Forwarded from ماتیکانداستان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹✒ درسهایی درباره داستاننویسی
درس ۱۱
مثال برای درک آنچه قهرمان احساس میکند
📢دوستان همراه، سپاسگزاریم که این ویدئو را بازفرستی (فوروارد) و ماتیکانداستان را به دیگران معرفی میکنید
@matikandastan
درس ۱۱
مثال برای درک آنچه قهرمان احساس میکند
📢دوستان همراه، سپاسگزاریم که این ویدئو را بازفرستی (فوروارد) و ماتیکانداستان را به دیگران معرفی میکنید
@matikandastan
Forwarded from ماتیکانداستان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹✒ درسهایی درباره داستاننویسی
درس ۱٢
آزمودن درک مخاطب از احساس قهرمان
📢دوستان همراه، سپاسگزاریم که این ویدئو را بازفرستی (فوروارد) و ماتیکانداستان را به دیگران معرفی میکنید
@matikandastan
درس ۱٢
آزمودن درک مخاطب از احساس قهرمان
📢دوستان همراه، سپاسگزاریم که این ویدئو را بازفرستی (فوروارد) و ماتیکانداستان را به دیگران معرفی میکنید
@matikandastan
Forwarded from ماتیکانداستان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹✒ درسهایی درباره داستاننویسی
درس ۱٣
هر قهرمانی هدف مشخص دارد
📢دوستان همراه، سپاسگزاریم که این ویدئو را بازفرستی (فوروارد) و ماتیکانداستان را به دیگران معرفی میکنید
@matikandastan
درس ۱٣
هر قهرمانی هدف مشخص دارد
📢دوستان همراه، سپاسگزاریم که این ویدئو را بازفرستی (فوروارد) و ماتیکانداستان را به دیگران معرفی میکنید
@matikandastan
Forwarded from ماتیکانداستان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹✒ درسهایی درباره داستاننویسی
درس ۱۴
مثال برای درک مفهوم هدف قهرمان داستان
📢دوستان همراه، سپاسگزاریم که این ویدئو را بازفرستی (فوروارد) و ماتیکانداستان را به دیگران معرفی میکنید
@matikandastan
درس ۱۴
مثال برای درک مفهوم هدف قهرمان داستان
📢دوستان همراه، سپاسگزاریم که این ویدئو را بازفرستی (فوروارد) و ماتیکانداستان را به دیگران معرفی میکنید
@matikandastan
Forwarded from ماتیکانداستان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹✒درسهایی درباره داستاننویسی
درس ۱۵
آزمودن هدف داشتن یا نداشتن قهرمان داستان
📢دوستان همراه، سپاس ازاینکه این ویدئو را بازفرستی(فوروارد) و ماتیکانداستان را به دیگران معرفی میکنید
@matikandastan
درس ۱۵
آزمودن هدف داشتن یا نداشتن قهرمان داستان
📢دوستان همراه، سپاس ازاینکه این ویدئو را بازفرستی(فوروارد) و ماتیکانداستان را به دیگران معرفی میکنید
@matikandastan
Audio
✒📚منوچهر بدیعی، مترجم برجسته ادبی، در این فایل شنیداری از شکستهنویسی و میزان مجاز بودن آن در داستان میگوید.
@matikandastan
@matikandastan
Forwarded from ماتیکانداستان
🎧بشنوید داستان کوتاه "ضايعه مغزي" نوشته دونالد بارتلمي و برگردان پارسیِ شيوا مقانلو را با صدای نگار محقق. این داستان در کتاب "زندگی شهری"(نشر بازتاب نگار) به چاپ رسیده است.
@matikandastan
@matikandastan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹وقتی احمقهای شبکه «من و تو» درباره سعدی نظر میدهند:
از سعدی خیلی بدم میآد ... یه آخونده که شعر میگه، هیچ چیز بیشتری نداره... حتا شعراش هم ارزش ادبی زیادی نداره!!!
@matikandastan
از سعدی خیلی بدم میآد ... یه آخونده که شعر میگه، هیچ چیز بیشتری نداره... حتا شعراش هم ارزش ادبی زیادی نداره!!!
@matikandastan
📢دربارۀ «گاگول» و پیشینۀ آن
@matikandastan
سایه اقتصادینیا: «مصطفی پسرعموی دختردایی خالۀ مادرم میشد. جوانی به سن بیستوپنج یا بیستوشش. لاتولوت و آسمانجل و بیدستوپا و پخمه و گاگول و تا بخواهی بدریخت و بدقواره. هروقت میخواست حرفی بزند، رنگ میگذاشت و رنگ برمیداشت و مثل این كه دستههاون برنجی در گلویش گیر كرده باشد دهنش باز میماند و به خرخر میافتاد. الحمدالله سالی یك مرتبه بیشتر از زیارت جمالش مسرور و مشعوف نمیشدم.»
«گاگول»، به معنای احمق و گیج و ابله، که جمالزاده آن را در اوایل قرن حاضر در داستان «کباب غاز» به کار برده، چنان در زبان امروز جوانان پربسامد شده که بسیاری ممکن است آن را ساختهای جدید پنداشته باشند، به این گمان که تازه در زبان عامیانه پیدا شده؛ اما «گاگول» جدید نیست و دستکم از دورۀ قاجار به بعد در زبان عامیانه به کار میرفته و در تعدادی از فرهنگها نیز ثبت شده؛ هرچند البته رواج آن با بسامد بالا جدید است. در واقع، درست این است که بگوییم جوانان امروز این واژه را، که در زبان موجود اما کمکاربرد بوده، با ذوق خود برگزینش کرده و بسامد کاربرد آن را بالا بردهاند. تعریف «برگزینش»، که بهمثابه یکی از شیوههای واژهگزینی در جزوۀ اصول و ضوابط واژهگزینی مصوب فرهنگستان آمده، نیز همین است: «انتخاب یک واژه یا عبارت از میان واژهها و عبارتهای موجود در زبان». و حالا که ذوق جوانان سالهای اخیر «گاگول» را پسندیده و آن را برگزینش کرده، دنبال کردن ردّپای آن بانمکتر است! قدیمیترین فرهنگی که «گاگول» را به همین معنی در آن جستم، فرهنگ واژههای عامیانه (در دورۀ قاجار) است. این رساله «تقریباً جزو نخستین آثار مدونی است که در حوزۀ واژههای عامیانه، یا دقیقتر، تعبیرهای عموماً کنائی و طنزآمیز عامیانه، ﺗﺄلیف شده است. این واژهنامه را ﻣﺆلف در سال ۱۳۰۷ ق، یعنی در سالهای پایانی پادشاهی ناصرالدین شاه، فراهم آورده است. او، در مقدمه، خود را رضا حکیم خراسانیالاصل معرفی میکند. نام و احوال او و حتی اشارهای به او در منابع دورۀ قاجار دیده نشده است.» رسالۀ مذکور را محقق ارجمند، سیدعلی آلداود، تصحیح و، بهصورت ضمیمۀ مجلۀ نامۀ فرهنگستان (شمارۀ ۱۹، خرداد ۱۳۸۴)، چاپ کرده است. در این فرهنگ ذیل «گاگول» آمده:
«گاگول: با کاف فارسی، اشخاص جسیم بلغمیمزاج را گویند که، در عمرهای دراز معاشرت با مردمان خوب و تربیتهای دوری، به حال رضاع باقی باشد و جز طرز و روشهای خود را درعالم عیب و دیوانگی شمارد.»
فرهنگ دیگری که تقریباً همزمان با همین فرهنگ ﺗﺄلیف شده مرآتالبلهاء نام دارد. نام ﻣﺆلف آن «دقیقاً معلوم نیست. کسانی، از جمله روانشاد استاد مجتبی مینوی، آن را از شریعتمدار تبریزی و کسانی دیگر از میرزاحبیبالله لشکرنویس دانستهاند. عدهای نیز این کتاب مشهور را با عناوین گوناگون به نام خود چاپ کردهاند... این واژهنامه که نخست در سال ۱۳۰۸ ق و سپس در سال ۱۳۲۱ ق به چاپ سنگی رسید، در میان ادبا و فضلای معاصر شناختهشده نبود تا آنکه بخشهایی از آن بهتفاریق، در ستون «از هر خرمنی خوشهای» در مجلۀ یغما به چاپ رسید و توجه محمدعلی جمالزاده، نویسندۀ مشهور، به آن جلب شد. جمالزاده، در این زمان، خود به گردآوری لغات و مصطلحات عامه اشتغال داشت و در مقدمۀ کتاب خود از مرآتالبلهاء و اهمیت آن یاد کرد.» گاگول در مرآتالبلهاء نیامده، اما جمالزاده آن را در فرهنگ خود (فرهنگ لغات عامیانه، بهکوشش محمدجعفر محجوب، سخن، تهران، ۱۳۸۲) آورده و چنین تعریف کرده است: گیج و ابله و پلید و گول، خرفت و بیهوش و کودن و احمق.
گاگول در لغتنامۀ دهخدا، فرهنگ عامیانه (یوسف رحمتی، چاپ فردوسی، تهران،۱۳۳۰)، فرهنگ عوام (امیرقلی امینی، بهکوشش غلامحسین صدریافشار و مهرداد کاظمزاده، مازیار، تهران، چاپ دوم، ۱۳۸۹)، لغات مصطلحۀ عوام (به تصحیح احمد مجاهد، انتشارات ما، تهران، ۱۳۷۱) و فرهنگ فارسی عامیانه (ابوالحسن نجفی، انتشارات نیلوفر، ۱۳۷۸) نیامده است، اما در فرهنگ فارسی معین به معنای احمق و گیج؛ در فرهنگ لغات زبان مخفی (مهدی سمائی، نشر مرکز، ۱۳۸۲) به معنی شخص غیرعادی و غیرمتعارف و عوضی؛ در فرهنگ اصطلاحات عامیانۀ جوانان (مهشید مشیری، انتشارات آگاهان ایده، ۱۳۸۱) به معنای بدسرووضع گداگشنه؛ و در فرهنگ بزرگ سخن انوری به معنای گیج، ابله، خرفت، کودن آمده است و شاهدمثال آن همین سطر از داستان «کباب غاز» است.
@matikandastan
@matikandastan
سایه اقتصادینیا: «مصطفی پسرعموی دختردایی خالۀ مادرم میشد. جوانی به سن بیستوپنج یا بیستوشش. لاتولوت و آسمانجل و بیدستوپا و پخمه و گاگول و تا بخواهی بدریخت و بدقواره. هروقت میخواست حرفی بزند، رنگ میگذاشت و رنگ برمیداشت و مثل این كه دستههاون برنجی در گلویش گیر كرده باشد دهنش باز میماند و به خرخر میافتاد. الحمدالله سالی یك مرتبه بیشتر از زیارت جمالش مسرور و مشعوف نمیشدم.»
«گاگول»، به معنای احمق و گیج و ابله، که جمالزاده آن را در اوایل قرن حاضر در داستان «کباب غاز» به کار برده، چنان در زبان امروز جوانان پربسامد شده که بسیاری ممکن است آن را ساختهای جدید پنداشته باشند، به این گمان که تازه در زبان عامیانه پیدا شده؛ اما «گاگول» جدید نیست و دستکم از دورۀ قاجار به بعد در زبان عامیانه به کار میرفته و در تعدادی از فرهنگها نیز ثبت شده؛ هرچند البته رواج آن با بسامد بالا جدید است. در واقع، درست این است که بگوییم جوانان امروز این واژه را، که در زبان موجود اما کمکاربرد بوده، با ذوق خود برگزینش کرده و بسامد کاربرد آن را بالا بردهاند. تعریف «برگزینش»، که بهمثابه یکی از شیوههای واژهگزینی در جزوۀ اصول و ضوابط واژهگزینی مصوب فرهنگستان آمده، نیز همین است: «انتخاب یک واژه یا عبارت از میان واژهها و عبارتهای موجود در زبان». و حالا که ذوق جوانان سالهای اخیر «گاگول» را پسندیده و آن را برگزینش کرده، دنبال کردن ردّپای آن بانمکتر است! قدیمیترین فرهنگی که «گاگول» را به همین معنی در آن جستم، فرهنگ واژههای عامیانه (در دورۀ قاجار) است. این رساله «تقریباً جزو نخستین آثار مدونی است که در حوزۀ واژههای عامیانه، یا دقیقتر، تعبیرهای عموماً کنائی و طنزآمیز عامیانه، ﺗﺄلیف شده است. این واژهنامه را ﻣﺆلف در سال ۱۳۰۷ ق، یعنی در سالهای پایانی پادشاهی ناصرالدین شاه، فراهم آورده است. او، در مقدمه، خود را رضا حکیم خراسانیالاصل معرفی میکند. نام و احوال او و حتی اشارهای به او در منابع دورۀ قاجار دیده نشده است.» رسالۀ مذکور را محقق ارجمند، سیدعلی آلداود، تصحیح و، بهصورت ضمیمۀ مجلۀ نامۀ فرهنگستان (شمارۀ ۱۹، خرداد ۱۳۸۴)، چاپ کرده است. در این فرهنگ ذیل «گاگول» آمده:
«گاگول: با کاف فارسی، اشخاص جسیم بلغمیمزاج را گویند که، در عمرهای دراز معاشرت با مردمان خوب و تربیتهای دوری، به حال رضاع باقی باشد و جز طرز و روشهای خود را درعالم عیب و دیوانگی شمارد.»
فرهنگ دیگری که تقریباً همزمان با همین فرهنگ ﺗﺄلیف شده مرآتالبلهاء نام دارد. نام ﻣﺆلف آن «دقیقاً معلوم نیست. کسانی، از جمله روانشاد استاد مجتبی مینوی، آن را از شریعتمدار تبریزی و کسانی دیگر از میرزاحبیبالله لشکرنویس دانستهاند. عدهای نیز این کتاب مشهور را با عناوین گوناگون به نام خود چاپ کردهاند... این واژهنامه که نخست در سال ۱۳۰۸ ق و سپس در سال ۱۳۲۱ ق به چاپ سنگی رسید، در میان ادبا و فضلای معاصر شناختهشده نبود تا آنکه بخشهایی از آن بهتفاریق، در ستون «از هر خرمنی خوشهای» در مجلۀ یغما به چاپ رسید و توجه محمدعلی جمالزاده، نویسندۀ مشهور، به آن جلب شد. جمالزاده، در این زمان، خود به گردآوری لغات و مصطلحات عامه اشتغال داشت و در مقدمۀ کتاب خود از مرآتالبلهاء و اهمیت آن یاد کرد.» گاگول در مرآتالبلهاء نیامده، اما جمالزاده آن را در فرهنگ خود (فرهنگ لغات عامیانه، بهکوشش محمدجعفر محجوب، سخن، تهران، ۱۳۸۲) آورده و چنین تعریف کرده است: گیج و ابله و پلید و گول، خرفت و بیهوش و کودن و احمق.
گاگول در لغتنامۀ دهخدا، فرهنگ عامیانه (یوسف رحمتی، چاپ فردوسی، تهران،۱۳۳۰)، فرهنگ عوام (امیرقلی امینی، بهکوشش غلامحسین صدریافشار و مهرداد کاظمزاده، مازیار، تهران، چاپ دوم، ۱۳۸۹)، لغات مصطلحۀ عوام (به تصحیح احمد مجاهد، انتشارات ما، تهران، ۱۳۷۱) و فرهنگ فارسی عامیانه (ابوالحسن نجفی، انتشارات نیلوفر، ۱۳۷۸) نیامده است، اما در فرهنگ فارسی معین به معنای احمق و گیج؛ در فرهنگ لغات زبان مخفی (مهدی سمائی، نشر مرکز، ۱۳۸۲) به معنی شخص غیرعادی و غیرمتعارف و عوضی؛ در فرهنگ اصطلاحات عامیانۀ جوانان (مهشید مشیری، انتشارات آگاهان ایده، ۱۳۸۱) به معنای بدسرووضع گداگشنه؛ و در فرهنگ بزرگ سخن انوری به معنای گیج، ابله، خرفت، کودن آمده است و شاهدمثال آن همین سطر از داستان «کباب غاز» است.
@matikandastan
Jahansouze montasha
Narrator: Mojtaba Sedighi
📃داستانک شنیداری «جهانسوز مَنتَشا»
✍نویسنده:
وحید حسینی ایرانی
🎤گوینده:
مجتبی صدیقی
🎹ضبط و تنظیم:
امیرحسین مهدیزاده
📖منبع: همشهری داستان، شماره ٨٩
@mojtabasedighi
@matikandastan
@yaldayehamishe
✍نویسنده:
وحید حسینی ایرانی
🎤گوینده:
مجتبی صدیقی
🎹ضبط و تنظیم:
امیرحسین مهدیزاده
📖منبع: همشهری داستان، شماره ٨٩
@mojtabasedighi
@matikandastan
@yaldayehamishe
Audio
داستان کوتاه گویای "وانكا" نوشته آنتوان چخوف، برگردان پارسي سيمين دانشور را با صدای نگار محقق بشنوید.
@matikandastan
با بازفرستی(فوروارد)ِ این فایل شنیداری ماتیکان داستان را به دوستان خود معرفی کنید
@matikandastan
با بازفرستی(فوروارد)ِ این فایل شنیداری ماتیکان داستان را به دوستان خود معرفی کنید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر بیژن عبدالکریمی: مسئولان توجه کنند ۱۵میلیون حاشیهنشین داریم که زمینه خشونت بسیارعظیمی میشودکه میتواند تمام تاروپود اجتماعی این کشور را متلاشی کند و من به عنوان معلم فلسفه نگرانم
@matikandastan
@matikandastan
📌داستانک
@matikandastan
📃جنون
✒توماس برنهارد
✏برگردانِ پارسیِ ناصر غیاثی
در لِند نامهرسانی را از خدمت منفصل کردند که سالهای متمادی تمام نامههایی را که حدس میزد حامل اخبار ناخوشی باشندو به تبع آن تمام آگهی مجالس ترحیمی را که به دستش میرسید، تحویل گیرندهی نامهها نمیداد و در خانهاش می سوزاند. سرانجام ادارهی پست ترتیبی داد که او را به دیوانه خانهی شرنبرگ بفرستند. آنجا با لباس فرم نامهرسانها میچرخد و مدام نامههایی را به دست گیرندگان میرساند که به آدرس کسانیست که در همان دیوانهخانه بستریاند و مدیریت دیوانهخانه آن ها را توی صندوق پستی ِ مخصوص او که روی یکی از دیوارهای داخلی دیوانهخانه تعبیه شده، انداخته است. میگویند نامهرسان به محض ورود به دیوانهخانه ی شرنبرگ تقاضا کرده بود تا کارش به جنون نکشیده، اونیفورم خودش را به او بدهند. (منبع: کانال شخصی ناصر غیاثی)
@nghiasi
@matikandastan
@matikandastan
📃جنون
✒توماس برنهارد
✏برگردانِ پارسیِ ناصر غیاثی
در لِند نامهرسانی را از خدمت منفصل کردند که سالهای متمادی تمام نامههایی را که حدس میزد حامل اخبار ناخوشی باشندو به تبع آن تمام آگهی مجالس ترحیمی را که به دستش میرسید، تحویل گیرندهی نامهها نمیداد و در خانهاش می سوزاند. سرانجام ادارهی پست ترتیبی داد که او را به دیوانه خانهی شرنبرگ بفرستند. آنجا با لباس فرم نامهرسانها میچرخد و مدام نامههایی را به دست گیرندگان میرساند که به آدرس کسانیست که در همان دیوانهخانه بستریاند و مدیریت دیوانهخانه آن ها را توی صندوق پستی ِ مخصوص او که روی یکی از دیوارهای داخلی دیوانهخانه تعبیه شده، انداخته است. میگویند نامهرسان به محض ورود به دیوانهخانه ی شرنبرگ تقاضا کرده بود تا کارش به جنون نکشیده، اونیفورم خودش را به او بدهند. (منبع: کانال شخصی ناصر غیاثی)
@nghiasi
@matikandastan
Forwarded from ماتیکانداستان
داستان کوتاه گوياي "دايره ي درگذشتگان" نوشته غلامحسين ساعدي را با صدای نگار محقق بشنوید:
@matikandastan
@matikandastan
Forwarded from یلدای همیشه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیلم بیادعا که دیدنش تجربه خوشایندی برای داستاننویس است:نویسنده آرام و خوشخلقی یکدفعه از فرط فروخوردنِ اندوه پس میافتد!در این گیرودار علاقه عجیبی به زنها داردو دن ژوان بدی هم نیست!
@yaldayehamishe
@yaldayehamishe
Forwarded from یلدای همیشه
@matikandastan
مسئله براي من باور كردن يا باورنكردني است نه " بودن" يا " نبودن" ! زيرا من هميشه بوده ام. در همه ي سفرهايم، پاي پياده، در دل كجاوه ها، روي اسب ها و درون اتوموبيل ها، وقتي كه برف و بوران جاده ها را مسدود مي كرد يا آن زمان كه از ميان درختان گل مي گذشتم در آن غروبي كه به شهري مي رسيديم و به سراغ مهمان خانه اش مي رفتيم يا در سحري كه باران بر سرمان مي ريخت و در خانه رعيتي را مي كوفتيم كه پناهمان بدهد، در صبحي كه تك و تنها به ميدان دهي مي رسيديم و از سر چاه آب برمي داشتيم و مي خوردم اگر يكي از زن هايم همراهم بود يا اگر تنها بودم هميشه بوده ام. يا اگر برايتان ثقيل است احساس مي كنم هميشه مي توانم باشم. ولي درد من اين است، نمي دانم آسمان را قبول كنم يا زمين را؟ ملكوت كداميك را؟
📚 ملكوت
✒️بهرام صادقي
@matikandastan
مسئله براي من باور كردن يا باورنكردني است نه " بودن" يا " نبودن" ! زيرا من هميشه بوده ام. در همه ي سفرهايم، پاي پياده، در دل كجاوه ها، روي اسب ها و درون اتوموبيل ها، وقتي كه برف و بوران جاده ها را مسدود مي كرد يا آن زمان كه از ميان درختان گل مي گذشتم در آن غروبي كه به شهري مي رسيديم و به سراغ مهمان خانه اش مي رفتيم يا در سحري كه باران بر سرمان مي ريخت و در خانه رعيتي را مي كوفتيم كه پناهمان بدهد، در صبحي كه تك و تنها به ميدان دهي مي رسيديم و از سر چاه آب برمي داشتيم و مي خوردم اگر يكي از زن هايم همراهم بود يا اگر تنها بودم هميشه بوده ام. يا اگر برايتان ثقيل است احساس مي كنم هميشه مي توانم باشم. ولي درد من اين است، نمي دانم آسمان را قبول كنم يا زمين را؟ ملكوت كداميك را؟
📚 ملكوت
✒️بهرام صادقي
@matikandastan
Forwarded from اتچ بات
🔻 #شماره_دوم
ماهنامه الکترونیکی نشریه ادبی، هنری #دیدگاه | اردیبهشت ماه | سال ۱۳۹۸
📌 با آثاری از:
#فریاد_ناصری
#آریا_یعقوب_زاده
#ایوب_بهرام
#خورشید_پورمحمدی
#محسن_سرخوش
#جابر_حسین_زاده_نودهی
#مریم_ایجادی
#مریم_ناصری
#محمدرضا_ایوبی
#علی_رشوند
#سعید_ناظمی
#روشنک_رشیدی
#سجاد_حاجیان
و ...
در دسترس علاقه مندان وخوانندگان
ادبیات و هنر قرار می گیرد.
🌐 کانال نشریه ادبی، هنری دیدگاه
👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAExOZycZQVCezmjPmA
🌐 آدرس وبلاگ نشریه ادبی، هنری دیدگاه
👇👇👇
http://didgaah-daily.blogfa.com
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
ماهنامه الکترونیکی نشریه ادبی، هنری #دیدگاه | اردیبهشت ماه | سال ۱۳۹۸
📌 با آثاری از:
#فریاد_ناصری
#آریا_یعقوب_زاده
#ایوب_بهرام
#خورشید_پورمحمدی
#محسن_سرخوش
#جابر_حسین_زاده_نودهی
#مریم_ایجادی
#مریم_ناصری
#محمدرضا_ایوبی
#علی_رشوند
#سعید_ناظمی
#روشنک_رشیدی
#سجاد_حاجیان
و ...
در دسترس علاقه مندان وخوانندگان
ادبیات و هنر قرار می گیرد.
🌐 کانال نشریه ادبی، هنری دیدگاه
👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAExOZycZQVCezmjPmA
🌐 آدرس وبلاگ نشریه ادبی، هنری دیدگاه
👇👇👇
http://didgaah-daily.blogfa.com
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
Telegram
attach 📎
📢حساسیت روی واژه "نزدیکی"!
@matikandastan
ناصر غیاثی: آن ذهنی که میگوید از جملهی "با زنی زندگی میکرد که در نزدیکیاش حال خوشی به او دست میداد" واژهی "نزدیکی" را بردار، یا بیماری جنسی دارد یا به کل با واژهها بیگانه است یا هر دو.
گذاشتم "جوار". باشد که با پذیرش تغییر همین یک واژه از یک رمان دویست و پنجاه صفجهای و در هزار نسخهی ناقابل، فساد اخلاقی برای همیشه رخت برندد از جامعهی هشتاد میلیونی و پاک و عاری از هر گونه فساد ما.
آمین!
(منبع: کانال شخصی ناصر غیاثی)
@matikandastan
@matikandastan
ناصر غیاثی: آن ذهنی که میگوید از جملهی "با زنی زندگی میکرد که در نزدیکیاش حال خوشی به او دست میداد" واژهی "نزدیکی" را بردار، یا بیماری جنسی دارد یا به کل با واژهها بیگانه است یا هر دو.
گذاشتم "جوار". باشد که با پذیرش تغییر همین یک واژه از یک رمان دویست و پنجاه صفجهای و در هزار نسخهی ناقابل، فساد اخلاقی برای همیشه رخت برندد از جامعهی هشتاد میلیونی و پاک و عاری از هر گونه فساد ما.
آمین!
(منبع: کانال شخصی ناصر غیاثی)
@matikandastan
📃عشق و تنهایی
@matikandastan
داستانهای آرمانی و رؤیایی که در باب ذات عشق میخوانیم ما را به بیراهه میکشانند و فهمِ این را برایمان دشوارتر میکنند که عشق همان چیزیست که اتفاقاً واقعیتر از هر چیز است، بگذارید شکاکان و درویشان و کلبیمسلکان هرچه میخواهند در باب عشق بگویند. اما، اگر برای خودمان حالتی ایدهآل از عشق بسازیم و به آن پر و بال بدهیم چندان که هیچ بنیبشری نتواند به آن دست یابد، در حقیقت کاری کردهایم که ارضای میل و تمنای آدمی به عشق هرگز میسر نشود. اگر چنین کاری کنید، صرفاً تنهاییِ ابدی را به جان خریدهاید. دان دریپر، شخصیت سریالِ مردان دیوانه، و کلبیمسلکانی شبیه او درست میگویند: همهمان در طول حیات به نوعی از تنهایی محکومیم، اما این تنهایی میتواند تنهاییِ تنهایان دیگر را دریابد ــــ پس همهمان آنقدرها هم تنها نیستیم. به قول ریلکه میتوان به عشقی رسید که «پناهگاهیست که در آن دو تنها و بیکس مراقب و همجوار همند».
📒فلسفهی تنهایی
✒لارس اسونسن
✏شادی نیکرفعت
📎نشر گمان
@matikandastan
@matikandastan
داستانهای آرمانی و رؤیایی که در باب ذات عشق میخوانیم ما را به بیراهه میکشانند و فهمِ این را برایمان دشوارتر میکنند که عشق همان چیزیست که اتفاقاً واقعیتر از هر چیز است، بگذارید شکاکان و درویشان و کلبیمسلکان هرچه میخواهند در باب عشق بگویند. اما، اگر برای خودمان حالتی ایدهآل از عشق بسازیم و به آن پر و بال بدهیم چندان که هیچ بنیبشری نتواند به آن دست یابد، در حقیقت کاری کردهایم که ارضای میل و تمنای آدمی به عشق هرگز میسر نشود. اگر چنین کاری کنید، صرفاً تنهاییِ ابدی را به جان خریدهاید. دان دریپر، شخصیت سریالِ مردان دیوانه، و کلبیمسلکانی شبیه او درست میگویند: همهمان در طول حیات به نوعی از تنهایی محکومیم، اما این تنهایی میتواند تنهاییِ تنهایان دیگر را دریابد ــــ پس همهمان آنقدرها هم تنها نیستیم. به قول ریلکه میتوان به عشقی رسید که «پناهگاهیست که در آن دو تنها و بیکس مراقب و همجوار همند».
📒فلسفهی تنهایی
✒لارس اسونسن
✏شادی نیکرفعت
📎نشر گمان
@matikandastan
Forwarded from نشر حکمت کلمه
دوستان و همراهان نشر حکمت کلمه از امروز پنجشنبه ۹۸/۲/۵ در نشر حکمت کلمه مشتاق دیدار دوستان هستم.
#زنانی _که_زنده_اند
#فریبا_چلبی_یانی
#نشر_حکمت_کلمه
@hekmatkalame
#زنانی _که_زنده_اند
#فریبا_چلبی_یانی
#نشر_حکمت_کلمه
@hekmatkalame