موسسه مهر ماندگار ناصری
134 subscribers
1.54K photos
189 videos
6 files
785 links
ارتباط با مهر ماندگار: تلگرام
@mehremandegar93
ویا تماس با شماره:
021-22887914

سفارش استند یادبود:
09901212167
Download Telegram
« داستانِ جنگارک »
[ روایت چهارم ]
تصویر ۱ از ۳

• شما من را در این عکس نمی‌بینید. اسم من یاسین است. من در دو سالگی‌ام مانده‌ام و دیگر بزرگ نشده‌ام. خانواده‌ام هر چند روز به دیدار من می‌آیند و در این مدت هرگز فراموشم نکرده‌اند. در روستای ما وقتی کودکی از دنیا می‌رود، اگر شناسنامه داشته باشد، می‌ماند برای فرزند بعدی. حالا که من نیستم، برادرم صاحب شناسنامه من است.



عکس‌ها و روایت :
مجید فراهانی


#مهر_ماندگار #جنگارک #مزار #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است #مستند #عکس_مستند_اجتماعی #روایت_چهارم

https://t.me/mandegarmehr
« داستانِ جنگارک »
[ روایت چهارم ]
تصویر ۲ از ۳‌

• من، یاسین، اهل روستای جنگارک، وقتی دو ساله بودم در هوتگ افتادم. هوتگ همان گودال‌های آبی است که ما از آن آب می‌خوریم و اگر خوش شانس باشیم گاهی اوقات توی روسری‌های رنگارنگ دختران روستا ماهی‌های نقره فام ریگو و گلینچ صید می‌کنیم. من تنها کودکی نیستم که در هوتگ افتاده‌ و غرق شده‌ام. سه سال پیش بود که از دنیا رفتم. اینجا برای مرده‌ها سنگ قبر نمی‌گذارند، قبرها نام ندارند، فقط برای مردها دو چوب و برای زن‌ها یک چوب به عنوان نشان بر مزارشان می‌گذارند. من سه سال است که در قبرستان روستای جنگارک آرمیده‌ام.


عکس‌ها و روایت :
مجید فراهانی


#مهر_ماندگار #جنگارک #مزار #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است

https://t.me/mandegarmehr
« داستانِ جنگارک »
[ روایت چهارم ]
تصویر ۳ از ۳

• خانواده‌ام در تمام این سه سال که دستم از دنیا کوتاه بوده، هر چند روز به دیدار من آمده‌اند. کنار مزارم روی زمین می‌نشینند و برایم دعا می‌خوانند و رسوم را به جا می‌آورند. دلم برای مادر، پدر، برادر و خواهرانم تنگ شده. دلم می‌خواهد در آغوشم بگیرند. دلم می‌خواهد دست‌های کوچکم را به چشم‌های مادرم برسانم و اشک‌های روی صورتش را پاک کنم.


عکس‌ها و روایت :
‏مجید فراهانی


#مهر_ماندگار #جنگارک #مزار #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است

https://t.me/mandegarmehr
« داستانِ جنگارک »
[روایت پنجم ]
تصویر 2 از ۳‌

• به جز بُزها، دام دیگری در این حوالی دوام نمی‌آورد. گرم است و بی آب و علف. اینجا میوه درخت چش، کهیر و سورقوم اگر پیدا شود برای بزها غذای مناسبی خواهد بود، اما اگر پیدا شود. اینجا دلهایمان به حال هم می‌سوزد اگر آب نباشد، اگر باران نبارد.


#مهر_ماندگار #جنگارک #مزار #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است #مستند

https://t.me/mandegarmehr
« داستانِ جنگارک »
[ روایت ششم ]
تصویر ١ از ۳

• در منطقه ما رسم بر این است که مادران به دختر بچه‌هایشان سوزن دوزی را یاد بدهند. نه تنها سوزن دوزی که آشپزی، خانه‌داری، خیاطی و حتی شوهرداری. من هم از مادرم یاد گرفتم که چگونه سوزن دوزی کنم. سال‌هاست که گل‌ها و نقش‌ها را روی پارچه‌ها می‌دوزم و حالا دیگر مهارت خوبی در این کار دارم. غروب‌های زیادی روی همین تخت نشسته‌ام و دختر بچه‌های روستا کنارم حلقه زده‌اند و به دست‌های من نگاه کرده‌اند که چگونه سوزن را روی پارچه می‌رقصانم.




#مهر_ماندگار #جنگارک #مزار #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است #مستند

https://t.me/mandegarmehr
« داستانِ جنگارک »
[ روایت ششم ]
تصویر ۲ از ۳‌

• سوزن دوزی روی پارچه دقت زیادی می‌خواهد. اینجا دوختن یک لباس تقریبا ۱۵ روز طول می‌کشد. روی هر پارچه طرح و رنگ متفاوتی دوخته می‌شود. مُهرها یا گل‌ها را کنار هم می‌دوزند تا طرح کامل شود. هر طرح گل روی پارچه اسم خاصی دارد. مثلا یک مهر داریم به نام «بَلوک مندریک» که یعنی انگشتر مادر بزرگ. چقدر قشنگ است که لباس تنت طرح انگشتری مادربزرگ داشته باشد.




#مهر_ماندگار #جنگارک #مزار #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است

https://t.me/mandegarmehr
« داستانِ جنگارک »
[ روایت ششم ]
تصویر ٣ از ۳‌

• من هم مثل تمام دخترهای روستا سوزن‌دوزی را از مادرم آموخته‌ام. ساعت‌ها روی پارچه طرح می‌دوزم و این کار را دوست دارم. مردهای روستا برای ما نخ‌های رنگارنگ و آینه می‌آورند که روی پارچه‌ها بدوزیم. آینه‌ها را از پاکستان می‌آورند اما نخ‌های ایرانی کُرک کمتری دارند و برای این کار بهترند. در روستای ما رسم بر این است که دخترها لباس بخت خودشان را با دست‌های خودشان بدوزند.




#مهر_ماندگار #جنگارک #مزار #داستان_جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #مهر_ماندگار_است

https://t.me/mandegarmehr