مدیریار | Modiryar
✍ محدودیتهای رویکرد سنتی در مدیریت ریسک #مدیریت_ریسک #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
✍ محدودیتهای رویکرد سنتی در مدیریت ریسک
اگر چه محول کردن مسئولیت ریسک های حوزه های مختلف تجاری به کارشناسان همان واحدها، یک امر منطقی به نظر میرسد اما این رویکرد سنتی در مدیریت ریسک دارای محدودیتهایی است بدین صورت که ممکن است ریسک های قابلتوجهی پیش روی #سازمان باشد که قادر هستند سازمان را تحت تاثیر قرار بدهد و توسط مدیریت شناسایی نشوند. در این مقاله مدیریت ریسک سازمانی چند مورد را بررسی میکنیم و بعد از آن به تعریف مدیریت ریسک یکپارچه خواهیم پرداخت:
✅ محدودیت شماره ۱:
در رویکری سیلویی مدیریت ریسک ممکن است که ریسک هایی بین #سیلوها قرار بگیرد که مدیران آن سیلوها قادر به کشف آنها نیستند. ریسک ها از چارت سازمانی پیروی نمیکنند بنابراین ممکن است هر جایی اتفاق بیفتند. در نتیجه، ممکن است ریسکی در افق و پیش روی سازمان باشد که توجه هیچ یک از رهبران سیلوها را جلب نمیکند و باعث میشود که این ریسک تا زمانی که یک رویداد فاجعهبار را ایجاد کند نادیده گرفته شود. به عنوان مثال، ممکن است هیچ یک از رهبران سیلو توجهی به تغییرات جمعیتی در بازار، که باعث جابجایی جمعیت به سمت مناطق بزرگ شهری با سرعتی بالاتر از آنچه پیش بینی سازمان بوده میشود، نداشته باشند. این اتفاق ممکن است به طور چشمگیری استراتژی یک سازمان خردهفروشی را، که در جستجوی انبارهایی در حومه شهر و یا مناطق روستایی اطراف شهرهای کوچکتر است تحتتاثیر قرار دهد.
✅ محدودیت شماره ۲:
برخی ریسک ها بر چندین سیلو تاثیر میگذارند. بنابراین، در حالی که رهبر یک سیلو ممکن است ریسک بالقوه را تشخیص دهد، اما ممکن است اهمیت آن ریسک را به جنبههای دیگر آن کسبوکار درک نکند. ریسکی که برای یکی از واحدهای کسبوکار نسبتا بیضرر به نظر میرسد، اگر قرار باشد به طور همزمان چندین کارکرد سازمان را تحتتاثیر قرار دهد ممکن است تاثیر قابلتوجهی بر سازمان داشته باشد. برای مثال، رئیس بخش قوانین و مقررات ممکن است از آیین نامههای پیشنهادی جدید که برای مشاغل فعال در برزیل اعمال خواهد شد آگاه باشد و با توجه به این واقعیت که این شرکت در حال حاضر فقط در آمریکای شمالی و اروپا تجارت میکند، این تغییرات نظارتی بالقوه را نادیده میگیرد. چیزی که رئیس بخش قوانین و مقررات درک نمیکند این است که یک عنصر کلیدی از برنامه استراتژیک شامل ورود به مشارکتهای سرمایهگذاری مشترک با #نهادهای_تجاری در برزیل و آرژانتین است و روسای برنامهریزی و عملیات استراتژیک از این مقررات پیشنهادی آگاه نیستند.
✅ محدودیت شماره ۳:
در یک رویکرد سنتی برای مدیریت ریسک، رهبران سیلو ممکن است درک نکنند که چگونه پاسخ فردی به یک ریسک خاص ممکن است جنبههای دیگر یک کسبوکار را تحتتاثیر قرار دهد. در آن شرایط، یک رهبر سیلو ممکن است #تصمیم بگیرد که به روشی خاص به ریسک خاصی که سیلوی خود را تحت تأثیر قرار می دهد، پاسخ دهد، اما با این پاسخ میتواند ریسک قابل توجهی را در قسمت دیگری از سازمان ایجاد کند. به عنوان مثال، در پاسخ به نگرانیهای رو به رشد در مورد خطرات سایبری، بخش IT ممکن است پروتکلهای امنیتی را تشدید کند، اما با انجام این کار، کارکنان و مشتریان، پروتکلهای جدید را گیج و سردرگم کننده میدانند، که ممکن است منجر به افزیش هزینه و یا حتی از دست دادن مشتریان شود.
✅ محدودیت شماره ۴:
در مدیریت ریسک سنتی برای تشخیص و واکنش به ریسکها اغلب تمرکز بر روی داخل سازمان است یعنی، مدیریت بر ریسکهای مرتبط با عملیات داخلی سازمان تمرکز میکند و حداقل تمرکز را بر ریسکهایی که ممکن است خارج از کسبوکار ظاهر شوند دارد. به عنوان مثال، سازمان ممکن است بر فعالیت یک رقیب تجاری که بر روی #فناوری جدیدی کار میکند و پتانسیل مختل کردن روند فروش سازمان را دارد، نظارت نکند.
✅ محدودیت شماره ۵:
علیرغم این حقیقت که اغلب رهبران کسبوکار رابطه بنیادین “ریسک و بازده” را درک میکنند، گاهی تقلا میکنند که تلاشهای خود در مدیریت ریسک را به #برنامهریزی_استراتژیک مرتبط کنند. به عنوان مثال، توسعه و اجرای برنامه استراتژیک سازمان ممکن است به ریسک ها توجه کافی نداشته باشد چون رهبران واحدهای داخلی سازمان که مدیریت ریسک را به صورت سنتی اجرا می کنند در روند برنامه ریزی استراتژیک دخیل نبودهاند. استراتژیهای جدید ممکن است منجر به ریسکهای جدیدی شود که در روند سنتی مدیریت ریسک توسط سیلوها در نظر گرفته نمیشوند.
✅ تأثیر این محدودیت ها بر سازمان چیست؟
همانطور که در شکل نشان داده شده، یک طیف گستردهای از ریسک ها در افق و پیشروی سازمان وجود دارد که رویکرد سنتی مدیریت #ریسک قادر به دیدن آنها نیست. متاسفانه، برخی از سازمانها زمانی به این محدودیت ها پی میبرند که خیلی دیر شده است.
#مدیریت_ریسک
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
اگر چه محول کردن مسئولیت ریسک های حوزه های مختلف تجاری به کارشناسان همان واحدها، یک امر منطقی به نظر میرسد اما این رویکرد سنتی در مدیریت ریسک دارای محدودیتهایی است بدین صورت که ممکن است ریسک های قابلتوجهی پیش روی #سازمان باشد که قادر هستند سازمان را تحت تاثیر قرار بدهد و توسط مدیریت شناسایی نشوند. در این مقاله مدیریت ریسک سازمانی چند مورد را بررسی میکنیم و بعد از آن به تعریف مدیریت ریسک یکپارچه خواهیم پرداخت:
✅ محدودیت شماره ۱:
در رویکری سیلویی مدیریت ریسک ممکن است که ریسک هایی بین #سیلوها قرار بگیرد که مدیران آن سیلوها قادر به کشف آنها نیستند. ریسک ها از چارت سازمانی پیروی نمیکنند بنابراین ممکن است هر جایی اتفاق بیفتند. در نتیجه، ممکن است ریسکی در افق و پیش روی سازمان باشد که توجه هیچ یک از رهبران سیلوها را جلب نمیکند و باعث میشود که این ریسک تا زمانی که یک رویداد فاجعهبار را ایجاد کند نادیده گرفته شود. به عنوان مثال، ممکن است هیچ یک از رهبران سیلو توجهی به تغییرات جمعیتی در بازار، که باعث جابجایی جمعیت به سمت مناطق بزرگ شهری با سرعتی بالاتر از آنچه پیش بینی سازمان بوده میشود، نداشته باشند. این اتفاق ممکن است به طور چشمگیری استراتژی یک سازمان خردهفروشی را، که در جستجوی انبارهایی در حومه شهر و یا مناطق روستایی اطراف شهرهای کوچکتر است تحتتاثیر قرار دهد.
✅ محدودیت شماره ۲:
برخی ریسک ها بر چندین سیلو تاثیر میگذارند. بنابراین، در حالی که رهبر یک سیلو ممکن است ریسک بالقوه را تشخیص دهد، اما ممکن است اهمیت آن ریسک را به جنبههای دیگر آن کسبوکار درک نکند. ریسکی که برای یکی از واحدهای کسبوکار نسبتا بیضرر به نظر میرسد، اگر قرار باشد به طور همزمان چندین کارکرد سازمان را تحتتاثیر قرار دهد ممکن است تاثیر قابلتوجهی بر سازمان داشته باشد. برای مثال، رئیس بخش قوانین و مقررات ممکن است از آیین نامههای پیشنهادی جدید که برای مشاغل فعال در برزیل اعمال خواهد شد آگاه باشد و با توجه به این واقعیت که این شرکت در حال حاضر فقط در آمریکای شمالی و اروپا تجارت میکند، این تغییرات نظارتی بالقوه را نادیده میگیرد. چیزی که رئیس بخش قوانین و مقررات درک نمیکند این است که یک عنصر کلیدی از برنامه استراتژیک شامل ورود به مشارکتهای سرمایهگذاری مشترک با #نهادهای_تجاری در برزیل و آرژانتین است و روسای برنامهریزی و عملیات استراتژیک از این مقررات پیشنهادی آگاه نیستند.
✅ محدودیت شماره ۳:
در یک رویکرد سنتی برای مدیریت ریسک، رهبران سیلو ممکن است درک نکنند که چگونه پاسخ فردی به یک ریسک خاص ممکن است جنبههای دیگر یک کسبوکار را تحتتاثیر قرار دهد. در آن شرایط، یک رهبر سیلو ممکن است #تصمیم بگیرد که به روشی خاص به ریسک خاصی که سیلوی خود را تحت تأثیر قرار می دهد، پاسخ دهد، اما با این پاسخ میتواند ریسک قابل توجهی را در قسمت دیگری از سازمان ایجاد کند. به عنوان مثال، در پاسخ به نگرانیهای رو به رشد در مورد خطرات سایبری، بخش IT ممکن است پروتکلهای امنیتی را تشدید کند، اما با انجام این کار، کارکنان و مشتریان، پروتکلهای جدید را گیج و سردرگم کننده میدانند، که ممکن است منجر به افزیش هزینه و یا حتی از دست دادن مشتریان شود.
✅ محدودیت شماره ۴:
در مدیریت ریسک سنتی برای تشخیص و واکنش به ریسکها اغلب تمرکز بر روی داخل سازمان است یعنی، مدیریت بر ریسکهای مرتبط با عملیات داخلی سازمان تمرکز میکند و حداقل تمرکز را بر ریسکهایی که ممکن است خارج از کسبوکار ظاهر شوند دارد. به عنوان مثال، سازمان ممکن است بر فعالیت یک رقیب تجاری که بر روی #فناوری جدیدی کار میکند و پتانسیل مختل کردن روند فروش سازمان را دارد، نظارت نکند.
✅ محدودیت شماره ۵:
علیرغم این حقیقت که اغلب رهبران کسبوکار رابطه بنیادین “ریسک و بازده” را درک میکنند، گاهی تقلا میکنند که تلاشهای خود در مدیریت ریسک را به #برنامهریزی_استراتژیک مرتبط کنند. به عنوان مثال، توسعه و اجرای برنامه استراتژیک سازمان ممکن است به ریسک ها توجه کافی نداشته باشد چون رهبران واحدهای داخلی سازمان که مدیریت ریسک را به صورت سنتی اجرا می کنند در روند برنامه ریزی استراتژیک دخیل نبودهاند. استراتژیهای جدید ممکن است منجر به ریسکهای جدیدی شود که در روند سنتی مدیریت ریسک توسط سیلوها در نظر گرفته نمیشوند.
✅ تأثیر این محدودیت ها بر سازمان چیست؟
همانطور که در شکل نشان داده شده، یک طیف گستردهای از ریسک ها در افق و پیشروی سازمان وجود دارد که رویکرد سنتی مدیریت #ریسک قادر به دیدن آنها نیست. متاسفانه، برخی از سازمانها زمانی به این محدودیت ها پی میبرند که خیلی دیر شده است.
#مدیریت_ریسک
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar