برابری شهروندان در ایران ایجاد کنیم، نمیتوانیم متقاضی لغو قانون گزینش شویم. این قانون کاملاً تبعیضآمیز است و به هیئتهای گزینشی اجازه میدهد در دانشگاهها، مدارس و ادارات، افراد را تأیید یا رد کنند و از حقوق اجتماعی محروم کنند.
■ بنابراین، پاسخ کوتاه من این است که همواره عناصری از مشروطه در ایران وجود داشته و دارد. مهم این است که به کدام سمت این حرکت گرایش پیدا کنیم؛ آیا به سمت برادری شهروندی پیش خواهیم رفت یا به سمت تبعیض شهروندی؟
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
🌀عباس آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی در اتاق ایران من: نسل زد؛ نسلی که ارتباطات جهانی دارد را نمیتوان با نصیحت و سرکوب قانع کرد
■نسل زد شهروندان جهانی بدون مرز
در دنیای امروز، اگر بتوانیم تنها یک دقیقه زمان بگذاریم و نسل زد را بهتر بشناسیم، میتوانیم پاسخهای بهتری برای چالشهای پیش رو پیدا کنیم. نسل زد، نسلی است که در محیط شبکههای اجتماعی و ارتباطات گسترده به دنیا آمده و رشد کرده است. این نسل، مرزها را به رسمیت نمیشناسد.
■ این ویژگی بدون مرز بودن، بسیار مهم و تاثیرگذار است و نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت. در جهانی که مرزها کمرنگ شدهاند، انتظار وفاداری به یک سرزمین و ارزشهای ملی چالشی اساسی ایجاد میکند. این تعارض و مدیریت آن، یکی از اصلیترین مسائل پیش روی ما است. جریان محلی شدن در بستر جهانی شدن، به دنبال تعریف جدیدی از خود است و موقعیتهای تازهای را در جهان جستجو میکند.
■ یکی از ویژگیهای برجسته نسل زد، تمایل به عبور از مرزها و شکستن تمام محدودیتها است. این نسل میخواهد خود را در سطح جهانی به نمایش بگذارد. ما نیز باید همزمان به سمت بالا و پایین، به سمت ارشدیت و تعریف مجدد انواع همبستگیها حرکت کنیم؛ همبستگیهای خانوادگی، سلفی، حرفهای، سلیقهای، ورزشی و دیگر انواع همبستگیهایی که در سطوح مختلف در حال شکلگیری هستند و از سوی دیگر، به سمت رهائی از هر گونه مرز حرکت کنیم.
■ در این شرایط، هیچ نوع سیستم تحمیلی و تحکمی نمیتواند موفق شود. تنها راه موفقیت، پذیرش و تقویت هویت ملی در قالب یک شهروند جهانی است. یک شهروند جهانی که نسل زد به عنوان "Global Citizen" میشناسد، باید به هویت ملی خود افتخار کند و آن را بخشی از هویت خود بداند.
■ این هدف تنها در صورتی محقق میشود که بتوانیم به ریشههای تمدن و هویت ایران بازگردیم و این هویت را برای نسل زد به گونهای تعریف کنیم که امنیت، آیندهای روشنتر، استحکام، سربلندی و رفاه بیشتری فراهم کند. اگر بتوانیم این موارد را به نسل زد ارائه دهیم و نشان دهیم که ایرانی بودن هیچ مانعی برای ارتباطات فرامرزی ایجاد نمیکند، میتوانیم با نسل زد ارتباط برقرار کنیم.
■ در غیر این صورت، نسلی که ارتباطات جهانی دارد را نمیتوان با نصیحت و سرکوب قانع کرد و به راهی که به آن باور ندارد هدایت کرد.
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
■نسل زد شهروندان جهانی بدون مرز
در دنیای امروز، اگر بتوانیم تنها یک دقیقه زمان بگذاریم و نسل زد را بهتر بشناسیم، میتوانیم پاسخهای بهتری برای چالشهای پیش رو پیدا کنیم. نسل زد، نسلی است که در محیط شبکههای اجتماعی و ارتباطات گسترده به دنیا آمده و رشد کرده است. این نسل، مرزها را به رسمیت نمیشناسد.
■ این ویژگی بدون مرز بودن، بسیار مهم و تاثیرگذار است و نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت. در جهانی که مرزها کمرنگ شدهاند، انتظار وفاداری به یک سرزمین و ارزشهای ملی چالشی اساسی ایجاد میکند. این تعارض و مدیریت آن، یکی از اصلیترین مسائل پیش روی ما است. جریان محلی شدن در بستر جهانی شدن، به دنبال تعریف جدیدی از خود است و موقعیتهای تازهای را در جهان جستجو میکند.
■ یکی از ویژگیهای برجسته نسل زد، تمایل به عبور از مرزها و شکستن تمام محدودیتها است. این نسل میخواهد خود را در سطح جهانی به نمایش بگذارد. ما نیز باید همزمان به سمت بالا و پایین، به سمت ارشدیت و تعریف مجدد انواع همبستگیها حرکت کنیم؛ همبستگیهای خانوادگی، سلفی، حرفهای، سلیقهای، ورزشی و دیگر انواع همبستگیهایی که در سطوح مختلف در حال شکلگیری هستند و از سوی دیگر، به سمت رهائی از هر گونه مرز حرکت کنیم.
■ در این شرایط، هیچ نوع سیستم تحمیلی و تحکمی نمیتواند موفق شود. تنها راه موفقیت، پذیرش و تقویت هویت ملی در قالب یک شهروند جهانی است. یک شهروند جهانی که نسل زد به عنوان "Global Citizen" میشناسد، باید به هویت ملی خود افتخار کند و آن را بخشی از هویت خود بداند.
■ این هدف تنها در صورتی محقق میشود که بتوانیم به ریشههای تمدن و هویت ایران بازگردیم و این هویت را برای نسل زد به گونهای تعریف کنیم که امنیت، آیندهای روشنتر، استحکام، سربلندی و رفاه بیشتری فراهم کند. اگر بتوانیم این موارد را به نسل زد ارائه دهیم و نشان دهیم که ایرانی بودن هیچ مانعی برای ارتباطات فرامرزی ایجاد نمیکند، میتوانیم با نسل زد ارتباط برقرار کنیم.
■ در غیر این صورت، نسلی که ارتباطات جهانی دارد را نمیتوان با نصیحت و سرکوب قانع کرد و به راهی که به آن باور ندارد هدایت کرد.
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
🌀نوام چامسکی از دنیا رفت
■چامسکی یکی از بزرگترین متفکران قرن حاضر در زبانشناسی، فلسفه، اجتماع و سیاست بود
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
■چامسکی یکی از بزرگترین متفکران قرن حاضر در زبانشناسی، فلسفه، اجتماع و سیاست بود
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
🌀عباس آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی در اتاق ایران من: جبهه اصلاحات به صورت فعال با جریان انتخابات روبرو شد و نه به صورت منفعل
■ من جزو اولین کسانی بودم که حدود سه هفته پیش یادداشتی نوشتم و در آن تقدام حاکمیت قانون بر انتخابات را بررسی کردم. معتقد بودم که جبهه اصلاحات باید ابتدا بگوید چرا در انتخابات شرکت میکند. انتخابات باید برای این باشد که اراده ملی بر این کشور حکومت کند، نه ارادههای خاص. برای اینکه اراده ملی بر این کشور حکومت کند، معتقدم که باید قانون حاکمیت داشته باشد.
■ به همین دلیل پیشنهاد من این بود که جبهه اصلاحات باید به سمت داشتن نامزد اصلی خودش برود و با حضور نامزدهای مشخص وارد انتخابات شود. باید بتواند با مردم وارد یک گفتگوی دو جانبه شود، هم با مردم بگوید که با این ایده برای ایران به دنبال ورود به انتخابات هستم و هم با سیستم مذاکره کند که من تابع قوانین هستم و صلاحیت دارم و شما نمیتوانید بدون دلیل صلاحیت من را کنار بزنید.
■ این ایدهای بود که من از آن حمایت کردم و بسیاری دیگر در جبهه اصلاحات نیز به این ایده باور داشتند. اولین بیانیه جبهه اصلاحات نیز به این نتیجه رسید که به صورت فعال برخورد کند و مواضع خود را رسمی اعلام کند و بگوید که میخواهد با نمایندگان خود وارد انتخابات شود.
مراحل بعدی و چالشها
■ مرحله بعدی این بود که چگونه نمایندگان انتخاب شوند و چه زمانی. من شخصاً اعتقادم این بود که جبهه اصلاحات باید قبل از ثبتنام نمایندگان خود را انتخاب میکرد. جبهه اصلاحات باید جلسات خود را برگزار میکرد و میگفت که این چند نفر را به عنوان نمایندگان جبهه برای ثبتنام معرفی میکند. این نظریه من بود و از آن پشتیبانی میکردم و با دوستان هم مطرح کردم. به هر دلیلی، شاید به دلیل تنگی زمان، جبهه اصلاحات موفق نشد که تا قبل از پایان ثبتنام نمایندگان خود را معرفی کند.
■ عدهای در جبهه اصلاحات معتقد بودند که حتی بعد از ثبتنام نیز نباید نمایندگان انتخاب شوند و باید بعد از اعلام صلاحیتها این کار انجام شود. خوشبختانه جبهه اصلاحات به این نظریه دوم رأی نداد ولی به پیشرفت ثبتنام هم نرسید. بنابراین از طریق روشهای مختلف و درخواست از برخی افراد، ثبتنام انجام شد.
■ مرحله بعدی این بود که حالا که ثبتنامها انجام شده، قبل از اعلام نظر شورای نگهبان باید اظهار نظر شود یا بعد از آن. خوشبختانه جبهه اصلاحات قبل از اعلام نظر شورای نگهبان نظر خود را اعلام کرد. روز جمعه از من خواستند که در جبهه حضور پیدا کنم و نظرات خود را نسبت به مسائل سیاسی و ایدهای که برای دولت دارم، مطرح کنم.
■ حمایت از نمایندگان و ورود به انتخابات
■ در آن جلسه دکتر پزشکیان، آقای جهانگیری، خانم زرآبادی و دکتر صادقی صحبت کردند. بنابراین جبهه اصلاحات موفق شد که قبل از اعلام نظر شورای نگهبان افراد مورد نظر خود را تعیین کند. آقای خاتمی هم خوشبختانه حمایت کردند و جبهه توانست با هویتی مشخص وارد انتخابات شود.
■ از نظر من، به هر دلیلی برخی از صلاحیتها رد شد، اما مسئله ملی ایجاب میکند که جبهه بتواند از نمایندهای که باقی مانده حمایت کند و وارد انتخابات شود. اختلاف سلیقه در هر جبههای ممکن است وجود داشته باشد، اما مسئله مهم این است که منافع ملی را در نظر بگیریم و از نماینده جبهه حمایت کنیم.
■ بنابراین من شخصاً در دفتر آقای پزشکیان حضور پیدا کردم و از ایشان حمایت کردم و هنوز هم حمایت میکنم. ممکن است ایشان با بسیاری از نظرات من موافق نباشند، ولی مهم این است که در کلیت با هم همنظریم و جبهه ایشان را به عنوان نماینده انتخاب کرده است. همه ما باید از نمایندگی و نامزدی ایشان حمایت کنیم و کمک کنیم که این توفیق حاصل شود.
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
■ من جزو اولین کسانی بودم که حدود سه هفته پیش یادداشتی نوشتم و در آن تقدام حاکمیت قانون بر انتخابات را بررسی کردم. معتقد بودم که جبهه اصلاحات باید ابتدا بگوید چرا در انتخابات شرکت میکند. انتخابات باید برای این باشد که اراده ملی بر این کشور حکومت کند، نه ارادههای خاص. برای اینکه اراده ملی بر این کشور حکومت کند، معتقدم که باید قانون حاکمیت داشته باشد.
■ به همین دلیل پیشنهاد من این بود که جبهه اصلاحات باید به سمت داشتن نامزد اصلی خودش برود و با حضور نامزدهای مشخص وارد انتخابات شود. باید بتواند با مردم وارد یک گفتگوی دو جانبه شود، هم با مردم بگوید که با این ایده برای ایران به دنبال ورود به انتخابات هستم و هم با سیستم مذاکره کند که من تابع قوانین هستم و صلاحیت دارم و شما نمیتوانید بدون دلیل صلاحیت من را کنار بزنید.
■ این ایدهای بود که من از آن حمایت کردم و بسیاری دیگر در جبهه اصلاحات نیز به این ایده باور داشتند. اولین بیانیه جبهه اصلاحات نیز به این نتیجه رسید که به صورت فعال برخورد کند و مواضع خود را رسمی اعلام کند و بگوید که میخواهد با نمایندگان خود وارد انتخابات شود.
مراحل بعدی و چالشها
■ مرحله بعدی این بود که چگونه نمایندگان انتخاب شوند و چه زمانی. من شخصاً اعتقادم این بود که جبهه اصلاحات باید قبل از ثبتنام نمایندگان خود را انتخاب میکرد. جبهه اصلاحات باید جلسات خود را برگزار میکرد و میگفت که این چند نفر را به عنوان نمایندگان جبهه برای ثبتنام معرفی میکند. این نظریه من بود و از آن پشتیبانی میکردم و با دوستان هم مطرح کردم. به هر دلیلی، شاید به دلیل تنگی زمان، جبهه اصلاحات موفق نشد که تا قبل از پایان ثبتنام نمایندگان خود را معرفی کند.
■ عدهای در جبهه اصلاحات معتقد بودند که حتی بعد از ثبتنام نیز نباید نمایندگان انتخاب شوند و باید بعد از اعلام صلاحیتها این کار انجام شود. خوشبختانه جبهه اصلاحات به این نظریه دوم رأی نداد ولی به پیشرفت ثبتنام هم نرسید. بنابراین از طریق روشهای مختلف و درخواست از برخی افراد، ثبتنام انجام شد.
■ مرحله بعدی این بود که حالا که ثبتنامها انجام شده، قبل از اعلام نظر شورای نگهبان باید اظهار نظر شود یا بعد از آن. خوشبختانه جبهه اصلاحات قبل از اعلام نظر شورای نگهبان نظر خود را اعلام کرد. روز جمعه از من خواستند که در جبهه حضور پیدا کنم و نظرات خود را نسبت به مسائل سیاسی و ایدهای که برای دولت دارم، مطرح کنم.
■ حمایت از نمایندگان و ورود به انتخابات
■ در آن جلسه دکتر پزشکیان، آقای جهانگیری، خانم زرآبادی و دکتر صادقی صحبت کردند. بنابراین جبهه اصلاحات موفق شد که قبل از اعلام نظر شورای نگهبان افراد مورد نظر خود را تعیین کند. آقای خاتمی هم خوشبختانه حمایت کردند و جبهه توانست با هویتی مشخص وارد انتخابات شود.
■ از نظر من، به هر دلیلی برخی از صلاحیتها رد شد، اما مسئله ملی ایجاب میکند که جبهه بتواند از نمایندهای که باقی مانده حمایت کند و وارد انتخابات شود. اختلاف سلیقه در هر جبههای ممکن است وجود داشته باشد، اما مسئله مهم این است که منافع ملی را در نظر بگیریم و از نماینده جبهه حمایت کنیم.
■ بنابراین من شخصاً در دفتر آقای پزشکیان حضور پیدا کردم و از ایشان حمایت کردم و هنوز هم حمایت میکنم. ممکن است ایشان با بسیاری از نظرات من موافق نباشند، ولی مهم این است که در کلیت با هم همنظریم و جبهه ایشان را به عنوان نماینده انتخاب کرده است. همه ما باید از نمایندگی و نامزدی ایشان حمایت کنیم و کمک کنیم که این توفیق حاصل شود.
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
🌀ظریف قالیباف و جلیلی را در افکار عمومی به حاشیه برد
■ ظهر امروز ساعت ۲ بعد از میزگرد سیاست خارجی با حضور مسعود پزشکیان، محمد جواد ظریف و مهدی سنایی برگزار شد که به دلیل سخنانی که ظریف در آنجا مطرح کرد، این سخنان در فضای عمومی انعکاس یافت.
■ دادههای تلگرام نشان میدهد از ظهر امروز تا لحظه تنظیم این گزارش، مطلب مربوط به ظریف در تلگرام بیش از ۱۴ میلیون بار دیده شده است؛ این در حالی است که مطالب مربوط به قالیباف ۴.۵ میلیون و جلیلی ۶ میلیون بار دیده شده است.
■ در حالی اخبار و اطلاعات مربوط به ظریف عملا قالیباف و جلیلی را به حاشیه برده است که از آن زمان تاکنون، اخبار مربوط به پزشکیان ۲۳ میلیون بار دیده شده است.
■ در فضای توییتر اما، بیشترین توییت راجع به محمد جواد ظریف زده شده است و او چهره اصلی توییتر در روز ۲۹ خرداد بوده است.
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
■ ظهر امروز ساعت ۲ بعد از میزگرد سیاست خارجی با حضور مسعود پزشکیان، محمد جواد ظریف و مهدی سنایی برگزار شد که به دلیل سخنانی که ظریف در آنجا مطرح کرد، این سخنان در فضای عمومی انعکاس یافت.
■ دادههای تلگرام نشان میدهد از ظهر امروز تا لحظه تنظیم این گزارش، مطلب مربوط به ظریف در تلگرام بیش از ۱۴ میلیون بار دیده شده است؛ این در حالی است که مطالب مربوط به قالیباف ۴.۵ میلیون و جلیلی ۶ میلیون بار دیده شده است.
■ در حالی اخبار و اطلاعات مربوط به ظریف عملا قالیباف و جلیلی را به حاشیه برده است که از آن زمان تاکنون، اخبار مربوط به پزشکیان ۲۳ میلیون بار دیده شده است.
■ در فضای توییتر اما، بیشترین توییت راجع به محمد جواد ظریف زده شده است و او چهره اصلی توییتر در روز ۲۹ خرداد بوده است.
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
🌀قانون مغفولمانده رد صلاحیتها؛ مطالبهگری برای حقوق شهروندی در انتخابات
■در آستانه انتخابات، بحث رد صلاحیتها بار دیگر مطرح شده است. این انتخابات و هر انتخابات دیگری در واقع استفاده از حقوق سیاسی شهروندان است. هنگامی که در مورد حق سیاسی صحبت میکنیم، در واقع به مشارکت در انتخابات مختلف به عنوان حق هر شهروند اشاره داریم. همچنین این که شهروندان بتوانند گزینههای مختلفی داشته باشند، جز حقوق همه شهروندان ایران است.
■ یک قانون مهم در ایران وجود دارد که تاکنون کمتر از آن استفاده شده است. این قانون به عنوان یک حق سیاسی و حقوق شهروندی به تصویب رسیده است. تلاش من این بود که در فرآیند این انتخابات، این موضوع مورد توجه قرار گیرد و در دستور کار شهروندان قرار بگیرد تا با این موضوع آشنا شوند. این قانون تحت عنوان "قانون رسیدگی دقیق به شکایات افراد رد صلاحیت شده در انتخابات مختلف" در ۲۰ مهر ۱۳۷۸ به تصویب رسیده و توسط شورای نگهبان مورد اعتراض قرار گرفته است. مجلس پافشاری کرد و به عنوان موضوع اختلافی به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت و در ۲۲ آبان ۱۳۷۸ توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسید. اکنون این قانون تصریح میکند که همه نامزدهایی که رد صلاحیت شدهاند میتوانند از شورای نگهبان توضیح بخواهند.
■ این قانون دو نکته کلیدی دارد. نخست، هر مرجعی که میخواهد صلاحیت تشخیص دهد، چه در انتخابات شوراهای شهر، چه در انتخابات مجلس شورای اسلامی و چه در انتخابات ریاست جمهوری، باید متکی به دلیل و مدرک باشد. نمیتوانند صرفاً براساس علاقه یا پیشبینیهای شخصی فردی را رد صلاحیت کنند. هر رد صلاحیتی باید مبتنی بر مدرک و دلیل باشد.
■ نکته دوم این است که اگر فرد رد صلاحیت شده درخواست کند که در جلسهای که صلاحیت او مورد بررسی قرار میگیرد حضور پیدا کند و توضیح بدهد، شورای بررسیکننده موظف است این فرصت را برای او فراهم کند تا از خودش دفاع کند. ممکن است شورای بررسی مجدداً رأی به رد صلاحیت بدهد، اما این فرآیند باید طی شود و امکان حضور در جلسه و دفاع و پاسخ به ابهامات فراهم شود.
■ متأسفانه این قانون از سال ۷۸ تاکنون کمتر مورد استناد افرادی که در انتخابات حضور پیدا کردهاند قرار گرفته و کمتر به آن پرداختهاند تا از این قانون استفاده کنند. در سال ۱۴۰۰ که من در انتخابات شرکت کرده بودم، همین بحث را داشتم. آن زمان به شورای نگهبان اعتراض کردم که باید این فرصت را برای من فراهم کنید که در جلسه شورای نگهبان حضور پیدا کنم و اگر پرسشی و ابهامی دارید، از من پاسخ بشنوید و بعدش دلایل را به من بگویید و پس از دفاعیات من اظهار نظر قطعی کنید.
■ شورای نگهبان آن زمان این درخواست را نپذیرفت. من از آقای دکتر روحانی درخواست کردم که به عنوان مجری قانون اساسی باید به این موضوع توجه کند و با توجه به سوگندی که یاد کردهاید که از حقوق شهروندان دفاع کنید، باید از حق من دفاع کنید و از حق شهروندان که حق انتخاب از آنها سلب شده است. آقای روحانی این موضوع را به معاونت حقوقی خود ارجاع دادند و معاونت حقوقی رئیسجمهور که دفتر بسیار مهمی دارد، این قانون را بررسی کرد و به طور رسمی اعلام کرد که این قانون صحیح است و لازمالاجرا و شورای نگهبان باید به این قانون توجه کند و از آن تبعیت کند.
■ آنها دلایل را از اصول قانون اساسی و بند ۱۱ سیاستهای کلی و ابلاغ معظم رهبری در مورد انتخابات آوردند و این قانون که هم در مجلس شورای اسلامی و هم در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسیده و هیچگاه نقض نشده است، مورد بررسی قرار دادند و گفتند که این قانون لازمالاجرا است. ولی نهایتاً به آن توجه نشد.
■ من مجدداً در این انتخابات به این قانون اشاره کردم و نامه مفصلی به شورای نگهبان ارسال کردم و خواستم که باید به این قانون توجه شود و از آن تبعیت کنید. در این انتخابات خاص به دلیل اینکه رئیسجمهور و رئیس قوه قضائیه جزو هیئتی هستند که مسئولیت برگزاری انتخابات را برعهده دارند، از آنها درخواست کردم که باید به این قانون توجه کنند و احقاق حق انجام شود.
■ چند روز از این درخواست گذشته و همچنان منتظرم که هم شورای نگهبان و هم رئیس محترم قوه قضائیه موضع روشنی را اعلام کنند. یکی از اهداف من این است که این مفهوم و حقوق سیاسی در دستور کار قرار بگیرد و افراد فعال سیاسی و کنشگران سیاسی، چه به شکل فردی و چه به شکل گروهی و انجمنی، با این حقوق سیاسی آشنا شوند و همه ما از حقوق سیاسی خود دفاع کنیم و در نهایت بتوانیم کشور را یک گام به پیش ببریم.
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
■در آستانه انتخابات، بحث رد صلاحیتها بار دیگر مطرح شده است. این انتخابات و هر انتخابات دیگری در واقع استفاده از حقوق سیاسی شهروندان است. هنگامی که در مورد حق سیاسی صحبت میکنیم، در واقع به مشارکت در انتخابات مختلف به عنوان حق هر شهروند اشاره داریم. همچنین این که شهروندان بتوانند گزینههای مختلفی داشته باشند، جز حقوق همه شهروندان ایران است.
■ یک قانون مهم در ایران وجود دارد که تاکنون کمتر از آن استفاده شده است. این قانون به عنوان یک حق سیاسی و حقوق شهروندی به تصویب رسیده است. تلاش من این بود که در فرآیند این انتخابات، این موضوع مورد توجه قرار گیرد و در دستور کار شهروندان قرار بگیرد تا با این موضوع آشنا شوند. این قانون تحت عنوان "قانون رسیدگی دقیق به شکایات افراد رد صلاحیت شده در انتخابات مختلف" در ۲۰ مهر ۱۳۷۸ به تصویب رسیده و توسط شورای نگهبان مورد اعتراض قرار گرفته است. مجلس پافشاری کرد و به عنوان موضوع اختلافی به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت و در ۲۲ آبان ۱۳۷۸ توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسید. اکنون این قانون تصریح میکند که همه نامزدهایی که رد صلاحیت شدهاند میتوانند از شورای نگهبان توضیح بخواهند.
■ این قانون دو نکته کلیدی دارد. نخست، هر مرجعی که میخواهد صلاحیت تشخیص دهد، چه در انتخابات شوراهای شهر، چه در انتخابات مجلس شورای اسلامی و چه در انتخابات ریاست جمهوری، باید متکی به دلیل و مدرک باشد. نمیتوانند صرفاً براساس علاقه یا پیشبینیهای شخصی فردی را رد صلاحیت کنند. هر رد صلاحیتی باید مبتنی بر مدرک و دلیل باشد.
■ نکته دوم این است که اگر فرد رد صلاحیت شده درخواست کند که در جلسهای که صلاحیت او مورد بررسی قرار میگیرد حضور پیدا کند و توضیح بدهد، شورای بررسیکننده موظف است این فرصت را برای او فراهم کند تا از خودش دفاع کند. ممکن است شورای بررسی مجدداً رأی به رد صلاحیت بدهد، اما این فرآیند باید طی شود و امکان حضور در جلسه و دفاع و پاسخ به ابهامات فراهم شود.
■ متأسفانه این قانون از سال ۷۸ تاکنون کمتر مورد استناد افرادی که در انتخابات حضور پیدا کردهاند قرار گرفته و کمتر به آن پرداختهاند تا از این قانون استفاده کنند. در سال ۱۴۰۰ که من در انتخابات شرکت کرده بودم، همین بحث را داشتم. آن زمان به شورای نگهبان اعتراض کردم که باید این فرصت را برای من فراهم کنید که در جلسه شورای نگهبان حضور پیدا کنم و اگر پرسشی و ابهامی دارید، از من پاسخ بشنوید و بعدش دلایل را به من بگویید و پس از دفاعیات من اظهار نظر قطعی کنید.
■ شورای نگهبان آن زمان این درخواست را نپذیرفت. من از آقای دکتر روحانی درخواست کردم که به عنوان مجری قانون اساسی باید به این موضوع توجه کند و با توجه به سوگندی که یاد کردهاید که از حقوق شهروندان دفاع کنید، باید از حق من دفاع کنید و از حق شهروندان که حق انتخاب از آنها سلب شده است. آقای روحانی این موضوع را به معاونت حقوقی خود ارجاع دادند و معاونت حقوقی رئیسجمهور که دفتر بسیار مهمی دارد، این قانون را بررسی کرد و به طور رسمی اعلام کرد که این قانون صحیح است و لازمالاجرا و شورای نگهبان باید به این قانون توجه کند و از آن تبعیت کند.
■ آنها دلایل را از اصول قانون اساسی و بند ۱۱ سیاستهای کلی و ابلاغ معظم رهبری در مورد انتخابات آوردند و این قانون که هم در مجلس شورای اسلامی و هم در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسیده و هیچگاه نقض نشده است، مورد بررسی قرار دادند و گفتند که این قانون لازمالاجرا است. ولی نهایتاً به آن توجه نشد.
■ من مجدداً در این انتخابات به این قانون اشاره کردم و نامه مفصلی به شورای نگهبان ارسال کردم و خواستم که باید به این قانون توجه شود و از آن تبعیت کنید. در این انتخابات خاص به دلیل اینکه رئیسجمهور و رئیس قوه قضائیه جزو هیئتی هستند که مسئولیت برگزاری انتخابات را برعهده دارند، از آنها درخواست کردم که باید به این قانون توجه کنند و احقاق حق انجام شود.
■ چند روز از این درخواست گذشته و همچنان منتظرم که هم شورای نگهبان و هم رئیس محترم قوه قضائیه موضع روشنی را اعلام کنند. یکی از اهداف من این است که این مفهوم و حقوق سیاسی در دستور کار قرار بگیرد و افراد فعال سیاسی و کنشگران سیاسی، چه به شکل فردی و چه به شکل گروهی و انجمنی، با این حقوق سیاسی آشنا شوند و همه ما از حقوق سیاسی خود دفاع کنیم و در نهایت بتوانیم کشور را یک گام به پیش ببریم.
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
🌀عباس آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی در اتاق ایران من: مسکن مهر؛ طرحی پرطمطراق که ناکارآمدی و فساد را به اوج رساند"
■وقتی به مسئله مسکن در ایران فکر میکنیم، چندین موضوع اصلی به ذهن میرسد: مسکن و برنامهریزی آن، طرح مسکن مهر، تعهدات دولت پیشین به جامعه و خریداران مسکن مهر، و بررسی آینده این طرح. در این مقاله، تلاش میکنم با نگاهی تخصصی و خلاصه به این مسائل بپردازم.
■ آیا مسکن مهر پاسخگو بود؟
ابتدا باید پرسید آیا مسکن مهر و ورود دولت به ساخت مسکن، پاسخ مسئله مسکن در ایران است؟ تجربههای بینالمللی و نظرات کارشناسان نشان میدهد که ورود دولت به ساخت مسکن نمیتواند راهحل مناسبی باشد. پس از جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورها به تدریج ساخت مسکن را به بخش خصوصی واگذار کردند و شهرداریها نیز به این مسیر رفتند. این روشها نشان دادند که تأمین مالی و حفظ آزادی انتخاب برای مردم، راهحلهای بهتری هستند و میتوانند سریعتر نیازهای مسکن را برآورده کنند.
■ مشکلات بد مسکنی و تقاضای مسکن
در ایران، تقاضای مسکن توسط سه مؤلفه اصلی شکل میگیرد: بد مسکنی در حاشیه شهرها و بافتهای قدیمی، و جوانانی که برای خانه اولیها متقاضی هستند. حدود یکسوم جمعیت شهری ایران، یعنی 6 میلیون نفر، در وضعیت بد مسکنی زندگی میکنند. از این تعداد، 10 میلیون نفر در بافتهای میانی شهرها که فرسوده شدهاند و دارای امکانات اولیه نیستند، و 10 میلیون نفر دیگر در حاشیه شهرها و اسکان غیررسمی زندگی میکنند.
■ ناکارآمدی مسکن مهر
مسکن مهر، با ساخت در بیابانهای اطراف شهرها و بدون زیرساختهای لازم، نمیتواند پاسخگوی نیاز این 10 میلیون نفر باشد. تجربه نشان داده که حتی پنج درصد از این افراد هم به مسکن مهر نقل مکان نکردند. این طرح نهتنها نتوانست نیازهای اصلی مسکن را برآورده کند، بلکه به تشدید مهاجرت نیز انجامید. بسیاری از این مناطق توسط مهاجران تازه تصرف شد و مورد استفاده قرار گرفت.
■ فساد و ناکارآمدی در مسکن مهر
بحث فساد پیرامون مسکن مهر نیز بسیار گسترده است. در آن زمان، حدود 100 هزار میلیارد تومان اعتبار پروژه وجود داشت که بیشتر پروژهها به صورت توافقی اعطا شده بود. کیفیت ساخت، انتخاب زمین و خدمات جانبی مثل مدرسه، بیمارستان، بازار و مسجد نیز بسیار مسئلهدار بود. این محلات فاقد خدمات ضروری بودند و بعدها تلاش شد تا بخشی از این خدمات تأمین شود.
■ تلاشها برای اصلاح مسکن مهر
بهعنوان دولتی که پس از دولت قبل روی کار آمدیم، باید متعهد به تمام قراردادها میبودیم. تلاش کردیم این پروژهها را به اتمام برسانیم و خدمات جانبی مانند مدرسه، مسجد و بازار را فراهم کنیم. از یک میلیون و سیصد هزار واحد باقیمانده، یک میلیون و پنجاه هزار واحد را به اتمام رسانده و تحویل دادیم.
■ خودداری از افتتاح نمادین
من معتقد بودم که نباید پروژهای که از اساس غلط است را ترویج کنیم. لذا، بهرغم تلاشهای ما برای اتمام پروژهها، در هیچ مراسم افتتاح شرکت نکردم. در نهایت، بسیاری ادعا کردند که من حتی یک واحد مسکن مهر را نساختهام، که این اتهامی نادرست بود. با صرف وقت و تلاش بسیار، مشکلات این پروژه را حل کردم و خلاصهای از داستان پرماجرای مسکن مهر را ارائه دادم.
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
■وقتی به مسئله مسکن در ایران فکر میکنیم، چندین موضوع اصلی به ذهن میرسد: مسکن و برنامهریزی آن، طرح مسکن مهر، تعهدات دولت پیشین به جامعه و خریداران مسکن مهر، و بررسی آینده این طرح. در این مقاله، تلاش میکنم با نگاهی تخصصی و خلاصه به این مسائل بپردازم.
■ آیا مسکن مهر پاسخگو بود؟
ابتدا باید پرسید آیا مسکن مهر و ورود دولت به ساخت مسکن، پاسخ مسئله مسکن در ایران است؟ تجربههای بینالمللی و نظرات کارشناسان نشان میدهد که ورود دولت به ساخت مسکن نمیتواند راهحل مناسبی باشد. پس از جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورها به تدریج ساخت مسکن را به بخش خصوصی واگذار کردند و شهرداریها نیز به این مسیر رفتند. این روشها نشان دادند که تأمین مالی و حفظ آزادی انتخاب برای مردم، راهحلهای بهتری هستند و میتوانند سریعتر نیازهای مسکن را برآورده کنند.
■ مشکلات بد مسکنی و تقاضای مسکن
در ایران، تقاضای مسکن توسط سه مؤلفه اصلی شکل میگیرد: بد مسکنی در حاشیه شهرها و بافتهای قدیمی، و جوانانی که برای خانه اولیها متقاضی هستند. حدود یکسوم جمعیت شهری ایران، یعنی 6 میلیون نفر، در وضعیت بد مسکنی زندگی میکنند. از این تعداد، 10 میلیون نفر در بافتهای میانی شهرها که فرسوده شدهاند و دارای امکانات اولیه نیستند، و 10 میلیون نفر دیگر در حاشیه شهرها و اسکان غیررسمی زندگی میکنند.
■ ناکارآمدی مسکن مهر
مسکن مهر، با ساخت در بیابانهای اطراف شهرها و بدون زیرساختهای لازم، نمیتواند پاسخگوی نیاز این 10 میلیون نفر باشد. تجربه نشان داده که حتی پنج درصد از این افراد هم به مسکن مهر نقل مکان نکردند. این طرح نهتنها نتوانست نیازهای اصلی مسکن را برآورده کند، بلکه به تشدید مهاجرت نیز انجامید. بسیاری از این مناطق توسط مهاجران تازه تصرف شد و مورد استفاده قرار گرفت.
■ فساد و ناکارآمدی در مسکن مهر
بحث فساد پیرامون مسکن مهر نیز بسیار گسترده است. در آن زمان، حدود 100 هزار میلیارد تومان اعتبار پروژه وجود داشت که بیشتر پروژهها به صورت توافقی اعطا شده بود. کیفیت ساخت، انتخاب زمین و خدمات جانبی مثل مدرسه، بیمارستان، بازار و مسجد نیز بسیار مسئلهدار بود. این محلات فاقد خدمات ضروری بودند و بعدها تلاش شد تا بخشی از این خدمات تأمین شود.
■ تلاشها برای اصلاح مسکن مهر
بهعنوان دولتی که پس از دولت قبل روی کار آمدیم، باید متعهد به تمام قراردادها میبودیم. تلاش کردیم این پروژهها را به اتمام برسانیم و خدمات جانبی مانند مدرسه، مسجد و بازار را فراهم کنیم. از یک میلیون و سیصد هزار واحد باقیمانده، یک میلیون و پنجاه هزار واحد را به اتمام رسانده و تحویل دادیم.
■ خودداری از افتتاح نمادین
من معتقد بودم که نباید پروژهای که از اساس غلط است را ترویج کنیم. لذا، بهرغم تلاشهای ما برای اتمام پروژهها، در هیچ مراسم افتتاح شرکت نکردم. در نهایت، بسیاری ادعا کردند که من حتی یک واحد مسکن مهر را نساختهام، که این اتهامی نادرست بود. با صرف وقت و تلاش بسیار، مشکلات این پروژه را حل کردم و خلاصهای از داستان پرماجرای مسکن مهر را ارائه دادم.
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
🌀 زاکانی: در مناظره بعدی پاسخ ظریف را میدهم
■ در میزگرد آقای پزشکیان نکاتی مطرح شد و کارشناس عزیزی که سابقه وزارت خارجه را دارد، نکاتی گفت که به اعتقاد من جفای بزرگی در حق شهید رییسی و حرکت ایشان بود.
■ بنده علاقه ندارم در غیاب افراد حرف بزنم پس فردا در مناظره حق این شهید را ادا خواهم کرد
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
■ در میزگرد آقای پزشکیان نکاتی مطرح شد و کارشناس عزیزی که سابقه وزارت خارجه را دارد، نکاتی گفت که به اعتقاد من جفای بزرگی در حق شهید رییسی و حرکت ایشان بود.
■ بنده علاقه ندارم در غیاب افراد حرف بزنم پس فردا در مناظره حق این شهید را ادا خواهم کرد
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
🌀عباس آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی در اتاق ایران من: ایران در دام هزینههای پنهان تحریم: ۵۰۰ میلیارد دلار خسارت در ۲۰ سال
■ اگر بتوانیم به توافقی در مورد نقض تحریمها برسیم، میتوانیم به بحث خسارات بپردازیم. اما در این میان، موضوع خسارات تنها به خسارتهای مبادله محدود میشود و نه خسارتهای کلی ایران.
■ بحث اصلی من این بود که یک حساب سرانگشتی از این موضوع داشته باشیم. تجارت خارجی ایران محدود به بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیارد دلار است؛ حالا بگذریم که این رقم ممکن است بیشتر یا کمتر باشد. این وضعیت تحریمها و عدم پیوستن به افایتیاف و عدم حل مسائل مالی، برای ما هزینه مبادلهای حدود ۲۵ درصد ایجاد کرده است. این هزینه شامل هزینههای مالی، بیمه، ارشاد، حملونقل مجدد، تغییر مدارک و مبدأ و هزاران مسئله دیگر است.
■ پس هزینه مؤلف انرژی را حساب نکردهاید؟
نه، من بیشتر فقط هزینه مبادله را مطرح کردم. اگر هزینه مبادله این تجارت را در نظر بگیریم، تقریباً سالی حدود ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار میشود. اگر این مبلغ را در ۲۰ سال ضرب کنیم، به ۵۰۰ میلیارد دلار میرسیم. این فقط هزینه مبادله است. اگر هزینه انرژی را نیز حساب کنید، یا هزینههای ارشاد و استهلاک زیرساختها را در نظر بگیرید، ارقام به طرز چشمگیری افزایش مییابند.
■ ما در واقع زیرساختهایمان از بین رفته بود، بسیاری از امکاناتمان از بین رفته بود. وقتی من به وزارتخانه رفتم، دیدم که یک سری واگن با سابقه ۶۰ سال داشتیم. فرصت نوسازی ناوگان را از دست داده بودیم و شما به هزاران مسئله دیگر میپردازید. نوسازی ناوگان جادهای، ریلی، هوایی و دریایی از جمله این مسائل است. اگر تمام این خسارات را در نظر بگیرید، ارقام به فلک میرسد.
■ من فقط یک هزینه مبادله مالی را مطرح کردم که همان نیز به مقدار زیادی بود وگرنه هزینهها خیلی بیشتر از اینهاست. متأسفانه افرادی که در مجامع عمومی صحبت میکنند، بدون اندیشه حرفهای کلی میزنند و کشور دچار یک فرسایش بسیار سختی شده است. و در مورد سؤال آخرتان هم باید بگویم که از شدت فشار و مشکلات دچار سرگیجه شده است
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
■ اگر بتوانیم به توافقی در مورد نقض تحریمها برسیم، میتوانیم به بحث خسارات بپردازیم. اما در این میان، موضوع خسارات تنها به خسارتهای مبادله محدود میشود و نه خسارتهای کلی ایران.
■ بحث اصلی من این بود که یک حساب سرانگشتی از این موضوع داشته باشیم. تجارت خارجی ایران محدود به بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیارد دلار است؛ حالا بگذریم که این رقم ممکن است بیشتر یا کمتر باشد. این وضعیت تحریمها و عدم پیوستن به افایتیاف و عدم حل مسائل مالی، برای ما هزینه مبادلهای حدود ۲۵ درصد ایجاد کرده است. این هزینه شامل هزینههای مالی، بیمه، ارشاد، حملونقل مجدد، تغییر مدارک و مبدأ و هزاران مسئله دیگر است.
■ پس هزینه مؤلف انرژی را حساب نکردهاید؟
نه، من بیشتر فقط هزینه مبادله را مطرح کردم. اگر هزینه مبادله این تجارت را در نظر بگیریم، تقریباً سالی حدود ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار میشود. اگر این مبلغ را در ۲۰ سال ضرب کنیم، به ۵۰۰ میلیارد دلار میرسیم. این فقط هزینه مبادله است. اگر هزینه انرژی را نیز حساب کنید، یا هزینههای ارشاد و استهلاک زیرساختها را در نظر بگیرید، ارقام به طرز چشمگیری افزایش مییابند.
■ ما در واقع زیرساختهایمان از بین رفته بود، بسیاری از امکاناتمان از بین رفته بود. وقتی من به وزارتخانه رفتم، دیدم که یک سری واگن با سابقه ۶۰ سال داشتیم. فرصت نوسازی ناوگان را از دست داده بودیم و شما به هزاران مسئله دیگر میپردازید. نوسازی ناوگان جادهای، ریلی، هوایی و دریایی از جمله این مسائل است. اگر تمام این خسارات را در نظر بگیرید، ارقام به فلک میرسد.
■ من فقط یک هزینه مبادله مالی را مطرح کردم که همان نیز به مقدار زیادی بود وگرنه هزینهها خیلی بیشتر از اینهاست. متأسفانه افرادی که در مجامع عمومی صحبت میکنند، بدون اندیشه حرفهای کلی میزنند و کشور دچار یک فرسایش بسیار سختی شده است. و در مورد سؤال آخرتان هم باید بگویم که از شدت فشار و مشکلات دچار سرگیجه شده است
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
Mypersia | ايران من
🌀نوام چامسکی از دنیا رفت ■چامسکی یکی از بزرگترین متفکران قرن حاضر در زبانشناسی، فلسفه، اجتماع و سیاست بود @mypersia24 | ایران من Instagram | Twitter
🌀همسر نوام چامسکی میگوید گزارشهای مربوط به مرگ او دروغ است
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter