.
تویی بهار عمر من ، تو را به کس نمیدهم
تو ای گل شکفته ام ، به خار و خس نمیدهم
تو در میان سینه ام ، یگانه عشق وافری
تورا به جان خریده ام ، به قصه پس نمیدهم
تو عشق بیمثال من ، میان قوم حسرتی
مرا ببخش که حسرتت ، به هر نفس نمیدهم
چو خورده بال آرزو به میله های آهنین
به شهپرت قسم خورم ، که بر قفس نمیدهم
منم اسیر عشق تو ، به داد دل چو میرسی
هوای تنگ و بسته را ، به دادرس نمیدهم
تویی خدای عشق من ، به حرمتت قسم که من
هوای عاشقانه را ، پای هوس نمیدهم
ستوده ام خیال تو ، میان راز هرشبم
خیال عاشقانه را ، از این به پس نمیدهم
از این "غریب" بیوفا ، دوباره دل ربوده ایی
غرور من تویی تورا ، به پای کس نمیدهم
.
تویی بهار عمر من ، تو را به کس نمیدهم
تو ای گل شکفته ام ، به خار و خس نمیدهم
تو در میان سینه ام ، یگانه عشق وافری
تورا به جان خریده ام ، به قصه پس نمیدهم
تو عشق بیمثال من ، میان قوم حسرتی
مرا ببخش که حسرتت ، به هر نفس نمیدهم
چو خورده بال آرزو به میله های آهنین
به شهپرت قسم خورم ، که بر قفس نمیدهم
منم اسیر عشق تو ، به داد دل چو میرسی
هوای تنگ و بسته را ، به دادرس نمیدهم
تویی خدای عشق من ، به حرمتت قسم که من
هوای عاشقانه را ، پای هوس نمیدهم
ستوده ام خیال تو ، میان راز هرشبم
خیال عاشقانه را ، از این به پس نمیدهم
از این "غریب" بیوفا ، دوباره دل ربوده ایی
غرور من تویی تورا ، به پای کس نمیدهم
.