ملاداغی آرشیو کوی نیک
573 subscribers
433 photos
7 videos
12 files
5 links
مهررا با مهربانی گسترش دهیم... مهربانی بزرگی میاورد
تاریخ نیاکانمان را ستایش وانرا پاس بداریم ونگاهی به امروز وفردا داشته باشیم...
با مهر_غلامرضا عابدینی
Download Telegram
مهربانو الینا عابدینی
نام پدر علی عابدینی نام مادر سمیه نصیری
نوه مرحوم علی پاشا عابدینی
متولد 1392 ،کلاس پنجم
عضو تیم ووشوی ابهر ،نامبرده در قهرمانی ووشوی کشور، مقام اول را کسب کرده و مفتخر به دریافت کمربند طلا شده است .
خدا قوت پهلوان ،خسته نباشی دلاور🌻🌺
@molladaghiarchivekoyenik
Forwarded from Reza Bageri
طبیعت را دریابیم ...

روز جمعه ۶ بهمن بعد از سه روز پر برکت و وقوع بارش های زیبا و امید بخش که به واقع کام همه مردم خصوصا مردم شهر و روستای عزیزمان را شیرین نمود با هزار ذوق و شوق راهی طبیعت روستا گردیدم تا از نزدیک شاهد قدرت و مصلحت الهی در دگرگون ساختن حال طبیعت در کمتر از ۳ روز باشم در همان ابتدای مسیر روستا به سمت مزرعه پدری ( مسیر بویوگ گول ) شاهد ردپای چندین موتور کراس در راه بودم که همین امر مقداری کام مرا به جهت سابقه ذهنی که از حضور این مزاحمان طبیعت در منطقه داشتم تلخ نمود به هر روی مسیر را طی کرده و تا رسیدن به مقصد از زیبایی طبیعت و بارش های بی قیمتی که اتفاق افتاده بود لذت بردم و خداوند را شاکر که همچنان ما بندگان گنهکار را لایق نزول نعمات آسمانی خود دانسته است .
بعد از رسیدن به مقصد و استراحتی کوتاه به ناگه صدای آزار دهنده موتور های کراس در منظره روبرویم ( دامنه های کوه قره قیه ) شروع به غرش کردند نه یکی و دو یا سه تا بلکه تعداد ۱۲ نفر موتور سوار با موتور های کراس خود کوه و طبیعت را تبدیل به پیست آفرود و تفریح و خوشگذرانی خود نموده بودند در تمام ۲ ساعتی که من آنجا بودم این افراد هم آنجا حضور داشتند و مشغول انجام چالش اینکه کدام موتور و موتور سوار می تواند تا ارتفاع بالاتری از کوه را طی نماید و این اتفاق بارها و بارها تکرار میشد که دامنه کوه را بالا رفته و دوباره برمی گشتند و دوباره همین کار را تکرار و با فریاد های ناهنجار شادی و احساسات خود را ابراز می داشتند . در محیطی چنان خلوت و زمستانی که انتظار هیچ صدایی جز صدای آرامش بخش طبیعت با همه جزییات و زیبایی های آن وجود ندارد هیچ اثری از آرامش وجود نداشت صدای موتورها و راکبان آنها چنان وحشتناک و آزاردهنده بود که تحمل آن برای انسان که به نوعی با این صداها همزیستی پیدا کرده و روزانه آنها را تجربه میکند واقعا سخت می نمود چه رسد به طبیعت و حیوانات بیچاره که قدرت تشخیص نوع صدا و منبع و دلیل آن را نداشته و تنها عکس العملشان ترس و وحشت و دور شدن از این صدا میباشد . واقعا چرا انسان چنان ظالمانه با طبیعت و موجودات آن رفتار میکند کدام قانون این حق را به ما به عنوان انسان داده است که حق سایر موجودات طبیعت و محیط زیست خود را اینگونه نادیده گرفته و به حریم زندگی آنها تجاوز و تعرض نماییم می دانیم که موجودات در طبیعت برای لانه گزینی و زاد آوری نیاز به احساس امنیت دارند کدام جانداری در چنان شرایطی اقدام به لانه سازی خواهد کرد . مگر جز چند دسته کبک و چند روباه و خرگوش و چند نوع پرنده ، دیگر چه جانداری در طبیعت روستای ما و روستاهای همجوار که روزگاری نه چندان دور میزبان کل و بزکوهی و قوچ و میش بوده باقی مانده که اجازه می دهیم با چنین رفتار هایی همین اندک موجودات حیات وحش ما نیز نابود گردد . پوشش گیاهی منطقه نیز که تقریبا نابود شده است و همین اندک گیاهان مقاوم نیز قطعا زیر لاستیک این موتورهای هیولا مانند نابود خواهد شد .
موتور های کراس پدیده ای نوظهور در طبیعت روستاهای اطراف خصوصا روستاهای کوی نیک و میموندره و چالچوق میباشد که به واقع آرامش و امنیت را از مزارع و طبیعت این روستاها سلب نموده و روز به روز سبب نابودی طبیعت و حیات وحش میشود . همه میدانیم طبیعت کشور خود شرایط بحرانی ای را از نظر فعالیت بی برنامه انسانی از قبیل فعالیت های معدنی ، کشاورزی و دامپروری غیر اصولی و غیر علمی سپری میکند و واقعا تحمل چنین رفتارهای تهاجمی تحت عنوان آفرود سواری و تفریح با موتور از توان طبیعت منطقه خارج میباشد. نمی دانم شکایت و درد دل خود را باید به کجا ببریم ولی آنچه مسلم است مسئولیت مستقیم این چنین رفتار های خشونت باری با طبیعت مظلوم منطقه اداره منابع طبیعی و سازمان محیط زیست میباشد که باید به هر روش ممکن و با کمک گرفتن از نهاد های انتظامی مانع جولان این افراد در طبیعت منطقه گردند چرا که به نظر میرسد راکبان این موتور ها چنان از لحاظ فرهنگی و تربیتی و انسانی در رده های پایین انسانیت و اخلاق قرار دارند که قطعا هرگونه تذکری از طرف کشاورزان و طبیعت دوستان سبب تنش و درگیری خواهد شد .
لذا به نظر بنده شایسته است تعدادی از اهالی این روستاها به نمایندگی از طرف همه مردم و با امضای طوماری و تسلیم آن به سازمان محیط زیست و اداره منابع طبیعی و همچنین دادستان محترم شهرستان ، خواستار جلوگیری از تردد و تفریح بلاموضوع این راکبان در منطقه گردند .
باشد که طبیعت ایران از گزند چنین انسان های ناآگاهی در امان بماند .

رضا باقری
Forwarded from Saeid Abedini
سلام جناب آقای مهندس عابدینی عزیز
لطفا شما بزرگواری بفرمایید اطلاع رسانی چاپ کتاب حکایت های حاج انعام اله عابدینی را در کانال ملاداغی ارسال بفرمایید.
با احترام - حسین عابدینی
Forwarded from Saeid Abedini
عکسی خاطره انگیز پاییز سال ۵۷یا۵۸ به همراه بچه های کوی نیک که مشغول بازی (شونغال بازی) بودند.
تا انجایی که من میشنا سم وحافظه ام یاری میکند از عزیزانی که در تصویر حضور داشتند چهار نفر به دیار باقی شتافته اند.
۱_ عباس یوسفی فرزند حسنعلی مفقود الاثر حین انجام وظیفه(نیروی انتطامی)
۲_دوستمحمد عابدینی فرزند محمد
۳_رمضانعلی عابدینی فرزند نبی الله
فوت در اثر سانحه رانندگی حین انجام وطیفه(نیروی انتظامی)
۴_مهندس حسین عابدینی فرزند میرزعلی فوت در اثر سانحه رانندگی 
روحشان شاد ویادشان جاوید.
درودتان باد جانان جان
شرح عکس ها تا جایی که حافظه ام یاری می کند.
ردیف اول آقای رضایی،سپاهی دانش میهمان،آقای هاشمی اموزگار به همراه ماندانا اولین فرزند آقای رضایی،زیبا خانم همسر آقای رضایی،حاج نظام ،حاج محمود مغازه دار،از دانش آموزان حسن یوسفی (حاج محمودعلی)

ردیف دوم مرحومین احمد خان،حاج قبلعلی، حاج خدمت

ایستاده:حاج قربانعلی،مرحوم گوزل‌..

در ضمن مشهدی زمان و مشهدی شعبان نیز در عکس قابل شناسایی هستند
احتمالا معرفت از دانش آموزان در عکس هست ..
پویا و سبز بمانید

با تشکر از متن و عکس ارسالی
آقای اسحاق یوسفی
Forwarded from Hossein.A
قاب خاطره
این درب های چوبی خاطره انگیز چه رازها وچه روزهایی راتجربه وچه آدمهایی که روزگاری خانه امیدشان بوده وامروزه خودشان خاک شده ودرمزارشان سبزه روییده است...
نجارهای هنرمندی که بنا به ذوق وسلیقه خود ویا سفارش صاحب خانه بر روی این درب ها کار کرده اند مردان خسته از کار روزانه ، که درجلوی این درب ها دور همی گرفته اند،
زنان ودخترکانی که سالها آب جارو کرده اند، مادران درانتطاری که باصدای دق الباب این دربها دلشان ازجا کنده می شده است ویا عاشقانی که یواشکی وبه دور از چشم بزرگترها قرار وملاقات با معشوقه خود را می گذاشته است،
آری ورودی این درب های به ظاهر ساده چوبی عروسی ها وشادیهای فراوان را به خود تجربه کرده است
آن هنگامی که داماد ازپشت بام منزل انار وسیب به سمت نو عروس پرتاب کرده است یا لحظه ای که دخترکان خانه بالباس عروس با هل هله اطرافیان بدرقه شده است ، ویا مادرانی که برای بافتن دستکش وجوراب ونخ ریسی برای قالی معمولا دراین مکانها جمع می شدند . چه بسا مرگ وفراق صاحب خانه ها را نیز تجربه وباشیون وگریه ساکنان همراه بوده است،،،
واقعا جای خوشحالیست باوجود طرح هادی وساخت سازهای امروزی دربرخی از کوچه های روستا هنوز بناهای خشت گلی ودربهای چوبی زیبا وخاطره ساز حفظ شده اند که امید وارم مالکان آن نسبت به حفظ ونگهداری ازاین میراث گذشتگان همت کنند..
باتشکر وامتنان از جناب مهندس غلامرضا عابدینی بابت ثبت و انعکاس آثار ماندگار روستای زیبای مان کوی نیک باصفا ،،،،

ارادتمند شما؛ حسین عابدینی
باسلام
عکس بالا اگر اشتباه نکنم متعلق به علی اوسط بابایی میباشد .تا آن‌جاکه حافظه ام یاری می‌نماید، ایشان سالها راننده مسیر ابهر تا روستای کوی نیک  اوایل دهه ۵۰ خورشیدی بوده است . و در این مسیر خدمات بسیاری به همشهریهای عزیز نموده است (اگر دوستان اطلاعات تکمیلی تر و یا در معرفی فرد مذکور دچار اشتباه شده ام لطفا در خصوصی پیام بدهند )
غلامرضا عابدبنی