هیئت محبان الحسین(ع)آبادان
437 subscribers
1.45K photos
392 videos
29 files
1.03K links
🌹حسینیه مجازی هیأت #محبان‌_الحسین_(ع)
دانشگاه صنعت نفت🌷
{{{دانشکده نفت شهید تندگویان آبادان}}}

ارتباط با ما:
🆔 @M_jam_2002
Download Telegram
🚩 اینجا هیئت گردان عمار است، همان گردانی که قصه‌ شهدایش در عملیات مرصاد شد فیلم تنگه ابوقریب...!!

🚩 این جعبه‌های بین عزاداران خالی است. قرار شده هر یک از این جعبه‌ها که به اسم یکی از شهدای گردان است با کمک عزاداران در دهه اول محرم پر شود و به دست نیازمندان برسد.

🖤عجب محرمی دارد می‌شود امسال🖤
#یا_حسین(ع)

🆔️ @moheban_al_hosein

Instagram.com/moheban_alhosein_put
🏴حسینیه مجازی محبان الحسین (ع)
Audio
🎧 فایل صوتی

#پنجم_محرم

دیگه واسه چی بمونم

🎤 #محمود_کریمی

🆔️ @moheban_al_hosein

Instagram.com/moheban_alhosein_put
🏴 حسینیه مجازی محبان الحسین(ع)
#اطلاعیه_مهم 🔊
#مراسم_اجرای_تعزیه

🗓 از سه شنبه ۴ شهریور ماه لغایت یکشنبه ۹ شهریور ماه هر شب ساعت ۱۲

📌 پخش مستقیم از طریق صفحه اینستاگرامی هیئت محبان الحسین (ع) به نشانی :
Instagram.com/moheban_alhosein_put

🆔️ @moheban_al_hosein
🏴حسینیه مجازی محبان الحسین (ع)
#تاریخ_شمار_محرم 🗓
#روز_پنجم

🚩 در این روز عبیدالله بن زیاد، شخصی بنام «شبث بن ربعی » را به همراه یک هزار نفر به طرف کربلا گسیل داد.

🚩 عبیدالله بن زیاد در این روز دستور داد تا شخصی بنام «زجر بن قیس » بر سر راه کربلا بایستد و هر کسی را که قصد یاری امام حسین علیه السلام داشته و بخواهد به سپاه امام علیه السلام ملحق شود، به قتل برساند . همراهان این مرد 500 نفر بودند .

🚩  در این روز با توجه به تمام محدودیتهایی که برای نپیوستن کسی به سپاه امام حسین علیه السلام صورت گرفت، مردی به نام «عامر بن ابی سلامه » خود را به امام علیه السلام رساند و سرانجام در کربلا در روز عاشورا به شهادت رسید .

🆔️ @moheban_al_hosein

Instagram.com/moheban_alhosein_put
🏴 حسینیه مجازی محبان الحسین (ع)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#هر_روز_یک_حدیث

امام حسين (ع) فرمود:

«هرکه گرفتاری مومنی را برطرف کند، خداوند گرفتاریهای دنیا وآخرتش را برطرف میکند».

📚بحارالانوار، ج ۷۵، ص۱۲۲، ح۵


🆔️ @moheban_al_hosein

Instagram.com/moheban_alhosein_put

🏴حسینیه مجازی محبان الحسین (ع)
Audio
🎧 فایل صوتی

#پنجم_محرم

صلح تو قیام کربلا

🎤 #محمود_کریمی

🆔️ @moheban_al_hosein

Instagram.com/moheban_alhosein_put
🏴 حسینیه مجازی محبان الحسین(ع)
WWW.ZAKERIN.IR
Haaj Mahmoud Karimi
🎧 فایل صوتی

#ششم_محرم

به اذن تو شمشیر میکشم

🎤 #محمود_کریمی

🆔️ @moheban_al_hosein

Instagram.com/moheban_alhosein_put
🏴 حسینیه مجازی محبان الحسین(ع)
#تاریخ_شمار_محرم 🗓
#روز_ششم

🚩 در این روز عبیدالله بن زیاد نامه ای برای عمر بن سعد فرستاد که: من از نظر نیروی نظامی اعم از سواره و پیاده تو را تجهیز کرده ام . توجه داشته باش که هر روز و هر شب گزارش کار تو را برای من می فرستند .

🚩 در این روز «حبیب بن مظاهر اسدی » به امام حسین علیه السلام عرض کرد: یابن رسول الله! در این نزدیکی طائفه ای از بنی اسد سکونت دارند که اگر اجازه دهی من به نزد آنها بروم و آنها را به سوی شما دعوت نمایم .

🚩 امام علیه السلام اجازه دادند و حبیب بن مظاهر شبانگاه بیرون آمد و نزد آنها رفت و به آنان گفت: بهترین ارمغان را برایتان آورده ام، شما را به یاری پسر رسول خدا دعوت می کنم، او یارانی دارد که هر یک از آنها بهتر از هزار مرد جنگی است و هرگز او را تنها نخواهند گذاشت و به دشمن تسلیم نخواهند نمود . عمر بن سعد او را با لشکری انبوه محاصره کرده است، چون شما قوم و عشیره من هستید، شما را به این راه خیر دعوت می نمایم ... .

🚩 در این هنگام مردی از بنی اسد که او را «عبدالله بن بشیر» می نامیدند برخاست و گفت: من اولین کسی هستم که این دعوت را اجابت می کنم و سپس رجزی حماسی خواند:
 
قد علم القوم اذ تواکلوا
واحجم الفرسان تثاقلوا

انی شجاع بطل مقاتل
کاننی لیث عرین باسل

«حقیقتا این گروه آگاهند - در هنگامی که آماده پیکار شوند و هنگامی که سواران از سنگینی و شدت امر بهراسند، - که من [رزمنده ای] شجاع، دلاور و جنگاورم، گویا همانند شیر بیشه ام .»

🚩 سپس مردان قبیله که تعدادشان به 90 نفر می رسید برخاستند و برای یاری امام حسین علیه السلام حرکت کردند . در این میان مردی مخفیانه عمر بن سعد را آگاه کرد و او مردی بنام «ازرق » را با 400 سوار به سویشان فرستاد . آنان در میان راه با یکدیگر درگیر شدند، در حالی که فاصله چندانی با امام حسین علیه السلام نداشتند . هنگامی که یاران بنی اسد دانستند تاب مقاومت ندارند، در تاریکی شب پراکنده شدند و به قبیله خود بازگشتند و شبانه از محل خود کوچ کردند که مبادا عمر بن سعد بر آنان بتازد .

🚩 حبیب بن مظاهر به خدمت امام علیه السلام آمد و جریان را بازگو کرد . امام علیه السلام فرمودند: «لاحول ولا قوة الا بالله »
🆔️ @moheban_al_hosein

Instagram.com/moheban_alhosein_put
🏴حسینیه مجازی محبان الحسین (ع)
سید مجید بنی فاطمه
Majid Bani Fateme
🎧 فایل صوتی
#ششم_محرم

حالا که من از حرم دورم

🎤# مجید_ بنی فاطمه

🆔️ @moheban_al_hosein

Instagram.com/moheban_alhosein_put
🏴 حسینیه مجازی محبان الحسین(ع)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#هر_روز_یک_حدیث

امام حسين (ع) فرمود:

«بزرگوار کسی است که گفتارش با عملش یکی باشد».

📚مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۱۹۳، ح۶


🆔️ @moheban_al_hosein

Instagram.com/moheban_alhosein_put

🏴حسینیه مجازی محبان الحسین (ع)
WWW.ZAKERIN.IR
Haaj Mahmoud Karimi
🎧 فایل صوتی
#هفتم_محرم

ای جلوه ی جلی حسین

🎤#حاج_محمود_کریمی

🆔️ @moheban_al_hosein

Instagram.com/moheban_alhosein_put
🏴 حسینیه مجازی محبان الحسین(ع)
#تاریخ_شمار_محرم 🗓
#روز_هفتم

🚩 در روز هفتم محرم عبید الله بن زیاد ضمن نامه ای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد.

🚩 عمر بن سعد نیز بدون فاصله «عمرو بن حجاج » را با 500 سوار در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام حسین علیه السلام و یارانش به آب شدند .

🚩 در این روز مردی به نام «عبدالله بن حصین ازدی » - که از قبیله «بجیله » بود - فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند که قطره ای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی!

🚩 امام علیه السلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده .

🚩 حمید بن مسلم می گوید: به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود، قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که عبدالله بن حصین آنقدر آب می آشامید تا شکمش بالا می آمد و آن را بالا می آورد و باز فریاد می زد: العطش! باز آب می خورد، ولی سیراب نمی شد . چنین بود تا به هلاکت رسید .

🆔️ @moheban_al_hosein

Instagram.com/moheban_alhosein_put
🏴 حسینیه مجازی محبان الحسین (ع)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#هر_روز_یک_حدیث

امام حسين (ع) فرمود:

«مبادا از كسانى باشى كه از گناه ديگران بيمناكند، و از كيفر گناه خود آسوده خاطرند».


📚(تحف العقول، ص۲۷۳ )

🆔️ @moheban_al_hosein

Instagram.com/moheban_alhosein_put

🏴حسینیه مجازی محبان الحسین (ع)
#تاریخ_شمار_محرم 🗓
#روز_هشتم

🚩 «خوارزمی » در مقتل الحسین و «خیابانی » در وقایع الایام نوشته اند که در روز هشتم محرم امام حسین علیه السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند; بنابراین امام علیه السلام کلنگی برداشت و در پشت خیمه ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را کند، آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشکها را پر کردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد. هنگامی که خبر این ماجرا به عبیدالله بن زیاد رسید، پیکی نزد عمر بن سعد فرستاد که: به من خبر رسیده است که حسین چاه می کند و آب بدست می آورد . به محض اینکه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت کن که دست آنها به آب نرسد و کار را بر حسین علیه السلام و یارانش سخت بگیر . عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود .

🚩 در این روز «یزید بن حصین همدانی » از امام علیه السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو کند. حضرت اجازه داد و او بدون آنکه سلام کند بر عمر بن سعد وارد شد; عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام کردن به من بازداشته است؟ مگر من مسلمان نیستم؟ گفت: اگر تو خود را مسلمان می پنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به کشتن آنها گرفته ای و آب فرات را که حتی حیوانات این وادی از آن می نوشند از آنان مضایقه می کنی؟

🚩 عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من می دانم که آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حساسی قرار گرفته ام و نمی دانم باید چه کنم; آیا حکومت ری را رها کنم، حکومتی که در اشتیاقش می سوزم؟ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی که می دانم کیفر این کار، آتش است؟ ای مرد همدانی! حکومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نمی بینم که بتوانم از آن گذشت کنم .

🚩 یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حکومت ری به قتل برساند .

🚩 امام علیه السلام مردی از یاران خود بنام «عمرو بن قرظة » را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.

🚩 شب هنگام امام حسین علیه السلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند . امام حسین علیه السلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود «عباس » و فرزندش «علی اکبر» را نزد خود نگاه داشت . عمر بن سعد نیز فرزندش «حفص » و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص کرد .

🚩 در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه السلام که فرمود: آیا می خواهی با من مقاتله کنی؟ عذری آورد . یک بار گفت: می ترسم خانه ام را خراب کنند! امام علیه السلام فرمود: من خانه ات را می سازم . ابن سعد گفت: می ترسم اموال و املاکم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی که در حجاز دارم . عمر بن سعد گفت: من در کوفه بر جان افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناکم و می ترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند .

🚩 حضرت هنگامی که مشاهده کرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمی گردد، از جای برخاست در حالی که می فرمود: تو را چه می شود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد . به خدا سوگند! من می دانم که از گندم عراق نخواهی خورد!

🚩 ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است .

🚩 پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامه ای به عبیدالله نوشت و ضمن آن پیشنهاد کرد که حسین علیه السلام را رها کنند; چرا که خودش گفته است که یا به حجاز برمی گردم یا به مملکت دیگری می روم . عبیدالله در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، «شمر بن ذی الجوشن » سخت برآشفت و نگذاشت عبیدالله با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت کند .
🆔️ @moheban_al_hosein

Instagram.com/moheban_alhosein_put
🏴 حسینیه مجازی محبان الحسین (ع)