اختصاصی میهننامه
نارسیس یونانی و نرگس ایرانی
مقالهی دکتر حورا یاوری در تازهترین شمارهی مجلهی وزین بخارا.
کانال میهننامه
t.me/mihannameh
نارسیس یونانی و نرگس ایرانی
مقالهی دکتر حورا یاوری در تازهترین شمارهی مجلهی وزین بخارا.
کانال میهننامه
t.me/mihannameh
📚 اختصاصی میهننامه
نثرِ روزنامگی / ایرج پارسینژاد
متن کامل این مقاله را در تازهترین شمارهی مجلهی وزین بخارا مطالعه کنید.
کانال میهننامه
t.me/mihannameh
نثرِ روزنامگی / ایرج پارسینژاد
متن کامل این مقاله را در تازهترین شمارهی مجلهی وزین بخارا مطالعه کنید.
کانال میهننامه
t.me/mihannameh
Forwarded from نور سیاه
کاش دربارۀ شمس و مولانا فیلم نسازند!
در خبرها خواندم که آقای حسن فتحی قرار است فیلمی دربارۀ زندگی مولانا بسازد. اسم فیلم گویا «مست عشق» است و به مناسبات پیچیدۀ مولانا با شمس تبریزی میپردازد. مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد؛ یکیدو سریال دربارۀ مولانا ساخته شد و دیدیم چقدر سبک بود. نباید منفیباف باشم اما نمیدانم چرا خیال می کنم این فیلم در شأن مولانا و شمس نخواهد بود. لابد میخواهند در فیلم از روابط عرفانی و عاشقانۀ مولانا و شمس بگویند و میشود حدس زد چه درهمجوش مبتذلی خواهد بود. چگونه میخواهند آن حالات و سخنان نازک و باریک و بلند را در فیلم به قول معروف «در بیاورند». کاش آقایان اساسا از این خیال منصرف میشدند.
اما اگر در تصمیمشان مصر هستند دستکم ای کاش کار تحقیق را بسیار بسیار جدی بگیرند و با مولاناشناسان موثق روزگار مشورت کنند و برابر نصّ نظریات آنان قیاس و اجتهاد نکنند. منظورم از مولاناشناس محمدعلی موحد و شفیعی کدکنی و سروش است و کسانی که این استادان تأیید کنند. چارچوب اصلی شخصیت شمس را در نوشتههای استاد موحد بیابند و مولانا را اجمالا در قاب فروزانفر و نیکلسون و زرینکوب و موحد و شفیعی و سروش ببینند( البته سروش آنجا که با مولانا سیاستنامهنویسی نمیکند). کاش این فیلم فقط به وقایع عصر مولانا و شمس و روبنای زندگی آنان بپردازند و وارد معقولات و عرفانبافی نشود. کاش این فیلم از سلوک اخلاقی مولانا و شمس بگوید و نگاه انتقادی روشن و صریح آنان را به ساحتهای مختلف زندگی اجتماعی روزگارشان تصویر کند. مبادا فیلمنامهنویس در دام کراماتبافی زندگینامهنویسان کهن مولانا بیفتد و بخواهد مکاشفات و حالات باطنی و معنوی را به تصویر بکشد. کتب مقامات صوفیه منطق خاص خودش را دارد. همچنین در زمانۀ ما انبوهی کتاب راجع به مولانا نوشته شده که بسیاری از آنها ارزش علمی ندارد. کارگردان و فیلمنامهنویس با چه کسانی مشورت میکنند تا بدانند به چه منابعی باید رجوع کنند و کدام مآخذ را باید کنار بگذارند؟ زبان و لحن و لهجۀ عصر مولانا را چگونه میخواهند بسازند. زبان شمس و مولانا را چگونه میسازند؟ مبادا زبان شمس و مولانا بازیچۀ کودکان کوی گردد. ملفوظات شمس و مولانا و متعلقان آنها در دسترس هست و میتوان با کمک مطلعان زبانشان را بازسازی کرد. کاش آقایان کار را سهل نگیرند. کاش حرمت شمس و مولانا و فرهنگ و ادب ایران مهم دانسته شود.
چند نکته دیگر هم عرض کنم. اول اینکه اگر این فیلم با مساهمت و شرکت افغانها ساخته میشد خوب و مناسب بود اما با تهیهکنندۀ ترکیهای به مصلحت نیست. این انتقاد را دیگران هم گفتهاند و من با آن همداستانم. ترکیه در این موضوع خاص معارض و غاصب حق ملّی ماست. با دروغ و جعل، حقایق علمی را زیر پا میگذارد و مفاخر مسلّم ایرانی را ترک میخواند. چرا باید دم به دم آنها داد و در موضوعی که محل نزاع است و حق با ماست، مسامحه کرد و روزۀ شکدار گرفت.
دیگر اینکه فیلمنامه باید به نحوی نوشته شود و کارگردان طوری فیلم را بسازد که شمس تبریزی در "خوی" بمیرد. این یک مسئلۀ ملی است. تحقیق علمی شده و دانشمندان دربارۀ آن مقالات استوار نوشتهاند. آرامگاه شمس در خوی است نه قونیه. اگر سرمایهگذار ترک قبول نکرد هنرپیشهها زیربار این جعل تاریخی نروند و بازی نکنند. ای وای که ما خودمان هم به آرامگاه شمس بیمهریم.
سوم اینکه آسیای صغیر/ روم/ ترکیه در عصر مولانا جزو قلمرو فرهنگی ایران بزرگ و در حوزۀ زبان فارسی بوده است. نه اینکه زبان ترکی در آنجا رواج نداشته است. میدانیم که مولانا هم مقداری عبارات ترکی دارد. ولی زبان مولانا و شمس فارسی بوده است. همچنین مؤلفههای ایرانی در سراپای زندگی اجتماعی آسیای صغیر ،در قرن هفتم، تنیده شده بوده است. شاه و وزیر و امیر در محیط زندگی مولانا، نامهای شاهنامهای داشتند و عاشق شاهنامه بودند و به زبان فارسی شعر میگفتند. آسیای صغیر یکی از کانونهای شعر و ادب و زبان فارسی بوده است. کارگردان اگر میخواهد به علم و حقیقت وفادار باشد باید جزئیات مستند و موثق ایرانی بودن محیط زندگی مولانا را از منابع استخراج کند و در فیلمش نشان دهد. مبادا محیطی شبیه به سریالهای تاریخی ترک که از شبکههای ماهوارهای پخش میشود٬ بر پردههای سینما بنشاند.
نکتۀ آخر اینکه لابد در فیلم شعر خوانده خواهد شد. باید مراقبت اکید شود که شعرها درست خوانده شود و از وزن نیفتد. مبادا مولانا جلالالدین و مولانا شمس تبریزی سخن خود را در فیلم غلط بخوانند. مثل سریال شهریار که شهریار در آن شعر خودش را غلط میخواند و از وزن میانداخت.
خدای را به میام شستشوی خرقه کنید
که من نمیشنوم بوی خیر ازین اوضاع
https://t.me/n00re30yah
در خبرها خواندم که آقای حسن فتحی قرار است فیلمی دربارۀ زندگی مولانا بسازد. اسم فیلم گویا «مست عشق» است و به مناسبات پیچیدۀ مولانا با شمس تبریزی میپردازد. مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد؛ یکیدو سریال دربارۀ مولانا ساخته شد و دیدیم چقدر سبک بود. نباید منفیباف باشم اما نمیدانم چرا خیال می کنم این فیلم در شأن مولانا و شمس نخواهد بود. لابد میخواهند در فیلم از روابط عرفانی و عاشقانۀ مولانا و شمس بگویند و میشود حدس زد چه درهمجوش مبتذلی خواهد بود. چگونه میخواهند آن حالات و سخنان نازک و باریک و بلند را در فیلم به قول معروف «در بیاورند». کاش آقایان اساسا از این خیال منصرف میشدند.
اما اگر در تصمیمشان مصر هستند دستکم ای کاش کار تحقیق را بسیار بسیار جدی بگیرند و با مولاناشناسان موثق روزگار مشورت کنند و برابر نصّ نظریات آنان قیاس و اجتهاد نکنند. منظورم از مولاناشناس محمدعلی موحد و شفیعی کدکنی و سروش است و کسانی که این استادان تأیید کنند. چارچوب اصلی شخصیت شمس را در نوشتههای استاد موحد بیابند و مولانا را اجمالا در قاب فروزانفر و نیکلسون و زرینکوب و موحد و شفیعی و سروش ببینند( البته سروش آنجا که با مولانا سیاستنامهنویسی نمیکند). کاش این فیلم فقط به وقایع عصر مولانا و شمس و روبنای زندگی آنان بپردازند و وارد معقولات و عرفانبافی نشود. کاش این فیلم از سلوک اخلاقی مولانا و شمس بگوید و نگاه انتقادی روشن و صریح آنان را به ساحتهای مختلف زندگی اجتماعی روزگارشان تصویر کند. مبادا فیلمنامهنویس در دام کراماتبافی زندگینامهنویسان کهن مولانا بیفتد و بخواهد مکاشفات و حالات باطنی و معنوی را به تصویر بکشد. کتب مقامات صوفیه منطق خاص خودش را دارد. همچنین در زمانۀ ما انبوهی کتاب راجع به مولانا نوشته شده که بسیاری از آنها ارزش علمی ندارد. کارگردان و فیلمنامهنویس با چه کسانی مشورت میکنند تا بدانند به چه منابعی باید رجوع کنند و کدام مآخذ را باید کنار بگذارند؟ زبان و لحن و لهجۀ عصر مولانا را چگونه میخواهند بسازند. زبان شمس و مولانا را چگونه میسازند؟ مبادا زبان شمس و مولانا بازیچۀ کودکان کوی گردد. ملفوظات شمس و مولانا و متعلقان آنها در دسترس هست و میتوان با کمک مطلعان زبانشان را بازسازی کرد. کاش آقایان کار را سهل نگیرند. کاش حرمت شمس و مولانا و فرهنگ و ادب ایران مهم دانسته شود.
چند نکته دیگر هم عرض کنم. اول اینکه اگر این فیلم با مساهمت و شرکت افغانها ساخته میشد خوب و مناسب بود اما با تهیهکنندۀ ترکیهای به مصلحت نیست. این انتقاد را دیگران هم گفتهاند و من با آن همداستانم. ترکیه در این موضوع خاص معارض و غاصب حق ملّی ماست. با دروغ و جعل، حقایق علمی را زیر پا میگذارد و مفاخر مسلّم ایرانی را ترک میخواند. چرا باید دم به دم آنها داد و در موضوعی که محل نزاع است و حق با ماست، مسامحه کرد و روزۀ شکدار گرفت.
دیگر اینکه فیلمنامه باید به نحوی نوشته شود و کارگردان طوری فیلم را بسازد که شمس تبریزی در "خوی" بمیرد. این یک مسئلۀ ملی است. تحقیق علمی شده و دانشمندان دربارۀ آن مقالات استوار نوشتهاند. آرامگاه شمس در خوی است نه قونیه. اگر سرمایهگذار ترک قبول نکرد هنرپیشهها زیربار این جعل تاریخی نروند و بازی نکنند. ای وای که ما خودمان هم به آرامگاه شمس بیمهریم.
سوم اینکه آسیای صغیر/ روم/ ترکیه در عصر مولانا جزو قلمرو فرهنگی ایران بزرگ و در حوزۀ زبان فارسی بوده است. نه اینکه زبان ترکی در آنجا رواج نداشته است. میدانیم که مولانا هم مقداری عبارات ترکی دارد. ولی زبان مولانا و شمس فارسی بوده است. همچنین مؤلفههای ایرانی در سراپای زندگی اجتماعی آسیای صغیر ،در قرن هفتم، تنیده شده بوده است. شاه و وزیر و امیر در محیط زندگی مولانا، نامهای شاهنامهای داشتند و عاشق شاهنامه بودند و به زبان فارسی شعر میگفتند. آسیای صغیر یکی از کانونهای شعر و ادب و زبان فارسی بوده است. کارگردان اگر میخواهد به علم و حقیقت وفادار باشد باید جزئیات مستند و موثق ایرانی بودن محیط زندگی مولانا را از منابع استخراج کند و در فیلمش نشان دهد. مبادا محیطی شبیه به سریالهای تاریخی ترک که از شبکههای ماهوارهای پخش میشود٬ بر پردههای سینما بنشاند.
نکتۀ آخر اینکه لابد در فیلم شعر خوانده خواهد شد. باید مراقبت اکید شود که شعرها درست خوانده شود و از وزن نیفتد. مبادا مولانا جلالالدین و مولانا شمس تبریزی سخن خود را در فیلم غلط بخوانند. مثل سریال شهریار که شهریار در آن شعر خودش را غلط میخواند و از وزن میانداخت.
خدای را به میام شستشوی خرقه کنید
که من نمیشنوم بوی خیر ازین اوضاع
https://t.me/n00re30yah
Telegram
نور سیاه
یادداشتهای ایرانشناسی میلاد عظیمی
@MilaadAzimi
@MilaadAzimi
《شبهای بخارا؛ شبهای ایران》
مجلهی بخارا برگزار میکند:
شب محمدعلی اسلامی ندوشن
کانال میهننامه
t.me/mihannameh
مجلهی بخارا برگزار میکند:
شب محمدعلی اسلامی ندوشن
کانال میهننامه
t.me/mihannameh
میهننامه
《شبهای بخارا؛ شبهای ایران》 مجلهی بخارا برگزار میکند: شب محمدعلی اسلامی ندوشن کانال میهننامه t.me/mihannameh
《شبهای بخارا؛ شبهای ایران》
مجلهی بخارا برگزار میکند:
شب دکتر محمد علی اسلامی ندوشن
زمان: پنج بعد از ظهر چهارشنبه سوم مهر ۱۳۹۸
مکان: کانون زبان پارسی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی
سخنرانان: مهدی محقق، اصغر دادبه، ابوالفضل خطیبی، فریدون مجلسی، امیرحسین جلالی سخنرانی
و نمایش فیلم مستند "روزها"
دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن متولد ۱۳۰۴ در ندوشن یزد است. او دانش آموخته حقوق بینالملل از فرانسه است و استاد پیشین دانشگاه تهران که علاوه بر دروس حقوقی در حوزهی ادبیات تطبیقی که واجد آثار ارزشمندی بود به تدریس نقد ادبی و سخنسنجی و ادبیات تطبیقی نیز میپرداخت. دکتر اسلامی در دهههای اخیر بیشتر اوقات خود را صرف تحقیق آثار علمی و ادبی ایران و ترجمه آثار نویسندگان جهان کرده و آثارش به صورت کتاب در بیش از ۵۰ جلد در زمینههای گوناگون اعم ادبی، فرهنگی و اجتماعی به چاپ رسیده است.
برخی از کتابهای دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن عبارتند از: ماجرای پایانناپذیر حافظ، چهار سخنگوی وجدان ایران، تأمّل در حافظ، زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه، داستان داستانها، سرو سایه فکن، ایران و جهان از نگاه شاهنامه نامه نامور، ایران را از یاد نبریم، به دنبالسایه همای، ذکر مناقب حقوق بشر در جهان سوم، سخنها را بشنویم، ایران و تنهائیش، ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟ مرزهای ناپیدا، شور زندگی (وان گوگ)، روزها (سرگذشت – در چهار جلد)، باغ سبز عشق، ابر زمانه و ابر زلف، افسانه افسون، دیدن دگرآموز، شنیدن دگرآموز، جام جهان بین، آواها و ایماها.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار،
خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، پلاک ۱۲، کانون زبان پارسی.
کانال میهننامه
t.me/mihannameh
مجلهی بخارا برگزار میکند:
شب دکتر محمد علی اسلامی ندوشن
زمان: پنج بعد از ظهر چهارشنبه سوم مهر ۱۳۹۸
مکان: کانون زبان پارسی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی
سخنرانان: مهدی محقق، اصغر دادبه، ابوالفضل خطیبی، فریدون مجلسی، امیرحسین جلالی سخنرانی
و نمایش فیلم مستند "روزها"
دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن متولد ۱۳۰۴ در ندوشن یزد است. او دانش آموخته حقوق بینالملل از فرانسه است و استاد پیشین دانشگاه تهران که علاوه بر دروس حقوقی در حوزهی ادبیات تطبیقی که واجد آثار ارزشمندی بود به تدریس نقد ادبی و سخنسنجی و ادبیات تطبیقی نیز میپرداخت. دکتر اسلامی در دهههای اخیر بیشتر اوقات خود را صرف تحقیق آثار علمی و ادبی ایران و ترجمه آثار نویسندگان جهان کرده و آثارش به صورت کتاب در بیش از ۵۰ جلد در زمینههای گوناگون اعم ادبی، فرهنگی و اجتماعی به چاپ رسیده است.
برخی از کتابهای دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن عبارتند از: ماجرای پایانناپذیر حافظ، چهار سخنگوی وجدان ایران، تأمّل در حافظ، زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه، داستان داستانها، سرو سایه فکن، ایران و جهان از نگاه شاهنامه نامه نامور، ایران را از یاد نبریم، به دنبالسایه همای، ذکر مناقب حقوق بشر در جهان سوم، سخنها را بشنویم، ایران و تنهائیش، ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟ مرزهای ناپیدا، شور زندگی (وان گوگ)، روزها (سرگذشت – در چهار جلد)، باغ سبز عشق، ابر زمانه و ابر زلف، افسانه افسون، دیدن دگرآموز، شنیدن دگرآموز، جام جهان بین، آواها و ایماها.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار،
خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، پلاک ۱۲، کانون زبان پارسی.
کانال میهننامه
t.me/mihannameh
Telegram
میهننامه
میهننامه؛ دریچهای به سوی فرهنگ و هنر ایران
معرفی روزآمد مجلات و رویدادها در حوزهی فرهنگ، اندیشه، ادبیات و هنر
ارتباط:
https://t.me/amirseyfiarjestan
صفحهی اینستاگرام میهننامه:
https://instagram.com/mihannameh_amirseyfi?igshid=12e4p5bs9oiy5
معرفی روزآمد مجلات و رویدادها در حوزهی فرهنگ، اندیشه، ادبیات و هنر
ارتباط:
https://t.me/amirseyfiarjestan
صفحهی اینستاگرام میهننامه:
https://instagram.com/mihannameh_amirseyfi?igshid=12e4p5bs9oiy5
استادان: علی نصیریان، رضا سیدحسینی، محمد صنعتی، همایون کاتوزیان، کاوه بیات، شهیار قنبری و... در شصتویکمین شمارهی مجلهی اندیشه پویا...
کانال میهننامه
t.me/muhannameh
کانال میهننامه
t.me/muhannameh
دستکم چرا مرگ؟
صفحهی هوای تازهی سازندگی آدینه به مناسبت روز شعر و ادب فارسی.
کانال میهننامه
t.me/mihannameh
صفحهی هوای تازهی سازندگی آدینه به مناسبت روز شعر و ادب فارسی.
کانال میهننامه
t.me/mihannameh
در جستوجوی تعادل
درنگی در نسبت اخلاق و حقوق به قلم رضا داوری اردکانی در سازندگی آدینه.
کانال میهننامه
t.me/mihannameh
درنگی در نسبت اخلاق و حقوق به قلم رضا داوری اردکانی در سازندگی آدینه.
کانال میهننامه
t.me/mihannameh
مقالات دکتر ایرج افشار و محمدرضا شفیعی کدکنی دربارهی مقام علمی و فرهنگی، و خصوصیات شخصی و کاری دکتر غلامحسین یوسفی، منتشر شده در تازهترین شمارهی مجلهی بخارا.
کانال میهننامه
t.me/mihannameh
کانال میهننامه
t.me/mihannameh
مدتهاست که با آرشیوی از مجلاتی مانند کلک، مدرسه، نگاهنو، شهروند امروز، مهرنامه و بخارا و... روزگار میگذرانم و زمستون بی پایان این دیار را بی آنکه سر آید، سر میکنم. نشریاتی جانافزا و روحنواز...
ملالی دلنشین بر دل داشتم که همینها مرا بس، همانگونه که فیلمهای حاتمی و بیضایی و مهرجویی و... که به یکباره همان کاری که صفی یزدانیان و "در دنیای تو ساعت چند است؟" با دنیای فیلمبازیهایم کرد، مرتضی هاشمیپور و "فرهنگبان" با دنیای مجلاتم کرد... آن امیدم داد که سینما هنوز ادامه دارد، این امیدم داد که مجله هست، خواهد بود...
فرهنگبان به قدری قوی، منسجم و پربار است که بعضا به خواب میماند تا واقعیت، خوابی که رویای شیرین و دیرینِ ما بوده و هست. در فرهنگبان نه میشود از مطلبی گذشت و نه میتوان بعد از شروع مطالعه کنارش گذاشت. با اینکه ظاهر و فرمی به غایت دلنشین و جذاب دارد اما اسیر ظاهر نیست و در پی محتواست، محتوایی که زبان و ادبیات فارسی شالوده و بنیانش را شکل داده است، با صفحهبندی و فونتی چشمنواز.
فرهنگبان را بخرید و بخوانید، اگر از هر مقاله و یادداشت و مطلبش بهرهی کافی نگرفتید، گناهش گردنِ من!
t.me/mihannameh
ملالی دلنشین بر دل داشتم که همینها مرا بس، همانگونه که فیلمهای حاتمی و بیضایی و مهرجویی و... که به یکباره همان کاری که صفی یزدانیان و "در دنیای تو ساعت چند است؟" با دنیای فیلمبازیهایم کرد، مرتضی هاشمیپور و "فرهنگبان" با دنیای مجلاتم کرد... آن امیدم داد که سینما هنوز ادامه دارد، این امیدم داد که مجله هست، خواهد بود...
فرهنگبان به قدری قوی، منسجم و پربار است که بعضا به خواب میماند تا واقعیت، خوابی که رویای شیرین و دیرینِ ما بوده و هست. در فرهنگبان نه میشود از مطلبی گذشت و نه میتوان بعد از شروع مطالعه کنارش گذاشت. با اینکه ظاهر و فرمی به غایت دلنشین و جذاب دارد اما اسیر ظاهر نیست و در پی محتواست، محتوایی که زبان و ادبیات فارسی شالوده و بنیانش را شکل داده است، با صفحهبندی و فونتی چشمنواز.
فرهنگبان را بخرید و بخوانید، اگر از هر مقاله و یادداشت و مطلبش بهرهی کافی نگرفتید، گناهش گردنِ من!
t.me/mihannameh