Forwarded from Shining Fans
🔴 خلاصهی بخش ابتدائی مصاحبهی نیکلاس با Zeezome
نیکلاس در این بخش به خانوادهش از جمله دخترش، مادرش و پدرخوندهش، منابع الهامش، موسیقی رپ و از همه مهمتر، رابطهش ووکالیست Silencer، یعنی ناترامن صحبت میکنه.
نیکلاس در این بخش به خانوادهش از جمله دخترش، مادرش و پدرخوندهش، منابع الهامش، موسیقی رپ و از همه مهمتر، رابطهش ووکالیست Silencer، یعنی ناترامن صحبت میکنه.
Forwarded from Shining Fans
بخش اول (نیم ساعت ابتدائی)
[نیکلاس: هيچکدوم از اعضای خانواده من دیگه زنده نیستن]
🔸س: پس دخترت چی؟
🔹ج: اون روی کاغذ دخترمه؛ قضیه کلا متفاوته. بیشترین چیزی که تو زندگی دلتنگشم قدم زدن با اون تو مهدکودکه. هیچ حسی بهتر از این نیست. مهم نیست مردم راجع بهم چه فکری میکنن. بله من یه مجرمم، نکته اینه که من همهچیزو با نهایت تلاش انجام میدم، من به چیزی علاقمند میشم و کسی مثل من موانع زیادی سر راهش قرار میگیره، بزرگترین مشکل من اینه که نسبتا باهوشم، و بیزنسمن خوبیام. یه مغازه با چن تا کارمند تو ١٩ سالگی تو هالمستاد داشتم. دلیلی که به جهنم کشیده شدم این بود که بخاطر شیزوفرنی به بیمارستان روانی رفتم، و دوقطبی نوع ١ که ترکیب عجیبی هستن. بدترین کاری که میتونی بکنی اینه که مواد بزنی [خنده]. کوکائین رو با آمفتامین ترکیب میکنی بعدش حس میکنی هنوز امیدی هست.
***
[نیکلاس: من خیلی جوون بودم که به بلکمتال علاقمند شدم، و بعد اون علاقه از بین رفت. برای من خیلی سخته از چیزی خوشم بیاد. حالا تلاش میکنم آدم بهتری بشم. از چيزای کوچیک خوشم میاد، مثل شیرینبیان، یه شام خوب، و یه اهنگ خوب از Kent. یه اهنگ خوب از واندایرکشن. من از کلیات این چيزای کوچیک خوشم میاد. بلکمتال اینو بهم نمیده. هنوز به filosofem گوش میدم]
🔸س: منظورت بورزومه؟
🔹ج: نه منظورم Kent بود (خنده) البته که منظورم بورزومه. بورزوم بهترین بند بلکمتالیه که تا الان وجود داشته.
🔸س: من همیشه به بورزوم میگم «بهترین موزیک اسپا».
🔹ج: حقیقتا باهات موافقم. نمیدونم خود بورزوم راجعبه این چه فکری میکنه. تلفنشو دارم. میتونیم بهش زنگ بزنیم. ببینیم چی میگه. الان فرانسه زندگی میکنه.
🔸س: [خنده] آره میدونم. دیدم توی یه قلعه با تعداد زیادی بچه زندگی میکنه.
🔹ج: آره فکر کنم حدود ١٠ تا بچه و یه زن زشت که اصلا از من خوشش نمیاد. البته خودش هم زیاد خوشتیپ نیست.
[...]
🔸س: من اشعارت رو تحسین میکنم. شعرای فوقالعادهای مینویسی. تو و گوته این پیام رو مخابره میکنید که مردم باید خودکشی کنن. این از کجا میاد؟
🔹ج: یه شبکه تلویزیونی سوئدی وقتی هنوز هالمستاد بودم بهم زنگ زد و گفت میخواد راجع به اشعار من و گوته مصاحبه کنن. پس من هم تو حال هنگاوور رفتم و اونا هم یه قهوه ریختن که مثلا خیلی وقت خوبی با هم داریم. بعد یه پروفسور گوتهشناس یا همچین چیزی که توی چشمام نگاه نمیکرد. منم بهش گفتم مستقیم به من نگاه کن! کلیپش هم هست اگر میخواید ببینید. [...]
🔸س: تو خیلی جوون بودی که موزیک ساختن رو شروع کردی. از کجا الهام میگیری؟ از کجا این موسیقی رو پیدا کردی؟
🔹ج: از مادربزرگم. اون بینظیر بود. من نقاط امن زیادی تو زندگیم نداشتم، بجز مادرم سوزان.
🔸س: پس تو و مادرت تنها زندگی میکردید؟
🔹ج: بله، و ما خیلی خیلی فقیر بودیم کل زندگیمون، که با توجه به شغلهایی که داشت غیرقابل باور بود. کمپانیهای زیادی رو با پدرم شروع کردن اما بابام نهایتا رید، و اون مجبور شد که کارای بابامو جمع و جور کنه، تا اینکه پدرخوندهم اومد.
🔸س: اون چطور بود؟
🔹ج: هرروز دلم واسش تنگ میشه. اون الان مُرده... لاسه (اسم پدرخوانده)... ١٣ سالم بود که با مادرم ملاقات کردن. تا اونموقع یه سری کارای شاینینگ رو انجام داده بودم و اون پدرخوندهم شد و این اصلا براش اسون نبود. یه بچهننر لعنتی بودم، خیلی خشن، و وسایلشو میدزدیدم [...] آخرین باری که رفتم پیشش با هلهمر بودم. ما تو هالمستاد ضبط میکردیم و اونا هم اونجا بودن. و من تصمیم گرفتم با یه چوب گلف تا سرحد مرگ بزنمش. البته موفق نشدم و خیلی هم بابتش خوشحالم. [توضیحات راجع به شغلی که در رستوران برای نیکلاس جور کرد] توی همه چیز کمکم میکرد و وقتی مادرم مُرد، بهم زنگ زد و گفت: «نیکلاس، مادر مُرد» و با گریه درهم شکست. من و مادرم رابطه پیچیدهای داشتیم، با وجود اینکه خیلی ازارم داد ولی هیچوقت از قصد نبود. من قبلش با Satyricon توی تور بودم و بهش گفتم باید همو ببینیم و دلمونو صاف کنیم، شاید یکیمون بمیره. یکی دو روزی پیشش بودم و بعد من و دوستدخترمو انداخت بیرون... و بعد از ٣٠ روز مُرد. اما «لاسه» خیلی دلشکسته بود.
***
🔸س: من انقدر «هالمستاد» رو دوست داشتم که دو بار خریدمش.
🔹ج: سه بار بخرش! [خنده] من هیچ پولی بابت اون آلبوم درنیاوردم.
🔸س: جدی؟
🔹ج: نه دروغ میگم. اما واقعا، ٣٧ هزار نسخه نیمه اول سال فروختیم.
🔸س: خیلی فوقالعادهست.
🔹ج: آره میدونم. شاهکاره. هیچوقت بهترش نمیاد.
***
[نیکلاس: نمیدونم بعضی آدما چطور میتونن انقد خنگ باشن. الان یه چیزی اومده به نام «ساندکلاود رپر» یا یه همچین چیزی.
[نیکلاس: هيچکدوم از اعضای خانواده من دیگه زنده نیستن]
🔸س: پس دخترت چی؟
🔹ج: اون روی کاغذ دخترمه؛ قضیه کلا متفاوته. بیشترین چیزی که تو زندگی دلتنگشم قدم زدن با اون تو مهدکودکه. هیچ حسی بهتر از این نیست. مهم نیست مردم راجع بهم چه فکری میکنن. بله من یه مجرمم، نکته اینه که من همهچیزو با نهایت تلاش انجام میدم، من به چیزی علاقمند میشم و کسی مثل من موانع زیادی سر راهش قرار میگیره، بزرگترین مشکل من اینه که نسبتا باهوشم، و بیزنسمن خوبیام. یه مغازه با چن تا کارمند تو ١٩ سالگی تو هالمستاد داشتم. دلیلی که به جهنم کشیده شدم این بود که بخاطر شیزوفرنی به بیمارستان روانی رفتم، و دوقطبی نوع ١ که ترکیب عجیبی هستن. بدترین کاری که میتونی بکنی اینه که مواد بزنی [خنده]. کوکائین رو با آمفتامین ترکیب میکنی بعدش حس میکنی هنوز امیدی هست.
***
[نیکلاس: من خیلی جوون بودم که به بلکمتال علاقمند شدم، و بعد اون علاقه از بین رفت. برای من خیلی سخته از چیزی خوشم بیاد. حالا تلاش میکنم آدم بهتری بشم. از چيزای کوچیک خوشم میاد، مثل شیرینبیان، یه شام خوب، و یه اهنگ خوب از Kent. یه اهنگ خوب از واندایرکشن. من از کلیات این چيزای کوچیک خوشم میاد. بلکمتال اینو بهم نمیده. هنوز به filosofem گوش میدم]
🔸س: منظورت بورزومه؟
🔹ج: نه منظورم Kent بود (خنده) البته که منظورم بورزومه. بورزوم بهترین بند بلکمتالیه که تا الان وجود داشته.
🔸س: من همیشه به بورزوم میگم «بهترین موزیک اسپا».
🔹ج: حقیقتا باهات موافقم. نمیدونم خود بورزوم راجعبه این چه فکری میکنه. تلفنشو دارم. میتونیم بهش زنگ بزنیم. ببینیم چی میگه. الان فرانسه زندگی میکنه.
🔸س: [خنده] آره میدونم. دیدم توی یه قلعه با تعداد زیادی بچه زندگی میکنه.
🔹ج: آره فکر کنم حدود ١٠ تا بچه و یه زن زشت که اصلا از من خوشش نمیاد. البته خودش هم زیاد خوشتیپ نیست.
[...]
🔸س: من اشعارت رو تحسین میکنم. شعرای فوقالعادهای مینویسی. تو و گوته این پیام رو مخابره میکنید که مردم باید خودکشی کنن. این از کجا میاد؟
🔹ج: یه شبکه تلویزیونی سوئدی وقتی هنوز هالمستاد بودم بهم زنگ زد و گفت میخواد راجع به اشعار من و گوته مصاحبه کنن. پس من هم تو حال هنگاوور رفتم و اونا هم یه قهوه ریختن که مثلا خیلی وقت خوبی با هم داریم. بعد یه پروفسور گوتهشناس یا همچین چیزی که توی چشمام نگاه نمیکرد. منم بهش گفتم مستقیم به من نگاه کن! کلیپش هم هست اگر میخواید ببینید. [...]
🔸س: تو خیلی جوون بودی که موزیک ساختن رو شروع کردی. از کجا الهام میگیری؟ از کجا این موسیقی رو پیدا کردی؟
🔹ج: از مادربزرگم. اون بینظیر بود. من نقاط امن زیادی تو زندگیم نداشتم، بجز مادرم سوزان.
🔸س: پس تو و مادرت تنها زندگی میکردید؟
🔹ج: بله، و ما خیلی خیلی فقیر بودیم کل زندگیمون، که با توجه به شغلهایی که داشت غیرقابل باور بود. کمپانیهای زیادی رو با پدرم شروع کردن اما بابام نهایتا رید، و اون مجبور شد که کارای بابامو جمع و جور کنه، تا اینکه پدرخوندهم اومد.
🔸س: اون چطور بود؟
🔹ج: هرروز دلم واسش تنگ میشه. اون الان مُرده... لاسه (اسم پدرخوانده)... ١٣ سالم بود که با مادرم ملاقات کردن. تا اونموقع یه سری کارای شاینینگ رو انجام داده بودم و اون پدرخوندهم شد و این اصلا براش اسون نبود. یه بچهننر لعنتی بودم، خیلی خشن، و وسایلشو میدزدیدم [...] آخرین باری که رفتم پیشش با هلهمر بودم. ما تو هالمستاد ضبط میکردیم و اونا هم اونجا بودن. و من تصمیم گرفتم با یه چوب گلف تا سرحد مرگ بزنمش. البته موفق نشدم و خیلی هم بابتش خوشحالم. [توضیحات راجع به شغلی که در رستوران برای نیکلاس جور کرد] توی همه چیز کمکم میکرد و وقتی مادرم مُرد، بهم زنگ زد و گفت: «نیکلاس، مادر مُرد» و با گریه درهم شکست. من و مادرم رابطه پیچیدهای داشتیم، با وجود اینکه خیلی ازارم داد ولی هیچوقت از قصد نبود. من قبلش با Satyricon توی تور بودم و بهش گفتم باید همو ببینیم و دلمونو صاف کنیم، شاید یکیمون بمیره. یکی دو روزی پیشش بودم و بعد من و دوستدخترمو انداخت بیرون... و بعد از ٣٠ روز مُرد. اما «لاسه» خیلی دلشکسته بود.
***
🔸س: من انقدر «هالمستاد» رو دوست داشتم که دو بار خریدمش.
🔹ج: سه بار بخرش! [خنده] من هیچ پولی بابت اون آلبوم درنیاوردم.
🔸س: جدی؟
🔹ج: نه دروغ میگم. اما واقعا، ٣٧ هزار نسخه نیمه اول سال فروختیم.
🔸س: خیلی فوقالعادهست.
🔹ج: آره میدونم. شاهکاره. هیچوقت بهترش نمیاد.
***
[نیکلاس: نمیدونم بعضی آدما چطور میتونن انقد خنگ باشن. الان یه چیزی اومده به نام «ساندکلاود رپر» یا یه همچین چیزی.
Forwarded from Shining Fans
(توضیح: ساندکلاد رپ به موجی از موسیقی رپ اطلاق میشد که عموما از سال ٢٠١٧ با آپلود قطعههایی با اشعار عمدتا بدون معنای خاص، استفاده بیش از حد از تکرار، لحن نامفهوم و ضرب آهنگ کوبنده و سریع در پلتفرم «ساندکلاد» آغاز شد.] جدی من نمیدونم این دیگه چیه. البته من میتونم رپ بخونم. بلکمتال وستکوستی! (وست کوست: یکی از دو مرکز اصلی رپ در دهه ٩٠ و آغاز فراگیری این ژانر در مقابل ایست کوست).
اما این چیز... اصلا نمیدونم چیه و نمیخوام دوباره بشنومش.]
🔸س: اما من بعضی مواقع تو رو بهعنوان یه هیپ هاپر تصور میکنم. بخاطر دستمال سرت، زنجیرهات و...
🔹ج: یه داستان جالب پشت این هست. من خیلی جوون بودم، قبل از اینکه Angst رو منتشر کنیم، با خودم فکر کردم که باید موهام رو از ته بزنم و این حرفا... میخواستم فرهنگ گانگستری رو به بلکمتال معرفی کنم بخاطر همین از رنگهای گنگها استفاده کردم... تا حدودی کار کرد، البته تا جایی که «کاکاسیاه» صدام نکنن.
🔸س: پس بگو چه چیزی رو راجع به این خردهفرهنگ دوست داری؟
🔹ج: من موسیقی هیپ هاپ رو خیلی دوست دارم، بعنوان مثال «توپاک» (از معروفترين رپرهای وست کوست در دهه ٩٠ که بهطور گسترده از بهترین رپرهای تاریخ به شمار میآید) هربار قبل اینکه برم رو استیج، Ambitionz az a ridah رو گوش میدم تا فاز «تاگ لایف» بگیرم. هیپهاپ رو دوست دارم و بالاتر از همه عاشق رپ فرانسویام. [...] من یه تعدادی از بهترین رپرها رو دوست دارم. Lacrim رپر موردعلاقهمه و وقتی Hagnest Hill رو خریدم، یه رکورد هم از «امنم» خریدم. آلبوم Marshall Mathers LP.
***
نیکلاس: وقتی اولین آلبوم رو ضبط کردیم «بلکمتال» وجود نداشت؛ بلکمتال فرانسوی بود، بلکمتال نروژی بود، بلکمتال سوئدی بود و من اینو دوست نداشتم. من میخواستم [رکورد خودم] کثیف و واقعگرا باشه، پس اسمشو گذاشتم «بلکمتال خودکشی». (Suicidal Black Metal) اما ایدهی پشتش این بود که من میخواستم اون یه سلاح باشه. وقتی یه بندی رو پایه میذاری باید یه سلاح باشه که علیه شنونده استفاده میکنی، نه اینکه بشینی یه جا و برای خودت تاسف بخوری (اشاره به دیگر آلبومهای بلکمتال). از طرف دیگه برای ساخت یه سلاح باید ساختار سلاح رو بدونی و برای اون باید جزئیاتش رو بدونی. اگه بخوای کس دیگهای رو شکنجه کنی، باید بدونی اون چه حسی داره، و الا اصلا نمیدونی داری چیکار میکنی.
***
🔹س: تو Natrramn رو میشناسی؟ (ووکالیست Silencer، بند دیاسبیام که با تکالبوم Death, Pierce Me شناخته میشه)
🔸ج: میکائیل نیلسون؟ قطعا. فکر کنم تو سابقهی ما رو نمیدونی. اولا که اونا دستای خوک نبودن، اونا رو من گرفته بودم. دستای گوزن بودن. (اشاره به تصویری از ناترامن)
🔹مصاحبهکننده: یادم میاد وقتی بچه بودم و عموی من ١۶ ساله بود و بخاطر یه قتل به SSS (واحد روانی در سوئد) منتقل شد و از اون موقع اونجاست. اونجا بزرگترین دیوونهها، بزرگترین خلافکارا بودن.
🔸نیکلاس: و تو میک (میکاییل) رو اونجا دیدی. میک یه احمق به تمام معنا بود.
🔹نیکلاس: اون موقع یه دوست داشتم به نام اندرهآس کاسادو، حدود ١٢ سالم بود، و اون کسی بود که من رو به بورزوم قبل میهم علاقمند کرد، اونموقع اینطوری بود که باید یه طرف رو انتخاب میکردی... اون سلیقهی موسیقی منو شکل داد [...] سال ٩٨ که Submit To Self Destruction رو ضبط میکردیم، کاسادو هم گیتاریست شاینینگ بود هم بند خودش که اونموقع اسمش سایلنسر نبود رو با میک داشت. اولین باری که میک رو دیدم بین ضبط این دو گروه بود [...] یاد میاد یه بار میک همینطور که آلتش بیرون بود و داشت ادرار میکرد اومد تو اتاق و گفت «خیلی چیزای خوبی راجع به کارات شنیدم» و منم گفتم چیکار کنم داداش؟
🔸س: همه دوست دارن موسیقی شاینینگ و سایلنسر رو مقایسه کنن.
🔹ج: آره، اما جالبش اینجاست که ما همزمان با هم رکوردهامون رو مینوشتیم... کاسادو دلیلیه که شاینینگ، شاینینگ شد. ما حتی اسم گروه رو هم با هم انتخاب کردیم... گذشته از همه، اون (میک) غیب شد چون کاسادو نمیخواست باهاش سروکار داشته باشه، و بعدش اون داستان تبر دراومد. (اشاره به ماجرای پرتاب تبر به سر دختربچه توسط ناترامن)
🔸س: کسی میدونه اون داستان واقعی بود یا نه؟
🔹ج: اگر این کارو کرده باشه دفعه بعد که دیدمش به شلیک میکنم.
اما این چیز... اصلا نمیدونم چیه و نمیخوام دوباره بشنومش.]
🔸س: اما من بعضی مواقع تو رو بهعنوان یه هیپ هاپر تصور میکنم. بخاطر دستمال سرت، زنجیرهات و...
🔹ج: یه داستان جالب پشت این هست. من خیلی جوون بودم، قبل از اینکه Angst رو منتشر کنیم، با خودم فکر کردم که باید موهام رو از ته بزنم و این حرفا... میخواستم فرهنگ گانگستری رو به بلکمتال معرفی کنم بخاطر همین از رنگهای گنگها استفاده کردم... تا حدودی کار کرد، البته تا جایی که «کاکاسیاه» صدام نکنن.
🔸س: پس بگو چه چیزی رو راجع به این خردهفرهنگ دوست داری؟
🔹ج: من موسیقی هیپ هاپ رو خیلی دوست دارم، بعنوان مثال «توپاک» (از معروفترين رپرهای وست کوست در دهه ٩٠ که بهطور گسترده از بهترین رپرهای تاریخ به شمار میآید) هربار قبل اینکه برم رو استیج، Ambitionz az a ridah رو گوش میدم تا فاز «تاگ لایف» بگیرم. هیپهاپ رو دوست دارم و بالاتر از همه عاشق رپ فرانسویام. [...] من یه تعدادی از بهترین رپرها رو دوست دارم. Lacrim رپر موردعلاقهمه و وقتی Hagnest Hill رو خریدم، یه رکورد هم از «امنم» خریدم. آلبوم Marshall Mathers LP.
***
نیکلاس: وقتی اولین آلبوم رو ضبط کردیم «بلکمتال» وجود نداشت؛ بلکمتال فرانسوی بود، بلکمتال نروژی بود، بلکمتال سوئدی بود و من اینو دوست نداشتم. من میخواستم [رکورد خودم] کثیف و واقعگرا باشه، پس اسمشو گذاشتم «بلکمتال خودکشی». (Suicidal Black Metal) اما ایدهی پشتش این بود که من میخواستم اون یه سلاح باشه. وقتی یه بندی رو پایه میذاری باید یه سلاح باشه که علیه شنونده استفاده میکنی، نه اینکه بشینی یه جا و برای خودت تاسف بخوری (اشاره به دیگر آلبومهای بلکمتال). از طرف دیگه برای ساخت یه سلاح باید ساختار سلاح رو بدونی و برای اون باید جزئیاتش رو بدونی. اگه بخوای کس دیگهای رو شکنجه کنی، باید بدونی اون چه حسی داره، و الا اصلا نمیدونی داری چیکار میکنی.
***
🔹س: تو Natrramn رو میشناسی؟ (ووکالیست Silencer، بند دیاسبیام که با تکالبوم Death, Pierce Me شناخته میشه)
🔸ج: میکائیل نیلسون؟ قطعا. فکر کنم تو سابقهی ما رو نمیدونی. اولا که اونا دستای خوک نبودن، اونا رو من گرفته بودم. دستای گوزن بودن. (اشاره به تصویری از ناترامن)
🔹مصاحبهکننده: یادم میاد وقتی بچه بودم و عموی من ١۶ ساله بود و بخاطر یه قتل به SSS (واحد روانی در سوئد) منتقل شد و از اون موقع اونجاست. اونجا بزرگترین دیوونهها، بزرگترین خلافکارا بودن.
🔸نیکلاس: و تو میک (میکاییل) رو اونجا دیدی. میک یه احمق به تمام معنا بود.
🔹نیکلاس: اون موقع یه دوست داشتم به نام اندرهآس کاسادو، حدود ١٢ سالم بود، و اون کسی بود که من رو به بورزوم قبل میهم علاقمند کرد، اونموقع اینطوری بود که باید یه طرف رو انتخاب میکردی... اون سلیقهی موسیقی منو شکل داد [...] سال ٩٨ که Submit To Self Destruction رو ضبط میکردیم، کاسادو هم گیتاریست شاینینگ بود هم بند خودش که اونموقع اسمش سایلنسر نبود رو با میک داشت. اولین باری که میک رو دیدم بین ضبط این دو گروه بود [...] یاد میاد یه بار میک همینطور که آلتش بیرون بود و داشت ادرار میکرد اومد تو اتاق و گفت «خیلی چیزای خوبی راجع به کارات شنیدم» و منم گفتم چیکار کنم داداش؟
🔸س: همه دوست دارن موسیقی شاینینگ و سایلنسر رو مقایسه کنن.
🔹ج: آره، اما جالبش اینجاست که ما همزمان با هم رکوردهامون رو مینوشتیم... کاسادو دلیلیه که شاینینگ، شاینینگ شد. ما حتی اسم گروه رو هم با هم انتخاب کردیم... گذشته از همه، اون (میک) غیب شد چون کاسادو نمیخواست باهاش سروکار داشته باشه، و بعدش اون داستان تبر دراومد. (اشاره به ماجرای پرتاب تبر به سر دختربچه توسط ناترامن)
🔸س: کسی میدونه اون داستان واقعی بود یا نه؟
🔹ج: اگر این کارو کرده باشه دفعه بعد که دیدمش به شلیک میکنم.
andreas casado (leere)
اندرهآس کاسادو
یکی از افراد بسیار مهمه سین دی اس به حساب باید بیاد به دلیل تاثیراتش رو شاینینگ و سایلنسر و آنچه که خلق کرده.
__
تشکر فراوان از فن پیج شاینینگ
https://t.me/niklas_kvarforth_shining
__
@myfavouritessss
اندرهآس کاسادو
یکی از افراد بسیار مهمه سین دی اس به حساب باید بیاد به دلیل تاثیراتش رو شاینینگ و سایلنسر و آنچه که خلق کرده.
__
تشکر فراوان از فن پیج شاینینگ
https://t.me/niklas_kvarforth_shining
__
@myfavouritessss
اخبار برای old school فن های بلک متال
__ #youtube link
https://www.youtube.com/watch?v=ZHaKnsJjkjY
__
@myfavouritessss
__ #youtube link
https://www.youtube.com/watch?v=ZHaKnsJjkjY
__
@myfavouritessss
YouTube
Darkthrone - It Beckons Us All - release trailer
“It Beckons Us All” – the new studio album from Norwegian trailblazers Darkthrone out now on Peaceville Records
Orders are available from - https://darkthrone.lnk.to/beckons
“A cauldron of old and epic metal beckons thee” Fenriz
Set for release on Peaceville…
Orders are available from - https://darkthrone.lnk.to/beckons
“A cauldron of old and epic metal beckons thee” Fenriz
Set for release on Peaceville…
My favourites
اگه شب وقت شد, میرم برای معرفی netra
آلبوم سال ۲۰۱۷ netra یک شاهکار فوقالعاده ی آوانگارد بلک متال و دپرسیو بلک متال (urban) بود از نظر من و آهنگ هایی که ازش میزارم هم مال همین آلبومه.
My favourites
andreas casado (leere) اندرهآس کاسادو یکی از افراد بسیار مهمه سین دی اس به حساب باید بیاد به دلیل تاثیراتش رو شاینینگ و سایلنسر و آنچه که خلق کرده. __ تشکر فراوان از فن پیج شاینینگ https://t.me/niklas_kvarforth_shining __ @myfavouritessss
بخش دوم مصاحبه رو میتونید تو چنل شاینینگ فنز بخونید.
My favourites
امشب ...sorry __ #youtube link https://youtu.be/GSrEeCJolB4?si=oDVM-jcXj1B5hQut __ @myfavouritessss
واقعیتش (به نظرم) خیلی این سینگل ترک چیز مهمی میتونه باشه برای بند مخصوصاً بعد از تغییر یکسری اعضا و حواشی چند وقت گذشته.
My favourites
امشب ...sorry __ #youtube link https://youtu.be/GSrEeCJolB4?si=oDVM-jcXj1B5hQut __ @myfavouritessss
خب بزار اینطور بگم که ووکال بد نیست ولی به دلم نشست. ووکالیست جدید صداش منو یاد گراف میندازه ولی ووکالیست قبلی خیلی یاد آور austere بود برای من. میکس هم به قشنگی کار های قبلی نبود. ۵/۱۰
_
نظر شما چیه؟
@myfavouritessss
_
نظر شما چیه؟
@myfavouritessss
Netra
(2003) Active
کشور: Quimper، بریتانی، فرانسه (اوایل)؛ Gjøvik، Innlandet، نروژ (وسط)؛ اوکلند، نیوزلند (در اواخر)
Quimper, Brittany, France (early); Gjøvik, Innlandet, Norway (mid); Auckland, New Zealand (later)
سبک: دپرسیو بلک متال، تریپ هاپ، آوانگارد بلک متال، امبینت
موضوعات: زندگی، شهرنشینی، تنهایی، خوداندیشی
label: Hypnotic Dirge Records
__
تنها عضو پروژه
Netra
Real name: Steven Le Moan
All instruments, Vocals (2003-present)
__
توضیحات بیشتر: بخش اول
Netra
نترا یک کلمه برتون(۱) است که به معنای "هیچ" است.
۱: breton
سبک گروه نوعی آمیختگی بین دپرسیو بلک متال، تریپ هاپ و عناصر مختلف دیگر است.
__
#بندگرافی
#اشخاص
@myfavouritessss
(2003) Active
کشور: Quimper، بریتانی، فرانسه (اوایل)؛ Gjøvik، Innlandet، نروژ (وسط)؛ اوکلند، نیوزلند (در اواخر)
Quimper, Brittany, France (early); Gjøvik, Innlandet, Norway (mid); Auckland, New Zealand (later)
سبک: دپرسیو بلک متال، تریپ هاپ، آوانگارد بلک متال، امبینت
موضوعات: زندگی، شهرنشینی، تنهایی، خوداندیشی
label: Hypnotic Dirge Records
__
تنها عضو پروژه
Netra
Real name: Steven Le Moan
All instruments, Vocals (2003-present)
__
توضیحات بیشتر: بخش اول
Netra
نترا یک کلمه برتون(۱) است که به معنای "هیچ" است.
۱: breton
سبک گروه نوعی آمیختگی بین دپرسیو بلک متال، تریپ هاپ و عناصر مختلف دیگر است.
__
#بندگرافی
#اشخاص
@myfavouritessss
بخش دوم بندگرافی:
Netra
در ابتدا چیزی جز این خاطرات شهرنشینی سرد و خاکستری وجود نداشت. در همین حین در حال قدم زدن در خیابانهای کمپر فرانسه، اولین بار در سال 2003 به نترا فکر کرد. بعد از هفت سال و دو دمو، نترا مورد توجه Hypnotic Dirge Records قرار گرفت، تحت این آلبوم اولین آلبوم "Mélancolie Urbaine" در نهایت در دسامبر 2010 منتشر شد. با تأثیراتی از مودی ترین موسیقی جاز گرفته تا بلک متال و تریپ هاپ، Mélancolie Urbaine است. آلبومی که زندگی مدرن را با تمام بی ارزشی، یکنواختی و بیهودگی اش به تصویر می کشد. با این آلبوم بود که نترا در زیرزمین به دلیل ترکیب بیوقفه آهنگهای دارک سینث و ضرب های تریپ هاپ با بلک متال خام، احساسات و... شهرت زیادی به دست آورد.
مدتی پس از آن، پس از نقل مکان به نروژ، نترا با دومین آلبوم کامل با عنوان "Sørbyen" که در سپتامبر 2012 منتشر شد، بازگشت. در حالی که «Mélancolie Urbaine» کندتر، مینیمالتر و شاید تلختر بود، Sørbyen یک آلبوم واقعا منحصربهفرد است که نامشخصترین ژانرها را به هم پیوند میدهد و میتوان آن را ترکیبی عجیب اما مناسب از Burzum و Hooverphonic توصیف کرد.
__
@myfavouritessss
Netra
در ابتدا چیزی جز این خاطرات شهرنشینی سرد و خاکستری وجود نداشت. در همین حین در حال قدم زدن در خیابانهای کمپر فرانسه، اولین بار در سال 2003 به نترا فکر کرد. بعد از هفت سال و دو دمو، نترا مورد توجه Hypnotic Dirge Records قرار گرفت، تحت این آلبوم اولین آلبوم "Mélancolie Urbaine" در نهایت در دسامبر 2010 منتشر شد. با تأثیراتی از مودی ترین موسیقی جاز گرفته تا بلک متال و تریپ هاپ، Mélancolie Urbaine است. آلبومی که زندگی مدرن را با تمام بی ارزشی، یکنواختی و بیهودگی اش به تصویر می کشد. با این آلبوم بود که نترا در زیرزمین به دلیل ترکیب بیوقفه آهنگهای دارک سینث و ضرب های تریپ هاپ با بلک متال خام، احساسات و... شهرت زیادی به دست آورد.
مدتی پس از آن، پس از نقل مکان به نروژ، نترا با دومین آلبوم کامل با عنوان "Sørbyen" که در سپتامبر 2012 منتشر شد، بازگشت. در حالی که «Mélancolie Urbaine» کندتر، مینیمالتر و شاید تلختر بود، Sørbyen یک آلبوم واقعا منحصربهفرد است که نامشخصترین ژانرها را به هم پیوند میدهد و میتوان آن را ترکیبی عجیب اما مناسب از Burzum و Hooverphonic توصیف کرد.
__
@myfavouritessss
بخش سوم بندگرافی:
Netra
در هر صورت، این نسخه در نهایت بر اساس پایههای اولین آلبوم ساخته شد، اما در آزمایشهای خود گستردهتر بود و توانست به طور موثر عناصر جدیدی را به صدای نترا وارد کند. Sørbyen آنقدر سطح را پوشش می دهد که شاید "Mélancolie Urbaine" را بتوان به عنوان یک کل منسجم تری دید، اما تک تک ویژگی های برجسته صدای نترا را می توان در Sørbyen یافت.
سال بعد، نترا با گروه دو نفره هیپ هاپ کالیفرنیایی "We'rewolves" همکاری کرد تا یک EP دیجیتال
"Dreading Consciousness"
را منتشر کند. ته رنگ های تیره و ضرب های شوم به عنوان فضایی عالی برای پیام نیهیلیسم، افسردگی و خود.آزاری که توسط خوانندههای Werewolves two منتقل میشود، عمل میکند. ابزار دقیق بلک متال در این EP به حداقل رسیده است، اما در
"Enter the Void"
عالی ظاهر می شود. هر چقدر هم که همکاری غیرمتعارف و عجیب به نظر برسد، وضعیت اسفبار زندگی شهری، کسالت و افسردگی همچنان ادامه دارد.
__
@myfavouritessss
Netra
در هر صورت، این نسخه در نهایت بر اساس پایههای اولین آلبوم ساخته شد، اما در آزمایشهای خود گستردهتر بود و توانست به طور موثر عناصر جدیدی را به صدای نترا وارد کند. Sørbyen آنقدر سطح را پوشش می دهد که شاید "Mélancolie Urbaine" را بتوان به عنوان یک کل منسجم تری دید، اما تک تک ویژگی های برجسته صدای نترا را می توان در Sørbyen یافت.
سال بعد، نترا با گروه دو نفره هیپ هاپ کالیفرنیایی "We'rewolves" همکاری کرد تا یک EP دیجیتال
"Dreading Consciousness"
را منتشر کند. ته رنگ های تیره و ضرب های شوم به عنوان فضایی عالی برای پیام نیهیلیسم، افسردگی و خود.آزاری که توسط خوانندههای Werewolves two منتقل میشود، عمل میکند. ابزار دقیق بلک متال در این EP به حداقل رسیده است، اما در
"Enter the Void"
عالی ظاهر می شود. هر چقدر هم که همکاری غیرمتعارف و عجیب به نظر برسد، وضعیت اسفبار زندگی شهری، کسالت و افسردگی همچنان ادامه دارد.
__
@myfavouritessss
بخش آخر بندگرافی:
Netra
پس از دو آلبوم کامل و یک EP در چهار سال، بند مدتی سکوت برقرار کرد. در واقع، بسیاری از مطالبی که در نهایت قسمت کامل بعدی را تشکیل میدهند، اندکی پس از انتشار EP
"Dreading Consciousness"
نوشته شدهاند. در میان چیزهای دیگر، نقل مکان به آلمان و در نهایت به نیوزیلند منجر به تاخیر در تکمیل آلبوم برای مدتی می شود. سرانجام، در پاییز 2016، مواد تکمیل شد و برای مسترینگ در Skansen Lydstudio (Manes، Atrox، Keep of Kallesin) فرستاده شد. اندکی پس از آن، میکس های نهایی تکمیل می شود و اکران "Ingrats" در 9 مارس 2017 انجام می شود.
__
@myfavouritessss
Netra
پس از دو آلبوم کامل و یک EP در چهار سال، بند مدتی سکوت برقرار کرد. در واقع، بسیاری از مطالبی که در نهایت قسمت کامل بعدی را تشکیل میدهند، اندکی پس از انتشار EP
"Dreading Consciousness"
نوشته شدهاند. در میان چیزهای دیگر، نقل مکان به آلمان و در نهایت به نیوزیلند منجر به تاخیر در تکمیل آلبوم برای مدتی می شود. سرانجام، در پاییز 2016، مواد تکمیل شد و برای مسترینگ در Skansen Lydstudio (Manes، Atrox، Keep of Kallesin) فرستاده شد. اندکی پس از آن، میکس های نهایی تکمیل می شود و اکران "Ingrats" در 9 مارس 2017 انجام می شود.
__
@myfavouritessss