صبحے ڪہ بوسہ ام ندهے

بے طلوع باد...

روزے ڪہ عاشقت نشوم

بے شروع باد...

#فرامرز_عرب_عامری

#صاد

حـرفِ رفتن میزنی وقتی کـه محتـاجِ تـوام


رفتنت آغـازِ ویرانی سـت حـرفـش را نـزن


#فرامرز_عرب_عامری

#ح

درگیر کردی روزهای هفته را با هم

یکشنبه رفتی عصرهای جمعه غمگینند

#فرامرز_عرب_عامری

#دال

صبحی که بوسه ام ندهی بی طلوع باد

روزی که عاشقت نشوم بی شروع باد....


#فرامرز_عرب_عامری

#ص

با تبسم‌های گرمت روزِ من آغاز شد

صبح آمد، خنده‌ات جاریست

لبخندت بخیر..

#فرامرز_عرب_عامری

#ب

یک امشبی که آمده بودی به خواب من




من از غم فراق تو خوابم نبرده بود...


#فرامرز_عرب_عامری

#ی

‌
‌هر روز می‌روم به مسیری که دیدمت
جایی که عاشقانه به جانم خریدمت!

#فرامرز_عرب_عامری

#ه

رو به این آینه هر پیرهنی پوشیدم

غیرِ آغوشِ تو چیزی به تنم جور نشد...!

#فرامرز_عرب_عامری

#ر

‌
آشوب ِجهان و ...
جنگِ دنیا به کنار
بحرانِ ندیدنِ تو را من چه کنم؟

#فرامرز_عرب_عامری


#الف

بی تماشای تو

با اینهمه غمها چه کنم؟



#فرامرز_عرب_عامری

#ب

بعد مرگم #شعرهایم
را بخوان تا بشنوی

سرگذشتم تلخ تر از
درگذشتم بوده است




#فرامرز_عرب_عامری


#ب

آغوشِ تو برای #زمستان من بس است
من زیرِ بار هیچ بهاری نمی‌روم ...

#فرامرز_عرب_عامری
#الف

آغوشِ تو برای #زمستان من بس است
من زیرِ بار هیچ بهاری نمی‌روم ...

#فرامرز_عرب_عامری


#الف

تو در کنار خودت نیستی
نمی دانی
که در کنار تو بودن
چه عالمی دارد

#فرامرز_عرب_عامری
‌‌‌

#ت

آغوشِ تو برای زمستان من بس است

من زیرِ بار هیچ بهاری نمی‌روم!

‌
#فرامرز_عرب_عامری

#الف

سالها از قهوه های تَلــخ ،  در این کافه هـا
ساده بودم انتظارِ فالِ شیریـن داشتـم ...


#فرامرز_عرب_عامری

#س