عشق چکه میکند از تمامت
عطش میبارد دست هایت
اوج میگیرد تن داغ عریانت...
وقتی شکوفا میکند بهاران
بر تب اندامم و نمایان میشود
از تراوش هوس انگیز در مست نگاهت.
#فرزانه_طالبی_پور
#ع
عطش میبارد دست هایت
اوج میگیرد تن داغ عریانت...
وقتی شکوفا میکند بهاران
بر تب اندامم و نمایان میشود
از تراوش هوس انگیز در مست نگاهت.
#فرزانه_طالبی_پور
#ع
من احتیاجی به بهار ندارم!
برای نو شدن برای تازه شدن
تنها کافی ست...
تبِ داغِ آغوشِ تووو را لحظه ای
داشته باشم؛
تا بغل بغل،
شکوفه شکوفه،
جوانه بزنم...
#فرزانه_طالبی_پور
#م
برای نو شدن برای تازه شدن
تنها کافی ست...
تبِ داغِ آغوشِ تووو را لحظه ای
داشته باشم؛
تا بغل بغل،
شکوفه شکوفه،
جوانه بزنم...
#فرزانه_طالبی_پور
#م
تو چشم باز ڪردی
و من
روزم نگاهم صدایم آغوشم
نفس هایم عاشقانہ هایم برایت آغاز شد،،،
#فرزانه_طالبی_پور
#ت
و من
روزم نگاهم صدایم آغوشم
نفس هایم عاشقانہ هایم برایت آغاز شد،،،
#فرزانه_طالبی_پور
#ت
مرا بہ یک عصر
بی دغدغہ
بہ کافہی آغوشت
عاشقانہ دعـــوت کن
تا با هرمِ نفسهایتت
عشــق را
روی دفتر زندگی ام
عاشقانہ
نقاشی کنم.
#فرزانه_طالبی_پــور
#م
بی دغدغہ
بہ کافہی آغوشت
عاشقانہ دعـــوت کن
تا با هرمِ نفسهایتت
عشــق را
روی دفتر زندگی ام
عاشقانہ
نقاشی کنم.
#فرزانه_طالبی_پــور
#م
کاش می شد...
برای ساعتی در آغوشت مرد.!
آن وقت قصه ی دلداگی ام را
در ابریشم نگاهت
این همه ساده و آسوده
از یاد نمیبردی.
#فرزانه_طالبی_پور
#ک
برای ساعتی در آغوشت مرد.!
آن وقت قصه ی دلداگی ام را
در ابریشم نگاهت
این همه ساده و آسوده
از یاد نمیبردی.
#فرزانه_طالبی_پور
#ک