من به مادَرَت هم حسودى ام ميشود...
موهاى ژوليده ات
صورتِ پُف كرده ات
غُرولندِ اولِ صبحت؛
ديدنِ تمامِ اينها،
صبحِ اولِ وقت،
آخ كه عجيب ميچسبد!

#علي_قاضي_نظام
#یک_عاشـღـقانه_ی_آرام

💌@yek_asheghaane_aram

تو نور بودی
می‌دیدمت
اما نمی‌توانستم لمست کنم
از من عبور می‌کردی...

#معین_دهاز

من در چشمان تو عشق را دیدم
همان که هیچکس ندید
من دلتنگی را در دستان گرم تو فراموش کردم
و هربار پَر ِ پرواز خیالم در آغوش تو گشوده شد.

از تو میخواهم
دنج ترین گوشه ی قلبت را برای من بگذاری
خلوتی که هیچکس نتواند خرابش کند .


#مینو_پناهپور

https://t.me/Naghmehay_ghalam

چه بارانی عجب حال و هوایی
من و تو کوچه و حاجت روایی
گرفتم دست تو در دست سردم
مداوا شد به لبخند تو دردم
نگاهم در نگاه تو گره خورد
دو چشم ناز تو هوش از سرم برد
زدی یک چشمک و دل زیر و رو شد
نگهدارش فقط یک تار مو شد
نفس هایت درونم آتش افروخت
وجودم گر گرفت و ناگهان سوخت
درین سرما چه گرمم کردی ای دوست
زمستان با تو سر کردن چه نیکوست
تن سرد من و آغوش گرمت
نثار بوسه بر اندام نرمت
عجب بوی خوشی دارد تن تو
از آن خوش تر گل پیراهن تو
دوباره شب شد و در اضطرابم
مرا محکم بغل کن تا بخوابم

#جواد_صالحی
#یک_عاشـღـقانه_ی_آرام

💌@yek_asheghaane_aram

نوررا ذخیره کن ،
راه بسیاری در پیش داری ،
شب بسیاری … .
*
تنها برابر دریا
موجی برایم بطری در بسته ای آورد …
بازش می کنم : بوسه های تو … .
*
درخت ها در آسمان
خورشید در زمین
مشق شعر می کنم .
*
حفره ها را می پوشانم ،
با ماه،
با شعر،
یا با بوسه های تو … .
*
شعر از زخم می جوشد
چون گل سرخی از سینه ی تو … .


قسمتهای از اشعار #فریدون_فریاد

۱۶ بهمن سالروز درگذشت فریدون رحیمی با نام ادبی فریدون فریاد  مترجم و شاعر ایرانی است. او بسیاری از کتاب‌های کلاسیک فارسی را به یونانی و بسیاری از کتب یونانی را به فارسی برگردانده‌است.

#یک_عاشـღـقانه_ی_آرام
💌@yek_asheghaane_aram
.

.
صلح
پیاله‌ ای شیر گرم است
و کتابی در برابر کودک بیدار
صلح
تکیه دادن ساقه‌های گندم است
به یکدگر
هنگامی که می‌ گویند: نور، نور، نور
و گلتاج افق
لبریز می‌ شود از نور
این صلح است، این
هنگامی که زندان‌ ها
به کتابخانه‌ ها بدل گشته‌ اند
هنگامی که آوازی
درگاه به درگاه در شب
به فراز بر می‌ شود
هنگامی که ماه بهاری
از پس ابری بیرون می‌ آید
این صلح است، این


#یانیس_ریتسوس
ترجمه: #فریدون_فریاد

#یک_عاشـღـقانه_ی_آرام
💌@yek_asheghaane_aram
.

نور دو دیدِه منی دور مشو ز چشم من♥️

#مولانا

بهشت همینجاست میانِ اسم "تو"
نام تو را به آسمان گفتم
از ماه واژه بارید
و مهتاب از چشم ابرها تابید

باران یعنی تو آمده ایی
شعرهایم تشنه ی تو بودند
غنچه های گلدان به تو اشاره می‌کنند
دکمه های پیراهنم از تو می گویند
گنجشکان خیس ازپشتِ پنجره تو را می شناسند
لباسهایم بوی دستانِ تورا می‌دهند.
و از لبانم بوسه هایت چکه می کنند.

میخواستم برایت نامه بنویسم
اما بازهم شعر شدی....

#مینو_پناهپور ۱۴۰۲.۸.۳
https://t.me/yek_asheghaane_aram

‍ صبح بوته ے یاسے است
ڪه راه به پنجره ے عشق دارد
و زیباترین طلوع 
طلوعے است ڪه پاے پنجره ے عشق
تو ایستاده ای!

فقط یک حس خوب از خاطره ای
خوش آیند مے تواند مرا
براے امروز امیدوار ڪند
پدرے ڪه
دنیایے از عشق را در استڪانِ
چایے اش مے چرخاند
و مادرے ڪه با تمام وجود
برایم لقمه مهربانے میگرفت
روزهاے رفته در تقویم مانده اند و
من در خاطرات ڪودڪے هایم سرگردان..


#مینو_پناهپور
#درچشم_انداز_نگاهم_بنشین_تااز_تو_بنویسم
#آوا_اهورا

@AHDEKLME

طعم چایی هایت
با تمام طعم های دنیا متفاوت است.
مثلا
به جای اینکه طعم هل و کاکوتی بدهد
طعم عشق می‌دهد!
و چه چایی شود
وقتی عشق را از دستان تو می‌گیرم!

#محیا_ وادی
#یک_عاشـღـقانه_ی_آرام

💌@yek_asheghaane_aram

.

            از سر و سامان ،

                  چه می پرسی،،

                        منِ دیوانه را؟


#صائب‌_تبریزی💞

صبح از غصه ی تو در دل  من آهی بود
سهمم از داشتنت، لحظه ی کوتاهی بود

گفته بودی "بغلت کشور امنم"،، باشد!!!
شانه ی امینتت سرسری  و گاهی بود

میل دیدار تو را داشتم ، اما چه  کنم!!
فاصله از تو به من،حسرت و گمراهی بود

رد شدی از غزل خاطره هایم ،  دیدم
عشق،در چشم تو کمتر ز پر کاهی بود!!

حوض نقاشی خاکستریم، بی لبخند!!
اشک بر گونه ی سرمازده ی ماهی بود

جان به لب آمد و ای کاش از این دلتنگی
تا  به سر منزل دلبستگیت ، راهی بود

خسته از حوصله ی تنگ و پریشان غزل
واژه ها گریه کنان ،قافیه  اکراهی بود

مانده تصویر تو  در خاطر آزرده ی  من
مثل آن قطره ی شبنم که ته چاهی بود

چشم در راه تو بودن بخدا سخت گذشت
طول یک روز برایم بمثل «ماهی» بود!!

#دریا🌱
#یک_عاشـღـقانه_ی_آرام

💌@yek_asheghaane_aram

.
می خواهم سر بُگذارم
بر صدرِ سیمگونِ تو ،
بر آن حریرِ جهان نما،
تا از طپش هایِ قلبِ آرامت
بشنوم نغمه یِ سرخِ عشق،
و در یابم آیا باز هم
اندکی مرا دوست داری؟
که هزار سالِ دیگر زنده بمانم،
تو هم صحبتِ تمامِ تنهایی منی،
وقتی شیشه یِ زمان شکست،
در حجله یِ دورِ آشنایی
بر پرچینِ خیسِ رویا....بازآ،
چند شمعِ خاطره روشن ساز،
می بینی که بر درگاهِ نیاز
نامت را دخیل بسته ام،
که همیشه حریمِ همایت پُر خنده،
و شبستانِ  همایونت،
لبریزِ نور وُ ترانه وُ بوسه باد


#عارف_اخوان

#یک_عاشـღـقانه_ی_آرام
💌@yek_asheghaane_aram
.

.
به تو انديشيدن
زيباست و اميد بخش
هم چون
گوش سپردن به خوش‌ترين ترانه‌ها
با زيباترين صداهای روی زمين...

#ناظم_حکمت

#شبتون_آرامش 🌙💫

#یک_عاشـღـقانه_ی_آرام
💌@yek_asheghaane_aram
.

.
ماه،
رسیده به بام،
عاشق
چرا خفته‌ای چنین
در سودا...


#شبانه
🎼🌌

💌@yek_asheghaane_aram

✨𝑮𝒐𝒐𝒅 𝑵𝒊𝒈𝒉𝒕✨

❤️00:00❤️

من اختیار خود را
تسلیم عـشـق کردم.... 🌹

#سعدی

#یک_عاشـღـقانه_ی_آرام
💌@yek_asheghaane_aram
.

🎙 آرون افشار
🎧 بزار همه دنیا بدونه
#جدید

دست مرا بگیر
با تو می خواهم برخیزم
تو رستاخیز حیات منی…

#احمد_شاملو

صبح ....

#یک_عاشـღـقانه_ی_آرام
💌@yek_asheghaane_aram
.

.

سلام بر تبسمی که تنها به روی من است ..

#یک_عاشـღـقانه_ی_آرام
💌@yek_asheghaane_aram
.