محمد صدیق دهواری
378 subscribers
270 photos
11 videos
23 files
116 links
مدیر انتشارات کتاب بلوچ
کارشناس میراث فرهنگی صنایع دستی
محقق وپژوهشگر تاریخ اسلام وبلوچستان
Download Telegram
« نبرد سنت‌گرایی و بنیادگرایی در بلوچستان
تأملی در زیست دینی قوم بلوچ»
به قلم: محمد صدیق دهواری منتشر شده در مجله آگاهی نو شماره سوم بهار 1400
«بخش سوم»
اندیشه بریلویی
🔸در کناردیوبند، تفکر و اندیشه‌ای در شبه‌قاره هند بنام بریلوی وجود دارد که در برخی از آراء و عقاید همچون صوفیان و عارفان قدیم بلوچستان می‌اندیشند و با دیوبندیان در باورها و نه در فقه در تضاد هستند چراکه هردو حنفی می‌باشند.
🔹بریلوی ها دارای مدارس دینی در شبه‌قاره هند و پاکستان بوده و شماری از روحانیون و مولوی‌های اهل سنت بلوچستان از این مدارس فارغ‌التحصیل شده‌اند... نکته جالب توجه آنکه مولوی محمد ذاکر حسینی با داشتن آراء و عقاید بریلوی ها، کتابی از ابوالاعلی مودودی به نام نهضت اسلامی وجنبش دانشجویان را به فارسی ترجمه کرده و دایره نشر معارف اسلامی آن را در سال 1360 منتشر ساخت.
🟢بریلویان به‌طور پراکنده در همه شهرستان‌های بلوچستان حضور دارند و دارای مکتب، مسجد و مراکز ذکر و دعا و نیایش می‌باشند. هریک از دیوبندیان و بریلویان یکدیگر را گمراه و تا تکفیر هم پیش رفته‌اند.
جماعت تبلیغ
☑️گروه بعدی که در بلوچستان ورود پیدا کرد و به فعالیت دینی پرداخت، جماعت تبلیغ بود که در هند شکل گرفت. جماعت تبلیغ در طول فعالیت مستمر خود با راه‌اندازی مراکزی در شهرستان‌های بلوچستان پایگاه مردمی نیرومند و استواری برای خود کسب کرده است.
🔹حضور جماعت تبلیغ را می‌توان در بلوچستان پیش از انقلاب اسلامی سال 1357 برشمرد که نخستین گروه جماعت تبلیغ از مرکز روایند در سراوان و زاهدان حضور پیدا کردند.
جماعت تبلیغ و دیوبند را می‌توان اندیشه‌ای واحدی برشمرد که هرکدام به روشی به تبلیغ دین میپردازندوبا نو اندیشه دینی بویژه اندیشه ابوالاعلی مودودی و(جماعت اخوان المسلمین و سلفی ها) سخت مخالفت می‌ورزند.
🔵این در حالی است که شخص امام ابولاعلی مودودی از روش تبلیغ مولانا الیاس کاندهلوی مؤسس جماعت تبلیغ حمایت و درباره این جماعت کتابی بنام نهضتی آرام تدوین که توسط مولوی عبدالقادر دهقان از علمای دیوبندی بلوچستان به زبان فارسی برگردانده شده است.
ادامه دارد
تاریخ شفاهی بلوچستان (بیداری اسلامی معاصر)*
مطالعه موردی (جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان از طلوع تا غروب)
✒️به قلم: محمد صدیق دهواری
بخش اول
🔹جنبش اخوان المسلمین به‌عنوان بزرگ‌ترین جنبش اسلامی به فعالیت‌های اسلامی خویش همچنان مشغول هست. ترور بنیان‌گذار دعوت و جنبش «حسن البنا» و تحمل انواع شکنجه، تبعید و اعدام فرزندان جماعت اخوان که در این دعوت رشد و نمو یافته‌اند، در نزدیک به یک سده فعالیت، دعوت اخوان المسلمین را در گوشه و کنار جهان، آبدیده‌تر و تنومندتر نموده و این امر منشأ تحولات انکارناپذیری در جهان اسلام در عرصه‌های مختلف گردیده است.
🔸بیش از هشتاد سال فعالیت در گوشه و کنار دنیا و رهنمود و پرورش اسلامی هزاران نفر، برآمده از اخلاص و یکرنگی اعضای صادق این جماعت نسبت به آرمان‌های خویش است که ترک دیار کرده و جنبش اخوان المسلمین را در کشورهای مختلف پایه‌ریزی کرده‌اند.
♦️بر همین اساس این دعوت از آغازین روزها؛ از مرزهای جغرافیائی مصر فراتر رفت و رفته‌رفته در کردستان ایران از سال (1357) با تحول فکری ناصر سبحانی از تصوف به توحید وپژوهشگری قرآنی پایه‌ریزی گردید وبعد از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اعضای اخوان المسلمین عراق به کردستان ایران ورود پیدا کردند و سپس از سال (1364) در بلوچستان ایران نیز دعوتگران اخوان حضور پیدا کردند و با کسانی که از پیش با اندیشه و فکر اخوانی آشنایی داشتند، ارتباط برقرار کرده و جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان فعالیت خود را آغازکرد و در مدت کوتاه فعالیت، منشأ تحولات فرهنگی گسترده‌ای در جنوب شرق ایران شدند، ولی دیری نپائید که با تغییر و تحولاتی دعوت اخوان المسلمین در بلوچستان متوقف شد.
🟢هدف از بیان تاریخ بیداری اسلامی در بلوچستان درک و شناخت درست از رخدادهایی است که انسان‌های هدفمند برای تحقق آرمان‌های خویش از جان و مال گذشتند و ترک دیار کردند تا بنیاد دعوتی ایمانی را در بلوچستان پایه‌ریزی نمایند و مردانه ایستادگی و پایداری کردند.
🟡بی‌گمان تاریخ جنبش اسلامی در بلوچستان روشنگر تلاش و کوشش روندگان راه صحیح اسلامی است. این در حالی است در بلوچستان نیز دانشمندان و افراد برجسته و بویژه دانش آموختگان دیوبند برای خرافه زدایی و ترویج آموزه‌های اسلامی کوشش کردند. ولی با این حال جامعه بلوچستان نیازمند آن بود که جنبش و تنظیم و تشکیلاتی سازمان‌یافته در آن ورود پیدا کند و درک صحیح از اسلام را در جامعه بلوچستان تحقق بخشد که این امر در قرن معاصر مرهون جنبش اخوان المسلمین بود و به‌خوبی این امر صورت گرفت.
اعضای اولیه جماعت درک صحیحی از تنظیم و تشکیلات و کار و فعالیت اسلامی و حتی حزبی و تشکیلاتی داشتند، ازاین‌رو همه هستی خود را در این راه وقف کردند و به دنبال حقوق و مزایا و چارت اداری و سازمانی نبودند و اصولاً نیز چنین چارت اداری و مرامنامه و اساسنامه‌ای وجود نداشت و فعالیت‌ها در اسره‌های تربیتی (حلقه‌های تربیتی –کلاس‌های تربیتی) و فرهنگی و دروس متمرکزشده بود.
🟪افراد جماعت و کادر رهبری مشکل را تشخیص داده، راهکار را یافته، اقدام می‌کردند، ولی خود را ملزم به دریافت نتیجه نمی‌دانستند، بلکه کوشش خود را وظیفه‌ای دانسته، گرچه ثمره و تلاش و کوشش آنان در نسل‌های آتی تجلی یابد.
📚نوشته حاضر یک پژوهش فشرده است که برای نخستین بار به تاریخ جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان پرداخته و در آن تاریخ، مسیر؛ اهداف، چگونگی شکل‌گیری جماعت اخوان المسلمین در بلوچستان، ورود تفکر و اندیشه اخوانی، ورود نخستین اخوانیان؛ آغاز فعالیت‌ها، مراکز فعالیت، ادغام گروه مدعی نمایندگی اخوان با شاخه اصلی دعوت اخوان، فعالیت‌های پس از ادغام، شخصیت‌ها، علل رشد اولیه، توقف فعالیت‌های جماعت اخوان المسلمین، خاطرات دعوتگران نخستین، همچنین شرایط اجتماعی، مذهبی، بلوچستان در سال‌های پیدایش و حضور و فعالیت جماعت اخوان بیان می‌شود.
🔻از آنجائی که تاکنون پژوهشی مستقل از تاریخ جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان صورت نگرفته بود دشواری کار را دوچندان می‌نمود، از این‌رو با گفتگوهای بسیار با نخستین دعوتگران و برخی دیده‌ها و شنیده‌ها بر پایه پژوهش‌های کتابخانه‌ای ومیدانی این مشکل تا اندازه‌ای مرتفع گردید، تا بدین‌وسیله گوشه‌ای از تاریخ دعوت اسلامی در این منطقه برای پژوهشگران نمایان شده و دانشجویان و علاقه‌مندان در این راستا، زمینه پژوهش بیشتری داشته باشند. این کار در حد یک آغاز برای کارهای پس‌ازآن می‌تواند باشد.
🔹این پژوهش، علمی و دانشگاهی نیست و از ذکر منابع و تاریخ گفتگوها و رخدادها و ارجاعات نیز در موارد فراوانی پرهیز شده است، چراکه این مطالب در طول زمان و در مناسبت‌های مختلف گردآوری‌شده و سپس نگارش شده‌اند.
🔻در این نوشته که پژوهشی فشرده است به همه نیروهایی که در ترویج اندیشه و جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان نقش داشته‌اند، پرداخته نشده است و دارای کاستی‌های فراوانی هست و برخی از افراد نیز به دلایل مختلف خواستار آن شده‌اند، نامی از آنان برده نشود. البته همه موارد یادشده بر پایه منابع بوده که در آرشیو موجود است و در صورت هرگونه ابهام و انکار از سوی دیگران می‌توان این منابع را ارائه تا بتوان تصویری درخشان ارائه داد.
◼️تاریخ گذشته را بایستی به خوبی تبیین نماییم تا بتوانیم تاریخ جدید را به نگارش درآوریم.
آنچه در این مجموعه مطالعه می‌کنید تنها بخش کوچکی از کوشش‌ها و تلاش‌های دعوتگران مخلص جماعت اخوان المسلمین در طول تاریخ تشکیل این جماعت در کشورهای مختلف به‌ویژه ایران است؛ این نگارش برای تکمیل مفتوح است تا در فرصت مناسب به آن پرداخته‌شده و مطالب افزوده و ویرایش می‌گردد.
🔸در این مجموعه از افراد و خاطرات و شخصیت و فعالیت و کوشش کسانی یادشده است که امروزه از بلوچستان خارج‌شده و عزیزانی نیز از جهان فانی به جایگاه ابدی و جاودانی خویش رهسپار شده‌اند. از خداوند منان برای آنان علو درجات خواستارم.
🔵بدیهی است این مجموعه در نوع خود یک سند تاریخی است که هر فردی بر پایه دیدگاه و نظر خویش آن را مطالعه و برداشت خود را خواهد داشت.
ذکر این نکته ضروری است اینک بر فعالان جماعت و افراد ذکرشده در این نوشتار غبار گذر زمان‌بر چهره یکایک این بزرگواران نشسته و سپیدی بر محاسن و موهای آنان غلبه کرده است.
نگارنده به علت نزدیکی به افراد جماعت و حضور در جامعه، از اشراف کاملی بر تاریخ جماعت اخوان المسلمین در بلوچستان برخوردار بوده و کوشش نموده،‌ بنا به دیده‌ها و پژوهش‌ها، این مجموعه را نیز نگارش نماید، با این‌حال نیک می‌دانم که هر کاری از مخلوق باشد، عاری از لغزش و کاستی نیست و تنها خداوند است که پاک و منزه هست. از خداوند منان آمرزش و بخشش بر لغزش‌ها همچنین پیشاپیش از پیش‌داوری‌ها و تحلیل‌هایم که به‌اشتباه رفته‌اند نیز از پیشگاه بزرگواران پوزش و درخواست بخشش می‌نمایم.
🔹🔹و از همه بزرگوارانی که شاهد رخدادها بوده‌اند و امری از نگارنده پنهان مانده یا با توجه به‌مرور زمان دچار فراموشی شده به‌ویژه آن‌که این یادداشت‌ها پس از گذشت سی سال از زمان رخداد تدوین می‌شود، درخواست می‌گردد، نکته‌ها را به من اعلام نمایند، و سپاس‌گذار همه بزرگوارانی خواهم بود که این مطالب را بررسی و نکته‌هایی که در آن سوءبرداشت استنباط می‌شود یا در جایی به‌اشتباه رفته‌ام را یادآوری نمایند تا نسبت به ویرایش اقدام شود.
🟡گرچه در این نوشتار اطلاعات تازه و ارزشمندی وجود دارد، ولی با این‌حال در مواردی بر مسائل درونی اخوان و اختلافات آنان نیز پرداخته‌شده است که برای مرتبطین این جماعت بیشتر جالب توجه هست. تا دیگر بزرگوران از این رو از آنان عذرخواهی می‌کنم.
✒️ از آنجائی که نگارش بخشی از تاریخ نسل امروز در جغرافیایی خاص همانند بلوچستان می‌تواند یکی از بهترین خدمات فرهنگی برای نسل آینده باشد،
در واقع این پژوهش ضمن بیان تاریخ جماعت اخوان المسلمین در بلوچستان در راستای فرموده سیدنا عمر بن خطاب رضی‌الله‌عنه که چه زیبا فرمودند: «لا خیر فیکم ان لم تقولوها ولا خیر فینا ان لم نقبلها» نیز تدوین شده است.
🔵شناخت وقایع و حقائق و رویدادهای جماعت اسلامی همانسانی که رخ‌داده است امری ضروری بوده تا همگان به‌ویژه رهروان دعوت اسلامی از میزان کوشش و تلاش مخلصان جماعت در به ثمر رساندن اهداف آگاهی یابند و سره را از ناسره تشخیص دهند.
🔶در این مجموعه خواهیم دید که اخوان المسلمین جنبشی جهانی بوده و به جهانی بودن فکر می‌کرده که چگونه افرادی فارغ از تقسیمات سیاسی کشورها در بلوچستان حضور پیدا می‌کنند و جنبشی را با تکیه‌بر نیروهای بلوچ راه‌اندازی می‌کنند و بدون آنکه منتظر نتیجه باشند، بلوچستان را ترک می‌کنند و مدیریت را به نیروهای بومی و محلی می‌سپارند.
ادامه دارد
تاریخ شفاهی بلوچستان (بیداری اسلامی معاصر)*
مطالعه موردی (جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان از طلوع تا غروب)
✒️به قلم: محمد صدیق دهواری
بخش دوم
🔹اسلام از همان سده آغازین وارد بلوچستان شد و همه نقاط این سرزمین پهناور زیر چتر اسلام، این آئین الهی قرار گرفت، به‌طوری‌که بخشی از هویت قوم بلوچ گردید.
🔸در سده‌های پیشین بلوچ‌ها باوجود مسلمان بودن از برخی اصول اسلامی به دور بوده‌اند. ولی در حال حاضر صدها روحانی، در قالب نمادهای اسلامی اعم از نیروی انسانی، مسجد و مراکز فرهنگی و دینی کوشش وسیع و گسترده‌ای برای اسلامی نمودن جامعه مبذول داشتند و اسلام را به دورترین روستاها رساندند و مردم را با اصول و روش شریعت اسلامی آشنا ساختند.
♦️بنای مساجد کهن همچون مسجد دزک در سراوان، مقابر و زیارتگاه‌های عارفان در مناطق مختلف بلوچستان_ گرچه از سرنوشت وزندگانی آنان اطلاعات دقیقی در دست نباشد_ اسناد خطی اعم ار نکاح نامه، شجره‌نامه، معاملات، کتاب‌های دست‌نویس و از همه با ارزش‌تر قرآن‌های دست‌نویس در کنار رواج شعر در جامعه بلوچستان نشان‌دهنده دیرینگی فرهنگی و مذهبی بلوچستان و با محوریت و گرایش تصوف و عرفان دارد.
📚بلوچ با حفظ آیین‌ها و سنن فرهنگ بومی و اندیشه‌های قومی، اسلام را در جامعه خود حفظ نمود. نحله‌های فکری و تفکرات و اندیشه‌ها باوجود دوری جغرافیایی، به بلوچستان ورود پیدا کرد.
تغییرات اجتماعی در جامعه بلوچستان رو به افزایش است. با وجودی که بلوچستان به نسبت نقش و تاثیری که در تاریخ و فرهنگ ایران داشته، مطالعات اندکی درباره آن صورت گرفته است. در عمده پژوهش‌های صورت گرفته به بافت سنتی؛ قبیله‌ای، وضعیت جغرافیائی منطقه پرداخته‌شده است.
آنچه امروز درباره زندگی و بافت اجتماعی این منطقه نوشته‌شده درباره شیوه زندگی سنتی است؛ ولی کمتر درباره جریان‌های اسلامی ظهور یافته در این سرزمین گفته و نوشته‌شده است.
🔹ظهور بنیادگرائی اسلامی در دهه‌های اخیر نیز توجه پژوهشگران را برای ریشه‌یابی این پدیده نوظهور در بلوچستان جلب نکرده و اگر چنانچه پژوهشی صورت گرفته است در دسترس پژوهشگران و عموم نیست.
جریان‌های فکری، عقیدتی با خوانش های متفاوت از شرق و غرب بلوچستان وارد این ناحیه شده‌اند. اندیشه عرفان و تصوف (ریشه پانصدساله) از افغانستان و هند، دیوبند به‌عنوان تفکر و اندیشه‌ای قدرتمند که کیان استعماری انگلیس را در هند پایان داد پس از گذشت چند دهه در افغانستان حکومتی بنام طالبان در افغانستان تشکیل داد از ریشه و نیروی قوی در بلوچستان برخوردار است و از هند از حدود هشتاد سال پیش در بلوچستان ورود پیدا کرد. در کنار آن دیگر اندیشه‌ها و تفکرات و نحله‌های اسلامی به‌سختی توانستند ظهور و بروز پیدا کنند، اندیشه‌های ابوالاعلی مودودی (پنجاه‌ساله) از هند و اخوان المسلمین از عراق (سی‌ساله)، سلفی (تبلیغی) به‌وسیله فارغ‌التحصیلان دانشگاه مدینه منوره (سی‌ساله) که هرکدام مراکز، مدارس دینی، مکاتب، مساجد با نمازهای جمعه و جماعات، تریبون‌های رسمی و غیررسمی خویش را داشته و به تبلیغ اندیشه‌ها، باورهای فکری خویش برای پذیرش جامعه به‌سوی خود را دارند.
🔸جنبش اخوان المسلیمن مصر هزاران کیلومتر از مرزهای جغرافیائی بلوچستان به لحاظ نژادی؛ قومی؛ مذهبی؛ زبانی فاصله دارد بازهم این جنبش در دهه شصت شمسی در بلوچستان ظهور کرده و به فعالیت پرداخت.
🟢در بررسی حضور رسمی و منسجم و تشکیلاتی اخوان المسلمین مشخص می‌شود، جنگ عراق علیه ایران سبب شد، افراد اخوانی عراقی به ایران آمده و تشکیلات اخوان را در ایران و بلوچستان راه‌اندازی نمایند
اخوان المسلمین در بلوچستان
🟣از میان اندیشه‌های که به بلوچستان در دهه شصت شمسی ورود پیدا کرد و منشأ شرقی نداشت، جنبش اخوان المسلمین بود که هزاران کیلومتر دورتر از جغرافیای بلوچستان تشکیل‌شده بود و رهبران آن هیچ‌گونه سنخیت زبانی، نژادی فرهنگی با جامعه بلوچ نداشتند. گرچه پیشتر اندیشه‌های فکری آن در قالب کتاب‌های ترجمه‌شده میان اهل مطالعه دست‌به‌دست می‌گشت و به‌وسیله علمای دیوبندی نیز برای مطالعه در برابر اندیشه‌های الحادی پیشنهاد می‌شد.
🔺اخوان المسلمین از همان آغازین روزهای فعالیت در زمان حسن البنا مرشد و بینان‌گذار از مرزهای جغرافیای مصر فراتر رفت، ولی پس از چندین دهه هم‌زمان با آغاز جنگ تحمیلی هشت‌ساله عراق علیه ایران با خروج نیروهای اخوان المسلمین عراق و عدم شرکت آنان در جنگ به مناطق کردنشین ایران آمده و فعالیت‌های انفرادی خویش را آغاز کردند. این درحالی بود که پیشتر ا ناصر سبحانی اسره ها وحلقه های تربیتی خود را براساس فکر واندیشه اخوان المسلمین آغاز کرده بود که با ورود عمر عبدالعزیز در سال 1359ه.ش برای جلوگیری از هر گونه تفرقه واختلاف بین مسلمانان بویژه دو گروهی که براساس منهج اخوان فعالیت می کردند، هر دو گروه منسجم وبا هدایت استاد علامه به فعالیت ها تداوم بخشیدند. پس از چند سال از طریق محمد احمد الراشد با مکتب ارشاد و اخوان عالمی مرتبط شدند و تنظیم و تشکیلات اخوان المسلمین در ایران پایه‌ریزی شد که در سال 1364 ه.ش هم‌زمان با تشکیل کلاس‌های تابستانی در حوزه دارالعلوم مکی زاهدان نیز اعضای اخوان المسلمین از آن به‌عنوان فرصتی مناسب برای آشنایی با منطقه بلوچستان و یارگیری و راه‌اندازی جنبش اخوان المسلمین در این کلاس‌ها شرکت کردند.
ادامه دارد
تاریخ شفاهی بلوچستان (بیداری اسلامی معاصر)
مطالعه موردی (جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان از طلوع تا غروب)
✒️به قلم: محمد صدیق دهواری
بخش سوم
🔹تحسین یاسین حسن از دعوتگران عراقی اخوان در این کلاس‌ها به‌خوبی توانست با انور دهواری که پیش‌تر با جنبش اخوان المسلمین آشنایی کاملی داشت و خود در شهرستان سراوان دارای کتاب‌فروشی بود، ارتباط برقرار کرده و سنگ بنای تشکیلات اخوان المسلمین بلوچستان ایران با همفکری و همراهی این دو؛ از اینجا آغاز گردید.
♦️ بعد از آن مهندس جمال از عراق و مرحوم جلال حق‌شناس رحمه‌الله از کردستان ایران در زاهدان حضور پیدا کردند و کار تشکیلاتی جماعت اخوان المسلمین را با همفکری خویش با همکاری انور دهواری ادامه دادند.
🔶گرچه در ایرانشهر نیز با فارغ‌التحصیلی عبدالمنعم اریش از دانشگاه مدینه و بازگشت به کشور فعالیت‌های تحت عنوان اخوان المسلمین آغازشده بود- در حالی که با شاخه اصلی اخوان المسلمین ایران که زیر نظر اخوان عراق فعالیت می کرد ارتباط نداشت-
🔸در سال 1368ه.ش با خروج تحسین یاسین حسن و عبدالمنعم اریش از کشور با هماهنگی انور دهواری و واحد بخش لشکر زهی دو گروه باهم ادغام شدند و به فعالیت‌های خود استمرار بخشیدند.
بااین‌حال تنها جماعتی که مورد تائید اخوان المسلمین بوده، جماعت اسلامی است. در شبه‌قاره هند (در کشورهای پاکستان، هند، بنگلادش) با فعال بودن جماعت اسلامی، اخوان المسلمین کار تشکیلاتی و تنظیمی برای شهروندان این کشورها انجام نمی‌دهد.
🔵در سال 1373 ه.ش. استاد محمد احمدالراشد رابط تشکیلات اخوان المسلمین ایران با مکتب ارشاد اخوان عالمی به واحد بخش لشکر زهی امیر اخوان المسلمین بلوچستان ایران دستور می‌دهد که جماعت اخوان المسلمین را در بلوچستان پاکستان راه‌اندازی نماید به دنبال آن در تابستان همان سال ایشان همراه انور دهواری سفری را به کویته مرکز بلوچستان پاکستان انجام دادند.
ادامه دارد
تاریخ شفاهی بلوچستان (بیداری اسلامی معاصر)
مطالعه موردی (جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان از طلوع تا غروب)
✒️به قلم: محمد صدیق دهواری
بخش چهارم
ورود اخوان المسلمین به ایران
🔹جنبش اخوان در زمان حسن البناء در بیرون از مرزهای جغرافیائی مصر فعالیت‌های خود را آغاز کرد. از آن جمله، در فلسطین، سوریه، عراق و سودان، عربستان سعودی، کشورهای حاشیه خلیج‌فارس فعالیت‌های اخوان گسترش یافت.
البته بعدها با یورش اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان و علی‌رغم وجود جماعت اسلامی که به‌وسیله ابوالاعلی مودودی پایه‌ریزی شده بود با استقرار بسیاری از مؤسسات خود در پیشاور و بسیج اساتید و تدریس در مراکز دانشگاهی پاکستان خدمات ارزنده‌ای به مجاهدین افغانستان ارائه داد.
برخی از طلاب کرد ایرانی که در کردستان عراق تحصیل می‌کردند از اندیشه و تفکر اخوانی متأثر شده بودند، ولی با این‌حال کار تشکیلاتی را در داخل ایران آغاز نکرده بودند به زندگی عادی و علمی خود می پرداختند واخوان المسلمین تمایلی به کار تشکیلاتی در ایران نداشت.
🔸درحالی‌که هم در کردستان؛ هم در بلوچستان شخصیت‌های متأثر از تفکر و اندیشه اخوانی وجود داشت و حتی افرادی از هردو منطقه در محل تحصیل خود در بیرون از ایران با اساتید اخوانی خود بیعت کرده بودند.
ولی چرا اخوان به لحاظ تشکیلاتی در این منطقه ورود پیدا نکرد، پرسشی است که هنوز پاسخی دقیقی برای آن یافت نشده است.
این در حالی است همین پرسش نسبت به جماعت اسلامی که توسط ابولاعلی مودودی در پاکستان تشکیل شد و در کشورهای شبه‌قاره هند، همچون پاکستان، هند و بنگلادش فعالیت دارد پیش می‌آید، باوجود کسانی متأثر از اندیشه مودودی چرا این جماعت در بلوچستان ایران پیش و پس‌از انقلاب اسلامی کار تشکیلاتی و حزبی انجام نداده و نمی‌دهد.
🔸درحالی‌که جماعت اسلامی در بلوچستان پاکستان‌یکی از نیرومندترین احزاب اسلامی شمرده می‌شود و مولوی عبد الحق بلوچ امیر پیشین جماعت اسلامی در بلوچستان به مجلس این کشور در انتخابات از حوزه تربت راه‌یافته بود و هم اکنون نیز رهبری موج جدید اعتراضات مردم بلوچستان را در گوادر مسولان جماعت اسلامی برعهده دارند.
🔹🔹البته در این نوشتار از شرایط ظهور جماعت اخوان المسلمین در مصر، مراحل و روش کار دعوی، تشکیلاتی پرهیز شده و سعی بر آن شده، جماعت اخوان المسلمین در بلوچستان بیشتر مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد.
🔸با وجود حضور اخوان در عراق و اطلاع از حضور اهل سنت در ایران از حضور تشکیلاتی ومنسجم اخوان المسلمین تا سال 1359 ه.ش یعنی گذشت 52 سال از زمان تاسیس اخوان درمناطق اهل سنت ایران خبری نیست.
فعالیت در کردستان
♦️بسیاری از محققان و پژوهشگران با شنیدن نام «اخوان المسلمین ایران» تصور می‌کنند که فعالیت اخوان المسلمین در ایران از زمان نواب صفوی شکل‌گرفته است و دراین‌باره سید هادی خسروشاهی مطالب مفصلی در کتاب‌ها و مقالات خود به رشته تحریر درآورده است که در این نوشتار به آن پرداخته نمی‌شود و علاقه‌مندان می‌توانند جهت مطالعه و تحقیق بیشتر به آثار ایشان مراجعه نمایند.
🔸محسن عبادی در مقاله «نگاهی به جریان اخوان المسلمین در ایران» درباره نحوه ورود اخوان المسلمین به ایران، می‌گوید: «درباره نحوه ورود جریان اخوان به ایران اطلاعات کافی وجود ندارد و حتی بسیاری از خود اعضای رهبری جماعت نیز به‌طور دقیق از کم و کیف ورود این تفکر به ایران اطلاع ندارند! ... این سازمان تا سال 1381 شمسی رسماً با نام اخوان المسلمین فعالیت می‌کرد، ولی از آن تاریخ تاکنون نام جماعت دعوت و اصلاح ایران را برای خود برگزیده است.» ادامه دارد
تاریخ شفاهی بلوچستان (بیداری اسلامی معاصر)
مطالعه موردی (جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان از طلوع تا غروب)
✒️به قلم: محمد صدیق دهواری
بخش پنجم
ولی آنچه درباره زمان آغاز فعالیت اخوان المسلمین در ایران می‌توان گفت، این است: پس از آغاز جنگ عراق علیه ایران و پیش از ورود اعضای اخوان عراقی؛ماموستا ناصر سبحانی فعالیت های دعوی خویش را آغاز کرده بود؛ گرچه نام اخوان المسلمین بر آن ننهاده بود.
🔸این بخش از تاریخ اخوان در گفتگو با یاران و پیشکسوتان جماعت؛ همچون منصور سلیمی و هدایت غفوری و دیگران در حال تدوین است.
امید آن¬که زودتر این بخش از سوی افرادی که این کار را آغاز کرده اند به سرانجام برسد.
🟣گرچه در مباحث مختلف این نوشتار به آن پرداخته‌شده است، در جای‌جای مناطق مختلف کشور برخی در خارج و برخی در داخل با مطالعه کتاب‌های اخوان المسلمین با اصول فکری و اندیشه اخوان آشنایی کامل پیدا کرده و برخی از افراد نیز بر همان اساس فعالیت‌هایی را آغاز کرده بودند.
در نقل قولی از منصور سلیمی آمده است که ایشان فرموده‌اند: «پیش از آمدن برادران عراقی ما پس از خواندن کتاب «ما چه می‌گوییم» اثر شهید سید قطب، هسته اولیه اخوان توسط کاک ناصر سبحانی تشکیل شده وماهم همراهی می کردیم.»
البته با بررسی ابعاد مختلف زندگی ماموستا ناصر سبحانی نیز این روند مشاهده می‌شود که ایشان پس از دگرگونی فکری و اندیشه‌ای از صوفی مبایع با شیخ عثمان نقشبندی از افکار و اندیشه‌های امام ابولاعلی مودودی با مطالعه کتاب مصطلحات اربعه که دران مفاهیم الله؛ رب؛ عبادت؛ دین بیان‌شده در کنار دو کتاب دیگر اصول دعوت دکتر عبدالکریم زیدان و مفردات راغب اصفهانی متأثر و یک شخصیت قرآنی و توحیدی می‌شود که نجات جامعه و افراد را در تمسک به قرآن عنوان می‌کند و از یک صوفی به قرآن‌پژوهشی تمایل پیدا می‌کنند و جامعه را به قرآن و سنت دعوت می‌دهد.
🔹 ناصر سبحانی در دوران خدمت سربازی با مطالعات وسیع و گسترده با فکر و اندیشه اخوان المسلمین آشنا گشته و برهمان اساس و منهج در سال 1357 ه.ش به برگزاری حلقه و اسوه تربیتی به روش دعوت فردی می‌پردازد؛ و ماموستا عبدالرحمن یعقوبی در کنار ایشان حلقه های تربیتی را تشکیل می دهند که در حلقه تربیتی شخصیت‌های بزرگوار حیدر ضیائی، منصور سلیمی، فخرالدینی حضور پیدا می‌کنند که در سال 1359 ه.ش پس از آغاز جنگ عراق علیه ایران دکتر عمر عبدالعزیز وجمعی از اعضای اخوان از کردستان عراق وارد ایران می‌شود که پس از ارائه گزارش فعالیت‌ها و دیدار هایی عمر عبدالعزیز نیز تصریح می‌کند ما نیز در عراق بر اساس اندیشه و فکر اخوان به تربیت افراد می‌پردازیم و از این‌پس اعضای اخوان عراق باهم توافق و فعالیت‌های خود را منسجم و حرکت خود را اخوان المسلمین نام‌گذاری می‌کنند که بعدها در سال 1361 ه.ش نیز استاد صلاح‌الدین محمد بها الدین به ایران ورود پیدا می‌کند.
در واقع در مدت دوسال پیش از ورود استاد عمر عبدالعزیز و گذشت چهار سال تا ورود استاد صلاح الدین محمد بهاء الدین، ناصر سبحانی رهبری فکری جماعت را بر دوش گرفته و پس از آن امور اجرائی به استاد صلاح‌الدین سپرده می‌شود و این‌چنین ارتباط تشکیلات بعدها از طریق استاد محمد احمد الراشد با اخوان عالمی و مکتب ارشاد برقرار می‌شود.
کریکار که هم اکنون در غرب بازداشت است وپس از جدایی از اخوان تشکیلاتی به نام انصار الاسلام در کردستان عراق راه اندازی کرد نیز می گوید پس از ورودم به ایران از عراق وپس از گذشت سه ماه به تهران رفتم در آنجا صلاح الدین محمد بهاءالدین را دیدم ایشان به من گفت ما فردا در منزلی تصمیم داریم جلسه ای برگزار و پیرامون چگونگی کار تشکیلاتی تصمیم گیری کنیم
فردایش به آدرس داده شده رفتم و سه روز متوالی مجموعه ای از اعضای اخوان المسلمین عراق برنامه کارتشکیلاتی در ایران را تدوین کردیم که به طور رسمی در ایران فعالیت نماییم ولی مورد موافقت مقامات رسمی جمهوری اسلامی ایران قرار نگرفت
♦️ اخوان المسلمین به دلایلی از زمان تشکیل و حتی پس از گذشت دو سال از پیروزی انقلاب اسلامی سال 1357 ه.ش از فعالیت خودداری نموده است و فعالیت های ماموستا سبحانی نیز به خارج و مکتب ارشاد گزارش نشده است و این گونه تنظیم و تشکیلات اخوان در ایران بدون ارتباط با خارج توسط ناصر سبحانی صورت گرفته است و با ورود برادران عراقی عضو اخوان فعالیت ها هماهنگ و در قالب تنظیم و تشکیلات منسجم تداوم می یابد .
نخستین کنگره جماعت اخوان المسلمین ایران با حضور 18 نفر از اعضا در سال 1364 ه.ش در سنندج در منزل یکی از اعضا برگزار می‌گردد. و تا آغاز دهه 80 شمسی به همین نام (و تقریباً پنهانی)، فعالیتش در ایران ادامه داشت که پس‌ازآن با نگارش اساسنامه و تغییر رویکردها، از تشکیلات جهانی اخوان المسلمین جدا و سازمان دیگری به نام جماعت دعوت و اصلاح را از درون آن بیرون آوردند! و ازاین‌روی جماعت این ادعا را که آن‌ها بخشی از سازمان جهانی اخوان المسلمین بوده‌اند، به‌شدت انکار می‌کنند و به‌طور ضمنی به این نکته اشاره دارند که آن‌ها تنها متأثر از اصول فکری جنبش اخوان المسلمین هستند.
کشف‌الدین محمدیان از علمای اهل سنت تالش، هسته اولیه جماعت دعوت را متشکل از شخصیت‌هایی همانند: ماموستا ناصر سبحانی، ماموستا عبدالرحمن یعقوبی، ماموستا سید قادر عزیزی، ماموستا برهان امینی (برهان حمه امین صاحب تفسیر آسان به زبان کُردی)، ماموستا صلاح‌الدین محمد بهاءالدین دانسته است.
بااین‌حال این جماعت به‌صورت رسمی و تشکیلاتی با ورود اعضای اخوان المسلمین عراق به مناطق کُردنشین شکل گرفت.
در این ارتباط
♦️در بحبوحه انقلاب اسلامی و اختلافات استاد کاک احمد مفتی زاده با نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران هیاتی از اخوان المسلمین به ایران ورود می‌کنند که این امر در نامه ای که ایشان به دکتر بنی‌صدر رئیس‌جمهور وقت در تاریخ 14/3/1359 ارسال کرده آمده است: «به خاطر اصرار مستمر برادر عزیز دکتر پرتو ماه به‌خصوص که فشار صمیمانه و ناشی از حسن نیت سه برادر مسلمان فرستاده ایشان از اخوان المسلمین مرا در تنگنای اخلاقی انداخته بود، تصمیم گرفتم که یک‌بار دیگر هم نظر خود را درباره کردستان بنویسم»
این‌چنین استنباط می‌شود باوجودی که اخوان المسلمین با شخصیت‌های ایرانی به‌ویژه شخصیت‌های همچون دکتر پرتوماه و احمد مفتی زاده آشنایی داشته و از وجود اهل سنت در ایران نیز خبر داشته است
🔹🔹به‌طوری‌که این سه نفر به خواهش دکتر پرتوماه به کرماشان می‌روند و با استاد مفتی زاده دیدار می‌نمایند و حتی اصرار می‌کنند تا استاد مفتی زاده به‌طور آزمایش‌شده نظراتشان را اعلام نماید و تا این امر محقق نشده به کشورهایشان باز نگردند، با این‌وجود اخوان تا چند سال بعد فعالیت رسمی خود را در ایران آغاز نمی‌کند. حتی این نکته نیز قابل تامل است نه دکتر پرتوماه و نه استاد مفتی زاده و نه دیگران از افراد اخوانی یاد نمی کنند که این هیئت را همراهی نمایند و این خود دلیل و پاسخی بر آنانی است که معتقدند پیش از انقلاب اسلامی 1357ه.ش در ایران فعالیت تشکیلاتی داشته اند.
♦️درحالی‌که در افغانستان احزابی همچون جمعیت اسلامی به رهبری استاد برهان‌الدین ربانی و حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمیتار با تأسی از اخوان بر پایه منهج اخوان به‌صورت منظم فعالیت‌های حزبی خود را آغاز کرده بودند که ادامه دهنده راه شهید پروفسور غلام محمد نیازی، شهید مهندس حبیب الرحمن، شهید مهندس محمد عمر، شهید مولوی محمد عمر از بانیان جنبش اسلامی در این کشور بودند.
احمد منصور خبرنگار برجسته الجزیره در مصاحبه با استاد یوسف ندا از شخصیت‌های برجسته اخوان المسلمین شخصیت‌های دیدارکننده در این هیئت را استادان محمد عبدالرحمن خلیفه مراقب اخوان المسلمین اردن، جابر رزق نویسنده و روزنامه‌نگار و سردبیر مجلات اخوان المسلمین در مصر، سعید حوی و غالب همت از سوریه و عبدالله العقیل از سعودی به همراه خود یوسف ندا عنوان می‌کند.
در این مصاحبه یوسف ندا علت حضور هیئت اخوان المسلمین را دعوت شورای انقلاب از اخوان از طریق و حضور کمال خاویار از ایران در سویس در تاریخ 14 مئی 1979م اعلام می‌کند.
ادامه دارد
با این مقدمه در بخش های بعدی به
ورود اخوان المسلمین به بلوچستان و اوضاع اجتماعی، مذهبی بلوچستان هم‌زمان با آغاز فعالیت‌های اخوان المسلمین می پردازیم
با ماه همراه باشید
تاریخ شفاهی بلوچستان (بیداری اسلامی معاصر)
مطالعه موردی (جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان از طلوع تا غروب)
✒️به قلم: محمد صدیق دهواری
بخش هفتم
کلاس‌های تابستانی در دارالعلوم زاهدان و آغاز فعالیت‌های اخوان المسلمین در بلوچستان
پس از آزادی بازداشت‌شدگان شورای شمس از بلوچستان، علی رغم توقف و رکود فعالیت‌های منسجم اهل سنت به مدت بیش از سه سال، در تابستان 1364 هـ. ش یک دوره آموزشی به‌وسیله مولوی عبدالملک ملازاده و مولوی عبدالغفور لشکرزهی در حوزه علمیه دارالعلوم مکی زاهدان زیر نظر مولوی عبدالعزیز ملازاده باهدف ساماندهی دوباره فعالیت‌ها برگزار و افراد مختلفی از همه مناطق سُنی‌نشین کشور، در آن کلاس‌ها شرکت کردند.
🔻اساتید برجسته‌ای از شخصیت‌های اهل سنت همچون مولوی عبدالعزیز ملازاده، مولوی عبدالملک ملازاده، مولوی عبدالرحمن محبی، مولوی رحیم بخش بلوچ زهی، مولوی نذیر احمد سلامی، مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، مولوی عبدالغفور لشکرزهی، مولوی عبدالرحمن الله‌وردی، کاک امیر عبیدی (از شاگردان کاک احمد مفتی زاده) از داخل و بیرون بلوچستان در این دوره آموزشی، کلاس‌هایی در حوزه تاریخ اسلام، سیره، فقه، حدیث، صرف و نحو، جلسات پرسش و پاسخ، برگزار کردند.
در کنار آن نیز دکتر حیرت سجادی از سنندج و حاج محمدحسین رئیسی مباحث مختلف سیاسی اجتماعی ارائه می‌دادند و مولوی نظرمحمد دیدگاه و محمد امینی امینی فرد نیز در حاشیه برنامه‌های آموزشی به سخنرانی پرداختند.
🟣همچنین آقایان بخشایش از بندر خمیر، ابراهیم جهاندیده از سوران؛ عیدمحمد نارویی از زاهدان، محمد آرایا نژاد از بیرجند، ابراهیم احراری از زاهدان با جمعی از جوانان شرکت کننده از مناطق مختلف در فضای حوزه تا پاسی از شب به مباحث مختلف می‌پرداختند.
🔷این دوره آموزشی فرصت مناسبی برای یارگیری وآشنائی فعالان مذهبی اجتماعی اهل سنت ایران بود که هرگز بعد از آن نه در حوزه دارالعلوم مکی زاهدان و نه در جای دیگری تکرار نشد؛ و بزرگ‌ترین تجمع نخبگان؛ دانشجویان و اساتید اهل سنت پس از شورای شمس بود.
🔷در دوره آموزشی تابستانی دارالعلوم مکی زاهدان به‌خوبی تضارب آراء و اندیشه‌ها بین نحله‌های فکری مختلف اهل سنت نمود داشت و هیچ‌گونه برتری‌جویی دیده نمی‌شد بلکه فضای صمیمی گفتمان درون دینی شکل‌گرفته و مولوی عبدالعزیز ملازاده (دیوبندی) ضمن در اختیار گذاشتن امکانات حوزه در کنار مولوی نذیراحمد سلامی و مولوی عبدالغفور لشکرزهی (مودودی) نشسته و تریبون را در اختیار آنان گذاشته و آنان نیز در کنار مولوی عبدالملک ملازاده (فارغ‌التحصیل دانشگاه مدینه) در کنار اساتید و به‌ویژه شخصیت برجسته دیوبندی مولوی محمد یوسف حسین پور به بیان دیدگاه‌های خود می‌پرداختند
تنها غایب این دوره مولوی عبدالرحمن ملازهی کارشناس برجسته صحابه شناسی بود که به دلایلی نامعلوم حضور نیافت و تا پایان دوره کرسی صحابه شناسی خالی ماند.
شرکت سه نفر از اخوان المسلمین در این دوره و یارگیری از بلوچستان
🟡برگزاری این دوره آموزشی، هم‌زمان با تصمیم اخوان برای آغاز فعالیت در بلوچستان بود و آن را فرصتی مغتنم شمرده و اقدام به شرکت در این دوره‌ها باهدف جذب افراد و بسط و گسترش فعالیت‌های خود نمودند که در این راستا سه نفر از اعضای جماعت اخوان نیز اعزام شدند
استاد تحسین یاسین (از کردستان عراق) ماموستا احمد شریفی (از کردستان ایران) و استاد بلال (دکتر نظام) از عراق از جمله این افراد بودند.
افراد شرکت کننده از سراوان
🟣هم‌زمان نیز افرادی از شهرستان سراوان و در رأس آنان انور دهواری (که پیش‌تر در نهضت مسلمانان سراوان فعال بود و مسئولیت نشریه صوت الاسلام را برعهده داشت و پس‌از جریانات شورای شمس دو سالی در پاکستان به سر برده و دوباره به کشور بازگشته بود) شرکت کردند.
🔷از جمله افراد شرکت کننده از سراوان می‌توان به دادالله داداللهی، غلام رسول دهواری، ابوالقاسم دهواری، عنایت‌الله مجاهد و غلام الله مجاهد و (دکتر) عزیز الله اشاره کرد که از سراوان برای شرکت در این کلاس‌ها حضور یافتند.
در این دوره آموزشی استاد تحسین یاسین سخت تحت تأثیر انور دهواری قرار می‌گیرد و همین سبب آشنایی بیش‌تر آنان گشته و ارتباطی برادرانه میان آنان برقرار می‌گردد.
🔷پس از پایان کلاس‌ها استاد تحسین به سراوان آمده و با انور دهواری دیدار می‌کند و مهمان وی می‌شود، ولی درباره کار تشکیلاتی و عضویت در اخوان چیزی به میان نمی‌آورد. تا اینکه شخصی به نام محمد امین (از اخوان عراق) و یک نفر دیگر به نام ماموستا عبدالرحیم قیطولی نزد برادر انور آمده و گفتگوهایی به عمل می‌آورند و عضویتشان در اخوان را اعلام می‌دارند و می‌گویند: «ما اهل عراق و به فعالیت‌هایی درباره اخوان مشغول هستیم»
🟣همان‌جا از انور دهواری نیز خواسته می‌شود همکاری نماید و با استادتحسین فعالیت اخوان را آغاز کنند و این‌چنین فعالیت‌های اخوان، آغاز و انور دهواری نخستین کسی می‌شود که از بلوچستان با تشکیلات اخوان ایران ـ که زیر نظر اخوان عراق ـ فعالیت می‌کرد، همکاری می‌کند و استاد تحسین و انور دهواری پیمان اخوت و برادری باهم بسته و کار تشکیلاتی منسجم اخوان المسلمین در سراوان و بلوچستان را آغاز می‌نمایند
این‌چنین دعوت اخوان در بلوچستان با مرکزیت سراوان آغاز می‌گردد. و پس‌ازآن دو نفر یکی از ایران و دیگری از عراق در زاهدان مستقر می‌شوند.
در بخش بعدی به صورت کوتاه و فشرده به معرفی این سه شخصیت اخوانی: استاد تحسین یاسین حسن؛ ماموستا احمد شریفی و بلال(دکتر نظام ) که به بلوچستان آمدند، می‌پردازیم.
ادامه دارد با ما همراه باشید
تاریخ شفاهی بلوچستان (بیداری اسلامی معاصر)
مطالعه موردی (جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان از طلوع تا غروب)
✒️به قلم: محمد صدیق دهواری
بخش هشتم
استاد تحسین یاسین حسن
🔹استاد تحسین یاسین هست که پس از ورود به ایران و فعالیت‌های مستمر در مناطق گوناگون کشور، سرانجام به بلوچستان اعزام می‌شود و با اخلاص و بردباری سختی و رنج تا پای جان، اخوان المسلمین بلوچستان را راه‌اندازی می‌کند.
🔸استاد تحسین یاسین در خانواده‌ای کشاورز دریکی از روستاهای نزدیک اربیل به دنیا آمده بود که به امور دینی اهمیت و توجه ویژه‌ای می‌دادند.
🔺در هنگام آغاز جنگ عراق علیه ایران استاد تحسین یاسین در استان بصره در حال گذراندن دوره خدمت سربازی خود بود. در دوران سربازی آموزش‌های نظامی به‌کارگیری اسلحه سبک و سنگین و زره‌پوش را فرا گرفته. و پس‌ازآن، چندی در پادگان دیگری به مدت چهار ماه دیگر آموزش‌های انفرادی را نیز فرامی‌گیرد. پس‌ازآن، آماده‌باش کامل به همه پادگان‌های ارتش عراق داده می‌شود. و گردانی که استاد تحسین خدمت خود را در آن می‌گذراند، نیز به‌سوی مرزهای ایران حرکت کرده و پس از گذر از رود اروند در برابر شلمچه، مستقر گردید؛ و دو روز پس‌از آن، جنگ علیه ایران آغاز می‌شود.
🔵در این شرایط استاد تحسین یاسین همچون بسیاری دیگر از جوانان عراقی که عضو جماعت اخوان المسلمین بودند، در شرایط سختی قرار گرفت. آیا در جنگ شرکت نماید و تا پایان دوره خدمت سربازی بماند و یا به ایران پناهنده شود و یا در منزل و یا جایی دیگر پنهان شود.
بیشتر جوانان‌منتظر بودند تا علما در این‌باره اعلام نظر نمایند که آیا در جنگ شرکت نمایند یا نه؟ دراین‌باره گفتگوهایی مطرح شد و کسی نیز قول و سخن راجح را اعلام نکرد.
🔶علما نیز در موضع سخت و نگران‌کننده‌ای قرار گرفتند و نتوانستند دراین‌باره موضع‌گیری یگانه‌ای داشته باشند. تصمیم گرفته شد که هر یک از افراد خود اجتهاد و تصمیم‌گیری نمایند. ازاین‌روی شمار فراوانی از جوانان در شرایط بسیار سختی به بیرون عراق رفتند و برخی نیز در خانه‌های خود پنهان شدند.
استاد تحسین یاسین نیز در این شرایط سخت که در حال گذراندن خدمت سربازی در مرز بود تصمیم می‌گیرد بگریزد و به‌سوی ایران هجرت نماید تا با توجه به وجود احزاب و گروه‌های گوناگون، بتواند درون ایران پناهندگی لازم را کسب و به ادامه فعالیت بپردازد.
🟣استاد حرکت خود به‌سوی ایران را چنین روایت می‌کند: «در شبی که می‌خواستم به‌سوی ایران حرکت کنم، ساعت یک‌نیمه‌شب درحالی‌که نگهبان بودم و بقیه نظامیان در خواب بودند، پست نگهبانی خود را رها کرده و به‌سوی مرز ایران در منطقه اهواز حرکت کردم و با پای پیاده تا نزدیکی وقت فجر ادامه مسیر دادم.
نماز صبح را با تیمم، بجا آوردم و سپس در گذرگاهی که از پیش‌شناسایی کرده بودم و احتمال حضور سربازان ایرانی را می‌دادم، ادامه مسیر دادم و از این مسیر فاصله نمی‌گرفتم تا اینکه روشنایی صبح پدید آمد و خط مقدم نیروهای ایرانی را مشاهده کردم. با صدای بلند نیروهای ایرانی را صدا زدم که می‌خواهم خودم را تسلیم نمایم. تا این¬که یکی از آنان به زبان عربی مرا صدا زد: «تعال... تعال» (بیا... بیا).»
این نظامی از عرب‌های خوب اهواز بود که به استاد تحسین یاسین امان و آرامش داده و پس از صرف صبحانه او را به پشت جبهه منتقل می‌نماید.
🟡در همین زمان نیز با نظامی دیگر که از کردهای مهاباد بوده برخورد کرده و به استاد تحسین می‌گوید: «پس از تشریفات نظامی، تو را به اردوگاه پناهندگان در تهران‌منتقل می‌نمایند.»
در گزارش روزانه پایگاه شهید حسن باقری از فرمانده هان جنگ تاریخ ورود پناهنده عراقی تحسین یاسین حسن 15 تیرماه 1360 ه.ش. ذکرشده است.
🔺در همان روز استاد تحسین به مرکز تحقیقاتی در اهواز تحت مدیریت شخصی به نام علی فشاری ـ از اعراب خوزستان ـ منتقل می‌شود.
پس از بازجوئی و تحقیقات اولیه، استاد تحسین به او می‌گوید:« او پایبند به اندیشه اخوانی هست و نه‌تنها او بلکه همه برادران و جوانان اخوانی، گرایشی به شرکت در این جنگ را ندارند.»
🔹پس‌از این سخنان، رفتار آنان با استاد تحسین تغییر و بهتر شده و به سخن و گفتارش توجهی ویژه می‌نمایند.
سپس برایشان تبیین می‌کند، او یک سرباز در هنگام خدمت بوده و اطلاعاتی که دارد به‌اندازه‌ای است که به یک سرباز مربوط می‌شود و همه همّ و کوشش او بر این بوده است که از آتش این جنگ، خود را برهاند.
در بخش بعدی ورود استاد تحسین به ایران، روایت ایشان از فعالیت اخوان عراق در ایران و چگونگی رسیدن به بلوچستان
ادامه دارد با ما همراه باشید
تاریخ شفاهی بلوچستان (بیداری اسلامی معاصر)
مطالعه موردی (جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان از طلوع تا غروب)
✒️به قلم: محمد صدیق دهواری
بخش نهم
استاد تحسین یاسین حسن
در ایران
🔸این امر سبب می‌شود استاد تحسین و مجموعه دیگری از پناهندگان عراقی که همگی نظامیان عراقی بودند در این مکان چند روزی نگهداری شوند تا این که پزشکی به نام ابو ابراهیم ـ که شخصی نیکو سرشت و از اهالی بصره بود ـ به نزد استاد تحسین آمده و می‌گوید: « او شماری از نیروهای نظامی شیعه که در این مکان نگه‌داری می‌شدند را ضمانت نموده و به مکان دیگری منتقل می‌سازد» و از استاد تحسین نیز می‌خواهد که در صورت تمایل، ضمانت او را نیز بپذیرد.
🔵استاد تحسین پاسخ می‌دهد: « اول اینکه او به فکر و اندیشه اخوانی وابستگی داشته و ملزم به آن است و دوم آنکه پس از بیرون آمدن از این مکان آزاد باشد به هر جا که تمایل داشت برود و ضمانت وی مشکلات بعدی را به وجود نیاورد.»
🟡ابو ابراهیم به او پاسخ می‌دهد: «شما اختیار کامل داری که به هر جا دوست داشته باشی بروی.»
این اتفاقات در آغاز ماه مبارک رمضان‌همان سال رخ می‌دهد. پس‌از آن استاد تحسین و گروهی دیگر، از این مکان به منزل دیگری در شهر اهواز که متعلق به این پزشک نیکوکار بود، منتقل و تا بیستم ماه مبارک رمضان در همین مکان بسر می‌برند تا اینکه پس‌ازآن، این پزشک به نزدشان آمده و درخواست می‌نماید جهت تغییر روحیه و آب‌وهوا به مشهد بروند و شخصی به نام طارق آنان را در مسیر اهواز به مشهد، با قطار همراهی می‌کند.
🔻پس از چند روزگشت و گذار در مشهد، به تهران می‌روند و در منزلی بزرگ در منطقه ویلا بالاتر از خیابان طالقانی، اسکان پیدا می‌کنند که در این منزل بعضی از خانواده‌ها و جوانان عراقی سکونت داشتند.
پس‌از چندی استراحت، جوانان همراه استاد تحسین را به ایلام منتقل می‌نمایند تا در اردوگاه‌های تابع حزب دعوت آموزش‌های لازم به آنان ارائه شود.
🔸استاد تحسین که توافق کرده بود در رفت‌وآمدهای خود آزاد و مختار باشد به ایلام نمی‌رود و می‌خواهد در تهران و در آن‌منزل، سکونت اختیار کند. این رویدادها در ماه هفتم سال 1981 میلادی رخ می‌دهد.
استاد تحسین ضمن پیگیری اوضاع جنگ، به دیگر شهرهای نزدیک تهران که آوارگان عراقی در آن‌ها حضور داشتند همچون قم و کرج رفت‌وآمد می‌کند. در اردوگاه کرج با برخی از برادران اخوانی عراقی که از جنگ گریخته‌اند، آشنا می‌شود. این افراد را وزارت کشور ایران از قومیت‌های گوناگون عراقی هم چون عرب و کُرد و ترکمان در این اردوگاه گرد هم آورده بود و این مکانِ ویژه جوانان عراقی بود.
🔶این در حالی بود که در دیگر اردوگاه‌های عراقی نیز همچون پارک ارم خانواده‌های عراقی دیگری نگه‌داری می‌شدند و این امر سبب شد استاد تحسین یاسین از فرصت استفاده کرده و با شمار فراوانی از شخصیت‌های کرد و عرب و شیعه و سنی عراقی دیگر آشنایی پیدا کرده و با آنان در ارتباط باشد.
با استفاده از کتابی تحت عنوان «تعلیم اللغه الفارسی» اثر احمد لواسانی به فراگیری زبان فارسی پرداخت و با رفت‌وآمد به خیابان ناصرخسرو با انتشاراتی‌ها و کتاب‌فروشی‌ها نیز آشنایی پیدا می‌کند.
ایشان در بخش دیگری از خاطرات خویش آورده است: «در تهران ماندم تا اینکه با استاد صلاح‌الدین و شیخ محمد شهره‌زوری در منزل شیخ علی کورانی در شمال تهران دیدار کردم. پیرامون برخی امور و شرایط جوانان پناهنده و جوانان‌مناطق اهل سنت صحبت کردیم تا آنان را از این وضعیت بیرون بیاوریم. تصمیم بر این شد که جوانان پناهنده را در مکانی گرد هم آورده و نسبت به تقویت آنان اقدام نماییم. این موضوع، دغدغه مهمی بود که همه برادران به آن می‌اندیشیدند و از طریق وزارت کشور پیگیری شد تا مکانی جهت استقرار آنان در نظر گرفته شود و نقطه‌ای برای تحرک و اقدام باشد و توافق شد تا این مجموعه انصار نامیده شوند.
♦️همچنین توافق شد که استاد صلاح‌الدین مسئولیت جوانان پناهنده را بر دوش بگیرد. دراین‌باره با کاک احمد مفتی زاده نیز مشورت شد و موضوع پناهندگان و ضرورت تجمیع و گردآوری آنان، تبیین شد و ایشان پذیرفتند. همچنین برای برخی از کادر رهبری مکتب قرآن، این موضوع مطرح شد.»
🔹تا اینکه در ماه پنجم سال ۱۹۸۲ برای چندی به همراه برخی از جوانان به کرمانشاه منتقل می‌شود.
ادامه دارد باما همراه باشید
تاریخ شفاهی بلوچستان (بیداری اسلامی معاصر)
مطالعه موردی (جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان از طلوع تا غروب)
✒️به قلم: محمد صدیق دهواری
بخش دهم
♦️استاد تحسین در خاطرات خود همچنین می گوید:
«در آن زمان دومین گردهمایی بزرگ اهل سنت «شورای شمس» به رهبری کاک احمد مفتی زاده برگزار و جمع فراوانی از جوانان اهل سنت مشارکت نمودند. پس‌ازاین گردهمائی کاک احمد مفتی زاده (رحمه‌الله) بازداشت گردید و علی‌رغم همه کوشش‌های داخلی و خارجی، آزاد نشد تا اینکه در دهه هفتاد شمسی از زندان آزاد و پس‌ازآن در بیستم بهمن ماه 1371ه.ش در بیمارستان درگذشت. رحمه‌الله.
🔸پس از آمدن استاد صلاح‌الدین بهاء الدین به پاوه، با درخواست و اصرار برخی از خویشاوندانش، در این شهر سکونت گزید و فعالیت‌ها شکل دیگری گرفت.
سفرها به برخی از شهرها همانند: تهران، کرمانشاه، مریوان و سنندج آغاز شد تا جوانان را جمع نمایند و توافق شد تا مجموعه‌ای برای فعالیت تشکیل و برخی از کارها تقسیم شد و هم‌چنین برنامه‌ریزی برای چگونگی ادامه فعالیت صورت گرفت.»
استاد تحسین نیز برابر با برنامه‌ریزی صورت گرفته و به سهم خود، به پاوه منتقل شد و تا چند سال در این شهر ماند تا اینکه جنگ عراق علیه ایران در آن‌منطقه شدت گرفت و بمباران هوایی آن شهر و شهرهای کردی مرزنشین، افزایش یافت، همانند: کرمانشاه، قصر شیرین، پاوه، مریوان، سردشت و دیگر شهرهای کردستان.
🔺وی همچنین می‌گوید: «پس‌از این که اجازه فعالیت علنی از سوی حکومت ایران به ما داده نشد، توافق کردیم با برادران ایرانی که به فکر و اندیشه اخوان دل‌بستگی و انتساب دارند، با رهبری و مدیریت مشترک، فعالیت‌ها را استمرار بخشیم.
🔸رابط و برقرارکننده ارتباط با خارج (اخوان عالمی) و ناظر و مشرف بر کار ما استاد محمد احمد راشد (ابو عمار) بودند و بر این منوال، فعالیت‌ها ادامه یافت و برای تداوم و گسترش آن، از برادران خواسته شد پاوه را ترک و به کرمانشاه و دیگر شهرها منتقل شوند و به برخی از کارهای معیشتی بپردازند.
من نیز به همراه دو نفر دیگر از برادران به منطقه بلوچستان که ساکنانش اهل سنت بودند و منطقه دورافتاده‌ای بود، عزیمت نمودم.
🔸همچنین به من ابلاغ شد پیش از رفتن، با استاد عبدالرحمن پیرانی در روانسر دیدار نمایم و در آنجا ایشان اعلام کرد در زاهدان دوره ویژه‌ای برای طلاب مدارس در زاهدان برگزار می‌شود و شما در این دوره شرکت کنید.»
🔹این‌چنین اولین گروه اخوان پس از پنج سال تأخیر از ورود آنان در ایران همزمان با برگزاری دوره آموزشی علمی-تربیتی دارالعلوم مکی زاهدان به بلوچستان صورت می‌گیرد و این امر نیز ناشی از تفکر و اندیشه مولوی عبدالملک ملازاده ومولوی عبدالغفور لشکرزهی بود که در بخش های پیشین اشاره شد و همراهی پدرش مولوی عبدالعزیز ملازاده، مدیریت حوزه علمیه دارالعلوم مکی زاهدان صورت گرفت.
ادامه دارد
در بخش دیگر به خاطرات همراهان استاد تحسین در اولین سفر به بلوچستان پرداخته می شود
تاریخ شفاهی بلوچستان (بیداری اسلامی معاصر)
مطالعه موردی (جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان از طلوع تا غروب)
✒️به قلم: محمد صدیق دهواری
بخش یازدهم
استاد احمد شریفی
🔹ماموستا احد شریفی نیز از جمع سه نفر اولین افراد جماعت اخوان المسلمین به بلوچستان این چنین به بیان خاطرات وسفر به بلوچستان می گوید:
♦️قرار بود یک گردهم آیی از طلاب و دانشجویان اهل سنت در زاهدان تشکیل شود، جماعت تصمیم گرفت که ما هم شرکت کنیم، یک یا دو روز پیش از سفر به زاهدان، نزد کاک ناصر رفتم و خدمتشان عرض کردم که به زاهدان خواهیم رفت و هیچ نواری از دروس، به زبان فارسی نداریم که در اختیار شرکت کنندگان قرار دهیم، ایشان ظرف یک یا دو روز دقیقاً یادم نیست، پانزده نوار عقیده به زبان فارسی آماده کردند و ما به همراه خود به زاهدان بردیم، اما سطح درس ها بالا بود و در آن مقطع نتوانستیم در اختیار افراد زیادی قرار دهیم، (این درس ها اکنون در مجموعه آثار کاک ناصر، موجودند)
🔹جوّ موجود در گردهمایی به شدت محبت آمیز و پرشور بود، افراد زیادی شرکت کرده بودند، از خراسان خانواده آریا نژاد (محمد، احمد، محمود، و اکرم)، کاک محمد آریا نژاد، آن موقع از هواداران کاک احمد مفتی زاده بودند، و در این دوره مطالبی از ایشان از جمله، مبحث شورا را تدریس می‌کردند.
آقای محمد حسین رئیسی از چابهار در تجمع‌های دوستانه از نحوه اسلام آوردن ایرانیان و تشکیل مذهب تشیع و مذهب علیه مذهب سخن می‌گفت.
🔶از جمع سه نفره ما کاک تحسین به روش فردی به یار گیری می‌پرداخت و با کاک انور دهواری گرم گرفته بود. هریک از ما با همه دیدار می‌کردیم و آدرس و شماره تلفن رد و بدل می‌کردیم.
من با بچه های شمال: کاک عزت شیخی، اشرف حبیب زاده، و بهزاد قطبی خیلی دوست شده بودم.
🔸روز جمعه نوجوانی سیزده ساله از خراسان، پیش از خطبه‌های جمعه در دفاع از صحابه سخنانی به شدت گرم و احساس برانگیز ایراد کرد که فضای معنوی مسجد را به اوج رساند.( ایشان مولوی عبدالرحمن خوافی هم اکنون از علمای بزرگ وشاخص خراسان هستند)
🔵⚫️مرحوم مولانا نظرمحمد دیدگاه رحمه الله نیز در یکی از جلسات شرکت کرد و سخنانی به غایت زیبا ایراد کرد. من از لحن گفتار و تُن صدایش خیلی خوشم آمد و قطراتی از اشک را بر گونه‌هایم سرازیر کرد... مولانا عبدالحمید هم یک بار تشریف آوردند و سخنانی ایراد کردند...
استاد شریفی در ادامه خاطرات خویش در مورد بلوچستان می‌گوید:
🟣من سال قبل از این دوره با مرحوم قدرت الله جعفری به بلوچستان رفته بودم، و به خدمت مولانا عبدالملک ملازاده، در زاهدان، و مولانا صوفی دوست محمد بلوچ در سراوان و مولانا قمرالدین در ایرانشهر و تعداد زیاد دیگری از دوستان در هر یک از این شهرها رسیده بودم...
ادامه دارد
ان شاءالله در بخش بعدی از سفر سال پیش ماموستا احمد شریفی به بلوچستان برای شما خواهیم گفت
تاریخ شفاهی بلوچستان (بیداری اسلامی معاصر)
مطالعه موردی (جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان از طلوع تا غروب)
✒️به قلم: محمد صدیق دهواری
بخش دوازدهم
🔹در مورد دیگر ارتباطات خود در بلوچستان پس از دوره تابستانی سال 1364 می‌گوید:
♦️«سال بعد، یعنی سال شصت وپنج، در معیت کاک ناصر و کاک صلاح به زاهدان رفتیم، چهل کیلومتر مانده به زاهدان چرخ پیکان گریپاژ کرد، من برای آوردن کمک به زاهدان رفتم؛ اما در پست ورودی به زاهدان، مرا دستگیر کردند، و شب در زندان ماندم، و روز بعد مولانا عبدالملک آمد و من را آزاد کرد، در زاهدان مولانا به تنهایی از من در مورد برادران مکتب سئوالاتی پرسید، من هم از آن¬ها به خوبی یاد کردم...»
در مورد کاک بلال که از برادران اخوان عراق بودند که آنان را در این دوره همراهی می‌کرد چنین می‌گوید: « کاک بلال مردی متدین، خوش اخلاق و آرام بود؛ اما درونگرا.»
استاد احمد شریفی در مورد شرکت کنندگان این دوره می‌گوید:
🔹اقای ابراهیم جهاندیده از سراوان نیز از شرکت کنندگان در زاهدان بود، من از ایشان خیلی خوشم آمد و سال ها پس از این سفر به سوران و سیب و سراوان سفر کردم، و مجدداً با ایشان منطقه را گشتم...
از اقای حاج محمد حسین رئیسی هم من در آن سفر خیلی خوشم آمد، هرچند گرایش های قوی قومیتی داشت، اما آدمی با توانایی های مخصوص خودش بود، هنوز هم نمی دانم چرا آن سال‌ها کسی به چابهار نرفت و در آن¬جا برای دعوت ساکن نشد.
🔻از افرادی که در دوره شرکت داشتند، کاک اقبال( ایوبی) از ایرانشهر بود و نقش ناظمی رو انجام می‌داد. شرکت کنندگان دوره زاهدان، فردی بود به نام «سعد» که می‌گفت، از هواداران اخوان سوریه بوده و پس از سرکوب شهر «حما» به فرانسه فرار کرده و در آن¬جا دانشجوی پزشکی بوده و سپس به ایران آمده، هم اکنون افرادی که در آن دوره حضور داشتند از سرنوشت ایشان اطلاعی ندارند.»
🟡استاد احمد شریفی از شاگردان ماموستا عبدالرحمن یعقوبی از پیشکسوتان جماعت اخوان المسلمین بودند. پیش از انقلاب ماموستا یعقوبی امام مسجد خضر زنده پاوه بودند و در این مسجد فعالیت های شروع شده بود بعدها این مسجد محل برگزاری اولین کلاس های کاک ناصر در دوران انقلاب گردید.
در این کلاس ها طلاب ماموستا عبدالرحمن یعقوبی وکاک ناصر حتی چپی ها و ملی گراها شرکت می کردند واین چنین ماموستا شریفی ودیگر طلاب ماموستا یعقوبی به استاد کاک ناصر معرفی و از زمره شاگردان ایشان قرار می گیرند.
⚫️ماموستا احمد شریفی نیز همچون بسیاری از پیشکسوتان جماعت اخوان المسلمین پس از تغییر مسیر جنبش وتوقف فعالیت های اخوان المسلمین با جماعت دعوت واصلاح ارتباط ندارد.
از سخنان استاد احمد شریفی و استاد تحسین به خوبی نقش استاد علامه ناصر سبحانی در تشکیلات اخوان تا آن مقطع نمایان می گردد.
ادامه دارد
در بخش بعدی به خاطرات استاد بلال از گروه سه نفر اعزام شده اخوان به بلوچستان می پردازیم
با ما همراه باشیدhttps://t.me/mseddiqdehvari
تاریخ شفاهی بلوچستان (بیداری اسلامی معاصر)
مطالعه موردی (جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان از طلوع تا غروب)
✒️به قلم: محمد صدیق دهواری
بخش سیزدهم
استاد بلال (دکتر نظام) خاطراتش را از شهر زاهدان و بلوچستان و دوره آموزشی دارالعلوم مکی از زاویه ای دیگر این چنین بیان می‌کند:
🔹ما یک گروه سه نفره جوان بودیم که به آن منطقه اعزام شدیم مرزهای جغرافیایی، سیاسی و حتی قومی و حتی نوع نگرش و تفکر در قبال حوادث و رخدادها ما را از هم جدا کرده بود ولی یک دعوت اسلامی ما را با هم متحد ساخته بودکه هر گران‌بهایی را بر ما ارزان و هر مشکل را آسان می‌نمود زیرا دسترسی به آن منطقه نیازمند جسارت وجرائت و شهامت داشت تا دعوت اسلامی درآن منطقه آغاز گردد.
در آن روزگار ما در شورونشاط جوانی بودیم و انرژی و روحیه ایمانی مرز نمی‌شناسد یا مرز را به رسمیت نمی‌شناسد با آرزوهایی که از حدود جغرافیایی وگرایشات قومی عبور می‌کند.
♦️تقدیر ما را به‌سوی منطقه بلوچستان سوق داد، منطقه‌ای که پیش‌تر آن را ندیده و جز اندکی از آن نشنیده بودیم در ابتدای ورودی شهرها به سوی (بلوچستان) نکته‌ای که توجهم را به خود جلب کرد، ایست و بازرسی‌های ورودی و بررسی کارت‌های شناسایی و هویت افراد بود گوئی از ایران وارد کشور دیگری می‌شویم.
🔻پس از وارد شدن به شهر زاهدان مرکز استان در آن سکون و آرامش و آسایش را حس کردیم که از فراز گلدسته‌های مرتفع آن بوی خوش اذان محمدی به مشام می‌رسید.
ما را در اتاق‌های که برای شرکت‌کنندگان آمده کرده بودند اسکان دادند
🔶فصل تابستان بود ولی الان دقیقاً یادم نیست کدام ماه از سال بود ولی سفر ما به مناسبت شرکت در دوره آموزشی برای طلاب و دانشجویان بود که از مناطق مختلف ایران آمده بودند که در بین آنان بلوچ، خراسانی، ترکمن، ترک، کرد و عرب وجود داشت.
🟢برای ما آموزش‌هایی توسط اساتیدی که بیشتر آنان بلوچ بودند ارائه می‌شد از میان اساتید مولوی عبدالملک ملازاده که دارای قدرت مدیریت وقار و هیبت خاص مدیران را داشت همچنین مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی و مولوی نذیر احمد سلامی بودند و استادی سالخورده از کردستان که به گمانم اهل سنندج که از سخنانش خاطره‌ای را که بیان می‌کرد به یاد دارم:
که دانش‌آموز بی‌انضباط و شلوغ‌کاری وقتی بر روی تخته‌سیاه مطلبی می‌نوشتم توپ کاغذی را به سویم پرتاب می‌کرد و این کار سبب خنده دانش‌آموزان می‌شد و من نیز این توپ‌ها را جمع می‌کردم و در سطل زباله می‌گذاشتم در پایان کلاس روی صندلی نشستم و از آن دانش‌آموز خواستم این سطل با هرانچه داخلش هست را بر رویم خالی کند و آن دانش‌آموز شرمنده شده و از این کار دست کشید
در این دوره دانش‌آموزان و دانشجویان و طلاب را می‌دیدم که با دقت به دروس اساتید گوش می‌دادند و چیزی که نظرم را جلب کرد دستمالی بود که مردان بلوچ در هنگام راه رفتن آن را بر شانه‌های خود می‌گذاشتند ولی هنگام نشستن طوری می‌نشستند و پاها و کمر خود را با آن می‌بستند و دست‌هایشان آزاد بود که در اصطلاح بلوچی به آن کمر زانو می‌گویند و در این حالت نشسته و به درس‌ها گوش می‌دادند.
🔴استفاده از گوشت شتر به‌جای گوشت گوسفند و گاو که به آن عادت کرده بودیم نیز نظر مرا به خود جلب کرد.
🔹هرروز بامداد بیدار می‌شدیم تا برای نماز صبح به مسجد برویم در آنجا مسجد را مملو از صدها نماز گذار می‌دیدیم بعد نماز به مکان استراحت خود بازمی‌گشتیم در حالی که طلابی که درآن مدرسه مشغول به تحصیل بودند و در آن مستقر بودند به‌صورت انفرادی یا گروهی حفظ قران کریم را تکرار می‌کردند که در نظر من ارزش و قیمت و جایگاه آنان افزایش می‌یافت و مایه افتخار بودند به‌طوری‌که آوایی همچون آهنگ زنبورعسل در هوا پخش می‌شد که بی‌حوصلگی و تنبلی را از بین می‌برد و آن را جایی نبود.
🔸در زاهدان لباس بلوچی متعارف دران منطقه را پوشیدیم و از برخی مناطق گردشگری به همراه دوستان بازدید کردیم در این دوره با گروه خوبی از برادران بلوچ و کسانی که از مناطق ترکمن‌صحرا و سنندج و کردستان و مریوان و جنوب ایران آمده بودند نیز آشنا شدیم و فرصت بسیار خوبی برای آشنایی و همچنین شناساندن و معرفی حرکت اخوان المسلمین بود و این دیدار کلیدی برای گشایش و آغاز حرکت اخوان در بسیاری از مناطق ایران بود برادرانی که ما را به این دوره به این منطقه اعزام کردند به دنبال این هدف بودند.
🟡بلوچستان منطقه بسیار مهمی است و دروازه ورودی به‌کل شبه‌قاره هند است و هرگونه تأثیر منفی یک حادثه خاص بازتابش در هند، در دیوبند، پاکستان، کراچی، افغانستان و قندهار انعکاس می‌یابد
مردم در آنجا به مذهب و مساجد و میراث فرهنگی و آداب و سنن خود افتخار و آن را گرامی می‌دارند.
مردمی سخت‌کوش و سربلند و گران‌مایه و بزرگ‌منش که درراه اعتلا کلمه حق و ندای اسلام و دعوت اسلام همه وجود خویش را از چیزهای باارزش و گرانبها وگرانمایه فدا و از آن می‌گذرند.
🔵در عین حال شعائر اسلامی خود را در استانی بزرگ و پهناور حفظ و به سنت‌های قومی و میراث فرهنگی آداب و سنن خود پایبند و آن یکی از راه‌های حفظ هویت دینی و مذهبی در مناطق اهل سنت است
🟡پس از پایان دوره در ابتدا در نظر داشتم در زاهدان بمانم و در یکی از کارگاه‌های موزاییک‌سازی با سفارش و معرفی شهید مولوی عبدالملک مشغول به کار شدم.
⚫️برادر ابو عامر همچون برادر بزرگ و پدر مهربان از ما مراقبت می‌کرد و نامه‌ای به مولوی عبدالملک ملازاده رحمهم الله تعالی نوشته وسفارش مرا کرده بود.
🔸من و یک پیرمرد افغانی که پیش از من در این کارگاه موزائیک سازی کار می کرد، آغاز به کارکردیم چیزی که نظرم را بسیار جلب کرد و تا الان در ذهنم ماند قناعت بیش‌ازحد این پیرمرد افغانی بود
مرا به نهار ساده‌ای که با خود آورده بود دعوت کرد
نهاری که از گوجه پیاز ونان تشکیل‌شده بود و غذایش را با من تقسیم کرد
🔵
پس از پایان دوره مدت زیادی در زاهدان نماندم مدت کوتاهی در موزائیک سازی کارکردم و پس‌ازآن زاهدان را ترک کردم و به تهران بازگشتم تا خاطرات روزهایی که در زاهدان زندگی کردم در خاطرم نگه دارم
دوستان و برادارنی که ما را مسجد مکی باهم گردآورد تا تمام آن لحظات در کتاب خاطرات ثبت شود
احساسات ما را قلقک دهد وروح برادری اسلامی را در میان ما زنده کند که هیچ مرزوبوم و تقسیم‌بندی اداری و جغرافیایی و قومی نمی‌شناسد.
ادامه دارد
با ما همراه باشید در بخش بعدی به آغاز جنبش اخوان المسلمین در بلوچستان با ماندگار شدن استاد تحسین در سراوان پرداخته می شود.
برای مطالعه بخش های پیشین به کانال تلگرامی زیر مراجعه نمایید.
https://t.me/mseddiqdehvari