Abdul Hosein Amini.jpg
966.8 KB
صاحب کتاب ارزشمند الذريعة علامه آقا بزرگ تهرانی وقتی به عظمت کتاب الغدیر علامه امینی واقف می شود از خدا می خواهد تا باقیمانده عمر او را به صاحب الغدیر علامه امینی بدهد تا کار تألیف الغدیر به اتمام رسد.
🌹فرا رسیدن ایام غدیر مبارکباد
📿غفلت و سهل انگاری در مساله غدیر جایز نیست.
✔ فایل مناسب برای استوری اینستاگرام و وضعیت واتساپ و ...
#استوری_اینستاگرام
--------
شبکه های اجتماعی 👇👇👇
گروه واتساپ مزار اولیاء
https://chat.whatsapp.com/Je7ezUY2Zi441xGtNhoQGC
اینستاگرام
http://www.instagram.com/mazar.oliya
کانال نشانی از مزار اولیاء
@mazaroliya
🌹فرا رسیدن ایام غدیر مبارکباد
📿غفلت و سهل انگاری در مساله غدیر جایز نیست.
✔ فایل مناسب برای استوری اینستاگرام و وضعیت واتساپ و ...
#استوری_اینستاگرام
--------
شبکه های اجتماعی 👇👇👇
گروه واتساپ مزار اولیاء
https://chat.whatsapp.com/Je7ezUY2Zi441xGtNhoQGC
اینستاگرام
http://www.instagram.com/mazar.oliya
کانال نشانی از مزار اولیاء
@mazaroliya
◽وقتی نوه اش در مراسم غدیر فوت کرد !!!
عارف مناجاتی میرزا جواد ملکی تبریزی روز عید غدیر، میهمانی گرفته و عده ای از دوستان و شاگردان را هم دعوتی کرده بود، ناگهان نوه کوچکش در حوض آب افتاد و غرق شد. سر و صدا و گریه خانمها بلند شد
.
میرزا جواد آقا زود بلند شد و رفت به اندرونی با اشاره ای خانم ها را ساکت کرد. شیخ عباس تهرانی می گفت: از شدت افسردگی، نمی توانستم در چهره استاد نگاه کنم. تحمل نشستن نداشتم بلند شدم که مخفیانه خارج شوم
آقا برخاست و در را بست و اهل مجلس را به سرور اهل بیت (علیهم السلام) دعوت کرد خودش هم شروع کرد به شوخی کردن. طوری که مجلس، کاملا مجلس جشن عید غدیر شد
بعد از جشن به چند نفر فرمود: امروز حضرت امیر علیه السلام سفره عید ما را پذیرفتند و تحفه ارزشمندی به ما عنایت فرمودند هر کس مایل است در این تحفه شریک باشد، بماند!
منظورش فوت نوه اش بود سپس به غسل و کفن بچه پرداخت و او را دفن کرد.
🕍 مزار عارف مناجاتی میرزا ملکی تبریزی ، قم ، آرامستان شیخان
🌹فرا رسیدن ایام غدیر مبارکباد
#پست
کانال نِشـانِی اَزْ مَـزارِ أوْلِیـآء
@mazaroliya
عارف مناجاتی میرزا جواد ملکی تبریزی روز عید غدیر، میهمانی گرفته و عده ای از دوستان و شاگردان را هم دعوتی کرده بود، ناگهان نوه کوچکش در حوض آب افتاد و غرق شد. سر و صدا و گریه خانمها بلند شد
.
میرزا جواد آقا زود بلند شد و رفت به اندرونی با اشاره ای خانم ها را ساکت کرد. شیخ عباس تهرانی می گفت: از شدت افسردگی، نمی توانستم در چهره استاد نگاه کنم. تحمل نشستن نداشتم بلند شدم که مخفیانه خارج شوم
آقا برخاست و در را بست و اهل مجلس را به سرور اهل بیت (علیهم السلام) دعوت کرد خودش هم شروع کرد به شوخی کردن. طوری که مجلس، کاملا مجلس جشن عید غدیر شد
بعد از جشن به چند نفر فرمود: امروز حضرت امیر علیه السلام سفره عید ما را پذیرفتند و تحفه ارزشمندی به ما عنایت فرمودند هر کس مایل است در این تحفه شریک باشد، بماند!
منظورش فوت نوه اش بود سپس به غسل و کفن بچه پرداخت و او را دفن کرد.
🕍 مزار عارف مناجاتی میرزا ملکی تبریزی ، قم ، آرامستان شیخان
🌹فرا رسیدن ایام غدیر مبارکباد
#پست
کانال نِشـانِی اَزْ مَـزارِ أوْلِیـآء
@mazaroliya
📨 کتابی نوشتم قبل از چاپ فهمیدم مثل این کتاب را مرحوم فیض کاشانی نوشته تردید کردم چاپ کنم به دستوری عمل کردم تا یکی از امامان را در خواب ببینم تا کسب تکلیف کنم
حضرت صادق علیه السلام را خواب دیدم پرسیدم کتاب من بهتر است یا فیض؟ سکوت فرمودند :پرسیدم امثلك يخييب السائل؟ آنگاه فرمود: کتاب فیض بهتر است؛ من هم کتاب را محو کردم.
💬 میرزا جواد ملکی تبریزی
#پیام_کوتاه
@mazaroliya
حضرت صادق علیه السلام را خواب دیدم پرسیدم کتاب من بهتر است یا فیض؟ سکوت فرمودند :پرسیدم امثلك يخييب السائل؟ آنگاه فرمود: کتاب فیض بهتر است؛ من هم کتاب را محو کردم.
💬 میرزا جواد ملکی تبریزی
#پیام_کوتاه
@mazaroliya
بردن بدن سالم مرجع تقلید تهران به سمت نجف!
میرزا محمد حسن آشتیانی مرجع تقلید تهران موقع ارتحالش زیارت جامعه کبیره را می خواند و در حالی که این عبارات را می خواند « مَنْ وَالاکمْ فَقَدْ وَالَی اللَّهَ وَ مَنْ عَادَاکمْ فَقَدْ عَادَی اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّکمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ ...» از دار دنیا رفت و در جوار شاه عبدالعظیم حسنی ع دفن شد
.
فرزندش آیت الله مرتضی آشتیانی میگوید: پس از هشت ماه که تصور میکردیم بدنش دیگر خشک شده و سبک گشته، از امانتگاه درآوردیم که به عتبات ببری مشاهده کردیم بدنش هیچ تغییری نکرده و همان طور که سپرده بودیم
.
میباشد و حتی اینکه ران چپش ورم داشت و در موقع رحلت آن را دیده بودیم، ابداً کم نشده و پیکرش را به نجف بردند و در کنار قبر شیخ جعفر شوشتری دفن کردند.
📚 نشر با ذکر منبع
🕍نجف ، حرم مطهر امیرالمومنین علی علیه السلام ، رواق حضرت ابوطالب ع
#تندیس_ماندگار
کانال نِشـانِی اَزْ مَـزارِ أوْلِیـآء
@mazaroliya
میرزا محمد حسن آشتیانی مرجع تقلید تهران موقع ارتحالش زیارت جامعه کبیره را می خواند و در حالی که این عبارات را می خواند « مَنْ وَالاکمْ فَقَدْ وَالَی اللَّهَ وَ مَنْ عَادَاکمْ فَقَدْ عَادَی اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّکمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ ...» از دار دنیا رفت و در جوار شاه عبدالعظیم حسنی ع دفن شد
.
فرزندش آیت الله مرتضی آشتیانی میگوید: پس از هشت ماه که تصور میکردیم بدنش دیگر خشک شده و سبک گشته، از امانتگاه درآوردیم که به عتبات ببری مشاهده کردیم بدنش هیچ تغییری نکرده و همان طور که سپرده بودیم
.
میباشد و حتی اینکه ران چپش ورم داشت و در موقع رحلت آن را دیده بودیم، ابداً کم نشده و پیکرش را به نجف بردند و در کنار قبر شیخ جعفر شوشتری دفن کردند.
📚 نشر با ذکر منبع
🕍نجف ، حرم مطهر امیرالمومنین علی علیه السلام ، رواق حضرت ابوطالب ع
#تندیس_ماندگار
کانال نِشـانِی اَزْ مَـزارِ أوْلِیـآء
@mazaroliya
طرح فیوضات علامه مجلسی
◽از مرحوم آیتالله میرزا نصرالله شاه آبادی منقول است در ۱۴ سالگی بعد از معمم شدن تصمیم گرفتم جهت دیدار با ارحام به اصفهان بروم. پس از مراجعت، پدرم آیتالله العظمی شاهآبادی پرسید: در اصفهان به زیارت قبر علامه مجلسی مشرّف شدید؟ عرض کردم نه. پدرم فرمودند: پس اصفهان رفتی چه کار کنی؟! عرض کردم: من اصلا نمیدانستم قبر علامه مجلسی در اصفهان است
پدرم فرمودند: علامه مجلسی آنقدر عظمت دارد که جا دارد افراد برای زیارت قبر او از اطراف عالَم شدّ رحال کنند و از فیوضات معنوی او بهره ببرند.
📚حدیث نصر صفحه ۱۹۸
#تربت_محمود
گروه واتساپ مزار اولیاء
https://chat.whatsapp.com/Je7ezUY2Zi441xGtNhoQGC
◽از مرحوم آیتالله میرزا نصرالله شاه آبادی منقول است در ۱۴ سالگی بعد از معمم شدن تصمیم گرفتم جهت دیدار با ارحام به اصفهان بروم. پس از مراجعت، پدرم آیتالله العظمی شاهآبادی پرسید: در اصفهان به زیارت قبر علامه مجلسی مشرّف شدید؟ عرض کردم نه. پدرم فرمودند: پس اصفهان رفتی چه کار کنی؟! عرض کردم: من اصلا نمیدانستم قبر علامه مجلسی در اصفهان است
پدرم فرمودند: علامه مجلسی آنقدر عظمت دارد که جا دارد افراد برای زیارت قبر او از اطراف عالَم شدّ رحال کنند و از فیوضات معنوی او بهره ببرند.
📚حدیث نصر صفحه ۱۹۸
#تربت_محمود
گروه واتساپ مزار اولیاء
https://chat.whatsapp.com/Je7ezUY2Zi441xGtNhoQGC
ماجرای موی پیامبر !!!
آرامگاه دارالسلام شیراز قدمت ۱۲۰۰ ساله دارد البته بعضی اسناد قدمت این قبرستان را به قبل از ورود اسلام به ایران نسبت داده اند، و بعد از ورود اسلام به ایران، در این خاکستان فقط مسلمانان اجازه دفن میت را داشته اند.
از شخصیت های مهمی که در این مکان دفن هستند شیخ ابوسائب شیرازی می باشد و سرگذشت پند آموزی دارد
جنید شیرازى در کتاب خود ص ۹۴ آورده است:
شیخ ابوالسائب که مشهور است به آثار رسول ، وی از اولیاء مقرب الهی است
پدر شیخ تاجر مال داری بود بعد از فوتش دو پسر وی اموال وی را همانطور که شرع مقدس بیان فرموده بین خود تقسیم کردند چون به موی پیامبر که نزد پدرش بود رسیدند برادر ابوالسائب گفت: این را به دو نیم می کنیم ابوسائب گفت: موی رسول از آن عزیزتر و جلیل تر و شریفتر است که با قیچی دو قسمت کنیم من این موی شریف که خداوند روزی ام کرده را ، برمیدارم و در عوض تمام مال ارثیه من برای تو باشد
برادر شیخ هم درخواست وی را قبول کرد
شیخ ابوسائب در تمام عمر مو پیامبر را همراه خود داشت و گاهی می بوسید و بر چشمش می مالید و می بویید و بسیار صلوات بر پیامبر می فرستاد وصیت کرد که وقتی مرا غسل دادید و کفن کردید بوی خوش استعمال کنید سپس موی پیامبر را در چشم راست من قرار دهید تا خداوند به برکت این مو بر من رحمت کند که هیچ وسیله نزد خدا ندارم غیر این موی پیامبر
سرانجام بعد از فوتش همانطور به وصیت وی عمل شد یکی از صالحین در خواب به محضر پیامبرخدا رسید که حضرت فرمود به مردم بگو که هر کس حاجتی دارد بر سر قبر ابوسائب بیاید و از خدا بخواهد که انشاءالله مرادش حاصل می شود
فلذا از قدیم الایام زوار وقتی به زیارت وی می رفتند اگر سواره بود به جهت احترام موی پیامبر پیاده می شدند
قبر ابوالسائب تا به امروز در آرامستان دارالسلام شیراز باقى مانده است و بر روى آن سنگ قبر بزرگى از دوره قاجار وجود دارد و به شَعرالنبی (موی پیامبر) مشهور است.
✅ تربت محمود (معرفی مزار مجرب جهت استجابت دعا)
#تربت_محمود
#شیراز
کانال نشانی از مزار اولیاء
@mazaroliya
آرامگاه دارالسلام شیراز قدمت ۱۲۰۰ ساله دارد البته بعضی اسناد قدمت این قبرستان را به قبل از ورود اسلام به ایران نسبت داده اند، و بعد از ورود اسلام به ایران، در این خاکستان فقط مسلمانان اجازه دفن میت را داشته اند.
از شخصیت های مهمی که در این مکان دفن هستند شیخ ابوسائب شیرازی می باشد و سرگذشت پند آموزی دارد
جنید شیرازى در کتاب خود ص ۹۴ آورده است:
شیخ ابوالسائب که مشهور است به آثار رسول ، وی از اولیاء مقرب الهی است
پدر شیخ تاجر مال داری بود بعد از فوتش دو پسر وی اموال وی را همانطور که شرع مقدس بیان فرموده بین خود تقسیم کردند چون به موی پیامبر که نزد پدرش بود رسیدند برادر ابوالسائب گفت: این را به دو نیم می کنیم ابوسائب گفت: موی رسول از آن عزیزتر و جلیل تر و شریفتر است که با قیچی دو قسمت کنیم من این موی شریف که خداوند روزی ام کرده را ، برمیدارم و در عوض تمام مال ارثیه من برای تو باشد
برادر شیخ هم درخواست وی را قبول کرد
شیخ ابوسائب در تمام عمر مو پیامبر را همراه خود داشت و گاهی می بوسید و بر چشمش می مالید و می بویید و بسیار صلوات بر پیامبر می فرستاد وصیت کرد که وقتی مرا غسل دادید و کفن کردید بوی خوش استعمال کنید سپس موی پیامبر را در چشم راست من قرار دهید تا خداوند به برکت این مو بر من رحمت کند که هیچ وسیله نزد خدا ندارم غیر این موی پیامبر
سرانجام بعد از فوتش همانطور به وصیت وی عمل شد یکی از صالحین در خواب به محضر پیامبرخدا رسید که حضرت فرمود به مردم بگو که هر کس حاجتی دارد بر سر قبر ابوسائب بیاید و از خدا بخواهد که انشاءالله مرادش حاصل می شود
فلذا از قدیم الایام زوار وقتی به زیارت وی می رفتند اگر سواره بود به جهت احترام موی پیامبر پیاده می شدند
قبر ابوالسائب تا به امروز در آرامستان دارالسلام شیراز باقى مانده است و بر روى آن سنگ قبر بزرگى از دوره قاجار وجود دارد و به شَعرالنبی (موی پیامبر) مشهور است.
✅ تربت محمود (معرفی مزار مجرب جهت استجابت دعا)
#تربت_محمود
#شیراز
کانال نشانی از مزار اولیاء
@mazaroliya
🔻 مسیحی ها اگر با پیامبر مباهله می کردند به این سرنوشت مبتلا می شدند
▫️محمد بن احمد صفوانى از فرزندان صفوان جمال (از یاران حضرت صادق عليه السلام) كثير العلم جيد اللسان بود گويند اوامى و درس نخوانده ملا بود و كتب زيادى با فكر خود املا و تاليف نموده است
او بيان شيرين و زبان گويايى داشت و نزد سلطان احترام و مقام والائى دارا بود و علت اصليش اين بود كه؛
▫️يك وقتى او با قاضى موصل (سنى بود) مناظره و مباحثه كردند درباره امامت و خلافت در حضور ابن حمدان و پس از مذاكره و مناظره زياد وقتى ديد قاضى حاضر نيست حق را بپذيرد در آخر او را دعوت به مباهله كرد
(مباهله اين است كه طرفين دست يكديگر را مى گيرند و مى گويند خدايا اگر سخن من حق است خصم مرا هلاك كن )
▫️قاضى وعده فردا را داد پس در محل معين حاضر شدند براى مباهله آن بزرگوار دستش را به دست قاضى نهاد سپس هر دو برخاستند و رفتند قاضى كه هرروز به مجلس امير ابن حمدان حاضر مى شد ديدند ديگر نيامد
▫️امير گفت : از قاضى خبرى برايم بياوريد، قاصد رفت و برگشت گفت: قاضى از همان وقت كه از مجلس مباهله به منزل برگشته تب كرده و بيمار شده و همان دستش را كه براى مباهله دراز كرده بود ورم كرده و سياه گشته است و فرداى آن روز قاضى از دنيا رفت (و به ارباب خود ملحق شد)
▪️پس از انتشار اين خبر مقام و موقعيت اين عالم بزرگوار در نزد همه مشهور شد مخصوصا در نزد ملوك و سلاطين احترام خاصى پيدا كرد.
📚نشر با ذکر منبع
#یادداشت
#بازنشر
💠 ۲۴ ذی الحجه روز مباهله گرامی باد
کانال نِشـانِی اَزْ مَـزارِ أوْلِیـآء
@mazaroliya
▫️محمد بن احمد صفوانى از فرزندان صفوان جمال (از یاران حضرت صادق عليه السلام) كثير العلم جيد اللسان بود گويند اوامى و درس نخوانده ملا بود و كتب زيادى با فكر خود املا و تاليف نموده است
او بيان شيرين و زبان گويايى داشت و نزد سلطان احترام و مقام والائى دارا بود و علت اصليش اين بود كه؛
▫️يك وقتى او با قاضى موصل (سنى بود) مناظره و مباحثه كردند درباره امامت و خلافت در حضور ابن حمدان و پس از مذاكره و مناظره زياد وقتى ديد قاضى حاضر نيست حق را بپذيرد در آخر او را دعوت به مباهله كرد
(مباهله اين است كه طرفين دست يكديگر را مى گيرند و مى گويند خدايا اگر سخن من حق است خصم مرا هلاك كن )
▫️قاضى وعده فردا را داد پس در محل معين حاضر شدند براى مباهله آن بزرگوار دستش را به دست قاضى نهاد سپس هر دو برخاستند و رفتند قاضى كه هرروز به مجلس امير ابن حمدان حاضر مى شد ديدند ديگر نيامد
▫️امير گفت : از قاضى خبرى برايم بياوريد، قاصد رفت و برگشت گفت: قاضى از همان وقت كه از مجلس مباهله به منزل برگشته تب كرده و بيمار شده و همان دستش را كه براى مباهله دراز كرده بود ورم كرده و سياه گشته است و فرداى آن روز قاضى از دنيا رفت (و به ارباب خود ملحق شد)
▪️پس از انتشار اين خبر مقام و موقعيت اين عالم بزرگوار در نزد همه مشهور شد مخصوصا در نزد ملوك و سلاطين احترام خاصى پيدا كرد.
📚نشر با ذکر منبع
#یادداشت
#بازنشر
💠 ۲۴ ذی الحجه روز مباهله گرامی باد
کانال نِشـانِی اَزْ مَـزارِ أوْلِیـآء
@mazaroliya
tallohei (1).jpg
516.3 KB
عالم ربانی محمدهادی تالهی:
فیض حضرت سیداالشهداء علیه السلام عام است مومن و کافر کوچک و بزرگ آشنا و بیگانه همه نسبت به آن جناب خاضع هستند
همه آن حضرت را دوست میدارند
به جان و دل چون از خود دل بر گرفتم
یک جهان دلیر گرفتم
همه او را به عظمت یاد می کنند چون در راه خدا از همه چیز گذشت و خدا عشق و محبتش را در همه دلها قرار داد.
✔ فایل مناسب برای استوری اینستاگرام و وضعیت واتساپ و ...
#استوری_اینستاگرام
--------
شبکه های اجتماعی 👇👇👇
گروه واتساپ مزار اولیاء
https://chat.whatsapp.com/Je7ezUY2Zi441xGtNhoQGC
اینستاگرام
http://www.instagram.com/mazar.oliya
کانال نشانی از مزار اولیاء
@mazaroliya
فیض حضرت سیداالشهداء علیه السلام عام است مومن و کافر کوچک و بزرگ آشنا و بیگانه همه نسبت به آن جناب خاضع هستند
همه آن حضرت را دوست میدارند
به جان و دل چون از خود دل بر گرفتم
یک جهان دلیر گرفتم
همه او را به عظمت یاد می کنند چون در راه خدا از همه چیز گذشت و خدا عشق و محبتش را در همه دلها قرار داد.
✔ فایل مناسب برای استوری اینستاگرام و وضعیت واتساپ و ...
#استوری_اینستاگرام
--------
شبکه های اجتماعی 👇👇👇
گروه واتساپ مزار اولیاء
https://chat.whatsapp.com/Je7ezUY2Zi441xGtNhoQGC
اینستاگرام
http://www.instagram.com/mazar.oliya
کانال نشانی از مزار اولیاء
@mazaroliya
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
از چشم دوربین؛ زیارت عصرگاهی قبرستان بقیع
قبرستان بقیع در شبانهروز دو نوبت برای زیارت زائران گشوده میشود که نوبت نخست آن از اذان صبح است و نزدیک طلوع آفتاب بسته میشود و عصرها نیز حدود یک ساعت بعد از نماز عصر زائران می توانند وارد جنت البقیع شوند.
#گزارش
کانال نشانی از مزار اولیاء
@mazaroliya
قبرستان بقیع در شبانهروز دو نوبت برای زیارت زائران گشوده میشود که نوبت نخست آن از اذان صبح است و نزدیک طلوع آفتاب بسته میشود و عصرها نیز حدود یک ساعت بعد از نماز عصر زائران می توانند وارد جنت البقیع شوند.
#گزارش
کانال نشانی از مزار اولیاء
@mazaroliya
Shahid Dastgheib (roze moslem)
Ayatollah Dastgheib
🎧 روضه روز اول محرم / سرگذشت شنیدنی حضرت مسلم بن عقیل و روضه آن حضرت / التماس دعا
🎤آیت الله شهید سید عبدالحسین دستغیب
🔺 نشر دهید
#صوتی
کانال نشانی از مزار اولیاء
@mazaroliya
🎤آیت الله شهید سید عبدالحسین دستغیب
🔺 نشر دهید
#صوتی
کانال نشانی از مزار اولیاء
@mazaroliya
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گزارش دیدنی از زمان و مسیر زیارت علما در حرم حضرت فاطمه معصومه سلام لله علیها برای خواهران
#گزارش
کانال نشانی از مزار اولیاء
@mazaroliya
#گزارش
کانال نشانی از مزار اولیاء
@mazaroliya
IMG_20240709_221050_434.jpg
713.2 KB
علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی:
حضرت رقيّه سلام اللـه عليها از أولاد حضرت سيّدالشّهداء ع است و نفس پاك و طاهر او حكايت از نفسِ نفيس حضرت أبى عبداللـه الحسين علیه السلام دارد.
📚نشر با ذکر منبع
🕍 مشهد ، حرم مطهر امام رضا علیه السلام
✔ فایل مناسب برای استوری اینستاگرام و وضعیت واتساپ و ...
#استوری_اینستاگرام
کانال نشانی از مزار اولیاء
@mazaroliya
حضرت رقيّه سلام اللـه عليها از أولاد حضرت سيّدالشّهداء ع است و نفس پاك و طاهر او حكايت از نفسِ نفيس حضرت أبى عبداللـه الحسين علیه السلام دارد.
📚نشر با ذکر منبع
🕍 مشهد ، حرم مطهر امام رضا علیه السلام
✔ فایل مناسب برای استوری اینستاگرام و وضعیت واتساپ و ...
#استوری_اینستاگرام
کانال نشانی از مزار اولیاء
@mazaroliya
نِشـانِی اَزْ مَـزارِ أوْلِیـآء
Photo
نفس این روضه خون چگونه تغییر کرد؟!/ شب هفتم محرم درگذشت!
حجت الاسلام سیدعلی حشمت معروف به آقا سید جلال حشمت الواعظی نام شناسنامی اش سید علی ولی او را به نام سید جلال صدا می کردند وی بعد از طی دروس حوزوی رو به روضه خوانی آورد و چندین دهه در تهران مرثیه سرائی دم خانه اهل بیت می کرد و جزو روضه خوان های درجه یک تهران بود اما بعد از چهل سال روضه خوانی مورد مورد عنایت حضرت اباعبدالله الحسین قرار گرفت و نَفَسْ هایش و گریه هایش مشهور اهل طهران گردید
ماجرای لطف سیدالشهداء به ایشان ازین قرار است ، سید جلال در اولین روز محرم درشکه کرایه کرد تا برای چندین مراسم عزاداری روضه بخواند
در اولین جلسه وقتی وارد شد دید منبری هنوز صحبتش تمام نشده بخودش گفت میروم جلسه بعدی آنجا آماده است
وقتی رسید دید جلسه دوم دارند تازه با چایی پذیرایی می کند صاحب مجلس بمحض دیدن حاج حشمت گفتند آسید جلال نصف جمعیت مانده تا پذیرایی تمام بشود می خواهی قطع کنیم تا شما روضه بخوانید یا اینکه ادامه بدهیم؟ گفت: نه اینها می خواهند چایی مجلس امام حسین رو بخورند نمی خواهم باعث قطع شدن این فیض بشوم
و برای جلسه سوم راه افتاد در حالیکه با خودش می گفت مثل اینکه امشب خواننده نیستیم در جلسه بعدی دید که هنوز سخنران نیامده است
سید جلال روضه خوان در حالیکه با خودش گلایه میکرد که امشب چه اوضاعی شده با عطش خواندن بسوی جلسه چهارم حرکت کرد
وقتی رسید جلسه آماده بود و بانی جلسه گفت: آسید جلال برو مداحی کن و سید هم سریع بسمت جایگاه حرکت می کرد که شروع به مرثیه سرائی کند بچه ایی ده یازده ساله بلند شد که بخواند که
اطرافیانش گفتند: بنشین اینجا جای آسید جلال حشمت است و جایی برای خواندن توی بچه نیست که بخوانی سید که این صحنه را می دید که مردم سعی در نشاندن نوجوان داشتند با خودش حدیثِ نَفْس کرد که سید جلال یک عمری تو خواندی بگذار امشب این نوجوان بخواند او در این جنگ نَفْس امّاره موفق شد و رو به نوجوان کرد گفت: تو بخوان و نشست و بعد از مداحی آن نوجوان ، آسید جلال حشمت خواند
و بعد از جلسه با خستگی تمام گفت یک چرتی بزنم تا برای جلسه بعدی آماده و سرحال بروم
وقتی چشمانش را بست صحنه ای جلوی چشمش آمد نگاه کرد در کربلا هست آن هم کربلای سال شصت و یک هجری که لشکر دشمن صف کشیده بودند و نور برق شمشیرهایشان چشم ها را خیره می کرد آرام آرام به سمت لشکر سیدالشهداء رفت دید حبیب بن مظاهر دم خیمه ایستاده است بعد از سلام و علیک به حبیب گفت آیا می توانم داخل خیمه بروم ؟
حبیب بن مظاهر فرمود: بگذار بروم اجازه بگیرم بعد حبیب وارد خیمه شد و با چهره ایی خندان برگشت و رو به آقا سید جلال روضه خوان کرد و گفت: خوشابحالت امام حسین قبولت کرد
داخل شو
سید جلال وقتی وارد شد دید امام حسین داخل خیمه خیلی مهربانانه روی یک سنگی نشسته اند و آقا قمر بنی هاشم با ادب ایستاده است و جلوی آقا اباعبدالله الحسین یک دفتری است به محض دیدن این صحنه آقا سیدالشهداء فرمودند: سلام آقا سیدجلال
هیبت امام آسیدجلال را گرفت و مات موند چه بگوید در این هنگام حضرت فرمود: آقا سید جلال امروز از تو راضی شدم بعد روی مبارکشان به حضرت ابوالفضل کرده فرمود: عباس من اسم آقا سید جلال را از امشب جزو ذاکرین من بنویس
از آن به بعد حاج آقا جلال حاج حشمت الواعظی دیگر نفسش و دمش فرق می کرد بطوریکه میرزا ابوالقاسم عطار نقل میکرد آقا سید جلال وقتی روضه می خواند از در و دیوار صدای یا حسین بلند می شد
💠 آدمین از برخی موثقین شنیده است که سید الشهداء در شب اول قبر سه بار به دیدن حاج سید جلال حشمت الواعظی آمده است و برخی از مدفونین داخل قبرستان ابوحسین قم به خواب بستگان خویش آمدند و خبر دادند که به برکت آسید جلال مشکلات برزخی ما برطرف گردید.
سرانجام این روحانی و مداح دلداده امام حسین سید جلال حاج حشمت شب هفتم محرم به اربابش پیوست.
کانال نشانی از مزار اولیاء
@mazaroliya
حجت الاسلام سیدعلی حشمت معروف به آقا سید جلال حشمت الواعظی نام شناسنامی اش سید علی ولی او را به نام سید جلال صدا می کردند وی بعد از طی دروس حوزوی رو به روضه خوانی آورد و چندین دهه در تهران مرثیه سرائی دم خانه اهل بیت می کرد و جزو روضه خوان های درجه یک تهران بود اما بعد از چهل سال روضه خوانی مورد مورد عنایت حضرت اباعبدالله الحسین قرار گرفت و نَفَسْ هایش و گریه هایش مشهور اهل طهران گردید
ماجرای لطف سیدالشهداء به ایشان ازین قرار است ، سید جلال در اولین روز محرم درشکه کرایه کرد تا برای چندین مراسم عزاداری روضه بخواند
در اولین جلسه وقتی وارد شد دید منبری هنوز صحبتش تمام نشده بخودش گفت میروم جلسه بعدی آنجا آماده است
وقتی رسید دید جلسه دوم دارند تازه با چایی پذیرایی می کند صاحب مجلس بمحض دیدن حاج حشمت گفتند آسید جلال نصف جمعیت مانده تا پذیرایی تمام بشود می خواهی قطع کنیم تا شما روضه بخوانید یا اینکه ادامه بدهیم؟ گفت: نه اینها می خواهند چایی مجلس امام حسین رو بخورند نمی خواهم باعث قطع شدن این فیض بشوم
و برای جلسه سوم راه افتاد در حالیکه با خودش می گفت مثل اینکه امشب خواننده نیستیم در جلسه بعدی دید که هنوز سخنران نیامده است
سید جلال روضه خوان در حالیکه با خودش گلایه میکرد که امشب چه اوضاعی شده با عطش خواندن بسوی جلسه چهارم حرکت کرد
وقتی رسید جلسه آماده بود و بانی جلسه گفت: آسید جلال برو مداحی کن و سید هم سریع بسمت جایگاه حرکت می کرد که شروع به مرثیه سرائی کند بچه ایی ده یازده ساله بلند شد که بخواند که
اطرافیانش گفتند: بنشین اینجا جای آسید جلال حشمت است و جایی برای خواندن توی بچه نیست که بخوانی سید که این صحنه را می دید که مردم سعی در نشاندن نوجوان داشتند با خودش حدیثِ نَفْس کرد که سید جلال یک عمری تو خواندی بگذار امشب این نوجوان بخواند او در این جنگ نَفْس امّاره موفق شد و رو به نوجوان کرد گفت: تو بخوان و نشست و بعد از مداحی آن نوجوان ، آسید جلال حشمت خواند
و بعد از جلسه با خستگی تمام گفت یک چرتی بزنم تا برای جلسه بعدی آماده و سرحال بروم
وقتی چشمانش را بست صحنه ای جلوی چشمش آمد نگاه کرد در کربلا هست آن هم کربلای سال شصت و یک هجری که لشکر دشمن صف کشیده بودند و نور برق شمشیرهایشان چشم ها را خیره می کرد آرام آرام به سمت لشکر سیدالشهداء رفت دید حبیب بن مظاهر دم خیمه ایستاده است بعد از سلام و علیک به حبیب گفت آیا می توانم داخل خیمه بروم ؟
حبیب بن مظاهر فرمود: بگذار بروم اجازه بگیرم بعد حبیب وارد خیمه شد و با چهره ایی خندان برگشت و رو به آقا سید جلال روضه خوان کرد و گفت: خوشابحالت امام حسین قبولت کرد
داخل شو
سید جلال وقتی وارد شد دید امام حسین داخل خیمه خیلی مهربانانه روی یک سنگی نشسته اند و آقا قمر بنی هاشم با ادب ایستاده است و جلوی آقا اباعبدالله الحسین یک دفتری است به محض دیدن این صحنه آقا سیدالشهداء فرمودند: سلام آقا سیدجلال
هیبت امام آسیدجلال را گرفت و مات موند چه بگوید در این هنگام حضرت فرمود: آقا سید جلال امروز از تو راضی شدم بعد روی مبارکشان به حضرت ابوالفضل کرده فرمود: عباس من اسم آقا سید جلال را از امشب جزو ذاکرین من بنویس
از آن به بعد حاج آقا جلال حاج حشمت الواعظی دیگر نفسش و دمش فرق می کرد بطوریکه میرزا ابوالقاسم عطار نقل میکرد آقا سید جلال وقتی روضه می خواند از در و دیوار صدای یا حسین بلند می شد
💠 آدمین از برخی موثقین شنیده است که سید الشهداء در شب اول قبر سه بار به دیدن حاج سید جلال حشمت الواعظی آمده است و برخی از مدفونین داخل قبرستان ابوحسین قم به خواب بستگان خویش آمدند و خبر دادند که به برکت آسید جلال مشکلات برزخی ما برطرف گردید.
سرانجام این روحانی و مداح دلداده امام حسین سید جلال حاج حشمت شب هفتم محرم به اربابش پیوست.
کانال نشانی از مزار اولیاء
@mazaroliya
🔻شراب خوار و غذای روضه امام حسین (ع)
◽آقا رضا برهان:
مدتی قبل با چند تن از رفقا ، برای زیارت و فاتحه به قم مشرف شدیم
▫️قبلا هماهنگ کرده بودند که برای صرف ناهار به منزل فلان شخص برویم و همان جا هم استراحت کنیم
▫️آن شخص از دوستان قدیمی محل ما و از بچه های مسجد لرزاده تهران بود که در حال حاضر در شهر مقدس قم سکونت دارند
▫️پس از زیارت وقتی به منزل ایشان رفتیم، دیدیم که هنوز که هنوز است عکس مرحوم حاج شیخ علی اکبر برهان را روی طاقچه منزل خود گذاشته است
▫️علت آن را جویا شدیم گفت: من تا آخر عمرم هر جا بروم این عکس را با خود می برم
▫️گفت: من خاطره ای از مرحوم برهان دارم که تا عمر دار فراموش نخواهم کرد و همین موضوع باعث شد که زندگی من از این رو به آن رو شود
▫️ما جوان بودیم سرمان داغ بود گاه گاهی هم شراب می خوردیم شبی که شب عاشورا یا تاسوعا بود من به آن پذیرایی و خرجی که برای شهادت امام حسین می دادند نرسیدم و وقتی که رفتم و گفتم: به من هم شام بدهید ، گفتند: شام تمام شده ، اگر هم داشتیم به توی عرق خور
که نمی دادیم
▫️در همین میان دیدم که دو تا سینی غذا به طرف خانه آقای برهان رفت با خودم گفتم: می گویند غذا ندارند اگر ندارند پس این غذا چیست که به خانه آقای برهان می رود؟! اگر هم هست چرا به ما نمی دهند؟! عیبی ندارد خداحافظ
با ناراحتی به خانه رفتم ولی پس از حدود یک ربع الی نیم ساعت دیدم درب خانه را می زنند تا در را باز کردم دیدم مرحوم حاج شیخ علی اکبر برهان است با سینی غذای امام حسین (علیه السلام)
ظرف غذا را به من دادند و رفتند
▫️بعدها فهمیدم برخی به ایشان گفته بودند که حاج آقا این شخص عرق خور است فرموده بودند: عیبی ندارد ظرف او را هم بیاورید خودم می شویم.
▫️همین رفتار مرحوم آیت الله شیخ علی اکبر برهان چنان بر روی وی تاثیر گذاشته بود که در حال حاضر از صالحان است.
#حکایت
📚نشر با ذکر منبع
کانال نِشـانِی اَزْ مَـزارِ أوْلِیـآء
@mazaroliya
◽آقا رضا برهان:
مدتی قبل با چند تن از رفقا ، برای زیارت و فاتحه به قم مشرف شدیم
▫️قبلا هماهنگ کرده بودند که برای صرف ناهار به منزل فلان شخص برویم و همان جا هم استراحت کنیم
▫️آن شخص از دوستان قدیمی محل ما و از بچه های مسجد لرزاده تهران بود که در حال حاضر در شهر مقدس قم سکونت دارند
▫️پس از زیارت وقتی به منزل ایشان رفتیم، دیدیم که هنوز که هنوز است عکس مرحوم حاج شیخ علی اکبر برهان را روی طاقچه منزل خود گذاشته است
▫️علت آن را جویا شدیم گفت: من تا آخر عمرم هر جا بروم این عکس را با خود می برم
▫️گفت: من خاطره ای از مرحوم برهان دارم که تا عمر دار فراموش نخواهم کرد و همین موضوع باعث شد که زندگی من از این رو به آن رو شود
▫️ما جوان بودیم سرمان داغ بود گاه گاهی هم شراب می خوردیم شبی که شب عاشورا یا تاسوعا بود من به آن پذیرایی و خرجی که برای شهادت امام حسین می دادند نرسیدم و وقتی که رفتم و گفتم: به من هم شام بدهید ، گفتند: شام تمام شده ، اگر هم داشتیم به توی عرق خور
که نمی دادیم
▫️در همین میان دیدم که دو تا سینی غذا به طرف خانه آقای برهان رفت با خودم گفتم: می گویند غذا ندارند اگر ندارند پس این غذا چیست که به خانه آقای برهان می رود؟! اگر هم هست چرا به ما نمی دهند؟! عیبی ندارد خداحافظ
با ناراحتی به خانه رفتم ولی پس از حدود یک ربع الی نیم ساعت دیدم درب خانه را می زنند تا در را باز کردم دیدم مرحوم حاج شیخ علی اکبر برهان است با سینی غذای امام حسین (علیه السلام)
ظرف غذا را به من دادند و رفتند
▫️بعدها فهمیدم برخی به ایشان گفته بودند که حاج آقا این شخص عرق خور است فرموده بودند: عیبی ندارد ظرف او را هم بیاورید خودم می شویم.
▫️همین رفتار مرحوم آیت الله شیخ علی اکبر برهان چنان بر روی وی تاثیر گذاشته بود که در حال حاضر از صالحان است.
#حکایت
📚نشر با ذکر منبع
کانال نِشـانِی اَزْ مَـزارِ أوْلِیـآء
@mazaroliya
پیام جالب امام زمان به عالم نجفی در مورد حضرت ابوالفضل
◾حجت الاسلام و المسلمین سید محمد تقى حشمت الواعظین طباطبائى قمى از قول آیت الله العظمى مرعشى نجفى:
یکى از علماى نجف اشرف ، که مدتى در قم آمده بود، براى من چنین نقل کرد که:
من مشکلى داشتم به مسجد جمکران رفتم درد دل خود را به محضر حضرت بقیة الله حجةّ بن الحسن العسکرى امام زمان (عجل الله تعالى فرجه الشریف ) عرضه داشتم و از وى خواستم که نزد خدا شفاعت کند تا مشکلم حل شود
براى همین منظور بارها به مسجد جمکران رفتم ولى نتیجه اى ندیدم
روزى هنگام نماز دلم شکست و عرض کردم: مولاجان ، آیا جایز است که در محضر شما و در منزل شما باشم و به دیگرى متوسل شوم؟ شما امام من مى باشید، آیا زشت نیست با وجود امام حتّى به علمدار کربلا قمربنى هاشم (ع) متوسل شوم و او را نزد خدا شفیع قرار دهم ؟!
از شدت تاثر بین خواب و بیدارى قرار گرفته بودم ناگهان با چهره نورانى قطب عالم امکان (حضرت حجّت بن الحسن العسکرى عجل الله تعالى فرجه الشریف ) مواجه شدم بدون تامل به حضرتش سلام کردم
حضرت با محبت و بزرگوارى جوابم را دادند و فرمودند: نه تنها زشت نیست و نه تنها ناراحت نمى شوم به علمدار کربلا متوّسل شوى ، بلکه شما را راهنمائى هم مى کنم که به حضرتش چه بگویى
چون خواستى از حضرت ابوالفضل حاجت بخواهى ، این چنین بگو: (یا اباالغوث ادرکنى ) اى پدرفریادرس پناهم بده.
📚لاله هاى رنگارنگ ، ص ۱۱۴
◾تاسوعای حسینی تسلیت
#حکایت
کانال نِشـانِی اَزْ مَـزارِ أوْلِیـآء
@mazaroliya
◾حجت الاسلام و المسلمین سید محمد تقى حشمت الواعظین طباطبائى قمى از قول آیت الله العظمى مرعشى نجفى:
یکى از علماى نجف اشرف ، که مدتى در قم آمده بود، براى من چنین نقل کرد که:
من مشکلى داشتم به مسجد جمکران رفتم درد دل خود را به محضر حضرت بقیة الله حجةّ بن الحسن العسکرى امام زمان (عجل الله تعالى فرجه الشریف ) عرضه داشتم و از وى خواستم که نزد خدا شفاعت کند تا مشکلم حل شود
براى همین منظور بارها به مسجد جمکران رفتم ولى نتیجه اى ندیدم
روزى هنگام نماز دلم شکست و عرض کردم: مولاجان ، آیا جایز است که در محضر شما و در منزل شما باشم و به دیگرى متوسل شوم؟ شما امام من مى باشید، آیا زشت نیست با وجود امام حتّى به علمدار کربلا قمربنى هاشم (ع) متوسل شوم و او را نزد خدا شفیع قرار دهم ؟!
از شدت تاثر بین خواب و بیدارى قرار گرفته بودم ناگهان با چهره نورانى قطب عالم امکان (حضرت حجّت بن الحسن العسکرى عجل الله تعالى فرجه الشریف ) مواجه شدم بدون تامل به حضرتش سلام کردم
حضرت با محبت و بزرگوارى جوابم را دادند و فرمودند: نه تنها زشت نیست و نه تنها ناراحت نمى شوم به علمدار کربلا متوّسل شوى ، بلکه شما را راهنمائى هم مى کنم که به حضرتش چه بگویى
چون خواستى از حضرت ابوالفضل حاجت بخواهى ، این چنین بگو: (یا اباالغوث ادرکنى ) اى پدرفریادرس پناهم بده.
📚لاله هاى رنگارنگ ، ص ۱۱۴
◾تاسوعای حسینی تسلیت
#حکایت
کانال نِشـانِی اَزْ مَـزارِ أوْلِیـآء
@mazaroliya
🔺من مانند تُرک های پشت کوه به حضرت ابوالفضل علاقه دارم❗
◾حجت الاسلام علی معجزاتی:
یک روز جمعه در منزل آقای حاج شیخ عباس طالبی ختم صلوات بود و برای صرف ناهار آنجا بودیم بعد از صرف ناهار مطالب نسبتا مختلف و متعددی مورد بحث واقع شد از جمله ایشان (استاد معزی) فرمودند:
◾مرحوم علامه طباطبایی (رضوان الله عليه) این مضمون را فرمودند: که سرمایه و دارایی من این است که مانند تُرک های پشت کوه ، صاف و بی غل و غش به حضرت ابوالفضل العباس ارادت و ایمان دارم
#حکایت
کانال نشانی از مزار اولیاء
@mazaroliya
◾حجت الاسلام علی معجزاتی:
یک روز جمعه در منزل آقای حاج شیخ عباس طالبی ختم صلوات بود و برای صرف ناهار آنجا بودیم بعد از صرف ناهار مطالب نسبتا مختلف و متعددی مورد بحث واقع شد از جمله ایشان (استاد معزی) فرمودند:
◾مرحوم علامه طباطبایی (رضوان الله عليه) این مضمون را فرمودند: که سرمایه و دارایی من این است که مانند تُرک های پشت کوه ، صاف و بی غل و غش به حضرت ابوالفضل العباس ارادت و ایمان دارم
#حکایت
کانال نشانی از مزار اولیاء
@mazaroliya
🔻عارف وارسته میرزا جواد آقا ملکی تبریزی:
.
◽معروف است كه ماه صفر بخصوص چهار شنبه آخر آن نحس میباشد كه در اين مورد روايتى نداريم شايد اين نحوست بخاطر رحلت پيامبر اكرم ص در اين ماه و نيز اين سخن پيامبر ص باشد كه فرمودهاند: كسى كه مرا به تمام شدن ماه صفر مژده بدهد، او را به بهشت بشارت مىدهم
.
◽كه باين ترتيب مىتوان اين مطلب را ثابت كرد. و هنگامى كه نحوست اين ماه ثابت گرديد بايد به انجام اعمال مناسب در آن پرداخته، آن را از مراسم بزرگ مصيبت دانسته و با خداى بزرگ در مورد نبودن آن حضرت و از دست دادن سعادتهاى زمان حضور او و گمراهى مردم بعد از وفاتش مناجات نموده و از سركشى منافقين و ستم ستمكاران و پليدى دشمنان براى او بگويد
.
📚کتاب المراقبات
.
🕌تصویر مزار میرزا ملکی تبریزی ، قم آرامستان شیخان
📲 لینک پست در اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/CThetOjIHUf/?utm_medium=copy_link
کانال نشانی از مزار اولیاء
@mazaroliya
.
◽معروف است كه ماه صفر بخصوص چهار شنبه آخر آن نحس میباشد كه در اين مورد روايتى نداريم شايد اين نحوست بخاطر رحلت پيامبر اكرم ص در اين ماه و نيز اين سخن پيامبر ص باشد كه فرمودهاند: كسى كه مرا به تمام شدن ماه صفر مژده بدهد، او را به بهشت بشارت مىدهم
.
◽كه باين ترتيب مىتوان اين مطلب را ثابت كرد. و هنگامى كه نحوست اين ماه ثابت گرديد بايد به انجام اعمال مناسب در آن پرداخته، آن را از مراسم بزرگ مصيبت دانسته و با خداى بزرگ در مورد نبودن آن حضرت و از دست دادن سعادتهاى زمان حضور او و گمراهى مردم بعد از وفاتش مناجات نموده و از سركشى منافقين و ستم ستمكاران و پليدى دشمنان براى او بگويد
.
📚کتاب المراقبات
.
🕌تصویر مزار میرزا ملکی تبریزی ، قم آرامستان شیخان
📲 لینک پست در اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/CThetOjIHUf/?utm_medium=copy_link
کانال نشانی از مزار اولیاء
@mazaroliya