و خوشه ای که خشک می شود
دره را پر از خوشه میکند…

^اینه معنای مقاومت پایان ناپذیر فلسطین!🇵🇸🇵🇸

قطعه: عن إنسان
خواننده: #بشر
شعر: #محمود_درویش

وضعوا على فمه السلاسل
ربطوا يديه بصخرة الموتى
و قالوا : أنت قاتل

أخذوا طعامه و الملابس و البيارق
ورموه في زنزانة الموتى
وقالوا: أنت سارق!
طردوه من كل المرافيء
أخذوا حبيبته الصغيرة
ثم قالوا: أنت لاجئ

يا دامي العينين و الكفين!
إن الليل زائل
لا غرفة التوقيف باقية
و لا زرد السلاسل!
نيرون مات ، ولم تمت روما..
بعينيها تقاتل !
وحبوب سنبلة تموت
ستملأ الوادي سنابل..

ترجمه:
دربارهٔ انسان

بر دهانش زنجیر گذاشتند
دستانش را به صخرهٔ مرگ بستند
و گفتند: تو قاتلی

غذا، لباس و پرچم‌هایش را گرفتند
و او را در سلول مردگان انداختند
و گفتند: تو دزدی.
او را از همه بنادر بیرون کردند
محبوبِ کوچکش را گرفتند
و گفتند: تو پناهنده‌ای

ای خونین چشم و خونین دست
شب رفتنی است
نه اتاق بازداشت می‌ماند
و نه حلقه‌های زنجیر
نرون مرد، اما رم نمرده است
با چشم‌های خود می‌جنگد
و خوشه‌ای که ‌خشک می‌شود
دره را پر از خوشه می‌کند.

نسخه ی mp3 موزیک ویدیوی بالا

سلاااام
امروز #نمایشگاه_کتاب کسی نیست؟

من سالن ۱۰/۱ بین غرفه کتابستان و فلسطین در رفت و امدم!))

فلسطینی بارونم کردن!))😅

خود عزیزان فلسطینی حاضرن و استقبال گرمی دارند.

^حتما به غرفه فلسطین سربزنید ، اگر بگید روز قدس شرکت کردین شاید بهتون یه شال هم هدیه بدن!))

ولادت امام علی بن موسی الرضا ع بر شما عزیزان مبارک✨

تولد حج نیازمندان شد
امام کعبه رسید و گدا فراوان شد
زمین به خاک نشسته است آسمانش را
که باز پر کنی از عشق استکانش را
در انتظار هوای نسیم مشهد بود
اگر که نوح برافراشت بادبانش را
بخوان زیارت نامه در امتداد کلیم
که باز کرده در اینجا خدا بیانش را
بدون تکیه به لطف عصای خود موسا
نشسته تا که بگیری تو بازوانش را
گرفته بال فرشته به چشم زائر تو
که شسته است گناهان بیکرانش را
کبوترانه بپر مثل آن مسیحی که
عروج کرده بلندای آسمانش را
و جبرئیل نشسته است روی گلدسته
که سر دهد به حرم نغمه اذانش را
…..

عزیزان اهل فن بیایید کمی نظر بدید درباره حادثه #بالگرد ..
کمی از اضطرابمون کم بشه

هرطور فکر میکنم از سقوط یک بالگرد، تصویر مثبتی ندارم متاسفانه
مگر معجزه ای الهی که ان شالله امام رضا نصیبمون کنه و امروز را با خبر خوشی تمام کنیم

کلامی بر این داغِ دلمان نیست…😭🖤

دیدم این مشهد چرا هی‌ بی‌قراری می‌کند
جای باران، سیل در این شهر جاری می‌کند
‌دیر فهمیدم که او اندر فراق خادمش
عزم خود را جزم دارد گریه زاری می‌کند...💔

^جایی خواندم، میگفتند شما از دستگاه امام رضا برای خودت استفاده میکنی…اما ببین امام رضا چطور روز تولدش، شفاعتت کرد…

▪️اعضای کابین خلبان هنوز هویتشان مشخص نشده تا دی ان ای ایشان آزمایش شود… اشک چشمانم بند نمی آید…

الهی بمیرم برای خانواده هاشون
که یک روزه دارن دنبال عزیزشون اخبار را بالا و پایین میکنند و حتی نامی هم از ایشان نیست…چون حتی وقتی خبری هم هست از اشخاص اول تا چندم هست و بس!

کاش به عزیزانشان برسد که
ما از همه بیشتر بر #مظلومیت ایشان گریستیم و خوب میدانیم چه درد عظیمیست وقتی عزیزت از اعضای تیم حفاظت و خدمت باشد …

کاش به ایشان برسد که
فرقی نمیکند اگر هنوز بی نام و نشان هستند،
مرد میدان ایرانمان
بودند و شهادتشان ماندگار …

اسامی شهدای خلبان و فنی هلیکوپتر حامل رئیس جمهور و هیئت همراه اعلام شد

اسامی خلبانان شهید این سانحه به شرح زیر است:
🔹سرهنگ خلبان سید طاهر مصطفوی
🔹سرهنگ خلبان محسن دریانوش
🔹سرگرد فنی بهروز قدیمی


^اسامی منتشر شده است اما چون دردی که نوشتم و برآن گریستم کم نمیشود، آن را تغییر نمیدهم.. چون همیشه مدافعان شخصیت و امنیت ما مظلوم و بی نشان تر بوده و هستند و خواهند بود …

▪️پیام شما ؛

واسه کسایی که تبریز نیستن بخوام از وضعیت تبریز بگم کل شهر تو شوکه
هر طرفی میبینی یکی کنار خیابون کز کرده و داره اشک میریزه
یسریا هنوز باورشون نمیشه، تو تبریز حاج آقا میگفتی همه میدونستن داری آقای آل هاشم رو میگی دیگه لازم نبود در ادامش اسمشون رو هم بگی، همه از هم میپرسن واقعا حاج آقا رفت؟
جلوی خونه‌ی حاج آقا قیامته، از مردم مصاحبه میگیرن، مردم گریه میکنن خبرنگار گریه می‌کنه فیلمبردار از شدت گریه دستاش شل میشه و مصاحبه ناتموم میمونه و دوباره از اول ...
ما خاک تو سرمون شد، ما پدرمون رفت
هر چی میشد ما می‌رفتیم خونه‌ی حاجی
حاج قاسم شهید میشد پناهمون حاجی بود
سید رضی می‌رفت پناهمون حاجی بود
سفارت رو میزدن پناهمون حاجی بود
ما اصلا نمی‌دونیم چیکار کنیم فقط میخوایم یه جا بگیم و یه جا حرف بزنیم و خودمون رو خالی کنیم
از مالک رحمتی چی بگیم؟
از فرزند تو راهش چی بگیم
داغمون یکی دوتا نیست که


آخه ببینید عزیزان مارو کنار رهبری💔😭

دردی که #قضاوت داره خدا نصیب دوستانمان نکنه… اگر نصیب شد، اینگونه آبروی ما را بخره..

^از هیچ چیز نترسید،
خدا با ماست
خدای دهه ۶۰
خدای امسال
و سالهای دیگر هم هست…

^مردمِ تبریزم دم غیرتتون گرم،
تمام رسانه های اسرائیلی درباره ی این حجم شگفتی ساز از حضورتون حرف میزنند…

یکی میگفت مردم تبریز
یه جور دیگه عزا دارن
هم میزبان از دست دادن
هم میهمان
به رگِ غیرتشون بر خورده…🖤

با حضورتون در شهرهایی که هستید، میزبانی خوبی کنید در آخرین سفر استانیِ رئیس جمهورمون… تا این رسانه های دشمن تا مدتها درباره ی حضور ما در قم، تهران و مشهد هم اینچنین ساعتها حرف بزنند و بدانند ما ملتِ شهادتیم …

همه نگران بغض دم «اللهم انا لانعلم منهم‌ الا خیرا»ی آقا بودند ابراهیم. همه نگران بودند. همه از دیشب می‌گفتند دعاکنید آقا سرنماز بغض نکند یکهو. در لحظه این فراز، همه بلند گریه کردند، تمام صف‌های قامت‌ بسته پشت شانه‌های آقا. صف‌های توی خیابان. همه بلند گریه کردند که بغض آقا توی صدای جمعیت گم شود. آقا اما بغض نکرد ابراهیم. در تکرار دوم و سوم هم همه مویه سر دادند. میلیون‌ها گریه بلند، برای شنیده نشدن یک بغض آرام؛ آقا اما بغض نکرد ابراهیم. هیچ شانه‌هایش نلرزید. کوه انگار. مشکی هم نپوشید حتی. و بر تابوت شما کمر خم نکرد حتی برای بوسه‌ای یا فاتحه‌ای. رفت و توی دفتر شخصی‌اش نشست به دیدارهای سران و سرسلامتی‌های همسایه‌ها. آقا حواسش هست ابراهیم. مراقب است که توی دل ما خالی نشود. بچه‌ها را بغل می‌کند. به آدم‌بزرگ‌ها میگوید هیچ‌نگران نباشید. خللی پیش نمی‌آید. سکنات او آراممان می‌کند. ابراهیم تو توی دامن کوه‌ها گم شدی، و ما تکیه بر کوهی داده‌ایم این داغ را. حالمان خوب است، کوه‌مان استوار هنوز. نگران ما نباش.

«مهدی مولایی»