Forwarded from کتابخانه جامع انجمن ادبی و هنری "ردپا"
#کتاب_PDF 📚📚📚
👇👇👇👇👇👇👇👇
#زوربای_یونانی
#نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
توضیحات : 📒📒📒
کازانتزاکیس دارای آثاری چون “زوربای یونانی”، “آخرین وسوسه مسیح”، “گزارش به گرکو”، “مرگ یا آزادی” و “اشتیاق یونانی” است.تم اصلی کتاب رهاشدن از مباحث و دغدغه های متافیزیکی ودر عوض درک لذت های زندگی است.رمان اساسا متمرکز بر شخصیت زورباست ، زوربایی که نامه اش را اینگونه امضا می کند:بنده شیطان صفت درگاه خداوندزوربا، که شور و شوقی واقعی به زندگی دارد و فکر و روحش از هرگونه تعصبی عاری است و به ریش همه اندیشهها و باورهای رایج میخندد، و مظهر انسانی آزاده و ماجراجوی واقعی زندگی است، به دوستش که به نامهای «کاغذ سیاه کن» و «موش کاغذخوار» مینامد بیاعتنا به همهچیز درس زندگی میدهد، و این درسها را با حرف زدن، با آواز خواندن، با رقصیدن و با نواختن سنتور محبوبش که همچون جان برایش ضروری است بیان میکند. گئورگس زوربا، که الهامبخش نویسنده در آفریدن قهرمان داستانش آلکسیس زوربا است ، به سال ۱۹۴۲ در صربستان بدرود زندگی گفت.
شخصیت زوربا را با عناوینی چون زوربای وحشی و مکار/آواره زمخت و خشن/پیرمرد عجیب و غریب/روح بزرگ و تباه نشده توصیف شده است.مهمترین ویژگی شخص و شخصیت زوربا رهایی اوست از همه ی قیود حتی از قید بی قیدی.این رهایی به زوربا نوعی شادی عمیق و پایدار بخشیده است تا جایی که گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند حاشا که کک این شخص گزیده گردد!
@radeketab
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👇👇👇👇👇👇👇👇
#زوربای_یونانی
#نیکوس_کازانتزاکیس
#رمان
توضیحات : 📒📒📒
کازانتزاکیس دارای آثاری چون “زوربای یونانی”، “آخرین وسوسه مسیح”، “گزارش به گرکو”، “مرگ یا آزادی” و “اشتیاق یونانی” است.تم اصلی کتاب رهاشدن از مباحث و دغدغه های متافیزیکی ودر عوض درک لذت های زندگی است.رمان اساسا متمرکز بر شخصیت زورباست ، زوربایی که نامه اش را اینگونه امضا می کند:بنده شیطان صفت درگاه خداوندزوربا، که شور و شوقی واقعی به زندگی دارد و فکر و روحش از هرگونه تعصبی عاری است و به ریش همه اندیشهها و باورهای رایج میخندد، و مظهر انسانی آزاده و ماجراجوی واقعی زندگی است، به دوستش که به نامهای «کاغذ سیاه کن» و «موش کاغذخوار» مینامد بیاعتنا به همهچیز درس زندگی میدهد، و این درسها را با حرف زدن، با آواز خواندن، با رقصیدن و با نواختن سنتور محبوبش که همچون جان برایش ضروری است بیان میکند. گئورگس زوربا، که الهامبخش نویسنده در آفریدن قهرمان داستانش آلکسیس زوربا است ، به سال ۱۹۴۲ در صربستان بدرود زندگی گفت.
شخصیت زوربا را با عناوینی چون زوربای وحشی و مکار/آواره زمخت و خشن/پیرمرد عجیب و غریب/روح بزرگ و تباه نشده توصیف شده است.مهمترین ویژگی شخص و شخصیت زوربا رهایی اوست از همه ی قیود حتی از قید بی قیدی.این رهایی به زوربا نوعی شادی عمیق و پایدار بخشیده است تا جایی که گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند حاشا که کک این شخص گزیده گردد!
@radeketab
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
امیرحسن چهلتن: به همکارانم توصیه میکنم این تیراژ دویست سیصد تایی را ول کنند و همه همانطوری که فکر میکنند درست است بنویسند و بعد فکر چاپش در جای دیگر باشند. آقای جعفریه و همکارانش هم بروند دنبال کسب و کار دیگری.
محمدعلی جعفریه: فکر میکنم سال آینده اوضاع ادبیات بدتر از امسال بشود. امسال بسیار بدتر از پارسال بود و سال آینده هم چشمانداز خوبی نیست. بر اساس کتابهایی که میآید و شرایطی که الان هست فکر میکنم بازار کتاب بدتر شود.
رضیه انصاری: متأسفانه این روزها شاهدیم که خیلی از نویسندههای نسلهای قبل تمایلی به انتشار کتابهاشان در ایران ندارند و ترجیح میدهند کتابشان خارج از کشور حتی به صورت الکترونیکی چاپ شود.
بخشی از میزگرد شمارهی جدید تجربه دربارهی بیاقبالی به رمان ایرانی
کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan
محمدعلی جعفریه: فکر میکنم سال آینده اوضاع ادبیات بدتر از امسال بشود. امسال بسیار بدتر از پارسال بود و سال آینده هم چشمانداز خوبی نیست. بر اساس کتابهایی که میآید و شرایطی که الان هست فکر میکنم بازار کتاب بدتر شود.
رضیه انصاری: متأسفانه این روزها شاهدیم که خیلی از نویسندههای نسلهای قبل تمایلی به انتشار کتابهاشان در ایران ندارند و ترجیح میدهند کتابشان خارج از کشور حتی به صورت الکترونیکی چاپ شود.
بخشی از میزگرد شمارهی جدید تجربه دربارهی بیاقبالی به رمان ایرانی
کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan
Forwarded from خبرنامه تئاتر
سه شنبه ششم بهمن ماه
جشن تولد تئاتر شهر با مخاطبان در تالار اصلی این مجموعه برگزار می شود
مراسم بزرگداشت چهل وسومین سالگرد افتتاح مجموعه تئاتر شهر در ششمین روز از برگزاری جشنواره بین المللی تئاتر فجر با حضور تماشاگران برگزار می شود.
به گزارش روابط عمومی مجموعه تئاترشهر، مراسم بزرگداشت چهل وسومین سالگرد افتتاح مجموعه تئاتر شهر روز سه شنبه ششم بهمن بعد از اجرای اول نمایش « ازدواج آقای می سی سی پی» در ششمین روز از برگزاری جشنواره بین المللی تئاتر فجر همراه با تماشاگران تئاتر در تالار اصلی این مجموعه برگزار می شود.
در این مراسم که به میزبانی مجموعه تئاتر شهر برگزار می شود، داریوش فرهنگ کارگردان و بازیگر پیشکسوت تئاتر کشورمان که از جمله هنرمندان فعال این مجموعه طی سال های گذشته به عنوان مهمان ویژه روی صحنه حضور پیدا کرده و همراه با تماشاگران در حرکتی نمادین تولد چهل و سومین سالگرد تاسیس این مجموعه را برگزار می کند.
مجموعه تئاتر شهر از جمله آثار ثبت شده در فهرست میراث ملی کشورمان است که هفتم بهمن ماه سال 1351 افتتاح شد. این در حالی است که نمایش «باغ آلبالو» اثرجاودانه آنتوان چخوف به کارگردانی آربی آوانسیان روز 23 بهمن ماه همان سال با بازی داریوش فرهنگ، سوسن تسلیمی، مهدی هاشمی، فهیمه راستکار، پرویز پورحسینی، صدرالدین زاهد، مهوش افشارپناه، هوشنگ توکلی، سیاوش تهمورس به عنوان اولین اثر نمایشی این مجموعه، در تالاراصلی روی صحنه رفت.
@khabarnametheatre
جشن تولد تئاتر شهر با مخاطبان در تالار اصلی این مجموعه برگزار می شود
مراسم بزرگداشت چهل وسومین سالگرد افتتاح مجموعه تئاتر شهر در ششمین روز از برگزاری جشنواره بین المللی تئاتر فجر با حضور تماشاگران برگزار می شود.
به گزارش روابط عمومی مجموعه تئاترشهر، مراسم بزرگداشت چهل وسومین سالگرد افتتاح مجموعه تئاتر شهر روز سه شنبه ششم بهمن بعد از اجرای اول نمایش « ازدواج آقای می سی سی پی» در ششمین روز از برگزاری جشنواره بین المللی تئاتر فجر همراه با تماشاگران تئاتر در تالار اصلی این مجموعه برگزار می شود.
در این مراسم که به میزبانی مجموعه تئاتر شهر برگزار می شود، داریوش فرهنگ کارگردان و بازیگر پیشکسوت تئاتر کشورمان که از جمله هنرمندان فعال این مجموعه طی سال های گذشته به عنوان مهمان ویژه روی صحنه حضور پیدا کرده و همراه با تماشاگران در حرکتی نمادین تولد چهل و سومین سالگرد تاسیس این مجموعه را برگزار می کند.
مجموعه تئاتر شهر از جمله آثار ثبت شده در فهرست میراث ملی کشورمان است که هفتم بهمن ماه سال 1351 افتتاح شد. این در حالی است که نمایش «باغ آلبالو» اثرجاودانه آنتوان چخوف به کارگردانی آربی آوانسیان روز 23 بهمن ماه همان سال با بازی داریوش فرهنگ، سوسن تسلیمی، مهدی هاشمی، فهیمه راستکار، پرویز پورحسینی، صدرالدین زاهد، مهوش افشارپناه، هوشنگ توکلی، سیاوش تهمورس به عنوان اولین اثر نمایشی این مجموعه، در تالاراصلی روی صحنه رفت.
@khabarnametheatre
Forwarded from خبرنامه تئاتر
چمدان کاری از فرهاد آییش ... بهمن و اسفند 94 سالن اصلی تئاترشهر @khabarnametheatre
Forwarded from Deleted Account
تارانتینو و نسبتش با مکاتب هنری قرن های اخیر
از حیث روایت، فیلمنامه سگ های انباری به ساختار ابسورد بسیار نزدیک است. شخصیت های اصلی بعد از یک سرقت که هرگز به طور کامل نمایش داده نمی شود، به انباری پناه می برند. در این انبار است که روایت به جای پیشروی در طول در عرض پیش می رود و رفت و برگشت های زمانی، عمق شخصیت ها و منحنی تغییرشان را ترسیم می کند. در این انبار، زمان متوقف می شود و شخصیت ها دور باطلی را طی می کنند. همچنان که در آثار ابسورد هم شخصیت ها بیش از آن که فاعل باشند و بتوانند شرایط را تغییر دهند، اسیر زمان و جبر تقدیر به نظر می رسند. در سگ های انباری حتی از دست پلیس مخفی داستان (آقای نارنجی) کاری برنمی آید و جالب است که او تنها کسی است که در عملیات سرقت زخمی شده است. تحلیل آلبر کامو در مقاله «اسطوره سیزیف» که اصطلاح پوچی را برای شرح موقعیت انسان به کار برده بود و بیهودگی زندگی بشر را به بیهودگی تلاش سیزیف برای رساندن سنگی بزرگ به قله کوهی که به کفاره گناهانش محکوم به آن شده بود، تشبیه کرده بود. در مورد یک وجه از شخصیت های سگ های انباری درست و دقیقه به نظر می رسد. پلیس داستان با احتیاط کامل وارد جهان تیره و تار گانگسترها می شود هر چه پیش می رود، نمی تواند تغییری در وضعیت وخیم پیش آمده، ایجاد کند. همچنان که برانژه هم نمی تواند از کرگدن شدن اطرافیانش جلوگیری کند. بی آرمانی و دهن کجی به ارزش های یپش ساخته بشر هم در اغلب شخصیت های دو فیلم نخست تارانتینو به چشم می آید که اصلی ترین ویژگی شخصیت های آثار ابسوردیستی است.
علاوه بر وجود ویژگی های ابسوردیستی در آثار تارانتینو، مختصات پست مدرن جاری در فیلمنامه های او غیر قابل چشم پوشی است. یک تفاوت اساسی پست مدرن ها با مدرنیست ها این بود که هنرمند پست مدرنیست مجدوب گذشته نیست؛ بلکه هوشیارانه و بدون شیفتگی به گذشته نگاه می کند و آگاهانه از آن سود می برد و از آنجا که مدرنیسم نیز خود به گذشته تعلق دارد، هنرمند پست مدرنیست از آن نیر بهره می جوید تا شکل هایی جدید و تازه بیافریند. از این رو در آثار پست مدرنیسم هم جای پای مدرنیسم دیده می شود و هم وجوه دیگری که می تواند برگرفته از سنت گذشته یا فرهنگ محلی یا عامیانه باشد. فیلمنامه های تارانتینو هم با چنین خصوصیتی بسیار منطبق است. ویژگی تنوع لحنی و چندآوایی هم بیش از هر سینماگر پست مدرن دیگری در آثار تارانتینو، برداران کوئن و بزرگراه گم شده دیوید لینچ قابل تشخیص است. در سگ های انباری و در سکانس کاملاً جدی شکنجه مأمور گرفتار شده و جوان، آقای بلوند موسیقی را پخش می کند و همراه با آن می رقصد. هم نشینی این رقص با کنش بریدن گوش، همان دولحنی بودنی است که کمدی و تراژدی را با هم تلفیق می کند.
تارانتینو با دو فیلم اولش به یکی از جلوه های سینمای پست مدرن آمریکا تبدیل شد و با سبک منحصر به فرد فیلمنامه نویسی اش سینمای دنیای در دهه 90 را کاملاً تحت تأثیر خود قرار داد. شیوه فیلمنامه نویسی تارانتینو خیلی زود تأثیراتش را در آثار فیلم سازهای مختلف در سراسر دنیا نشان داد. شیوه ای که از مهم ترین ویژگی هایش می توان تغییر لحن، روایت غیرخطی، تغییر راوی، روش قطره چکانی در انتقال اطلاعات، ارجاع به فرهنگ عامه و روش دیالوگ نویسی خاص تارانتینو را نام برد. فیلمنامه های تارانتینو به پازلی می ماند که مرحله به مرحله کامل می شود و وقتی آخرین قطعه آن سر جایش قرار می گیرد، یک باره جهان معنایی فیلم برای مخاطب آشکار می شود. آن قطعه آخر لزوماً آخرین قطعه فیلمنامه از لحاظ زمانی نیست، همین روایت پازل گونه در آثار تارانتینو نوعی شخصیت پردازی را شکل می دهد که نظیرش را تا قبل از این ندیده بودیم. در فیلمی مثل سگ های انباری ما بر خلاف روال معمول شخصیت پردازی، اول واکنش شخصیت ها نسبت به وقایع را می بینیم و بعد به مرور با گذشته برخی از آنها آشنا می شویم. این فیلم بر اساس اتفاقات در حال جریان هر بار گذشته یک نفر را برایمان روشن می کند و با این شیوه معنای دیگری به روابط بین شخصیت ها می بخشد. البته تارانتینو در ابتدای فیلم و در زمانی که چیی از هیچ کدام از شخصیت ها نمی دانیم، آنها را سر یک میز نشان می دهد که دارند دیالوگ های جفتگی درباره مدونا و یا اعتقاد داشتن و یا نداشتن به انعام دادن به گارسون رستوران می گویند. این سکانس ابتدایی ممکن است در نگاه اول بی ربط به نظر برسد، اما در ادامه فیلم و به ویژه هنگامی که فیلم را برای بار دوم می بینیم، کاربردهای خود را نشان می دهد. این دیگر هنر تارانتینو در دیالوگ نویسی است که می تواند از همین دیالوگ های پر از بد و بیراه شخصیت های فیلمنامه اش را شکل دهد.
از حیث روایت، فیلمنامه سگ های انباری به ساختار ابسورد بسیار نزدیک است. شخصیت های اصلی بعد از یک سرقت که هرگز به طور کامل نمایش داده نمی شود، به انباری پناه می برند. در این انبار است که روایت به جای پیشروی در طول در عرض پیش می رود و رفت و برگشت های زمانی، عمق شخصیت ها و منحنی تغییرشان را ترسیم می کند. در این انبار، زمان متوقف می شود و شخصیت ها دور باطلی را طی می کنند. همچنان که در آثار ابسورد هم شخصیت ها بیش از آن که فاعل باشند و بتوانند شرایط را تغییر دهند، اسیر زمان و جبر تقدیر به نظر می رسند. در سگ های انباری حتی از دست پلیس مخفی داستان (آقای نارنجی) کاری برنمی آید و جالب است که او تنها کسی است که در عملیات سرقت زخمی شده است. تحلیل آلبر کامو در مقاله «اسطوره سیزیف» که اصطلاح پوچی را برای شرح موقعیت انسان به کار برده بود و بیهودگی زندگی بشر را به بیهودگی تلاش سیزیف برای رساندن سنگی بزرگ به قله کوهی که به کفاره گناهانش محکوم به آن شده بود، تشبیه کرده بود. در مورد یک وجه از شخصیت های سگ های انباری درست و دقیقه به نظر می رسد. پلیس داستان با احتیاط کامل وارد جهان تیره و تار گانگسترها می شود هر چه پیش می رود، نمی تواند تغییری در وضعیت وخیم پیش آمده، ایجاد کند. همچنان که برانژه هم نمی تواند از کرگدن شدن اطرافیانش جلوگیری کند. بی آرمانی و دهن کجی به ارزش های یپش ساخته بشر هم در اغلب شخصیت های دو فیلم نخست تارانتینو به چشم می آید که اصلی ترین ویژگی شخصیت های آثار ابسوردیستی است.
علاوه بر وجود ویژگی های ابسوردیستی در آثار تارانتینو، مختصات پست مدرن جاری در فیلمنامه های او غیر قابل چشم پوشی است. یک تفاوت اساسی پست مدرن ها با مدرنیست ها این بود که هنرمند پست مدرنیست مجدوب گذشته نیست؛ بلکه هوشیارانه و بدون شیفتگی به گذشته نگاه می کند و آگاهانه از آن سود می برد و از آنجا که مدرنیسم نیز خود به گذشته تعلق دارد، هنرمند پست مدرنیست از آن نیر بهره می جوید تا شکل هایی جدید و تازه بیافریند. از این رو در آثار پست مدرنیسم هم جای پای مدرنیسم دیده می شود و هم وجوه دیگری که می تواند برگرفته از سنت گذشته یا فرهنگ محلی یا عامیانه باشد. فیلمنامه های تارانتینو هم با چنین خصوصیتی بسیار منطبق است. ویژگی تنوع لحنی و چندآوایی هم بیش از هر سینماگر پست مدرن دیگری در آثار تارانتینو، برداران کوئن و بزرگراه گم شده دیوید لینچ قابل تشخیص است. در سگ های انباری و در سکانس کاملاً جدی شکنجه مأمور گرفتار شده و جوان، آقای بلوند موسیقی را پخش می کند و همراه با آن می رقصد. هم نشینی این رقص با کنش بریدن گوش، همان دولحنی بودنی است که کمدی و تراژدی را با هم تلفیق می کند.
تارانتینو با دو فیلم اولش به یکی از جلوه های سینمای پست مدرن آمریکا تبدیل شد و با سبک منحصر به فرد فیلمنامه نویسی اش سینمای دنیای در دهه 90 را کاملاً تحت تأثیر خود قرار داد. شیوه فیلمنامه نویسی تارانتینو خیلی زود تأثیراتش را در آثار فیلم سازهای مختلف در سراسر دنیا نشان داد. شیوه ای که از مهم ترین ویژگی هایش می توان تغییر لحن، روایت غیرخطی، تغییر راوی، روش قطره چکانی در انتقال اطلاعات، ارجاع به فرهنگ عامه و روش دیالوگ نویسی خاص تارانتینو را نام برد. فیلمنامه های تارانتینو به پازلی می ماند که مرحله به مرحله کامل می شود و وقتی آخرین قطعه آن سر جایش قرار می گیرد، یک باره جهان معنایی فیلم برای مخاطب آشکار می شود. آن قطعه آخر لزوماً آخرین قطعه فیلمنامه از لحاظ زمانی نیست، همین روایت پازل گونه در آثار تارانتینو نوعی شخصیت پردازی را شکل می دهد که نظیرش را تا قبل از این ندیده بودیم. در فیلمی مثل سگ های انباری ما بر خلاف روال معمول شخصیت پردازی، اول واکنش شخصیت ها نسبت به وقایع را می بینیم و بعد به مرور با گذشته برخی از آنها آشنا می شویم. این فیلم بر اساس اتفاقات در حال جریان هر بار گذشته یک نفر را برایمان روشن می کند و با این شیوه معنای دیگری به روابط بین شخصیت ها می بخشد. البته تارانتینو در ابتدای فیلم و در زمانی که چیی از هیچ کدام از شخصیت ها نمی دانیم، آنها را سر یک میز نشان می دهد که دارند دیالوگ های جفتگی درباره مدونا و یا اعتقاد داشتن و یا نداشتن به انعام دادن به گارسون رستوران می گویند. این سکانس ابتدایی ممکن است در نگاه اول بی ربط به نظر برسد، اما در ادامه فیلم و به ویژه هنگامی که فیلم را برای بار دوم می بینیم، کاربردهای خود را نشان می دهد. این دیگر هنر تارانتینو در دیالوگ نویسی است که می تواند از همین دیالوگ های پر از بد و بیراه شخصیت های فیلمنامه اش را شکل دهد.
کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan
زادروز ویرجینیا وولف، #رماننویس و #منتقد #فمینیست
آدلاین ویرجینیا وولف، رماننویس، #ناشر، منتقد و فمینیست انگلیسی در ۲۵ ژانویهی ۱۸۸۲ در شهر لندن به دنیا آمد. مادر ویرجینیا مدل بود. خانوادهی ویرجینیا اهل علم و ادب بودند. پدرش لسلی استیفن مردی ادیب و منتقدی مشهور بود. و همسرش لئونارد وولف کتابهایی در زمینهی اقتصاد و سیاست نوشته بود. چارلز داروین از بستگان وولف بود و خانهی آنها مدام در آمد و شد بزرگان و فرهیختگان قرار داشت. کتابخانهی پدر پر از کتابهایی بود که ویرجینیا از نوجوانی از آنها بهره میبرد. او آثار نویسندگان بزرگی همچون جیمز جویس، هنری جیمز و مارسل پروست را در این کتابخانه خوانده بود.
ویرجینیا در سیزدهسالگی مادرش را از دست داد و پس از این حادثهی دلخراش ناگهانی، ویرجینیا خواهر ناتنیاش را نیز از دست داد. فشارهای عصبی وارد شده بر ویرجینیا در اثر این فقدانها موجب شد که دو سال بعد ویرجینیا دچار حملهی عصبی بشود. با همه ی این دشواریها ویرجینیا بین سالهای ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۱ موفق شد در دانشکدهی زنان کالج سلطنتی لندن درسهایی در زبان یونانی و لاتین و آلمانی و همچنین تاریخ بخواند. ویرجینیا ۲۲ سال داشت که پدرش را نیز از دست داد.
از میان آثار ویرجینیا وولف کتابهای «اتاقی از آن خود» توسط نشر نیلوفر و با ترجمهی صفورا نوربخش، «موجها» با ترجمهی مهدی غبرایی و توسط نشر افق، «به سوی فانوس دریایی» ترجمهی صالح حسینی- که بعدها این ترجمه لغو مجوز شد-، و … به فارسی ترجمه شده است.
از معروفترین اثر وولف که از قضا داستان هم نیست، کتاب «اتاقی از آن خود» است. این کتاب را وولف در سن ۴۷ سالگی خود منتشر کرد. این کتاب در کلاسهای آئین نگارش پایههای مختلف در دانشگاه تدریس میشود.بسیاری از منتقدان این کتاب را شکلدهندهی جریان فکری #فمینیستی و نقد ادبی فمینیستی میدانند.فکر نوشتن این کتاب زمانی در ذهن وولف جرقه خورد که در بستر بیماری افتاده بود. او قصد داشت کتاب امواج را شروع کند اما اندیشه ی نوشتن «اتاقی از آن خود» رهایش نمیکرد. او در مورد نوشتن این کتاب میگوید: «با چنان سرعتی مینوشتم که وقتی قلم به دست میگرفتم مثل بطری آبی بودم که سر و ته شده باشد. با نهایت سرعتی که میتوانستم مینوشتم؛ بیش از حد سریع، چون حالا برای تصحیح آن نوشتهها باید زحمت بکشم، اما این روش به آدم #آزادی میدهد و اجازه میدهد از فکری به فکر دیگر بپرد.» ویرجینیا وولف در بخشی از این کتاب به شکسپیر اشاره میکند که چگونه این فرصت را پیدا کرد به لندن برود و به تماشاخانههای آنجا راه پیدا کند و بعد از ما میخواهد که خواهر شکسپیر و موقعیت او را در ذهنمان تجسم کنیم: «هنرش را روی صحنهها، وهوشش را در خيابانها میآزمود و حتی به كاخ ملكه هم راه يافت. فرض كنيم در اين بين خواهر فوقالعاده بااستعداد او در خانه مانده بود. او هم به اندازهی برادرش ماجراجو و خلاق بود و برای ديدن دنيا اشتياق داشت. اما او را به مدرسه نفرستادند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/cw2ckP
#ویرجینیا_وولف
#ویرجینیاوولف
@Tavaana_Tavaanatech
کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan
https://telegram.me/matikandastan
زادروز ویرجینیا وولف، #رماننویس و #منتقد #فمینیست
آدلاین ویرجینیا وولف، رماننویس، #ناشر، منتقد و فمینیست انگلیسی در ۲۵ ژانویهی ۱۸۸۲ در شهر لندن به دنیا آمد. مادر ویرجینیا مدل بود. خانوادهی ویرجینیا اهل علم و ادب بودند. پدرش لسلی استیفن مردی ادیب و منتقدی مشهور بود. و همسرش لئونارد وولف کتابهایی در زمینهی اقتصاد و سیاست نوشته بود. چارلز داروین از بستگان وولف بود و خانهی آنها مدام در آمد و شد بزرگان و فرهیختگان قرار داشت. کتابخانهی پدر پر از کتابهایی بود که ویرجینیا از نوجوانی از آنها بهره میبرد. او آثار نویسندگان بزرگی همچون جیمز جویس، هنری جیمز و مارسل پروست را در این کتابخانه خوانده بود.
ویرجینیا در سیزدهسالگی مادرش را از دست داد و پس از این حادثهی دلخراش ناگهانی، ویرجینیا خواهر ناتنیاش را نیز از دست داد. فشارهای عصبی وارد شده بر ویرجینیا در اثر این فقدانها موجب شد که دو سال بعد ویرجینیا دچار حملهی عصبی بشود. با همه ی این دشواریها ویرجینیا بین سالهای ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۱ موفق شد در دانشکدهی زنان کالج سلطنتی لندن درسهایی در زبان یونانی و لاتین و آلمانی و همچنین تاریخ بخواند. ویرجینیا ۲۲ سال داشت که پدرش را نیز از دست داد.
از میان آثار ویرجینیا وولف کتابهای «اتاقی از آن خود» توسط نشر نیلوفر و با ترجمهی صفورا نوربخش، «موجها» با ترجمهی مهدی غبرایی و توسط نشر افق، «به سوی فانوس دریایی» ترجمهی صالح حسینی- که بعدها این ترجمه لغو مجوز شد-، و … به فارسی ترجمه شده است.
از معروفترین اثر وولف که از قضا داستان هم نیست، کتاب «اتاقی از آن خود» است. این کتاب را وولف در سن ۴۷ سالگی خود منتشر کرد. این کتاب در کلاسهای آئین نگارش پایههای مختلف در دانشگاه تدریس میشود.بسیاری از منتقدان این کتاب را شکلدهندهی جریان فکری #فمینیستی و نقد ادبی فمینیستی میدانند.فکر نوشتن این کتاب زمانی در ذهن وولف جرقه خورد که در بستر بیماری افتاده بود. او قصد داشت کتاب امواج را شروع کند اما اندیشه ی نوشتن «اتاقی از آن خود» رهایش نمیکرد. او در مورد نوشتن این کتاب میگوید: «با چنان سرعتی مینوشتم که وقتی قلم به دست میگرفتم مثل بطری آبی بودم که سر و ته شده باشد. با نهایت سرعتی که میتوانستم مینوشتم؛ بیش از حد سریع، چون حالا برای تصحیح آن نوشتهها باید زحمت بکشم، اما این روش به آدم #آزادی میدهد و اجازه میدهد از فکری به فکر دیگر بپرد.» ویرجینیا وولف در بخشی از این کتاب به شکسپیر اشاره میکند که چگونه این فرصت را پیدا کرد به لندن برود و به تماشاخانههای آنجا راه پیدا کند و بعد از ما میخواهد که خواهر شکسپیر و موقعیت او را در ذهنمان تجسم کنیم: «هنرش را روی صحنهها، وهوشش را در خيابانها میآزمود و حتی به كاخ ملكه هم راه يافت. فرض كنيم در اين بين خواهر فوقالعاده بااستعداد او در خانه مانده بود. او هم به اندازهی برادرش ماجراجو و خلاق بود و برای ديدن دنيا اشتياق داشت. اما او را به مدرسه نفرستادند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/cw2ckP
#ویرجینیا_وولف
#ویرجینیاوولف
@Tavaana_Tavaanatech
کانال انجمن ماتیکان داستان
https://telegram.me/matikandastan
Tavaana
ویرجینیا وولف
Forwarded from سپهر اندیشه
🔶 آیا تارکوفسکی هنوز مهم است؟
پرونده ویژه «هنر و سینما» درباره آندری تارکوفسکی، فیلمساز بزرگ روس
#هنر_و_سینما
@cafemagazine
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
پرونده ویژه «هنر و سینما» درباره آندری تارکوفسکی، فیلمساز بزرگ روس
#هنر_و_سینما
@cafemagazine
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
Forwarded from سپهر اندیشه
🔵 آیا تارکوفسکی هنوز حرفی برای گفتن دارد؟
فیلم های تارکوفسکی مذهبی است یا مدرن؟
سینمای تارکوفسکی از کجا تاثیر گرفته و چه کسانی از او متاثر بوده اند؟
عصاره سینمای تارکوفسکی چیست؟
🔸 جاناتان روزنبام، آدرین مارتین، جیم هوبرمن، ایان کریستی، میشل شیون، کنت جونز، ژان میشل فرودون و رابرت برد، برخی از سرشناس ترین منتقدان سینما، می کوشند به این پرسش ها درباره فیلمساز بزرگ روس پاسخ دادند.
📚 پاسخ به این پرسش ها و پرسش های بیشتر را در بخش زاویه دیدِ اولین شماره «هنر و سینما» بخوانید.
#هنر_و_سینما
@cafemagazine
فیلم های تارکوفسکی مذهبی است یا مدرن؟
سینمای تارکوفسکی از کجا تاثیر گرفته و چه کسانی از او متاثر بوده اند؟
عصاره سینمای تارکوفسکی چیست؟
🔸 جاناتان روزنبام، آدرین مارتین، جیم هوبرمن، ایان کریستی، میشل شیون، کنت جونز، ژان میشل فرودون و رابرت برد، برخی از سرشناس ترین منتقدان سینما، می کوشند به این پرسش ها درباره فیلمساز بزرگ روس پاسخ دادند.
📚 پاسخ به این پرسش ها و پرسش های بیشتر را در بخش زاویه دیدِ اولین شماره «هنر و سینما» بخوانید.
#هنر_و_سینما
@cafemagazine
Forwarded from سپهر اندیشه
🔶 فروشنده چگونه فیلمی است؟
گزارشی کامل از فیلم تازه اصغر فرهادی در «هنر و سینما»
#هنر_و_سینما
@cafemagazine
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
گزارشی کامل از فیلم تازه اصغر فرهادی در «هنر و سینما»
#هنر_و_سینما
@cafemagazine
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
Forwarded from سپهر اندیشه
🔵 اصغر فرهادی، کارگردان نام آشنای ایرانی که فیلم هایش با استقبال داخلی و خارجی فراوانی مواجه شده است، این روزها در حال فیلمبرداری فیلم جدید خود با نام «فروشنده» است.
🔸 «فروشنده» داستان زوجی است که در تئاتر کار می کنند و درگیر اجرای نمایش «مرگ فروشنده» نوشته آرتور ملیر هستند؛ نمایشی که زندگی مردم شکست خورده طبقات فرودست را به تصویر می کشد. این زوج به منزل جدیدی نقل مکان می کنند و درمی یابند آن خانه پیش از این منزلگاه زنی بد نام بوده است.
🔸 فرهادی در این فیلم خود نیز، کشف حقیقت را به عنوان مضمونِ محوری فیلم نامه انتخاب کرده است.
📚 اگر به سینما و دنیای تصویر علاقه مندید، گزارشی کامل از اثر تازه ی اصغر فرهادی را در نخستین شماره «هنر و سینما» بخوانید.
#هنر_و_سینما
@cafemagazine
🔸 «فروشنده» داستان زوجی است که در تئاتر کار می کنند و درگیر اجرای نمایش «مرگ فروشنده» نوشته آرتور ملیر هستند؛ نمایشی که زندگی مردم شکست خورده طبقات فرودست را به تصویر می کشد. این زوج به منزل جدیدی نقل مکان می کنند و درمی یابند آن خانه پیش از این منزلگاه زنی بد نام بوده است.
🔸 فرهادی در این فیلم خود نیز، کشف حقیقت را به عنوان مضمونِ محوری فیلم نامه انتخاب کرده است.
📚 اگر به سینما و دنیای تصویر علاقه مندید، گزارشی کامل از اثر تازه ی اصغر فرهادی را در نخستین شماره «هنر و سینما» بخوانید.
#هنر_و_سینما
@cafemagazine
Forwarded from سپهر اندیشه
بخشهایی از پرونده هنر و سینما درباره تارکوفسکی:
🔸تارکوفسکی میگفت برای فیلم ساختن باید مجهز به چشمهایی شد که هیچ چیز را نادیده نمیگیرند و از کنار هیچ چیز بیاعتنا نمیگذرند. میگفت واقعیت همیشه چیز جذابی است برای تماشاگران. میدانند که آنچه روی پرده تماشا میکنند، حقیقتی است متعلق به روزهای قبل. میگفت ثبت واقعیت است که برای تماشاگران اهمیت دارد. میآیند برای دیدن چیزی که میدانند واقعی است.
🔸تارکوفسکی همیشه در جواب کسانی که از او میپرسیدند در فیلمهایش باید دنبال چه معنایی بگردند میگفت این فیلمها هیچ معنایی جز آنچه پیشروی تماشاگران است ندارند. هیچ چیز نشانهی چیزی نیست، خود آن چیز است و از جملهی این چیزها منطقهای است که در استاکر میبینیم؛ منطقهای که فقط یک منطقه است.
🔸تارکوفسکی شیفتهی طبیعت بود و میگفت حرف کسانی را که میگویند از دیدن طبیعت هیچ لذتی نمیبرند نمیفهمد. همین است که در فیلمهایش طبیعت نقش پررنگی را بازی میکند و همین است که صحنههای مهمی از فیلمهایش نمایش درخت و سبزه و باد و باران و برف و جویبار است.
متن کامل پرونده تارکوفسکی را در هنر و سینمای یکم بهمن بخوانید
#هنر_و_سینما
@cafemagazine
🔸تارکوفسکی میگفت برای فیلم ساختن باید مجهز به چشمهایی شد که هیچ چیز را نادیده نمیگیرند و از کنار هیچ چیز بیاعتنا نمیگذرند. میگفت واقعیت همیشه چیز جذابی است برای تماشاگران. میدانند که آنچه روی پرده تماشا میکنند، حقیقتی است متعلق به روزهای قبل. میگفت ثبت واقعیت است که برای تماشاگران اهمیت دارد. میآیند برای دیدن چیزی که میدانند واقعی است.
🔸تارکوفسکی همیشه در جواب کسانی که از او میپرسیدند در فیلمهایش باید دنبال چه معنایی بگردند میگفت این فیلمها هیچ معنایی جز آنچه پیشروی تماشاگران است ندارند. هیچ چیز نشانهی چیزی نیست، خود آن چیز است و از جملهی این چیزها منطقهای است که در استاکر میبینیم؛ منطقهای که فقط یک منطقه است.
🔸تارکوفسکی شیفتهی طبیعت بود و میگفت حرف کسانی را که میگویند از دیدن طبیعت هیچ لذتی نمیبرند نمیفهمد. همین است که در فیلمهایش طبیعت نقش پررنگی را بازی میکند و همین است که صحنههای مهمی از فیلمهایش نمایش درخت و سبزه و باد و باران و برف و جویبار است.
متن کامل پرونده تارکوفسکی را در هنر و سینمای یکم بهمن بخوانید
#هنر_و_سینما
@cafemagazine
انجمن ماتیکان داستان
این کانال می کوشد بی طرفانه مطالبی را ارائه کند که شاید برای دوستداران ادبیات داستانی جذاب یا کاربردی است.
برای حمایت از ما کانال را به دیگران معرفی کنید.
https://telegram.me/matikandastan
راههای انتشار داستانها و خبرهای شما و تماس با مدیر کانال :
@vahidhosseiniirani
شماره تماس: 09360486559
لطفن در گروهها به اشتراک بگذارید
این کانال می کوشد بی طرفانه مطالبی را ارائه کند که شاید برای دوستداران ادبیات داستانی جذاب یا کاربردی است.
برای حمایت از ما کانال را به دیگران معرفی کنید.
https://telegram.me/matikandastan
راههای انتشار داستانها و خبرهای شما و تماس با مدیر کانال :
@vahidhosseiniirani
شماره تماس: 09360486559
لطفن در گروهها به اشتراک بگذارید