اگه خیلی بچتو محدود کردی پس آماده باش که


بچت تبدیل دچار اختلال شخصیت وابستگی بشه و سریع وابسته هرکسی بشه

بچت دنبال تجربه افراطی هیجانات باشه

بچت حریم شخصیشو تو خونه این و اون بنا کنه

بچت از حقوق خودش تو رابطه و زندگی مشترک نتونه دفاع کنه

بچت دچار اختلال های جنسی بشه

مهساوحدت

یه رازی وجود داره که انقد آدمای زیادی فهمیدنش و این رازو فریاد زدنش که دیگه از راز بودن خارج شده
فریاد زدنش چون خیلی مهمه و فهمیدنش مثل پیدا کردن گنجه
ولی قبول کردنش سخته آدم نمیخواد باور کنه

اون چه رازیه؟؟؟؟

اینکه تهش تو میمونی و خودت

اگه با این دید وارد رابطه بشی، زیبایی ها و شیرینی های رابطتت بیشتر از تلخی هاش میشه
و اگه با این دید بیزینستو شروع کنی و با این دید روی استقلالت کار کنی پیشرفت ها بیشتر از زمین خوردن ها میشه

مهساوحدت

سوالات شما قسمت ۱

نمیگم جواب کدوم سوالاست که همشو گوش بدید


فورواردش برسه به ۱۰۰ تا به بقیه سوالا جواب میدم

والدین کسایی هستن که کسیو که خلق کردن و زحمتشو کشیدن تخریب میکنن

جالب نیست؟!

‌ ‌ ‌‌‌ ‌
بچه های کانال اگه چیزی یادتون نمیاد اصن نگران نباشید من میتونم به اندازه تک تکتون برای این پیام، جواب بفرستم :)))

قسمت اول:
همون ب بسم الله، منو همسرمو فرستاد چند تا تست دادیم تو لپ تاپشون که خیلی سوالای زیادی داشت و بابتش کلی پول گرفت ازمون که مفت نمیارزید. بعدش که جواب تست هامونو داشت چک میکرد، رو کرد بهم و با یه نگاه از بالا به پایین گفت اوو تو آدم ساده ای هستی؟ اصن بت نمیاد. بهت میومد خیلی اهل شو آف و چشم و هم چشمی باشی :|
تو دلم گفتم تو بیخود کردی منو قضاوت کردی اونم بعنوان تراپیست! حالا قضاوتم که کردی هیچ، چطور به خودت اجازه دادی اینجوری بگی اصن :/

‌ ‌ ‌‌‌ ‌
قسمت دوم:
حدود ۲۰ دقیقه از جلسه مونو هدر داد چون داشت ازم می‌پرسید این لنزی که تو چشمام گذاشتم طبی هست یا نه؟ و باهاش خوب میبینم؟ از کجا خریدم؟ راحته؟ چشمم اذیت نمیشه و اینا :/

‌ ‌ ‌‌‌ ‌
قسمت سوم:
یه بار به یه تراپیست گفتم شوهرم بهم خیانت کرده و جوابش این بود که همه مردا همینن بابا، حتی مردای خارجیم خیانت میکنن، حالا میخوای چیکار کنی؟

‌ ‌ ‌‌‌ ‌
مرد بودن
و خب‌میگفتن چون تو مشکل اصلیت توی مسائل جنسیه و خیلی خودتو میگیری باید با من امتحانش کنی و اینا ...
و من و بوسید .
هنوزم حالم بد میشه

‌ ‌ ‌‌‌ ‌
ی تراپی ک کردم طرف انقدر بی سواد بود ک منو لزبین خطاب کرد میگم من لزبین نیستم میگه باید باهاش کنار بیای
مسئله من اصلا گرایش نیست مسئله من چیز دیگه ای بود ک بابتش رفتم ولی ایشون کل ۳،۴ جلسه رو گیر داده بود ب گرایش من

‌ ‌ ‌‌‌ ‌
بهش گفتم من علاقه ای به درس خوندم ندارم ولی گفت اسمتو تو یه جشنواره فیلم نامه نویسی ثبت نام میکنم که درسو به شکل فیلم دراری و علاقع مند بشی

خب مگهههه زوریه دوس نداشتم درس خوندنو

سوالات شما درمورد روابط قسمت ۲

فور‌اردش برسه به ۲۰۰ تا به بقیه سوالا جواب میدم

گاهی وقتا میخوای میبینی که طرف مقابلت میرنجه و داره اذیت میشه اما تغییر دادن خودت و رفتارت به خودت و روتینت آسیب میزنه

اینجا بازم تو سمی هستی؟؟؟
تکلیف چیه؟

میدونی هر حس غم و‌ناراحتی و اعصاب خوردی که تو رابطه تجربه میکنی اسمش آسیب دیدن نیست؟

یاد گرفتن آدما سخته چون خیلی وقتا میگیم من چرا یاد بگیرم من چرا بخاطر رابطه برم سواد رابطه رو پیدا کنم؟ این نشد یکی دیگه
تو نمیتونی یه آدمی رو پیدا کنی که هیچ رفتار سمی نداشته باشه و حتی شاید تو کسی باشی که اون آدم تو رابطه باتو رفتار سمی از خودش نشون بده و اصلا راستی رفتار سمی یعنی چی؟؟؟؟

از آدم ناجی یه آدم کنترلگر میسازی برای خودت…


اولش به بی نظمی ذهنت نظم میبخشه
وقتی نمیتونی تصمیم بگیری کمکت میکنه تصمیم بگیری و حس کنی بهترین تصمیمو گرفتی
انقد این کارو باهات میکنه
که تو اگه یه روز به حرفش گوش ندی حس کنی که خطای بزرگی کردی و عذاب وجدان میگیری و به تصمیماتت و حتی ممکنه به کل سبک زندگیت شک کنی

میدونی باید دنبال چجور آدمی بگردی و اصلا چرا؟

کسی که دوست اجتماعی داره یا کسی که نداره؟؟؟

کسی که درمورد تجربه های قبلیش حرف میزنه یا حرف نمیزنه؟

کسی که درمورد تو زندگیش زمین خورده یا کسی که زمین نخورده؟

نشونه های آدمی که از خودش فرار میکنه چیه؟