سومین گزارش دبیرخانه جایزه مهرگان

- پیوست ۱ -

فهرست بلند ۲۱ رمان‌ برگزیده
جایزه مهرگان ادب
دوره‌های بیست‌ویکم و بیست‌ودوم


به نظم الفبایی

١. اپرای خاموشی صدا در تالار رودکی؛ جمشیدملک‌پور؛ افراز
٢. الفبای لازاروس؛ هادی تقی‎زاده؛ نیماژ
٣. او؛ زاهد بارخدا؛ روزبهان
٤. باد ما را با خود برد؛ طلا نژادحسن؛ افراز
٥. برگ هیچ درختی؛ صمد طاهری؛ نیماژ
٦. بزها به جنگ نمی‎روند؛ مهیار رشیدیان؛ نیلوفر
٧. بلیط برگشت؛ نسیم وهابی؛ مرکز
٨. بوی مار؛ منیرالدین بیروتی؛ نیماژ
٩. پرده آهنین؛ علی شروقی؛ ثالث
١٠. توتال؛ نسترن مکارمی؛ ثالث
١١. درهم زمانی؛ آصف بارزی؛ حکمت کلمه
۱۲. دویدن در تاریکی؛ ناهید شاه‌‌محمدی؛ حکمت کلمه
۱۳. روز دیگر شورا؛ فریبا وفی؛ مرکز
۱۴. طبرخون؛ محسن فاتحی؛ آماره
۱۵. غزال، آهوی باغ زعفرانیه؛ شرویندخت ایازی؛ روشنگران و مطالعات زنان
۱۶. فیل‌کش؛ ضیاءالدین وظیفه شجاع؛ افراز
۱۷. ما بد جایی ایستاده بودیم؛ رضا فکری؛ مروارید
۱۸. مالوینای انزلی؛ سعید جوزانی؛ روزنه
۱۹. مردی با کیف قرمز ماچویی؛ فرحناز علیزاده؛ گل آذین
٢٠. نیستی آرام؛ مرتضی کربلایی‌لو؛ ققنوس
٢١ وقایع‌نگاری مرگ یک دیوانه؛ مهدی فروتن؛ ثالث

@mehreganprize_fa
سومین گزارش دبیرخانه جایزه مهرگان

- پیوست ۲ -

فهرست بلند ۲۱ مجموعه داستان برگزیده
جایزه مهرگان ادب
دوره‌های بیست‌ویکم و بیست‌ودوم


به نظم الفبایی

١. آختامار؛ هما جاسمی؛ نگاه
٢. اتللوی تابستانی؛ نسیبه فضل‌الهی؛ ثالث
٣. برفابه‌ها؛ پروین سلاجقه؛ ثالث
٤. برف سرخ و دیگر داستان‌ها؛ طیبه گوهری؛ نیلوفر
٥. به مگزی خوش آمدی؛ داریوش احمدی؛ نیماژ
٦. چشم سگ؛ عالیه عطایی؛ چشمه
٧. چیدن یال اسب وحشی؛ علی صالحی بافقی؛ مرکز
٨. حافظه‌ی پروانه‌ای؛ بهناز علی‌پور گسکری؛ آگه
٩. رشت، ساغریسازان، کوچه بلورچیان؛ شهلا شهابیان؛ حسّ آخر
١٠. رنو ۵؛ ارغوان پورعلی؛ بان
١١. زمستان شغال؛ فرهاد رفیعی؛ نیماژ
١٢. زنانی که زنده‌اند؛ فریبا چلبی‌یانی؛ حکمت کلمه
١٣. زن‌ها به آسمان نگاه می‌کنند؛ سپیده زمانی؛ سیب سرخ
١٤. زنی که دهانش گم شد؛ ماهرخ غلامحسین‌پور؛ مروارید
١٥. سندرم پای بی‌قرار؛ مریم شیرازی؛ نیروانا
١٦. گراد عاشقانه؛ آتوسا زرنگارزاده؛ افراز
١٧. گربه‌ها تصمیم نمی‌گیرند؛ ناتاشا امیری؛ ثالث
١٨. ماجراهای کوچک غربت؛ محمود فلکی؛ ماه و خورشید
١٩. مرز؛ نفیسه نصیران؛ مرکز
٢٠ نیوکاسل؛ آرش محمودی؛ روزنه
٢١. یاسمن‌های زنانه؛ آرش آذرپناه؛ نیماژ

@mehreganprize_fa
سومین گزارش دبیرخانه جایزه مهرگان

- پیوست ۳ -

رمان‌های راه‌یافته به فهرست نهایی
بخش ویژه جایزه مهرگان ادب
ادبیات زبان مادری
دوره‌های دوم و سوم


١. برای دوست داشتن دیر نیست؛ از ترکی‌آذربایجانی؛ نویسنده: صمد رحمانی خیاوی؛ مترجم: نسیم جعفرزاده؛ تبریز - ییلاق قلم
٢. پرندگان در باد؛ از کردی؛ نویسنده: عطا نهایی؛ مترجم: رضا کریم مجاور تهران- به نگار
٣. چشمان کهربایی درخت مُر؛ از ترکی‌آذربایجانی؛ نویسنده: رقیه کبیری؛ مترجم: حمزه فراهتی؛ تهران- نشانه
۴. گنطره؛ از عربی؛ نویسنده: هادی هیّالی؛ مترجم: نویسنده؛ کرج- نونوشت

مجموعه داستان راه‌یافته
به بخش ویژه جایزه مهرگان ادب
ادبیات زبان مادری
دوره‌های دوم و سوم


با شهرزاد در شب‌های کردستان؛ از کردی؛ جمعی از نویسندگان کرد؛ مترجم: رضا کریم مجاور؛ تهران -کوله‌پشتی

@mehreganprize_fa
جایزه مهرگان pinned «سومین گزارش دبیرخانه جایزه مهرگان انتشار فهرست بلند بهترین رمان‌ها و بهترین مجموعه داستان‌های جایزه مهرگان ادب و آثار راه‌یافته به بخش ویژه مهرگان- ادبیات زبان مادری - اعلام اسامی برگزیدگان جایزه مهرگان علم و رمان برگزیده مهرگان طلایی در بهار سال آینده…»
یادی از دکتر رضا براهنی
برگزیده جایزه مهرگان ادب
«یک عمر تلاش در عرصه نوشتن»

@mehreganprize_fa
یادی از دکتر رضا براهنی
برگزیده جایزه مهرگان ادب
«یک عمر تلاش در عرصه نوشتن»

@mehreganprize_fa
اهدای تندیس و جایزه مهرگان ادب به اَلِکا و اُکتای فرزندان دکتر رضا براهنی توسط علیرضا سیف‌الدینی

@mehreganprize_fa
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اَلِکا و اُکتای براهنی به نمایندگی پدر، تندیس و جایزه مهرگان ادب را از علیرضا سیف‌الدینی دریافت می‌کنند و از ممنوعیت انتشار کتاب‌های دکتر براهنی سخن می‌گویند.
لیلا صادقی شعری از رضا براهنی می‌خواند.

@mehreganprize_fa
نگاهی به زندگی ادبی و سیاسی
دکتر رضا براهنی

گفتگوی بیتا آذری با علیرضا زرگر
بنیان‌گذار جایزه مهرگان

پنجم فروردین ماه ۱۴۰۱

https://www.instagram.com/tv/CbiDNk4o68Z/?utm_medium=copy_link

@mehreganprize_fa
Audio
دیدگاه🎧

نگاهی به زندگی ادبی و سیاسی رضا براهنی
گفت‌وگو با علیرضا زرگر

رضا براهنی، نویسنده، شاعر، مترجم و منتقد ادبی در ۸۶ سالگی در کانادا درگذشت.
براهنی در تبریز به دنیا آمد و کودکی‌اش همزمان شد با تسلط ناپایدار فرقه دموکرات آذربایجان بر آن شهر. در آمریکا روایت جنجال‌برانگیزش از برخورد ساواک و‌ شکنجه زندانیان سیاسی را منتشر کرد و دی ۵۷ نیز در حمایت از انقلاب به روح‌الله خمینی نامه نوشت و حرکت او را ستود.
براهنی در دهه هفتاد، ساختی از زبان شعر را پی‌ریخت که به گفته او شعر فارسی را از بن‌بست شعر کهن و شعر سپید و نیمایی نجات می‌داد.

@iranintltv


@mehreganprize_fa
پیام علیرضا زرگر بنیان‌‌گذار جایزه مهرگان
به مناسبت درگذشت دکتر رضا براهنی
برگزیده جایزه مهرگان ادب
«یک عمر تلاش در عرصه نوشتن»


علیرضا زرگر بنیان‌گذار جایزه مهرگان در پیامی به مناسبت درگذشت دکتر رضا براهنی با اشاره به میراث ادبی و سیاسی او، اندوه خود، هیأت داوران جایزه مهرگان ادب و دبیرخانه جایزه را از مرگ این شاعر، نویسنده و منتقد بزرگ ایران اعلام کرد.

دکتر رضا براهنی برگزیده جایزه مهرگان ادب برای «یک عمر تلاش در عرصه نوشتن» است.
تندیس جایزه مهرگان ادب در مراسم هجدهمین دورۀ این جایزه (اردیبهشت ۱۳۹۷) با رأی هفت داور مرحله نهایی به رضا براهنی اهدا شد، در این مراسم ساناز صحتی همسر دکتر براهنی و اَلِکا و اُکتای براهنی فرزندان او، در سخنانی از دشواری‌های زندگی او و یک عمر تلاش خستگی‌ناپذیرش سخن گفتند و جواد اسحاقیان منتقد ادبی به نمایندگی از سوی داوران به مهم‌ترین دستاوردهای ادبی او در داخل و خارج از ایران اشاره کرد.


فراموشی گاهی چیز بدی نیست!

برای آدم‌ها فراموشی گاهی چیز بدی نیست مسئله این است که جامعه فراموشی نگیرد، این یادداشت را پنجم فروردین ماه ۱۴۰۱ (۲۵ مارس ۲۰۲۲) هم‌زمان با مرگ رضا براهنی- که چند سالی فراموشی گرفته بود و امروز در تورنتو کانادا در غربت درگذشت- می‌نویسم تا خودمان او را فراموش نکنیم.
اینکه بگوییم براهنی شاعر، نویسنده و منتقد بزرگی بود حرف تازه‌ای نیست و اگر بگوییم نقد ادبی مدرن را در ایران پایه گذاشت بی‌راه نگفته‌ایم، براهنی سخت‌کوش و پرکار بود، او به مدد تحصیلات دانشگاهی و آشنایی‌‎اش با تئوری‌های روز ادبیات جهان در طرح مباحث جدید ادبی پیشتاز بود و گاهی با نظرها و مقالات جسورانه‌اش دریچه‌ای نو در نقد، شعر و رمان معاصر ایران می گشود، صراحت قلم و گفتار او و پرهیز از تعارفات و محافظه‌کاری‌های مرسوم در دهه‌های چهل و پنجاه- که گریبان گروهی از اهالی ادبیات آن سال‌ها را گرفته بود- برایش رنجش و تندیِ نام‌های آشنا را ارمغان آورد، از اخوان تا سایه، از خانلری تا نادرپور، از کسرایی تا احمدرضا احمدی و ... همه را نواخت، هرچند در بیان عقایدش صراحت داشت اما در جای خود و به‌هنگام در احترام به کسوت و ارزش‌های ادبیِ بزرگان سرانگشتی کوتاه نمی‌آمد. در ستایش شاملو و فرهنگ کوچه او نوشته بود: «مردم فقیر و معصوم کشور ما باید بوسه بر چشم‌های خسته این مرد بزنند که یک تنه این همه را گرد آورده» و برایش سروده بود:
من و تو دست به شانه کنار تاریکی پرده کِی برای همیشه می‌افتد
در سوگ سیمین از او به عنوان یکی از سه زن بزرگ تاریخ هزار و صد ساله شعر فارسی یاد کرده و سروده بود:
«هستی و می‌مانی / بانو سیمین بهبهانی»
و در رثای هوشنگ گلشیری نوشت: «مرگ هوشنگ گلشیری مرگ هر کسی نیست، از همین آغاز باید دقیق باشیم. مرگ او مرگ یگانه‌‌ای است از میان سه چهار یگانۀ این زمان، این زبان و این نثر.»
می‌توانیم با بعضی از نوشته‌ها و حرف‌های او در زمینۀ سیاست، اجتماع و ادبیات موافق نباشیم، ایرادی نیست، اما نباید از نقشِ بی‌بدیلِ او در مبارزه با سانسور و تلاش خستگی‌ناپذیرش برای تحقق آزادی بیان و قلم غافل شویم.
ممکن است از نظر او دربارۀ تحوّل در شعر نو و یا از دیدگاه او در مورد چند چهرۀ سیاسی و ادبی خوشمان نیاید، شاید حق داشته باشیم اما نمی‌توانیم نقش او را در تشکیل کانون نویسندگان ایران، پایمردی او را در دفاع از حقوق شعرا و نویسندگان و نوجویی‌هایش در شعر و رمان معاصر ایران را نادیده بگیریم، رضا براهنی بی‌تردید نقش یگانه‌ای در ایجاد کارگاه‌های شعر و ادبیات به معنایِ امروزیِ آن و طراوت‌بخش به اینگونه کارگاه‌های ادبی داشت، خاطرۀ کلاس‌های ادبی و حرف‌های تازه‌ای که می‌زد به یقین میان دو سه نسل از نویسندگان و دوستداران ادبیات ایران به یادگار خواهد ماند.
فراموشی گاهی چیز بدی نیست، بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم که جسمِ رنجور عاشقِ وطنِ دکتر براهنی همان بهتر به یاد نیاوَرَد که تنگ‌نظری‌ها و سانسور چه بر سر کتاب‌ها و میراثِ ادبی او آورده است. براهنی در مقاله‌ای نوشته بود «شگفت‌آور نیست که هر چهار بنیان‌گذار قصه‌نویسی ایران، جمال‌زاده، هدایت، علوی و چوبک دور از ایران و در اطراف و اکناف جهان مرده باشند.»
امروز براهنی نیز به جمع این بزرگان ادبیات ایران پیوسته و در گوشه‌ای دور از وطن چشم از جهان فرو بسته است اما می‌دانم مدتی پیش از مرگ وصیت کرده است که در وطن به خاکش بسپارند و اکنون همسر و فرزندان او سخت در پی عمل به وصیت او هستند تا « ققنوس‌ها» آنگونه که سروده است از خاکسترش سر برکشند:

آیا ققنوس‌های جوان از خاکسترم سر بر خواهند کشید
تا ستارگان آسمان را باج بگیرند
نمی‌دانم!
ولی می‌دانم که یغما شده‌ای چون من
به آسانی تسلیم نومیدی نمی‌شود.

علیرضا زرگر
پنجم فروردین‌ماه ۱۴۰۱

@mehreganprize_fa
چهارمین گزارش جایزه مهرگان

https://t.me/mehreganprize_fa
چهارمین گزارش جایزه مهرگان - پیوست ۱

https://t.me/mehreganprize_fa
چهارمین گزارش جایزه مهرگان - پیوست ۲

https://t.me/mehreganprize_fa