نقد سینما
210 subscribers
230 photos
6 videos
134 files
263 links
شاهپور محمدی
تهیه کننده و کارگردان سینمای مستند

منتقد سینما / تحلیلگر مسایل اجتماعی
Download Telegram
1067130626_1478763688.pdf
2 MB
شماره ۱۵۹ مجله صدای خاک منتشر شد .

‌با مطالبی از  
آقای دکتر سید رضا اورنگ
آقای غلامرضا گمرکی 
خانم مهین بانو علیمردانی
شاهپور محمدی
موضوع حجاب یک مقوله فرهنگی  است.

شاهپور محمدی
مستند ساز و منتقد

موضوع حجاب ، هم در دولت و هم در مجلس ، قبل از اینکه هر نامی بخواهد به خود بگیرد ، یک مقوله فرهنگی است و میبایست با ساز و کارهای فرهنگی به سراغ این موضوع رفت.
معنای دیگر این نتیجه گیری این بود که آنقدر باید در جامعه مطالعه و اموزش در سطح بالایی قرار گیرند که افراد جامعه با علم و آگاهی و بصورت خودخواسته انتخابگر حجاب و پوشش اجتماعی خود باشند.
اما به هر دلیلی - که متاسفانه در مورد آن اطلاع رسانی دقیقی صورت نگرفت - اخیرا به پله اول برگشتیم و از اهرم های فرهنگی و رسانه ای آگاهی بخش در این زمینه بهره زیادی گرفته نشد.
اگر موضوعی هست که مردم باید آنرا بدانند و رعایت کنند ، میتوان با ذکر دلایل دینی و فرهنگی لازم از طریق رسانه ها ، خاصه تلویزیون ملی به مردم اعلام نمود تا افراد جامعه بطور دقیق بدانند دولتها از آنها چه میخواهند و دلایل منطقی این خواسته ها نیز چیست ؟
اهمیت رعایت این موضوع باید به قاطبه مردم گفته شود تا افرادی که به هر دلیلی با ارزش های معنوی حجاب آشنایی ندارند ، نسبت به آن آگاهی پیدا کنند .
با گفتمان و ذکر ادله و الزامات قانونی و منطقی مربوط به حجاب ، قطعا مردم ، خاصه هنجارشکنان نیز به قوانین اجتماعی مورد انتظار جامعه پی خواهند برد .
اما اینکه بجای گفتمان فرهنگی و اطلاع رسانی دقیق از طریق رسانه ها ، عزیزان  نیروهای انتظامی بخواهند بصورت حضوری وارد عمل شده و با خواهش و یا تذکر در خیابانها از مردم بخواهند که به وظایف دینی ، اجتماعی و قانونی خود عمل کنند ، به نظر میرسد نتیجه مطلوب حاصل نگردیده و یا حداقل نتیجه مورد انتظار مشمول زمان خواهد شد .
چرا که این مسیر در گذشته تجربه گردیده است که با منقطع شدن حضور پلیس در خیابان ها و معابر عمومی ، برخی به تصور اینکه دیگر حساسیتی در این زمینه وجود ندارد ، عملا به روشهای شخصی و مورد دلخواه خود بازمی‌گردند .
اما با آموزش و اطلاع‌رسانی از طریق رسانه ها به روش منطقی ، میتوان براحتی در مورد این موضوع بحث و بررسی علمی نمود تا افراد خود براساس علم و آگاهی عمل نمایند .
به نظر می‌رسد نظام رسانه ای ما درگذشته در این زمینه کوتاهی کرده و اموزش و اطلاع رسانی لازم در مورد الزامات قانونی این موضوع را نداشته و جامعه را به حال خود رها کرده است.
یک جامعه رها شده نیز نمی‌تواند یک شبه و در مدت زمانی کوتاه به سبک و سیاق دلخواه فرهنگی مورد انتظار دولت ها بازگردد .
از طرفی باید پذیرفت که رفتارهای آمرانه و دستوری در این زمینه آنچنان که باید نتیجه بخش نبوده  ، پس جامعه به روشهای فرهنگی دیگری نیاز دارد.
اینکه چرا دوباره به سمت روشهای قبلی تجربه شده قبلی بازگشتیم ، حداقل برای برخی از مردم جای سوال است که باید در نهایت صمیمیت و احترام به آن پاسخ داده شود .
وقتی گفتمان صمیمی بین دولت ها و مردم ایجاد نگردد ،طبیعی است که عده ای نیز این وسط با سردرگمی با موضوع برخورد نمایند .
اینکه یک مدت سختگیرانه برخورد شود و بعد از مدتی سکوت اختیار شود و عده ای نیز در این زمان به تصور اینکه حجاب به ازادی کامل رسیده و شرایط جدیدی حاکم گردیده بخواهند کشف حجاب کنند و پس از مدتی دوباره حضور پلیس را در خیابان مشاهده کنند و.... قطعا تشتت و سردرگمی ایجاد نموده و برخی را در فرایند این تصمیم گیری های مقطعی بلاتکلیف خواهد گذاشت .
گفتمان بین مردم و دولتمردان راه حل اینگونه مشکلات اجتماعی است.
رسانه ملی میتواند این وسط بهترین محل و مهمترین ابزار برای گفتمان فی مابین باشد ، در همه حوزه های اجتماعی و نه فقط مقوله حجاب .
اکثر معضلات اجتماعی به عدم اطلاع از قوانین و عدم روشنگری و گفتمان مربوط میشوند.
برخی از مردم واقعا نمی‌دانند در مقابل  هنجارشکنی ها در جامعه ، چه نوع رفتار قهری در انتظار آنهاست.
وقتی قوانین اجتماعی و حتی بازدارنده به مردم آموزش داده نشود تا یک فرد خاطی آگاه به عاقبت کار خود باشد ، آیا در زمان بروز ناهنجاری ، آن فرد خاطی واقعا مقصر صددرصد و اصلی ماجراست؟
چرا ما منتظریم یک مشکلی ایجاد شود بعد برویم سراغ افراد خطاکار و یقه آنها را بگیریم.
در حالیکه قبل از بروز اتفاقات ، می بایست به روشهای پیشگیرانه توجه بیشتری شود.
فاصله بین ملت و دولت میبایست تنگاتنگ شود و دولت ها نباید انتظار داشته باشند که بصورت اتوماتیک همگان آگاه به قوانین جامعه باشند.
اگر فاصله بین مردم و دولت کوتاه نشود و آن صمیمیت و اعتماد لازم فی مابین ایجاد نگردد و هردو طرف متوجه انتظارات و خواسته های برحق هم نشوند ، امکان هرگونه سوءتفاهم و حتی اختلاف هم خواهد بود .
امید که تصمیم گیران امراز اندیشه صاحبنظران و منتقدین دلسوز در این زمینه بهره بیشتری ببرند تا بلکه جامعه ای عاری از هرگونه گرفتاریهای اجتماعی داشته باشیم.

https://t.me/mohammadishahpoor
-1180950782_-232559471.pdf
2.4 MB
شماره ۱۶۰ مجله صدای خاک منتشر شد .

‌با مطالبی از  
آقای دکتر سید رضا اورنگ
آقای غلامرضا گمرکی 
شاهپور محمدی
سریال های ضعیف اعتبار رسانه ملی را مخدوش میکند .

✍️ شاهپور محمدی

صدا و سیما در کشور ما یک نهاد ملی محسوب میشود.
وقتی کلمه ملی به میان می آید به معنای آن است که تمامی آثار تولیدی در این رسانه با تک تک مردمان این سرزمین ارتباط پیدا میکند.
پس این نهاد رسانه ای نباید آثاری را تولید نماید که ملی نبوده و صرفا سلیقه و نگاه چندین نفر خاص در آن لحاظ شده باشد.با نگاهی به کیفیت سریال های تولیدی و در حال پخش از این نهاد رسانه ای معلوم میشود که تلویزیون به وجه ملی بودن این رسانه توجه کافی نداشته است.
سریال هایی مثل ن.خ ،  پایتخت، رستگاری ، هفت سر اژدها و... جملگی آثاری هستند که در شأن مردم ایران نیستند و صرفا نگاه فردی چند نفر به یک سری موضوعات شخصی است که شاید مناسب و باب میل سازندگان و برخی مدیران رسانه ملی باشد ، اما با اندیشه های یک ملتی با تاریخ بلند ، سازگاری و همخوانی نداشته و صرفا سطح فرهنگی جامعه را تنزل می‌ بخشند.
این تولیدات جملگی در ردیف آثار بی کیفیت تلویزیون قرار دارند.
در این آثار آنچه یافت نمیشود بارقه های فرهنگی است.
رسانه باید دقت کند که هر سیاه‌مشق و  دست نوشته ای از راه رسید نامش فیلمنامه نیست که بخواهد تبدیل به تصویر شده و به مردم این کشور تحمیل شود.سازندگان این نوع اثار ، برایشان مهم نیست چه پیام ارزنده ای برای مخاطب باهوش و نکته سنج و امروزین تلویزیون ارایه میدهند .
این افراد می آیند که صرفا یک پروژه ای بسازند و پولی از بیت المال نصیب شان شود و کاری به بازخوردها و اتفاقات بعدی ان ندارند.
در سریال های زنجیره ای پایتخت و ن.خ صرفا با یکعده افرادی طرفیم که قرار است آدمهای معمولی و نرمال جامعه نباشند .
آنها قرار است به اسم رفتارهای طنز و کمدی ، مزه پراکنی نمایند تا بیننده به زور هم که شده بخندد.قرار است مخاطب شاهد رفتارهای نامعقول و نامانوس عده ای باشد که در طول سریال به همدیگر حرفهای بی ربط و بی‌ جهت میزنند.معلوم نیست در کجای ایران و در کدامین ایل و طایفه عده ای اینگونه با لودگی با همدیگر رفتار میکنند.
تنها خروجی اینگونه آثار سطحی گرفتن وقت مردم ، مخدوش کردن چهره رسانه ،  اشغال بیهوده آنتن و دور ریختن پول بیت المال است.جالب تر اینکه هنوز هم نهاد رسانه ملی و تهیه کنندگان این اثار برای تولید فصل های جدید این سریال ها در آینده اصرار دارند ، بدون اینکه شأن و شخصیت و درایت مخاطب اندیشمند ایرانی این وسط مورد دقت و اهمیت قرار گیرد.
یا رستگاری و هفت سر اژدها که صرفا دغدغه شخصی سازندگان انها بوده و معلوم نیست چرا یک ملت باید اسیر سلایق و منویات یک تعداد اقل و خاص قرار گیرند.با این شیوه تولید سریال ها ، رسانه ملی نیازمند یک تغییر ساختاری در مدیریت ها ، خاصه بخش انتخاب سناریو و فیلمنامه است.کسانی که اشراف و مطالعه کافی بر روی ذایقه و سطح تفکر مخاطب ایرانی را داشته باشند.روش موجود در دنیای متکثر فعلی رقابت رسانه ای ، جز فرار و قهر مخاطب از تلویزیون ثمر دیگری نخواهد داشت.
در زمان تصمیم برای تولید سریال در این نهاد رسانه ای میبایست به وجه ملی و ایرانی شمول بودن اثار توجه و دقت بیشتری شود .سازندگان اثار در نهاد رسانه ملی حق ندارند صرفا دغدغه های شخصی و ژورنالیستی خود را در قالب سریال به مردم تحمیل کنند.دغدغه شخصی یک تعداد محدود و مورد وثوق نهاد رسانه ملی به معنای سلیقه و نگاه مردم این سرزمین نیست.
رسانه به این موضوع ظریف و مهم دقت ندارد که اینگونه آثار نازل و شخصی بی کیفیت برای مردم فهیم ایران ساخته نمیشوند.اینگونه آثار شاید به درد پرکردن آنتن بخورد ، اما مخاطب اندیشمند و نکته سنج ایرانی انها را پس میزند.اگر تلویزیون بخواهد مخاطبی برای خود داشته باشد ، در کنار تغییر سیاست های جاری خود ، میبایست از مشاوره های کارشناسان و منتقدین دلسوز حوزه فیلم و رسانه بهره بگیرد.افراد ناکارآمد و غیر کارشناس  در حوزه تصویب فیلمنامه میبایست از این بخش ها فاصله بگیرند تا کار به دست افراد خبره و کاردان سپرده شود.مدیران این رسانه در ساخت سریال میبایست رفتارهای جناحی را کنار بگذارند و در تولید سریال ها سراغ فیلمسازان پیشکسوت و متبحر و کاربلد بروند تا آثار فاخری به مرحله تولید برسند.هم اکنون سریال سازی در این نهاد مختص چندین نفر انگشت شمار از نوع خودی ها شده است.کشوری که به شعر و ادبیات و موسیقی شهره است و سرشار از سوژه های ناب تاریخی است ، نباید رسانه اش مردم خود را با یک سری آثار بی کیفیت سرگرم کند.رسانه ملی متعلق به همه افراد این کشور است بنابراین مرز بندی ها و خط کشی از این رسانه باید برچیده شوند.
اگر تغییرات مورد بحث در رسانه ملی محقق نشوند و دقت عمل بیشتری در انتخاب سازندگان و نویسندگان سریال ها و مضامین و محتوای آثار تولیدی صورت نگیرد ، موضوع هدر رفت بیت المال و مخاطب گریزی از این رسانه همچنان ادامه خواهد داشت.

https://t.me/mohammadishahpoor
VID-20240503-WA0406.mp4
8.3 MB
‏اموزش شاهنامه به دانش اموزان توسط یک معلم مسولیت پذیر ...
-1964630272_-755730147.pdf
2.5 MB
شماره ۱۶۱ مجله صدای خاک منتشر شد .

‌با مطالبی از  
آقای دکتر سید رضا اورنگ
آقای غلامرضا گمرکی  
شاهپور محمدی
اموزش مهارتهای زندگی وظیفه اصلی رسانه ملی است.

شاهپور محمدی
مستند ساز و منتقد

وظیفه اصلی تلویزیون کشور اهمیت دادن به مقوله آموزش و مهارتهای زندگی  مردم است.
موضوعی که متاسفانه در این رسانه فراگیر ملی امری فراموش شده محسوب میشود.
مدیران این رسانه باید دقت کنند که احاد مردم در ابتدایی ترین مسایل زندگی خود دچار خلا و نقصان بوده و فاقد آموزشهای عمومی و مهارتی اند که باید به انها پرداخت شود.
بعنوان مثال برخی از مغازه داران و مخصوصا دکه های کنار خیابان هنوز نمی‌دانند که پت های آب معدنی را نباید جلوی آفتاب قرار دهند چرا که باعث الوده شدن آب داخل بطری گردیده و خطر سرطان را در پی دارد.
بخش اعظمی از مردم نمی‌دانند که استرس ، تغذیه ناسالم و آلودگی هوا سه عامل اصلی بروز سرطان هستند و این موضوع باید با هشدارهای مداوم آموزشی همراه باشد.
عده کثیری از مردم اهمیت نمی‌دهند که فست فود ها و نوشابه های گازدار عامل بسیاری از بیماری ها هستند.
آموزش های ممتد میتواند در این زمینه ها کارساز باشد.
بخش اعظمی از ناهنجاری های اجتماعی مخصوصا در مبحث رانندگی مربوط به نبود آموزش و فرهنگ‌سازی است و نقش نهاد رسانه ملی در این زمینه ها بسیار اندک و حتی در حد صفر است.
وقتی آگاهی کافی نسبت به مهارتها و نحوه زندگی آدمها کنار هم وجود نداشته باشد و تخطی کنندگان از قوانین اجتماعی نیز نسبت به میزان وظایف خود بی اطلاع باشند ، طبیعی است که با ساده انگاری و سطحی نگری با چنین موضوعاتی برخورد نمایند.
یکی از وظایف بزرگ و فراموش شده نهاد رسانه ملی ساخت برنامه های آموزشی فراگیر در این زمینه هاست.
وقتی آموزش و پرورش دولتی ما در مورد آموزش مهارتهای زندگی در دوران کودکی کم کاری میکند ، بدیهی است که مسولیت چنین امری برعهده نهاد رسانه ملی کشور گذاشته شود .
در کشورهایی مثل فنلاند و ژاپن نظام آموزشی بگونه ای طراحی گردیده است که کودکان از همان دوران ابتدایی مهارتهای فردی و اجتماعی زندگی را فرا میگیرند.
طبیعی است که این کودکان وقتی بزرگ میشوند دیگر نظام اجتماعی دغدغه خطا و اشتباهات آنها را ندارد و یا کمتر دارد .
به همان نسبت فعالیت بیمارستان ها و نظام قضایی و پلیس و کلانتر کمتر میشود و سیستم دولتی با خیال راحت به امر اقتصاد و تولید و رشد و شکوفایی کشور می پردازد.
اما چرا چنین اتفاقی در کشور ما نمی افتد ؟
چرا نهاد رسانه ملی با این همه شبکه های در اختیار به آموزش‌های همگانی و فراگیر مردم اهمیت زیادی نمی‌دهد ؟
ما چه بخواهیم و چه نخواهیم چنین مسولیتی در شرایط فعلی جامعه ما بر عهده رسانه ملی است.
و عملا غیر از تلویزیون ملی هیچ ابزار فرهنگی دیگری وجود ندارد که چنین بار بزرگی را به سر منزل مقصود برساند.
گاه مشاهده میشود که رسانه ملی صرفا به مقوله اتفاقات جامعه آنهم در حد خبر بسنده میکند و سراغ مراکز انتظامی می‌رود که فلان دزد متبحر را گرفته اند.
در حالی که همگان از اتفاقات جامعه با خبرند و صرف بیان آنها در عین حال که برای آگاه سازی جامعه لازم است ، اما کافی نیست.
بزرگترین هنر رسانه ، میتواند دادن آگاهی با رویکرد پیشگیرانه باشد.
رسانه ملی باید بطور شبانه روزی مقوله آموزش را برای تمام سطوح جامعه ، مخصوصا مشکلات مربوط به معضلات اجتماعی و بهداشتی مد نظر قرار دهد.
اگر این اتفاق بیفتد قطعا افراد کمتری سر از بیمارستان و کلانتری و دادگاه و زندان بر می آوردند.
آیا به اندازه ای که رسانه ملی به برنامه های دورهمی و مسابقه و گفتگوهای سیاسی و ورزشی اهمیت می‌دهد به مقوله آموزش های همگانی نیز میپردازد ؟
در بحث مواد مخدر که هم اکنون یکی از معضلات بزرگ جامعه ماست ، با یک بررسی کوتاه مشخص میشود اکثر افراد گرفتار، نسبت به آثار مخرب این مواد افیونی و جرایم استفاده بعد از آن بی اطلاع بوده اند.
چرا چنین مباحث مهمی بصورت فراگیر از طریق رسانه تلویزیون اموزش داده نمیشود.
اگر مواد فروشان با میزان مجازات و حبس های سنگین مواد مخدر آشنایی داشته باشند قطعا سراغ فروش مواد نخواهند رفت و یا درصد کمی از افراد جامعه درگیر چنین جرایمی خواهند بود.
با فرهنگ‌سازی از طریق رسانه ملی و ساخت برنامه ها و مستندهای مفید اجتماعی بصورت فراگیر و نه مقطعی ، خانواده ها و جوانان خواهند توانست با آسیب ها و تبعات بعدی آن آشنایی بیشتری پیدا کنند و در نتیجه درصد گرفتاریها و رفتارهای مجرمانه نیز در جامعه به حداقل برسد.
یا در مورد مبحث طلاق و مهریه هنوز هم که هنوز است افراد سر از زندان در می آورند در حالیکه این مشکلات خانوادگی میتواند با یک سازو کار فرهنگی و آموزشی ساده حل و فصل شود.
وظیفه تعریف شده و انسانی نهاد تلویزیون اقتضا می‌کند  که در مورد موضوع طلاق که هم اکنون به یک معضل جدی در جامعه تبدیل شده است ، فرهنگ‌سازی وسیعی انجام دهد و با پرداخت بیشتر به این موضوع از فروپاشی خانواده ها جلوگیری کند.

https://t.me/mohammadishahpoor
-589095166_1998358128.pdf
2.3 MB
شماره ۱۶۲ مجله صدای خاک منتشر شد.

‌با مطالبی از  
آقای سید رضا اورنگ
آقای غلامرضا گمرکی  
شاهپور محمدی
Magiran |

(1403/02/23)
وظیفه رسانه ملی آموزش مهارت های زندگی است

https://www.magiran.com/article/4511938
سینمای زیرزمینی نیازمند تعامل و گفتمان است .

شاهپور محمدی
مستند ساز و منتقد

در خبرها آمده بود که دبیر جشنواره فیلم فجر برای سالجاری تغییر کرد و با حکم آقای وزیر ، مسولیت دبیری این جشنواره به اقای خزاعی واگذار گردید.
ایکاش چنین تمهیداتی برای دبیری سال گذشته اندیشیده میشد تا با جشنواره ای پر از نقص و اشتباه در برگزاری و حضور فیلم های ضعیف و بی کیفیت در این فستیوال بین المللی مواجه نباشیم .
متاسفانه ما ایرانی ها عمدتا کارهایمان اینگونه است که تا یک اتفاق ناگواری برایمان نیفتد به فکر پیشگیری نمیفتیم.
و اصولا اهل اتفاقیم تا پیشگیری !!
سال گذشته انهمه در رسانه ها فریاد زده شد که این دبیر مناسب جشنواره نیست ولی متاسفانه کسی در وزارت ارشاد گوشش بدهکار نبود .
جشنواره فیلم سال گذشته با کلی ایراد و اشکال برگزار شد تا بالاخره به این فکر افتادیم که امسال دبیر آن را تغییر دهیم.
واقعا باید به وزارت ارشاد ما باید احسنت و آفرین گفت که اینقدر دیر متوجه قضایا میشوند.
هم اکنون نیز با چالشی دیگر در جشنواره کن روبرو هستیم.
به یکباره متوجه شدیم که تعداد قابل توجهی فیلم زیر زمینی در جشنواره کن فرانسه از طریق فیلمسازان کشورمان شرکت نموده اند.
سوالی که مطرح میشود اینکه چرا در طول سه سال گذشته برای علاقمندان این نوع سینما ، که ظاهرا کم هم نیستند ، تدابیری از طرف سازمان سینمایی کشور اتخاذ نگردید ؟
چرا باید به بطور غیر منتظره چنین خبرهایی از جشنواره کن فرانسه به ما برسد؟
یعنی در طی مدت سه سال گذشته ، سازمان سینمایی از چنین تولیداتی خبر نداشته است ؟
چرا برنامه مدون و مشخصی برای ایجاد تعامل و گفتمان فرهنگی با این پتانسیل بزرگ سینمایی کشور در سالهای گذشته ایجاد نگردیده است؟
آقای وزیر که اینهمه برای تعیین دبیری جدید جشنواره امسال دقت عمل دارند و خیلی سریع در ابتدای سال وارد عمل شدند ، چرا زمانیکه از حضور ۷۱ فیلم شرکت کننده در جشنواره کن فرانسه اطلاع  پیدا کردند ، دستور تشکیل ستاد رسیدگی به موضوع فیلمسازان سینمای زیر زمینی را صادر نکردند تا مشخص شود حرف حساب این عزیزان چیست .!؟
حضور این تعداد فیلم در جشنواره کن فرانسه حرف بزرگی با خود دارد و آقای وزیر بجای دستور بررسی فرهنگی موضوع و پژوهش و آسیب شناسی در این زمینه ، موضوع را به قانون واگذار مینمایند که واقعا جای تعجب دارد !!
چرا در طول سه سال گذشته سراغی از این فیلمسازان زیرزمینی گرفته نشد و سازمان سینمایی فضای صمیمی را برای فعالان این بخش ایجاد نکرد تا هنرمندان سینمای این سرزمین درد خود را اعلام کنند.چرا باید آنها در کشور خود احساس غریبی کنند و به سراغ این نوع سینما بروند؟
چرا سازمان سینمایی بستری مناسب را برای اظهار نظر و بیان اندیشه های این سینماگران فراهم نساخت؟
این هنرمندان مگر فرزندان این سرزمین نبوده و نیستند؟
چرا اسیب شناسی نمیشود که دلایل دور شدن این افراد از قوانین و سیستم دولتی کشور چیست ؟
قطعا این سینماگران توجیهی برای کارهای خود دارند و کسی سراغشان نرفته است ببیند که مشکلشان چیست و بدنبال چه نوع طرز تفکری هستند ؟!
اهالی هنر روحیه لطیف و شکننده ای دارند و باید با زبان فرهنگ با این طیف حساس جامعه گفتگو شود .
بجای رفتارهای قهری میتوان یک ستادی را برای شنیدن نظرات و دیدگاه های این پتانسیل بزرگ فرهنگی تشکیل داد و پای حرف ها و درد دل هایشان نشست.
قطعا آنها هم حرفی برای گفتن دارند که باید آنها را شنید.
اگر بخواهد بدون بررسی لازم و صرفا با رفتارهای سلبی با این هنرمندان برخورد شود ، معلوم نیست سرنوشت این استعدادهای ایرانی چه خواهد شد.
آقای وزیر باید دستور فوری ایجاد ستاد ویژه‌ای را در این سازمان صادر می‌ کردند تا در این وزارتخانه که خانه و پناهگاه امن تمامی هنرمندان کشورمان محسوب میشود ،  تکلیف این استعدادهای هنری مشخص شود و به خواسته های این فیلمسازان با تعامل و دقت بیشتری رسیدگی شود .
موضوع سینمای زیر زمینی نیازمند بررسی اساسی ، فرهنگ‌سازی و آگاهی بخشی است.
اگر قرار باشد بجای تعامل و فروتنی و جذب این استعدادهای هنری ، صرفا با قوه قهریه و بازدارنده با آنها برخورد شود ، قطعا کشورهای مهاجر پذیر ، برای جذب این اندیشه ها و پتانسیل های بزرگ هنری بسرعت اقدام خواهند نمود .
باید بررسی شود که چرا آنها مایلند به دور از چشم سیستم دولتی به آفرینش های هنری خود بپردازند و دلایل منطقی این خواسته ها مورد کاوش قرار گیرد.
با سعه صدر و فروتنی بیشتر قطعا انگیزه های این افراد مشخص خواهد شد .
آنها با سلایق شخصی ، صرفا بدنبال استقلال فردی در آفرینش‌ های هنری و سینمایی خود هستند و نمیتوان همه آنها را به یک چشم دیده و معاند خواند.
تا دیر نشده باید به سراغ این اندیشه های آزاد رفت.
با ایجاد کرسی های آزاد اندیشی و ایجاد گفتمان فرهنگی با این عزیزان قطعا نتایج مثبتی حاصل خواهد شد.

https://t.me/mohammadishahpoor
1528831744_-118375836.pdf
2.1 MB
شماره ۱۶۳ مجله صدای خاک منتشر شد .

‌با مطالبی از  
آقای دکتر سید رضا اورنگ
آقای غلامرضا گمرکی  
شاهپور محمدی
پیام تسلیت شاهپور محمدی، مستندساز و روزنامه نگار در پی شهادت رئیس جمهور

       
         إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ

با عرض تسلیت محضر هنرمندان گرامی
این حادثه را باید یکی از تلخ ترین حوادث تاریخی دولت ایران نامید.
رییس جمهور محترم به همراه تیم دولت ، تمام توان خود را با صداقت تمام برای حل مشکلات مردم و اداره کشور به کار گرفتند و در مسیر سخت خدمت به ملت نیز لحظه ای کوتاهی نکردند.
ردای شهادت زیبنده چنین انسانهای خالص و بزرگی است.
روحشان همواره شاد
یادشان گرامی
@honarcreditfund