محسن باقری - نقدزیست
462 subscribers
121 photos
86 videos
15 files
105 links
برای دیالوگ:
@mohsenbaghery

نقدزی قدیم:
T.me/naghdzee
Download Telegram
محسن باقری - نقدزیست
Voice message
بحث و تبادل نظر از هم اکنون در گروه نقدزیست در جریان است.
گروه متصل به این کانال در قسمت بیو کانال موجود است
بحث جدیدتر با رویکرد گفتگو در قالب ویس دونفره من و علیرضا قدیمی به زودی در کانال قرار میگیرد
Audio
1️⃣ نقد فیلم قسم "محسن تنابنده"

👥 محسن باقری & علیرضا قدیمی

شهریور 1398

@mohsen_baghery_critic
Audio
2️⃣ نقد فیلم قسم "محسن تنابنده"

👥 محسن باقری & علیرضا قدیمی

شهریور 1398 / بازی بد مهناز افشار

@mohsen_baghery_critic
Audio
3️⃣ نقد فیلم قسم "محسن تنابنده"

👥 محسن باقری & علیرضا قدیمی

شهریور 1398 / هفتاد دقیقه برای شوک و غافلگیری

@mohsen_baghery_critic
Audio
4️⃣ نقد فیلم قسم "محسن تنابنده"

👥 محسن باقری & علیرضا قدیمی

شهریور 1398 / سکانس تصادف و غرق شدن اتوبوس / ژانر اکشن در ایران

@mohsen_baghery_critic
#پرسش_پاسخ : «صد پرسش و صد پاسخ»

4️⃣ (( پرسش چهارم ))
۴- خب الان که منتقد هستید، آیا قبلا به فکر کارگردانی و تولید یک اثر بودید یا از همون اول منتقد شدن رو انتخاب کردید ؟

#پاسخ
از حس ، تفکر / و/ از منطق، احساس نخواه

محسن باقری:
شکواییه
| از مدیوم نظری و عملی چگونه انتظار یکی شدن دارید؟ وقتی منتقد را مُشتی فیلمساز ناموفق می نامند، قطعا من هم می سپارم به سوزش بیخ تا بیخشان از نقد...
⚜️ پاسخ را اینگونه شروع کردم که تفاوت دو مدیوم را اثبات کنم : از مدیومی که با تخیل و تجربه زیستی به وجود می آید، بینش حقیقت بینی نمی خواهند. از خلق اثر هنری کنش فکری و فلسفیدن نمی خواهند. از شعر قطعا شعور و منطق نمی خواهند. از کاشت فیلمساز، برداشت نمیخواهند. قطعا کاشته فیلمساز با برداشت مخاطب همراه است. منتقد هم نماینده مخاطب است و فیلمساز به جای احترام به او به نماینده بی اعتناست و از منتقد، فیلمسازی طلب می کند! بی شعوری در حدی است که مدیومش را انقدر محترم نمی شمارد که هر کسی را شایسته حضور در آن نداند و همینطور که خودش کشکی به چرخه فیلمسازی رسیده به دیگران هم کشکی_کشکی پیشنهادش می دهد. همین میشود دیگر ...

🔅 دل میسازد که دل و عقل برُباید نه آنکه بزُداید. رُبایش و زُدودن هم کسی را میخواهد که ارزیابی کند و داوری ... مخاطب هم خاص خودش را نماینده میکند تا داوری کند و این وسط منتقد را زبان و تریبون خودش می کند. از بین مخاطبان جدی عده ای کارشان می شود نظریه پردازی و منتقد سینما._ مسیرها مجزاست یکی به فیلمسازی روی آورده و دیگری ازجاده نقدزیستی به مقام خود رسیده. هر کدام اگر همزمان فعال باشد، مانع انجام وظیفه به نحو احسنت میشود؛ بینش و نگرش توسط فیلمساز و منتقد جدا_جدا می پیوندند. بگذریم ساده تر باید گفت ...

سینما دو بخش تولید دارد و اندیشه. دو بخش خلقت و استفاده خلق الله ... دو بخش تجربه و تفکر. اندیشه وظیفه منتقد است که به معنی خواندن، دیدن، تئوریزه کردن، قانونی کردن و چارچوب سازی ست.
فیلمساز کارش به معنی تجربه کردن، طبع لطیف داشتن، حسی بودن، تخیل کردن، کنترل کردن و بنا ساختن است. زیست فیلمساز جمعی و زیست منتقد فردیست.
منتقد خراب میکند برای سازندگی. بستر ساختن برای رشد و نموی بیشتر. ایجاد پیشرفت و تکامل ... بهتر کردن . کَندنِ علف های هرز و اجازه نفس کشیدن به سره ها. نابلدی را از بلدی جدا می کند.

❇️ حال چرا این دو نباید در کار یکدیگر دخالت کنند و از یک سو لازم و ملزوم یکدیگرند؟
چون سینما برای تربیت احساس آمده و اندیشه برای تربیت حس می آید. دریافت کردن حس کار منتقد است و اندیشه روی آن، وظیفه اوست. تولید حس وظیفه فیلمساز و انتقالش رسالتش خواهد بود. تفاوت را فهم و درک می کنید؟
پس زیست فیلمساز و منتقد متغیر است و فضایشان متکی به دو جهان است.

منتقد سالها عمر در مطالعه، پژوهش و زیست اتاقی گذرانده /و از آن سمت / فیلمساز زیست در تیم تولیدی، کار با دوربین، ایده تا پژوهش های حسی و عاطفی در تعامل با جهان اجتماعی خویش عمر تلف کرده!. این دو به دلیل زیستشان نمی توانند جای یکدیگر قرار گیرند، ولی قطعا به یکدیگر نیاز دارند و در کنار هم به تکامل می رسند. هر کدام به خاطر آن دیگری نفس می کشد. پس منتقد فیلمساز نیست و فیلمساز قطعا نمیتواند، نقد کند. فیلمسازی حس است و نقد اندیشه. فیلمسازی دل است و نقد تیع دل ...

نزد من | در کودکی حتی خاله بازی هم هیچگاه فیلمسازی جایی نداشت. واقعا چرا هیچوقت وسوسه و رویای ساخت حتی در مخیله ام نگنجید؟ / قطعا خودش ریشه یابی روانی از روانکاوان فضول ! می طلبد / هیچوقت دوست نداشتم در آن سوی مخفی پرده جادویی باشم. اهل دیدن و اندیشه بودم، نه ساختن و خلق. خلق من، بهتر کردن دنیای آن سمت است، از راه اندیشه و نقد به آن می رسیدم نه یکی از آنوری ها شدن. همانطور که گفتم سینما پناهگاه من بود، نه پناه ساختن ... خود متزلزل بودم، چگونه میتوانستم معبدجانم، سالن تاریک و جادویی سینما را با فیلمسازی از بین ببرم و به معماری اکتفا کنم؟ من ناظم معمارها هستم نه معمار. ناظرمعمار برای نظارت اجرایی نه مهندس ساخت ... استاد تئوریک قطعا مهندس اجرایی نیست. فرقش را باید بفهمند آن بی سوادان و بی خبران از مدیوم خودشان... لطفا ماست و آب را جدا بخورند و با خوردن دوغ کمتر چرت بزنند! دیده شده ماست و نوشابه هم می خورند و خروجی برای ملت ماستشابه تحویل میدهند. (به معنی ماست از مجرای ادراری!)

✍️ پیوست: در ادامه لینک 3 مطلب در همین رابطه را بخوانید؛

* تفاوت دو مدیوم فیلم و نقد
https://t.me/mohsen_baghery_critic/449

** صحبت های مسعود فراستی در این باب
https://t.me/mohsen_baghery_critic/450

** توضیح همین مسئله با نثر طنز سلبی و تمثیل کمی
https://t.me/massoud_farassati/2540

🆔 t.me/mohsen_baghery_critic
Forwarded from نقدزی
🎬 سالن نقدزی در کافه فاستر افتتاح
شد

افتتاحیه با حضور و تبادل نظر جمعی از اعضای فعال و منتقدین جوان گروه نقدزی پیرامون‌ برنامه های پیش رو آغاز شد، و سپس در همین قدم اول، پس از اکران ۴ فیلم کوتاه از ۳ کارگردان خوش آتیه، میز نقد با حضور فیلمساز برگزار شد.

گروه تلگرامی نقدزی، پس از ۶ ماه فعالیت گروه فراستی ژی (جمعی از کاربران کانال مسعود فراستی با مدیریت مستقل سیدمحسن باقری) در آذر ۹۵ تأسیس شد. پس از طی دوره های مدیریتی مختلف، رفت و آمد اعضای متعدد و گاهی شکل گیری گروه های فرعی، از این پس سالن نقدزی، پایگاه این جمع در پایتخت خواهد بود. این قدم در پی گام های قبلی و به عنوان بخشی از مسیر تکامل و گسترش نقدزی تحقق پیدا کرده است.

اولین مجرای انتشار محصولات فرهنگی نقدزی، همین کانال بود. پس از آن برای اطمینان از حفظ و نگهداری منظم دستاوردهای گروه، سایت نقدزی با حمایت مالی جمعی از اعضا تأسیس شد که امروز در مسیر ارتقا و به روزرسانی ست. از اردیبهشت ۹۷، دورهمی های حضوری نقدزی برای تماشا و نقد فیلم های مهم ایران شروع شدند که بعد از این به سالن نقدزی منتقل می شوند. از دی ۹۷، جلسات پلان به پلان حضوری فیلم های مهم جهان در تهران و شهرستان ها شروع شدند که حالا با مرکزیت سالن نقدزی و با نظم و استمرار بیشتر برقرار خواهند بود. به یاری ایزد منان، آینده ی نقدزی با هم افزایی روزافزون نهادهای حضوری و مجازی اش رقم می خورد.

برای اطلاع از برنامه های ثابت یا مناسبتی نقدزی اعم از کلاس های تاریخ سینما، کارگاه نقد، دورهمی دوستانه، جلسات تخصصی پلان به پلان، و طرح های متنوع دیگر که با همکاری و مشورت هیأت تحریریه نقدزی در کافه فاستر (سالن نقدزی) برگزار می شوند، کانال ما را دنبال کنید.

🆔 @naghdzee

لازم به ذکر است که سایر فعالین عرصه ی نقد در صورت تمایل به همکاری با نقدزی یا استفاده از امکانات ویژه این پایگاه فرهنگی جهت نمایش فیلم و برگزاری جلسات تخصصی می توانند با ادمین روابط عمومی نقدزی تماس بگیرند.

🗣 @Mohsenbaghery

#سالن_نقدزی #کافه_فاستر
https://t.me/image_naghdzee/63
نظرخواهی مخاطب: #برکینگ_بد

🎤 یکدفعه گاو شدن به جای به مرور بد شدن

دلایل بد بودن سریال بریکینگ بد

@mohsen_baghery_critic
#پرسش_پاسخ : «صد پرسش و صد پاسخ»

5️⃣ (( پرسش پنجم ))
۵- درآمد یک منتقد از کجاست ؟

#پاسخ
سرراست: درآمد او به اندازه معلمی است و تدریس / حق الزحمه جلسات شفاهی و نقدهای مکتوب / انتشار کتاب و محصولات فرهنگی / در حد یک معلم و بعضا در حد یک نویسنده ...

✍️ محسن باقری: اما معتقدم، نقد و منتقدی شغل نیست و نباید نگاه منتقد به چرکِ کفِ دستِ مخاطب باشد. قطعا برای رشد مخاطب باید ادبیاتش را متناسب با جهان او مطرح کند، اما نباید تن به خواست و هواهای او دهد. منتقد قطعا پیشرفت یاب است نه نزول دهنده؛ بهره کشی نمی کند و لذت اجرش در ارتقا جمعی ست، نه ارتقا و احتکار ترقی...

⚜️ آسیب ا از همین رو منتقد را دنبالچه شهرت و سلبریتی بازی نمی دانم. 10 ذنبال کننده به شرط اثرگذاری؛ بهتر از هزاران دنبال کننده با رویکرد جنجالی سازی است ... پس مسعود فراستی در این روزها را هم متناسب با همین رویکرد ابدا تایید نمیکنم. در پی ارتقای ممبر شهرت، نه در پی اعتلای فکرت...

🖇 پیوست: نمی دانم به درد این پست می خورد یا نه / میزگرد صوتی با جمعی از منتقدان در باب مطبوعات و آسیب شناسی آن برای کانال نقدزی منتشر شده بود. از همین روی در ادامه لینک این پادکست ها جهت دسترسی علاقه مندان قرار می گیرد.

میزگرد آسیب شناسی مطبوعات :

1️⃣ قسمت اول: نقش مطبوعات چیست؟

2️⃣ قسمت دوم: درباره وسیله ارتباط جمعی

3️⃣ قسمت سوم: آسیب شناسی دخل و خرج و تیراژ مطبوعات

4️⃣ قسمت چهارم (پایانی) : جمع بندی و تقابل رسانه مجازی با مطبوعات

🆔 t.me/mohsen_baghery_critic
Forwarded from مسعودفراستی (سیدمحسن باقری)
#بازتاب
کافه سینما کلا همیشه از مرحله پَرت و دنبال افشاگری های لجن پراکنانه است ... همیشه مدعی، همیشه خاله زنک، همیشه مسخره باز ... رسانه ای دزد و بی هویت ! سیاست زده هایی که به دنبال احمدی نژادیسم بگم بگم هاست نه منش و شعور حق طلب. عجول و عکس زن و بچه رو کن. زرد مثل زردابه...

پیش از این اولین بار، بعد از انتشار بازتاب «آیدین آرتا» در رابطه با اشتباهات مسعود فراستی یک روز بعد از منتشر شدن در کانال رسمی اش "فرزانش فلسفه" بازنشر و در گروه های مجازی به صحبت و تحلیل پیرامون آن پرداختیم؛ که در لینک زیر مشاهده کنید:
https://t.me/massoud_farassati/3130

جالب است که در آن زمان هیچ خبری در هیچ رسانه ای منتشر نشد، جز کانال آرتا و ما ... حالا برای مسخره بازی و برای مثلا افشاگری و دلقک مَنِشی مَشی رسانه های خبری ایران که یکی از یکی بدترند؛ تازه مطلع شدند-شدیم. آن هم از کجا ؟ واقعا دست مریزاد بر این همه زردی و دشمنی ... ما رویکردمان حقیقت بود و جدیت، باشد که رئیس حداقل دوست و دشمن بِشناسد...
سپس با انتشار فهرست شماره 7 مجله فرم و نقد در پیج رسمی اینستاگرام فراستی و اصلاحیه مسعود فراستی در بخش هایی از این فهرست به سرعت در رابطه با صِحِه گذاشتن بر درستی نظرات آیدین آرتا ما هم وارد شدیم و از مسعود فراستی ضمن انتقاد از لحن اصلاحیه از او تشکر کردیم! که در لینک زیر مشاهده می کنید:
https://t.me/massoud_farassati/3326

با زحمت فراوان متن بدکیفیتِ عکس مندرجه در صفحه اینستاگرام را به صورت مکتوب درآوردیم و با اشاره به لینک مطالب پیوستی، به صورت منظم آنها را در یک پست بازنشر کردیم و همینطور با بازخورد دادن و بحث در گروه متصلِ کانال، به خوبی تحلیل، تشریح، اصل خبر و حواشی و تبادل نظر را بررسی و اطلاع رسانی کردیم.

حالا رسانه زرد کافه لمپن های سینما دوباره رسالت دزدی خود مانند الگویشان "بیل گیتس" را از اصلِ "استیو جابز" دستور کار قرار دادند و اصل خبر را با رویکرد زشتی به حاشیه برده و تمسخر جایگزین کرده اند. دوباره عجولانه و فقط به قصد شر و احمدنژادیسم، بازخورد های متعدد می دهند، و مدام میزان بی اطلاعی شان، آن هم یک رسانه مثلا خبری با آن همه ادعا در اصل به تمسخر خود از مثلا رسانه بودنشان زده اند. لینک را نمی گذاریم، برای ما اُفت دارد !

ویدیو خبرشان را در پست زیر ببینید ... همینطور دعوت میکنم تا مطلب های پیشین ما را نسبت به این رسانه از نویسندگان نقدزی بخوانید. پاپارازی های بی خبر از خدا و خود / عروسک گردان های رسانه های خبری لجن پراکن !
بازتاب محمد افشاری در سایت نقدزی:
https://t.me/naghdzee/334

بازتاب و جوابیه من در چند سال قبل :
https://t.me/massoud_farassati/579

@mohsen_baghery_critic
@massoud_farassati
غزل سینی سیب
سینی به دست بود و سر کوچه دیدمش
با پرچمی که روی نگاهم، کشیدمش

آقا! کمک کنید، خدا خیرتان دهد!
او دم گرفته بود وَ من می‌شنیدمش

سیب رسیده‌ای، جلوی باورم گذاشت
من هم بدون هیچ تعلّل، خریدمش

شب آمدم به خانه و آن سیب سرخ را
تقسیم کردم و بغل سفره چیدمش

حالا درخت سیب شده، بار داده است
آن میوه‌ای که قبل محرّم خریدمش

روزی هزار بار، مرا شکر می‌کند
این کودکی که با غمتان، آفریدمش

رفتم سراغ کودکم امروز، مدرسه
سینی به دست بود و سر کوچه دیدمش

@mohsen_baghery_critic