موسسه مهر ماندگار ناصری
133 subscribers
1.54K photos
189 videos
6 files
785 links
ارتباط با مهر ماندگار: تلگرام
@mehremandegar93
ویا تماس با شماره:
021-22887914

سفارش استند یادبود:
09901212167
Download Telegram
#تقويم_نگار


تن اگر معلول باشد از خدا دانیم ما
جسم اگر معذور گردد ماسوا دانیم ما
عیب در تمثال منگر عیب در اعمال بین
کار بد با عقل سالم را خطا دانیم ما


۲۴ مهرماه، روز ملی پاراالمپیک را گرامی میداریم.

#مهرتان_ماندگار

https://t.me/mandegarmehr/1104
🔹🔸#موفقیت چیزی فراتر از
چندقانون ساده نیست!

هر روز #تلاش کنید
و قدمی بردارید،
هر چند کوچک باشند!
تا روزی نتیجه همه آن قدمها را ببینید.

#انرژي_مثبت
#مفید_باشیم
#مهرتان_ماندگار
t.me/mandegarmehr
#خوشبختی مانند تلفن است
اگر دیگران نداشته باشند،
به هیچ درد شما نخواهد خورد!
برای دیگران آرزوی خوشبختی داشته باشید

#مهرباني
#نوع_دوستی
#مسئولیت_اجتماعی
#مهرتان_ماندگار
http://t.me/mandegarmehr
#تقويم_نگار

امروز ۲۵ مهرماه (۱۷ اکتبر)، #روز_جهانی_ریشه‌_كنی_فقر است.

📝 آموزش، تحصيل، كسب مهارت هاى فردى كمك مى كند، تا سايه فقر از بين برود.
فقر غارتگر شادى هاست.

🌿جهان بدون فقر زيباتر مى شود.🌿

#فقر
#نیازمندان
#مسئولیت_اجتماعی
#مفید_باشیم
#مهرتان_ماندگار

https://t.me/mandegarmehr/1108
#معرفي_مؤسسات_خيريه

مؤسسه نیکوکاری و حمایت تحصیلی #بنیاد_دانش

همیاران و همراهان بنیاد دانش

سلام ؛
امروز، ۱۷ اکتبر، روز جهانی مبارزه با فقر است. به همین مناسبت تصمیم گرفتم تا چند خطی برای شما بنویسم. از آرزویی که دیگر آرزو نیست و حالا به هدفی تبدیل شده که هر روز برای رسیدن به آن تلاش میکنیم، از داستان بنیاد دانش.
چند سال قبل، در کنار دغدغه های کسب و کار و روزمرگی های زندگی، با چند تن از دوستان تصمیم گرفتیم تا به فعالیت های خیرخواهانه مان، شکلی نو بدهیم.
از آنجایی که با طعم محرومیت بیگانه نبودیم، هدفمان را بر آینده کودکانی متمرکز کردیم که می‌توانند تغییری بزرگ در مسیر رشد یک نسل از خانواده داشته باشند اما فقر و نبود سایه پدر، آن‌ها را با آسیب های جدی روبرو کرده است. ایده بنیاد از همان روزها شکل گرفت، چند دانش آموز با استعداد ولی نیازمند و یتیم را در اطراف تهران شناسایی کردیم و سعی کردیم تا جای ممکن، نقش پدر را، پدری دلسوز ، متدین و مهربان را برایشان پر رنگ کنیم.
اما مگر می‌شود انبوه مشکلات خانواده‌های مادر سرپرست و بی سرپرست را دید و از کنارشان به آسانی گذشت؟
کم کم بچه های بیشتری جذب بنیاد دانش که حالا داشت خیریه‌ای رسمی می شد ، شدند و نیکوکاران و همیاران از جای جای کشور به خانواده بنیاد پیوستند.
در طی این مدت از فعالیت، فهمیدیم که نباید برای بورسیه ها و خانواده هایشان نقش عابر بانک را بازی کنیم . بلکه باید خدماتی به آن ها بدهیم که منطبق بر نیاز واقعی خانواده باشد و برای جذب این خدمات بر مفهوم کار داوطلبانه و مسئولیت اجتماعی متمرکز شدیم.
امروز،‌بیش از سه سال از فعالیت رسمی بنیاد دانش میگذرد، روزها و ماههایی که اگر معجزات خداوند و دعای خیر دانش آموزان بورسیه بنیاد نبود، شاید خانواده بنیاد دانش هم برقرار نمیماند و هر یک از ما، در گوشه ای به آرزویی فکر میکردیم که هیچ وقت عملی نشد. ولی ماندیم و توانستیم حدود سیصد و پنجاه دانش آموز با استعداد را در سرتاسر ایران پذیرش کنیم، به ارزش افزوده ای بیشتر از سیصد درصد و با گستره ای از خدمات متنوع و تحت یک برنامه استراتژیک علمی برسیم و هزینه های سربار خیریه را به زیر ده درصد برسانیم.
میدانیم که راهی که آغاز کرده ایم هموار نیست اما امیدواریم و ایمان داریم که لطف پروردگار مهربانی‌ها همراه ماست و خانواده ای هستیم از افرادی که قلبشان برای اشاعه نیکی ها میتپد و همیارمان شده اند تا باهم آینده بهتری بسازیم برای کودکان سرزمینمان.

هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما

مدیر عامل بنیاد دانش
۲۵ مهرماه ۱۳۹۶


#حمایت_تحصیلی
#مؤسسات_خيريه
#مهرباني
#نیکوکاری
#دانش_آموزان_نیازمند

#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1110
به نام او

«۵۴ هزار و ۷۶۹ نفر در سال ۹۵»


قصد دارم کمی آمار شهرمان را بدهم. از تهران شروع میکنم و به سراغ دیگر شهرستان‌های کشور هم نمیروم.

طبق آمار رسمی بهشت زهرا ۵۴۷۶۹ نفر در سال ۹۵ در شهر تهران به دیار باقی شتافتند. میزان زن و مردش برایم مهم نیست. اما بسته به هدفم لزوماً تعداد۹۸۱ نوزاد را از آن قلم میگیرم و به تعداد حدودی ۵۳۵۰۰ نفر میرسیم.

مرگ حق است و من قصد ندارم راجع به ماهیت این سرنوشت الهی و قطعی صحبت کنم. روی من با نحوه برخورد ما اطرافیان، اقوام، وابستگان، ذوی الحقوق و ذوی الارحام آن متوفی است.
رسم و عرف جامعه کنونی ما در ارائه مراتب تسلیت به خانواده متوفی چیست؟

یکی از روش‌های عرض تسلیت به خانواده داغدار در جامعهء ما تهیه بنرهایی به رنگ سیاه و با نوشته هایی است که حال و هوا و رنگ و بوی سوگواری و تأسف دارد. آن هم از طرف ریز و درشت فامیل و دوستان و آشنایان. گهگاه درب منزل متوفی دیده ام که برای نصب تعداد بیشمار این بنرهای نیاز به نصب داربست هم بوده است.

حتی در یکی از شهرهای شمال کشور پس از مشاهده #بنر_تسلیت با عکس متوفی و عبارت «از طرف پسرخاله داغدارت» که بر روی داربست در حاشیه جاده نصب شده بود و هرچه پیشتر میرفتم همان عکس با همان عبارت مذکور اما از طرف دایی و عمو و پسرعمه و سایر اقوام تکرار می‌شد، به این نتیجه رسیدم که نصب این بنرهای تسلیت به رقابت های فامیلی هم مبدل گشته است.

آیا تا کنون با خود فکر کرده ایم که:
ارسال این بنرها اثری هم به روح خدابیامرز میفرستد؟ جدا از آسیب به چهره زیبای شهر، عاقبت این ۲-۳متر پلاستیک چه میشود؟ آیا در خاطر صاحب عزا میماند که من بنر تسلیت فرستادم یا نه؟ در پیشگاه حضرت حق چه جایگاهی دارد؟

به آمار برگردیم.
فرض میکنیم که به ازای هر یک از ۵۳۵۰۰ نفر متوفی سال ۹۵، ۵ قطعه بنر تولید شده است. (میدانم ۵ تا تقریباً محال است.) حداقل قیمت کوچکترین بنر را هم ۱۵۰۰۰ تومان در نظر بگیریم به مبلغی بالغ بر ۴میلیارد و ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان میرسیم. (۴٫۰۱۲٫۵۰۰٫۰۰۰)
رقم کمی نیست!!! این مبلغ را بابت تسلیت به خانواده داغدار هزینه میکنیم و نهایتاً سرنوشت این بنرهای منتهی به سطل های زباله و بازیافت میشود.
این آمار و صحبت را مطرح نکردم که بگویم تسلیت نگوییم یا بی تفاوت باشیم. بلکه میخواهم از جامعه خود #التماس_تفکر کنم. تا به جای این #فرهنگ جاافتاده و غلط فرهنگی زیباتر و ماندگارتر و با اجرمعنوی بنشانیم. حتماً راه‌هایی بهتر و زیباتری وجود دارد که هم موجب تسلی خاطر خانواده داغدار شود و هم اجر و پاداش اخروی برای خودمان به همراه داشته باشد.
در هفته های آینده به ارائه این راهکارها خواهیم پرداخت.

✍️ ادامه دارد...


مهرماندگار از طریق آیدی ادمین کانال خود به نشانی @mehremandegar93 آماده دریافت پیشنهادات شما گرامیان پیرامون این #فرهنگسازی جدید است.
همراهمان باشید.


#مفید_باشیم
#فرهنگ_سازی
#مسئولیت_اجتماعی

#مهرتان_ماندگار

https://t.me/mandegarmehr/1112
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#معرفي_كتاب


کتاب این هفته را به نوجوانان ۸-۱۱ ساله عزیزمان تقدیم میکنیم؛



#مادرجون!_چرا_اسمم_را_یادت_رفته؟
نویسنده: #سالی_مورفی
مترجم: #پروین_علی_پور

درباره کتاب:

توی مدرسه گروه های زیادی هست. ولی پرل همیشه در گروه تک نفره ی خودش است. علاقه دارد شعرهای بی قافیه بگوید، ته ته اسخر بماند و حباب درست کند و آن پایین بماند بی آنکه غرق شود. چیز دیگری هم هست که پرل بیش از هر چیز، آن را دوست دارد و آن گذراندن وقت با مادر جونش است. در خانه ی پرل سه نفر زندگی می کنند: پرل، مامان و مادر جون. از وقتی یادش می آید، همیشه همینطور بوده است. ولی حالا مادرجون یادش نمی آید که او کیست. در اتاقش دراز می کشد، می خوابد، آب دهانش سرازیر می شود و روز به روز ضعیف تر می شود. پرل هر روز پس از مدرسه، به اتاق مادرجونش می رود، با او حرف می زند و ماجراهایی که در روز رخ داده است را برایش تعریف می کند.

کتاب «مادرجون! چرا اسمم را یادت رفته؟!» داستانی است درباره ی دختری به نام پرل. در این داستان سالی مورفی با کمک شعر دنیای پرل را به تصویر می کشد و یادآور می شود نزدیکان ما حتی اگر بیماری فراموشی بگیرند و پیر شوند باز هم برای ما دوست داشتنی هستند. نشان می دهد چگونه یک کودک می تواند با مرگ کسانی که دوستشان دارد کنار بیاید. و بداند پس از مرگ عزیزان، زندگی همچنان ادامه خواهد داشت. خواندن این داستان نه تنها به کودکان، بلکه به بزرگسالان نیز توصیه می شود.

سالی مورفی درباره شکل گیری این کتاب می گوید: « شبی تازه به رختخواب رفته بودم که شعری به ذهنم رسید. آن را روی کاغذ نوشتم و در هفته‌های بعد، باز هم چیزهایی به آن اضافه کردم، سرانجام، دریافتم که داستانی شکل گرفته است. خوشحالم که شخصیتی مانند پرل در این داستان همراهی‌ام کرد؛ هر چند که هر بار داستانش را می‌خوانم، اشکم در می‌آید!»

هیتر پاتر تصویر کتاب می گوید: « به نظر من غمگین‌ترین لحظه‌ داستان زمانی است که پرل به چشمان مادربزرگش نگاه می‌کند و امیدوار است شور و حالی را که پیش‌تر در چشمان او بود، ببیند. اما امیدش ناامید می شود! همه ی ما همچون پرل بارها به چیزهایی فکر می کنیم که هرگز نمی توانند وجود داشته باشند!»

کتاب «مادرجون! چرا اسمم یادت رفته!؟» برنده‌ جایزه‌ کتاب سال استرالیا (۲۰۰۹) و نیز نامزد چند جایزه‌ ادبی دیگر شده است.

#کتاب_و_کتابخوانی
#پنج_شنبه
#کتاب_نوجوان

#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1116
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اين کلیپ ميتونه ديدگاه شما رو درباره شكست تغيير بده و كل زندگيتون رو تحت تأثير قرار بده !

🌹برگرفته از فرهنگ قدیمی ژاپن🙏

شرحی مختصر بر این فرهنگ
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
این هنر را #کینتسوگی می‌نامند؛

کینتسوگی (به ژاپنی: 金継ぎ) (Kintsugi)، یا #کینتسوکوروی (به ژاپنی: 金繕い) (Kintsukuroi)، با معنای لغوی اتصال با #طلا ، هنری ژاپنی است که در آن قطعات شکسته #سفال و #کوزه را با ماده‌ای شامل پودر طلا به هم چسبانده و تعمیر می‌کنند.
پیشینه پیدایش این هنر را به زمانی مربوط می‌دانند که شوگون آشی‌کاگا یوشی‌ماسا در پایان سده پانزدهم، یک کاسه چای را برای تعمیر به چین برگرداند. هنگامی که کاسه را برگرداندند با گیره‌های فلزی زشتی تعمیر شده‌بود. صنعتگران ژاپنی گرد هم آمدند تا راهی برای تعمیر ظریف‌تر چینی‌های شکسته پیدا کنند. به زودی مجموعه‌دارها شیفته هنر جدید شدند و حتی گفته می‌شود که برخی از آنها به عمد چینی‌های باارزش خود را می‌شکستند تا دوباره با رگه‌های طلایی هنر کینتسوگی درز گرفته شوند و زیباتر به نظر برسند. هنر کینتسوگی در ظرف‌هایی که برای مراسم چای ژاپنی بکار می‌روند استفاده می‌شود.

#شکست
#موفقيت
#انرژي_مثبت
#مهرتان_ماندگار
http://t.me/mandegarmehr
#مهربانی را بکار
بالای‌هر زمینی
و زیرهر آسمانی.
و اگر جای دانه هایی که کاشتی را
فرامـوش کردی
روزی باران
جایشان رابه تو نشان خواهد.🌻

#خوب_باشیم
#مسئولیت_اجتماعی

#مهرتان_ماندگار
t.me/mandegarmehr
‏Prove yourself , To yourself
‏Not to others!

خودت رو به خودت ثابت كن ،
نه به ديگران!

#انرژي_مثبت
#نگرش_زيبا
#موفقيت

#مهرتان_ماندگار
http://t.me/mandegarmehr
عکاسی از دخترکی دستفروش که زیرباران جوراب میفروخت عکسی گرفت…

آن عکس بهترین عکس سال شد…
عکاس بهترین عکاس سال شد و جایزه گرفت…
کتابی درمورد آن عکس نوشته شد… نویسنده اش بهترین نویسنده شد و جایزه ای گرفت…
از آن کتاب فیلمی ساخته شد…آن فیلم پر بیننده ترین فیلم شد…
تمام عوامل سازنده آن فیلم جوایزی گرفتند و تحسین شدند…
ولی آن کودک دستفروش هنوز دستفروشی میکند!!!!!

عکاس این عکس برنده ۱۲۳ هزار دلار شده ولی خود این دختر بچه کماکان آشغال گردی می‌کند...

#دنیای_وارونه
#کودکان_کار
#مسئولیت_اجتماعی
#جامعه_خالی_از_فقر

#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1123
#معرفي_مؤسسات_خيريه

#موسسه_خیریه_طنین_پرشکوه_مهر
#طپش


درباره طپش:
جامعه هر روز از نو زاده می شود. مردم هر زمان می توانند با گذشتگانشان تفاوت غیر قابل تصوری داشته باشد. تمام ایراداتی که امروز به جامعه وارد است، شاید میتوانست با کمی تغییر در گذشته هرگز به وجود نیاید. این که «زندگی هر فرد به زندگی تمام افراد اجتماع گره خورده است » باور دیرین ایرانی-اسلامی این خاک پر گهر است. این آموزه نیاکان، ما را بر آن داشت تا آستین بالا زده و در حد توان ناچیزمان گامی برای کودکان جامعه و آینده سازان فردا برداریم. موسسه مردم نهاد طپش با پنج سال سابقه فعالیت خیریه از قبیل بازسازی آسانسور بیمارستان تخصصی کودکان حضرت علی اصغر (ع) تلاش نموده تا کودکان بی سرپرست بیمار را یاری کند تا بتوانند در دامان خانواده با تربیت و رفاهی تا حدی سزاوار نونهالان ایران زمین رشد نموده و مراحل بهبود و یا کنترل بیماری خود را بگذرانند. خدا را شاکریم که سال ۱۳۹۴ توفیق یافتیم تا با اخذ مجوزهای لازم به طور رسمی فعالیت خود را ادامه دهیم. این راه، طولانی و پر فراز و نشیب است و ب یشک بدون یاری دوستانی همراه، ادامه راه با کیفیت مطلوب میسر نیست. شما را دعوت میکنیم تا با ما باشید تا به یاری هم «طرحی نو در انداخته » و تاثیری واقعی بر آینده جامع همان داشته باشیم.

موسسـه خیريـه «طپـش» در کنـار تمـام اهداف و قوانین انسـانی و ارزشـی که بـه آن پايبند اسـت در تلاش برای جـذب کمک هـای مـادی و معنـوی افـراد نیکـوکار و شـريف اسـت تـا بتواند خدمات شايسـته تـری را بـه عزيزان تحـت پوشـش ارائـه نمايـد. اما اين موسسـه دقیقـا چـه کار می کند؟ موسسـه خیريـه طپـش بـرای هـر خانـواده ماهیانـه عـلاوه بـر دريافـت سـبد غذايی کـه شـامل مـوادی از جمله گوشـت، مـرغ، ماهـی، برنـج، نـان و حبوبات اسـت، هزينه های درمان پزشـکی و دارويـی و هزينه هـای جانبی مثل دندانپزشـکی، اسـپری آسـم و ويتامیـن آهـن و ديگـر مايحتـاج مشـابه عزيـزان تحت پوشـش را تامیـن می نمايد. بـرای «طپـش» کرامـت انسـانی از نیازهـای اصلی و اساسـی هر شـخص اسـت. لذا هـدف خود را کیقیـت کمک و همیـاری ايـن خانواده هـا و نـه کمیـت و پررنـگ کـردن تعدد آنهـا قرار داده ايم. در اين موسسـه سـعی می شـود تا حـد تـوان محدوديتی بـرای کمک متصور نشـود.

#مهرباني
#مسئولیت_اجتماعی
#کار_خیر
کانال:
https://t.me/tapeshcharity
به نام او

«۵۴ هزار و ۷۶۹ نفر در سال ۹۵»


قصد دارم کمی آمار شهرمان را بدهم. از تهران شروع میکنم و به سراغ دیگر شهرستان‌های کشور هم نمیروم.

طبق آمار رسمی بهشت زهرا ۵۴۷۶۹ نفر در سال ۹۵ در شهر تهران به دیار باقی شتافتند. میزان زن و مردش برایم مهم نیست. اما بسته به هدفم لزوماً تعداد۹۸۱ نوزاد را از آن قلم میگیرم و به تعداد حدودی ۵۳۵۰۰ نفر میرسیم.

مرگ حق است و من قصد ندارم راجع به ماهیت این سرنوشت الهی و قطعی صحبت کنم. روی من با نحوه برخورد ما اطرافیان، اقوام، وابستگان، ذوی الحقوق و ذوی الارحام آن متوفی است.
رسم و عرف جامعه کنونی ما در ارائه مراتب تسلیت به خانواده متوفی چیست؟

یکی از روش‌های عرض تسلیت به خانواده داغدار در جامعهء ما تهیه بنرهایی به رنگ سیاه و با نوشته هایی است که حال و هوا و رنگ و بوی سوگواری و تأسف دارد. آن هم از طرف ریز و درشت فامیل و دوستان و آشنایان. گهگاه درب منزل متوفی دیده ام که برای نصب تعداد بیشمار این بنرهای نیاز به نصب داربست هم بوده است.

حتی در یکی از شهرهای شمال کشور پس از مشاهده #بنر_تسلیت با عکس متوفی و عبارت «از طرف پسرخاله داغدارت» که بر روی داربست در حاشیه جاده نصب شده بود و هرچه پیشتر میرفتم همان عکس با همان عبارت مذکور اما از طرف دایی و عمو و پسرعمه و سایر اقوام تکرار می‌شد، به این نتیجه رسیدم که نصب این بنرهای تسلیت به رقابت های فامیلی هم مبدل گشته است.

آیا تا کنون با خود فکر کرده ایم که:
ارسال این بنرها اثری هم به روح خدابیامرز میفرستد؟ جدا از آسیب به چهره زیبای شهر، عاقبت این ۲-۳متر پلاستیک چه میشود؟ آیا در خاطر صاحب عزا میماند که من بنر تسلیت فرستادم یا نه؟ در پیشگاه حضرت حق چه جایگاهی دارد؟

به آمار برگردیم.
فرض میکنیم که به ازای هر یک از ۵۳۵۰۰ نفر متوفی سال ۹۵، ۵ قطعه بنر تولید شده است. (میدانم ۵ تا تقریباً محال است.) حداقل قیمت کوچکترین بنر را هم ۱۵۰۰۰ تومان در نظر بگیریم به مبلغی بالغ بر ۴میلیارد و ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان میرسیم. (۴٫۰۱۲٫۵۰۰٫۰۰۰)
رقم کمی نیست!!! این مبلغ را بابت تسلیت به خانواده داغدار هزینه میکنیم و نهایتاً سرنوشت این بنرهای منتهی به سطل های زباله و بازیافت میشود.
این آمار و صحبت را مطرح نکردم که بگویم تسلیت نگوییم یا بی تفاوت باشیم. بلکه میخواهم از جامعه خود #التماس_تفکر کنم. تا به جای این #فرهنگ جاافتاده و غلط فرهنگی زیباتر و ماندگارتر و با اجرمعنوی بنشانیم. حتماً راه‌هایی بهتر و زیباتری وجود دارد که هم موجب تسلی خاطر خانواده داغدار شود و هم اجر و پاداش اخروی برای خودمان به همراه داشته باشد.
در هفته های آینده به ارائه این راهکارها خواهیم پرداخت.

✍️ ادامه دارد...


مهرماندگار از طریق آیدی ادمین کانال خود به نشانی @mehremandegar93 آماده دریافت پیشنهادات شما گرامیان پیرامون این #فرهنگسازی جدید است.
همراهمان باشید.


#مفید_باشیم
#فرهنگ_سازی
#مسئولیت_اجتماعی

#مهرتان_ماندگار

https://t.me/mandegarmehr/1127
«علی اشرف درویشیان» داستان‌نویس و پژوهشگر حوزه‌ی ادبیات عامه درگذشت.
ضمن تسلیت این فقدان بزرگ به جامعه‌ی ادبی و هنری ایران، معرفی کتاب این هفته را به کتاب «فصل نان» وی اختصاص می‌دهیم.

کتاب: #فصل_نان

نویسنده: #علی_اشرف_درویشیان

درباره کتاب:

این مجموعه کتاب دارای شش داستان با عنوان‌های خر نفتی، دکان بابام، آبگوشت آلوچه، یک روز، عشق و کاهگل و بابای معصومه می‌باشد.

موضوع مشترک همه‌ی داستان‌های این مجموعه فقر، محرومیت و ستم‌دیدگی آدم‌های حاشیه‌ای و فرودست جامعه است. درویشیان در این مجموعه با تیزبینی قابل ستایشی به روایت اجتماع این آدم‌ها و مصیبت‌هایشان می‌پردازد.

درویشیان در این کتاب با بیان رنج شخصیت‌های داستان به نگرش‌ها و طرز تلقی شخصیت‌های داستان به نوع زندگی‌شان می‌پردازد و به نوعی نشان می‌دهد که #فقر گریبان گیر مردم جامعه نتیجه جبر و سنت حاکم بر آنان است.

انتهای داستان با همان ساختاری پایان می‌یابد که ابتدای داستان شروع می‌شود یعنی داستان که با دوندگی‌های اشخاص برای رسیدن به نان و سختی‌ها و مصائبشان شروع می‌شود در ادامه با همان سختی‌ها نیز پایان می‌یابد. فضای داستان به نوعی حزن‌انگیز است که کاملاً حس ترحم مخاطب را برمی‌انگیزد و به نوعی خواننده را با آن سختی‌ها شریک می‌کند.

در بخشی از کتاب فصل نان می‌خوانیم:

اصغر صندوق چوبی کوچکی داشت که استاد بنا اسمش را گذاشته بود صندوق بدبختی، چون چند تکه نان خشک درون صندوق بود و همیشه بر سر صندوق بین ما دعوا و زد و خورد در می‌گرفت. صندوق را از خانه با نان بیات پر می‌کردیم و به محل کارمان می‌بردیم بعضی وقت‌ها هم اصغر سوسک یا ملخی را می‌گرفت و توی صندوق بدبخت می‌گذاشت. شب خاک آلود و خسته به خانه‌برمی گشتیم و با اشتها هرچه در سفره بود می‌خوردیم. اصغر لقمه از گلویش پایین نرفته خرخرش بلند می‌شد و ننه او را روی دست بلند می‌کرد و می‌برد توی جا می‌گذاشت و غصه‌دار برایش می‌خواند:
ای کوچولوی نان‌آورم ای گربه خاک‌آلودم قربان دست‌های زبر و ترک‌خورده‌ات بروم عزیزکم.

#معرفي_كتاب
#کتاب_و_کتابخوانی
#پنج_شنبه

#مهرتان_ماندگار

https://t.me/mandegarmehr/1129
#جنگارک

همانطور که پیش از این به عرض دوستان رسانده شد، #روستای_جنگارک از جمله روستاهای محروم کشور و استان #سیستان_و_بلوچستان می‌باشد و #مؤسسه_مهرمانگار_ناصري تمرکز خود را معطوف آن نموده است.
پس از ساخت منبع آب شرب و سرویس بهداشتی و حمام عمومی در آنجا، مفتخریم اعلام نماییم که اقدامات اولیه #ساخت_مدرسه ای ۳ کلاسه توسط مهرماندگار و با کمک مؤثر خیری بزرگوار در این روستای محروم در دست انجام است.
امیدواریم که حضرت حق ما را در تکمیل این پروژه نیز یاری نماید.


به امید خبرهای خوش بیشتر از جنگارک

#مدرسه
#کودکان_محروم_از_تحصیل
#روستای_فاقد_مدرسه
#تحصیل
#دانش_آموزان_نیازمند
#دست_یاری_به_دشتیاری

#مهرتان_ماندگار

https://t.me/mandegarmehr/1131
#تقويم_نگار


هشتم آبان #روز_نوجوان در ايران يادبود شهادت نوجوانی است که در نوجوانی به يکباره قله های شرف و انسانيت و غيرت را پيمود، که چه بسيار اهل رياضت و سير و سلوک در پيمودن اين راه پر فراز و نشيب بر اين رهگذر الهی غبطه می خورند.

شهيد "فهميده" يكي از هزاران نونهال فهميده، و دانش آموز بسيجي كشور ماست كه با نثار خون پاك خويش بر طراوت و سرخي خون شهداي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي افزود. وي دوران كودكي و نوجواني خود را به صورتي سپري كرد كه همواره آبستن حادثه اي بود. حوادثي كه در شكل گيري شخصيت او مؤثر واقع شد. او با سرمايه عظيمي از فهم و درك و درايت انقلابي و اسلامي خويش و به دنبال طوفان حوادث انقلاب، وارد جنگ تحميلي شد و با وجود كمي سن، خود را به خونين شهر قهرمان رساند و با اقدامي آگاهانه و شجاعانه، نام خود را در دفتر شهيدان هماره زنده تاريخ ثبت كرد.

#شرافت
#غیرت
#انسانيت
#دانش_آموز_شهید
#شهادت
#حسین_فهمیده
#ایثار

#مهرتان_ماندگار

https://t.me/mandegarmehr/1133