Forwarded from درنگها (محمدمهدی اردبیلی)
امید به دولت
از نظر من انتخابات این دوره اصلاً حائز اهمیت نیست، مانند انتخابات ریاستجمهوری قبلی. در شرایطی که بحران مشروعیت حاکمیت، عیان و برملا شده و هم حاکمان و هم طیفهای مختلف مردم از کاهش چشمگیر سرمایۀ اجتماعی و مقبولیت جمهوری اسلامی آگاهاند، شرکت یا عدم شرکت، هر دو به تنهایی واکنشی، منفعلانه و بیثمرند.
مسئلۀ اصلی این است که چگونه میتوان از خودِ «امید به دولت» رها شد، چگونه میتوان از خودِ فرافکنی مسئولیت ناکارآمدی به این یا آن رئیسجمهور، از خود بازیِ رقتانگیز و تحقیرآمیز انتخاب بین بد و بدتر، از خود محدودیتها و قواعد بازیای خارج شد که زمینش را حاکمیتی ناکارآمد، ایدئولوژیک و غیردموکراتیک رقم زده است. چه رای بدهیم چه ندهیم، هیچ کار مهمی انجام ندادهایم و بازهم صرفا به یک عمل بیخاصیت امید بستهایم.
کار مهم یافتن راههای بدیل رهاییبخش برای مقابلۀ همزمان است با هرشکلی از استبداد، چه داخلی چه خارجی، مقابله با مکانیسمهای فریبکاری رسانهای، چه از سوی حکومت چه از سوی اپوزیسیون، با تحمیل ایدئولوژیک سبک زندگی، با مکانیسمهای ناعادلانه، چه دولتی چه خصوصی، چه شفاف چه غیرشفاف. مسئله تغییر زمین بازی است، نه درجا زدن یا پسرفت به تجربههای شکستخوردهی تکراری و جنگهای زرگری بین شرکت و تحریم، بین بد و بدتر، بین ترس و نفرت، بین انفعال و انفعال.
با این وصف، من شخصاً در این انتخابات رای نخواهم داد، نه چون عدم شرکت را مبارزه میدانم، بلکه چون هیچ اهمیتی برای انتخابِ یک تدارکاتچیِ بیاختیار، آن هم از بین این گزینههای گوش به فرمان، قائل نیستم و در عوض، خواهم کوشید تا در راستای تحقق آزادی و پرورش آگاهی، به وظیفۀ سیاسی و اخلاقیام، به عنوان شهروند، به عنوان انسان، بیرون از این مسیرهای بیخاصیتِ از پیش هدایتشده و اشغالشده، عمل کنم.
محمدمهدی اردبیلی
۷ تیرماه ۱۴۰۳
از نظر من انتخابات این دوره اصلاً حائز اهمیت نیست، مانند انتخابات ریاستجمهوری قبلی. در شرایطی که بحران مشروعیت حاکمیت، عیان و برملا شده و هم حاکمان و هم طیفهای مختلف مردم از کاهش چشمگیر سرمایۀ اجتماعی و مقبولیت جمهوری اسلامی آگاهاند، شرکت یا عدم شرکت، هر دو به تنهایی واکنشی، منفعلانه و بیثمرند.
مسئلۀ اصلی این است که چگونه میتوان از خودِ «امید به دولت» رها شد، چگونه میتوان از خودِ فرافکنی مسئولیت ناکارآمدی به این یا آن رئیسجمهور، از خود بازیِ رقتانگیز و تحقیرآمیز انتخاب بین بد و بدتر، از خود محدودیتها و قواعد بازیای خارج شد که زمینش را حاکمیتی ناکارآمد، ایدئولوژیک و غیردموکراتیک رقم زده است. چه رای بدهیم چه ندهیم، هیچ کار مهمی انجام ندادهایم و بازهم صرفا به یک عمل بیخاصیت امید بستهایم.
کار مهم یافتن راههای بدیل رهاییبخش برای مقابلۀ همزمان است با هرشکلی از استبداد، چه داخلی چه خارجی، مقابله با مکانیسمهای فریبکاری رسانهای، چه از سوی حکومت چه از سوی اپوزیسیون، با تحمیل ایدئولوژیک سبک زندگی، با مکانیسمهای ناعادلانه، چه دولتی چه خصوصی، چه شفاف چه غیرشفاف. مسئله تغییر زمین بازی است، نه درجا زدن یا پسرفت به تجربههای شکستخوردهی تکراری و جنگهای زرگری بین شرکت و تحریم، بین بد و بدتر، بین ترس و نفرت، بین انفعال و انفعال.
با این وصف، من شخصاً در این انتخابات رای نخواهم داد، نه چون عدم شرکت را مبارزه میدانم، بلکه چون هیچ اهمیتی برای انتخابِ یک تدارکاتچیِ بیاختیار، آن هم از بین این گزینههای گوش به فرمان، قائل نیستم و در عوض، خواهم کوشید تا در راستای تحقق آزادی و پرورش آگاهی، به وظیفۀ سیاسی و اخلاقیام، به عنوان شهروند، به عنوان انسان، بیرون از این مسیرهای بیخاصیتِ از پیش هدایتشده و اشغالشده، عمل کنم.
محمدمهدی اردبیلی
۷ تیرماه ۱۴۰۳
#یادداشت_روز ساعت 6 و نیم صبح جمعه 8 تیر 1403
ساعت 4 و نیم صبح بیدار شدم و از مسیر تلویزیون ایران اینترنشنال به صورت زنده مناظره جوبایدن و دونالدترامپ را برای ریاست جمهوری آمریکا که مدعی یکی از دمکرات ترین کشورهای کره زمین است دیدم
پس از پایان مناظره از خودم راجع به این اشتیاقم برای دیدن این مناظره به صورت زنده آن هم ساعت 4و نیم صبح پرسیدم
این بخش از وجودم را می بینم که تشنه مشاهده گفت و گوی دو انسان با دو عقیده متفاوت است که بدون توهین به شخصیت یکدیگر مبنای دیدارشان نگاه انداختن به ایده ها و اندیشه ها باشد
و در این نگاه بیشتر از نقد یکدیگر به بازگویی کارآمدتر بودن و همه جانبه تر بودن نگاه خود بپردازند
و نیم نگاهی هم به خدمات دولت قبلی یا رقیب داشته باشند
تقریبا بیشتر مناظره های تلویزیونی نامزدهای ریاست جمهوری ایران را نیز طی دو سه هفته گذشته نیز دیدم
در مناظره نامزدهای ریاست جمهوری ایران حداقل شعارهایی از لزوم وفاق و دوستی بر سر منافع ملی داده میشد و اندک تشویقی به همکاری رقبا بر سر منافع مشترک ملی یا منافع مردم داده میشد
گرچه بعضی شمشیر کشیده بودند و عمدتا من من می کردند و با تخریب دیگری خوب خود را نشان می دادند
اما در مناظره نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا
توهین و بی احترامی و تخریب شخصیت فردی یکدیگر اتمسفر حاکم بر گفته ها بود و هیچ نشانی از احترام به دیگری ندیدم
از خودم می پرسم اگر این مناظره برای مردم است چه نگاهی به مردم خود دارند که اینگونه با هم صحبت می کنند! و این نوع از صحبت کردن چه آموزه ای را در مردم جاری خواهد ساخت!
در ایران هر رییس جمهوری آمد هر رییس قوه قضاییه که آمد گفت ویرانه ای تحویل گرفتم
و هر رییس جمهوری که رفت یا از دنیا رفت یا اگر ماند دست نشانده اجانب معرفی شد
در تجربه دمکراسی گفته می شود انتخابات و انتصابات بخشی از داستان است
اینکه بخش مهمی از نظر و رای مردم نیز ناشی از قدرت رسانه های حاکمیت است و این دمکراسی و مشروعیت رای اکثریت را قدری مورد تامل قرار می دهد بخشی از داستان است
و شاید بخش مهم تر برای امروز دمکراسی این باشد که اگر اکثریت مردم نظرشان راجع به حاکمیت تغییر کرد در حالیکه همه قدرت های نظامی و اقتصادی در دست حاکمیت است مردم چه امکانی برای تغییر رییس جمهور به خصوص حاکمیت های دینی و سلطنتی و موروثی دارند!
این سوال ها و پاسخ به آنها مربوط به امروز نیست که موضوع گفت و گوی بزرگترین فیلسوف ها و نظریه پردازان در سراسر تاریخ حکمرانی ها بوده است و قرار نیست امروز به پاسخ واحدی برسیم
اما قرار است که به پاسخ های یکدیگر احترام بگذاریم و با مظاهر استبداد، مستبدانه مبارزه نکنیم!
@MaziarTehrani
🙏🏻❤️🌈
امروز که عزیزانی داغدار و سوگوار چهل و چند ساله فرزندان و عزیزان شان هستند
چه آنها که سال ها در جبهه های جنگ ایران و عراق عمر و جسم شان را گذاشتند و اکنون پشیمان هستند
چه آنها که در مخالفت با حکومت جان باختند
چه آنها که فقط برای در اختیار داشتن انتخاب های شخصی خودشان مورد تعرض قرار گرفتند و صداهای شان در نطفه خفه شد
بیایید اجازه دهیم بدون قضاوت و توهین
هر کسی می خواهد رای بدهد و هر کسی می خواهد رای ندهد
بیایید احترام به حق انتخاب انسان ها را احترام بگذاریم
من با همه ارادتی که به سید محمد خاتمی و لطف الله میثمی و بقیه عزیزانی که نگاه شان را راجع به این انتخابات در اینجا آورده ام اما مثل آقای رنانی عزیز نتوانستم بر دلم غلبه کنم
و دلم رضا به مشارکت و رای نداد!
اما از صمیم قلب به کسانی که رای می دهند احترام می گذارم!
ساعت 4 و نیم صبح بیدار شدم و از مسیر تلویزیون ایران اینترنشنال به صورت زنده مناظره جوبایدن و دونالدترامپ را برای ریاست جمهوری آمریکا که مدعی یکی از دمکرات ترین کشورهای کره زمین است دیدم
پس از پایان مناظره از خودم راجع به این اشتیاقم برای دیدن این مناظره به صورت زنده آن هم ساعت 4و نیم صبح پرسیدم
این بخش از وجودم را می بینم که تشنه مشاهده گفت و گوی دو انسان با دو عقیده متفاوت است که بدون توهین به شخصیت یکدیگر مبنای دیدارشان نگاه انداختن به ایده ها و اندیشه ها باشد
و در این نگاه بیشتر از نقد یکدیگر به بازگویی کارآمدتر بودن و همه جانبه تر بودن نگاه خود بپردازند
و نیم نگاهی هم به خدمات دولت قبلی یا رقیب داشته باشند
تقریبا بیشتر مناظره های تلویزیونی نامزدهای ریاست جمهوری ایران را نیز طی دو سه هفته گذشته نیز دیدم
در مناظره نامزدهای ریاست جمهوری ایران حداقل شعارهایی از لزوم وفاق و دوستی بر سر منافع ملی داده میشد و اندک تشویقی به همکاری رقبا بر سر منافع مشترک ملی یا منافع مردم داده میشد
گرچه بعضی شمشیر کشیده بودند و عمدتا من من می کردند و با تخریب دیگری خوب خود را نشان می دادند
اما در مناظره نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا
توهین و بی احترامی و تخریب شخصیت فردی یکدیگر اتمسفر حاکم بر گفته ها بود و هیچ نشانی از احترام به دیگری ندیدم
از خودم می پرسم اگر این مناظره برای مردم است چه نگاهی به مردم خود دارند که اینگونه با هم صحبت می کنند! و این نوع از صحبت کردن چه آموزه ای را در مردم جاری خواهد ساخت!
در ایران هر رییس جمهوری آمد هر رییس قوه قضاییه که آمد گفت ویرانه ای تحویل گرفتم
و هر رییس جمهوری که رفت یا از دنیا رفت یا اگر ماند دست نشانده اجانب معرفی شد
در تجربه دمکراسی گفته می شود انتخابات و انتصابات بخشی از داستان است
اینکه بخش مهمی از نظر و رای مردم نیز ناشی از قدرت رسانه های حاکمیت است و این دمکراسی و مشروعیت رای اکثریت را قدری مورد تامل قرار می دهد بخشی از داستان است
و شاید بخش مهم تر برای امروز دمکراسی این باشد که اگر اکثریت مردم نظرشان راجع به حاکمیت تغییر کرد در حالیکه همه قدرت های نظامی و اقتصادی در دست حاکمیت است مردم چه امکانی برای تغییر رییس جمهور به خصوص حاکمیت های دینی و سلطنتی و موروثی دارند!
این سوال ها و پاسخ به آنها مربوط به امروز نیست که موضوع گفت و گوی بزرگترین فیلسوف ها و نظریه پردازان در سراسر تاریخ حکمرانی ها بوده است و قرار نیست امروز به پاسخ واحدی برسیم
اما قرار است که به پاسخ های یکدیگر احترام بگذاریم و با مظاهر استبداد، مستبدانه مبارزه نکنیم!
@MaziarTehrani
🙏🏻❤️🌈
امروز که عزیزانی داغدار و سوگوار چهل و چند ساله فرزندان و عزیزان شان هستند
چه آنها که سال ها در جبهه های جنگ ایران و عراق عمر و جسم شان را گذاشتند و اکنون پشیمان هستند
چه آنها که در مخالفت با حکومت جان باختند
چه آنها که فقط برای در اختیار داشتن انتخاب های شخصی خودشان مورد تعرض قرار گرفتند و صداهای شان در نطفه خفه شد
بیایید اجازه دهیم بدون قضاوت و توهین
هر کسی می خواهد رای بدهد و هر کسی می خواهد رای ندهد
بیایید احترام به حق انتخاب انسان ها را احترام بگذاریم
من با همه ارادتی که به سید محمد خاتمی و لطف الله میثمی و بقیه عزیزانی که نگاه شان را راجع به این انتخابات در اینجا آورده ام اما مثل آقای رنانی عزیز نتوانستم بر دلم غلبه کنم
و دلم رضا به مشارکت و رای نداد!
اما از صمیم قلب به کسانی که رای می دهند احترام می گذارم!
Forwarded from Renani Mohsen / محسن رنانی
.
.
👈 برای ایران و احتمال انقراضش
بخش چهارم:
تو باشرفی – من نیز شاید!
✍️ محسن رنانی
این را برای سهیل، دانشجویم، مینویسم که پیام داده بود گرفتار تعارض است: «نوشتههای شما را خواندهام اما هنوز احساس میکنم رأی دادن بیشرفی است و انگشت در خون کشتگان جنبش مهسا میزنم».
آری سهیل، من هم که انتخابات قبلی را تحریم کرده بودم، در این انتخابات گرفتار تعارض شدم. خیلی فکر کردم تا دریافتم من گرفتار تعارضی شدهام که در روانشناسی به آن «ناهماهنگی شناختی» میگویند. ازیکسو ازخونهای ریخته شده و چشمهای نابینا شده، سخت دلآزرده بودم و احساس مسئولیت میکردم؛ ازسویدیگر بهخاطر ناتوانی در احقاق حق آنها و مجازات مسببان خون آنها گرفتار عذاب وجدان شده بودم؛ آنگاه برای رهایی از این تعارض و فرار از عذاب وجدان، باور کرده بودم که رای دادن، انگشت زدن در خون آن جانهای پاک است. بعد به ذهنم رسید: نکند برخی از ما که تشویق به رأی ندادن میکنیم و به رأیدهندگان اهانت میکنیم، داریم عذاب وجدان ناشی از خونهای قبلی را با تشویق و هل دادن جوانان بهسوی خونهای تازه، آرام میکنیم؟
از خود پرسیدم آیا اگر ما در انتخابات ۱۴۰۰ به دکتر همتی رای داده بودیم، احتمال نداشت که او به عنوان رئيسجمهوری میانهرو مانع راهاندازی و تند رَوی گشت ارشاد شود؟ نمیدانم شاید! اما اگر احتمال آن حتی پنجاه درصد هم میبود، یعنی با رأی ما احتمال کشتهشدن مهسا و جانهای عزیز پس آن، نصف میشد. پس آیا احتمال ندارد که ما با رای ندادنمان در ۱۴۰۰ در ریخته شدن خونهای جنبش مهسا شریک باشیم؟ میبینی سهیل؟ مسائل اجتماعی پیچیده و توبرتو هستند.
تاریخ دموکراسی، پر از تجربههای «سرکوب رأی» است. گاهی دولتها با گذاشتن مالیات، شرط سواد یا شرط مرد بودن برای رأیدهندگان، سرکوب رأی میکنند؛ و گاهی هم گروههای سیاسی که از نتیجه رأی و ازدست دادن مرجعیت و اعتبار خود نگرانند، با تحمیل انواع فشارها (مثل خندیدن به سیاهانی که برای رأی میآمدند، متلکپرانی به زنانِ در صف رأی، ایستادن جلوی درب ورودی مراکز رأی و تهدید یا تمسخر هرکس که وارد میشود، و نظایر آنها) دست به سرکوب رأی زدهاند. هرگونه تلاش همراه با فشار قانونی یا غیرقانونی، اخلاقی یا غیراخلاقی در جهت منصرف کردن انبوه افراد از حق رأیشان، سرکوب رأی محسوب میشود؛ خواه از سوی حکومت باشد خواه از سوی سایر گروهها.
پس رأی دادن یا ندادن به خودی خود نه شرافت میآورد نه بیشرافتی؛ انگیزهها مهم است. شرف یعنی اصالت و بزرگی و ارجمندی؛ و با شرف کسی است که تصمیماتش دارای اصالت و ارجمندی باشد. در کنشهای اجتماعی، تصمیم اصیل تصمیمی است که بر اساس عقلانیت و در جهت منافع کشور باشد، حتی اگر دلمان نمیپسندد. اگر رأی دادن ما بدون اعتقاد و برای فرصتطلبی یا خوشایند حکومت باشد؛ یا برعکس، رأی ندادنمان از روی ترس از آبرو یا بیکلاسی یا تمسخر دیگران باشد، می تواند بیصداقی و بنابراین بیشرفی باشد. اما اگر صادقانه و با همین عقلِ سلیمِ متعارف خودمان، از روی تعهد به منافع ملی، تصمیم بگیریم که رأی بدهیم یا ندهیم هر دو، کنشی شرافتمندانهاند.
این انتخابات از این نظر وضعیت ويژهای دارد. چون بخش بزرگی از جامعه که با این نحوه حکمرانی مخالف است، حالا دو دسته شدهاند برخی رای می دهند تا مخالفت کنند و برخی رأی نمیدهند تا مخالفت کنند. و البته بیشتر آنها نیز بر اساس نگرانیشان از آینده کشور است که به چنین تصمیمی رسیدهاند. دستاورد بزرگ این انتخابات این خواهد بود این که دو گروه بتوانند ضمن احترام به هم و با زبانی پاکیزه درباره منافع ملی و آینده ایران گفتگو کنند؛ و این دارد رخ می دهد.
همانگونه که جنبش مهسا توانست شکاف «باحجاب-بیحجاب» را در بخشی از جامعه ترمیم کند و اکنون بخش بزرگی از زنان چادری ما نیز معتقدند که حجاب نباید اجباری باشد؛ این انتخابات نیز میتواند شکاف «باشرف-بیشرف» را پایان ببخشد و همه مخالفان وضع موجود را همدل کند. دیدهام در خیلی از خانوادهها که همه منتقد وضع موجودند، برخی رأی میدهند و برخی نه! اما همه به حق یکدیگر احترام میگذارند و هیچکس نمیگوید آنیکی بیشرف است. به گمان من این، نخستین برکت زودهنگام این انتخابات است.
پس سهیل! شرافت، عذاب وجدان یا یکدندگی نیست. شرافت آن است که مهارت شنیدن دیگران را داشته باشی و هرگاه منطقاً دریافتی که برای منافع جامعه باید رفتارت را تغییر بدهی، جرأت تغییر داشته باشی.
ما ایرانیان داریم کمکم گفتوگو را و همشنوی را تمرین میکنیم. این یک گام به پیش است. این یک پیروزی است. ما داریم بالغ میشویم. ما داریم به «فهمِ فهمِ دیگری» نزدیک میشویم. زنده باد گفتوگو، زنده باد رواداری و زنده باد دموکراسی! / هفتم تیر ۱۴۰۳
بخشهای پیشین:
بخش اول
بخش دوم
بخش سوم
www.renani.net
https://t.me/Renani_Mohsen
.
.
👈 برای ایران و احتمال انقراضش
بخش چهارم:
تو باشرفی – من نیز شاید!
✍️ محسن رنانی
این را برای سهیل، دانشجویم، مینویسم که پیام داده بود گرفتار تعارض است: «نوشتههای شما را خواندهام اما هنوز احساس میکنم رأی دادن بیشرفی است و انگشت در خون کشتگان جنبش مهسا میزنم».
آری سهیل، من هم که انتخابات قبلی را تحریم کرده بودم، در این انتخابات گرفتار تعارض شدم. خیلی فکر کردم تا دریافتم من گرفتار تعارضی شدهام که در روانشناسی به آن «ناهماهنگی شناختی» میگویند. ازیکسو ازخونهای ریخته شده و چشمهای نابینا شده، سخت دلآزرده بودم و احساس مسئولیت میکردم؛ ازسویدیگر بهخاطر ناتوانی در احقاق حق آنها و مجازات مسببان خون آنها گرفتار عذاب وجدان شده بودم؛ آنگاه برای رهایی از این تعارض و فرار از عذاب وجدان، باور کرده بودم که رای دادن، انگشت زدن در خون آن جانهای پاک است. بعد به ذهنم رسید: نکند برخی از ما که تشویق به رأی ندادن میکنیم و به رأیدهندگان اهانت میکنیم، داریم عذاب وجدان ناشی از خونهای قبلی را با تشویق و هل دادن جوانان بهسوی خونهای تازه، آرام میکنیم؟
از خود پرسیدم آیا اگر ما در انتخابات ۱۴۰۰ به دکتر همتی رای داده بودیم، احتمال نداشت که او به عنوان رئيسجمهوری میانهرو مانع راهاندازی و تند رَوی گشت ارشاد شود؟ نمیدانم شاید! اما اگر احتمال آن حتی پنجاه درصد هم میبود، یعنی با رأی ما احتمال کشتهشدن مهسا و جانهای عزیز پس آن، نصف میشد. پس آیا احتمال ندارد که ما با رای ندادنمان در ۱۴۰۰ در ریخته شدن خونهای جنبش مهسا شریک باشیم؟ میبینی سهیل؟ مسائل اجتماعی پیچیده و توبرتو هستند.
تاریخ دموکراسی، پر از تجربههای «سرکوب رأی» است. گاهی دولتها با گذاشتن مالیات، شرط سواد یا شرط مرد بودن برای رأیدهندگان، سرکوب رأی میکنند؛ و گاهی هم گروههای سیاسی که از نتیجه رأی و ازدست دادن مرجعیت و اعتبار خود نگرانند، با تحمیل انواع فشارها (مثل خندیدن به سیاهانی که برای رأی میآمدند، متلکپرانی به زنانِ در صف رأی، ایستادن جلوی درب ورودی مراکز رأی و تهدید یا تمسخر هرکس که وارد میشود، و نظایر آنها) دست به سرکوب رأی زدهاند. هرگونه تلاش همراه با فشار قانونی یا غیرقانونی، اخلاقی یا غیراخلاقی در جهت منصرف کردن انبوه افراد از حق رأیشان، سرکوب رأی محسوب میشود؛ خواه از سوی حکومت باشد خواه از سوی سایر گروهها.
پس رأی دادن یا ندادن به خودی خود نه شرافت میآورد نه بیشرافتی؛ انگیزهها مهم است. شرف یعنی اصالت و بزرگی و ارجمندی؛ و با شرف کسی است که تصمیماتش دارای اصالت و ارجمندی باشد. در کنشهای اجتماعی، تصمیم اصیل تصمیمی است که بر اساس عقلانیت و در جهت منافع کشور باشد، حتی اگر دلمان نمیپسندد. اگر رأی دادن ما بدون اعتقاد و برای فرصتطلبی یا خوشایند حکومت باشد؛ یا برعکس، رأی ندادنمان از روی ترس از آبرو یا بیکلاسی یا تمسخر دیگران باشد، می تواند بیصداقی و بنابراین بیشرفی باشد. اما اگر صادقانه و با همین عقلِ سلیمِ متعارف خودمان، از روی تعهد به منافع ملی، تصمیم بگیریم که رأی بدهیم یا ندهیم هر دو، کنشی شرافتمندانهاند.
این انتخابات از این نظر وضعیت ويژهای دارد. چون بخش بزرگی از جامعه که با این نحوه حکمرانی مخالف است، حالا دو دسته شدهاند برخی رای می دهند تا مخالفت کنند و برخی رأی نمیدهند تا مخالفت کنند. و البته بیشتر آنها نیز بر اساس نگرانیشان از آینده کشور است که به چنین تصمیمی رسیدهاند. دستاورد بزرگ این انتخابات این خواهد بود این که دو گروه بتوانند ضمن احترام به هم و با زبانی پاکیزه درباره منافع ملی و آینده ایران گفتگو کنند؛ و این دارد رخ می دهد.
همانگونه که جنبش مهسا توانست شکاف «باحجاب-بیحجاب» را در بخشی از جامعه ترمیم کند و اکنون بخش بزرگی از زنان چادری ما نیز معتقدند که حجاب نباید اجباری باشد؛ این انتخابات نیز میتواند شکاف «باشرف-بیشرف» را پایان ببخشد و همه مخالفان وضع موجود را همدل کند. دیدهام در خیلی از خانوادهها که همه منتقد وضع موجودند، برخی رأی میدهند و برخی نه! اما همه به حق یکدیگر احترام میگذارند و هیچکس نمیگوید آنیکی بیشرف است. به گمان من این، نخستین برکت زودهنگام این انتخابات است.
پس سهیل! شرافت، عذاب وجدان یا یکدندگی نیست. شرافت آن است که مهارت شنیدن دیگران را داشته باشی و هرگاه منطقاً دریافتی که برای منافع جامعه باید رفتارت را تغییر بدهی، جرأت تغییر داشته باشی.
ما ایرانیان داریم کمکم گفتوگو را و همشنوی را تمرین میکنیم. این یک گام به پیش است. این یک پیروزی است. ما داریم بالغ میشویم. ما داریم به «فهمِ فهمِ دیگری» نزدیک میشویم. زنده باد گفتوگو، زنده باد رواداری و زنده باد دموکراسی! / هفتم تیر ۱۴۰۳
بخشهای پیشین:
بخش اول
بخش دوم
بخش سوم
www.renani.net
https://t.me/Renani_Mohsen
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آرامش در طوفان، داینامیک مدیتیشن💕
#یادداشت_روز ساعت 6 و نیم صبح جمعه 8 تیر 1403 ساعت 4 و نیم صبح بیدار شدم و از مسیر تلویزیون ایران اینترنشنال به صورت زنده مناظره جوبایدن و دونالدترامپ را برای ریاست جمهوری آمریکا که مدعی یکی از دمکرات ترین کشورهای کره زمین است دیدم پس از پایان مناظره از…
#یادداشت_روز شنبه 16 تیر اعلام دکتر پزشکیان با عنوان رییس جمهور
دوست بسیار عزیز و اندیشمندی دیروز تماس گرفت تا در گفت و گویی شاید من هم به نتیجه شرکت در انتخابات برسم
پس از بیش از یک ساعت گفت و گو بر دلایل ام بر شرکت نکردن در انتخابات مطمئن تر شدم
به اون عزیز نازنین گفتم
رای نمی دهم و
کنار 85 درصد مردم مخالف رفتار حاکمیت می ایستم
با 10 درصد شرکت کننده در انتخابات موافق پزشکیان موافقم
به 5 درصد طرفداران متعصب دینی احترام می گذارم
و دعا می کنم
که مهندسی انتخابات و رای اون بخش از حاکمیت که از تحولات جهانی باید ترسیده باشد رای به پزشکیان باشد
امروز خوشحال هستم که دکتر پزشکیان از حاکمیت رای گرفت
و در نگاهی که به جهان هستی دارم بهترین امکان شدنی موجود بازگشت رای حاکمیت به نمایندگان اصلاحات بود که ظاهرا اتفاق افتاد
امیدوارم تجربه های سید محمد خاتمی در زمان ریاست جمهوری اش در نحوه تعامل با جریان های قدرت و حاکمیت
فرصت های بسیار بیشتری را برای التیام دل داغدار و پردرد مردم عزیزمان فراهم کند
و
فرصت های بیشتری برای شایسته سالاری و توسعه ایران فراهم کند
🙏❤️🙏
@MaziarTehrani
دوست بسیار عزیز و اندیشمندی دیروز تماس گرفت تا در گفت و گویی شاید من هم به نتیجه شرکت در انتخابات برسم
پس از بیش از یک ساعت گفت و گو بر دلایل ام بر شرکت نکردن در انتخابات مطمئن تر شدم
به اون عزیز نازنین گفتم
رای نمی دهم و
کنار 85 درصد مردم مخالف رفتار حاکمیت می ایستم
با 10 درصد شرکت کننده در انتخابات موافق پزشکیان موافقم
به 5 درصد طرفداران متعصب دینی احترام می گذارم
و دعا می کنم
که مهندسی انتخابات و رای اون بخش از حاکمیت که از تحولات جهانی باید ترسیده باشد رای به پزشکیان باشد
امروز خوشحال هستم که دکتر پزشکیان از حاکمیت رای گرفت
و در نگاهی که به جهان هستی دارم بهترین امکان شدنی موجود بازگشت رای حاکمیت به نمایندگان اصلاحات بود که ظاهرا اتفاق افتاد
امیدوارم تجربه های سید محمد خاتمی در زمان ریاست جمهوری اش در نحوه تعامل با جریان های قدرت و حاکمیت
فرصت های بسیار بیشتری را برای التیام دل داغدار و پردرد مردم عزیزمان فراهم کند
و
فرصت های بیشتری برای شایسته سالاری و توسعه ایران فراهم کند
🙏❤️🙏
@MaziarTehrani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Alireza.S (4lireza)
اهمیت HODL کردن در کریپتو
سلام دوستان عزیز! امروز میخوام در مورد یکی از اصول پایهای و حیاتی در دنیای کریپتو باهاتون صحبت کنم: HODL کردن. شاید بارها این اصطلاح رو شنیده باشید و از خودتون پرسیده باشید که دقیقاً منظور چیه و چرا اینقدر مهمه. خب، بیاید با هم نگاهی عمیقتر به این موضوع بندازیم.
کلمه HODL یعنی چی؟
کلمه HODL در اصل یک اشتباه تایپی از کلمه "HOLD" به معنای نگه داشتن است که در یکی از فرومهای بیتکوین در سال 2013 اتفاق افتاد و بعداً به یک اصطلاح محبوب در جامعه کریپتو تبدیل شد. فعل HODL کردن به معنای نگه داشتن ارزهای دیجیتال برای مدت طولانی بدون توجه به نوسانات کوتاهمدت بازار است.
چرا HODL کردن مهمه؟
1. جلوگیری از تصمیمات احساسی: بازار کریپتو به شدت نوسانیه و قیمتها میتونن به سرعت بالا یا پایین برن. در چنین شرایطی، فروش با عجله و ترس میتونه به ضرر شما تموم بشه. HODL کردن کمک میکنه که از تصمیمات احساسی پرهیز کنید و به جای اون، بر اساس تحلیل و استراتژیهای بلندمدت عمل کنید.
2. بهرهبرداری از رشد بلندمدت: اگر به آینده یک پروژه یا ارز دیجیتال ایمان دارید، HODL کردن به شما این امکان رو میده که از رشد بلندمدت اون بهرهمند بشید. بسیاری از ارزهای دیجیتال در طول زمان رشد چشمگیری داشتند و کسانی که صبور بودن و توکنهای خودشون رو نگه داشتن، به سودهای قابل توجهی دست پیدا کردن.
3. کاهش هزینههای تراکنش: یکی دیگه از مزایای HODL کردن اینه که میتونه هزینههای تراکنش شما رو کاهش بده. وقتی که به طور مکرر خرید و فروش میکنید، هر بار باید هزینه تراکنش پرداخت کنید که این هزینهها میتونن به مرور زمان زیاد بشن و از سود نهایی شما کم کنن. با HODL کردن، شما نیاز به تراکنشهای مکرر ندارید و به این ترتیب، هزینههای تراکنش شما به حداقل میرسه. به جای این که چندین بار در طول سال خرید و فروش کنید، فقط یک بار ارز دیجیتال خودتون رو میخرید و برای مدت طولانی نگه میدارید. این کار نه تنها هزینههای شما رو کاهش میده بلکه باعث میشه کمتر درگیر نوسانات کوتاهمدت بازار بشید و بیشتر روی اهداف بلندمدت تمرکز کنید.
مثالهایی از موفقیت HODL کردن
خیلی از ما داستان افرادی رو شنیدیم که بیتکوین رو زمانی که چند سنت بیشتر ارزش نداشت خریدن و بعد از چند سال، با صعود قیمت اون به هزاران دلار، میلیونر شدن. این افراد به جای فروش زودهنگام، به آینده بیتکوین ایمان داشتن و HODL کردن. مثلاً اگر در سال 2010 یک بیتکوین رو به قیمت چند سنت خریده بودید و تا الان نگهش میداشتید، الان داراییتون چند صد هزار دلار میبود!
یک مثال دیگه از موفقیت HODL کردن، داستان افرادی هست که اتریوم رو در دوران ابتداییش خریدن. اتریوم در سال 2015 با قیمت حدود 1 دلار به فروش میرسید. کسانی که این ارز رو نگه داشتن، امروز با ارزش بالای اتریوم، سود بسیار زیادی به دست آوردن.
مثال سوم از موفقیت HODL کردن، داستان دارندگان بایننس کوین (BNB) هست. بایننس کوین در سال 2017 با قیمت حدود 10 سنت عرضه شد. کسانی که به پتانسیل این ارز ایمان داشتن و اون رو نگه داشتن، حالا با قیمتهای چند صد دلاری بایننس کوین، به سودهای زیادی رسیدن.
و اما یه مثال دیگه از موفقیت HODL کردن، ارز فانتوم (FTM) هست. فانتوم یکی از پروژههای دیفای قدرتمنده که در سالهای اخیر رشد زیادی داشته. کسانی که فانتوم رو در مراحل اولیه خریدن و نگه داشتن، با افزایش چشمگیر ارزش اون مواجه شدن. این پروژه با تمرکز بر سرعت و کارایی تراکنشها، تونسته جایگاه خوبی در بازار پیدا کنه.
پس دوستان، اگر به پتانسیل یک ارز دیجیتال ایمان دارید و میدونید که پروژه قوی پشتش هست، HODL کردن میتونه یکی از بهترین استراتژیها برای شما باشه.
نکات پایانی
1. تحقیق کنید: قبل از اینکه تصمیم به HODL کردن بگیرید، حتماً تحقیق کنید و پروژههایی رو انتخاب کنید که به آینده اونها ایمان دارید.
2. صبور باشید: نوسانات بازار طبیعیه و شما باید صبور باشید. به یاد داشته باشید که بازار کریپتو سیکلیه و بعد از هر افت، معمولاً یک رشد وجود داره.
3. توجه به امنیت: ارزهای دیجیتال خودتون رو در کیفپولهای امن نگه دارید و از کلیدهای خصوصی خودتون محافظت کنید.
دوستان، HODL کردن یکی از استراتژیهای مهم و موثر در دنیای کریپتو هست که میتونه شما رو از استرسهای بازار دور نگه داره و به موفقیتهای بزرگ برسونه. امیدوارم این مطلب براتون مفید بوده باشه و همیشه به یاد داشته باشید که تحقیق و صبر کلیدهای موفقیت در این راه هستند.
@cryptobyalireza
سلام دوستان عزیز! امروز میخوام در مورد یکی از اصول پایهای و حیاتی در دنیای کریپتو باهاتون صحبت کنم: HODL کردن. شاید بارها این اصطلاح رو شنیده باشید و از خودتون پرسیده باشید که دقیقاً منظور چیه و چرا اینقدر مهمه. خب، بیاید با هم نگاهی عمیقتر به این موضوع بندازیم.
کلمه HODL یعنی چی؟
کلمه HODL در اصل یک اشتباه تایپی از کلمه "HOLD" به معنای نگه داشتن است که در یکی از فرومهای بیتکوین در سال 2013 اتفاق افتاد و بعداً به یک اصطلاح محبوب در جامعه کریپتو تبدیل شد. فعل HODL کردن به معنای نگه داشتن ارزهای دیجیتال برای مدت طولانی بدون توجه به نوسانات کوتاهمدت بازار است.
چرا HODL کردن مهمه؟
1. جلوگیری از تصمیمات احساسی: بازار کریپتو به شدت نوسانیه و قیمتها میتونن به سرعت بالا یا پایین برن. در چنین شرایطی، فروش با عجله و ترس میتونه به ضرر شما تموم بشه. HODL کردن کمک میکنه که از تصمیمات احساسی پرهیز کنید و به جای اون، بر اساس تحلیل و استراتژیهای بلندمدت عمل کنید.
2. بهرهبرداری از رشد بلندمدت: اگر به آینده یک پروژه یا ارز دیجیتال ایمان دارید، HODL کردن به شما این امکان رو میده که از رشد بلندمدت اون بهرهمند بشید. بسیاری از ارزهای دیجیتال در طول زمان رشد چشمگیری داشتند و کسانی که صبور بودن و توکنهای خودشون رو نگه داشتن، به سودهای قابل توجهی دست پیدا کردن.
3. کاهش هزینههای تراکنش: یکی دیگه از مزایای HODL کردن اینه که میتونه هزینههای تراکنش شما رو کاهش بده. وقتی که به طور مکرر خرید و فروش میکنید، هر بار باید هزینه تراکنش پرداخت کنید که این هزینهها میتونن به مرور زمان زیاد بشن و از سود نهایی شما کم کنن. با HODL کردن، شما نیاز به تراکنشهای مکرر ندارید و به این ترتیب، هزینههای تراکنش شما به حداقل میرسه. به جای این که چندین بار در طول سال خرید و فروش کنید، فقط یک بار ارز دیجیتال خودتون رو میخرید و برای مدت طولانی نگه میدارید. این کار نه تنها هزینههای شما رو کاهش میده بلکه باعث میشه کمتر درگیر نوسانات کوتاهمدت بازار بشید و بیشتر روی اهداف بلندمدت تمرکز کنید.
مثالهایی از موفقیت HODL کردن
خیلی از ما داستان افرادی رو شنیدیم که بیتکوین رو زمانی که چند سنت بیشتر ارزش نداشت خریدن و بعد از چند سال، با صعود قیمت اون به هزاران دلار، میلیونر شدن. این افراد به جای فروش زودهنگام، به آینده بیتکوین ایمان داشتن و HODL کردن. مثلاً اگر در سال 2010 یک بیتکوین رو به قیمت چند سنت خریده بودید و تا الان نگهش میداشتید، الان داراییتون چند صد هزار دلار میبود!
یک مثال دیگه از موفقیت HODL کردن، داستان افرادی هست که اتریوم رو در دوران ابتداییش خریدن. اتریوم در سال 2015 با قیمت حدود 1 دلار به فروش میرسید. کسانی که این ارز رو نگه داشتن، امروز با ارزش بالای اتریوم، سود بسیار زیادی به دست آوردن.
مثال سوم از موفقیت HODL کردن، داستان دارندگان بایننس کوین (BNB) هست. بایننس کوین در سال 2017 با قیمت حدود 10 سنت عرضه شد. کسانی که به پتانسیل این ارز ایمان داشتن و اون رو نگه داشتن، حالا با قیمتهای چند صد دلاری بایننس کوین، به سودهای زیادی رسیدن.
و اما یه مثال دیگه از موفقیت HODL کردن، ارز فانتوم (FTM) هست. فانتوم یکی از پروژههای دیفای قدرتمنده که در سالهای اخیر رشد زیادی داشته. کسانی که فانتوم رو در مراحل اولیه خریدن و نگه داشتن، با افزایش چشمگیر ارزش اون مواجه شدن. این پروژه با تمرکز بر سرعت و کارایی تراکنشها، تونسته جایگاه خوبی در بازار پیدا کنه.
پس دوستان، اگر به پتانسیل یک ارز دیجیتال ایمان دارید و میدونید که پروژه قوی پشتش هست، HODL کردن میتونه یکی از بهترین استراتژیها برای شما باشه.
نکات پایانی
1. تحقیق کنید: قبل از اینکه تصمیم به HODL کردن بگیرید، حتماً تحقیق کنید و پروژههایی رو انتخاب کنید که به آینده اونها ایمان دارید.
2. صبور باشید: نوسانات بازار طبیعیه و شما باید صبور باشید. به یاد داشته باشید که بازار کریپتو سیکلیه و بعد از هر افت، معمولاً یک رشد وجود داره.
3. توجه به امنیت: ارزهای دیجیتال خودتون رو در کیفپولهای امن نگه دارید و از کلیدهای خصوصی خودتون محافظت کنید.
دوستان، HODL کردن یکی از استراتژیهای مهم و موثر در دنیای کریپتو هست که میتونه شما رو از استرسهای بازار دور نگه داره و به موفقیتهای بزرگ برسونه. امیدوارم این مطلب براتون مفید بوده باشه و همیشه به یاد داشته باشید که تحقیق و صبر کلیدهای موفقیت در این راه هستند.
@cryptobyalireza
Forwarded from Alireza.S (4lireza)
فرصتهای نهفته در روزهای قرمز بازار
در بازار کریپتو، روزهای قرمز و افت قیمتها معمولاً با ترس و اضطراب زیادی همراه هستن، ولی این موقعیتها میتونن فرصتهای طلایی برای سرمایهگذاری باشن.
خرید در قیمتهای پایین
وقتی بازار در حال سقوطه، قیمت بسیاری از ارزهای دیجیتال به سطحهای پایینتری میرسه. این یعنی شما میتونید ارزهای مورد نظرتون رو با قیمتهای بسیار مناسبتری بخرید. این فرصتی عالیه تا داراییهای با ارزشتون رو افزایش بدید.
بازبینی پروژهها
در این روزها میتونید پروژههایی که همیشه بهشون علاقه داشتید ولی قیمتشون بالا بوده رو دوباره بررسی کنید. اگه همچنان به آینده اونها ایمان دارید، الان بهترین زمان برای سرمایهگذاری مجدد است.
کاهش هیجانات بازار
وقتی بازار رشد سریعی داره، بسیاری از سرمایهگذاران جدید به طور هیجانی وارد میشن و قیمتها رو بالا میبرن. ولی در روزهای قرمز، این هیجانات فروکش میکنه و شما میتونید با آرامش بیشتری تصمیمگیری کنید.
نکاتی برای استفاده بهتر از روزهای قرمز
1. تحلیل و تحقیق: قبل از هرگونه خرید، حتماً پروژهها رو به دقت بررسی کنید. تیم، فناوری و چشمانداز پروژه رو در نظر بگیرید.
2. مدیریت ریسک: همیشه با پولی سرمایهگذاری کنید که تحمل از دست دادنش رو دارید. سبد سرمایهگذاری متنوع داشته باشید.
3. نگاه بلندمدت: به آینده فکر کنید. نوسانات کوتاهمدت رو نادیده بگیرید و به رشد بلندمدت پروژهها ایمان داشته باشید.
مثال موفق
به یاد داشته باشید که بسیاری از سرمایهگذاران موفق از افت بازار به نفع خودشون استفاده کردن. مثلاً در سال 2018، افرادی که در افت شدید بازار بیتکوین خریدن و نگه داشتن، با افزایش قیمت اون در سالهای بعد به سودهای قابل توجهی رسیدن.
پس به جای ترسیدن از روزهای قرمز بازار، ازشون به عنوان فرصتهای جدید برای سرمایهگذاری و تقویت استراتژیهای خودتون استفاده کنید.
@cryptobyalireza
در بازار کریپتو، روزهای قرمز و افت قیمتها معمولاً با ترس و اضطراب زیادی همراه هستن، ولی این موقعیتها میتونن فرصتهای طلایی برای سرمایهگذاری باشن.
خرید در قیمتهای پایین
وقتی بازار در حال سقوطه، قیمت بسیاری از ارزهای دیجیتال به سطحهای پایینتری میرسه. این یعنی شما میتونید ارزهای مورد نظرتون رو با قیمتهای بسیار مناسبتری بخرید. این فرصتی عالیه تا داراییهای با ارزشتون رو افزایش بدید.
بازبینی پروژهها
در این روزها میتونید پروژههایی که همیشه بهشون علاقه داشتید ولی قیمتشون بالا بوده رو دوباره بررسی کنید. اگه همچنان به آینده اونها ایمان دارید، الان بهترین زمان برای سرمایهگذاری مجدد است.
کاهش هیجانات بازار
وقتی بازار رشد سریعی داره، بسیاری از سرمایهگذاران جدید به طور هیجانی وارد میشن و قیمتها رو بالا میبرن. ولی در روزهای قرمز، این هیجانات فروکش میکنه و شما میتونید با آرامش بیشتری تصمیمگیری کنید.
نکاتی برای استفاده بهتر از روزهای قرمز
1. تحلیل و تحقیق: قبل از هرگونه خرید، حتماً پروژهها رو به دقت بررسی کنید. تیم، فناوری و چشمانداز پروژه رو در نظر بگیرید.
2. مدیریت ریسک: همیشه با پولی سرمایهگذاری کنید که تحمل از دست دادنش رو دارید. سبد سرمایهگذاری متنوع داشته باشید.
3. نگاه بلندمدت: به آینده فکر کنید. نوسانات کوتاهمدت رو نادیده بگیرید و به رشد بلندمدت پروژهها ایمان داشته باشید.
مثال موفق
به یاد داشته باشید که بسیاری از سرمایهگذاران موفق از افت بازار به نفع خودشون استفاده کردن. مثلاً در سال 2018، افرادی که در افت شدید بازار بیتکوین خریدن و نگه داشتن، با افزایش قیمت اون در سالهای بعد به سودهای قابل توجهی رسیدن.
پس به جای ترسیدن از روزهای قرمز بازار، ازشون به عنوان فرصتهای جدید برای سرمایهگذاری و تقویت استراتژیهای خودتون استفاده کنید.
@cryptobyalireza
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from درنگها (محمدمهدی اردبیلی)
ما حقیقتاً چه میدانیم؟
گفتگوی نیما اورازانی با محمدمهدی اردبیلی
پنجشنبه ۲۱ تیرماه ۱۴۰۳، ساعت ۲۰
لینک ورود به جلسه در گوگلمیت:
soo.is/r7zkF
گفتگوی نیما اورازانی با محمدمهدی اردبیلی
پنجشنبه ۲۱ تیرماه ۱۴۰۳، ساعت ۲۰
لینک ورود به جلسه در گوگلمیت:
soo.is/r7zkF
Forwarded from دیدبان بازار
🔻گزارش عجیب روزنامه الجریده کویت: هیئت آمریکایی با سفر به تهران پادرمیانی کرده تا منجر به جنگ بزرگ نشود
🔹روزنامه الجریده ادعا کرد که یک هیئت امنیتی آمریکایی با میانجیگری عمان به ایران سفر کرده تا پیام «آرامش و هشدار» را به تهران برساند تا از جنگ بزرگی که نخست وزیر اسرائیل برنامهریزی کرده جلوگیری شود.
🔸هیئت آمریکایی با یک هواپیمای شخصی که از ترکیه حرکت کرده بود، پنجشنبه گذشته در فرودگاه پیام کرج به زمین نشست و جلسهای دو ساعته بین مقامات آمریکایی و ایرانی برگزار شد و سپس به آنکارا برگشته است.
🔹همچنین این هیئت توضیح داده که اگر ایران به تلافی به اسرائیل حمله کند، دولت آمریکا مجبور خواهد شد دوباره از همپیمان خود دفاع کند که این فرصت جدیدی برای نتانیاهو و فرار از فشار برای پایان جنگ غزه است و بنابراین ایالات متحده امیدوار است که تهران درگیر این دام نخستوزیر اسرائیل نشود.
🔸در عجیبترین بخش این گزارش الجریده آمده: این هیئت فهرستی حاوی «اسامی ۱۰ نفر از عوامل موساد» در داخل ایران را که آمریکاییها معتقدند مستقیم یا غیرمستقیم در این ترور دست داشتهاند، به عنوان حسن نیت به طرف ایرانی ارائه کرده است./خبرآنلاین
🔹روزنامه الجریده ادعا کرد که یک هیئت امنیتی آمریکایی با میانجیگری عمان به ایران سفر کرده تا پیام «آرامش و هشدار» را به تهران برساند تا از جنگ بزرگی که نخست وزیر اسرائیل برنامهریزی کرده جلوگیری شود.
🔸هیئت آمریکایی با یک هواپیمای شخصی که از ترکیه حرکت کرده بود، پنجشنبه گذشته در فرودگاه پیام کرج به زمین نشست و جلسهای دو ساعته بین مقامات آمریکایی و ایرانی برگزار شد و سپس به آنکارا برگشته است.
🔹همچنین این هیئت توضیح داده که اگر ایران به تلافی به اسرائیل حمله کند، دولت آمریکا مجبور خواهد شد دوباره از همپیمان خود دفاع کند که این فرصت جدیدی برای نتانیاهو و فرار از فشار برای پایان جنگ غزه است و بنابراین ایالات متحده امیدوار است که تهران درگیر این دام نخستوزیر اسرائیل نشود.
🔸در عجیبترین بخش این گزارش الجریده آمده: این هیئت فهرستی حاوی «اسامی ۱۰ نفر از عوامل موساد» در داخل ایران را که آمریکاییها معتقدند مستقیم یا غیرمستقیم در این ترور دست داشتهاند، به عنوان حسن نیت به طرف ایرانی ارائه کرده است./خبرآنلاین
آرامش در طوفان، داینامیک مدیتیشن💕
🔻گزارش عجیب روزنامه الجریده کویت: هیئت آمریکایی با سفر به تهران پادرمیانی کرده تا منجر به جنگ بزرگ نشود 🔹روزنامه الجریده ادعا کرد که یک هیئت امنیتی آمریکایی با میانجیگری عمان به ایران سفر کرده تا پیام «آرامش و هشدار» را به تهران برساند تا از جنگ بزرگی که…
#دستنوشته
جنگی که بعضی رسانه های رسمی سراسری کشور نیز به آن دامن می زنند
این حجم از جنگ طلبی بعضی جریان های سیاسی و حاکمیتی که همسو با جریان های تندرو حاکمیت اسراییلی هستند چقدر شبیه دو قطبی ارتجاع در ابتدای انقلاب است
دو جریانی که ظاهرا مخالف بسیار سخت هم هستند اما حرف های شان یکی است یکی خارج از حاکمیت و دیگری داخل حاکمیت
بیش از 100 سال فعالیت نهادهای امنیتی و اطلاعاتی انگلیس و روسیه
برای چپاول و غارت منابع ایرانی که بیش از 10 درصد ثروت جهان را داراست
و ریشه کن کردن فرهنگ صلح و بشردوستی کوروش از میان ایران و ایرانیان و ترویج جهل و خرافات و زن ستیزی
در جهت تامین منافع 500 سال آینده شان
این سوال را در ذهن ام روشن می کند که
جاسوس ها و دست پرورده های شان که از ابتدایی ترین دوره های دانشگاهی و حوزوی تحت تعلیم بوده اند اکنون چند ساله هستند و در چه مسندهایی از حاکمیت حضور دارند!
برای شناسایی جاسوس ها از میان نزدیکترین و معتقدترین و فعال ترین عناصر حاکمیتی و فرهنگی چه راه کارهایی وجود دارد!
راه کارهایی که کارشناس ها و نهادهای جاسوسی برای دور زدن و خنثی کردن آن ها دست شان کوتاه باشد!
بخش های مهمی از حاکمیت ایران معیارش برای پیدا کردن هم پیمان های بین المللی شان
پیدا کردن کسانی بود که با آنها دشمن مشترک دارند برای همین علیرغم اینکه چین و روسیه را نجس و هر گونه تعامل با آنها از نظر دین شان حرام و باطل و بی برکت است اما در دشمنی با آمریکا در آغوش نجاست این حکومت ها آرام گرفتند!
هدف دشمنی با آمریکا وسیله را برای شان توجیه کرد همان بلایی که سر ابلیس آمد!
در ابتدای انقلاب معیار تقوا و یافتن دوستان معتمد
نهادهای گزینش بود و امتحان احکام و ریش و تسبیح و نماز سر وقت و هر گونه ظاهرسازی و پاچه خواری معیار بود
که منجر به نفوذ و ورود تعداد بسیاری از اعضای حزب توده و انجمن حجتیه در ساختار دولت شد!
پیش از این همه تمرکزمان بر اختلاف های فرهنگی و معرفت شناسی و جهان بینی بود و می گفتیم ریشه مشکلات معرفتی است
اما این روزها حرف دیگری که اصلا دل مان نمی خواست محور گفت و گو ها باشد این است که عده ای ایرانی نیستند منافع ایران برای شان مهم نیست اصلا مساله این عده غیر ایرانی معرفتی نیست اینها قصد شخم زدن ایران و تبدیل ایران به زمینی سوخته را دارند!
بخشی از کسانی که این نگاه بر آنها سایه انداخته همه حاکمیت یا بخش بزرگی از حاکمیت را دشمن ایران و ایرانی می دانند
و این روزها با توجه به تحرک هایی که اسراییل در قلب ایران از خود نشان داده برای بسیاری مسلم و قطعی شده که جاسوس ها تا کجای حاکمیت نفوذ کرده اند
حال این سوال مطرح است
شما چگونه مسیریابی می کنید و جاسوس را از میان نزدیک ترین های تان شناسایی می کنید؟
🙏🏻❤️🙏🏻
جنگی که بعضی رسانه های رسمی سراسری کشور نیز به آن دامن می زنند
این حجم از جنگ طلبی بعضی جریان های سیاسی و حاکمیتی که همسو با جریان های تندرو حاکمیت اسراییلی هستند چقدر شبیه دو قطبی ارتجاع در ابتدای انقلاب است
دو جریانی که ظاهرا مخالف بسیار سخت هم هستند اما حرف های شان یکی است یکی خارج از حاکمیت و دیگری داخل حاکمیت
بیش از 100 سال فعالیت نهادهای امنیتی و اطلاعاتی انگلیس و روسیه
برای چپاول و غارت منابع ایرانی که بیش از 10 درصد ثروت جهان را داراست
و ریشه کن کردن فرهنگ صلح و بشردوستی کوروش از میان ایران و ایرانیان و ترویج جهل و خرافات و زن ستیزی
در جهت تامین منافع 500 سال آینده شان
این سوال را در ذهن ام روشن می کند که
جاسوس ها و دست پرورده های شان که از ابتدایی ترین دوره های دانشگاهی و حوزوی تحت تعلیم بوده اند اکنون چند ساله هستند و در چه مسندهایی از حاکمیت حضور دارند!
برای شناسایی جاسوس ها از میان نزدیکترین و معتقدترین و فعال ترین عناصر حاکمیتی و فرهنگی چه راه کارهایی وجود دارد!
راه کارهایی که کارشناس ها و نهادهای جاسوسی برای دور زدن و خنثی کردن آن ها دست شان کوتاه باشد!
بخش های مهمی از حاکمیت ایران معیارش برای پیدا کردن هم پیمان های بین المللی شان
پیدا کردن کسانی بود که با آنها دشمن مشترک دارند برای همین علیرغم اینکه چین و روسیه را نجس و هر گونه تعامل با آنها از نظر دین شان حرام و باطل و بی برکت است اما در دشمنی با آمریکا در آغوش نجاست این حکومت ها آرام گرفتند!
هدف دشمنی با آمریکا وسیله را برای شان توجیه کرد همان بلایی که سر ابلیس آمد!
در ابتدای انقلاب معیار تقوا و یافتن دوستان معتمد
نهادهای گزینش بود و امتحان احکام و ریش و تسبیح و نماز سر وقت و هر گونه ظاهرسازی و پاچه خواری معیار بود
که منجر به نفوذ و ورود تعداد بسیاری از اعضای حزب توده و انجمن حجتیه در ساختار دولت شد!
پیش از این همه تمرکزمان بر اختلاف های فرهنگی و معرفت شناسی و جهان بینی بود و می گفتیم ریشه مشکلات معرفتی است
اما این روزها حرف دیگری که اصلا دل مان نمی خواست محور گفت و گو ها باشد این است که عده ای ایرانی نیستند منافع ایران برای شان مهم نیست اصلا مساله این عده غیر ایرانی معرفتی نیست اینها قصد شخم زدن ایران و تبدیل ایران به زمینی سوخته را دارند!
بخشی از کسانی که این نگاه بر آنها سایه انداخته همه حاکمیت یا بخش بزرگی از حاکمیت را دشمن ایران و ایرانی می دانند
و این روزها با توجه به تحرک هایی که اسراییل در قلب ایران از خود نشان داده برای بسیاری مسلم و قطعی شده که جاسوس ها تا کجای حاکمیت نفوذ کرده اند
حال این سوال مطرح است
شما چگونه مسیریابی می کنید و جاسوس را از میان نزدیک ترین های تان شناسایی می کنید؟
🙏🏻❤️🙏🏻
🔔بیش از پنج سال هست که دوشنبه ها ساعت هشت تا ده شب آنلاین می شیم و با هم کتاب می خونیم
کتاب جدیدی رو شروع کردیم که بسیار توی زندگی روزمره مون می تونه حال مون رو خوب کنه
اگه همان طور که من سال هاست پای تعهدم به این پرواز دلنشین و آگاهی بخش هستم
شما هم این امکان رو داری که توی کارگاه کتاب منظم حضور داشته باشی
بهم خبر بده که ترتیب همراهی ات رو توی این مسافرت بسیار دلنشین با دوستانی از جنس جان و بسیار صمیمی را بدم
Https://t.me/MaziarTehrani
🌈🌈🌈🌈🌈
https://t.me/reiki_arameshdartoofan
#کتابخوانی
#کارگاه
#پماچودرون
#زندگی_در_روزگار_سخت
#نشرمثلث
#سالک_مبارز
کتاب جدیدی رو شروع کردیم که بسیار توی زندگی روزمره مون می تونه حال مون رو خوب کنه
اگه همان طور که من سال هاست پای تعهدم به این پرواز دلنشین و آگاهی بخش هستم
شما هم این امکان رو داری که توی کارگاه کتاب منظم حضور داشته باشی
بهم خبر بده که ترتیب همراهی ات رو توی این مسافرت بسیار دلنشین با دوستانی از جنس جان و بسیار صمیمی را بدم
Https://t.me/MaziarTehrani
🌈🌈🌈🌈🌈
https://t.me/reiki_arameshdartoofan
#کتابخوانی
#کارگاه
#پماچودرون
#زندگی_در_روزگار_سخت
#نشرمثلث
#سالک_مبارز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک بار دیگه باید فیلم Her رو ببینیم
Forwarded from | پادکست فارسی انسانک |
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟡 آن یک روزی که گند میزنم!
آن یک روزی که کارها خوب پیش نمیرود
آن یک روزی که اشتباه میکنم
آن یک روزی که در تاوان اشتباه دیگران گرفتار میشوم
آن یک روز... باید یادم باشد:
یک روز بد پایان مسیر نیست
بلکه فقط میانه روند است!
همانطورکه یک روز خوب پایان بازی نبود و میانه روند است.
فردا بیشتر «سعی» میکنم.
📈
تجربه روز بدی داشتید که بعدها که برگشتید و نگاهش کردید قسمتی از یک روند صعودی بوده و نه نزولی؟ مثلاً در بازه یکروزه، روز بدی بود؛ ولی در بازه یکماهه، خوب؟
📉
#انسانک43 #حسام_ایپکچی #درمیانگی #پادکست
🟡 @Ensanak
آن یک روزی که کارها خوب پیش نمیرود
آن یک روزی که اشتباه میکنم
آن یک روزی که در تاوان اشتباه دیگران گرفتار میشوم
آن یک روز... باید یادم باشد:
یک روز بد پایان مسیر نیست
بلکه فقط میانه روند است!
همانطورکه یک روز خوب پایان بازی نبود و میانه روند است.
فردا بیشتر «سعی» میکنم.
📈
تجربه روز بدی داشتید که بعدها که برگشتید و نگاهش کردید قسمتی از یک روند صعودی بوده و نه نزولی؟ مثلاً در بازه یکروزه، روز بدی بود؛ ولی در بازه یکماهه، خوب؟
📉
#انسانک43 #حسام_ایپکچی #درمیانگی #پادکست
🟡 @Ensanak
Forwarded from Alireza.S (4lireza)
دستگیری پاول دوروف؟ حالا داستان از چه قراره؟ بذارید خیلی رُک و بیپرده بگم: این ماجرا، یه حرکت فوقالعاده مهم توی رقابتهای اقتصادی و سیاسی دنیای امروزه. دنیایی که توش کنترل اطلاعات، بزرگترین اهرم قدرت به حساب میاد.
بیاید یه کم عمیقتر شیم. تلگرام، از همون روز اول که اومد، یه پلتفرم متفاوت بود. جایی که خبری از تبلیغات، دلالی اطلاعات و فروختن دیتای کاربران نبود و از ذخیره اطلاعات کاربران به صورت توزیع شده و تقریبا غیرمتمرکز صحبت میکرد. دوروف هم اومده بود با شعار آزادی اطلاعات و حریم خصوصی، پای این قصه وایسه. اما، همین کاراش، عین خاری توی چشم خیلی از دولتها و شرکتهای بزرگ دنیا شده بود. چرا؟ چون توی دنیایی که اطلاعات یعنی پول، تلگرام داشت این چرخه رو به هم میریخت.
حالا توی این وضعیت قفلشده اقتصاد جهانی، پاول دوروف و تلگرام نماد مقاومتن. مثل یه مهمون ناخونده وسط بازی بزرگا. و حالا، اگه واقعاً دستگیر شده باشه، این حرکت یه پیام واضح داره: یا توی این سیستم بازی میکنی و توی قوانین ما جا میشی، یا محو میشی.
حقیقت اینه که اقتصاد متمرکز دنیا، یه سیستم قفلشدهست بر پایه طراحی غلط. هرکسی که بخواد توی این بازی نقشش رو بدون اجازه تغییر بده، به دردسر میافته. دوروف هم داره تاوان همین ماجراجویی رو میده. حالا اگه این دستگیری واقعیت داشته باشه، یه جور سیگنال برای همهست: توی این دنیا، استقلال یعنی دشمنی با قدرت. و قدرت هم هرکاری میکنه که کنترل رو از دست نده.
پس اگه دنبال حریم خصوصی واقعی هستی، باید بدونی که این جنگ، یه جنگ نابرابره. تلگرام و دوروف فقط یه نمونه از خیلیهای دیگهان که سعی کردن خلاف جریان حرکت کنن.
اهمیت DAO واقعی در ساختارهای غیرمتمرکز اینجا مشخص میشه. قدرت تصمیمگیری و اجرا در پلتفرمها اگر دست کامیونیتی باشه و بنیانگذارها برتری خاصی نداشته باشند اینگونه مسائل پیش نمیاد.
@cryptobyalireza
بیاید یه کم عمیقتر شیم. تلگرام، از همون روز اول که اومد، یه پلتفرم متفاوت بود. جایی که خبری از تبلیغات، دلالی اطلاعات و فروختن دیتای کاربران نبود و از ذخیره اطلاعات کاربران به صورت توزیع شده و تقریبا غیرمتمرکز صحبت میکرد. دوروف هم اومده بود با شعار آزادی اطلاعات و حریم خصوصی، پای این قصه وایسه. اما، همین کاراش، عین خاری توی چشم خیلی از دولتها و شرکتهای بزرگ دنیا شده بود. چرا؟ چون توی دنیایی که اطلاعات یعنی پول، تلگرام داشت این چرخه رو به هم میریخت.
حالا توی این وضعیت قفلشده اقتصاد جهانی، پاول دوروف و تلگرام نماد مقاومتن. مثل یه مهمون ناخونده وسط بازی بزرگا. و حالا، اگه واقعاً دستگیر شده باشه، این حرکت یه پیام واضح داره: یا توی این سیستم بازی میکنی و توی قوانین ما جا میشی، یا محو میشی.
حقیقت اینه که اقتصاد متمرکز دنیا، یه سیستم قفلشدهست بر پایه طراحی غلط. هرکسی که بخواد توی این بازی نقشش رو بدون اجازه تغییر بده، به دردسر میافته. دوروف هم داره تاوان همین ماجراجویی رو میده. حالا اگه این دستگیری واقعیت داشته باشه، یه جور سیگنال برای همهست: توی این دنیا، استقلال یعنی دشمنی با قدرت. و قدرت هم هرکاری میکنه که کنترل رو از دست نده.
پس اگه دنبال حریم خصوصی واقعی هستی، باید بدونی که این جنگ، یه جنگ نابرابره. تلگرام و دوروف فقط یه نمونه از خیلیهای دیگهان که سعی کردن خلاف جریان حرکت کنن.
اهمیت DAO واقعی در ساختارهای غیرمتمرکز اینجا مشخص میشه. قدرت تصمیمگیری و اجرا در پلتفرمها اگر دست کامیونیتی باشه و بنیانگذارها برتری خاصی نداشته باشند اینگونه مسائل پیش نمیاد.
@cryptobyalireza