Forwarded from گنجه
یادش آمد در جایی خوانده بود مردی که یک دستش را در تصادف رانندگی از دست داده، تصمیم داشته آن را در گورستان به خاک بسپارد، اما مقامات اجازه ی اینکار را به او نداده بودند و دست در نهایت سوزانده و به خاکستر تبدیل شده بود. ترلکوفسکی از خودش پرسید: «یک انسان دقیقا از چه زمانی دیگر آن آدمی که خودش فکر می کند هست- یا دیگران فکر می کنند هست- نیست؟ فرض کنیم من یکی از دست هایم را از دست بدهم. بسیار خب، در این صورت می گویم خودم و دستم. اگر هر دو دستم را از دست داده باشم، می گویم خودم و دست هایم. اما اگر سرم را از دست بدهم در آن صورت چه می توانم بگویم؟ سر با چه منطقی عنوان "من" را از آن خود کرده؟ به این خاطر که حاوی مغز است؟ اما لاروها و کرم ها و احتمالا انواع دیگری هستند که مغز ندارند. درباره چنین مخلوقاتی چه می توان گفت؟ آیا در جایی مغزهایی هستند که بگویند: خودم و کرم هایم؟»
✔️ |#مستاجر |#رولان_توپور | #نشر_چشمه |
@gaanjeh ☕️📖
✔️ |#مستاجر |#رولان_توپور | #نشر_چشمه |
@gaanjeh ☕️📖
@II30bookII
#قسمت_های_از_کتاب
#صدای_افتادن_اشیا
«…از دو کوچه گذشتیم بیآنکه کلامی حرف بزنیم. نگاهمان به سنگفرش ترکخوردهی پیادهرو بود یا به تپههای سبز سیر در دوردست که درختان اوکالیپتوس و تیرکهای تلفون، مثل فلسهای تمساح خیلا، بر آنها دیده میشد. وقتی وارد شدیم و از پلههای سنگی بالا رفتیم لاورده پا سست کرد که من پیش بروم. اولینبار بود همچو جایی میآمد و مختصات رفتار متناسب را نمیدانست. تردیدش به تردید حیوانی میمانست که در موقعیتی خطرناک گرفتار شده باشد. در اتاق مبله دو دانشآموز دبیرستانی، دو نوجوان که باهم چیزی میشنیدند و گاهگاه به هم نگاه میکردند و هرزه میخندیدند و مردی با کتوشلوار و کراوات و کیفدستی چرمی رنگورورفته بر زانواناش دیدیم که بیشرمانه خروپف میکرد. خواستهمان را برای زن پشت میز توضیح دادم. هویدا بود زن به درخواستهای عجیبی ازایندست عادت دارد. چشم ریز کرد بلکه من را بشناسد یا متوجه شد پیشتر بارها آنجا آمدهام و بعد دستاش را پیش آورد و گفت:
«عرض کنم که… چی میخواین گوش بدین؟»
#ونداد_جلیلی #خوآن_گابریل_واسکس #نشر_چشمه
#قسمت_های_از_کتاب
#صدای_افتادن_اشیا
«…از دو کوچه گذشتیم بیآنکه کلامی حرف بزنیم. نگاهمان به سنگفرش ترکخوردهی پیادهرو بود یا به تپههای سبز سیر در دوردست که درختان اوکالیپتوس و تیرکهای تلفون، مثل فلسهای تمساح خیلا، بر آنها دیده میشد. وقتی وارد شدیم و از پلههای سنگی بالا رفتیم لاورده پا سست کرد که من پیش بروم. اولینبار بود همچو جایی میآمد و مختصات رفتار متناسب را نمیدانست. تردیدش به تردید حیوانی میمانست که در موقعیتی خطرناک گرفتار شده باشد. در اتاق مبله دو دانشآموز دبیرستانی، دو نوجوان که باهم چیزی میشنیدند و گاهگاه به هم نگاه میکردند و هرزه میخندیدند و مردی با کتوشلوار و کراوات و کیفدستی چرمی رنگورورفته بر زانواناش دیدیم که بیشرمانه خروپف میکرد. خواستهمان را برای زن پشت میز توضیح دادم. هویدا بود زن به درخواستهای عجیبی ازایندست عادت دارد. چشم ریز کرد بلکه من را بشناسد یا متوجه شد پیشتر بارها آنجا آمدهام و بعد دستاش را پیش آورد و گفت:
«عرض کنم که… چی میخواین گوش بدین؟»
#ونداد_جلیلی #خوآن_گابریل_واسکس #نشر_چشمه
Forwarded from مانا روانبد
همینگویِ برجس
از کتابهای مهجور و درجهیکی که در کتابفروشیها سالها خاک میخورد ارنست همینگوی نوشتهی آنتونی برجس است که با ترجمهی روان و خواندنی احمد کساییپور از نشر هرمس منتشر شده است، با کاغذ و صفحهآراییِ مقبول؛ و بعد از دهسال هنوز در در چاپ اول مانده و تا آخرینبار هم به همان قیمت ۳۵۰۰ برای دوستی هدیه خریدم.
در این کتاب با روایتی تاریخی و گرم از زندگی و عادات و نوشتن همینگوی مواجه میشویم که آدم آرزو میکند کاش در ایران هم کسی کلیشهها را ول میکرد و اینجور مینوشت: از اتفاقات کوچکی مثل پسربچهی نویسندهی بزرگ که انگشت توی چشمش میکند تا غذاخوردن و میخوارگی تا خودکشی و روزهای پیش از خودکشی. در این کتاب است که میفهمیم پاپا همینگوی خوراکدوست و میخوارهی قهّاری بود، صبحانه را با سهبطر شراب قرمز ایتالیایی (همراه پیاز سفید و ترشی خردل روی گوشت آبدار و مربای خلال پرتقال و استیک گوشت خرس) شروع میکرد، و تا آخر شب: کوکتل عرق نیشکر با لیموترش، و بعد اسکاچ و تکیلا و بوربون و کوکتل بدون ورموت. این را نوشتم که نه فقط حدّ نویسندگی که حدّ میخوارگی نیز دستتان بیاید.
سهتکهی کتاب را در میتوانید تصاویر این توییت بخوانید
https://twitter.com/ManaRavanbod/status/1082973154580979713
@manaravanbod
از کتابهای مهجور و درجهیکی که در کتابفروشیها سالها خاک میخورد ارنست همینگوی نوشتهی آنتونی برجس است که با ترجمهی روان و خواندنی احمد کساییپور از نشر هرمس منتشر شده است، با کاغذ و صفحهآراییِ مقبول؛ و بعد از دهسال هنوز در در چاپ اول مانده و تا آخرینبار هم به همان قیمت ۳۵۰۰ برای دوستی هدیه خریدم.
در این کتاب با روایتی تاریخی و گرم از زندگی و عادات و نوشتن همینگوی مواجه میشویم که آدم آرزو میکند کاش در ایران هم کسی کلیشهها را ول میکرد و اینجور مینوشت: از اتفاقات کوچکی مثل پسربچهی نویسندهی بزرگ که انگشت توی چشمش میکند تا غذاخوردن و میخوارگی تا خودکشی و روزهای پیش از خودکشی. در این کتاب است که میفهمیم پاپا همینگوی خوراکدوست و میخوارهی قهّاری بود، صبحانه را با سهبطر شراب قرمز ایتالیایی (همراه پیاز سفید و ترشی خردل روی گوشت آبدار و مربای خلال پرتقال و استیک گوشت خرس) شروع میکرد، و تا آخر شب: کوکتل عرق نیشکر با لیموترش، و بعد اسکاچ و تکیلا و بوربون و کوکتل بدون ورموت. این را نوشتم که نه فقط حدّ نویسندگی که حدّ میخوارگی نیز دستتان بیاید.
سهتکهی کتاب را در میتوانید تصاویر این توییت بخوانید
https://twitter.com/ManaRavanbod/status/1082973154580979713
@manaravanbod
Twitter
مانا روانبُد
باور بفرمایید این کتاب #ارنست_همینگوی از #آنتونی_برجس که با ترجمهی #احمد_کسایی_پور [و صفحهآرایی و کاغذ و صحافی خوب] از #نشر_هرمس چاپ شده هنوز هم بعد از ۱۰سال در چاپ اول مانده و میتوانید به قیمت ۳۵۰۰ بخرید. سبک دلپذیر برجس و ترجمهی معرکهی کساییپور لذت…
Forwarded from نشر حکمت کلمه
دوستان و همراهان نشر حکمت کلمه از امروز پنجشنبه ۹۸/۲/۵ در نشر حکمت کلمه مشتاق دیدار دوستان هستم.
#زنانی _که_زنده_اند
#فریبا_چلبی_یانی
#نشر_حکمت_کلمه
@hekmatkalame
#زنانی _که_زنده_اند
#فریبا_چلبی_یانی
#نشر_حکمت_کلمه
@hekmatkalame
Forwarded from انتشارات ققنوس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شروع شد😍
.
گروه انتشاراتی ققنوس به مناسبت روز قلم جشنوارهای برگزار ميكنه به نام “داستان ايرانی” و تا یکم مرداد ادامه دارد.
شما میتوانيد با مطالعه داستان ايرانی ققنوس و شركت در چالشها تو اين جشنواره حضور داشته باشيد.🤩
.
براي اطلاع از جوايز و نحوهی شركت در جشنواره به سايت انتشارات ققنوس مراجعه كنيد.🎁
.
منتظرتون هستيم با ما همراه باشید.😊
.
qoqnoos.ir
.
#جشنواره_داستان_ایرانی_ققنوس
#من_هم_داستان_ایرانی_میخوانم
#گروه_انتشاراتی_ققنوس
#نشر_ققنوس
#کتاب
#قلم
#روز_قلم
#نویسنده
#داستان_ایرانی
.
گروه انتشاراتی ققنوس به مناسبت روز قلم جشنوارهای برگزار ميكنه به نام “داستان ايرانی” و تا یکم مرداد ادامه دارد.
شما میتوانيد با مطالعه داستان ايرانی ققنوس و شركت در چالشها تو اين جشنواره حضور داشته باشيد.🤩
.
براي اطلاع از جوايز و نحوهی شركت در جشنواره به سايت انتشارات ققنوس مراجعه كنيد.🎁
.
منتظرتون هستيم با ما همراه باشید.😊
.
qoqnoos.ir
.
#جشنواره_داستان_ایرانی_ققنوس
#من_هم_داستان_ایرانی_میخوانم
#گروه_انتشاراتی_ققنوس
#نشر_ققنوس
#کتاب
#قلم
#روز_قلم
#نویسنده
#داستان_ایرانی
Forwarded from انتشارات ققنوس
کتاب #یتیمان_بزرگسال، نوشته #داریا_بینیاردی بهتازگی با ترجمه #خشایار_خدیور توسط #نشر_ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.📚
نسخه اصلی اینکتاب در سال ۲۰۱۵ در شهر میلان چاپ شده و نشر ققنوس امتیاز چاپ ترجمه فارسی آن را از انتشارات موندادوری در ایتالیا خریداری کرده است.
این کتاب مجموعه نوشتهها و مقالات داریا بینیاردی نویسنده و روزنامهنگار🗞📰 ایتالیایی (متولد ۱۹۶۱) را در بر میگیرد که پس از مرگ مادرش نوشته شدهاند.
فصل اول این کتاب📓 به درخواست سردبیر در هفتهنامهای که بینیاردی در آن کار میکرد، منتشر شد. انتشار اینمقاله باعث میشود موج نامهها و تشویقهای مختلف به هفتهنامه مذکور سرازیر شود و پس از آن بینیاردی تصمیم به نوشتن این مقاله به صورت کتاب میکند.
✍️جشن امضای کتاب “یتیمان بزرگسال” با حضور مترجم کتاب و مسئول فرهنگی سفارت ایتالیا جمعه ۲۲ آذر در کافه کتاب ققنوس برگزار میشود.
منتظر حضور گرمتان هستیم😍
@qoqnoospub
نسخه اصلی اینکتاب در سال ۲۰۱۵ در شهر میلان چاپ شده و نشر ققنوس امتیاز چاپ ترجمه فارسی آن را از انتشارات موندادوری در ایتالیا خریداری کرده است.
این کتاب مجموعه نوشتهها و مقالات داریا بینیاردی نویسنده و روزنامهنگار🗞📰 ایتالیایی (متولد ۱۹۶۱) را در بر میگیرد که پس از مرگ مادرش نوشته شدهاند.
فصل اول این کتاب📓 به درخواست سردبیر در هفتهنامهای که بینیاردی در آن کار میکرد، منتشر شد. انتشار اینمقاله باعث میشود موج نامهها و تشویقهای مختلف به هفتهنامه مذکور سرازیر شود و پس از آن بینیاردی تصمیم به نوشتن این مقاله به صورت کتاب میکند.
✍️جشن امضای کتاب “یتیمان بزرگسال” با حضور مترجم کتاب و مسئول فرهنگی سفارت ایتالیا جمعه ۲۲ آذر در کافه کتاب ققنوس برگزار میشود.
منتظر حضور گرمتان هستیم😍
@qoqnoospub
#شناگر
در خانه قفل بود، و او فکر کرد آشپز احمق یا خدمتکار احمق همهی درها را قفل کرده، تا اینکه یادش آمد مدتی از آخرین باری که آشپز یا خدمتکار استخدام کردهاند گذشته است. فریاد کشید، بر در کوبید، سعی کرد با شانههایش آن را باز کند، و بعد، از پنجره نگاه کرد و دید که خانه خالی است...
این داستانِ خاصِ جان چیور را نمیتوان از یاد برد؛ روایتی تکاندهنده از وقوف به ویرانی. ندی در یک مهمانی در حومهی شهر به سرش میزند که مسیر طولانی خانهاش را شناکنان و استخربهاستخر و خانهبهخانه بپیماید و در طول این مسیر، آگاهیِ ویرانگری از ویرانی به مرور ذهن خوانندهی داستان و او را میخراشد و بلکه زیر و زبر میکند.
#شناگر
#جان_چیور
مجموعهداستان #آواز_عاشقانه
برگردانِ فارسیِ #میلاد_زکریا
#نشر_مرکز
#داستان_کوتاه
#هالیوود
#فرانک_پری
#برت_لنکستر
#theswimmer
#johncheever
#shortstory
#hollywood
#frankperry
#burtlancaster
#movie
#1968
https://www.instagram.com/p/B-xKDxIJZ_J/?igshid=1nxkrkwgtaux2
در خانه قفل بود، و او فکر کرد آشپز احمق یا خدمتکار احمق همهی درها را قفل کرده، تا اینکه یادش آمد مدتی از آخرین باری که آشپز یا خدمتکار استخدام کردهاند گذشته است. فریاد کشید، بر در کوبید، سعی کرد با شانههایش آن را باز کند، و بعد، از پنجره نگاه کرد و دید که خانه خالی است...
این داستانِ خاصِ جان چیور را نمیتوان از یاد برد؛ روایتی تکاندهنده از وقوف به ویرانی. ندی در یک مهمانی در حومهی شهر به سرش میزند که مسیر طولانی خانهاش را شناکنان و استخربهاستخر و خانهبهخانه بپیماید و در طول این مسیر، آگاهیِ ویرانگری از ویرانی به مرور ذهن خوانندهی داستان و او را میخراشد و بلکه زیر و زبر میکند.
#شناگر
#جان_چیور
مجموعهداستان #آواز_عاشقانه
برگردانِ فارسیِ #میلاد_زکریا
#نشر_مرکز
#داستان_کوتاه
#هالیوود
#فرانک_پری
#برت_لنکستر
#theswimmer
#johncheever
#shortstory
#hollywood
#frankperry
#burtlancaster
#movie
#1968
https://www.instagram.com/p/B-xKDxIJZ_J/?igshid=1nxkrkwgtaux2
Instagram
وحید حسینی ایرانی
#شناگر در خانه قفل بود، و او فکر کرد آشپز احمق یا خدمتکار احمق همهی درها را قفل کرده، تا اینکه یادش آمد مدتی از آخرین باری که آشپز یا خدمتکار استخدام کردهاند گذشته است. فریاد کشید، بر در کوبید، سعی کرد با شانههایش آن را باز کند، و بعد، از پنجره نگاه کرد…
#توجه #توجه 👇👇
📚 دوستان جویای مجموعه داستان
#زنانی_که_زندهاند
⬅️ (چاپ دوم)
نوشته #فریبا_چلبی_یانی
#نشر_حکمت_کلمه
دوستان جان می توانند با تماس مستقیم نشر کتاب را سفارش داده و تهیه کنند. 👇👇
☎️ 09365243527
🆔 @hekmatkalame
📚 دوستان جویای مجموعه داستان
#زنانی_که_زندهاند
⬅️ (چاپ دوم)
نوشته #فریبا_چلبی_یانی
#نشر_حکمت_کلمه
دوستان جان می توانند با تماس مستقیم نشر کتاب را سفارش داده و تهیه کنند. 👇👇
☎️ 09365243527
🆔 @hekmatkalame
Forwarded from نشر حکمت کلمه
چاپ دوم مجموعه داستان
#زنانی_که_زندهاند
#فریبا_چلبییانی
چاپ دوم با ویرایش خانم آفاق دادو وَ محمدرضا ایوبی
منتشر شد.
مجموعه داستان زنانی که زندهاند
یکی از موفقترین مجموعه داستانهای #نشر_حکمت_کلمه بوده است.
@hekmatkalame
#زنانی_که_زندهاند
#فریبا_چلبییانی
چاپ دوم با ویرایش خانم آفاق دادو وَ محمدرضا ایوبی
منتشر شد.
مجموعه داستان زنانی که زندهاند
یکی از موفقترین مجموعه داستانهای #نشر_حکمت_کلمه بوده است.
@hekmatkalame
Forwarded from صدای داستان | sedayedastan
VID-20200426-WA0000.mp4
20.2 MB
🔻معرفی کتاب
📙 #زنانی_که_زندهاند
⬅️ از پیج اینستاگرام #نازیلا_صمدی_آذر (نویسنده و منتقد)
#کتاب_بخوانیم
#کتاب
# کتاب_رمان
#زنان_کارآفرین #زنان #داستان#مدرنیتیه#تفکر#خلاقیت
#کتاب_خواندن #نویسندگی #نویسنده #نویسندگان #مکتب_ادبی #رمان #داستان_کوتاه #روانشناسی_شخصیت #روانشناسی #شخصیت #شخصیت_پردازی #کتاب_خواندن #معرفی_کتاب #کتاب_خوانی #کتاب_خوانی_را_مد_کنیم
#نشر_حکمت_کلمه
#فریاد_ناصری
#فریبا_چلبییانی
@hekmatkalame
@matikandastan
@dastanirani2
@sedayehdastan
📙 #زنانی_که_زندهاند
⬅️ از پیج اینستاگرام #نازیلا_صمدی_آذر (نویسنده و منتقد)
#کتاب_بخوانیم
#کتاب
# کتاب_رمان
#زنان_کارآفرین #زنان #داستان#مدرنیتیه#تفکر#خلاقیت
#کتاب_خواندن #نویسندگی #نویسنده #نویسندگان #مکتب_ادبی #رمان #داستان_کوتاه #روانشناسی_شخصیت #روانشناسی #شخصیت #شخصیت_پردازی #کتاب_خواندن #معرفی_کتاب #کتاب_خوانی #کتاب_خوانی_را_مد_کنیم
#نشر_حکمت_کلمه
#فریاد_ناصری
#فریبا_چلبییانی
@hekmatkalame
@matikandastan
@dastanirani2
@sedayehdastan
🔴 #بیستونهمین مجلهی الکترونیکی ادبیات، هنر و اندیشهی #جن_زار منتشر شد.
در مجله فرهنگی جن زار 👇👇
🔻نگاهی بر مجموعه داستان “زنانی که زندهاند” نوشته ی #فریبا_چلبی_یانی از #نشر_حکمت_کلمه
با قلم: #عباس_پرورش
#توضیح:
"دوستانی که از گوشیهای همراه برای خواندنمقاله استفاده میکنند. در صورت عدم مشاهده مطلب، روی قسمت سفیدصفحه مکث کرده، سپس
به سمت چپ بکشند،
صفحه باز میشود."
http://jenzaar.com/2020/05/19/%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87%db%8c-%d8%a8%d8%b1-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%b2%d9%86%d8%a7%d9%86%db%8c-%da%a9%d9%87-%d8%b2%d9%86%d8%af%d9%87%e2%80%8c/
در مجله فرهنگی جن زار 👇👇
🔻نگاهی بر مجموعه داستان “زنانی که زندهاند” نوشته ی #فریبا_چلبی_یانی از #نشر_حکمت_کلمه
با قلم: #عباس_پرورش
#توضیح:
"دوستانی که از گوشیهای همراه برای خواندنمقاله استفاده میکنند. در صورت عدم مشاهده مطلب، روی قسمت سفیدصفحه مکث کرده، سپس
به سمت چپ بکشند،
صفحه باز میشود."
http://jenzaar.com/2020/05/19/%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87%db%8c-%d8%a8%d8%b1-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%b2%d9%86%d8%a7%d9%86%db%8c-%da%a9%d9%87-%d8%b2%d9%86%d8%af%d9%87%e2%80%8c/
Jenzaar
مجله فرهنگی جن زار – نگاهی بر مجموعه داستان “زنانی که زندهاند” نوشته ی فریبا چلبی یانی / عباس پرورش
Forwarded from نشر حکمت کلمه
"دیگریتِ مخربِ دیگری"
نگاهی بر مجموعه داستان #زنانی_که_زندهاند
نوشته: #فریبا_چلبی_یانی
#نشر_حکمت_کلمه
با قلم : #ضیا_رشوند (نویسنده و منتقد)
در #روزنامه_اعتماد | شماره ۴۶۶۰ | ۱۳۹۹ سه شنبه ۱۳ خرداد | صفحه ۹ " 👇👇
http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/148538/%D8%AF%D9%8A%DA%AF%D8%B1%D9%8A%D8%AA%D9%90-%D9%85%D8%AE%D8%B1%D8%A8%D9%90-%C2%AB%D8%AF%D9%8A%DA%AF%D8%B1%D9%8A%C2%BB
نگاهی بر مجموعه داستان #زنانی_که_زندهاند
نوشته: #فریبا_چلبی_یانی
#نشر_حکمت_کلمه
با قلم : #ضیا_رشوند (نویسنده و منتقد)
در #روزنامه_اعتماد | شماره ۴۶۶۰ | ۱۳۹۹ سه شنبه ۱۳ خرداد | صفحه ۹ " 👇👇
http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/148538/%D8%AF%D9%8A%DA%AF%D8%B1%D9%8A%D8%AA%D9%90-%D9%85%D8%AE%D8%B1%D8%A8%D9%90-%C2%AB%D8%AF%D9%8A%DA%AF%D8%B1%D9%8A%C2%BB
روزنامه اعتماد
ديگريتِ مخربِ «ديگري»
ضيا رشوند