احمد میدری
3.13K subscribers
288 photos
84 videos
44 files
620 links
گفتگوها، نوشته‌ها و اندیشه‌های احمد میدری اقتصاددان و وزیر وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی


invite link:



تماس با ما:


@elhambandari
Download Telegram
سلسله نشست‌های تخصصی مساله‌شناسی اعتراضات۱۴۰۱

⭕️ نشست دوم: الگوی حکمرانی و راهکارهای اصلاح‌پذیری آن

با حضور:

🔹دکتر علینقی مشایخی؛ استاد تمام و موسس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف

🔹 دکتر احمد میدری؛ عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران و معاون سابق رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی

🔹 مهندس صابر میرزایی؛ معاون پژوهش و توسعه مرکز همکاری‌های فناوری و نوآوری ریاست جمهوری

🔹دکتر محسن یزدانپناه؛ اقتصاددان، دکتری مطالعات توسعه

🔹 دکتر کیومرث اشتریان؛ عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، رئیس انجمن علوم سیاسی

🔹 دبیر نشست: دکتر محمدصادق امامیان؛ هم‌‌بنیان‌گذار اندیشکده حکمرانی شریف، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر.

دوشنبه، دهم بهمن‌ماه ساعت ۱۴:۳۰

خیابان انقلاب اسلامی، بین چهارراه ولیعصر (عج) و خیابان برادران مظفر، پلاک ۹۰۷، خانه انديشه‌ورزان، اتاق کنفرانس

جهت حضور و هماهنگی به لینک زیر مراجعه کنید:

https://survey.porsline.ir/s/24tSW0ak

@meidari
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ حرکت با چراغ خاموش: گزارشی از واگذاری مدارس دولتی

آیا شما هم در اطراف خود مدارسی را دیده‌اید که از دولتی به غیر انتفاعی تبدیل شده‌اند؟

🔷 بررسی‌های دبیرخانه مقابله با فقر و نابرابری آموزشی نشان می‌دهد که تعارض منافع در مدارس دولتی سبب شده تا گاه برخی از مدیران دولتی از ثبت نام دانش‌آموزان در مدارس خودداری کنند، مدارس دولتی بدون دانش‌آموز رفته رفته به مدارس غیرانتفاعی تبدیل شوند.

🔷 این سیاست گاه باعث ترک تحصیل، بازنشستگی پیش از موعد معلمان و حتی کودک همسری می‌شود. تبعاتی که در این گزارش آن را بررسی کرده‌ایم.



#خصوصی‌سازی
#واگذاری_مدارس

@mashghemaa
@ecoiran_webtv
@meidari
⭕️ فقرزدایی سودآور
داوود میدری

مصاحبه با مدیر بزرگ‌ترین و ارزان‌ترین تولیدکننده اندام مصنوعی در جهان

🔹 یکی از موضوعات روز در اقتصاد فقر «فقرزدایی سودآور» است. پیام اصلی فقرزدایی سودآور، بازارسازی به نفع فقراست. بیش از ۴‌میلیارد انسان ‌درآمدی کمتر از ‌هزار و پانصد دلار در سال ‌دارند. این جمعیت، بازاری بزرگ است که می‌تواند برای واحدهای اقتصادی سودآور باشد. به‌عبارت دیگر اگر تولیدکننده‌ای به این بازار بزرگ توجه کند، نه‌تنها با انگیزه‌های انسان‌دوستانه بلکه با انگیزه کسب سود می‌توانند خدمت بزرگی به بشر کنند.

🔹 برای اولین‌بار این موضوع را سی‌کی پراهالاد در کتاب زیر مطرح کرد.

The fortune at the bottom of the pyramid: eradicating poverty through profits
Prahalad, Coimbatore Krishna (۲۰۰۴)

🔹در این کتاب که به فارسی در سال‌۱۳۸۶ ترجمه شد، تجربه واحدهای اقتصادی که سودآوری اقتصادی را در بازار بزرگ فقرا محقق ساختند جمع‌آوری کرده‌است. یکی از فصول این کتاب (ثروت در پایه هرم؛ نوشته سی‌کی پراهالاد ترجمه فضل‌الله امینی نشر مدیریت فردا صفحات ۳۳۴ تا ۳۶۵) تجربه یک موسسه خیریه تولید اندام مصنوعی است. این بخش از کتاب برخلاف سایر فصول کتاب به معرفی تجربه یک موسسه خیریه و نه یک بنگاه اقتصادی پرداخته است. فهم تجربه این موسسه برای موسسات خیریه و موسسات خصوصی ما می‌تواند آموزنده باشد.

🔹موسسه خیریه پای جایپور بزرگ‌ترین و ارزان‌ترین تولیدکننده اندام مصنوعی در جهان است. این موسسه که بیش از ۵۰سال است که ‌فعالیت می‌کند، توانسته توجه جهانیان را به خود جلب کند. مصاحبه‌ای با مدیر این موسسه به‌نام دواندارراج مهتا در آبان ۱۴۰۱ صورت گرفت. مهتا فارغ‌التحصیل ‌ام‌آی‌تی است که ابتدا یکی از مدیران ارشد در بانک‌مرکزی هند بود اما سیر حوادث او را به تاسیس یک موسسه خیریه کشاند.

🔹برای ارتقای کیفیت محصول و ارائه اندام‌های مصنوعی بهتر، این انجمن با دانشگاه‌های معتبری همچون هاروارد و استنفورد و MIT همکاری دارد و توانسته هزینه تولید پای مصنوعی را از ۱۰‌هزار دلار به ۷۰ دلار کاهش دهد. با همکاری دانشگاه استنفورد زانوی مصنوعی استنفورد‌-جایپور برای بیمارانی که از زانو به بالا پا ندارند، تولید شد. قیمت این زانو یک‌پنجاهم زانو‌های مشابه است. در سال‌۲۰۰۹ مجله تایمز زانوی مصنوعی استنفورد-جایپور جزو ۵۰ اختراع تاثیرگذار بشریت قرارداد.

🔹 گزیده‌ای از مصاحبه
آقای دکتر کار شما بسیار ارزشمند است. لطفا بفرمایید چگونه هزینه تولید پای مصنوعی را این‌گونه کاهش دادید؟

پنجاهمین سالگرد تولد پای مصنوعی را در سازمان‌ملل برگزار کرده و خیلی‌ها آمده بودند. یکی از نمایندگان کشور اسلامی همین سوالی را که شما از من پرسیدید، آنجا مطرح کرد. بهش گفتم سوال بهتر این است که از غربی‌ها بپرسید ‌چطور این‌قدر قیمت را بالا نگاه داشته‌اند؟! کار آنها از ما پیچیده‌تر و سخت‌تر است! به محصول ما اجازه ورود به کشور‌های غربی را نمی‌دهند. می‌دانید چرا؟ چون با حضور ما، صنعت آنجا با شوک روبه‌رو می‌شود. قول می‌‌‌‌دهم محصول ما در رقابت آنها را می‌برد و ورشکست می‌شوند. ببینید ما ماده‌اولیه‌ای را به‌کار می‌بریم که در هند بسیار استفاده می‌شود و قیمتش بسیار مناسب است؛ پلیمر و پلی‌اتیلن. انعطاف خوب و استحکام بالا و قیمت ارزان، مثلث طلایی است برای ما. در غرب از مواد خیلی گران استفاده می‌کنند مانند کربن و پروپیلن. در ضمن ما پا را در یک روز تولید می‌کنیم اما فرآیند تولید آنها بسیار زمان‌بر و طولانی است. کار آنها هزینه‌های ماده‌و نیروی انسانی را بالا می‌‌‌‌برد.


#فقرزدایی‌سودآور
https://bit.ly/3S83mkb
@meidari
⭕️ گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس از سیاست‌های حمایتی دولت و مروری بر وضعیت مددجویان نهادهای حمایتی


https://rc.majlis.ir/fa/report/show/1757353
گزارش بودجه ۱۴۰۲.pdf
10.5 MB
⭕️ آموزش و پرورش در آیینه بودجه ۱۴۰۲

رضا امیدی، احمد میدری

آموزش، ابزار مبارزه با نابرابری است.

🔷 گزارش «آموزش و پرورش در لایحه بودجه‌ٔ ۱۴۰۲» منتشر شد.

رضا امیدی و احمد میدری در این گزارش، بودجه آموزش و پرورش را از منظر اختصاص اعتبارات و طبقه‌بندی بودجه‌ای مورد بررسی و ارزیابی قرار داده‌اند.

🔷 در بخشی از این گزارش آمده است:

براساس لایحۀ بودجۀ ۱۴۰۲ ، بودجۀ آموزش و پرورش با رشدی حدود ۲۱ درصدی در مقایسه با اعتبار مصوب سال ۱۴۰۱ به حدود ۲۳۹ هزار میلیارد تومان (شامل اعتبارات مندرج در جداول ۷ و ۹) رسیده است که این رقم معادل حدود ۱۱ درصد بودجۀ عمومی دولت است.

نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که تقریباً در سه دهۀ اخیر، عملکرد اعتبارات آموزش و پرورش همواره بیش از اعتبارات مصوب بوده و این بدین معنا است که اعتبارات مصوب این وزارتخانه طی این سال ها با کسری همراه بوده است.

با این توضیح، اگر در سال ۱۴۰۱ نیز بودجۀ آموزش و پرورش با کسری مصوب شده باشد ، می توان استدلال کرد که اعتبارات مندرج در لایحه برای آموزش و پرورش در سال آینده عملاً رشدی نداشته، و حتی تورم سالیانه را نیز پوشش نمی دهد.

میدری: تغییر طبقه‌بندی بودجه‌ای با الزام دولت به پیوست عدالت مغایر است، بودجه دولت به شدت ناشفاف شده است و در نتیجه ردیابی برنامه و فعالیت‌های دولت را غیر ممکن می‌کند. طبقه‌بندی بودجه به گونه‌ای تغییر کرده است که مجلس و دیوان محاسبات و نهادهای مردمی قادر به نظارت، حتی به میزان گذشته نیز نیستند.

برای دریافت گزارش روی فایل بالای متن کلیک کنید.

#آموزش‌ابزار‌مبارزه‌‌با‌نابرابری‌است.


@mashghemaa
mashghma.ir
@meidari
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ اعتراض مدیر عامل مهر گیتی به فروش مدارس خیرساز در طرح مولدسازی

🔷 من زهرا گیتی نژاد هستم، مدیر عامل موسسه مهر گیتی. کار اصلی ما مدرسه‌‌‌‌‌سازی است. امروز ما مراجعه کردیم به سایت آی‌پی‌‌او که همان سایت مولد‌سازی است.

🔷 دیدیم که تعداد زیادی از مدارس خیرساز در فهرست املاک برای فروش اعلام شده است و این جای تعجب دارد برای ما. خیرین وقتشان را و پولشان را وقف بچه های این سرزمین می‌کنند. آنها مسئول کسری بودجه دولت که نیستند.

🔷 الان ما اعلام می کنیم که ۷۰ درصد مدارس را خیرین دارند می‌سازند و بعد وقتی مواجه می شوند با این که مدارس‌شان در لیست فروش قرار گرفته است، دیگر اعتمادشان سلب می شود.

#مولدسازی‌علیه‌مدرسه‌سازی
@meidari
⭕️ رویکرد اجتماعی به مسئله حمل‌ونقل شهری

احمد میدری

خیابان‌ باید جایی امن و دلنشین برای رفت‌وآمد مردم باشد.

🔷 تغییر نهادها را به تغییرات از بالا به پایین و از پایین به بالا تقسیم می‌کنند. به نظر می‌رسد در هر موضوعی می‌توان این تقسیم‌بندی را پذیرفت. در مسئله ترافیک، تصمیم برای تغییر مقرراتی مانند لزوم بستن کمربند ایمنی، در اتاق مسئولان گرفته شد و سپس با کمک ابزارهای مختلفی همچون آموزش یا افزایش جریمه به اجرا درآمد. اما همه تغییرات از این سبک نیستند. گاهی تغییراتی خودجوش در دل جامعه رخ می‌دهد و تبدیل به یک رویه می‌شود.

🔷 تاکسی‌های خطی یک نوآوری اجتماعی ایرانی و تغییر از پایین است که سیاست‌گذاری دولت هرچند به گسترش آن منجر شده‌، اما مداخلات نادرست قیمتی حمل‌ونقل شهری را مختل کرده است. یک تاکسی خطی سه یا چهار نفر را جابه‌جا می‌کند، اما یک تاکسی اینترنتی یک نفر را. بر اثر این نظام نادرست نرخ‌گذاری، آنچه برای جامعه مفیدتر است (تاکسی خطی) کمتر از سایر اشکال تاکسی سودآور است و عملا تاکسی‌های خطی به سمت سایر اشکال تاکسی فعالیت خود را تغییر می‌دهند.

🔷 تاکسی خطی تنها نمونه اصلاح و تغییر از پایین به بالا نیست؛ بهترین نمونه حرکت مردمی برای اصلاح ترافیک در جهان جنبش زنان هلند در دهه 1970 میلادی است. روزنامه بلومبرگ آمریکا در 26 ژانویه سال گذشته (2022) مقاله‌ای را تحت این عنوان که «چگونه هلندی‌ها در ایمنی ترافیک انقلاب کردند» منتشر کرد. این مقاله که خلاصه‌اش در اینجا آمده‌، نمونه خوبی از رویکرد اجتماعی به مسئله ترافیک است. مطالبه‌ای از درون جامعه شکل می‌گیرد، مردم از مسئولان می‌خواهند سیاست‌های حمل‌ونقل را تغییر دهند و در تعامل مستمر میان دولت و جامعه نوآوری‌های مختلف ظهور می‌کند. این تعامل میان دولت و جامعه، خیابان را محلی امن و دلنشین برای مردم می‌‌کند.

🔷 هلندی‌ها منشأ نوآوری می‌شوند و آمریکایی‌ها و بسیاری از کشورها به آنها غبطه می‌خورند. وزیر حمل‌ونقل دولت بایدن اعتراف کرده نرخ مرگ‌ومیر ناشی از ترافیک یک «بحران» است و وعده داده اولین استراتژی ملی ایمنی راه‌ها تدوین و منتشر می‌شود.

🔷 چه چیزی در هلند موجب تغییر شد؟ ابتدا باید کسانی را که باعث این تغییرات شدند، بشناسیم و از آنها تجلیل کنیم. منشأ این تحول هزاران زنی بودند که در دهه 1970 در تظاهرات شرکت کردند و شعار دادند «کشتن کودکان را متوقف کنید». ابتدا مسئولان علاقه نداشتند به این شعار پاسخ بدهند، اما به‌ تدریج مسئله تصادف و خیابان‌ها را جدی گرفتند. فعالان اجتماعی به دنبال تغییر تفکر و نگاه اجتماعی نسبت به خیابان بودند؛ خیابان باید جای امنی برای زندگی لذت‌بخش باشد. آنها به دنبال این تغییر بودند و این وظیفه را پذیرفتند که باید نگاه‌ها را عوض کنند. خیابان‌ها باید جایی امن و دلنشین برای رفت‌وآمد مردم باشد. در نهایت این مداخلات مردمی در مقررات طراحی، تأمین مالی و اداره خیابان‌ها متبلور شد.

🔷 مقایسه تجربه هلند با آمریکا نشان می‌دهد مسئله ترافیک مسئله‌ای فنی نیست، بلکه مسئله‌ای اجتماعی است. استفاده از فناوری به نیروهای اجتماعی بستگی دارد و تعامل درست میان دولت و جامعه می‌تواند به حل مشکلات به ظاهر لاینحل بینجامد.

🔷 در ایران نیز ما نیازمند بازتعریف رابطه مردم با دولت هستیم؛ مردمی که مسئولانه ایفای نقش می‌کنند و دولتی که گوش شنوا دارد. راه‌حل ترافیک همین قاعده است.

@meidari
https://bit.ly/3xHP5RJ
⭕️ در جستجوی شتر هجدهم

احمد میدری

به دکتر خانیکی زنگ زدم که برای جلسه نکوداشت هماهنگی‌های لازم صورت گیرد. گفت من راضی به این مراسم نیستم. به ایشان گفتم ما و جامعه نیازمند این مراسم هستیم و این هم بدون تعارف می‌گویم.
گفتم علتش را توضیح خواهم داد. علتش جست‌وجو برای شتر هیجدهم است. داستان شتر هجدهم را ویلیام یوری باب کرده است. او صاحب کرسی حل منازعه (Conflict Resolution) در دانشگاه هاروارد است که تجربه‌های زیادی در حل منازعه در میان کشورها و نهادها دارد.
چند کتاب او نیز به فارسی ترجمه شده است. یوری معتقد است که عموم منازعات میان انسان‌ها مانند وصیت آن پدر است که 17 شتر را برای سه فرزند خود به ارث گذاشت. وصیت کرد که برای یکی از آنها یک‌دوم شترها، برای فرزند دیگر یک‌سوم و برای یکی هم یک‌نهم داده شود. بعد از فوت پدر فرزندان جمع شدند و وصیتنامه را خواندند. هفده نه بر دو تقسیم می‌شود و نه بر سه و نه بر عدد نه.
اختلاف میان فرزندان بالا گرفت. به پیر قوم مراجعه کردند و گفتند نمی‌توانیم وصیت پدر را اجرا کنیم. پیر دانا گفت من یک شتر به شما می‌دهم و آن وقت 18 شتر خواهید داشت یک‌دوم آن می‌شود 9 شتر، یک‌سوم آن می‌شود 6 شتر و یک‌نهم آن می‌شود 2 شتر. جمع شترهای شما می‌شود 9 به‌ علاوه 6 و به‌ علاوه 2 یعنی 17 شتر و می‌توانید یک شتر من را برگردانید.

اختلاف میان آنها پایان یافت و زندگی برادرانه برقرار شد. از نظر ویلیام یوری عموم منازعاتی که میان دولت‌ها، سازمان‌ها و مردم وجود دارد مانند همین وصیت است. هیچ راه‌حل از پیش تعیین شده‌ای ندارند مگر اینکه پیر دانایی شتر هجدهم را به عاریت بدهد تا مساله حل شود. مشکل پیدا کردن شتر هجدهم است. ما نیز در وضعیتی مشابه قرار گرفته‌ایم، وضعیتی که به آن تراژدی رئالیسم سیاسی می‌گویند.

کشور بر سر یک دوراهی قرار می‌گیرد که هیچ یک از دو سر دعوا را نمی‌توان حذف کرد. مانند دعوای زن و شوهری که در شرف طلاق هستند و فرزندانی دارند. طلاق یک تراژدی برای فرزندان و عموما برای مرد و زن هم است. هنر در این وضعیت اصلاح رفتار هر دو طرف است، هر دو علایقی دارند که جمع آنها ممکن نیست اما جدایی به‌طور قطع برای فرزندان مصیبت است.

جامعه امروز ما در چنین وضعیتی قرار دارد. نمی‌توانیم با هیچ یک از دو طرف دعوا همراهی کنیم. مساله حفظ همبستگی و اصلاح رفتارهاست تا نه تنها در کنار هم زندگی کنیم، بلکه با تغییر رفتار سعادت عمومی را به ارمغان بیاوریم. مساله اصلی، حل منازعه‌ است. اگر بر نظام سیاسی بیش از این فشار وارد شود با خطر دولت ضعیف روبه‌رو خواهیم بود که اگر محقق شد جهنمی می‌شود و همه آرزوی بازگشت به گذشته را خواهیم داشت. اگر دولت هم این راه را ادامه دهد ملت و خود را ویران می‌کند. خودویرانگر شده است.

این منازعه را چگونه می‌توان حل کرد؟

ویلیام یوری می‌گوید باید شتر هجدهم را درون هر جامعه کشف کرد. راه‌حل او برای حل منازعه خاورمیانه بازگشت به سنت مشترک در میان ادیان این منطقه یعنی سنت مشترک میان اسلام، یهودیت و مسیحیت است. هر سه ادیان ابراهیمی هستند.

به نظر او باید راه را از ابراهیم پیامبر پرسید. یوری از زادگاه ابراهیم تا محل فوتش پیاده رفت تا بتواند سنت مشترک میان پیروان ابراهیم اعم از یهودی یا مسلمان یا مسیحی را بیابد. او سنت مشترک را در همسفره بودن پیدا کرد. میان همه ساکنین منطقه خاورمیانه یک سنت مشترک ابراهیمی وجود دارد: همسفره بودن و مهمان‌پذیری.

همه مردم این منطقه از ابراهیم آموخته‌اند مهمان را برکت سفره و مهمان خدا می‌دانند. همسفره بودن برکت است، زیرا بستری برای گفت‌وگو است. از دل گفت‌وگو نه گفت‌وگویی سیاسی، بلکه گفت‌وگو بر سر هر چیزی انسان را از موضع نزاع بیرون می‌آورد و افق تازه‌ای را می‌گشاید. از نظر یوری شتر هیجدهم برای حل منازعه همسفره شدن است تا در لحظه‌هایی که اختلاف و منازعه را کنار می‌گذاریم راه‌حلی برای مسائل به ظاهر لاینحل بیابیم.

حل منازعه داخلی ما هم شتر هجدهم می‌خواهد. نمی‌دانیم این شتر چیست، اما می‌دانیم به قول محمدمهدی مجاهدی از دل هم‌مساله شدن «هم‌مسالگی» بیرون می‌آید. به‌رغم همه اختلاف‌ها مساله‌های مشترک زیادی داریم. دعوا بر سر حق و باطل نیست تنها یک باطل وجود دارد و آن هم تداوم منازعه است که هر دو طرف را به مسلخ می‌برد.

نکوداشت توکلی و خانیکی فرصتی است برای یافتن مساله‌های مشترک و یافتن راهی برای پایان بخشیدن به منازعه. حدود 10 سال پیش با دکتر توکلی در مورد اختلافات داخلی صحبت می‌کردم ایشان این آیه را خواندند: «ولا تنازعُواْ فتفْشلُواْ وتذْهب رِیحُکُمْ وٱصْبِرُواْ إِنّ ٱللّه مع ٱلصّابِرِین. با هم نزاع مکنید که سست‌ شوید و مهابت‌ شما از بین برود و صبر کنید که خدا با شکیبان است.» به این آیه ایمان بیاوریم. سلامتی کامل این دو عزیز را از خدواند متعال خواهانیم.

@meidari
https://bit.ly/3Z9NnEV
انجمن علمی سیاست‌گذاری اجتماعی دانشگاه‌تهران برگزار می‌کند:


⭕️ نشست «کوپنی‌سازی آموزش؛ اسم رمز خصوصی‌سازی در ایران»

🔷 با حضور دکتر رضوان حکیم‌زاده معاون سابق آموزش‌ ابتدایی و عضو هیأت علمی دانشکده‌ روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه‌ تهران

🔷 آقای محمد‌‌رضا نیک‌نژاد عضو کانون صنفی‌ معلمان‌ و خبرنگار حوزهٔ آموزش‌


🔷 دکتر احمد میدری معاون سابق رفاه‌ اجتماعیِ وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و عضو هیأت علمی دانشگاه چمران اهواز

🔷 دکتر حجت‌الله بنیادی معلم و پژوهشگر‌حوزهٔ  آموزش‌، سرپرست مرکز برنامه‌ریزی  منابع انسانی و امور اداری آموزش و پرورش


مکان برگزاری: دانشکدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه تهران، طبقهٔ دوم سالن شریعتی

زمان برگزاری: دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ ساعت: ۱۷:۳۰


@socialplanning_ut
@meidari
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ اهالی شرق: شهر، انسان و آهن

پرونده‌ای برای قفل‌شدگی شریان‌های شهری
آیا می‌شود گره ترافیک را با راهبردهای فرهنگی و اجتماعی باز کرد؟

آیا می‌توان برای بهبود ترافیک به اقدامی مردمی و اجتماعی دست زد؟

علی اعطا: ما تلاش داریم نگاه به مسائله شهری را به امری سیاستی تبدیل کنیم.

احمد میدری: خیابان‌ باید جایی امن و دلنشین برای رفت ‌وآمد مردم باشد.

محمد بهشتی: تهران تبدیل به مجمع الجزایر شده است. به جای افزایش احداث بزرگراههای بیشتر که گویا دیگر امکان پذیر هم نیست، باید تقاضا و طول سفر کاهش یابد.

سرهنگ سید هادی هاشمی رئیس راهور تهران: مسئله تملک بیش از اندازه خودروی شخصی مسئله اصلی ترافیک تهران نیست، از هر ده نفر در ایران، ۸/۲ نفر خودرو دارند و این نسبت در آلمان و کره ۱۱ خودرو به ازای هر ۱۰ نفر است.

میثم معصومی
: معجزه مترو در توکیو: قیمت ملک در توکیوی ۴۵ میلیون نفری بستگی به فاصله ملک تا مترو دارد، زیرا ایستگاه مترو همه چیز است: از مرکز خدمات شهری تا آدرس‌دهی مردم به همدیگر.

محمد نعیمی‌پور
: باید ۱۰۰۰ واگن جدید به ۱۵۰۰ دستگاه کنونی افزوده شود تا بتوان ۳ تا ۴ برابر ظرفیت کنونی جمعیت از طریق مترو جا به جا شوند. ایجاد هولدینگ مترو و فروش اوراق مشارکت، دو ابزار لازم برای گسترش واگن‌ها و مترو است.


@meidari
احمد میدری
⭕️ اهالی شرق: شهر، انسان و آهن پرونده‌ای برای قفل‌شدگی شریان‌های شهری آیا می‌شود گره ترافیک را با راهبردهای فرهنگی و اجتماعی باز کرد؟ آیا می‌توان برای بهبود ترافیک به اقدامی مردمی و اجتماعی دست زد؟ علی اعطا: ما تلاش داریم نگاه به مسائله شهری را به امری…
در دومین شماره اهالی چه گفته شد؟

دومین شماره ماهنامه « اهالی شرق» در پایان بهمن ماه منتشر شد. ماهنامه اهالی شرق به مسائل شهری می پردازد و این شماره آن در مورد مسئله ترافیک است با عنوان « شهر، انسان و آهن. پرونده ای برای قفل شدگی شریان های شهری. آیا می شود گره ترافیک را با راهبردهای فرهنگی و اجتماعی باز کرد؟»

شما می‌توانید از لینک زیر «اهالی» را ورق بزنید و بخوانید:

https://attachment.sharghdaily.com/Zamimeh-Shargh/%20Ahali02.html

@sharghdaily
sharghdaily.com
@meidari
تشدید بی‌عدالتی با «کوپنی سازی»آموزش

آموزش طبقاتی شده است و این بدترین اتفاقی است که می‌توانست برای نظام آموزش در کشور بیفتد.

🔷 در حالی که اجبار آموزش عمومی و رایگان برای همه، قرار بود فرصت تحرک اجتماعی و دستیابی به عدالت آموزشی را فراهم کند.

🔷 امروز اما کمتر کودک روستایی در سن و سال تحصیل می‌تواند فرصت خروج از طبقه اجتماعی کم‌برخوردار را داشته باشد.

🔷 از طرفی نتایج سالانه کنکور هم نشان می‌دهد احتمال قبولی دانش‌آموزان از مدارس دولتی در دانشگاه‌های خوب کشور بسیار پایین آمده و هر سال آنهایی که به منابع مالی بیشتری دسترس داشته و فرصت آموزش باکیفیت در مدارس غیردولتی برای آنها فراهم بوده، صندلی دانشگاه‌ها را از آن خود می‌کنند.

🔷 با این حال هنوز دولت‌ها از مسئولیت خود در قبال ایجاد فرصت برابر دسترسی جامعه به آموزش همگانی طفره می‌روند و حالا در بند ششم ماده ۱ سند «انتظار دولت» از وزارت آموزش و پرورش هم حرف از کوپنی‌‎سازی آموزش به میان آمده. قانونی که بسیاری معتقدند به نفع ثروتمندان است و محرومیت محرومان را عمیق‌تر می‌کند.

انجمن علمی سیاست‌گذاری اجتماعی دانشگاه تهران با برگزاری نشست «کوپنی‌سازی آموزش؛ اسم رمز خصوصی‌سازی در ایران» از رضوان حکیم‌زاده، معاون سابق آموزش‌ ابتدایی و عضو هیئت علمی دانشکده‌ روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه‌ تهران، محمدرضا نیک‌نژاد، عضو کانون صنفی‌ معلمان‌ و احمد میدری، اقتصاددان و معاون سابق رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی دعوت کرد تا پیامدهای اجرای این قانون را بررسی کنند. در ادامه بخشی از آنچه در این نشست گذشت را می‌خوانید.

گزارش کامل را در این لینک بخوانید.

#نابرابری_آموزشی | #مدارس_کوپنی

@mashghemaa @meidari
Audio
گزارش صوتی نشست کوپنی‌سازی آموزش


🔷 در روز دوشنبه، ۱۵ اسفند ۱۴۰۱، نشست کوپنی‌سازی آموزش با حضور دکتر رضوان حکیم‌زاده، دکتر احمد میدری و آقای محمدرضا نیک نژاد در دانشکدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار گردید.

@socialplanning_ut
@meidari
دکتر احمد میدری، معاون پیشین وزیر رفاه و نماینده پیشین مجلس و پژوهشگر نیز دو فیلم زیر را معرفی کردند:

@Nedaye_siyasat
به نام خدا
در اسفندماه دو فیلم دیدم که دیدن آنها را پیشنهاد می کنم.
یکی فیلم مستند علف: نبرد یک ملت برای زندگی. گویا اولین مستند از ایران است. فیلم در سال 1925 ساخته شده است و داستان کوچ سالانه قوم بختیاری است. فیلم سخت کوشی و نظام مدیریتی ایلی را به تصویر می کشد. هم سخت کوشی و هم نظام هماهنگ زیست جمعی این مردم باورنکردنی است. الگویی از همکاری و تعاون است چنانکه مرتضی فرهادی جامعه شناس می گوید می خواستند زندگی اقوام اولیه را به نمایش بکشند اما الگوی همکاری و دوستی انسانها به تصویر آمد .
فیلم دوم فیلم انتظار برای سوپر منWaiting for "Superman" است. فیلم در سال 2010 ساخته شده است. فیلم در نقد نظام آموزشی آمریکاست از زاویه ای که تاکنون ندیده بودم. نقد اتحادیه معلمان و تغییر نظام آموزشی از دهه 1980 است. از زاویه تغییر سیاست ها از دهه 1980 نظام آموزشی در کتب و مقالات مختلف نقد شده است اما از زوایه نقش اتحادیه معلمان اولین بار است. هر دو فیلم در آپارات موجود و به فارسی دوبله یا زیرنویس شده است و هر دو تماشائی هستند.
سال نو مبارک

@Nedaye_siyasat
سلام بر همراهان عزیز

سال سختی را پشت سر گذاشتیم
به امید ان که
روزگار جدیدی را رقم بزنیم

سال نو مبارک

احمد میدری

@meidari
Roozhaye Bi Gharar
Alireza Ghorbani
روزهای بی‌قرار

علیرضا قربانی

آهنگساز: حسام ناصری
شعر: حسین غیاثی
ناشر: موسسه فرهنگی هنری شهر آفتاب و موسسه فرهنگی هنری آهنگ اشتیاق


@AlirezaGhorbaniOfficial
@meidari
Forwarded from اتچ بات
افق‌گشایی جامعه، سوگردانی حکومت:
تمهیدی سلبی و ایجابی

محمدمهدی مجاهدی


«چه باید کرد؟»

این متن فراخوانی است به سوی گونه‌ای خاص از کنش‌های فعالانه و حل‌مسأله‌ای برای احیا و اعمال «عاملیت فعال و مؤثرِ» (agency) نزد نیروهای ایران‌دوست در پاسخ به این پرسش.

این دعوت معطوف به سه نفی است:

- از یک سو، نفی دگرگونی‌خواهی انقلابی و تحول‌طلبی همه‌جانبه یا اساسی؛
- از سوی دیگر، نفی سرکوب جامعه‌ی بی‌قرار؛
- و از دیگر سو، نفی دعوت به بی‌عملی، فرصت‌طلبی، عافیت‌اندیشی، جریده‌روی، سازش‌کاری، یا مسؤولیت‌ناپذیری.

هیچ‌یک از پاسخ‌های قطبی‌شده‌ی موجود که با بیان قطعی و زبان جزمی دربرابر پرسش «چه باید کرد؟» می‌نشینند، آشکارا نه توانی چندان برای تحلیل و توصیف وضع موجود دارد، و نه توانشی عیان برای تغییر این وضع به‌نحوی که خیرات عموم مردم ایران بیشتر و با هزینه‌ی کمتر تأمین شود.

با اعتماد بر این بینش نظری‌ـ‌تجربی و کنش‌گرانه که الگوهای نظری حل‌مسأله‌ای، مشروط به شرایطی، می‌توانند عاملیت و فاعلیت سیاسی و اجتماعی بیافرینند، پاسخ مفصل این متن، در چکیده‌ترین تعبیر، چنین قابل بیان است: «احیای حکمت میانه‌روی، بازیابی فضیلت دوراندیشی» از راه «افق‌گشایی جامعه و سوگردانی حکومت.»

این پاسخی است مبتنی بر کثرت‌گرایی ارزشی و پیامدگرایی قاعده‌مند.

در این پاسخ، میانه‌روی حاکی از نشستن در «میانه‌ی هندسی» میان دو موضع دیگر نیست، بلکه ایستاری است که با در انداختن نقدی متقارن و متقابل میان مواضع قطبی‌شده‌ی جاری، می‌کوشد کنش‌/مباحثه‌ی جاری را به صفحه و ترازی فرازین ارتقا دهد.

با پیش‌نهاد چهار معیار، و متکی به مطالعات نونهادگرایی، این متن نیروهای مایل به میانه را از چهار سوی قطب‌نمای سیاسی به چانه‌زنی‌های حل‌مسأله‌ای فرا می‌خواند.

طرف‌های حاضر در چانه‌زنی‌هایی که پایه‌ی ائتلاف‌های حل‌مسأله‌ای اند، با فهمیدن و به رسمیت شناختن دو واقعیت تن به چانه‌زنی می‌دهند:

۱. علی‌رغم اختلاف مبانی و منافع، مسأله‌های مشترکی میان نیروهای رقیب و بدیل هست که بدون حل آن‌ها دامنه‌ی تأمین منافع برای همه محدودتر می‌شود و عرصه برای پافشاری بر مبانی تنگ‌تر می‌شود.

۲. صورت‌بندی و حل بهینه‌ی این مسأله‌های مشترک مستلزم رقابت چانه‌زنانه با دیگر هم‌مسألگانی است که چه‌بسا هم‌مبنا و هم‌منفعت نیستند.

نیروهای متمایل به میانه در کشور ما هرچند پراکنده‌اند ولی اگر در ائتلاف‌های حل‌مسأله‌ای کنار هم قرار گیرند، وزنه‌ای سنگین و چه‌بسا تعیین‌کننده‌‌ترین وزنه در معادلات ثبات و تغییر خواهند بود. این عام‌ترین تعبیر از الگویی است که این متن به عنوان راه‌حل پیشنهادی در میان می‌گذارد. اجزا و جزئیات این الگو با رای‌زنی‌بیش‌تر، به‌ویژه میان نیروهای متمایل به میانه، پرورده می‌شود.

خوانندگانی که فرصت ندارند متن و پیوست آن را بخوانند، ولی می‌خواهند چکیده‌ی انضمامی این مطلب را در یابند، می‌توانند به خواندن قسمت «افق‌گشایی جامعه، سوگردانی حکومت» (صص. ۲۸ تا ۳۵) بسنده کنند.

@mmojahedi
Forwarded from MMMojahedi 🍀 محمدمهدی مجاهدی (🍀 MMMojahedi)
سوگردانی و افق گشایی_م.م.مجاهدی.pdf
761.4 KB
دوشنبه، هفتم فروردین‌ماه، ساعت ۲۲:۳۰ به وقت تهران، این متن در حلقه‌ی دیدگاه نو بحث و بررسی می‌شود.
⭕️ سیاست‌ورزی در شرایط تراژیک

احمد میدری

جان گری، فیلسوف سیاسی دوراندیش، یادداشتی در تاریخ 28 ژانویه 2023 تحت عنوان «رئالیسم تراژیک رابرت کاپلان» منتشر کرده است. در فکر ترجمه این مقاله بودم که متوجه شدم اکبر گنجی آن را ترجمه کرده و در کانال خود به اشتراک گذاشته است.

یادداشت‌های جان گری را معمولا نشریه ترجمان منتشر میکند و به صورت فایل صوتی هم در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌دهد. شاید تعجب‌آور باشد که جان گری هم مورد توجه نشریه ترجمان باشد که نشریه روشنفکری اصولگرایان است و هم مورد توجه اکبر گنجی. از‌قضا مقاله اخیر جان گری می‌تواند نشان دهد که چرا این فیلسوف مورد توجه آدم‌هایی با گرایش‌های کاملا متعارض قرار می‌گیرد. او متفکری نیست که یکی به میخ بزند و یکی به نعل یا فاقد حداقلی از انسجام فکری باشد، بلکه مواضعی روشن دارد که برای ما فهم آن ضروری است.

یادداشت اخیر جان گری معرفی کتاب جدیدی از رابرت کاپلان است. رابرت کاپلان، تحلیلگر مسائل امنیتی است و مورد توجه گسترده رسانه‌ها و اندیشکده‌های بین‌الملل و نظامی آمریکا‌. گری کتاب اخیر کاپلان

The Tragic Mind: Fear, Fate, and the Burden of Power

را معرفی و نقد می‌کند.


در این کتاب، کاپلان به‌صراحت از تشویق آمریکا به جنگ با عراق پشیمان شده است. از نظر او، تغییر خشونت‌آمیز حکومت صدام از راه جنگ به مرگ صدها هزار انسان بی‌گناه، آواره‌شدن میلیون‌ها نفر و بی‌ثباتی عراق منجر شده‌ و او به سهم خود در مرگ این انسان‌ها مقصر است و از همین‌رو سال‌هاست در عذاب‌وجدان به سر می‌برد و نوشتن این کتاب راهی برای جلوگیری از خطاهای بیشتر و آرامش وجدان اوست.


گری بر اساس سنت فکری خود می‌خواهد نشان دهد آنچه در عراق، افغانستان، لیبی و بسیاری از کشورهای دیگر رخ داده است، ریشه‌های عمیق فکری دارد و تا زمانی که اندیشه حاکم بر محافل دانشگاهی و سیاست‌گذاری غرب اصلاح نشود، باید منتظر فاجعه‌هایی از این قبیل بود.

آنچه در این کشورها رخ داد، خطای محاسباتی و شیوه اجرای دموکراسی‌سازی نبود، بلکه به‌طور کلی راهبرد آزادی‌خواهی نادرست بوده است. نقد جان گری به این شیوه آزادی‌خواهی برای ما خواندنی و درخور تأمل است.

جان گری مقاله خود را با نقل‌قول مشهور امام‌محمد غزالی آغاز می‌کند که عبارت درست و کامل‌تر آن، این است: «اگر سلطان اندر میان ایشان ضعیف بود، بی‌شک ویرانی جهان بود بدین دنیا زیرا که جور سلطان بمثل (مثلا) صد سال چندان زیان ندارد که یک ساعت جور رعیت بر یکدیگر و چون رعیت بر یکدیگر ستم کند ایزد تعالی بر ایشان سلطان قاهر گمارد» (نصیحه‌الملوک، نشریات کتابخانه تهران، تصحیح جلال‌الدین همایی، سال 1317 صفحه 68).

از نظر امام‌محمد غزالی، در دنیای واقع، خطر دو گونه متفاوت از جور وجود دارد: جور سلطان و جور رعیت. جور رعیت به همدیگر به‌مراتب بدتر از جور سلطان خواهد بود. نمونه‌ای از جور رعیت به همدیگر که جان گری در این مقاله به آن اشاره می‌کند، کشتار نزدیک به 10 میلیون انسان بعد از انقلاب روسیه است. از 1917 تا 1923 زمانی که قدرت مرکزی در روسیه از بین می‌رود، مردم یکدیگر را می‌کشند؛ جنگ بر سر تصاحب قدرت. آمار کشته‌شدگان از هفت تا 12 میلیون نفر گزارش شده است. میلیون انسان نیز مهاجرت می‌کنند و بر اثر قحطی یا فرار از کشور جان خود را از دست می‌دهند. این ناامنی که مصداق جور رعیت بر یکدیگر است، زمینه‌ساز ظهور سلطانی قاهر می‌شود. استبداد استالین را نباید تنها به ایدئولوژی نسبت داد، بلکه دیکتاتوری پناهگاه شوم رهایی از هرج‌ومرج است.

تحول‌خواهان همواره احتمال هرج‌ومرج را کم می‌انگارند و به‌سادگی فرض می‌کنند رفتن دیکتاتور یعنی رسیدن به آزادی. کاپلان که رفتن دیکتاتورهای بزرگ را تحلیل و روایت کرده، دریافته است که واقعیت بسیار پیچیده‌تر است. در دنیای واقع، رفتن دیکتاتور می‌تواند به آنارشی و هرج‌ومرج بینجامد. بنا‌کردن نظم جدیدی که در پرتو آن آزادی محقق شود، بسی پیچیده‌تر و دیریاب‌تر از آن است که تصور می‌شود. وضعیت بشر چنان‌که در مقاله آمده است، عموما وضعیتی «تراژیک» است؛ تراژدی آزادی و عدالت از یک سو و صلح و امنیت در سوی دیگر.

در اندیشه رایج، چه سنت مارکسیستی و چه سنت لیبرال، اساسا دو‌راهی تراژیک وجود ندارد و تنها اراده معطوف به تغییر می‌تواند قطار جامعه را بر ریل خوشبختی قرار دهد. به‌راستی مشخص نیست چرا اراده‌گرایی در تغییرات اجتماعی این‌قدر هوادار دارد. آیا اگر به فرض محال همه یا اکثریت مردم بخواهند می‌توانند جامعه‌ای نو بسازند؟ آیا با نوشتن یک قانون اساسی جدید، روابط قدرت تغییر می‌کند؟

ادامه



@meidari