Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تفاوت علم و شبه علم تولید 1391 www.shariaty.com
قابل توجه مجدد دوستانی که در مورد درآمد زایی از یوتیوب برای من مطالبی میفرستند :
همانطور که قبلا هم اشاره کرده ام به دلیل سکونت در ایران و فقدان ارتباط بانکی در ایران . امکان کسب درآمد از یوتیوب برای من ممکن نیست . شرکتها و افرادی در خارج از کشور بوده و هستند که میخواهند و میتوانند واسطه ی این امر شوند اما باید مدیریت کانال را هم داشته باشند که من چنین ریسکی نمیکنم . ضمن اینکه اغلب ویدیوهای من به دلیل استفاده از موسیقی های دارای کپی رایت اصولا شامل کسب درآمد نمیشوند و از طرفی چند صد بازدید یک ویدیو حتی در صورت برقراری همه ی شرایط باز هم درآمدی ایجاد نمیکند . تنها راهی که علاقمندان میتوانند در زمینه ی مالی مرا یاری کنند فقط از طریق خرید تولیدات بر روی فلش دیسک ( فقط در ایران ) و یا کمکهای داوطلبانه ، به میزان تمایل و توانایی و به حساب درج شده در بخش پشتیبانی وبسایت من میباشد . http://www.shariaty.com/support%20movi.htm
همانطور که قبلا هم اشاره کرده ام به دلیل سکونت در ایران و فقدان ارتباط بانکی در ایران . امکان کسب درآمد از یوتیوب برای من ممکن نیست . شرکتها و افرادی در خارج از کشور بوده و هستند که میخواهند و میتوانند واسطه ی این امر شوند اما باید مدیریت کانال را هم داشته باشند که من چنین ریسکی نمیکنم . ضمن اینکه اغلب ویدیوهای من به دلیل استفاده از موسیقی های دارای کپی رایت اصولا شامل کسب درآمد نمیشوند و از طرفی چند صد بازدید یک ویدیو حتی در صورت برقراری همه ی شرایط باز هم درآمدی ایجاد نمیکند . تنها راهی که علاقمندان میتوانند در زمینه ی مالی مرا یاری کنند فقط از طریق خرید تولیدات بر روی فلش دیسک ( فقط در ایران ) و یا کمکهای داوطلبانه ، به میزان تمایل و توانایی و به حساب درج شده در بخش پشتیبانی وبسایت من میباشد . http://www.shariaty.com/support%20movi.htm
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روشهای سینمایی تاثیر بر مخاطب تولید 1392 www.shariaty.com
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مجموعه ی تلویزیونی لاست از نگاهی دیگر تولید 1387 www.shariaty.com
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تاثیر امواج صوتی کم تواتر بر احساس دیدن روح ( کادر تلویزیون ترفندی برای قرار گرفتن ویدیو در یوتیوب بود که دیگر هم کارایی ندارد )
www.shariaty.com
www.shariaty.com
هایدگر فیلسوف آلمانی میگوید: اگر بخواهم با شما رو راست باشم باید بگویم، که زندگی به شکل گُریزناپذیری سخت است و این ربطی به جایی که، هستید و جوری که زندگی میکنید، ندارد. من به آن میگویم: “اصل بقای سختی”. یعنی سختی از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشود ولی نابود نمیشود. برای همین هم در يک زندگیِ خیلی خوب و عادی، جاییکه، هیچ کسی به هیچ کسی به خاطر عقایدش شلیک نمیکند و همه چیز آرام است؛ آدمهای زیادی مشت مشت قرص ضد افسردگی میخورند، که بتوانند خودشان را هر روز صبح از داخل رختخواب بیرون بکشند.
خیلیها معتقدند، که پیشرفت تکنولوژی، اینترنت، نخودفرنگیِ غیر ارگانیک و گِلوتِن، ماها را اینجوری کرده و قدیمها مردم خوشبختتر بودند. شما بشنوید و باور نکنید. حتی هزارها سال پیش شاهزادهای هندی به نام سیزارتا یا همان بودا گفت که “زندگی رنج است”. رنج، یا به زبان بودا “دوکا”. هایدگر به این میگوید: “اضطراب وجودی”.
اینها را نگفتم، که ناامیدتان کنم. چیزهای خوب و دلنشین هم در دنیا کم نیست. میتوانید از آنها در راه کمک بگیرید و هر وقت داشتید در چاه غم فرو میرفتید مثل “رَسَن” به آن چنگ بیندازید و بیایید بیرون.
یکی از این طنابها؛ موسیقی است. اگر توانستید سازی بزنید؛ اگر نتوانستید به آن گوش کنید. وقتهایی که شاد هستید، موسیقی گوش کنید و وقتهایی که غمگین بودید بیشتر موسیقی گوش کنید. آنجا که از هر حرکتی عاجز ماندید؛ برقصید. رقصیدن بهترین و مفیدترین کاری است، که میتوانید برای روحتان بکنید. هرجا ریتمی شنیدید، که میشد، با آن رقصید، خودتان را تکان بدهید، حتی اگر ریتم چکیدن قطرههای آب از شیروانی باشد. رقص از نظر علمی، هم ارتعاش شدن با جریان هستی است، بیمهار و بدون ترس از دیده شدن برقصید. راستی اگر صدای خوبی داشتید موقع رقصیدن یک کم هم آواز بخوانید، اما اگر نداشتید هم مهم نیست.
چیز دیگری که میتوانید بخوانید کتاب است. خواندن کتاب به شما کمک میکند زندگیهای دیگری را که هیچ وقت نمیتوانستید تجربه کنید را تجربه کنید. فیلم هم همین کار را در یک ابعاد دیگری میکند. اما کتاب همیشه یک سر و گردن بالاتر از فیلم است، چون قوه تخیلتان رو به کار میگیرد؛ و روند ذهنیتر و عمیق تری است. تا میتونید کتاب بخوانید. وسط کتابها حتما چند صفحه هم برای مطالعه در مورد ستارهها و کهکشانها وقت بگذارید، چون کمکتان میکند، که ابعاد چیزها را بهتر درک کنید و یادتان نرود، که در کل هستی کجا ایستادهاید. برای همین، قدیمها بیشتر فیلسوفها ستارهشناس هم بودند. شاید نخواهید یا نتوانید منجّم بشوید، ولی همیشه میتوانید وقتهایی، که غمگین هستید، به آسمان نگاه کنید و ببینید، که غمهایتان در برابر عظمت کهکشان چقدر کوچک است…
طنابهای دیگری هم هست؛ چیزهایی مثل نقاشی کردن، عکاسی، کاشتن یک درخت؛ آشپزی با ادویههای جدید، سفر کردن، حرکت… ما برای نشستن خلق نشدهایم. صندلی یکی از خطرناکترین اختراعات بشریست. به جای نشستن قدم بزنید؛ بدوید، شنا کنید، اگر مجبور شدید بنشینید؛ برای خودتان، همنشینهایی پیدا کنید و از مصاحبتشان لذت ببرید. پیدا کردن دوست خوب خیلی هم آسان نیست. اما اگر دوست خوبی باشید؛ دیر یا زود چند تا آدم خوب دورتان جمع خواهند شد. در ضمن، دایره دوستهایتان را به آدمها محدود نکنید. شما میتوانید تقریباً با همه موجودات زنده دنیا دوست باشید؛ گلها، علفها، ماهیها، پرندهها، و بله حتی گربهها. حیوانها گاهی حتی از آدمها هم دوستهای بهتری هستند.
در زندگی چاه غم زیاد است ولی طناب هم هست؛ سَرِ رَسَن را ول نکنید. اما مراقب باشید، که به طنابهای پوسیده مثل الکل، دود، پول و حتی غرور و موفقیت آویزان نشوید، چون از داخل چاه بیرونتان نمیآورد و بدتر رهايتان میکند ته چاه… بگردید و طنابهای خودتان را پیدا کنید و اگر نتوانستید پیدایش کنید؛ “ببافیدش”. آدمهای انگشت شماری طناب بافی بلدند. دانشمندها، کاشفها، مربیهای فوتبال، کمدینها و هنرمندها همه طناب باف هستند و طنابهایی را بافتند، که آدمهای دیگر هم میتوانند، سرش را بگیرند و با آن از داخل چاه بیرون بیایند.
اگر ما امروز از سیاه سرفه نمیمیریم برای این است، که طنابی را گرفتیم، که لویی پاستور سالها پیش بافته است. “سمفونی شماره پنج” طنابی است، که بتهوون با نُتها به هم پیوند زده است. “صد سال تنهایی” طنابی است، که مارکز با کلمه و خیال به هم بافته است. بیشتر طنابها را یک روزی کسی، که شاید ته چاه زندانی بوده بافته است.
متن از شبکه های اجتماعی و نسبت داده شده به فیلسوف آلمانی مارتین هایدگر . اما به دلیل اینکه در زمان فوت این فیلسوف در 1976 اینترنت به شکل امروز مطرح نبوده است از اصالت این متن و یا ترجمه ی آن اطلاعی ندارم و ممنون میشوم اگر دوستانی از آن آگاهی دارند به من هم اطلاع دهند .
www.shariaty.com
خیلیها معتقدند، که پیشرفت تکنولوژی، اینترنت، نخودفرنگیِ غیر ارگانیک و گِلوتِن، ماها را اینجوری کرده و قدیمها مردم خوشبختتر بودند. شما بشنوید و باور نکنید. حتی هزارها سال پیش شاهزادهای هندی به نام سیزارتا یا همان بودا گفت که “زندگی رنج است”. رنج، یا به زبان بودا “دوکا”. هایدگر به این میگوید: “اضطراب وجودی”.
اینها را نگفتم، که ناامیدتان کنم. چیزهای خوب و دلنشین هم در دنیا کم نیست. میتوانید از آنها در راه کمک بگیرید و هر وقت داشتید در چاه غم فرو میرفتید مثل “رَسَن” به آن چنگ بیندازید و بیایید بیرون.
یکی از این طنابها؛ موسیقی است. اگر توانستید سازی بزنید؛ اگر نتوانستید به آن گوش کنید. وقتهایی که شاد هستید، موسیقی گوش کنید و وقتهایی که غمگین بودید بیشتر موسیقی گوش کنید. آنجا که از هر حرکتی عاجز ماندید؛ برقصید. رقصیدن بهترین و مفیدترین کاری است، که میتوانید برای روحتان بکنید. هرجا ریتمی شنیدید، که میشد، با آن رقصید، خودتان را تکان بدهید، حتی اگر ریتم چکیدن قطرههای آب از شیروانی باشد. رقص از نظر علمی، هم ارتعاش شدن با جریان هستی است، بیمهار و بدون ترس از دیده شدن برقصید. راستی اگر صدای خوبی داشتید موقع رقصیدن یک کم هم آواز بخوانید، اما اگر نداشتید هم مهم نیست.
چیز دیگری که میتوانید بخوانید کتاب است. خواندن کتاب به شما کمک میکند زندگیهای دیگری را که هیچ وقت نمیتوانستید تجربه کنید را تجربه کنید. فیلم هم همین کار را در یک ابعاد دیگری میکند. اما کتاب همیشه یک سر و گردن بالاتر از فیلم است، چون قوه تخیلتان رو به کار میگیرد؛ و روند ذهنیتر و عمیق تری است. تا میتونید کتاب بخوانید. وسط کتابها حتما چند صفحه هم برای مطالعه در مورد ستارهها و کهکشانها وقت بگذارید، چون کمکتان میکند، که ابعاد چیزها را بهتر درک کنید و یادتان نرود، که در کل هستی کجا ایستادهاید. برای همین، قدیمها بیشتر فیلسوفها ستارهشناس هم بودند. شاید نخواهید یا نتوانید منجّم بشوید، ولی همیشه میتوانید وقتهایی، که غمگین هستید، به آسمان نگاه کنید و ببینید، که غمهایتان در برابر عظمت کهکشان چقدر کوچک است…
طنابهای دیگری هم هست؛ چیزهایی مثل نقاشی کردن، عکاسی، کاشتن یک درخت؛ آشپزی با ادویههای جدید، سفر کردن، حرکت… ما برای نشستن خلق نشدهایم. صندلی یکی از خطرناکترین اختراعات بشریست. به جای نشستن قدم بزنید؛ بدوید، شنا کنید، اگر مجبور شدید بنشینید؛ برای خودتان، همنشینهایی پیدا کنید و از مصاحبتشان لذت ببرید. پیدا کردن دوست خوب خیلی هم آسان نیست. اما اگر دوست خوبی باشید؛ دیر یا زود چند تا آدم خوب دورتان جمع خواهند شد. در ضمن، دایره دوستهایتان را به آدمها محدود نکنید. شما میتوانید تقریباً با همه موجودات زنده دنیا دوست باشید؛ گلها، علفها، ماهیها، پرندهها، و بله حتی گربهها. حیوانها گاهی حتی از آدمها هم دوستهای بهتری هستند.
در زندگی چاه غم زیاد است ولی طناب هم هست؛ سَرِ رَسَن را ول نکنید. اما مراقب باشید، که به طنابهای پوسیده مثل الکل، دود، پول و حتی غرور و موفقیت آویزان نشوید، چون از داخل چاه بیرونتان نمیآورد و بدتر رهايتان میکند ته چاه… بگردید و طنابهای خودتان را پیدا کنید و اگر نتوانستید پیدایش کنید؛ “ببافیدش”. آدمهای انگشت شماری طناب بافی بلدند. دانشمندها، کاشفها، مربیهای فوتبال، کمدینها و هنرمندها همه طناب باف هستند و طنابهایی را بافتند، که آدمهای دیگر هم میتوانند، سرش را بگیرند و با آن از داخل چاه بیرون بیایند.
اگر ما امروز از سیاه سرفه نمیمیریم برای این است، که طنابی را گرفتیم، که لویی پاستور سالها پیش بافته است. “سمفونی شماره پنج” طنابی است، که بتهوون با نُتها به هم پیوند زده است. “صد سال تنهایی” طنابی است، که مارکز با کلمه و خیال به هم بافته است. بیشتر طنابها را یک روزی کسی، که شاید ته چاه زندانی بوده بافته است.
متن از شبکه های اجتماعی و نسبت داده شده به فیلسوف آلمانی مارتین هایدگر . اما به دلیل اینکه در زمان فوت این فیلسوف در 1976 اینترنت به شکل امروز مطرح نبوده است از اصالت این متن و یا ترجمه ی آن اطلاعی ندارم و ممنون میشوم اگر دوستانی از آن آگاهی دارند به من هم اطلاع دهند .
www.shariaty.com
با تشکر از سرکار خانم افسانه ی نجاتی برای این مطلب در مورد پرسش مطرح شده در باره ی متن جنگ سخن 39 در چند انتشار قبل www.shariaty.com
نسخه ی قبلی جنگ سخن 39 حذف و نسخه ی جدیدی جایگزین آن شده است که از علاقمندان این مجموعه نیز درخواست میشود نسخه ی جدید را جایگزین نسخه ی قبلی آن کنند . www.shariaty.com
Audio
جنگ سخن 39 نسخه ی دوم . فایل کم حجم برای واتزاپ www.shariaty.com
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نسخه ی تصویری جنگ سخن 39 www.shariaty.com
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در باغ وحشی تاشکند، پایتخت ازبکستان یک دختر 3 ساله از بلندی به داخل گودال مخصوص خرس ها سقوط کرد. خرس این دختر بچه را بو کرد و از کنار آن گذشت. همزمان با این حادثه، یک شیر گرسنه در باغ وحش شهر اراک از قفس بیرون آمده و مامور غذا دادن به شیرها را پاره کرد.
ارسال شده توسط علی www.shariaty.com
ارسال شده توسط علی www.shariaty.com
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک شرکت سوئدی در سودرتلیه با آموزش کلاغ ها تهسیگار را از خیابان های شهر جمع آوری می کند
کلاغ ها جزو باهوش ترین پرندگان روی زمین هستند و در سال های اخیر تاکنون چنین پروژه آموزشی با شرکت کلاغ ها به نتایج موفقیت آمیزی دست یافته است.
این شرکت سوئدی در ابتدا تنها به چند کلاغ آموزش داد تا ته سیگار را در یک ظرف مخصوص بیندازند و بابت آن به کلاغ ها پاداش داد. کلاغ های دیگر در نهایت به طور طبیعی این ایده را دریافت کرده و به دیگران ملحق شدند.
ارسال شده توسط علی www.shariaty.com
کلاغ ها جزو باهوش ترین پرندگان روی زمین هستند و در سال های اخیر تاکنون چنین پروژه آموزشی با شرکت کلاغ ها به نتایج موفقیت آمیزی دست یافته است.
این شرکت سوئدی در ابتدا تنها به چند کلاغ آموزش داد تا ته سیگار را در یک ظرف مخصوص بیندازند و بابت آن به کلاغ ها پاداش داد. کلاغ های دیگر در نهایت به طور طبیعی این ایده را دریافت کرده و به دیگران ملحق شدند.
ارسال شده توسط علی www.shariaty.com