🩸شیشه خون در روز #عاشورا به نقل از اهل سنت
▪️كتاب مسند احمد از ابن عباس اینگونه نقل میكند:
ابن عباس میگويد: من در روز عاشورا در خواب ديدم كه نبی مكرم (صلی الله علیه و آله) شيشهای در دست دارد و در آن خون است
گفتم: يا رسول الله اين چيست؟
فرمود: اين خون حسين (علیه السلام) و اصحاب اوست.
👈 عمار میگويد: ما اين روز را حفظ كرديم، بعد متوجه شديم همان روزی كه ابن عباس این خواب را ديده بود روز شهادت #امام_حسين سلام الله عليه بوده است.
📚 مسند احمد بن حنبل ج ۴ ص ۵۹ و ۶۰
🏴فرارسیدن عاشورای حسینی تسلیت باد🏴
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
▪️كتاب مسند احمد از ابن عباس اینگونه نقل میكند:
ابن عباس میگويد: من در روز عاشورا در خواب ديدم كه نبی مكرم (صلی الله علیه و آله) شيشهای در دست دارد و در آن خون است
گفتم: يا رسول الله اين چيست؟
فرمود: اين خون حسين (علیه السلام) و اصحاب اوست.
👈 عمار میگويد: ما اين روز را حفظ كرديم، بعد متوجه شديم همان روزی كه ابن عباس این خواب را ديده بود روز شهادت #امام_حسين سلام الله عليه بوده است.
📚 مسند احمد بن حنبل ج ۴ ص ۵۹ و ۶۰
🏴فرارسیدن عاشورای حسینی تسلیت باد🏴
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
Forwarded from Masaf | مؤسسه مصاف
توضیحات عضو هیئت تحقیق و تفحص مجلس از بانکها و تنظیم کننده گزارش و نامه به آقای اژهای درباره موسسه مصاف| پولشویی مصاف کذب بود، اتهام زنندگان آماده پاسخگویی در دادگاه باشند
🔹احسان ارکانی نماینده مجلس یازدهم و عضو هیأت تحقیق و تفحص از بانکهای دولتی در مجلس یازدهم در گفتوگو با ایرنا درباره گزارش هیأت تحقیق و تفحص از بانکهای دولتی در مجلس یازدهم درباره مؤسسه مصاف، گفت: در پی سؤالات افراد متعدد از گزارش هیئت تحقیق و تفحص از بانکهای دولتی در مجلس یازدهم درباره موسسه مصاف و آقای علیاکبر رائفیپور و همچنین انتشار آن در رسانهها آن هم بدون امضا که بهنوعی خلاف قانون و خلاف خواست و اراده تنظیمکنندههای آن گزارش اتفاق افتاد، بهعنوان یک عضو از این هیأت تحقیق و تفحص که در تنظیم این گزارش مورد اشاره و همچنین نامهای که بههرحال منتسب به هیئت است، برای ریاست قوه قضائیه دخیل بودم، چند نکته را لازم است عرض کنم، که در واقع جواب سؤالات شما در این چند تا نکته خواهد بود.
🔹آن چیزی که در نامه و گزارش مذکور با عنوان تحلیل یا شبهه پولشویی درج شده، صرفاً برداشت و شبهه تیم گزارشدهنده بوده، که این تیم گزارشدهنده متشکل از یک چند نفر از افرادی است که در حوزه موضوعات مالیبانکی با هیاتهای تحقیق و تفحص مجلس همکاری میکردند.
🔹لذا گزارش مذکور و تحلیلهایی که در آن گزارش توسط این تیم گزارشدهنده تنظیم و درج شده بود، صرفاً قطعیت حقوقی یا قضایی ندارد، و اساساً این نکته مهم است که طبق اصل تفکیک قوا هیات تحقیق و تفحص مجلس، قانونا امکان صدور حکم مُجرمیت یا تخلف در مورد هیچ مجموعه یا شخصی را ندارد، و فقط گزارشدهنده به قوه قضائیه است.
🔹️ ارکانی با تاکید بر اینکه رسیدگی و اثبات یا عدم اثبات هرگونه اظهارنظر یا ادعا یا گزارش، صرفاً در صلاحیت قوه قضائیه است، گفت: در این موضوع این اتفاق نیفتاد. آن گزارش برای انتشار نبوده، و این چیزی هم که من دیدم گزارش هیچجا با امضا منتشر نشده است.
🔸مشروح این خبر را اینجا بخوانید
☑️ @Masaf
🔹احسان ارکانی نماینده مجلس یازدهم و عضو هیأت تحقیق و تفحص از بانکهای دولتی در مجلس یازدهم در گفتوگو با ایرنا درباره گزارش هیأت تحقیق و تفحص از بانکهای دولتی در مجلس یازدهم درباره مؤسسه مصاف، گفت: در پی سؤالات افراد متعدد از گزارش هیئت تحقیق و تفحص از بانکهای دولتی در مجلس یازدهم درباره موسسه مصاف و آقای علیاکبر رائفیپور و همچنین انتشار آن در رسانهها آن هم بدون امضا که بهنوعی خلاف قانون و خلاف خواست و اراده تنظیمکنندههای آن گزارش اتفاق افتاد، بهعنوان یک عضو از این هیأت تحقیق و تفحص که در تنظیم این گزارش مورد اشاره و همچنین نامهای که بههرحال منتسب به هیئت است، برای ریاست قوه قضائیه دخیل بودم، چند نکته را لازم است عرض کنم، که در واقع جواب سؤالات شما در این چند تا نکته خواهد بود.
🔹آن چیزی که در نامه و گزارش مذکور با عنوان تحلیل یا شبهه پولشویی درج شده، صرفاً برداشت و شبهه تیم گزارشدهنده بوده، که این تیم گزارشدهنده متشکل از یک چند نفر از افرادی است که در حوزه موضوعات مالیبانکی با هیاتهای تحقیق و تفحص مجلس همکاری میکردند.
🔹لذا گزارش مذکور و تحلیلهایی که در آن گزارش توسط این تیم گزارشدهنده تنظیم و درج شده بود، صرفاً قطعیت حقوقی یا قضایی ندارد، و اساساً این نکته مهم است که طبق اصل تفکیک قوا هیات تحقیق و تفحص مجلس، قانونا امکان صدور حکم مُجرمیت یا تخلف در مورد هیچ مجموعه یا شخصی را ندارد، و فقط گزارشدهنده به قوه قضائیه است.
🔹️ ارکانی با تاکید بر اینکه رسیدگی و اثبات یا عدم اثبات هرگونه اظهارنظر یا ادعا یا گزارش، صرفاً در صلاحیت قوه قضائیه است، گفت: در این موضوع این اتفاق نیفتاد. آن گزارش برای انتشار نبوده، و این چیزی هم که من دیدم گزارش هیچجا با امضا منتشر نشده است.
🔸مشروح این خبر را اینجا بخوانید
☑️ @Masaf
ایرنا
توضیحات عضو هیأت تحقیق وتفحص از بانکها درمورد گزارش منتشرشده مرتبط با موسسه مصاف
تهران ـ ایرنا ـ عضو هیأت تحقیق وتفحص از بانکها در مجلس یازدهم گفت: برداشتهای تکمیلی هیأت این بود که تراکنشهای مالی موسسه «مصاف» قانونی و اصولی بوده و در واقع بحثی از آنچه که در رسانهها با عنوان پولشویی یا هر اقدام مجرمانه دیگری از آن یاد میشود، به چشم…
Forwarded from Masaf | مؤسسه مصاف
عضو هیئت تحقیق و تفحص مجلس از بانکها و تنظیمکننده گزارش و نامه به رئیس قوهقضاییه در گفتوگو با ایرنا: تراکنشهای مالی مصاف قانونی و اصولی بود/ پولشویی رخ نداده است
👤 ارکانی:
🔺بعداز توضیحاتی که موسسه مصاف در مورد عملیات بانکی مربوط به ارسال وجوهات و نذورات و کمکهای مردمی، و همچنین بررسیهای دیگر نشان داد، برداشتهای تکمیلی هیأت این بود که تراکنشهای مالی مصاف قانونی و اصولی بوده و در واقع بحثی از آنچه که در رسانهها با عنوان پولشویی یا هر اقدام مجرمانه دیگری از آن یاد میشود، به چشم نمیخورد و در واقع این شیطنتهای رسانهای ناشی از انتشار برخی تراکنشهای مالی مؤسسه که بههرحال یک موسسه شناخته شده درافکار عمومی با شهرت قابل توجه مردمی در سطح کشور است که ناشی از تقطیع و تحریف فحوای گزارش و محتوای گزارش در همان ایام بحبوحه انتخابات و کشمکشهای سیاسی و البته بهنوعی اشتباه منتشرکنندگان گزارش تحقیق بوده که آمدند اظهارنظرهای قطعی قضایی و غیرکارشناسیای را طبق این گزارش ابراز و منتشر کردند که باید افراد دقت داشته باشند که هرگونه اظهارنظر خلاف قانون و اخلاق یا اثبات نشده حول محور آن گزارش ذکرشده و انتساب جرم یا تخلف به این مؤسسه از حسب تشخیص مرجع صالح قضایی میتواند خودش مصداق نشر اکاذیب و افترا و هتک حیثیت باشد.
🔹مشروح این خبر را اینجا بخوانید.
☑️ @Masaf
👤 ارکانی:
🔺بعداز توضیحاتی که موسسه مصاف در مورد عملیات بانکی مربوط به ارسال وجوهات و نذورات و کمکهای مردمی، و همچنین بررسیهای دیگر نشان داد، برداشتهای تکمیلی هیأت این بود که تراکنشهای مالی مصاف قانونی و اصولی بوده و در واقع بحثی از آنچه که در رسانهها با عنوان پولشویی یا هر اقدام مجرمانه دیگری از آن یاد میشود، به چشم نمیخورد و در واقع این شیطنتهای رسانهای ناشی از انتشار برخی تراکنشهای مالی مؤسسه که بههرحال یک موسسه شناخته شده درافکار عمومی با شهرت قابل توجه مردمی در سطح کشور است که ناشی از تقطیع و تحریف فحوای گزارش و محتوای گزارش در همان ایام بحبوحه انتخابات و کشمکشهای سیاسی و البته بهنوعی اشتباه منتشرکنندگان گزارش تحقیق بوده که آمدند اظهارنظرهای قطعی قضایی و غیرکارشناسیای را طبق این گزارش ابراز و منتشر کردند که باید افراد دقت داشته باشند که هرگونه اظهارنظر خلاف قانون و اخلاق یا اثبات نشده حول محور آن گزارش ذکرشده و انتساب جرم یا تخلف به این مؤسسه از حسب تشخیص مرجع صالح قضایی میتواند خودش مصداق نشر اکاذیب و افترا و هتک حیثیت باشد.
🔹مشروح این خبر را اینجا بخوانید.
☑️ @Masaf
❇️ ایدیولوژی داروینیسم (قسمت یازدهم)
🔰از آنچه تا کنون گفته شد ممکن است مخاطب ما چنین گمان کند که به ساحت جناب داروین، یکی از بزرگترین دانشمندانی که اثری ماندگار بر اندیشه بشری گذاشته است، به اندازه کافی احترام نگذاشتهایم. اگر چنین برداشتی شده است، همینجا بهترین فرصت است که عذرخواهی کنیم و در مقابل داروین کلاه از سر برداریم. قابل انکار نیست که داروین توجه بشر را به لایه های عمیقتر و شگفتانگیزتری از جهانی که در آن زندگی میکند، جلب کرد.
🌐 داروین این سوال را در برابر تخیل بشری مطرح کرد که به جای اینکه تنها به این بیندیشد که جهان آفرینش اکنون چه شکلی است، به این بیندیشد که جهان چگونه به این شکل درآمده است. ولی به هر حال حق بدهید که احترام ما به کاشف فرگشت نمیتواند از احترام ما به خالق فرگشت بیشتر باشد!! با این حال از آنچه که تاکنون در رد نظریه او گفتیم نباید چنین سوءتفاهمی ایجاد شود که نظریه او هیچ کاربردی ندارد.
🔸البته که برخی پدیدههای زیستشناسی مانند تغییرات اعمال شده در فنچهای مجمع الجزایر گالاپاگوس، به سادگی با نظریه او قابل توجیه هستند. حتی میتوان در برخی موارد با قیاس نظریه او را به عرصه های اقتصاد و سیاست تعمیم داد. با تمام این حرف ها جوهر سخن ما این است که نظریه انتخاب طبیعی را نمیتوان به تمام سیر تکامل تعمیم داد. اینکه آیا خود داروین در اصل چنین ادعایی داشته یا خیر میتواند موضوعی تاریخی باشد که صرفاً کنجکاوی تاریخی ما را ارضاء میکند و قضاوت در خصوص آن را برعهده تاریخ میگذاریم. اما شکی نیست که نمیتوانیم در مقابل ادعای پیروان امروزین داروین همچون داوکینز سکوت کنیم که قصد دارند دامنه کاربرد نظریه انتخاب طبیعی داروین را به تمام مراحل آفرینش و حتی به قبل از آن یعنی جهان جمادات گسترش دهند. پس در این بخش سعی میکنیم به این سوال پاسخ دهیم که دامنه کاربرد نظریه داروین کجاست؟
#داروینیسم
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
🔰از آنچه تا کنون گفته شد ممکن است مخاطب ما چنین گمان کند که به ساحت جناب داروین، یکی از بزرگترین دانشمندانی که اثری ماندگار بر اندیشه بشری گذاشته است، به اندازه کافی احترام نگذاشتهایم. اگر چنین برداشتی شده است، همینجا بهترین فرصت است که عذرخواهی کنیم و در مقابل داروین کلاه از سر برداریم. قابل انکار نیست که داروین توجه بشر را به لایه های عمیقتر و شگفتانگیزتری از جهانی که در آن زندگی میکند، جلب کرد.
🌐 داروین این سوال را در برابر تخیل بشری مطرح کرد که به جای اینکه تنها به این بیندیشد که جهان آفرینش اکنون چه شکلی است، به این بیندیشد که جهان چگونه به این شکل درآمده است. ولی به هر حال حق بدهید که احترام ما به کاشف فرگشت نمیتواند از احترام ما به خالق فرگشت بیشتر باشد!! با این حال از آنچه که تاکنون در رد نظریه او گفتیم نباید چنین سوءتفاهمی ایجاد شود که نظریه او هیچ کاربردی ندارد.
🔸البته که برخی پدیدههای زیستشناسی مانند تغییرات اعمال شده در فنچهای مجمع الجزایر گالاپاگوس، به سادگی با نظریه او قابل توجیه هستند. حتی میتوان در برخی موارد با قیاس نظریه او را به عرصه های اقتصاد و سیاست تعمیم داد. با تمام این حرف ها جوهر سخن ما این است که نظریه انتخاب طبیعی را نمیتوان به تمام سیر تکامل تعمیم داد. اینکه آیا خود داروین در اصل چنین ادعایی داشته یا خیر میتواند موضوعی تاریخی باشد که صرفاً کنجکاوی تاریخی ما را ارضاء میکند و قضاوت در خصوص آن را برعهده تاریخ میگذاریم. اما شکی نیست که نمیتوانیم در مقابل ادعای پیروان امروزین داروین همچون داوکینز سکوت کنیم که قصد دارند دامنه کاربرد نظریه انتخاب طبیعی داروین را به تمام مراحل آفرینش و حتی به قبل از آن یعنی جهان جمادات گسترش دهند. پس در این بخش سعی میکنیم به این سوال پاسخ دهیم که دامنه کاربرد نظریه داروین کجاست؟
#داروینیسم
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
💠 «دین، در ادبیاتی نو»
💢فصل اول : ضرورت تولید ادبیاتی تازه در معرفی دین
▪️قسمت اول: ادبیات قرآن، ادبیاتی منفعت گرایانه
✍ زمانی که خدای متعال حضرت آدم و حوا را آفرید و در بهشت سکنی داد به او گفت: «ای آدم! تو و همسرت در بهشت ساکن شوید و هر چه می خواهید در آن فراوان بخورید. ولی به این درخت نزدیک نشوید که در این صورت به خودتان ظلم می کنید؛ وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمينَ.»(بقره/35)
👈 همچنین به او گفت: «تو در اینجا نه گرسنه می مانی و نه برهنه! نه تشنه می شوی و نه گرما زده؛ إِنَّ لَكَ أَلاَّ تَجُوعَ فيها وَ لا تَعْرى وَ أَنَّكَ لا تَظْمَؤُا فيها وَ لا تَضْحى.»(طه/118 و 119)
همانطور که می بینید خدای متعال کاملاً «منفعت گرایانه» و «لذت طلبانه» با آدم سخن گفت؛ چرا که او آفریدگار انسان است و بهتر از هر کسی می داند که با چه ادبیاتی باید با او سخن بگوید.
از آن سو ابلیس نیز به خوبی آدم را می شناخت. او نیز با ادبیاتی کاملاً منفعت گرایانه، با آدم سخن گفت: «آيا تو را به درخت جاودانگى و حکومتی بی پایان راهنمایی نکنم؟ يا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لا يَبْلى.»(طه/120)
🔸 این آیات، نخستین سخنانیست که در رابطه با زندگی آدم در قرآن کریم به میان آمده است. خدای حکیم، بی دلیل چنین ماجرایی را به عنوان اولین داستان حیات انسان، بیان نمی کند. به ویژه آنکه بارها این داستان را در سوره های مختلف قرآن تکرار کرده است. همچنین به خوبی می دانیم که خدای متعال قصد داستان سرایی در قرآن کریم ندارد. بنابراین حتماً حکمتی کلیدی در بیان و تکرار این ماجرا نهفته است.
بی شک یکی از نکات مهمی که از این ماجرا می توان الهام گرفت؛ نوع ادبیاتیست که برای «انگیزش» آدم به کار برده می شود. خدای متعال با آدم از نماز و امور معنوی سخن نگفت. بهشت را جایی برای عبادت و تهجّد بی پایان معرفی نکرد؛ بلکه از نیازهای مادی، محسوس و عینی او سخن به میان آورد. خدای حکیم، حکمت امر و نهی خود را بر لذت و رنج عینی و ملموس آدم مبتنی کرد. از خوردن و آشامیدن فراوان گفت. از رفاه و آسایش کامل. از نبود رنج و نداری.
و ابلیس نیز دقیقاً همین شیوه را اتخاذ کرد. از جاودانگی لذت با او سخن گرفت. از سلطنت بی پایان!
🔹 چنین حکمتی، در تمام اوامر و نواهی الهی در جریان است. یعنی همان سبک و سیاقی که خدای متعال در نخستین سخنان با آدم ابوالبشر اتخاذ کرد، با فرزندان او نیز به همان شیوه سخن گفته است. «دین» که سخن خدای متعال با فرزندان آدم است، برنامه ای برای رسیدن انسان به «منافع» خویش و جلوگیری از «ضرر» است.
خداوند متعال نه تنها سخنان خویش را منعزل از گرایش ها و نیازهای درونی انسان بیان نمی کند؛ بلکه دقیقاً بر اساس نیازهای انسان برنامه داده است. به عبارت دیگر ادبیات خدای متعال با انسان، ادبیاتی «کارکردگرایانه» است. اگر دستوری می دهد، کارکرد آن را در زندگی انسان معرفی می کند. و اگر منع و پرهیزی می دهد نیز به علت ضرری در زندگی انسان بیان می کند.
▫️ اما با این حال چنین ادبیاتی در آموزش های دینی ما بسیار کم رونق است. کاملاً طبیعی است که انسان منفعت گرا به چنین دینی، رغبت پیدا نمی کند. در بهترین حالت از آن گریزان می شود و اگر بخواهیم چنین دینی را به او تحمیل کنیم، به «دین ستیزی» نیز می انجامد. مسئله ای که امروز متأسفانه خواسته یا ناخواسته با آن مواجه هستیم.
💠 در این سلسله مباحث برآنیم که ابتدا ادبیات رایج آموزش دین را آسیب شناسی کنیم و به بوته نقد بکشانیم. سپس شیوه صحیح معرفی دین را در قالب سلسله مباحثی تحت عنوان «دین در ادبیاتی نو» خدمت شما عزیزان ارائه بدهیم.
#دین_در_ادبیاتی_نو
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
💢فصل اول : ضرورت تولید ادبیاتی تازه در معرفی دین
▪️قسمت اول: ادبیات قرآن، ادبیاتی منفعت گرایانه
✍ زمانی که خدای متعال حضرت آدم و حوا را آفرید و در بهشت سکنی داد به او گفت: «ای آدم! تو و همسرت در بهشت ساکن شوید و هر چه می خواهید در آن فراوان بخورید. ولی به این درخت نزدیک نشوید که در این صورت به خودتان ظلم می کنید؛ وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمينَ.»(بقره/35)
👈 همچنین به او گفت: «تو در اینجا نه گرسنه می مانی و نه برهنه! نه تشنه می شوی و نه گرما زده؛ إِنَّ لَكَ أَلاَّ تَجُوعَ فيها وَ لا تَعْرى وَ أَنَّكَ لا تَظْمَؤُا فيها وَ لا تَضْحى.»(طه/118 و 119)
همانطور که می بینید خدای متعال کاملاً «منفعت گرایانه» و «لذت طلبانه» با آدم سخن گفت؛ چرا که او آفریدگار انسان است و بهتر از هر کسی می داند که با چه ادبیاتی باید با او سخن بگوید.
از آن سو ابلیس نیز به خوبی آدم را می شناخت. او نیز با ادبیاتی کاملاً منفعت گرایانه، با آدم سخن گفت: «آيا تو را به درخت جاودانگى و حکومتی بی پایان راهنمایی نکنم؟ يا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لا يَبْلى.»(طه/120)
🔸 این آیات، نخستین سخنانیست که در رابطه با زندگی آدم در قرآن کریم به میان آمده است. خدای حکیم، بی دلیل چنین ماجرایی را به عنوان اولین داستان حیات انسان، بیان نمی کند. به ویژه آنکه بارها این داستان را در سوره های مختلف قرآن تکرار کرده است. همچنین به خوبی می دانیم که خدای متعال قصد داستان سرایی در قرآن کریم ندارد. بنابراین حتماً حکمتی کلیدی در بیان و تکرار این ماجرا نهفته است.
بی شک یکی از نکات مهمی که از این ماجرا می توان الهام گرفت؛ نوع ادبیاتیست که برای «انگیزش» آدم به کار برده می شود. خدای متعال با آدم از نماز و امور معنوی سخن نگفت. بهشت را جایی برای عبادت و تهجّد بی پایان معرفی نکرد؛ بلکه از نیازهای مادی، محسوس و عینی او سخن به میان آورد. خدای حکیم، حکمت امر و نهی خود را بر لذت و رنج عینی و ملموس آدم مبتنی کرد. از خوردن و آشامیدن فراوان گفت. از رفاه و آسایش کامل. از نبود رنج و نداری.
و ابلیس نیز دقیقاً همین شیوه را اتخاذ کرد. از جاودانگی لذت با او سخن گرفت. از سلطنت بی پایان!
🔹 چنین حکمتی، در تمام اوامر و نواهی الهی در جریان است. یعنی همان سبک و سیاقی که خدای متعال در نخستین سخنان با آدم ابوالبشر اتخاذ کرد، با فرزندان او نیز به همان شیوه سخن گفته است. «دین» که سخن خدای متعال با فرزندان آدم است، برنامه ای برای رسیدن انسان به «منافع» خویش و جلوگیری از «ضرر» است.
خداوند متعال نه تنها سخنان خویش را منعزل از گرایش ها و نیازهای درونی انسان بیان نمی کند؛ بلکه دقیقاً بر اساس نیازهای انسان برنامه داده است. به عبارت دیگر ادبیات خدای متعال با انسان، ادبیاتی «کارکردگرایانه» است. اگر دستوری می دهد، کارکرد آن را در زندگی انسان معرفی می کند. و اگر منع و پرهیزی می دهد نیز به علت ضرری در زندگی انسان بیان می کند.
▫️ اما با این حال چنین ادبیاتی در آموزش های دینی ما بسیار کم رونق است. کاملاً طبیعی است که انسان منفعت گرا به چنین دینی، رغبت پیدا نمی کند. در بهترین حالت از آن گریزان می شود و اگر بخواهیم چنین دینی را به او تحمیل کنیم، به «دین ستیزی» نیز می انجامد. مسئله ای که امروز متأسفانه خواسته یا ناخواسته با آن مواجه هستیم.
💠 در این سلسله مباحث برآنیم که ابتدا ادبیات رایج آموزش دین را آسیب شناسی کنیم و به بوته نقد بکشانیم. سپس شیوه صحیح معرفی دین را در قالب سلسله مباحثی تحت عنوان «دین در ادبیاتی نو» خدمت شما عزیزان ارائه بدهیم.
#دین_در_ادبیاتی_نو
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎞 برخورد پندآموز فیلسوف نامدار ایرانی، شهابالدین سهروردی با پیرمرد زرتشتی
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🔆 @masaf_ofogh
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
🔆 @masaf_ofogh
💠 ارزش واقعی سکولاریزم در خاستگاه خود
✍ سکولاریزم در خیز اخیر خود، در فضای مدرنیته شکل گرفت و رونق یافت تا اینکه امروز، پا به دوران پستمدرن گذاشته است. اما آیا این نظریه در فضای کنونی و با مبانی پستمدرن نیز ارزش و اعتبار ابتدائی خود را دارد؟
🔸 یک روش تحلیل در دوران پستمدرن، مثلاً نظریۀ گفتمان است که امروزه به روشی رایج برای تحلیل نظریههای سیاسی تبدیل شده است. سکولاریزم را بر اساس همین نظریۀ رایج ارزیابی میکنیم.
🔹این واژۀ «گفتمان» البته کاربردی متمایز از کاربرد آن در فضای کشور ما دارد و در فضای علوم سیاسی روشی است که ذیل روشهای تفسیری (هرمنوتیک) قرار میگیرد و به همین جهت با مبانی معرفتی ما سازگاری چندانی ندارد. لکن ما با توجه به مقبول بودن آن در فضای آکادمیک کنونی، برای به چالش کشیدن نظریات خودشان از آن بهره میبریم.
🔰 گفتمان به معنای غلبه یافتن یک اندیشه نزد اهل دانش یا اهل جامعه است که به فهم ما از پدیده ها جهت میدهد؛ و نظریۀ گفتمان، روشی برای مطالعۀ نظریهها با توجه به حواشی خارجی و خاستگاه اجتماعی آنان است. بر اساس این تحلیل، موجودیت نظریههای گفتمانی و صحت و سقم آنها، بیش از اینکه وابسته به دفاع علمی باشد، وابسته به طرفدارانی است که از آن دم میزنند؛ و نظریهای که نتواند همراهی طیفهای بیشتری از مردم را به خود جلب کند خود به خود محکوم به زوال است.
▫️این مقدار از مدعا البته به نظر ما هم صحیح است که رغبتها و تمایلات اجتماعی تأثیر مهمی در رواج یا انزوای نظریهها دارند، لکن این برای ارزیابی حق یا باطل بودن نظریهها کافی نیست و به این منظور باید به دنبال ملاکهای واقعیتر بود. اما از آن طرف نظریات بسیاری را هم سراغ داریم که در بستر تمایلات اجتماعی خاصی شکل میگیرند و هیچ پشتوانه و اعتباری فراتر از طرفدارانی که از آن دم میزنند، ندارند. سکولاریزم را میتوان مثالی از اینگونه نظریات دانست.
💢 با این ملاک سراغ #سکولاریزم میرویم و #خاستگاه اجتماعی آن را بررسی میکنیم. چه شد که سکولاریزم رونق یافت؟
در اواخر قرون وسطی وقتی که کلیسا بد عمل کرد و نتوانست با تحولخواهی و «دنیا طلبی» مردم همراهی کند، طبیعی بود که فضای گفتمانی را در غرب از دست بدهد، و بعد از این شکستِ گفتمانی، طبیعی بود که نظریۀ رقیب ـ یعنی سکولاریزم ـ رواج پیدا کند و رفتهرفته «علمی» خطاب شود! اینجا گفتمان رهبری دینی کلاً به حاشیه رفت و هیچکس نپرسید: «آیا دین دیگری هست که با کلیسا فرق داشته باشد؟ آیا دین اسلام هم با دانش و پیشرفت و تحولخواهی مخالف است، و به ریاضت و دنیاگریزی توصیه میکند؟».
👈 پس از آن وقتی که انقلاب صنعتی رخ داد و جریان روشنفکرِ سکولار چشمها را به خود خیره کرد، ایدۀ آنها حتی به درون دنیای اسلام نفوذ پیدا کرد و فهم سیاسی را از آیات قرآن کریم برای عدهای ـ همچون علی عبد الرزاق مصری و مهدی حائری ـ با مشکل مواجه کرد! در آن فضا هرکس هم که میپرسید: «پیشرفت غرب چه ربطی به بیدینی آنها دارد»، صدایش به جایی نمیرسید.
✅ با این حساب وقتی که از خاستگاه اجتماعی نظریۀ سکولاریزم باخبر شدیم، از هیمنه و رونق موقت آن هراسی به دل راه نمیدهیم و منتظر میمانیم تا ببینیم آیا این رونق و رواج، پس از افول تمدن غرب نیز پابرجا خواهد ماند؟
#نقد_سکولاریزم
#دین_و_سیاست
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
✍ سکولاریزم در خیز اخیر خود، در فضای مدرنیته شکل گرفت و رونق یافت تا اینکه امروز، پا به دوران پستمدرن گذاشته است. اما آیا این نظریه در فضای کنونی و با مبانی پستمدرن نیز ارزش و اعتبار ابتدائی خود را دارد؟
🔸 یک روش تحلیل در دوران پستمدرن، مثلاً نظریۀ گفتمان است که امروزه به روشی رایج برای تحلیل نظریههای سیاسی تبدیل شده است. سکولاریزم را بر اساس همین نظریۀ رایج ارزیابی میکنیم.
🔹این واژۀ «گفتمان» البته کاربردی متمایز از کاربرد آن در فضای کشور ما دارد و در فضای علوم سیاسی روشی است که ذیل روشهای تفسیری (هرمنوتیک) قرار میگیرد و به همین جهت با مبانی معرفتی ما سازگاری چندانی ندارد. لکن ما با توجه به مقبول بودن آن در فضای آکادمیک کنونی، برای به چالش کشیدن نظریات خودشان از آن بهره میبریم.
🔰 گفتمان به معنای غلبه یافتن یک اندیشه نزد اهل دانش یا اهل جامعه است که به فهم ما از پدیده ها جهت میدهد؛ و نظریۀ گفتمان، روشی برای مطالعۀ نظریهها با توجه به حواشی خارجی و خاستگاه اجتماعی آنان است. بر اساس این تحلیل، موجودیت نظریههای گفتمانی و صحت و سقم آنها، بیش از اینکه وابسته به دفاع علمی باشد، وابسته به طرفدارانی است که از آن دم میزنند؛ و نظریهای که نتواند همراهی طیفهای بیشتری از مردم را به خود جلب کند خود به خود محکوم به زوال است.
▫️این مقدار از مدعا البته به نظر ما هم صحیح است که رغبتها و تمایلات اجتماعی تأثیر مهمی در رواج یا انزوای نظریهها دارند، لکن این برای ارزیابی حق یا باطل بودن نظریهها کافی نیست و به این منظور باید به دنبال ملاکهای واقعیتر بود. اما از آن طرف نظریات بسیاری را هم سراغ داریم که در بستر تمایلات اجتماعی خاصی شکل میگیرند و هیچ پشتوانه و اعتباری فراتر از طرفدارانی که از آن دم میزنند، ندارند. سکولاریزم را میتوان مثالی از اینگونه نظریات دانست.
💢 با این ملاک سراغ #سکولاریزم میرویم و #خاستگاه اجتماعی آن را بررسی میکنیم. چه شد که سکولاریزم رونق یافت؟
در اواخر قرون وسطی وقتی که کلیسا بد عمل کرد و نتوانست با تحولخواهی و «دنیا طلبی» مردم همراهی کند، طبیعی بود که فضای گفتمانی را در غرب از دست بدهد، و بعد از این شکستِ گفتمانی، طبیعی بود که نظریۀ رقیب ـ یعنی سکولاریزم ـ رواج پیدا کند و رفتهرفته «علمی» خطاب شود! اینجا گفتمان رهبری دینی کلاً به حاشیه رفت و هیچکس نپرسید: «آیا دین دیگری هست که با کلیسا فرق داشته باشد؟ آیا دین اسلام هم با دانش و پیشرفت و تحولخواهی مخالف است، و به ریاضت و دنیاگریزی توصیه میکند؟».
👈 پس از آن وقتی که انقلاب صنعتی رخ داد و جریان روشنفکرِ سکولار چشمها را به خود خیره کرد، ایدۀ آنها حتی به درون دنیای اسلام نفوذ پیدا کرد و فهم سیاسی را از آیات قرآن کریم برای عدهای ـ همچون علی عبد الرزاق مصری و مهدی حائری ـ با مشکل مواجه کرد! در آن فضا هرکس هم که میپرسید: «پیشرفت غرب چه ربطی به بیدینی آنها دارد»، صدایش به جایی نمیرسید.
✅ با این حساب وقتی که از خاستگاه اجتماعی نظریۀ سکولاریزم باخبر شدیم، از هیمنه و رونق موقت آن هراسی به دل راه نمیدهیم و منتظر میمانیم تا ببینیم آیا این رونق و رواج، پس از افول تمدن غرب نیز پابرجا خواهد ماند؟
#نقد_سکولاریزم
#دین_و_سیاست
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
❇️ ایدئولوژی داروینیسم (#قسمت_دوازدهم)
👈 برای پاسخ به این سوال باید بین خرده فرگشت و کلان فرگشت تفکیک قائل شویم. فرایند تکامل حیات مانند هر فرآیند دیگری به بخش های خرد و کلان قابل تقسیم است. به عبارت دیگر گام های کوتاهی که طی آن طبیعت در معرض تغییرات جزئی قرار گرفته است را خرده فرگشت یا Microevolution مینامیم و گام های بلند که متضمن تغییرات پیچیده تر و ترکیبی تر هستند را کلان فرگشت یا Macroevolution مینامیم. شاید بتوان گفت که کلان فرگشت تغییر ساز است، دل حالیکه خرده فرگشت صرفاً کوک کردن ساز است. حال با توجه به توضیحاتی که در کلیپ های قبلی ارائه کردیم، نظریه انتخاب طبیعی تنها میتواند بخش خرده فرگشت فرآیند تکامل را توضیح دهد و از توجیه کلان فرگشت عاجز است.
🔸بگذارید با مثالی موضوع را روشن تر کنیم. فرض کنیم که ارتفاع شاخه درختانی که منبع تغذیه زرافه ها را تشکیل میدهند در اثر اتفاقی موهوم و خیالی به یکباره نیم متر بلند تر شود. طبیعی است سندیکای زرافه ها برای جبران این مسأله باید متوسط قد تمام زرافه در ها را نیم متر بالاتر ببرد تا از گرسنگی منقرض نشوند و این بلند تر شدن قد به دو صورت امکان پذیر است. یک راه این است که ابعاد و فواصل مهره های ستون فقرات زرافه ها، علی الخصوص در ناحیه گردن به گونهای افزایش یابد که در مجموع بعد از چند نسل متوسط قد زرافهها نیممتر افزایش پیدا کرده و با محیط زیستشان منطبق بشوند. یک راه دیگر هم وجود دارد و آن هم این است که هر زرافه چند مهره به تعداد مهرههای خود اضافه کند تا این کسری قد با افزایش تعداد مهرهها جبران شود.
💠 راه حل اول را میتوانیم خرده فرگشت بنامیم، در صورتی که راه حل دوم یک کلان فرگشت است. نظریه انتخاب طبیعی تنها میتواند توجیهی برای راهحل اول باشد که توضیح آن حتی برای کسی که چندان آشنایی با علم ژنتیک و زیستشناسی ندارد دشوار نیست. طبیعی است که قد تمام زرافهها یکسان نیست و برخی از آنها از دیگر زرافهها بلندقدتر هستند. طبیعتاً بعد از این تغییر محیطی زرافههای کوتاهقدتر با توجه به اینکه دیگر نمیتوانند از برگ درختان تغذیه کنند، از گرسنگی میمیرند و زرافههای بلندقدتر که از این تغییر محیطی ضربه کمتری میبینند زنده میمانند و بعد از چند نسل زرافهها به شکلی کاملاً قهری و بدون دخالت خارجی بلندقدتر میشوند.
✳️ اما اگر زرافهها مجبور باشند که برای انطباق محیط چند مهره به تعداد مهرههای خود اضافه کنند، طبیعی است که نظریه انتخاب طبیعی چنین تغییری را که مستلزم به هم ریختن طرحواره این جانور است، به هیچ وجه نمیتواند توجیه کند. اتفاقی که در عمل می افتد این است که تمام زرافهها چون قادر به این نیستند که طراحی خود را تغییر دهند، یا به عبارت دیگر جهش کلان انجام دهند، منقرض میشوند و در این میان پایدارترین شکل حیات باقی میماند که همان مرگ است!!!
#داروینیسم
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
👈 برای پاسخ به این سوال باید بین خرده فرگشت و کلان فرگشت تفکیک قائل شویم. فرایند تکامل حیات مانند هر فرآیند دیگری به بخش های خرد و کلان قابل تقسیم است. به عبارت دیگر گام های کوتاهی که طی آن طبیعت در معرض تغییرات جزئی قرار گرفته است را خرده فرگشت یا Microevolution مینامیم و گام های بلند که متضمن تغییرات پیچیده تر و ترکیبی تر هستند را کلان فرگشت یا Macroevolution مینامیم. شاید بتوان گفت که کلان فرگشت تغییر ساز است، دل حالیکه خرده فرگشت صرفاً کوک کردن ساز است. حال با توجه به توضیحاتی که در کلیپ های قبلی ارائه کردیم، نظریه انتخاب طبیعی تنها میتواند بخش خرده فرگشت فرآیند تکامل را توضیح دهد و از توجیه کلان فرگشت عاجز است.
🔸بگذارید با مثالی موضوع را روشن تر کنیم. فرض کنیم که ارتفاع شاخه درختانی که منبع تغذیه زرافه ها را تشکیل میدهند در اثر اتفاقی موهوم و خیالی به یکباره نیم متر بلند تر شود. طبیعی است سندیکای زرافه ها برای جبران این مسأله باید متوسط قد تمام زرافه در ها را نیم متر بالاتر ببرد تا از گرسنگی منقرض نشوند و این بلند تر شدن قد به دو صورت امکان پذیر است. یک راه این است که ابعاد و فواصل مهره های ستون فقرات زرافه ها، علی الخصوص در ناحیه گردن به گونهای افزایش یابد که در مجموع بعد از چند نسل متوسط قد زرافهها نیممتر افزایش پیدا کرده و با محیط زیستشان منطبق بشوند. یک راه دیگر هم وجود دارد و آن هم این است که هر زرافه چند مهره به تعداد مهرههای خود اضافه کند تا این کسری قد با افزایش تعداد مهرهها جبران شود.
💠 راه حل اول را میتوانیم خرده فرگشت بنامیم، در صورتی که راه حل دوم یک کلان فرگشت است. نظریه انتخاب طبیعی تنها میتواند توجیهی برای راهحل اول باشد که توضیح آن حتی برای کسی که چندان آشنایی با علم ژنتیک و زیستشناسی ندارد دشوار نیست. طبیعی است که قد تمام زرافهها یکسان نیست و برخی از آنها از دیگر زرافهها بلندقدتر هستند. طبیعتاً بعد از این تغییر محیطی زرافههای کوتاهقدتر با توجه به اینکه دیگر نمیتوانند از برگ درختان تغذیه کنند، از گرسنگی میمیرند و زرافههای بلندقدتر که از این تغییر محیطی ضربه کمتری میبینند زنده میمانند و بعد از چند نسل زرافهها به شکلی کاملاً قهری و بدون دخالت خارجی بلندقدتر میشوند.
✳️ اما اگر زرافهها مجبور باشند که برای انطباق محیط چند مهره به تعداد مهرههای خود اضافه کنند، طبیعی است که نظریه انتخاب طبیعی چنین تغییری را که مستلزم به هم ریختن طرحواره این جانور است، به هیچ وجه نمیتواند توجیه کند. اتفاقی که در عمل می افتد این است که تمام زرافهها چون قادر به این نیستند که طراحی خود را تغییر دهند، یا به عبارت دیگر جهش کلان انجام دهند، منقرض میشوند و در این میان پایدارترین شکل حیات باقی میماند که همان مرگ است!!!
#داروینیسم
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
💠 «دین، در ادبیاتی نو»
💢فصل اول : ضرورت تولید ادبیاتی تازه در معرفی دین
▪️قسمت دوم: ادبیات قرآن، ادبیاتی منفعت گرایانه
❇️ انسان موجودی کاملاً منفعت گراست. او فقط به چیزی اقبال نشان می دهد که در آن یا احساس منفعت کند و یا ضرر و رنجی را از او دفع کند. لذا عموماً ادبیات خداوند متعال با انسان در قرآن کریم نیز ناظر به منافع و ضررهای انسان است. یعنی او کاملاً واقع بینانه با انسان سخن می گوید؛ نه ارزشی و صرفاً ایدئولوژیک!
🔰نمونه هایی از این ادبیات قرآنی را با همدیگر مرور می کنیم:
۱. «بدانید که فقط با یاد خدا دل آرام می گیرد! أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُ الْقُلُوب.»(رعد/28)
خدای متعال در این آیه کاملاً محسوس و واقع بینانه سخن گفته است. به هیچ وجه گسسته از گرایش و نیاز انسان سخن نمی گوید. سخنی صرفاً عقیدتی و ارزشی بیان نکرده؛ بلکه تکنیکی روان شناسانه و قابل اندازه گیری میدانی را به ما پیشنهاد داده است.
توضیح آنکه ما کافی است کمی خودکاوی کنیم و ببینیم که ناآرامی های ما ناشی از چیست؟ ما ناآرام می شویم چون ترس از فردا داریم. ترس از نداری و فقر. ترس از ناکامی و نرسیدن به آرزوها.
🔸یا ناآرام می شویم چون حرص داریم و می خواهیم بیشتر لذت ببریم. ثروت داریم و می خواهیم ثروتمندتر باشیم. لذا حتی افراد مرفّه نیز عموماً ناآرامند. البته حرص که در قرآن کریم به آن «هلوع» گفته می شود، ناشی از گرایش های بی نهایت طلب و فطری انسان است و به خودی خود چیز بدی نیست. یعنی اساساً انسان همینگونه خلق شده است.(معارج/19) مشکل اینجاست که پاسخ نامحدود به این گرایشها را پیدا نمی کند و ناآرام می شود. دقیقاً مانند جسم انسان که وقتی فقر و کمبودی پیدا می کند، دچار بیماری و ناآرامی جسمی می شود.
🔹اما کسی که به خدا ایمان دارد، نه ترس از فقر دارد و نه دلهره ای از نرسیدن به آرزوها. توکل به خدا دارد و همه چیز را به دست او می بیند. می داند که منبع بی نهایت قدرت و مهربانی پشتیبان اوست. حتی اگر فقر را هم برای او تقدیر کرده باشد؛ مصلحت او را در این دیده. می داند که پاسخ بی نهایتِ گرایش های او در چیزی فراتر از این امور مادی است. همچنین ناکامی در زندگی برای انسان مؤمن معنا ندارد؛ چرا که اساساً کامروایی را در رسیدن به لذات کم و محدود دنیا نمی داند. لذا آرام است.
👌روانشناس برجسته کارل گوستاو یونگ (1875م ـ1961م) میگوید:
«در میان همه بیمارانم که در نیمه زندگی خود بودند؛ یعنی بالای35 سال حتی یکی وجود نداشت که مشکل او پس از نومیدی از همه وسایل دیگر، یافتن چشماندازی دینی به زندگی نبوده باشد. با اطمینان میتوان گفت که هر یک از آنان بیمار شده بودند؛ زیرا چیزی را از دست داده بودند که ادیان زنده هر عصر به پیروان خود آموخته بودند و هیچ یک از آنان تا هنگامی که دیدگاه دینی خود را از نو باز نیافتند، واقعاً شفا پیدا نکردند».(تفکر دینی در قرن بیستم، مک کواری، ترجمه بهزاد سالکی، ص165)
#دین_در_ادبیاتی_نو
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
💢فصل اول : ضرورت تولید ادبیاتی تازه در معرفی دین
▪️قسمت دوم: ادبیات قرآن، ادبیاتی منفعت گرایانه
❇️ انسان موجودی کاملاً منفعت گراست. او فقط به چیزی اقبال نشان می دهد که در آن یا احساس منفعت کند و یا ضرر و رنجی را از او دفع کند. لذا عموماً ادبیات خداوند متعال با انسان در قرآن کریم نیز ناظر به منافع و ضررهای انسان است. یعنی او کاملاً واقع بینانه با انسان سخن می گوید؛ نه ارزشی و صرفاً ایدئولوژیک!
🔰نمونه هایی از این ادبیات قرآنی را با همدیگر مرور می کنیم:
۱. «بدانید که فقط با یاد خدا دل آرام می گیرد! أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُ الْقُلُوب.»(رعد/28)
خدای متعال در این آیه کاملاً محسوس و واقع بینانه سخن گفته است. به هیچ وجه گسسته از گرایش و نیاز انسان سخن نمی گوید. سخنی صرفاً عقیدتی و ارزشی بیان نکرده؛ بلکه تکنیکی روان شناسانه و قابل اندازه گیری میدانی را به ما پیشنهاد داده است.
توضیح آنکه ما کافی است کمی خودکاوی کنیم و ببینیم که ناآرامی های ما ناشی از چیست؟ ما ناآرام می شویم چون ترس از فردا داریم. ترس از نداری و فقر. ترس از ناکامی و نرسیدن به آرزوها.
🔸یا ناآرام می شویم چون حرص داریم و می خواهیم بیشتر لذت ببریم. ثروت داریم و می خواهیم ثروتمندتر باشیم. لذا حتی افراد مرفّه نیز عموماً ناآرامند. البته حرص که در قرآن کریم به آن «هلوع» گفته می شود، ناشی از گرایش های بی نهایت طلب و فطری انسان است و به خودی خود چیز بدی نیست. یعنی اساساً انسان همینگونه خلق شده است.(معارج/19) مشکل اینجاست که پاسخ نامحدود به این گرایشها را پیدا نمی کند و ناآرام می شود. دقیقاً مانند جسم انسان که وقتی فقر و کمبودی پیدا می کند، دچار بیماری و ناآرامی جسمی می شود.
🔹اما کسی که به خدا ایمان دارد، نه ترس از فقر دارد و نه دلهره ای از نرسیدن به آرزوها. توکل به خدا دارد و همه چیز را به دست او می بیند. می داند که منبع بی نهایت قدرت و مهربانی پشتیبان اوست. حتی اگر فقر را هم برای او تقدیر کرده باشد؛ مصلحت او را در این دیده. می داند که پاسخ بی نهایتِ گرایش های او در چیزی فراتر از این امور مادی است. همچنین ناکامی در زندگی برای انسان مؤمن معنا ندارد؛ چرا که اساساً کامروایی را در رسیدن به لذات کم و محدود دنیا نمی داند. لذا آرام است.
👌روانشناس برجسته کارل گوستاو یونگ (1875م ـ1961م) میگوید:
«در میان همه بیمارانم که در نیمه زندگی خود بودند؛ یعنی بالای35 سال حتی یکی وجود نداشت که مشکل او پس از نومیدی از همه وسایل دیگر، یافتن چشماندازی دینی به زندگی نبوده باشد. با اطمینان میتوان گفت که هر یک از آنان بیمار شده بودند؛ زیرا چیزی را از دست داده بودند که ادیان زنده هر عصر به پیروان خود آموخته بودند و هیچ یک از آنان تا هنگامی که دیدگاه دینی خود را از نو باز نیافتند، واقعاً شفا پیدا نکردند».(تفکر دینی در قرن بیستم، مک کواری، ترجمه بهزاد سالکی، ص165)
#دین_در_ادبیاتی_نو
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
✳️حکمرانی دینی در آیندۀ گفتمانهای تاریخ
🔰از اوج گرفتن ایدۀ سکولاریزم در برههای گفتیم که غلبۀ گفتمانی را به دست گرفت. امروز آن غلبۀ گفتمانی رو به افول گذاشته است و در بستر دانشی نیز به تدریج اعتبار خود را از دست میدهد.
در آیندۀ نزدیک نیز به اعتقاد ما روزی خواهد رسید که دین سیاسی ما کارآمدی خود را ـ به دست امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) ـ در حد اعلی به رخ جهانیان خواهد کشید، و آن روز ایدۀ سکولاریزم خود به خود از دنیای غرب و دنیای اسلام رخت بر خواهد بست و جایی برای طرح این مباحث باقی نخواهد ماند.
ایدئولوژیهای مهمی در دوران معاصر، بر مبنای سکولاریزم ، پا به عرصۀ وجود گذاشتند و برای مدت محدودی خوش درخشیدند و تبدیل به گفتمان غالب شدند؛ ولی رفته رفته عیب و نقصهایشان آشکار شد و جای خود را به گفتمانهای رقیب دادند. این اشکالات اساس مبنای سکولاریزم را به چالش میکشد و این ایده را تقویت میکند که راه چاره همان حاکمیت دین است.
🔸«امروز دنیای غرب در بنبست فکری و بنبست تئوریک است» «امروز بعد از آنکه بشریّت مکاتب گوناگون و نحلههای فکریِ گوناگون و مسلکهای گوناگون را تجربه کرده ـ از کمونیسم تا دموکراسی غربی تا لیبرالدموکراسیِ رایج در دنیا؛ با این همه ادّعایی که اینها دارند ـ احساس آسایش نمیکند... اینها موجب شده است که انسانها در همه جای دنیا احساس خستگی کنند؛ احساس نیاز به یک دست نجاتبخش کنند». (بیانات رهبر انقلاب، 26/1/1401 و 21/1/1399)
💢زمانی فوکویاما کتاب «پایان تاریخ» را نوشت و تاریخ را به مقصد لیبرالیزم پایان شده اعلام کرد؛ به خیال اینکه همۀ گفتمانها شکست خوردهاند و برای پایان تاریخ فقط لیبرالیزم باقی مانده است. اما خود او هم خیلی زود حرفش را پس گرفت و گفتمان خود را به چالش کشید. (https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=40865) با از دست دادن غلبۀ گفتمانی، کمونیزم و لیبرالیزم و نسخهها و ویرایشهای مختلف آنها همه به حاشیه رفتند و حالا دیگر خودشان هم در دفاع از خودشان حرفی برای گفتن ندارند. با این اوصاف آیا جایی برای نقد علمی این نظریهها باقی میماند؟
خوب است فرصتی را که در این دوران برای ارائۀ گفتمان حاکمیت دین به وجود آمده غنیمت بشماریم و از ایدۀ خود دفاع علمی و عقلانی کنیم. حکومت دینی، چیستی، چرایی و چگونگی…
#دین_و_سیاست
#نقد_سکولاریزم
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
🔰از اوج گرفتن ایدۀ سکولاریزم در برههای گفتیم که غلبۀ گفتمانی را به دست گرفت. امروز آن غلبۀ گفتمانی رو به افول گذاشته است و در بستر دانشی نیز به تدریج اعتبار خود را از دست میدهد.
در آیندۀ نزدیک نیز به اعتقاد ما روزی خواهد رسید که دین سیاسی ما کارآمدی خود را ـ به دست امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) ـ در حد اعلی به رخ جهانیان خواهد کشید، و آن روز ایدۀ سکولاریزم خود به خود از دنیای غرب و دنیای اسلام رخت بر خواهد بست و جایی برای طرح این مباحث باقی نخواهد ماند.
ایدئولوژیهای مهمی در دوران معاصر، بر مبنای سکولاریزم ، پا به عرصۀ وجود گذاشتند و برای مدت محدودی خوش درخشیدند و تبدیل به گفتمان غالب شدند؛ ولی رفته رفته عیب و نقصهایشان آشکار شد و جای خود را به گفتمانهای رقیب دادند. این اشکالات اساس مبنای سکولاریزم را به چالش میکشد و این ایده را تقویت میکند که راه چاره همان حاکمیت دین است.
🔸«امروز دنیای غرب در بنبست فکری و بنبست تئوریک است» «امروز بعد از آنکه بشریّت مکاتب گوناگون و نحلههای فکریِ گوناگون و مسلکهای گوناگون را تجربه کرده ـ از کمونیسم تا دموکراسی غربی تا لیبرالدموکراسیِ رایج در دنیا؛ با این همه ادّعایی که اینها دارند ـ احساس آسایش نمیکند... اینها موجب شده است که انسانها در همه جای دنیا احساس خستگی کنند؛ احساس نیاز به یک دست نجاتبخش کنند». (بیانات رهبر انقلاب، 26/1/1401 و 21/1/1399)
💢زمانی فوکویاما کتاب «پایان تاریخ» را نوشت و تاریخ را به مقصد لیبرالیزم پایان شده اعلام کرد؛ به خیال اینکه همۀ گفتمانها شکست خوردهاند و برای پایان تاریخ فقط لیبرالیزم باقی مانده است. اما خود او هم خیلی زود حرفش را پس گرفت و گفتمان خود را به چالش کشید. (https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=40865) با از دست دادن غلبۀ گفتمانی، کمونیزم و لیبرالیزم و نسخهها و ویرایشهای مختلف آنها همه به حاشیه رفتند و حالا دیگر خودشان هم در دفاع از خودشان حرفی برای گفتن ندارند. با این اوصاف آیا جایی برای نقد علمی این نظریهها باقی میماند؟
خوب است فرصتی را که در این دوران برای ارائۀ گفتمان حاکمیت دین به وجود آمده غنیمت بشماریم و از ایدۀ خود دفاع علمی و عقلانی کنیم. حکومت دینی، چیستی، چرایی و چگونگی…
#دین_و_سیاست
#نقد_سکولاریزم
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
farsi.khamenei.ir
آغازی بر یک پایان
فوکویاما چندی پیش با حضور در یک برنامهی تلویزیونی عنوان کرده که «من فکر نمیکنم جهت تاریخ هنوز هم به سمت لیبرال دموکراسی باشد. دموکراسی بسیار شکننده است و آنچه من در این ۲۵ سال به آن رسیدهام این است که ایجاد نهادهای دموکراتیک بسیار دشوار است بهخصوص ...
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
💠معرفی بحث
👈 در سلسله مباحث #دین_و_سیاست به بررسی دخالت دین در امر سیاست میپردازیم که از مباحث چالشی در عصر حاضر است. با لحاظ متغیر اصلی مسئله [ که محدوده دخالت دین در امر سیاست است] روی سخن در این سلسله بحث با طیفهای گوناگونی خواهد بود.
💢 در درجۀ اول روی سخن با سکولاریزم خواهد بود که دخالت دین را در امر سیاست از اساس نفی میکند. ذیل این فصل فرعی، ابتدا از جایگاه مهاجم، به نقد مبانی سکولاریزم میپردازیم (13 جلسه، #نقد_سکولاریزم از منظر مبانی هستی شناسی، روش شناسی و معرفت شناسی) و در ادامه از جایگاه مدافع، به #شبهات_سکولاریزم پاسخ میدهیم؛ به شرط توفیق الهی.
تا کنون دو قسمت از این مطالب در کانال منتشر شده است:
#قسمت_اول
#قسمت_دوم
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
👈 در سلسله مباحث #دین_و_سیاست به بررسی دخالت دین در امر سیاست میپردازیم که از مباحث چالشی در عصر حاضر است. با لحاظ متغیر اصلی مسئله [ که محدوده دخالت دین در امر سیاست است] روی سخن در این سلسله بحث با طیفهای گوناگونی خواهد بود.
💢 در درجۀ اول روی سخن با سکولاریزم خواهد بود که دخالت دین را در امر سیاست از اساس نفی میکند. ذیل این فصل فرعی، ابتدا از جایگاه مهاجم، به نقد مبانی سکولاریزم میپردازیم (13 جلسه، #نقد_سکولاریزم از منظر مبانی هستی شناسی، روش شناسی و معرفت شناسی) و در ادامه از جایگاه مدافع، به #شبهات_سکولاریزم پاسخ میدهیم؛ به شرط توفیق الهی.
تا کنون دو قسمت از این مطالب در کانال منتشر شده است:
#قسمت_اول
#قسمت_دوم
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
Telegram
افق (واحد ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف)
✅ واحد ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
ایتا @masaf_ofogh
http://instagram.com/masaf_ofogh اینستاگرام
ارتباط با ما👇
http://my.masaf.ir/r/Telegram
☎️ 02175098000
ایتا @masaf_ofogh
http://instagram.com/masaf_ofogh اینستاگرام
ارتباط با ما👇
http://my.masaf.ir/r/Telegram
☎️ 02175098000
▪️نام #حضرت_رقیه سلام الله علیها در کتاب انساب معروف شیعه
✍ جدای از این مصدر و سایر اسناد، حضرت رقیه مظلومه کسی است که با وجود سن کم، حتی سید محسن امین که در برخی مسائل بسیار سخت گیر است از او به عنوان اعیان (بزرگان) شیعه نام برده است.
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
✍ جدای از این مصدر و سایر اسناد، حضرت رقیه مظلومه کسی است که با وجود سن کم، حتی سید محسن امین که در برخی مسائل بسیار سخت گیر است از او به عنوان اعیان (بزرگان) شیعه نام برده است.
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
💠 «دین، در ادبیاتی نو»
💢فصل اول : ضرورت تولید ادبیاتی تازه در معرفی دین
▪️قسمت سوم: ادبیات قرآن، ادبیاتی منفعت گرایانه(3)
✨ خدای متعال در آیه ای مشابه آیه قبل قاعده ای مبتنی بر «انسان شناسی» را بیان می کند:
۲. «و کسی که از یاد من روی گرداند، قطعاً زندگی تنگی خواهد داشت! مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكا.»(طه/124)
❗️توجه کنید در این آیه نمی گوید که خدا انسان را به سختی خواهد انداخت؛ بلکه می گوید «او خود به سختی خواهد افتاد.» یعنی نتیجه طبیعی و واقع بینانه رویگردانی از خدا، سختی و تنگی در زندگی است. این یک سخن ارزشی و شعارگونه نیست؛ بلکه قابل آزمایش اجتماعی و آمارگیری میدانی است. آمارهای بسیاری کاملاً گویای این است که ایمان به خدا ارتباط مستقیمی بر رضامندی از زندگی و سلامت روان دارد. (برای نمونه ر.ک: مقاله بررسی تاثیر میزان دینداری بر رضایت از زندگی زناشویی، گروه نویسندگان.)
❇️اما علاوه بر آمار، منطق این سخن نیز چندان پیچیده نیست. کافی است خودکاوی کنیم تا بدانیم مهمترین گرایش ما، «آرامش» است. آرامشی بدون ذره ای دغدغه و تشویش. البته کمتر کسی به این گرایش عمیق ملتفت است؛ اما در واقع همه انسانها به دنبال هر چیزی در این دنیا می روند برای رسیدن به این لذت و آرامش محض است. ولی در این دنیا هیچ گاه به آن نمی رسند. یعنی اساساً این دنیا چنین ظرفیتی را ندارد.
👈 با این حال عموم انسان ها در پاسخ به این گرایش راه اشتباه می روند. طبعاً انسان وقتی پاسخ نیاز اصیل درونی خود را نیابد، دچار تنش روحی و روانی خواهد بود حتی اگر زندگی مادی او تأمین باشد. اما خدای متعال پاسخ این گرایش اصیل و عمیق را فقط در اتصال به منبع بی نهایتِ آرامش یعنی «خدا» بیان می کند. به همین دلیل رویگردانی از یاد خدا را باعث سختی و تنگی در زندگی می داند. مانند کودکی که دست خود را از دستان مادرش در شلوغی جمعیت رها کند دچار اضطراب و استرس خواهد شد.
🔸ویلیام جیمز فیلسوف و روان شناس آمریکایی می گوید: «ایمان نیرویی است که باید برای کمک به انسان در زندگی وجود داشته باشد. فقدان ایمان زنگ خطری است که ناتوانی انسان را در برابر سختی های زندگی اعلام می دارد. »(ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمة مهدی قائن، تهران، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ اول. 1356، ص220).
#دین_در_ادبیاتی_نو
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا
💢فصل اول : ضرورت تولید ادبیاتی تازه در معرفی دین
▪️قسمت سوم: ادبیات قرآن، ادبیاتی منفعت گرایانه(3)
✨ خدای متعال در آیه ای مشابه آیه قبل قاعده ای مبتنی بر «انسان شناسی» را بیان می کند:
۲. «و کسی که از یاد من روی گرداند، قطعاً زندگی تنگی خواهد داشت! مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكا.»(طه/124)
❗️توجه کنید در این آیه نمی گوید که خدا انسان را به سختی خواهد انداخت؛ بلکه می گوید «او خود به سختی خواهد افتاد.» یعنی نتیجه طبیعی و واقع بینانه رویگردانی از خدا، سختی و تنگی در زندگی است. این یک سخن ارزشی و شعارگونه نیست؛ بلکه قابل آزمایش اجتماعی و آمارگیری میدانی است. آمارهای بسیاری کاملاً گویای این است که ایمان به خدا ارتباط مستقیمی بر رضامندی از زندگی و سلامت روان دارد. (برای نمونه ر.ک: مقاله بررسی تاثیر میزان دینداری بر رضایت از زندگی زناشویی، گروه نویسندگان.)
❇️اما علاوه بر آمار، منطق این سخن نیز چندان پیچیده نیست. کافی است خودکاوی کنیم تا بدانیم مهمترین گرایش ما، «آرامش» است. آرامشی بدون ذره ای دغدغه و تشویش. البته کمتر کسی به این گرایش عمیق ملتفت است؛ اما در واقع همه انسانها به دنبال هر چیزی در این دنیا می روند برای رسیدن به این لذت و آرامش محض است. ولی در این دنیا هیچ گاه به آن نمی رسند. یعنی اساساً این دنیا چنین ظرفیتی را ندارد.
👈 با این حال عموم انسان ها در پاسخ به این گرایش راه اشتباه می روند. طبعاً انسان وقتی پاسخ نیاز اصیل درونی خود را نیابد، دچار تنش روحی و روانی خواهد بود حتی اگر زندگی مادی او تأمین باشد. اما خدای متعال پاسخ این گرایش اصیل و عمیق را فقط در اتصال به منبع بی نهایتِ آرامش یعنی «خدا» بیان می کند. به همین دلیل رویگردانی از یاد خدا را باعث سختی و تنگی در زندگی می داند. مانند کودکی که دست خود را از دستان مادرش در شلوغی جمعیت رها کند دچار اضطراب و استرس خواهد شد.
🔸ویلیام جیمز فیلسوف و روان شناس آمریکایی می گوید: «ایمان نیرویی است که باید برای کمک به انسان در زندگی وجود داشته باشد. فقدان ایمان زنگ خطری است که ناتوانی انسان را در برابر سختی های زندگی اعلام می دارد. »(ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمة مهدی قائن، تهران، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ اول. 1356، ص220).
#دین_در_ادبیاتی_نو
🔆 کانال ادیان، فرق و قومیتهای مؤسسه مصاف (افق)
تلگرام| اینستاگرام | ایتا