اخبار معلم
14.6K subscribers
16.9K photos
7.84K videos
1.98K files
9.42K links
🔸آخرین،بروز ترین و موثق ترین اخبار صنفی فرهنگیان

🔹بازتاب مشکلات فرهنگیان و سوالات صنفی، پیگیری و پاسخ به آنها
Download Telegram
اخبار معلم
بطحایی: علت استعفای بنده این بود که اعتقاد داشتم نسبت به همکاران من و معلمها در نظام رتبه بندی و سایر مسائل آموزش و پرورش اجحاف شده و نمی‌توانستم دائما وعده ماههای آینده را بدهم؛ رئیس جمهور باید به اندازه برجام درباره آموزش و پرورش هم احساس مسئولیت کند.…
💥 آقای بطحایی!
لطفا به پرشسگران آدرس غلط ندهید!

#ابراهیم_سحرخیز

🔴در مطالب دوستان به نقل از" بطحایی" وزیر پیشین آموزش و پرورش ،در چرایی استعفایش ،به نکاتی اشاره شده است که در نوع خود،عجیب ، پرسش برانگیز و مضحک به نظر می رسید.
بطحایی علیرغم داشتن چهره ای متبسم و حق بجانب ،آن کسی نیست که بتواند خود را از اتفاقاتی که در دوره هشت ساله دولت روحانی بر سر آموزش و پرورش این کشور آفتاده است بسادگی تبرئه کند.

🔴بطحایی از فعالان ستاد انتخاباتی روحانی ،دست راست فانی و هموار کننده مسیر برای ادامه همان گفتمانی است که تنها راه برون رفت آموزش و پرورش از گرداب هائل ناشی از نبود منابع را در خصوصی سازی وخرید ارزان قیمت خدمات آموزشی از مدارس غیر دولتی جستجو می کند.
کمک به رشد فزاینده و قارچ گونه مدارس غیر دولتی ،برچیده شدن بساط مدارس نمونه ،تلاش برای حذف مدارس سمپاد به منظور کوچاندن اجباری دانش آموزان به مدارس غیر دولتی ، چشم بستن بر غارت صندوق سرمایه گذاری فرهنگیان ، وعده و وعیدهای نافرجام تا بی ثباتی در حوزه تصمیم گیری بخشی از کارنامه وی را تشکیل می دهد .

🔴سخن آن روز بطحایی نیز مانند ادعای امروزش ، مبنی بر کناره گیری از وزارت به سبب بی تفاوتی روحانی در قبال رتبه بندی معلمان ، بدلیل نداشتن رنگ و بویی از صحت ، هرگز با استقبال فرهنگیان مواجه نشد.
سخنی بر دل می نشیند که لاجرم از دل بر آید.
چگونه باید ادعایی را باورکردکه بر انکار آن دهها دلیل می توان اقامه کرد.
وزیری که تا دیروز در مدح و ثنای برجام ،مانند دیگر دوستانش حاضر بود بخشی از ساعات درسی دانش آموزان را به بازآموزی شاهکارهای برجامی اختصاص دهد و تا اخرین لحظه در دفاع از نگاه انقباضی دولت به آموزش و پرورش سنگ تمام گذاشته ،ناگهان بخاطر شرکت در انتخابات مجلس مجبور به استعفایی شود که با روزه سکوت همراه شده ،حتی در مراسم تودیع و معارفه نیز ، کماکان مهر خموشی بر لب زده ،خود را "سوپرمنی " جلوه دهد که بیش از 80 درصد آمال و آرزوهای خود را بر کرسی اجرا نشانده است.

🔴از سخنگوی دولت گرفته تا جناب معاون اول ،همه ازچالاکی و پیش دستی او برای حضور در مجلس ،به شگفت آمده ، در واکنش به مخاطبان می گویند ما نیز مثل شما از طریق صدا و سیما از این تصمیم ناگهانی وی برای حضور در انتخابات پیش رو، باخبر شدیم!
البته نگارنده از انجا که کم و بیش از سبک و سیاق دولت روحانی در خصوص عزل و برکناری وزرایش مطلع بودم در همان آغازین لحظه نیز مانند دیگر معلمان ، این دروغ آشکار را باور نکرده ، از کنار ژست جانبدارانه ربیعی مثل همیشه با خنده عبور کردم.

🔴امروز با افول دولت روحانی و سقوط آزاد محبوبیت او در بین تمامی اقشار جامعه ، بویژه معلمان ،بطحایی نیز مجبور می شود سکوت را شکسته ،بجای پوزش از انتساب آن دروغ فاحش به وی ،پا را فراتر نهاده ،خود را" رابین هودی" جلوه دهد که چون نتوانسته بی تفاوتی های آقای رییس جمهور را در قبال جفای رفته بر معلمان تحمل کند پس چاره را در رفتن و استعفا دیده است.
اکنون که آبها از آسیاب افتاده و کار ثبت نام در مجلس به پایان رسیده ، اصل ماجرا را حاشا کرده ،هنوز هم به پرسشگران آدرس غلط می دهد.
🔴 ناسپاسی است اگر بطحایی تمام کاسه و کوزه هایش بر سر روحانی شکسته ، ناکار آمدی خود و یارانش را تماما به حساب روحانی بنویسد.
اگر نبود دولت روحانی ،امثال بطحایی هرگز جواز خروج از کنج عزلت شورای عالی نصیبشان نمی شد چه رسد به مقام وزارت !
پس بهتر است به عذر تقصیر بسنده کرده ،با پوزش از جامعه معلمان ،برای همیشه با این حوزه خداحافظی کرده ، به یمن مرحمت دوستان ،به سرگرم کردن دانشجویان درهمان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی اکتفا کنند.

کانال #اخبارمعلم
✒️ @moalempress1
💥چه زود دیر می شود اما...

#ابراهیم_سحرخیز
🔴انگار، همین دیروز بود تازه به صندلی رسیده های آموزش و پرورش از فرط شادمانی در پوست خود نمی گنجیدند.
مدام با حمله به مدیران پیشین ،سرمست از باده غرور ، از کرامات شیخ پیروزی می گفتند که قرار است با گماردن افاضل قوم بر راس آموزش و پرورش ، یک شبه ره صدساله در پیش گرفته ،بمدد گشایش برجامی چنان رونقی در زندگی مردم ایجاد کند که جماعت یارانه بگیر ، برای همیشه قید آنرا زده ،بسادگی از وصولش صرف نظرکنند.

🔴حلقه وصل آموزش و پرورش در نبود نجفی ، از همان روز های آغازین با فانی و یاران پا برکاب او شکل گرفت تا با تقسیم غنایم بین خویش ،صاحبان مدارس غیر دولتی نیز از این بهار شکوفایی، نفس تازه ای بکشند.
عرصه را بر منتقدان بسته، آنان را به جهنمی حواله می دادند که آتش هیزمش را خود قبلا سفارش داده بودند.
تمام یمین و یسار لشگر به صف شده بود تا از وزیر و یاران تازه به قدرت رسیده ، چشم بسته دفاع کرده ،منقدان را از دم شمشیر اعتدال بگذرانند.

🔴رییس وقت مرکز اطلاع رسانی آموزش و پرورش با تمام اعوان و انصارش علاوه بر دیدن دم برخی از صاحبان رسانه ، درشبکه های مجازی حضور فعال و مبسوط الیدی داشت تا تمام قد از مافوق خود یعنی همان وزیر ،جانانه دفاع کند.
می گفتند با آمدن عملگرایی مانند فانی یا بطحایی قرار است رنسانسی در آموزش و پرورش اتفاق افتاده تا آموزش و پرورش رها شده از قید و بند آزمون و هیولای کنکور را همپای کشور توسعه یافته ای مانند فنلاند و نروژ پیش ببرند.

🔴حضرات ،پس از به جیب زدن پول قلمبه ناشی از محل تدوین سند تحول ، حمله به آنرا در دستور کار قرار داده ، سوژه تازه ای برای سرگرم کردن معلمان یافته بودند تا اذهان را از اصل ماجرا ،یعنی ناکارآمدی مجموعه خویش، منحرف سازند.

🔴 وزارتخانه وسیعی مانند آموزش و پرورش را بسان موش آزمایشگاهی ،میدان آزمون و خطای وزرا و مدیران ضعیفی قراردادند که با گذشت بیش از یکصد سال از مدرسه داری نوین در ایران بیسابقه بود.

🔴راه را بر منتقدان خود بسته ،مجال سگالیدن و اندیشه ورزی را از جماعت فرهنگی سلب کردند .
با نام عملگرایی ، بر مشی و مرام دگماتیسمی خود اصرار ورزیده ، با فروکاستن از منزلت معلم ، جایگاه آموزش و پرورش را در حد یک کالا در سبد خانوار تنزل بخشیدند.
نقد و کارشناسی جای خود را به تملق ،چاپلوسی و مجامله داد. سیاه نمایی ،خط بطلان کشیدن بر کار مدیران دیروز ، بازار مکاره ای شد برای سرپوش گذاشتن بر یک رکود هشت ساله در حوزه آموزش و پرورش .

🔴 امروز که قطار دولت اعتدال به ایستگاه پایانی نزدیک شده است ، بجز انفعال و سکوت ،بوی دیگری درمطبخ آنان به مشام نمی رسد.
گاه گاهی نیز جسته گریخته ،هریک گناه کرده خویش را به حساب دیگری می نویسد تا فردا روزی بهانه ای برای همرنگ شدن با جماعت بعدی را در کیسه داشته باشد.
بطحایی که خود روزگاری از حامیان شیخ برجامی بوده ،کنایه وار با تاختن به برجام ،به سرانجام نرسیدن معیشت معلمان را از چشم روحانی می بیند تا در فراری به جلو ،ماندن بر اسب قدرت را توجیه کند.

🔴روزگار بدی است ،برخی تصور می کنند همه چیز را می توان با پول یا زبان چرب و نرم تملق یا تقیه خرید.
یکرنگی ،صداقت ،شهامت و شجاعت گمشده امروز جامعه ماست.

کانال #اخبارمعلم
✒️ @moalempress1
♦️♦️پرداخت مطالبات معلمان به سال آینده موکول شد؟

در لایحه بودجه ۹۸، اعتبار ۲ هزار میلیارد تومان برای رتبه‌بندی معلمان در نظر گرفته شده است، احتمالا عدم تخصیص این بودجه تا شب عید به طول می‌انجامد و پرداخت مطالبات معلمان به بهانه‌های مختلفی مانند کسری بودجه به سال آینده موکول می‌شود.

گسترش‌نیوز:
#ابراهیم_سحرخیز با بیان اینکه طرح رتبه‌بندی معلمان همانند نظام ارزشیابی کارمندان در سال‌های گذشته است، اظهار کرد: به عنوان مثال در گذشته نظام ارزشیابی کارمندان از ۳۰ امتیاز محاسبه می‌شد و مدیران به کارمندان یا ۳۰ امتیاز کامل را می‌دادند یا اگر می‌خواستند امتیازی از یک فرد کسر کنند، امتیاز آن کارمند در نظام ارزشیابی ۲۹.۷۵ محاسبه می‌شد.

وی ادامه داد: امتیازدهی در نظام رتبه‌بندی معلمان، همانند ارزشیابی کارمندان در گذشته است؛‌ طبیعتاً با این نوع ارزشیابی، تمایز معلمان فعال و غیرفعال چندان مشخص نخواهد شد.

این کارشناس آموزش و پرورش با اشاره به اینکه احتمال پرداخت نشدن بودجه رتبه‌بندی معلمان تا پایان سال وجود دارد، اظهار کرد: در لایحه بودجه ۹۸، ۲ هزار میلیارد تومان برای رتبه‌بندی معلمان در نظر گرفته شده است، عدم تخصیص این بودجه احتمالا تا شب عید به طول می‌انجامد و پرداخت مطالبات معلمان به بهانه‌های مختلفی مانند کسری بودجه به سال آینده موکول می‌شود.

معاون اسبق آموزش متوسطه وزارت آموزش‌و‌پرورش در پایان گفت: #ممکن_است_به_دلیل_انتخابات_بخشی_از_مطالبات_طرح_رتبه_بندی_پرداخت_شود_تا_معلمان_امیدوار_شوند؛ اما احتمال پرداخت مطالبات این طرح در سال آینده نیز وجود دارد.

منبع: ایسکانیوز

https://www.gostaresh.news/culture-art/78364-پرداخت-مطالبات-معلمان-به-سال-آینده-موکول-شد؟.html

کانال #اخبارمعلم
✒️ @moalempress1
💥 رتبه بندی معلمان ،همچنان پاشنه آشیل آموزش و پرورش است!

#ابراهیم_سحرخیز

🔴موضوعاتی مانند رتبه بندی معلمان ،پژوهش و ارزشیابی ،نظام جامع هدایت تحصیلی در کنار دیگر زیر نظام های اصلی سند تحول در آموزش و پرورش به مثابه چرخ دنده هایی است که به حرکت در آوردن موتور محرکه نظام آموزشی در گرو همیاری مشترک و متقابل بین آنها است.

🔴غالب شدن گفتمان معیشتی در فضای امروز آموزش و پرورش موجب شده است تا نگاه گزینشی ،تحریف شده و غیر سیستمی به مولفه های سند تحول ،بهانه ای برای برون رفت ازچالش سکون و روزمرگی در نظام آموزشی کشور باشد.

🔴آموزش و پرورش سعی دارد با کمترین تغییری در ویرایش "عسگری آزاد "معاون وقت سازمان مدیریت و برنامه ریزی از "ضوابط طرح مسیر ارتقای شغلی کارمندان مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری" آنرا را با برند و پوشش "رتبه بندی " به خورد معلمان دهد.

🔴تشکیل هیات های بررسی و ممیزی در سطح مدرسه،منطقه تا استان برای اعطای رتبه هایی مانند "ارشد"،"خبره "و "عالی" همراه با توقف لازم در ایستگاه سنواتی ،با همان ارزشیابی های صوری و بی حاصل داستان تازه ای نیست که کیمیاگران امور اداری از آن بی خبر باشند!

🔴ناگفته نماند باید از هرگونه افزایشی در حقوق و دستمزد که بتواند بخشی از این تبعیضهای گذشته را در معلمان جبران کند حتی با نام جعلی رتبه بندی هم ، استقبال کرد.
اما کیست که نداند رتبه بندی معلمان معطوف به اهدافی است که خود انگیختگی ، بالندگی شغلی ، رقابت سالم و سازنده در کسب های شایستگی های حرفه ای ،تخصصی و فردی تنها بخشی از آنها است که با پیش بینی ساز و کارهای قانونی لازم برای ایجاد و استقرار الگوی جدیدی از نظام پرداخت دستمزد و حقوق انجام شدنی است.

🔴اتفاق بزرگی با نام رتبه بندی معلمان تنها در سایه مشارکت فعال و فراگیر جامعه هدف تحقق یافتنی است.
با ارجاع دادن این مساله مهم به ادارات کارگزینی آموزش و پرورش در قالب همان مسیر تکراری گذشته ،پر کردن جداول صوری ارزشیابی ، روکردن گواهی آموزش های بی حاصل ضمن خدمت پولی ، لحاظ کردن حب و بغض های فردی ، تسویه حساب های جناحی و سیاسی پای جمع و تفریق امتیازات ، اخذامضاهای طلایی پای تاییده های نهایی ، اتفاق بزرگی در حوزه بروز آوری یا توانمند سازی منابع انسانی نخواهد افتاد.

🔴اصطلاح پر طمطراق رتبه بندی معلمان به لطف تلاش شبانه روزی رسانه ها به چنان واژه پرتکراری در سر خط خبرها مبدل شده است که برسر هر کوی و برزنی مانند صدای دهلی که از دور خوش است ، ساری و جاری است.
گروه های آموزشی ، انجمن های علمی-تخصصی متشکل از معلمان زبده و کار آزموده از غایبان اصلی این اتفاق بزرگند که از آنها در این فرایند هیچ نام و نشانی در میان نیست.

🔴بسنده کردن به آزمونهای کلیشه ای و تکراری از نوع بسته پاسخ بشیوه متداول گذشته یا غیر حضوری بجای پایش مستمر سنجش صلاحیت حرفه ای معلمان نمی تواند ضامن خوبی برای اجرای درست رتبه بندی در اموزش و پرورش باشد.
مناسب ترین و نزدیکترین الگو برای پیاده شدن صحیح طرح رتبه بندی در آموزش و پرورش ،الگویی شبیه آیین نامه ارتقای شغلی استادان واعضای هیات علمی دانشگاه ها ،موسسات و مراکز آموزش عالی است.
نمی دانم چه حکایتی است که برخی از همردیف یا همتراز شدن واقعی معلمان با استادان ،پژوهشگران و فناوران واهمه دارند وحاضر نیستند جایگاه واقعی معلم را به وی بازگردانند.
متاسفانه چنین واقعیتی را با گوشت و پوست خود سالها در بین نمایندگان مجلس و دولتمردان حس کردم.
مقاومتی تمام عیار که هنوز نیز آثارش هویداست.
🔴 فراموش نکنید که رتبه بندی معلمان ،قطعه ای حساس و مولد در موتور نظام آموزشی است که اگر به هنگام عمل نکند ،ماشین آموزش و پرورش همچنان درجا خواهد زد.
کانال #اخبارمعلم
✒️ @moalempress1
💥جناب آقای علی احمدی !
مجلس مقصر نیست .

#ابراهیم_سحرخیز

🔴گفتگوی اختصاصی علیرضا علی احمدی با خبرگزاری تسنیم با عنوان"کوتاهی آموزش و پرورش در تغییر تقویم آموزشی مدارس"بهانه ای شد تا دگر باره در کنار این مساله،تلنگری نیز به بزرگترین چالش روز آموزش وپرورش،یعنی جذب ،تربیت و توانمندسازی معلم به عنوان شاخص ترین عنصر موثر و فعال در چرخه یاددهی -یادگیری زده شود.

آنچه موجب شده است تا آموزش وپرورش به مثابه یکی از مهمترین نهاد اثرگذار در تعلیم و تربیت رسمی کشور، به دور از چارچوب های تعیین شده، حدود و ثغورش آماج دخالت های گاه و بیگاه قرارگیرد نادیده گرفتن نقش بی بدیل آموزش و پرورش در راهبرد پیشرفت و تعالی کشور است.

بیش از سی سال است که آموزش و پرورش ایران، در دام روزمرگی، سیاست زدگی، عدم پای بندی به قوانین یا اسناد فرادستی،نداشتن برنامه و افق روشن در عرصه تصمیم سازی و عمل گرفتار آمده است.
این کشتی طوفان زده سالها است که با مشکلاتی مانند بی ثباتی در ساختار ، سونامی کمبود معلم ، نابرابری در شاخص ها، اثربخش نبودن کارکردهای آموزشی ، محدویت در منابع مالی و کالبدی دست و پنجه نرم می کند.

آنچه به تعبیر برخی از منتقدان سبب شده است تا مجلس پا را از گلیم خویش فراتر نهاده،با مصوباتی نسنجیده و تحمیلی،آموزش و پرورش را با جذب وبکارگیری آموزشیاران نهضت سواد آموزی ،مربیان پیش دبستانی و نیروهای خرید خدمات آموزشی غافلگیر کند! عقب نشینی و کوتاهی دولت در ایفای وظایف حاکمیتی خود در مجموعه آموزش و پرورش است.

بیش از سی سال است که دولت با ماندن در برزخی مانند برون سپاری آموزش و پرورش دولتی،اعتقادی به سرمایه گذاری در آموزش و پرورش ندارد.
اگر نبود فشار تقاضا برای آموزش ، دولت روحانی،با سه طلاقه کردن آموزش و پرورش، کار را یکسره کرده ،تمامی آنرا به حراج سپرده بود.

بهتر است بجای متهم کردن مجلس به دخالت ناروا در حوزه تخصصی آموزش و پرورش به مذمت از عملکرد وزرایی بپردازید که با نگاه چرتکه ای ،کالایی و تاجر مآبانه به مساله آموزش و پرورش دنبال وارد کردن لشگری از معلمان بودند که از فرط بیکاری حاضرند با دستمزدی ناچیز حتی کمتر از یک کارگر افغانی ،کلاس های مملو از دانش آموز را برای ما اداره کنند!

با بالا گرفتن تب خصوصی سازی در ایران متاسفانه مدیریت و راهبری در آموزش و پرورش نصیب کسانی شد که جز به بنگاه داری، برون سپاری ،کاستن از هزینه ها ولو به قیمت نابودی کیفیت و کارآیی در آموزش و پرورش به چیز دیگری نمی اندیشیدند!
با گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب هنوز وزارتخانه عریض و طویلی مانند آموزش و پرورش فاقد یک استراتژی پایدار و بی ثبات در حوزه تامین و تربیت نیروی انسانی مورد نیاز به عنوان معلم است.

همین قبض و بسط های گاه و بیگاه در عرصه تصمیم گیری موجب شده است تا آموزش و پرورش با سیاست های وصله-پینه ای هر ساله در آستانه بازگشایی مدارس کمبود چند صد هزار نفری معلم را زیر سبیلی در کند.
آموزش و پرورش ما از 12 ماه سال،یازده ماهش را در خواب و بی خبری سپری کرده ،در واپسین ماه مانده به بازگشایی مدارس، یعنی شهریور به یاد پر کردن کلاس های خالی می افتد که قرار است از محل بکارگیری بازنشستگان پررورش ،تحمیل اضافه تدریس بر شاغلین یا در نهایت آموزشیاران نهضت سواد آموزی و نیروهای خرید خدمات آموزشی پرشوند.

این چرخه معیوب و ناصواب چهل سال است که مدام در آموزش و پرورش درحال تکرار شدن است.
البته به جناب علی احمدی بایدعرض کنم علیرغم این انتقاد ها ،اگر همین دخالتهای جسته گریخته مجلس در کار نبود معلوم نبود مدیریت استسلاقی دولت چه بلایی بر سر آموزش و پرورش آورده بود.
یادمان نرفته است که چگونه یک شبه با سکوت شورای عالی آموزش و پرورش حکم به برچیدن مدارس سمپاد می دهند،تا راه برای کوچ ناخواسته واجباری دانش آموزان به مدارس غیر دولتی هموار شود.

جناب آقای علی احمدی !
قرار نیست آموزش و پرورش به بهای برکرسی نشاندن تعطیلات زمستانی با دست بردن در تقویم آموزشی مدارس،تاوان ناکارآمدی مدیرانی را بپردازد که در حل مشکلات کلان شهری مانند تهران در حوزه محیط زیست یا معضل ترافیک عاجزند!

دست بردن در تقویم آموزشی بدون کنترل و مهار متغیرهایی مانند تنوع اقلیمی و جغرافیایی ،نظام ارزشیابی متمرکز و هماهنگ کشوری ،متناسب سازی حجم ، عناوین و جدول دروس هفتگی مدارس ، نقش کودکان در اقتصاد و معیشت خانوار به ویژه در مناطق روستایی،تعطیلات آیینی،مذهبی تاریخی و..عملا میسور نیست.

ناگفته نماند مجلس به لحاظ جایگاه تعریف شده و قانونی این اجازه دارد که راه را بر برخی از مدیران خودکامه در حوزه اجرا سد کند!
قرارنیست به قیمت به کرسی نشستن سلایق شخصی وزرا مجلس را از حیز انتفاع خارج کنیم.
اگر نهیب به هنگام مجلس نبود اکنون بجای معلمان رسمی، یک میلیون معلم خرید خدمات آموزشی، عهده دار آمر آموزش بودند.
✒️ @moalempress1
💥 جای چنین تصمیمی در آموزش و پرورش خالی است !

#ابراهیم_سحرخیز

امروز ، رییس سازمان بهزیستی کشور به بخشنامه ای مبنی بر تعارض منافع مدیران بهزیستی با اهداف سازمانی اشاره داشت که به موجب آن بیش از 100 نفر از مدیران بهزیستی که همزمان با پست مدیریتی خویش ،مراکزی را به صورت خصوصی یا دولتی اداره می کردند از سمت خود کناره گیری نموده اند.

چنین واکنشی فارغ از چرایی و شان حدوث آن ،هرچند اقدامی دیر هنگام اما در نوع خود ،قابل ستایش و درخور تحسین است
البته این تصمیم به جهاتی نیز قابل تامل و حیرت برانگیز است .
چراباید دستگاه های حمایتی از جمله بهزیستی که ماموریت اصلی آن در شرایط بغرنج و پیچیده اقتصادی -اجتماعی امروز امدادرسانی به اقشار آسیب پذیر و مددجویان ناتوان ،نیازمند یا بد سرپرست و بی سرپرست می باشد برخی از مدیرانش همزمان با اشتغال در پست دولتی ،از محل اداره مراکز خصوصی تحت امر خود،علاوه بر حقوق و مزایای دریافتی ، کاسبی راه انداخته ،سازمان را در مسیرمنافع مادی خویش به پیش برانند؟

اما به هر حال چه نیکو گفته اند که"جلوی ضرر را از هر کجایی که بگیری منفعت است "
بر گردیم به آموزش وپرورش ،مجموعه ای که سالهاست در انتظار چنین رخدادی است تا از برخی از اتفاقات پرده بردارد.
کم نبوده یا نیستند مدیرانی که همزمان با اشتغال در پست مدیریتی خود در وزارت آموزش و پرورش ، عملا کارچاق کن یا رونق بخش دکان و حجره خویشند!

اگر در بهزیستی ،بخش هایی مانند مراکز خصوصی مشاوره ،مهد های کودک ، مراکز نگهداری شبانه معلولان ،سالمندان و بیماران روانی و... منافع مدیران را در تقابل و ناسازگاری با کارکردها و منافع سازمانی قرار داده است.
قطعا در آموزش و پرورش نیز ،راه اندازی و توسعه مدارس غیر دولتی ، آموزشگاه های علمی آزاد ، زبان ، کلاس های جبرانی و کنکور ، مراکز یادگیری آموزش از راه دور ، پیش دبستانی ، مراکز خصوصی مشاوره ، هدایت تربیتی و تحصیلی ، مراکزخصوصی چاپ و نشر طرف قرارداد با مجموعه بزرگ چاپ و نشر سازمان پژوهش ، مراکز آموزش نیروی انسانی (آموزش های حین خدمت ) ،مراکز پژوهشی و مطالعاتی طرف تعامل با آموزش و پرورش ،نمایندگی پوشش بیمه معلم و... از جمله مصادیق بارز تعارض منافع برخی از مدیران زیرمجموعه با خود آموزش و پرورش است.

چه کسی این اجازه را به وزیر ،معاون وزیر ، مدیران کل ستادی و صفی ،مشاوران و دیگر مدیران ادارات آموزش و پرورش داده است که همزمان بر پستی سوار شوند که قرار است در پرتو آن ،خواسته یا ناخواسته دکانشان از تصمیم آنها نیز منتفع شود؟!
چرا باید کسی که قرار است بر بیش از 14 درصد از مدارس این کشور که به صورت غیر دولتی اداره می شوند نظارت کرده ، به عنوان قاضی میدان ،به ارزیابی درست و عادلانه از عملکرد آنها بپردازد خود یا همسرش از جمله ذینفعان آن باشد؟!
معاونی که خود رطب خورده مدارس غیر دولتی است چگونه قادر است دیگران را از رطب خوردن منع کند؟

وزیری که خود برزگترین سهامدار در عرصه مدارس غیر دولتی محسوب می شود چگونه می تواند از جایگاه بی رمق و تضعیف شده مدارس دولتی دفاع کند؟!
وزیر تاجر مآبی که از محل مدارس لاکچری خود صاحب در آمدهای نجومی و افسانه ای است چگونه قادر است مشکلات معیشتی معلمان را با گوشت و پوست خود لمس کند؟!
مشاوری که خود یکی از مالکان مراکز آموزش علمی -کاربردی خصوصی است چگونه می خواهد دستیار جناب معاون در ارائه خدمات مشاوره ای مناسب همراستا با منافع هنرستانهای دولتی باشد؟

چرا باید در فلان برهه زمانی ،غالب مجوز های صادره در بخش واگذاری مراکز یادگیری آموزش از راه دور تنها به طیف خاصی از مدیران وقت آموزش و پرورش اختصاص یابد؟!
مبارزه با این قبیل ویژه خواری ها بر عهده کیست؟!
سکونت همزمان مدیراموزش و پرورش در خانه سازمانی علیرغم برخوداری او از مسکن شخصی ، ناظر بر کدام مجوز قانونی است؟!
نمایندگان استانی ناظر بر رتق و فتق امور صندوق دخیره فرهنگیان بر اساس کدام مکانیسم عادلانه،گزینش و منصوب شده اند؟!
به نظر می رسد اکنون نوبت آموزش و پرورش است تا از طریق اتمام حجت با مدیران خود،چنین تصمیمی را به مرحله اجرا بگذارد!
کانال #اخبارمعلم
✒️ @moalempress1
 💥 باز هم عذری بدتر از گناه !
 توجیه ممنوع !

#ابراهیم_سحرخیز

🔴 ظاهرا، اللهیار ترکمن در گفتگو با ایرانا در پاسخ به واکنش اعتراض آمیز معلمان در برابر افزایش 2 میلیونی به دریافتی فرهنگیان ، آورده است :" در صدور احکام معلمان ،اشتباهی صورت نگرفته ،خوشبختانه آنقدر اختیار ندارم که سلیقه ای عمل کنم ،قانون مدیریت خدمات کشوری فاقد عنوان حق شغل حرفه ای است".

  و اما پاسخ :

🔴 1)- برای به کرسی نشاندن حق شغل حرفه ای معلم  به عنوان اصلی ترین رکن  تعلیم و تربیت به اندازه کافی ،بهانه و دستاویز قانونی وجود دارد که نیازی به گم کردن سوراخ دعا نباشد که از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره داشت :

الف) - سیاست های کلی تحول در حوزه آموزش و پرورش  ابلاغ شده از سال 1391.

ب)-نقشه جامع علمی کشور مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی.

ج)- برنامه ششم توسعه مبنی بر الزام دولت به ارائه لایحه رتبه بندی معلمان .

د)- تاکید سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به عنوان مصوبه قطعی شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر شکل گیری و  استقرار نظام پرداخت ویژه معلمان مبتنی بر سنجش و پایش مستمر صلاحیت حرفه ای معلمان. (نظام رتبه بندی )

🔴2- اگر آموزش و پرورش برای به رسمیت شناختن حق شغل حرفه ای معلمان ،با خلا  یا محدودیت در قانون فعلی مدیریت خدمات کشوری مواجه است ،  چرا
 
الف)-از سال 1394 تا کنون با رنگ کردن گنجشگ "امتیاز حق شغل قانون مدیریت خدمات کشوری" ،آن را  با نام " قناری بزک کرده رتبه بندی" به معلمان غالب کرده است؟

ب)- اگر دفاع از هویت حرفه ای معلمان از ضرورت و اولویت لازم برخودار بود ، چرا علیرغم تاکید چندباره مجلس ،مبنی بر تجعیل در ارائه لایحه رتبه بندی از سوی دولت ، وزارت آموزش و پرورش با گذشت هفت سال  ،با تمسک چند باره به قانون مدیریت خدمات کشوری و  سرگرم کردن معلمان به افزایش قطره چکانی برای جبران عقب افتادگی در حقوق ، هربار با ترفند و حیلتی از اجرای قانون استنکاف ورزیده است؟

🔴 3)- از امثال ایشان که علیرغم فروتنی و شکسته نفسی زاید الوصفی !! خود را تنها کارشناس خبره و بلامنازع در حوزه توسعه منابع انسانی می دانند باید پرسید

الف) - شما اگر برای برسمیت شناختن هویت حرفه ای معلم ، ضرورتی قائل بودید، چرا در طول شش سال گذشته ، هیچگاه سعی نکردید پس از خاتمه یافتن دوره  پنج ساله اجرای آزمایشی قانون مدیریت خدمات کشوری  و ارائه مجدد ان به مجلس شورای اسلامی ، نسبت به رفع این نقیصه از طریق دولت یا سازمان متبوع خود یعنی "برنامه و بودجه " اقدام نمایید ؟

ب)- جای بسی تعجب است تمامی کارکنان دولت از این ظرفیت موهبت گونه  یعنی" فوق العاده ویژه "، بیشترین بهره را برای افزایش دستمزد  کارکنان خویش برده ،اما وقتی نوبت به معلم می رسد ناگهان آسمان تپیده ، آموزش و پرورش ، خود  را مسلوب الید قلمداد می کند؟

🔴 4-  اللهیار ترکمن فرموده اند آنقدر اختیار ندارند که سلیقه ای عمل کنند
بد نیست به معلمان گفته شود  طرح نغز و بدیع " معلم تمام وقت" با تکلیف شاق ،44 یا 36 ساعت حضور تمام وقت در کلاس درس و مدرسه از کدام بارش مغزی یا آرایه مدیریتی ، نشات گرفته است ؟

سلمنا ،اگر بناچار پذیرفتیم که معلم نیز، کارمندی است  مانند دیگر کارمندان ، که باید همچون دیگران، حداقل 2 تا 3 میلیونی به حقوقش افزوده شود.
اگر قرار است، 44 ساعتی را در چهار دیواری مدرسه ،بنا دستور بخشنامه من و شما ، اتراق کند پس مرحمت فرموده :
الف )- حق شغل انان را پرو پیمان  بپردازید.

ب)- چشم بسته مانند دیگر ستادی ها ، علاوه بر حقوق ،تا معادل سقف 100 تا 175 ساعتی هم اضافه کاری بپردازید.

ج )-هزینه ایاب و ذهاب ،غذا ،کارانه و... او را  نیز بی کم و کاست  بطور ماهیانه پرداخت نمایید.

🔴 5- فراموش نکنید که علت محدثه و مبقیه (چرایی و ضرورت ماندگاری ) دستگاه عریض وطویل و سرمایه بر  آموزش و پرورش دو چیز است .
الف )- دانش آموز به عنوان موضوع اصلی تعلیم و تربیت
ب)- معلم به عنوان رکن اصلی در راهبری و هدایت فرایند یاددهی - یادگیری .

🔴 بدیهی است وجود دیگر عوامل از شخص شخیص وزیر گرفته تا سایر مقامات ، حضورشان تنها درصورتی محلی از اعراب و اعتنا خواهد داشت که در مدار راهبری و حرکت واقعی  معلم ، خللی حادث نشود.
قرار نیست افسران خط مقدم آموزش و پرورش ، بعنی معلمان عزیز ، در مقایسه با دیگر همکاران محترم ستادی ، از حقوق واقعی خود به بهانه های واهی محروم کنیم .

کانال #اخبارمعلم
✒️ @moalempress1
💥این روزها به چه کسانی زیادی خوش می گذرد؟

#ابراهیم_سحرخیز

🔴سرانجام بر هیچکس معلوم نشد چرا این مصوبه مشحون از ماده تبصره و الحاقیه قانون"مدیریت خدمات کشوری"که با فرمان دوباره دولت از مجلس لاریجانی اذن ماندگاری یافت،برای دیگر دستگاه ها و کارکنان مشمول آن چشمه ای حیات بخش و گوارا بود مگر برای معلمان شاغل و بازنشسته!

🔴 از دیر باز برخی از نمایندگان و دولتمردان طوطی وار،چنان از وجناتش می گفتند که آدمی را مست و مدهوش می ساخت‌اما وقتی نوبت به خود که رسید نافرمانی کرده اناالحق بر زبان جاری ساخته بر آن شوریده ،تن به قوانین ویژه دادند تا نجومی ستانده‌ ویژه خواری کنند.

 🔴 آنچه مدام در بوق و کرنا می کردند این جمله بود که" معلمان چون زبده و اشرف مخلوقاتند‌ زین پس ضریب افرایش حقوق و مزایای آنان بیش از  دیگر عائله دولت بوده و با ضریب مضاعف 1/1 محاسبه خواهد شد.
اما امروز پس از گذشت سالها معلمان درهمان برزخ بهشت و دوزخی که این قانون برپا کرده است سخت مستاصل‌از اینجا مانده از آنجا رانده‌ به امان خدا رها شده اند!

🔴 وقتی نوبت به افزایش های 2 تا 3 میلیونی می رسد ناگهان از سازمان مدیریت و خزانه دولت توامان با یکدیگر پیغام می رسد که دست نگهدارید و سهم معلمان را از این افزایش به صفر برسانیدکه آنان چون در زمره کارکنان آموزشی به حساب می ایند طبعا از این افزایش ویژه  محرومند باید صبوری پیشه کنند تا بهار 99 از راه رسیده ‌عمو نوروز از همیان بودجه سال آتی بین 200 تا 600 هزار تومانی به حساب آنان از بابت همان" رتبه بندی مالوف و معروف عیدی عنایت کناد!

  وقتی کار به ساعات کاری و حضور در مدرسه می رسد ‌مناقشه بالا گرفته ،مقامات وزارتخانه پس از مکاشفات طولانی و غور در قوانین متعدده با استمداد از علمای ذو فنون سرانجام به همین قانون کذایی ، متوسل شده کلی ادله و تبصره قطار می کنند که معلم نیز کارمندی است تمام وقت که ناگزیر باید 44 ساعتی را در مدرسه آماده باش ،گوش به فرمان ستاد باشد.
اول وی را به مرگ رفته تا به تب راضی اش سازند سرانجام کوتاه آمده به 30 تا 36 ساعت راضی می شوند تا شاید با این کشف ‌به طریقی ،جای خالی 350 هزار معلم را در اینده پر کنند.

وقتی معلمان از معاون ذیربط می پرسند چرا به دیگران 2 تا 3 میلیون ، به ما که می رسد کم فروشی کرده تنها به کمتر از 600 تا 800 هزار تومان ناقابل رضایت می دهید ؟
تنها پاسخی که در فضای مجازی حواله می دهند آن است : "چون به شما در تعطیلات، زیادی خوش می گذرد!".

اتفاقا باید گفت این روزها به کسانی زیاد خوش می گذرد که از کرونا جسته و حقوق 6 میلیونی آنها یک شبه با جهش 3/8 میلیونی به بیش از 9/8 میلیون رسیده یا با پوشیدن ردای مشاورت وزیر بر قامت بلند خویش ، حداقل20 میلیونی به حساب مبارکشان واریز می شود.

بگذریم وقتی چراغ خاموش به حقوق و مزایای هیات علمی دانشگاه ها افزوده می شود حضرات ابرو بالا انداخته ،می گویند این بار نیز معلمان را به این بارعام راهی نیست زیرا فقط استادان مشمول آیین نامه اعضای هیات علمی دانشگاه ها بوده که از قانون خاص خود یعنی هیات امنای دانشگاه ها تبعیت کرده و ارتباطی به دستگاه آموزش و پرورش ندارد.
اینجا دیگر خبری ازهمطرازی دکتر معلمان و صاحبان تحصیلات عالیه با دیگر استادان و پژوهشگران نیست !
یکی نیست به این حضرات بگوید شورای عالی انقلاب فرهنگی شما دو مصوبه بر زمین مانده دارد که کسی به آن نیم نگاهی هم نمی کند.

1- نقشه جامع علمی کشور که معلمان را در زمره استادان ،پژوهشگران و فن آوران به شمار آورده وآنان را کارمند تمام وقت محروم شده از اجر و مزد نمی داند.
2- سیاست های کلی تحول با استناد به راهکارهای مندرج در سند تحول وزارت آموزش و پرورش را  تحت عنوان "نظام رتبه بندی " مکلف به استقرار ساختاری در پرداخت وجبران خدمات می داند که با معلمان به گونه ای رفتار کرده تا علاوه بر ایجاد رقابت شغلی سالم ،شوق انگیز و سازنده  بستر لازم را برای جبران هر چه شایسته از خدمات این قشر فرهیخته فراهم آورد.

درپایان ذکر این نکته خالی از فایده نیست تا گفته شود به دستور العمل "چگونگی برخوداری دستگاه های اجرایی از افزایش امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری" که این روزها در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود حداقل دو پرسش اساسی وارد است

1- مطابق با بند4 این دستورالعمل انجام این کار صرفا منوط به عدم ایجاد هرگونه بار مالی مازاد بر اعتبار مصوب و تخصیص یافته در سالجاری است .
حال باید دید همیشه بدهکاری مانند آموزش و پرورش از کجا چنین بضاعتی یافته است تا به هر نفر حداقل 2 میلیون بیفزاید ؟

2- آیا حضرات تضمین می دهند در اعتبار پیش بینی شده در بند الحاقی به تبصره 12 بودجه سال 99 بابت رتبه بندی به هر معلم پس از اعمال افزایش 15 درصدی سال آینده بطور میانگین 2/3
میلیون پرداخت شود؟

کانال #اخبارمعلم
✒️ @moalempress1
💥جناب نوبخت !
 خزانه دولت فقط برای ما بازنشستگان، خالی است ؟!

#ابراهیم_سحرخیر

🔴عقل اگر سلیم باشد و صاحب تشخیص ، نیاز به اقامه برهان و احتجاج چند باره نیست.
اگر کشور با مشکلات بزرگی مانند سقوط قیمت نفت ،رکود تورمی ،تحریم ، کاهش محسوس درآمدهای غیر نفتی و سرانجام بیماری عالم گیر کرونا و آثار زیانبار اقتصادی-اجتماعی آن دست و پنجه نرم می کند که می تواند چالش بزرگی بر سر راه تحقق برنامه یکساله دولت یعنی بودجه باشد کسی منکر آن نیست.
دراینکه دولت بر اساس گزارش های تحلیلی از عملکرد بودجه از جمله تفریغ سالیانه توسط مراجع ذیصلاحی مانند دیوان محاسبات ، در چند سال گذشته با ناترازی منابع در آمدی و هزینه ای یا همان کسری بودجه روبرو بوده هم تردیدی نیست.

🔴 آنچه مردم به ویژه بخش بزرگی از بازنشستگان را آزرده خاطر ساخته است اتخاذ سیاستهای یک بام و چند هوایی یا همان رفتار های دوگانه دولت در مواجهه با حقوق بگیران است.
اینکه ناگهان، شب عیدی ،دل به دریا زده ،از محل امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری ، به یکباره قریب به پنجاه درصد، دریافتی شاغلان را افزایش می دهید اتفاق مبارکی است.
 اگر دیگر دستگاه های خروج کرده بر قانون مدیریت خدمات کشوری، از جمله وزارت فخیمه خارجه ، نفت ، نیرو ،سازمان پولساز مالیاتی و...به یمن مرحمت پیدا و پنهان شما در شورای حقوق و دستمزد، دریافت های چند ده میلیونی داشته باشند، عسر و حرجی نیست.
چرا که آنها برای خود تافته ای جدابافته اند  وایالتی خودگردان!

🔴 اما تبعیض و تفاوت فاحش در بین دریافتی عائله شاغل و بازنشسته دولت به حدی است که در مقام قیاس و تمثیل آدمی را به یاد این بیت از اشعار بابای سوخته دل همدانی می اندازد که گفت :
"یکی را می دهی صد ناز و نعمت "
"یکی را نان جو ،آلوده در خون" 
 حال و روز امروز بیش از 850 هزار معلم بازنشسته که هریک دو فرزند تحصیل کرده بیکار نیز در گوشه دلش جای داده است برای خیلی از مدیران بی دردی که از فرط مکنت و رفاه ، اغلب فرزندان نازک نارنجی خود را به آمریکا، انگلستان یا کانادا کوچ داده اند ،هنوز هم غریب و ناشناخته مانده است.
هنوز پای هیچ کاشفی به این سرزمین ناشناخته باز نشده است.

  🔴 گویا در نزد این حضرات ،تفاوت بین دریافتی 3 میلیونی یک معلم بازنشسته با مدرک کارشناسی ارشد با دریافتی 20 میلیونی یک فوق دیپلم شاغل در وزارت نفت یا نیرو ،از نظر آماری معنا نیست ! از آنجا که جیب سازمان مدیریت و برنامه ریزی برای بازنشستگان خالی است بنابراین چاره کار تنها در سوختن و ساختن است.

🔴 جناب نوبخت ،معاذیر شما را حتی کودکان نیز حاضرنیستند باور کنند.
اگر خزانه خالی است ،افزایش پنجاه درصدی بیش از 3/5 میلیون حقوق بگیر شاغل ،در دو سال اخیر ، از کدام محل تامین و تخصیص یافته است؟

🔴 جناب نوبخت !
بیش از 2/5 بازنشسته پس از سالها تلاش و تجربه در بخش های مختلف ،خوب می دانند که توزیع قطره چکانی 5 تا 10 هزار میلیاردتومانی با نام دهن پرکن "همسان سازی حقوق بازنشستگان به یک شوخی فریبنده شباهت دارد که حتی قابلیت تسکین موقت هم ندارد چه رسد به همسان سازی واقعی حقوق !

🔴 مجلس مطیع و از حیز انتفاع افتاده ای مانند مجلس دهم نیز ، متاسفانه از آن همه بند و تبصره به ظاهر گنجانده شده در برنامه به بایگانی سپرده شده ششم توسعه، هرگز طرفی نبست!
جناب نوبخت
سازمان تحت امر شما چنان مغلق و پیچیده عمل می کند که پس از گذشت یکسال،بر کسی معلوم نشد همان 5000 میلیارد ناچیزسال قبل،بین چه کسانی و چگونه توزیع گردید.
از هر بازنشسته که سوال شد نصیب شما ازاین 5000 چقدر بود؟
 همه با تعجب همان پاسخی را می دادند که شصت میلیون نفر در  کوچه و خیابان به نرسیدن بسته حمایتی ناشی ازافزایش بنزین 3000 تومانی دادند.
شاید هم نصیب اجنه شده باشد که ما از آن بی خبر ماندیم! شفافیت یعنی همین ! مثل همان راه اندازی سامانه شفاف سازی دریافتی حقوق مدیران!

🔴 مطمئنم که با 10 هزار میلیارد وعده داده شده سال 99 نیز آبی برای بازنشستگان گرم نخواهد شد.
چگونه می توان شکاف سه تا چهار برابری بین دریافتی امروز معلمان بازنشسته را با کارکنان ستادی آموزش و پرورش با شعار همسان سازی تنها به 15 درصد کاهش داد.
بنظر می رسد با این روند نادرست، درآینده نزدیک باید مستمری ومعیشت 850 هزار معلم بازنشسته را از صندوق بازنشستگی کشوری منفک کرده به نهاد حمایتی کمیته امداد یا بهزیست سپرد تا بیش از این منتظر التفاوت و کرامت جناب نوبخت نمانند!
 
 کانال #اخبارمعلم
✒️ @moalempress1
 
💥 کارنامه وزیر آموزش و پرورش

#ابراهیم_سحرخیز

◾️ در دو سال پایانی دولت دوازدهم ، حاجی میرزایی همواره یکی از سوژه های پرمخاطب و رسانه ای در شبکه های اجتماعی بود که با مصاحبه های گاه و بیگاه و پر ابهام خود، خشم معلمان را بر می انگیخت.

از آنجا که آقای وزیر ، بیش از حد میل به دیده شدن داشت حتی در روزهای تعطیل و غیر کاری نیز که به دوربین ها دسترسی نداشت با گذاشتن توئیت های معنادار و جانبدارانه در صفحه شخصی خود ، جبرات مافات می کرد.!
وقتی هم حرف و حدیث ها بالا می گرفت ، با یک معذرت خواهی ساده ،سر و ته ماجرا را به هم آورده ، یا تقیه کرده ،گناه را به گردن اصحاب رسانه می انداخت که با گزینش یا تقطیع مطالب ، زمینه را برای این کج فهمی یا برداشت ناصواب فراهم کرده اند .

◾️ از گزاره های ضد و نقیض در چند و چون حضور معلمان و دانش آموز در مدرسه در اوج همه گیری بیماری کرونا بگیر ، تا نحوه برگزاری امتحانات هماهنگ پایانی ، تاخیر یا تعجیل در آزمون ورودی دانشگاه ها ، کسر شدن یا نشدن تفاوت تطبیق از حقوق معلمان ، پیدا شدن رد 2030 در چرایی و توجیه ردیف های اعتباری بودجه ، قصه هزار و یک شب رتبه بندی معلمان ، ابتر ماندن پروژه مبارزه با تعارض منافع ، یکی به میخ و یکی به نعل زدن در رویارویی با مانایی و رسالت دانشگاه فرهنگیان، اجبار و تهدید دانش آموزان و معلمان به عضویت در سامانه شاد ، خط و نشان کشیدن برای کم فروشی در آموزش ، ارائه آماری متفاوت از شمار دانش آموزان بازمانده از تحصیل، افزایش چند برابری حقوق معلمان پابه پای استادان و اعضای هیات علمی دانشگاه ها !!! تا بالاخره صادرکردن کارنامه برای معلمان ، تنها بخش اندکی از کلیدواژه ها یا سوژه هایی است که حاجی میرزایی در دوسال گذشته، حسابی به آنها پرداخته است.

◾️البته صادر شدن کارنامه برای ارزیابی از کارآیی و اثر بخشی تلاش و فعالیت یکساله معلمان مطالبه عجیب و دور از انتظاری نیست.
چرا که خواه ناخواه، هرساله این ارزیابی در نمرات ارزشیابی مدیر مدرسه از عملکرد معلم، منعکس و در سوابق پرسنلی او ثبت و ضبط می شود.

 حتی فراتر از آن ، والدین و دانش آموزان در دوره های مختلف تحصیلی با مشارکت گروه ها و انجمن های علمی -آموزشی فعالیت یک ساله معلم را همواره زیر ذره بین نگاه خود داشته و دارند.

اما ایکاش نهاد های نظارتی از دفتر رییس جمهور گرفته تا شورای عالی آموزش و پرورش ،کمیسیونهای تخصصی مجلس ، سازمان بازرسی با مشارکت طیفی، متشکل از نماینده معلمان نیز، کارنامه هرساله آقای وزیر را در معرض قضاوت مخاطبان قرار می دادند تا معلوم می شد ایشان در حوزه راهبری قریب به شانزده میلیون دانش آموز در گستره کشور پهناوری مانند ایران ،چند مرده حلاجند؟!

◾️ البته بخت با جناب وزیر یار بوده که دوره پایانی صدراتش با جابجایی ناگهانی از دبیری هیات دولت به طبقه چهارم ساختمان شماره یک آموزش و پرورش مصادف شد با همه گیری بیماری کرونا ، نو شدن مجلس ،  واپسین ماه های عمر دولت روحانی ، کند شدن حربه استیضاح ، تند شدن آتش تحریم ها ،اوج گرفتن گرانی ها ، سقوط بورس و کساد شدن کاسبی ها و ده ها مساله دیگر ،که آموزش و پرورش را به کنج فراموشی سپرد.
اگر چنین نبود ، کارنامه آقای وزیر حتی با چند تک ماده یا ارفاق نیز ،  نمی توانست در معدل، نمره قبولی اخذ کند.
البته حاجی میرزایی اساسا وعده ای نداد یا برنامه ای برای ارائه در آینده نداشت تا قابل اندازه گیری و بارم بندی برای نمره دادن باشد.
دیگر وزرای آموزش و پرورش در دولت روحانی نیز با کپی پیس کردن صفحاتی از سند تحول ، رقیمه ای را به عنوان برنامه به مجلس تقدیم کردند که حتی به یک خط سطر آن عمل نکردند.    

#اخبار_معلم👇🏻🍃

💠 @moalempress1
 ‼️نامه ای به دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش.

🔶 لطفا سفسطه نکنید!

✍🏻 #ابراهیم_سحرخیز


◾️انتظار نداشتم جنابعالی در کسوت دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش، در تحلیلی جانبدارانه و ناصواب از ناکامی های امروز آموزش وپرورش ،در سخنانی نسنجیده و عاری از پشتوانه علمی و پژوهشی ، تنها به قاضی رفته ، ناشیانه تمام کاستی های دوره ابتدایی از جمله سقوط چند پله ای ایران در آزمون بین المللی پرلز در سال 2015 را به پایه ششم یا تعطیلی پنجشنبه ها نسبت دهید.

◾️ ایکاش پس از بیان مساله، با اشاره به تمام فرضیات محتمل ، مخاطبان خود را به یک یاچند مطالعه پژوهی ارجاع می دادید تا سپس با استناد به یافته های آن ، چنین حکمی انشا می شد.
 
◾️ لابد می دانید آزمون بین المللی پرلز ناظر بر سنجش مهارت های خواندن و نوشتن دانش آموزان در پایه چهارم دوره ابتدایی است که با توجه به اهداف آن ، نمونه مورد مطالعه به صورت کاملا تصادفی از بین جامعه هدف انتخاب می شود.
نتایج حاصل از این آزمون در سال 2015، از آن حکایت دارد که بیش از 35 درصد از دانش آموزان ایرانی از مهار لازم برای خواندن و نوشتن بی بهره اند.

◾️ آنگاه در سفسطه ای آشکار ، متهم اصلی یعنی ارزشیابی توصیفی را ناگهان از سبد متغیر های مستقل خود حذف کرده ، سعی دارید با گل و بلبل نشان دادن عصر زمام داری خود ، چرایی این فاجعه اسفبار را به علت موهومی مانند پایه ششم ابتدایی نسبت داده ، خود را معصوم یا منزه از خطا جلوه دهید!

 ◾️ نیک می دانید به لطف و عنایت مدیران کاردان دولت روحانی! ،آموزش و پرورش برای فرار از هزینه ها و پرکردن صدها هزار کلاس خالی از معلم ، میانگین تراکم دانش آموزی را در بیش از 65 درصد از کلاس های دوره ابتدایی ، به آستانه انفجار آمیز، 35 نفر رسانیده است!
  توقع دارید با این ارزشیابی فشل ، ارتقاء آسان و خود بخودی به پایه های بالاتر ، آموزگاران روزمزد خرید خدمات آموزشی ، کلاس های متراکم 40 نفره ، علامه حلی ، زکریای رازی یا خواجه نصیر و ابن سینا تربیت کنید؟!

نه جانم ! با این ارزشیابی توصیفی ، 2015 که جای خود دارد در 2030 نیز بخش قابل ملاحظه ای از دانش آموزان دوره ابتدایی از املای درست نام خویش عاجزند.سال 2015 معادل با سال 1393 هجری شمشی است.
 اگر نخستین سال استقرار نظام جدید آموزشی، یعنی سال تحصیلی 91-92 را مبدا مطالعات خود قرار دهیم ،چرا باید دانش آموزان پایه چهارم در سال 1393 را دانش آموختگان نظام جدیدی بدانید که درآزمون پرلز2015 شرکت کرده اند؟!

◾️با پوزش ، پای این استدلال چنان چوبین و بی تمکین است که آدمی را ناخواسته به یاد آن مثل معروف می اندازد که " گنه کرد در بلخ آهنگری، به شوشتر زدند گردن مسگری!".
لابد کمبود 200 هزار نفری معلم ، افت دو نمره ای معدل دانش آموزان در ازمون نهایی پایه دوازدهم ، رنگ باختن مدال دانش آموزان ایرانی در المپیادهای علمی ، بی نصیب ماندن دانش اموزان مدارس عادی دولتی از راه یابی به دانشگاه های سر آمد کشور در کنکور ، پایین آمدن سن اعتیاد به مصرف موادمخدر دربین دانش آموزان ، بلاتکلیف ماندن نظام ارزشیابی، افزایش طلاق و تورم نیز برخاسته از این میهمان ناخوانده یعنی پایه ششم ابتدایی یا تعطیلی پنج شنبه هاست ؟!

◾️ لابد به خاطر مبارکتان هست که مدارس خاص دولتی درکنار دیگر مدارس پولی یا همان غیردولتی ،سالهاست که در دوره ابتدایی، دانش آموزان را روزانه بیش از پنج ساعت در مدرسه تحت الحفظ نگه می دارند تا برای سر کیسه کردن مردم ، به حد کافی  بهانه داشته باشند.
 بر آنها حرجی نیست اما اگر یک مدیر آموزگار یا معلم کلاس چند پایه دبستانی در یک روستای صعب العبور  ،پنج شنبه ها را تعطیل کند، باید تاوان سقوط ایران به قعر جدول 2015 را برعهده بگیرد.

◾️شوربختانه تجربه نشان می دهد شورای عالی آموزش و پرورش دربرخی از قضاوتها، از مسیر انصاف و اعتدال خارج شده ، نگاه وزیر را بر آینده آموزش و پرورش ترجیح داده است.
براساس کدام یافته متقن پژوهشی به امر وزیر، یک شبه با لغو مصوبه پیشین خود، به تعطیل شدن مجتمع های روستایی فرمان دادید اما امروز حاضر نیستید در اصلاح عواقب خسارت بار ارزشیابی توصیفی ، تردید به دل راه داده یا لااقل درنگ کنید؟!

از جنابعالی انتظار نداشتم در رمزگشایی از یک پدیده چند عاملی مانند "پایین آمدن رتبه دانش آموزان ایرانی در آزمون پرلز "خیلی از متغیر های مداخله گر ،تعدیل کننده یا حتی مستقل را به میل خود حذف کرده ، به تاسی از برخی از دولتمردان بی تدبیر امروز ، گناه را به گردن دولت قبل از خود انداخته تا برای خود وجاهت ومقبولیت خریداری کنید.
تنها هنر هشت ساله دولت روحانی در آموزش و پرورش تامین و پرداخت حقوق بخور و نمیر معلمان بوده و بس!

◾️هرگز خود را مطلق اندیش و عقل کل ندانید!
لااقل مناظره ای برپا کرده ، به حریف نیز اجازه دهید تا نظر خود را ابراز کند.

#اخبار_معلم👇🏻🍃

💠 @moalempress1
‼️اما و اگرها در باره سازمان نظام معلمان

✍🏻 #ابراهیم_سحرخیز

◾️ همین امروز (14 فروردین ) برحسب ضرورت، گذری به یکی از سازمانهای غیردولتی داشتم ،سازمانی که طبق معمول، قبل از آنکه جانب مشتریان یا مراجعان را  به عنوان بخشی از ذینفعان داشته باشد دفاع از حقوق مادی و حیثیت حرفه ای مهندسان و متخصصان صنعت ساختمان را در پیشانی اساسنامه خود جای داده است.
همان اتفاقی که سالهاست در حوزه پزشکی، با تاسیس سازمان نظام پزشکی افتاده است.

◾️ سازمان نظام مهندسی ساختمان!
سازمانی که پابه پای تورم، نرخ تعرفه ها را در سایه سکوت دستگاه های نظارتی، هرساله حداقل یک یا دوبار افزایش داده، سعی کرده است تا در این بلبشوی اقتصادی، از قافله عقب نمانده، همراه با دیگر نهاده های ساختمانی، در جنگ رشد و افزایش قیمت ها، همچنان پیشتاز باشد.
احمدخرم وزیر اصلاح طلب خاتمی ، که اکنون بر صندلی ریاست این سازمان تکیه زده است هنوز سال از راه نرسیده به ادارات استانی اجازه داده است تعرفه ها را تا سقف 52 درصد نسبت به سال 99 افزایش دهند تا حسابی نان مهندسان ساختمان به روغن افتاده از گرانی ها مستفیض شوند.

◾️ لابد پزشکان و پرستاران نیز  فردا پس فردایی، براساس تعرفه های  اعلام شده از سوی سازمان های حمایتی خود ،  از قرار  معلوم حداقل افزایش 35 درصدی معاف از مالیات را تجربه خواهند کرد.
اما در این میان،گویا تنها صنفی که در دفاع از حقوق اجتماعی و حیثیت حرفه ای خود عاجز مانده و همچنان به درهای بسته خورده و به لطف و مرحمت برخی از وزرای کاردان دولت روحانی، با ورود لشگری تازه نفس از نیروهای خرید خدمات آموزشی با دستمزدی کمتر از کارگر روزمزد ساختمانی، در پیچ و خم تاسیس سازمان نظام معلمی ، تا کنون راه به جایی نبرده است معلمانند و بس!
هشت سالی است که معلمان در حسرت به بار نشستن رتبه بندی، چشم به راه   پاستور  یا بهارستان نشسته اند تا این پیک خوش خبر از راه رسیده ،پس از یک دهه ، سرانجام این طلسم با کلید تدبیر گشای روحانی شکسته شود!!

◾️ سالهاست که دفاع از حقوق اجتماعی، معیشتی و منزلت حرفه ای معلمان، دستاویزی بوده ، برای برخی از احزاب و جناح های سیاسی تا تبلیغات چی  های کهنه کار، از این ظرفیت عظیم و عده تاثیر گذار برای رسیدن به مطامع سیاسی خویش بهره بگیرند.
طرف چند ماهی است مدام در شبکه های اجتماعی، افزایش مربوط به همسان سازی حقوق بازنشستگان فرهنگی در سال 99 را، چماق کرده، منت آن را  بر سر ما می کوبد تا امثال آقای نوبخت رابین هود زمانه جلوه دهد.
 در حالی که با تمام این هلپ و تلپ ها ،دولت روحانی هنوز نتوانسته است حتی یک سوم قدرت خرید سالهای 91 را به جیب مستمری بگیران و بازنشستگان بازگرداند.

◾️بهتر است امثال جناب کمیجانی ها، بجای تکرار  نامه فدایت شوم به آقای نوبخت، آماده در آغوش کشیدن تورم پنجاه درصدی باشند که هنوز فروردین به نیمه راه نرسیده، سایه آن بر سبد هزینه خانوار سنگینی می کند.
چه بجا گفته اند :" سالی که نکوست از بهارش پیداست"!
 دولتی که برغم وعده های بیشمارش ،در دو ماه اخیر تنها به یکی از اقلام مصرفی خانوار یعنی گوشت مرغ قریب به 45 درصد افزوده است ،پس از هشت سال شق القمر نکرده است که شش ماه مانده به انتخابات ، دو میلیونی را به طور میانگین به حقوق معلمان بازنشسته افزوده است.
این افزایش در حدی نیست که دوستان آقای کمیجانی با آن عکس یادگاری گرفته ،دیگر باره معلمان را به کمپین سیاسی خود دعوت کنند.
به قول شاعر "هنوز اول عشق است، اضطراب مکن "
 دولتمردان تدبیر و امید در هشت سال گذشته به ما آموخته اند که  تورم پنجاه درصدی حداقل افزایشی است که مردم باید هرعید ، انتظار آن را از عمو نوروز خود داشته باشند.

◾️به عقیده نگارنده، یکی از دلایل به بن بست رسیدن تاسیس سازمان نظام معلمی در ایران، تلاش پشت پرده برخی از صاحبان با نفوذ مدارس غیر دولتی است که شوربختانه همچنان آموزش و پرورش را در گروگان منافع و مطامع خویش دارند!
اقلیتی که در هم شکستن هیمنه و هژمونی آموزش و پرورش دولتی را  در دستور کار خود قرار داده، حاضر نیست به هیچ قیمتی، حقوق اجتماعی و حیثیت حرفه ای و شغلی او را در عمل به رسمیت بشناسند.
این عده، معلم را جماعت حقوق بگیری می داند که از فرط شیوع بیکاری در جامعه حاضر است با هر شرایط و دستمزدی ولو اندک  و بدور از امنیت و آتیه شغلی، کلاس های خالی را برای آنها پر کند.
البته سوء استفاده برخی از جریانهای سیاسی از مطالبات به حق معلمان نیز موجب شده است تا از گرایش و اعتماد معلمان نسبت به برخی از این مدعیان پر هیاهو کاسته شده، این مهم، یعنی تشکیل سازمان نظام معلمی،مشمول گذر زمان قرار گرفته، ضرورت و کارآیی ان با تردید جدی معلمان روبرو شود.
نگرانند از چاله بدر آمده، به درون چاهی گرفتار شوند که بیرون آمدن از آن با کرام الکاتبین باشد.

#اخبار_معلم👇🏻🍃

💠 @moalempress1
شوخی بود؛ شما جدی نگیرید!

#ابراهیم_سحرخیز

◾️یکی از دوستان خوش ذوق فرهنگی با اشاره به پرداختی های بانک تجارت به کارکنان خود در مناسبت های مختلف نوشته بود :"نه تبلیغی ،نه رسانه ای! ،درست مثل آموزش و پرورش "! که در پاسخ ، مجبورم نکاتی را اضافه کنم:
اولین وزیر حسن روحانی در آموزش و پرورش ،روز معارفه ، هنگامی که رضا نهاوندیان رییس وقت دفتر رییس جمهور، دست مبارک او را به عنوان پیروز این رقابتها بالا می برد ،به حاضران در محفل، وعده داد یک معاون اقتصادی کاربلد به جمع معاونان وزیر افزوده خواهد شد تا چرخ اقتصاد آموزش و پرورش نیز بسان سانتریفیوژها بسرعت چرخیده  ، قدری از وابستگی و اتکاء امروز اموزش و پرورش به نفت بکاهد!

◾️ بعدها در مراسم معرفی مدیرعامل آن روز صندوق ذخیره بود که دو زاری ام افتاد :
هر وعده که دادند به ما باد هوا بود
هرنکته که گفتند غلط بود و ریا بود
القصه ، بعدش، اتفاقی در صندوق افتاد که آوازه آن بسرعت در کل کائنات پیچید.
 به نام معلمان به کام عیال مربوطه ، آقازاده ها و هزار کوفت و زهر ماری! که دیدید و شنیدید!
به قول عطا ملک جوینی صاحب تاریخ جهانگشا "آمدند ، کندند ،سوختند و بردند و رفتند." معلمان نیز در حسرتش ، بسوختند و بساختند.

◾️ اکنون هشت سالی است که معلمان،همچنان چشم به راه رتبه بندی مانده اند .
چهار وزیر و یک سرپرست دولت روحانی حریف آمدنش نشده اند.
هرکه آمد عمارتی نو ساخت، رفت و منزل به دیگری پرداخت.
بقول سعدی شیرازی:
گفتی به کام روزی، با تو دمی برآرم
آن کام برنیامد ترسم که دم برآید

◾️تنها هنر امروز جناب وزیر ، تبدیل کردن آموزش و پرورش ایران به سرخط خبرها ست. یک روز با تاخیری یکساله ، از پرداخت حقوق معلمان حق التدریسی یا خرید خدماتی آن هم در پنجم فروردین سال بعد خبر می دهند ،دیگر روز، معلمان را مانند ماموران سرشماری نفوس و مسکن ،به خانه ی دانش آموزان روانه می کنند تا مبادا، از  درس و مشق قسر در بروند! 

◾️خلاصه این روزها، میزان حضور آقای وزیر در قاب تصویر تلویزیون بیشتر از آگهی های تبلیغات تجاری یا سریال های تکراری آن به چشم می آید.
ظاهرا تنها شبکه ای که از این توفیق اجباری ، برحذر مانده ،شبکه ورزش است و بس !
حتی شبکه های ماهواره ای نیز از این فیض عظیم بی نصیب نمانده اند!
  حق با وزیر است!
 چرا باید این همه خدمات بی نظیر از بیمه طلایی گرفته،تا تامین آجیل شب عید معلمان! ، دادن کارتهای هدیه به مناسبت های مختلف ، متناسب سازی حقوق معلمان با استادان دانشگاه یا همان رتبه بندی ، وام های اورت و چند صد میلیونی بدون حتی یک ریال سود ،پیروزی های پی در پی در المپیاد های علمی ،ورزشی و آزمون های بین المللی  ، رشد چند برابری سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی دولت ، به نون و اب رسیدن صندوق حمایت از مدارس غیر دولتی ، به بارنشستن طرح معلم تمام وقت ، آزاد سازی اردوگاه باهنر از چنگ دشمن ، دفاع جانانه و ماندگار جناب معاون از معلمان دانشسرایی در برابر آراء دیوان عدالت اداری و ده ها ابر پروژه یا مگا ایده در آموزش و پرورش، رسانه ای نشود.

◾️من اگر جای وزیر بودم به جای حضور پاره وقت در محل کار فعلی یا به جان خریدن رنج سفر به استانها در ایام همه گیری کرونا ، فوری دست به کار شده بجای شبکه شاد ، یک شبکه تلویزیونی راه اندازی می کردم تمام 24 ساعت ،آنجا اتراق کرده با یک تیر دو نشان را می زدم هم مدارس را با دوربین رصد می کردم هم پیوسته از این خدمات شایان و درخور تحسین،یکی پس از دیگری رونمایی می کردم تا دیگر معلمان به خاطر چند غاز پرداخت های بانک تجارت به کارمندان خود، این همه قشقرق به پا نکنند!    
 
#اخبار_معلم👇🏻🍃

💠 @moalempress1
 ☑️ فوق العاده ویژه یا رتبه بندی؟
 دم خروس را باور کنیم یا قسم شما را؟

#ابراهیم_سحرخیز

◾️شنیده بودم گنجشگ را رنگ کرده به جای قناری به مشتری غالب می کنند اما باور نداشتم رتبه بندی نیز به چنین بلایی گرفتار شود.
حدس می زدم جناب نوبخت ، از اتفاقات زمان امثال فانی درس گرفته ، قرار نیست دوباره با چندر غاز افزایش ، سر و ته ماجرا را به هم آورده ،همان افزایش حقوق معمول در چارچوب قانون مدیریت خدمات کشوری را که دیگران ،بی منت دریافت کرده اند.
این بار به اسم رتبه بندی ، قطره چکانی در کام معلمان بریزند.

 ◾️ امروز دوباره  رتبه بندی ،حکایت همان ضرب المثل " آفتابه و لگن هفت دست اما شام و ناهار هیچی" است.
پس از یک کش و قوس فرسایشی هشت ساله ، نشست های طولانی و پرزحمت ، ژشت های پوپولیستی گاه و بیگاه اما بی حاصل این و آن  ،کاشف بعمل می آید جناب نوبخت در آستانه خداحافظی با سازمان برنامه و بودجه ، روغن ریخته را نذر امامزاده کرده، قرار است همان فوق العاده ویژه را البته" نصف و نیمه"  و گاز خورده بجای رتبه بندی، به خورد معلمان دهد.

◾️ ناگفته نماند چوبی که امروز آموزش و پرورش و به تبع آن، معلمان می خورند محصول سکوت ،بی خیالی یا شاید هم  توافق  نانوشته وزرای پیشین دولت روحانی است که به موقع، جرات نطق کشیدن در جلسات هیات دولت را به خود ندادند، عاقبت نیز چوب و پیاز را با هم خورده از بهشت "روحانی " رانده، سپس عزل شدند .
وزرایی که به روز واقعه پشت معلمان را خالی کرده ،مصلحت را درسکوت و همراهی با نوبخت دیدند امروز خسارت و تاوان بزرگی روی دست آموزش و پرورش ما گذاشته اند که بدبینی ،بی اعتمادی وکاهش انگیزه شغلی در معلمان ،بخشی از این خسران است.

◾️ نمی دانم چه حکایتی است جناب نوبخت همیشه به سمت نجومی بگیران غش کرده ، با نگاه از بالا به پایین ، دستگاه عریض و طویلی مثل آموزش و پرورش را ریز و ذره بینی می بیند که لابد باید سهم آن از سفره انقلاب، سال به سال کمتر  شده ، دست آخر صفر تا صد ماجرا به بخش خصوصی واگذار شود.
البته جناب نوبخت تقصیر ندارند که از قدیم گفته اند:"  گر... کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست؟".
  وقتی تولیت آموزش و پرورش را به  مدیری می سپارید که خودش صاحب بزرگترین تجارتکده یعنی مجتمع آموزشی غیر دولتی در غرب تهران است یا دری به تخته خورده با التفات ویژه معاون اول بر تخت بخت بنشسته ، طبیعی است که جای وکیل مدافع معلمان در صندلی های هیات دولت خالی مانده، ریش و قیچی بدست جناب نوبخت بیفتد.

◾️ شور بختانه از دست نمایندگان نیز کاری ساخته نیست جز حواله دادن توپ رتبه بندی به زمین بی حصار دولت !
امان از دست" تعارض منافع "که به وقتش  دولت و مجلس را سه سوته،  متحد کرده پای کار می اورد.
 برای نمونه در موضوع "متناسب سازی حقوق اعضای هیات علمی دانشگاه های وابسته به وزارت علوم ،تحقیقات و فناوری با دیگر اعضای هیات علمی (غیر بالینی) شاغل در دانشگاه های زیر مجموعه وزارت بهداشت و درمان"  از آنجا که امثال نوبخت ، خیلی از وزرا  و نمایندگان مجلس ذینفع  و ذی سهم ماجرا بودند، قانون بفوریت تصویب ، اعتبار لازم تخصیص و  ابلاغ می شود که ناگهان حتی دریافتی استادیاران علاوه بر ضریب سال جاری ،حداقل پنج میلیونی افزایش می یابد.
اما وقتی نوبت به رتبه بندی معلمان می رسد کفگیر به ته دیگ خورده ، داستان حسین کرد شبستری تحویل مردم می دهند.
حرف معلمان را بر سر زبانها می اندازند اما یواشکی حقوق خود را چند میلیونی افزایش می دهند.
این قصه نگارنده را به یاد مطلبی در مجله آن روز گل آقا انداخت که نوشته بود: "برای رفاه حال معلمان به حقوق پاسبانها اضافه شد".
 
 ◾️ از نمد امثال نوبخت برای ما معلمان، نه تنها کلاهی درست نشد بلکه بر تبعیض و بی عدالتی نیز افزوده شد.
امیدوارم دولت آقای رییسی وفای به عهد نموده جبران مافات کرده ،با انتخاب وزیری کارآزموده ،شجاع وبا تدبیر ، جایگاه و منزلت واقعی معلمان را به آنان بازگردانده ، آموزش و پرورش را در مسیر جهش و پویایی قرار دهد.

◾️انتظار می رود دکتر ابراهیم رییسی با خشکانیدن ریشه تعارض و تزاحم منافع ، بزرگ مدرسه داران بخش خصوصی را از ورود به حریم وزارت و سکانداری آموزش و پرورش بازداشته ، دیگر باره عدالت را به آغوش آموزش و پرورش دولتی بازگرداند.


#اخبار_معلم👇🏻🍃

💠 @moalempress1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃 استقبال #دانش_آموزان پایه یازدهم از دکتر #ابراهیم_محمودی پس از آزادی و حضور در کلاس درس

🔺آقای ابراهیم محمودی عضو کانون صنفی فرهنگیان الیگودرز هستند که از تاریخ ۱۰ الی ۱۵ اردیبهشت در بازداشت نیروهای امنیتی بودند.


#معلمان_زندانی
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم


کانال #اخبارمعلم
✒️ @moalempress1
اخبار معلم
مستاجران به دنبال کانتینر / هزاران خانواده اثاثیه منزل خود را انبار کرده و بی‌خانمان شده‌اند 🔹سری اگر به انبارهای کانتینری در اطراف تهران بزنید، تعداد کانتینرهایی که برای انبار وسیله‌ها و اثاثیه منزل اجاره شده، توجه شما را جلب خواهد کرد. در سال‌های پیش، این…
همه درگیرِ جنگِ تن‌به‌تن‌اند...

#یادداشتهای_زندگی_روزانه
#ابراهیم_موسی_پور_بشلی

این روزها کمک خواستن از دیگران به هر شکلی، چالشی روحی و مایه‌ی شرمساری آدمی‌ست. چنان آسمان بر زمین بخیل شده و چنان روزگار سخت، که آدم حتی جرات نمی‌کند در بدترین شرایطش به کسی زنگی بزند و یاری‌ای بطلبد. من دوستان بهتر از جانی دارم که همیشه دستم را گرفته‌اند و مرا مرهون مهربانی‌شان ساخته‌اند اما محبت بی‌دریغ‌شان باعث نمی‌شود که از لطف‌شان شرمسار نباشم.
این روزها وقتی به کمک دوستی نیاز پیدا می‌کنم و با خود فکر می‌کنم که به او زنگی بزنم و بپرسم که می‌تواند به دادم برسد یا نه، تصورم این است که دارم کسی را که با مسلسل پشت خاکریز نشسته و دارد بی‌امان به رو‌به‌رو شلیک می‌کند، صدا می‌زنم. تصور می‌کنم اگر او در آن حالتِ جنگ تن‌به‌تن بخواهد یک صدم ثانیه سربرگرداند تا ببیند من در چه حالی هستم، صد گلوله بر تنش خواهد نشست....

یا خلبان یک فانتوم را تصور کنید که در هوای بسیار بد و در تاریکی هوا مجبور است در منطقه‌ای کوهستانی، در عمق خاک دشمن، عملیات کند؛ منطقه هم به‌درستی شناسایی نشده و هدف هم در نقطه‌ی تقریبا کوری قرار گرفته؛ به محض ورود فانتوم به منطقه‌ی هدف، انواع تیربارها و توپهای ضدهوایی به سمت فانتوم شلیک می‌کنند؛ موشکهای مختلف هم به سمت فانتوم تنها، شلیک شده‌اند، سه دسته میگ دشمن هم او را شناسایی کرده‌اند و آماده‌ی شلیک به سمت فانتوم‌اند...
خلبان فانتوم با وجود همه‌ی این چالش‌های وحشتناک باز جانش را کف دستش گرفته و دارد تلاش می‌کند که روی هدف شیرجه برود و هدف را بزند... یعنی با همه‌ی این خطرهای صددرصد، خلبان فانتوم این ماموریت را یک کار عادی و روزمره تلقی می‌کند و می‌گوید که خب جنگ همین است و ما هر روز همین طوری زندگی می‌کنیم!
اما حالا تصور کنید درست در همین لحظه که می‌خواهد بمب‌ها را بریزد، خلبان همراهش می‌گوید که من عضو سرویس مخفی دشمن هستم و همکاران من، زن و بچه‌های تو را در شهر به گروگان گرفته‌اند؛ بعد هم خودش اجکت می‌کند (حالا من جزئیات فنی فانتوم را بلد نیستم ولی فرض کنیم این طوری‌ست)؛ خب حالا فکر کنید در چنین شرایطی، یکی هم بخواهد از این خلبان کمک بخواهد...

من ترجیح می‌دهم درد بکشم و عزیزی را که خودش در چنان وضعیت وخیمی‌ست، به طلب کمک صدا نزنم.
با همه‌ی وخامت این روزگاری که برای ما ساخته‌اند، هنوز دوستی و مهربانی و فداکاری زنده است اما هزینه‌ی شرمساری از محبت دوستان بسیار بالا رفته؛ در هفته‌های گذشته دوستانم از بیمارستان تا اسباب‌کشی یکسره محبت‌ها کرده‌اند و ضعف جسم و جان و جیب هم مانع از آن‌است که بتوانم این مهربانی‌ها را جبران کنم. از این‌که متقابلا نمی‌توانم در اسباب‌‌کشی و رنج‌های زندگی روزانه، کمک‌شان کنم، افسرده‌دلم؛ کاش تمام زندگی‌مان پشت خاکریز نمی‌گذشت؛ کاش بین حمله‌های سنگین دشمن، گاهی فرصت استراحتی بود؛ کاش چند دقیقه آتش سنگین دشمن قطع می‌شد؛ کاش زندگی‌های ما این‌قدر شبیه نبردی تن‌به‌تن نبود یا لااقل، کاش بعضی از آدم‌های اطرافمان، در پشت جبهه به سر می‌بردند که کمک خواستن از آن‌ها برای ما زخمی‌های لت‌‌و‌پارشده، این قدر مایه‌ی خجالت و شرمندگی نمی‌شد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شکستن رکورد تکرار کلمه #تحول توسط #ابراهیم_رئیسی؛
«یک حرکت تحولی را انجام دهید، نیروهایی را به کار بگمارید که دیدگاه تحولی دارند. اگر نیرویی تحول‌خواه نیست، حتما این نیرو را از جلوی پای نیروهای تحول‌خواه کنار بزنید تا تحول در دستگاه‌ها پا بگیره.» 


خدمت رییس جمهور محترم




با سلام و ادای احترام

حضرتعالی
رئیس قدرت اجرایی کشور بوده
و
موظف به عمل بر قوانین کشور هستید

بر نامه ها و سیاست های کلی را رهبری ابلاغ و مجلس بر ان اساس
بر نامه میان مدت و جاری تصویب
و به شخص شما
جهت اجرا
ابلاغ می کند
تا
شما
اجرا کنید


لطفا توضیح دهید

که

منظور شما
دقیقا از تحولی کردن و مردمی کردن
دولت چیست؟
به خاطر داشته باشید
که
شخص شما
و
مجلس یازدهم با رای اکثریت مردم
بکار نیامده و مردم ایران تمکین به قانون نموده اند

لطفا منظور خود را از مردمی سازی و بر نامه تحولی دولت شفاف تر بیان فرمائید


متاسفانه این ادعای شما
فراتر از حکم رهبری می نماید
باید
دستگاه اجرایی جایگاه خودرا
در حاکمیت ملی با ۴۳ سال تجربه
تفهیم باشد

تبریز
۲۸مرداد ۰۲
جلیل شمس

Forwarded from زندگی روزانه (E. M.)
نسل عقب‌مانده‌ای که می‌خواهد نسل نو را آموزش بدهد!

#یادداشتهای_زندگی_روزانه
#ابراهیم_موسی_پور_بشلی

نظام آموزش و پرورش ما احتمالا از عقب‌مانده‌ترینها در نوع خود در جهان است. انبوهی از مهملات غیرضروری را طی دوازده سال بر ذهن کودکان و نوجوانان تحمیل می‌کنند و بعد با وقاحت تمام، مثلا کلیپی را پخش می‌کنند که در آن مجری یک مسابقه‌ی معلومات عمومی از یک شرکت‌کننده سوالاتی درباره‌ی فلان‌الدوله و کودتای فلان و ... می‌پرسد و چون او از پاسخ دادن عاجز می‌ماند، نتیجه می‌گیرند که اوه! چه ابلهی‌ست او!
ابله آن نظام آموزشی‌ای‌ست که چنین دانش‌آموزانی تربیت کرده، وگرنه چرا یک دانش‌آموز یا یک دیپلمه باید بداند از بین کوارتز، فلدسپات و میکا، کدامشان سخت‌ترند؟ یا رییس‌الوزرای احمدشاه در زمان کودتای سوم اسفند که بوده؟ یا نام یَک‌یَک فقها و فلاسفه‌ی عصر صفوی به چه کار فردای دانش‌آموز می‌آید؟
مشخصا بیشتر اطلاعاتی که در طول تحصیل عمومی به دانش‌آموزان می‌دهند، بیهوده است و چون بچه‌ها مغز دارند، این چرندیات را پس از پایان امتحانات، از حافظه پاک می‌کنند و این یک واکنش ناخوادگاه مغز انسان است در برابر اطلاعاتِ زوریِ بیهوده.
بله ما باید کمی از علوم تجربی بدانیم اما آن بخشی که در زندگی روزانه به درد می‌خورد مثلا درباره‌ی فشار خون و تغذیه‌ی سلامت‌محور ولی جزییات تقسیم میتوز و میوز و ساختار سلولی و ... اگر این بچه نخواهد پزشک و بیولوژیست بشود به چه دردی می‌خورد؟ ریاضیاتی که در اروپا در سالهای دوم و سوم رشته‌ی ریاضی در دانشگاه به دانشجو یاد می‌دهند، در کتاب درسی دبیرستانهای ما چه غلطی می‌کند؟
وقتی قرار نیست بچه‌هایی در آینده در رشته‌های هنر تحصیل کنند، این حجم بحث تخصصی هنر در کتاب درسی مدارس چه ضرورتی دارد؟ درست است که همه باید تاریخ بیاموزند اما چقدر از تاریخ را و چه تاریخی را؟ تاریخی که در مدارس آموزانده می‌شود باید هویت ملی و فرهنگی و اجتماعی را در سطح عمومی در ذهن مخاطب بنشاند؛ حفظ کردن فهرستی که می‌گوید کدام وحشی سر کدام وحشی را بریده و به جای او نشسته به چه درد دانش‌آموز می‌خورد؟
سطح آموزشهای عمومی (دبستان و دبیرستان) باید دانش‌آموزان را برای انتخاب رشته‌های دانشگاهی یا شغلی آینده‌شان و نیز برای کسب مهارتهای کاربردی در زندگی روزانه یاری و راهنمایی کند نه بیشتر. چه ضرورت عقلی و علمی‌ای ایجاب می‌کند که همه، همه چیز بیاموزند؟ تقریبا نیمی از دروس مدارس برای دانش‌آموزانی که می‌خواهند به رشته‌های علوم انسانی بروند به‌کلی زاید و بی‌ارزش و مایه‌ی اتلاف عمر و وقت است و برعکس هم‌چنین نیمی از اطلاعات زوریِ موجود در کتابها برای کسانی که می‌خواهند وارد رشته‌های تجربی و ریاضی بشوند. همچنین است برای بچه‌هایی که به رشته‌های دیگری علاقه‌مندند.
بچه‌ها هم البته بلدند چه کنند و این نسل دیگر می‌داند که کتابهای مدرسه صرفاً برای نمره است و دانشِ مفید و کاربردی و مهارتهای زندگی را باید از منابع دیگری بجوید. من برای دانش‌آموزان نسل جدید نگران نیستم، نگرانِ نسل عقب‌افتاده‌ی مولفان و مدیران و برنامه‌نویسان آموزش و پرورشم که تقریبا تمام کنترلشان بر جامعه‌ی مخاطب را از دست داده‌اند و این برای آینده‌ی کشور زیبنده نیست.
کتابهای درسی در حال از دست دادن مطلق اعتبارشان در برابر منابع دیگرند (این بلایی است که علاوه بر آموزش و پرورش،  صداوسیما هم سالهاست که به دست خودش به سر خودش آورده).
علاوه بر وجود انبوهی غلط در کتابهای درسی (که آن هم به جای خود باید بررسی شود) اصلاحِ نگاهِ داده‌محور در آموزش و پرورش باید در اولویت قرار بگیرد؛
می‌شود اطلاعات تمام کتابهای موجود را به یک‌سوم یا یک‌چهارم کاهش داد و در عوض راه و رسم زندگی را به دانش‌آموزان آموخت و نسلی داناتر، ماهرتر و سالمتر تربیت کرد.

آذر ماه ۱۴۰۲
#آموزش_و_پرورش
هم‌نشینی با روح پهناور

در میان انبوهی مقاله  و کتاب که برای مخاطبان خاص دانشگاهی نوشته‌ام و با دستمزد این مقالات، زندگی را به هر زحمتی بوده، تا اینجا گذرانده‌ام، هرگز مقاله یا کتابی نبوده که بتوانم آن را با افتخار به مردم تقدیم کنم. چون مجبور بودم چیزهایی بنویسم که مخاطبانی محدود داشتند و فایده‌ای برای عموم مردم، نه.
اما اکنون با نهایت خوشدلی دیدم که بنگاه طاقچه این مقاله را به صورت شنیداری تهیه کرده؛ گرچه از من سوالی هم نکرده‌اند، از بابت این کارشان بسیار خوشحالم از آن‌رو که این تنها مقاله‌‌ی من است که واقعا برای مردم نوشته‌ام و اگر دست من بود، به رایگان تقدیمش می‌کردم.
در میان تمام آنچه نوشته‌ام یا ترجمه کرده‌ام، این مقاله را دوست‌تر دارم و امیدوارم روزنه‌ی امیدی باشد برای یافتن التیامی بر زخمها و رنجها.
با احترام و فروتنی
#ابراهیم_موسی_پور_بشلی

#مولوی #زندگی_روزانه #عرفان_و_زندگی_معاصر
#رنج



دانلود کتاب صوتی رنج مهمانِ تو شد، نیکوش دار با صدای رضا خضرایی + نمونه رایگان
https://taaghche.com/audiobook/196648/%D8%B1%D9%86%D8%AC-%D9%85%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D9%88-%D8%B4%D8%AF%D8%8C-%D9%86%DB%8C%DA%A9%D9%88%D8%B4-%D8%AF%D8%A7%D8%B1