سیدمحمدعلی ابطحی
6.43K subscribers
3.92K photos
291 videos
555 links
برای تماس با من
@abtahi
Download Telegram
پیروزی ایران بر تیم قدرتمند ژاپن در مسابقات جام ملتهای آسیا چند نکته مهم داشت
= وقتی غیرت وطن باشد همه اعضای تیم فوتبال فرزندان پاکیاخته این مردمند. نمایندگان شادی آفرین یک ملت هستند. ایران بیش از هرچیز به شادی در این روزها نیاز دارد که شیرینی پیروزی بر ژاپن کادوی قشنگی برای ملت بود.
= تیم، واقعا در مقابله با ژاپن نماینده همه ایران بود. هم خوب بازی کرد و هم قدرتمند و هم غیرتمند. ملت قدردان تک تک آنهاست. دست وبازی همه شان را به گرمی می فشارد.جای مهدی طارمی هم خالی.
= از مربی وطنی هم باید تشکر کرد. این هم افتخار دیگری برای ایرانیان بود.
دلتان شاد که مردمتان را شاد کردید
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یک خاطره با مزه فوتبالی در دولت آقای خاتمی و اینکه فلانی باید برقصه
این منم روی ماشین در ایام انقلاب شعار هدایت میکنم
خاطره:
صبح روز ۲۶ دی ۵۷ روزنامه‌ي اطلاعات تیتر زد؛
«شاه رفت». تا پیش از این در هیچ شماره‌ای از لفظ «شاه» برای محمدرضا پهلوی استفاده نشده‌بود و همیشه عنوان «شاهنشاه» ‌را به کار می‌بردند. راستش نمی‌دانستم این به چه معناست و باید چه کار کنم. ملت زده بودند به خیابان، بوق و هیاهوی شادی فضا را پر کرده‌بود. بعدش خبر رسید که امام ۱۲ بهمن به ایران برمی‌گردد. سه روز اعتصاب سراسری اعلام شد. «جامعه روحانیت مبارز تهران» در دانشگاه تهران تحصن کردند و «جامعه مدرسین مشهد» هم هر سه روز را در بیمارستان امام رضا بست نشستند. آن روزها در تحصن بیمارستان بودم، ایام غریب و عجیبی بود.
روز ۱۲ بهمن اولین کاری که کردم با فهیمه به خانه‌ی آقاجان رفتیم. همه‌ی خانواده دور هم جمع شدیم، قرار بود با تلویزیونی که آقای اورعی به آقاجان هدیه داده‌بود سخنرانی امام را ببینیم. برنامه شروع شد، هواپیما را نشان داد و بعد امام که از پله‌ها پایین می‌آمد. در خانه‌ی ما هم تلویزیون تابو بود و هم امام، مادرم نمی‌دانست ابراز احساسات بکند یا نه.
 
روز بعد که تلویزیون را روشن کردیم به جای امام، آقای هاشمی رفسنجانی سخنرانی کرد. مهمانی پدرم داشت گفت این شیخ زشت را چرا آورده اند. پدرم میشناخت، دعوایش کرد‌.من هم اولین باری بود که تصویرایشان را می‌دیدم. دو، سه روزی از آمدن امام می‌گذشت که دایی گفت، می‌خواهد به دیدن ایشان برود. من و فهیمه و‌ با ژیان و دایی هم همراه با خانواده سوار پیکان خودشان شدند و به سمت تهران راه افتادیم.
امروز ضربان قلب ملت ایران همراه با تیم ملی است.
قطر میزبان است.
اولین فینالیست عرب است.
داور کویتی است
ده ها عامل برای تضعیف روحیه بچه هامان در تلاش بودند.
اما یک ملت به معجزه تیم ملی در بازی امروز از عمق جان باور دارد.
شادی را به دل مردمی که خیلی نیاز به شادی دارند به حول الهی جاری می کنید.
دعا، انرژی مثبت، وهرچه در اختیار ملت ایران است بدرقه شما
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
قسمت اول
با خبرگزاری فارس مصاحبه مفصلی کردم در مورد ایه الله خامنه ای در قبل انقلاب که ویژگیهای ایشان را گفته ام.آنچه که دیگر کمتر کسی از آنها حرف می زند
در چند قسمت خبرگزاری فارس در حال پخش است .
این یکی از آن قسمتهاست.
در مورد مفهوم روشنفکری باید توجه داشت منظور روشنفکری یا تعریف ۵۰ سال پیش است.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
قسمت دوم گفتگو‌ با خبرگزاری فارس در مورد مبارزات قبل انقلاب آیه الله خامنه‌ای بر اساس مبانی
ید
از روزی که نشر ثالث را پلمپ کرده بودند برای احوالپرسی قصد داشتم سری به آنجا بزنم. امروز با لباس آخوندی، شیک ومجلسی رفتم. آقای جعفریه یکی از مفاخر فرهنگ است. رییس نشر ثالث. دعوتم کرد به کافه اش در طبقه دوم. گفتم ملت آمده اند لحظاتی در کافه ریلکس باشند، ییهو یک فروند آخوند ببینند، معذب میشوند. گفت نه تو را میشناسند. رفتم. قهوه ترک خوشمزه ای داشتند. کمی از شر و شور اوایل انقلابش حرف زد. ما نسل انقلاب درد دل کردیم که این آن نبود که برایش انقلاب کردیم.زنگ زد به بیژن اشتری. او هم آمد خیلی دوست داشتم ببینمش.مترجم معروف کتابهای سرخ و بیشتر ضد کمونیستی. پرسیدم شما هم سابقه توده ای بودن داشتید، چطور این همه آثار ضد چپ.میگفت تقریبا همه روشنفکران دهه پنجاه چپ بودند.
راست میگفت. جاده روشنفکری به طرف لیبرالی و دموکراسی پیچید، آنها هم پیچیدند. و امان از دست آنها که نپیچیدند و خود را هم روشنفکر می دانند.
بیژن اشنری وترجمه هایش را خیلی دوست دارم و خیلی هایش را هم خوانده ام.کتاب ادبیات علیه استبداد را هم هدیه داد
نمایش برهوت نوشته ی هارولدپیتنر با ترجمه یلدا واشقانی را در سالن تاتر شهرزاد دیدم. سالن شهرز اد انصافا کارهای خوبی روی صحنه می برد.
برهوت داستان تو در توی خاطره ها بود که نه به واقعیت می پیوست و نه گم می شد.همه چیز به برهوت می رسید. کار خوبی بود . آقای مرتضی نوری کارگردان بود و خانم روشنک کرمی وقایان رحیم مهر اندیش، حسن فضلی، سینا طباطبایی در آن بازی می کردند.
خبرنگار تلویزیون ZDF آلمان هم در همان جا در مورد تاتر در ایران با من مصاحبه می کرد. از مشکلات هنر و از قله هایی که هنرمندان با تلاشهای خودشان به آن رسیده اند حرف زدم.پرسید چرا تاتر این قدر دوست دارید؟ گفتم برای زنده بودنش.حس خوبی که بین مخاطب و بازیگر ایجاد می شود و نیز برای اینکه تاتر مادر هنرهاست.
در هر حال شب خوبی بود.دست هنرمندان درد نکند که روح در جامعه می دمند.