عبور مے كنم
از تنِ خسته ے شب ،
قدم به قدم !
بے تاب آغوش توأم
چشمانت را ببند ،
بگو كه منتظرے

#سارا_قبادی


#ع

‌
"باران ڪه میزند
در خیابان ها
بیش از بوے خاڪِ باران خورده
بوےِ تازهِ شدن خاطرات به مشامـ میرسد...!"👌

#سارا_اسدے

#ب

کوتاه نمی‌آیند فاصله‌ها...!
بگذار بر اندام برهنه‌ی این شعر
پیراهنی بدوزم از قاصدک‌
شاید که نفس‌های باد
مرا به آغوش تو برسانند ..

#سارا_رضایی

#ک

گاهی نوازشم کن
با گرمی نگاه و ‌
عطر لبخند
وَ گاهی با حلاوت بوسه ای

#سارا_صحرا

#گ

#دلتنگم
بيا تا " #دلتنگی ام" را
در گهواره ی " #دستانت" تاب دهم
و تنهايی ام  را
در بستر  
#آغوشت خواب كنم ...

بيا مرا #آغوش_باش


#سارا_قبادی

#د

زلزله نگاهت
مرا آواره چشمان تو کرد



#سارا_آرامش_دری
#ز

گُر می گیرد شعله های عشق وهَوَس در نگاه تو و پوستِ تَنِ من..

#سارا_صحرا

#گ

.
سنگ‌ شدی، جنگ شدی، بی دل و صدرنگ شدی



سرد شدم، درد شدم، زیر غم و غصه ی تو!

#سارا_یوسفی

#س

‌‌‌‌‌ 
صبح
است چہ بے تابانہ
میخواهمت بيدار شو....


#سارا_قبادی
#ص

‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

نیستی ببینی دلتنگی

            تا بیخِ گلویم آمده ...

#سارا_عباسی
#ن

یک صُبح و یک مَن و یک بَغَل تو

از دنیااا چه می خواهَم‌ جُز این


#سارا_صحرا
#ی

عطر نَفَسَت سوره ی صُبح است

تا پیله شُدم بَر نَفَسَت جاان گرفتَم !


#سارا_صحرا

#صاد
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

یک صُبح شدم خیره به لب های نگارم

او گفت بخیر صُبح و لبش بوسیدم


#سارا_صحرا

#ی

عطر نَفَسَت سوره ی صُبح است

تا پیله شُدم بَر نَفَسَت جاان گرفتَم !


#سارا_صحرا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
#عین

‌
آدم‌های ديگر را نمی‌دانم،در من اما
اولين حسى ڪ هر روز صبح بيدار می‌شود؛
دوسـت‌داشتـنِ تـوسـت ...!

#سارا_وحدتۍ


#آ

" ای مَن به فدایِ ،،
   صُبح چشمانِ ٺو ڪَردم
   برخیز ڪه مَن غرق ٺمنای ٺو هسٺم

   #سارا_صحرا

#الف

" وَ چه آرام می تَپد
   صُبح صادق ،،
   در
   نَبض نگاهَت !!

   #سارا_صحرا

#واو