💠 #روز_شمار_وقایع_کربلا 🎪
⚫️وقایع روز هشتم #محرم سال61
☑️ در روز هشتم محرم #امام_حسین علیه السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛
بنابراین امام علیه السلام كلنگی برداشت و در پشت خیمه ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند.
💦 آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد.
🌾هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه حسین چاه ميكَند و آب بدست ميآورد.
💠به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیه السلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود.
✳️در این روز "یزید بن حصین همدانی" از امام علیه السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند.
🌸حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟مگر من مسلمان نیستم؟
🔰گفت: اگر تو خود را مسلمان ميپنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفته ای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مينوشند از آنان مضایقه ميكنی؟
🔥عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من ميدانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفته ام و نميدانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش ميسوزم؟
⚡️ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه ميدانم كیفر این كار، آتش است؟
💥 ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نميبینم كه بتوانم از آن گذشت كنم.
🔆یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند.
🌺امام علیه السلام مردی از یاران خود را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.
🌙شب هنگام امام حسین علیه السلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند.
🌹 امام حسین علیهالسلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علي اكبر" را نزد خود نگاه داشت.
عمر بن سعد نیز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد.
🍁در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه السلام كه فرمود: آیا ميخواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد.
🔥یك بار گفت: ميترسم خانه ام را خراب كنند! امام علیه السلام فرمود: من خانه ات را ميسازم.
🔥ابن سعد گفت: ميترسم اموال و املاكم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی كه در حجاز دارم.
🔥 عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناكم و ميترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.
🌷حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نميگردد، از جای برخاست در حالی كه ميفرمود: تو را چه ميشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد.
✨ به خدا سوگند! من ميدانم كه از گندم عراق نخواهی خورد!
⚡️ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است.
💥 پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامه ای به عبیداللّه نوشت و ضمن آن پیشنهاد كرد كه حسین علیه السلام را رها كنند؛
چرا كه خودش گفته است كه یا به حجاز برميگردم یا به مملكت دیگری ميروم.
♨️ عبیداللّه در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، "شمر بن ذی الجوشن" سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت كند...
✍ادامه دارد...
📒کشف الغمه،ج2،ص47
📘بحارالانوار،ج44،ص388
📕ارشاد،شیخ مفید،ج2،ص82
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1057
⚫️وقایع روز هشتم #محرم سال61
☑️ در روز هشتم محرم #امام_حسین علیه السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛
بنابراین امام علیه السلام كلنگی برداشت و در پشت خیمه ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند.
💦 آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد.
🌾هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه حسین چاه ميكَند و آب بدست ميآورد.
💠به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیه السلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود.
✳️در این روز "یزید بن حصین همدانی" از امام علیه السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند.
🌸حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟مگر من مسلمان نیستم؟
🔰گفت: اگر تو خود را مسلمان ميپنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفته ای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مينوشند از آنان مضایقه ميكنی؟
🔥عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من ميدانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفته ام و نميدانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش ميسوزم؟
⚡️ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه ميدانم كیفر این كار، آتش است؟
💥 ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نميبینم كه بتوانم از آن گذشت كنم.
🔆یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند.
🌺امام علیه السلام مردی از یاران خود را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.
🌙شب هنگام امام حسین علیه السلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند.
🌹 امام حسین علیهالسلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علي اكبر" را نزد خود نگاه داشت.
عمر بن سعد نیز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد.
🍁در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه السلام كه فرمود: آیا ميخواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد.
🔥یك بار گفت: ميترسم خانه ام را خراب كنند! امام علیه السلام فرمود: من خانه ات را ميسازم.
🔥ابن سعد گفت: ميترسم اموال و املاكم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی كه در حجاز دارم.
🔥 عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناكم و ميترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.
🌷حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نميگردد، از جای برخاست در حالی كه ميفرمود: تو را چه ميشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد.
✨ به خدا سوگند! من ميدانم كه از گندم عراق نخواهی خورد!
⚡️ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است.
💥 پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامه ای به عبیداللّه نوشت و ضمن آن پیشنهاد كرد كه حسین علیه السلام را رها كنند؛
چرا كه خودش گفته است كه یا به حجاز برميگردم یا به مملكت دیگری ميروم.
♨️ عبیداللّه در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، "شمر بن ذی الجوشن" سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت كند...
✍ادامه دارد...
📒کشف الغمه،ج2،ص47
📘بحارالانوار،ج44،ص388
📕ارشاد،شیخ مفید،ج2،ص82
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1057
Telegram
موسسه مهر ماندگار ناصری
🏴🏴🏴
شب نهم: شب تاسوعا
ستاره 34 ساله آسمان کربلا و بزرگ ترین یار و یاور حسین(ع)، #عباس یعنی چهره درهم کشیده و این نام نشان از صلابت و توانمندی سقای کربلا دارد.
او فرزند علی(ع) و برادر حسین(ع) بود، با این حال هرگز برادر خود را به نام صدا نزد.
عباس(ع) این ادب و فروتنی را تا لحظه آخر بر خود واجب می دانست.
او بهترین الگوی رشادت بود. زیرا پرچم دار سپاه بود و پرچم را به دست رشیدترین و شجاع ترین افراد لشگر می سپارند.
او به اندازه ای محو یار شده بود که بر امواج دل انگیز آب روان، لب های خشکیده محبوب خود را در نظر آورد و داغ تشنگی را از یاد برد.
رشادت، وفاداری و فروتنی عباس(ع) یکی دیگر از برگ های زرین عاشورا است که همه را به شگفتی واداشته است.
#ابوالفضل_العباس
#قمر_بني_هاشم
#تاسوعا
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1059
شب نهم: شب تاسوعا
ستاره 34 ساله آسمان کربلا و بزرگ ترین یار و یاور حسین(ع)، #عباس یعنی چهره درهم کشیده و این نام نشان از صلابت و توانمندی سقای کربلا دارد.
او فرزند علی(ع) و برادر حسین(ع) بود، با این حال هرگز برادر خود را به نام صدا نزد.
عباس(ع) این ادب و فروتنی را تا لحظه آخر بر خود واجب می دانست.
او بهترین الگوی رشادت بود. زیرا پرچم دار سپاه بود و پرچم را به دست رشیدترین و شجاع ترین افراد لشگر می سپارند.
او به اندازه ای محو یار شده بود که بر امواج دل انگیز آب روان، لب های خشکیده محبوب خود را در نظر آورد و داغ تشنگی را از یاد برد.
رشادت، وفاداری و فروتنی عباس(ع) یکی دیگر از برگ های زرین عاشورا است که همه را به شگفتی واداشته است.
#ابوالفضل_العباس
#قمر_بني_هاشم
#تاسوعا
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1059
Telegram
موسسه مهر ماندگار ناصری
#تقويم_نگار
٨ مهرماه ؛ روز بزرگداشت #مولانا گرامي باد.
#جلال_الدين_محمد_بلخي
#مولوي
#مثنوي_معنوي
#غزليات_شمس
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr
٨ مهرماه ؛ روز بزرگداشت #مولانا گرامي باد.
#جلال_الدين_محمد_بلخي
#مولوي
#مثنوي_معنوي
#غزليات_شمس
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr
💠 #روز_شمار_وقایع_کربلا 🎪
⚫️وقایع روز نهم #محرم سال 61هجری
🔰در روز نهم محرم ( #تاسوعای_حسینی ) شمر بن ذی الجوشن با نامه ای كه از عبیداللّه داشت از "نُخیله" ـ كه لشكرگاه و پادگان كوفه بود ـ با شتاب بیرون آمد
و پیش از ظهر روز پنجشنبه نهم محرم وارد كربلا شد و نامه عبیداللّه را برای عمر بن سعد قرائت كرد.
♨️ابن سعد به شمر گفت: وای بر تو! خدا خانه ات را خراب كند، چه پیام زشت و ننگینی برای من آورده ای.
⛔️به خدا قسم! تو عبیداللّه را از قبول آنچه من برای او نوشته بودم بازداشتی و كار را خراب كردی...
🔥شمر كه با قصد جنگ وارد كربلا شده بود،
از عبیداللّه بن زیاد امان نامه ای برای خواهرزادگان خود و از جمله حضرت #عباس علیه السلام گرفته بود كه در این روز امان نامه را بر آن حضرت عرضه كرد و ایشان نپذیرفت.
🔥شمر نزدیك خیمه های #امام_حسین علیه السلام آمد و عباس، عبداللّه، جعفر و عثمان (فرزندان امام علی علیه السلام كه مادرشان ام البنین علیهاالسلام بود) را طلبید.
🌹آنهابه درخواست امام حسین علیه السلام بیرون آمدند،
شمر گفت: از عبیداللّه برایتان امان گرفته ام.
☘آنها همگی گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت كند، ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد؟!
🔴در این روز اعلان جنگ شد كه حضرت عباس علیه السلام امام علیه السلام را باخبر كرد.
🌷امام حسین علیه السلام فرمود: ای عباس! جانم فدای تو باد،
اگر ميتوانی آنها را متقاعد كن كه جنگ را تا فردا به تأخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز كنیم و به درگاهش نماز بگذاریم.
🌹خدای متعال ميداند كه من بخاطر او نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم.
🌸حضرت عباس علیه السلام نزد
سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست. عمر بن سعد در موافقت با این درخواست تردید داشت، سرانجام از لشكریان خود پرسید كه چه باید كرد؟
🍂"عمرو بن حجاج" گفت: سبحان اللّه! اگر اهل دیلم و كفار از تو چنین تقاضایی ميكردند سزاوار بود كه با آنها موافقت كنی.
💥عاقبت فرستاده عمر بن سعد نزد عباس علیه السلام آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت ميدهیم، اگر تسلیم شدید شما را به عبیداللّه ميسپاریم وگرنه دست از شما برنخواهیم داشت...
✍ادامه دارد...
📔ارشاد،شیخ مفید،ج2،ص89،91
📕انساب الاشراف،ج3،ص184
📔الملهوف،ص38
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1062
⚫️وقایع روز نهم #محرم سال 61هجری
🔰در روز نهم محرم ( #تاسوعای_حسینی ) شمر بن ذی الجوشن با نامه ای كه از عبیداللّه داشت از "نُخیله" ـ كه لشكرگاه و پادگان كوفه بود ـ با شتاب بیرون آمد
و پیش از ظهر روز پنجشنبه نهم محرم وارد كربلا شد و نامه عبیداللّه را برای عمر بن سعد قرائت كرد.
♨️ابن سعد به شمر گفت: وای بر تو! خدا خانه ات را خراب كند، چه پیام زشت و ننگینی برای من آورده ای.
⛔️به خدا قسم! تو عبیداللّه را از قبول آنچه من برای او نوشته بودم بازداشتی و كار را خراب كردی...
🔥شمر كه با قصد جنگ وارد كربلا شده بود،
از عبیداللّه بن زیاد امان نامه ای برای خواهرزادگان خود و از جمله حضرت #عباس علیه السلام گرفته بود كه در این روز امان نامه را بر آن حضرت عرضه كرد و ایشان نپذیرفت.
🔥شمر نزدیك خیمه های #امام_حسین علیه السلام آمد و عباس، عبداللّه، جعفر و عثمان (فرزندان امام علی علیه السلام كه مادرشان ام البنین علیهاالسلام بود) را طلبید.
🌹آنهابه درخواست امام حسین علیه السلام بیرون آمدند،
شمر گفت: از عبیداللّه برایتان امان گرفته ام.
☘آنها همگی گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت كند، ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد؟!
🔴در این روز اعلان جنگ شد كه حضرت عباس علیه السلام امام علیه السلام را باخبر كرد.
🌷امام حسین علیه السلام فرمود: ای عباس! جانم فدای تو باد،
اگر ميتوانی آنها را متقاعد كن كه جنگ را تا فردا به تأخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز كنیم و به درگاهش نماز بگذاریم.
🌹خدای متعال ميداند كه من بخاطر او نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم.
🌸حضرت عباس علیه السلام نزد
سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست. عمر بن سعد در موافقت با این درخواست تردید داشت، سرانجام از لشكریان خود پرسید كه چه باید كرد؟
🍂"عمرو بن حجاج" گفت: سبحان اللّه! اگر اهل دیلم و كفار از تو چنین تقاضایی ميكردند سزاوار بود كه با آنها موافقت كنی.
💥عاقبت فرستاده عمر بن سعد نزد عباس علیه السلام آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت ميدهیم، اگر تسلیم شدید شما را به عبیداللّه ميسپاریم وگرنه دست از شما برنخواهیم داشت...
✍ادامه دارد...
📔ارشاد،شیخ مفید،ج2،ص89،91
📕انساب الاشراف،ج3،ص184
📔الملهوف،ص38
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1062
Telegram
موسسه مهر ماندگار ناصری
🏴🏴🏴
شب دهم: شب #عاشورا
شب #حسین_بن_علی(ع) الگوی آزادگان جهان.
#شهامت ، #ایثار ، #بردباری ، #تسلیم ، #رضا ، #وفا ، #فروتنی ، #شجاعت و #پایداری امواج اقیانوس بی منتهای #حسین است.
اگر این قیام چنین درون مایه ارزشمندی از فضایل انسانی را نداشت، این گونه بر پیشانی تاریخ نمی درخشید.
عاشورا این گونه توانست حصار زمان و مکان را درهم شکند و تاریخ را درنوردد.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1064
شب دهم: شب #عاشورا
شب #حسین_بن_علی(ع) الگوی آزادگان جهان.
#شهامت ، #ایثار ، #بردباری ، #تسلیم ، #رضا ، #وفا ، #فروتنی ، #شجاعت و #پایداری امواج اقیانوس بی منتهای #حسین است.
اگر این قیام چنین درون مایه ارزشمندی از فضایل انسانی را نداشت، این گونه بر پیشانی تاریخ نمی درخشید.
عاشورا این گونه توانست حصار زمان و مکان را درهم شکند و تاریخ را درنوردد.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1064
Telegram
موسسه مهر ماندگار ناصری
#تقويم_نگار
٩ مهرماه روز جهاني #سالمندان را گرامي مي داريم.
#پدرانه
#مادرانه
#سالمندي
#بازنشستگي
#همقدمي
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr
٩ مهرماه روز جهاني #سالمندان را گرامي مي داريم.
#پدرانه
#مادرانه
#سالمندي
#بازنشستگي
#همقدمي
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr
💠 #روز_شمار_وقایع_کربلا 🎪
◼️روز #عاشورا
« #امام_حسين بن #علي_بن_ابي_طالب عليهما السلام» سبط (نوه) گرامی #پیامبر_اکرم (صلی الله علیه و آله) و دومین فرزند امیرالمومنین علیه السلام و بزرگ بانوی عالم، #فاطمه_زهرا (علیهاالسلام) هشت سال با جد خود و سی و هشت سال همراه با پدر و چهل و هشت سال با برادرش امام مجتبی(علیه السلام) و ده سال پس از امام مجتبی(علیه السلام) زندگی کرده است. از آنجا که شهادت امام در سال 61 هجری اتفاق افتاده است بنابراین عمر شریف ایشان ۵۷ سال و چهار ماه و ۲۵ روز خواهد بود. [1]
امام حسین علیه السلام ۲ بار ندای #هل_مِن_ناصر_یَنصُرُنى سر دادند بار اول در آغاز نبرد؛ هنگامی که دو سپاه روبروی هم قرار گرفتند که به دنبال آن، حرّ بن یزید ریاحی و همراهانش از سپاه عمر بن سعد جدا شده و به امام حسین(علیه السلام) پیوستند و به درجه شهادت و عاقبت بخیری رسیدند [2] و بار دوم بعد از شهادت یاران ، گویا امام هنوز امید داشتند کسانی را از ظلمت و گمراهی به سوی هدایت ابدی بکشاند و البته آیندگان را بسوی ولایتمداری و هدایت راهنمائی فرمایند ، پس چنین صدا زد: «آیا کسى هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟ آیا خداپرستى هست که درباره ما از خداوند بترسد؟ آیا دادرسى هست که به امید پاداش خداوندى به فریاد ما برسد؟ آیا یاورى هست که به امید آنچه نزد خدا است ما را یارى کند؟» [3] ولی هیچ کس از سپاه دشمن به امام لبیک نگفتند پس از آن صدای ناله زنان بلند شد و #امام_سجاد (علیه السلام) با تکیه بر عصای از جا برخاست در حالی که از شدت بیماری و تب شمشیرشان بر زمین کشیده میشد. ناگاه امام حسین(علیه السلام) با فریادی بلند فرمود: « #ام_کلثوم ! او را نگهدار! مبادا زمین از نسل آل محمد خالی گردد.» (امر ولائی امام حسین علیه السلام باعث شد امام سجاد علیه السلام از شهادت در رکاب حضرت منصرف گردد) پس از آن ام کلثوم امام سجاد(علیه السلام) را به بستر خویش بازگردانید.[4]
امام به تنهائی با شمشیری آخته در برابر آن گروه ستمگر قرار گرفت ، شجاعانه ميجنگيد و مواظب تيراندازان بود و بعد از به هلاکت رساندن جمع کثیری از دشمنان ، بخاطر زخمهای بسیاری که برداشته بود ضعف بر امام غالب شد ، امام ایستاد تا قدری استراحت کند. فردی با سنگ به پیشانی ایشان زد. پیشانی آن حضرت شکست و خون صورت او را گرفت. دامن لباس را بالا زد تا از ورود خون به چشمان جلوگیری کند. حرمله با تیری سه شعبه قلب امام را نشانه گرفت و آن تیر بر قلب امام نشست سپس تیر را از پشت خود بیرون کشید و خون چون ناودان فوران زد.[5] «مالک بن نصر» نزدیک شد و با شمشیر ضربتی به سر مبارک او زد؛ کلاه خُودی که امام بر سر داشتند مملو از خون شد [6] «زرعة بن شریک» ضربتی به کتف چپ امام زد و «حصین» تیری به گلوی امام نشانه رفت. [7] دیگری بر گردن امام زد و «سنان بن انس» با نیزهای به سینه مبارک امام زد و قفسه سینه شکسته شد؛ هم او تیری به گلوی حضرت زد [8] و «صالح بن وهب» نیزهای به پهلوی او زد.[9] در همان حال عمر بن سعد با عدهای از یارانش به قتلگاه نزدیک شده بود و امام در آخرین لحظات عمر شریفش به سر میبرد. پس ابن سعد فریاد زد بر او فرود آیید و او را راحت کنید ، شمر با سرعت بر گودال وارد شد و بر سینه امام نشست و محاسن شریف آن ولی اعظم الهی را گرفت و با دوازده ضربه سر مقدس عزیز #زهرا(سلام الله علیها) را از تن مقدسش جدا ساخت.[10]
پی نوشت :
[1] . بحارالانوار، ج44، ص 202
[2] . اللهوف على قتلى الطفوف، ص 102
[3] . للهوف على قتلى الطفوف، ص 116
[4] . الخصائص الحسینیه، ص 188
[5] . مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 34
[6] . الکامل فی التاریخ، ج2، ص570
[7] . الاتحاف بحب الاشراف، ص 52
[8] . اللهوف، ص 54.
[9] . بحارالانوار، ج 45، ص 54
[10] . مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 37
#مقتل
#اباعبدلله_الحسين
#تسليت
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1067
◼️روز #عاشورا
« #امام_حسين بن #علي_بن_ابي_طالب عليهما السلام» سبط (نوه) گرامی #پیامبر_اکرم (صلی الله علیه و آله) و دومین فرزند امیرالمومنین علیه السلام و بزرگ بانوی عالم، #فاطمه_زهرا (علیهاالسلام) هشت سال با جد خود و سی و هشت سال همراه با پدر و چهل و هشت سال با برادرش امام مجتبی(علیه السلام) و ده سال پس از امام مجتبی(علیه السلام) زندگی کرده است. از آنجا که شهادت امام در سال 61 هجری اتفاق افتاده است بنابراین عمر شریف ایشان ۵۷ سال و چهار ماه و ۲۵ روز خواهد بود. [1]
امام حسین علیه السلام ۲ بار ندای #هل_مِن_ناصر_یَنصُرُنى سر دادند بار اول در آغاز نبرد؛ هنگامی که دو سپاه روبروی هم قرار گرفتند که به دنبال آن، حرّ بن یزید ریاحی و همراهانش از سپاه عمر بن سعد جدا شده و به امام حسین(علیه السلام) پیوستند و به درجه شهادت و عاقبت بخیری رسیدند [2] و بار دوم بعد از شهادت یاران ، گویا امام هنوز امید داشتند کسانی را از ظلمت و گمراهی به سوی هدایت ابدی بکشاند و البته آیندگان را بسوی ولایتمداری و هدایت راهنمائی فرمایند ، پس چنین صدا زد: «آیا کسى هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟ آیا خداپرستى هست که درباره ما از خداوند بترسد؟ آیا دادرسى هست که به امید پاداش خداوندى به فریاد ما برسد؟ آیا یاورى هست که به امید آنچه نزد خدا است ما را یارى کند؟» [3] ولی هیچ کس از سپاه دشمن به امام لبیک نگفتند پس از آن صدای ناله زنان بلند شد و #امام_سجاد (علیه السلام) با تکیه بر عصای از جا برخاست در حالی که از شدت بیماری و تب شمشیرشان بر زمین کشیده میشد. ناگاه امام حسین(علیه السلام) با فریادی بلند فرمود: « #ام_کلثوم ! او را نگهدار! مبادا زمین از نسل آل محمد خالی گردد.» (امر ولائی امام حسین علیه السلام باعث شد امام سجاد علیه السلام از شهادت در رکاب حضرت منصرف گردد) پس از آن ام کلثوم امام سجاد(علیه السلام) را به بستر خویش بازگردانید.[4]
امام به تنهائی با شمشیری آخته در برابر آن گروه ستمگر قرار گرفت ، شجاعانه ميجنگيد و مواظب تيراندازان بود و بعد از به هلاکت رساندن جمع کثیری از دشمنان ، بخاطر زخمهای بسیاری که برداشته بود ضعف بر امام غالب شد ، امام ایستاد تا قدری استراحت کند. فردی با سنگ به پیشانی ایشان زد. پیشانی آن حضرت شکست و خون صورت او را گرفت. دامن لباس را بالا زد تا از ورود خون به چشمان جلوگیری کند. حرمله با تیری سه شعبه قلب امام را نشانه گرفت و آن تیر بر قلب امام نشست سپس تیر را از پشت خود بیرون کشید و خون چون ناودان فوران زد.[5] «مالک بن نصر» نزدیک شد و با شمشیر ضربتی به سر مبارک او زد؛ کلاه خُودی که امام بر سر داشتند مملو از خون شد [6] «زرعة بن شریک» ضربتی به کتف چپ امام زد و «حصین» تیری به گلوی امام نشانه رفت. [7] دیگری بر گردن امام زد و «سنان بن انس» با نیزهای به سینه مبارک امام زد و قفسه سینه شکسته شد؛ هم او تیری به گلوی حضرت زد [8] و «صالح بن وهب» نیزهای به پهلوی او زد.[9] در همان حال عمر بن سعد با عدهای از یارانش به قتلگاه نزدیک شده بود و امام در آخرین لحظات عمر شریفش به سر میبرد. پس ابن سعد فریاد زد بر او فرود آیید و او را راحت کنید ، شمر با سرعت بر گودال وارد شد و بر سینه امام نشست و محاسن شریف آن ولی اعظم الهی را گرفت و با دوازده ضربه سر مقدس عزیز #زهرا(سلام الله علیها) را از تن مقدسش جدا ساخت.[10]
پی نوشت :
[1] . بحارالانوار، ج44، ص 202
[2] . اللهوف على قتلى الطفوف، ص 102
[3] . للهوف على قتلى الطفوف، ص 116
[4] . الخصائص الحسینیه، ص 188
[5] . مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 34
[6] . الکامل فی التاریخ، ج2، ص570
[7] . الاتحاف بحب الاشراف، ص 52
[8] . اللهوف، ص 54.
[9] . بحارالانوار، ج 45، ص 54
[10] . مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 37
#مقتل
#اباعبدلله_الحسين
#تسليت
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1067
Telegram
موسسه مهر ماندگار ناصری
شام غريبان اباعبدلله الحسين(ع) را تسليت عرض مينماييم.
#شام_غريبان
#امام_حسين
#عاشوراي_حسيني
#آجرك_لله_بقية_لله
#محرم_الحرام_١٤٣٩
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr
#شام_غريبان
#امام_حسين
#عاشوراي_حسيني
#آجرك_لله_بقية_لله
#محرم_الحرام_١٤٣٩
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr
یادت باشہ هيچ پرندہ اى
با بارِ سنگين اوج نميگيرد
ڪينہ اگر بہ دل داشتہ باشى سنگينى!
پس امروز
ببخش ديگران را و خود را رها ڪن..
#مهرباني
#گذشت
#بخشش
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr
با بارِ سنگين اوج نميگيرد
ڪينہ اگر بہ دل داشتہ باشى سنگينى!
پس امروز
ببخش ديگران را و خود را رها ڪن..
#مهرباني
#گذشت
#بخشش
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr
#تقويم_نگار
١٢ #محرم_الحرام ؛ شهادت #سيد_الساجدين #زين_العابدين(ع) تسليت باد.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr
١٢ #محرم_الحرام ؛ شهادت #سيد_الساجدين #زين_العابدين(ع) تسليت باد.
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr
بجاي اينكه بنويسه اگه احتیاط نکنی تصادف میکنی و عکس ماشین مچاله شده بذاره،
نوشته: "یکی عاشقته، با احتیاط رانندگی کن "
نوع نگاه خیلی مهمه...!!
#نگرش_زيبا
#مسئوليت_اجتماعي
#امنيت
#مهرتان_ماندگار
نوشته: "یکی عاشقته، با احتیاط رانندگی کن "
نوع نگاه خیلی مهمه...!!
#نگرش_زيبا
#مسئوليت_اجتماعي
#امنيت
#مهرتان_ماندگار
#معرفي_مؤسسات_خيريه ؛
#کانون_بهار دانشگاه علم و صنعت در نظر دارد چند تن از دانش آموزان پایه #پیشدانشگاهی رشته #ریاضی که بضاعت مالی کافی برای شرکت در کلاس های آمادگی کنکور را ندارند جهت شرکت در کلاس های آموزشی خود ثبت نام کند.
شرایط اولیه :
✅معدل کتبی سال سوم بالای 16.30
✅معدل کل سال دوم و سوم بالای 18
هریک از عزیزان که دانش آموزی با شرایط فوق می شناسند، می توانند برای معرفی دانش اموز و یا کسب اطلاعات بیشتر با @paria_khani ارتباط برقرار نمایند.
🔸دانش آموزان بایستی ساکن تهران باشند.
كانال كانون:
https://t.me/kanoon_bahar_iust
#کانون_بهار دانشگاه علم و صنعت در نظر دارد چند تن از دانش آموزان پایه #پیشدانشگاهی رشته #ریاضی که بضاعت مالی کافی برای شرکت در کلاس های آمادگی کنکور را ندارند جهت شرکت در کلاس های آموزشی خود ثبت نام کند.
شرایط اولیه :
✅معدل کتبی سال سوم بالای 16.30
✅معدل کل سال دوم و سوم بالای 18
هریک از عزیزان که دانش آموزی با شرایط فوق می شناسند، می توانند برای معرفی دانش اموز و یا کسب اطلاعات بیشتر با @paria_khani ارتباط برقرار نمایند.
🔸دانش آموزان بایستی ساکن تهران باشند.
كانال كانون:
https://t.me/kanoon_bahar_iust
Telegram
کانون بهار علم و صنعت
بهار محلی برای اجتماع و همفکری دانشجویانی که برای حل معضلات جامعه ی خویش دغدغه دارند...
🔴کانال کانون بهار برای اطلاع رسانی برنامه های کانون
ارتباط با کانون: @iustbahar
🔴کانال کانون بهار برای اطلاع رسانی برنامه های کانون
ارتباط با کانون: @iustbahar
در مسیر #سفر زندگیتان هیچ غریبه ای نیست....
آنها فقط دوستانی هستند که تاکنون ملاقاتشان نکرده اید...
#زندگي_آرام
#مسئوليت_اجتماعي
#مهرباني
#نوعدوستي
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr
آنها فقط دوستانی هستند که تاکنون ملاقاتشان نکرده اید...
#زندگي_آرام
#مسئوليت_اجتماعي
#مهرباني
#نوعدوستي
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr
ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺑﻴﻦ ﺍﻧﺴﺎنی ﮐﻪ ﻫﻢ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻫﺴﺘﻴﺪ ﻭ کسی ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﺑﺎﺷﻴﺪ، ﺩﺭ مردمی ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﺕ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ #ﻣﻌﺎﺷﺮﺕ ﻭ #ﮐﺘﺎﺏ ﻫﺎیی ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﮐﺮﺩ.
#مارک_تواین
#نقل_قول
#معرفت
#انسانيت
#آينده
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1077
#مارک_تواین
#نقل_قول
#معرفت
#انسانيت
#آينده
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1077
Telegram
موسسه مهر ماندگار ناصری
#معرفي_كتاب
کتاب: #بهترین_شکل_ممکن
نویسنده: #مصطفی_مستور
درباره کتاب؛
بهترین شکل ممکن جدیدترین اثر مصطفی مستور می باشد که مجموعه ای است شامل ۶ داستان که هر کدام از داستان ها در یکی از شهرهای شیراز، تهران، مشهد، اهواز، اصفهان و بندر انزلی اتفاق می افتد.
از جمله ویژگی های بارز این کتاب می توان به جنبه سینمایی داستان ها اشاره کرد که خود این کتاب را از دیگر آثار این نویسنده متمایز می نماید.
کتاب بهترین شکل ممکن تلفیقی از ادبیات و سینماست و سبک جدیدی از نوشتارهای لذت بخش مستور را به نمایش می گذارد که شاید موفق ترین اثر مصطفی مستور حتی در کنار دیگر آثار پرفروش وی مانند روی ماه خداوند را ببوس رقم بخورد.
کتاب بهترین شکل ممکن روایت هایی صمیمانه و خودمانی از زندگی است. روایت هایی با تجربه های تلخ و شیرین. به نظرم این کتاب تداعی کننده دوران عاشقی است. دورانی که هر فرد آن را تجربه کرده است.
قسمت هایی از کتاب؛
حس کرد کسی که نمی دانست کیست یا چیست ناگهان از او می خواهد بازی را رها کند؛ آن هم دقیقا زمانی که او دارد به بهترین شکل ممکن بازی میکند. برای اولین بار احساس کرد دارد چیزی را از دست می دهد که همیشه فکر می کرد تنها متعلق به خودش بوده است. حس کرد در بازی نابرابری فریب خورده است. مثل کودکی بود که ناگهان اسباب بازی اش را از او گرفته باشند. دلش خواست بزند زیر گریه. دلش خواست جیغ بکشد، اعتراض کند، التماس کند، فحش بدهد. دلش خواست برود وسط خیابان و رو به جایی که نمیدانست کجاست، فریاد بزند: «از جون من چی میخواهید؟»
توی یک کتاب نوشته بود آدم ها وقتی برهنه می شوند کم وبیش به هم شباهت پیدا می کنند و من فکر می کنم عاشق ها هم مانند آدم های لُخت به شدت به هم شباهت دارند.
شب ها قبل خواب سعی کنید سه دقیقه خودتون رو جای چیز دیگهای بذارید. می گفت سه دقیقه خیلی زیاده اما با تمرکز و تمرین زیاد می شه این کار رو کرد. مثلا جای یه برگ درخت توی یه جنگل تاریک. یا جای یه سنگ وسط بیابون. یا جای یه پیرمرد آب زیپو که نیم ساعت طول می کشه تا کفش های لعنتیش رو بپوشه. جای یه حشره. یه سیفون توالت. یه توپ فوتبال. یه تابوت. یه جفت کفش. جای یه قدیس، یه روسپی، یه گربه. میگفت اگه مدتی این کار رو انجام بدید حس میکنید انگار دنیا داره توی روح تون نفس می کشه.
#کتاب
#پنج_شنبه
#فرهنگ_سازی
#مسئولیت_اجتماعی
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1080
کتاب: #بهترین_شکل_ممکن
نویسنده: #مصطفی_مستور
درباره کتاب؛
بهترین شکل ممکن جدیدترین اثر مصطفی مستور می باشد که مجموعه ای است شامل ۶ داستان که هر کدام از داستان ها در یکی از شهرهای شیراز، تهران، مشهد، اهواز، اصفهان و بندر انزلی اتفاق می افتد.
از جمله ویژگی های بارز این کتاب می توان به جنبه سینمایی داستان ها اشاره کرد که خود این کتاب را از دیگر آثار این نویسنده متمایز می نماید.
کتاب بهترین شکل ممکن تلفیقی از ادبیات و سینماست و سبک جدیدی از نوشتارهای لذت بخش مستور را به نمایش می گذارد که شاید موفق ترین اثر مصطفی مستور حتی در کنار دیگر آثار پرفروش وی مانند روی ماه خداوند را ببوس رقم بخورد.
کتاب بهترین شکل ممکن روایت هایی صمیمانه و خودمانی از زندگی است. روایت هایی با تجربه های تلخ و شیرین. به نظرم این کتاب تداعی کننده دوران عاشقی است. دورانی که هر فرد آن را تجربه کرده است.
قسمت هایی از کتاب؛
حس کرد کسی که نمی دانست کیست یا چیست ناگهان از او می خواهد بازی را رها کند؛ آن هم دقیقا زمانی که او دارد به بهترین شکل ممکن بازی میکند. برای اولین بار احساس کرد دارد چیزی را از دست می دهد که همیشه فکر می کرد تنها متعلق به خودش بوده است. حس کرد در بازی نابرابری فریب خورده است. مثل کودکی بود که ناگهان اسباب بازی اش را از او گرفته باشند. دلش خواست بزند زیر گریه. دلش خواست جیغ بکشد، اعتراض کند، التماس کند، فحش بدهد. دلش خواست برود وسط خیابان و رو به جایی که نمیدانست کجاست، فریاد بزند: «از جون من چی میخواهید؟»
توی یک کتاب نوشته بود آدم ها وقتی برهنه می شوند کم وبیش به هم شباهت پیدا می کنند و من فکر می کنم عاشق ها هم مانند آدم های لُخت به شدت به هم شباهت دارند.
شب ها قبل خواب سعی کنید سه دقیقه خودتون رو جای چیز دیگهای بذارید. می گفت سه دقیقه خیلی زیاده اما با تمرکز و تمرین زیاد می شه این کار رو کرد. مثلا جای یه برگ درخت توی یه جنگل تاریک. یا جای یه سنگ وسط بیابون. یا جای یه پیرمرد آب زیپو که نیم ساعت طول می کشه تا کفش های لعنتیش رو بپوشه. جای یه حشره. یه سیفون توالت. یه توپ فوتبال. یه تابوت. یه جفت کفش. جای یه قدیس، یه روسپی، یه گربه. میگفت اگه مدتی این کار رو انجام بدید حس میکنید انگار دنیا داره توی روح تون نفس می کشه.
#کتاب
#پنج_شنبه
#فرهنگ_سازی
#مسئولیت_اجتماعی
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1080
Telegram
موسسه مهر ماندگار ناصری
#تقويم_نگار
5 اکتبرمصادف با۱۳ مهر #روز_جهانی_معلم گرامی باد.
معلمین در #رشد جوامع نقش بسزایی دارند.
در سال یکروز را به تدریس رایگان به کودکان نیازمند اختصاص دهید.
#مهرتان_ماندگار
t.me/mandegarmehr
5 اکتبرمصادف با۱۳ مهر #روز_جهانی_معلم گرامی باد.
معلمین در #رشد جوامع نقش بسزایی دارند.
در سال یکروز را به تدریس رایگان به کودکان نیازمند اختصاص دهید.
#مهرتان_ماندگار
t.me/mandegarmehr
مفیدترین
سرمایه انسان،
مغزی پر از دانش
نیست!!!!
بلکه قلبی سرشار
از #عشق
و خواهان یاری رساندن است
🦋
#مهرباني
#مددرساني
#مسئولیت_اجتماعی
#مفید_باشیم
#مهرتان_ماندگار
http://t.me/mandegarmehr
سرمایه انسان،
مغزی پر از دانش
نیست!!!!
بلکه قلبی سرشار
از #عشق
و خواهان یاری رساندن است
🦋
#مهرباني
#مددرساني
#مسئولیت_اجتماعی
#مفید_باشیم
#مهرتان_ماندگار
http://t.me/mandegarmehr
#تقويم_نگار
۱۵ مهرماهبه روز #روستا و #عشایر نامگذاری شده است.
این روز را به پاس زحمات وخونگرمی روستاییان عزیز کشورمان گرامی میداریم.
#روستایی
#روستاي_جنگارك
#مهرتان_ماندگار
t.me/mandegarmehr
۱۵ مهرماهبه روز #روستا و #عشایر نامگذاری شده است.
این روز را به پاس زحمات وخونگرمی روستاییان عزیز کشورمان گرامی میداریم.
#روستایی
#روستاي_جنگارك
#مهرتان_ماندگار
t.me/mandegarmehr
«جنگارک تیتر اولی شد»
از شعاعی دورتر شروع میکنم.
به روایت آمار، #سیستان_و_بلوچستان رتبه اول دارندگی روستاهای محروم است. اما این بار دارندگی دلیلی برای برازندگی نیست.
سیستان و بلوچستان اولین استان بحرانی از نظر نرخ بازماندگی از تحصیل نیز هست. به گزارش زاهدان نیوز، بر اساس نتایج سرشماری نفوس و مسکن سال ۹۵، بیشترین مقدار نرخ بازماندگی از تحصیل در گروه سنی ۶ تا ۱۴ سال را استان سیستان و بلوچستان (۷.۶۱درصد) به خود اختصاص داده است و این در حالی است که نرخ متوسط بازماندگی از تحصیل در کشور ۲.۶۱ درصد است.
اما در میان مناطق و روستاهای محروم این استان جنگارک سرآمد است. چنانچه روزنامه دولت (ایران) درتیتر اول خود و طی مقاله ای به بررسی مشکلات موجود در این روستا پرادخت. مشکلاتی از قبیل نداشتن شناسنامه و هویت اهالی، فقدان مرکز بهداشت، فقدان علم و دانش، و ...
ما و شما از ابتدای این همراهی با این روستا آشنا بودیم. و شایان ذکر است که مؤسسه مهرماندگار ناصری تمام تمرکز و بودجه مربوط به مناطق محروم خود را معطوف این روستا نموده است و تا زمان آبادانی کامل جنگارک در آنجا خواهد ماند.
پ. ن: نظر به مقاله روزنامه ایران امید است دولتمردان نیز متوجه وجود منطقه محروم #دشتیاری و علی الخصوص #روستای_جنگارک شوند.
#مسئولیت_اجتماعی
#محرومیت
#مناطق_محروم
#دست_یاری_به_دشتیاری
#دستگيري_از_نيازمندان
#مفید_باشیم
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1085
از شعاعی دورتر شروع میکنم.
به روایت آمار، #سیستان_و_بلوچستان رتبه اول دارندگی روستاهای محروم است. اما این بار دارندگی دلیلی برای برازندگی نیست.
سیستان و بلوچستان اولین استان بحرانی از نظر نرخ بازماندگی از تحصیل نیز هست. به گزارش زاهدان نیوز، بر اساس نتایج سرشماری نفوس و مسکن سال ۹۵، بیشترین مقدار نرخ بازماندگی از تحصیل در گروه سنی ۶ تا ۱۴ سال را استان سیستان و بلوچستان (۷.۶۱درصد) به خود اختصاص داده است و این در حالی است که نرخ متوسط بازماندگی از تحصیل در کشور ۲.۶۱ درصد است.
اما در میان مناطق و روستاهای محروم این استان جنگارک سرآمد است. چنانچه روزنامه دولت (ایران) درتیتر اول خود و طی مقاله ای به بررسی مشکلات موجود در این روستا پرادخت. مشکلاتی از قبیل نداشتن شناسنامه و هویت اهالی، فقدان مرکز بهداشت، فقدان علم و دانش، و ...
ما و شما از ابتدای این همراهی با این روستا آشنا بودیم. و شایان ذکر است که مؤسسه مهرماندگار ناصری تمام تمرکز و بودجه مربوط به مناطق محروم خود را معطوف این روستا نموده است و تا زمان آبادانی کامل جنگارک در آنجا خواهد ماند.
پ. ن: نظر به مقاله روزنامه ایران امید است دولتمردان نیز متوجه وجود منطقه محروم #دشتیاری و علی الخصوص #روستای_جنگارک شوند.
#مسئولیت_اجتماعی
#محرومیت
#مناطق_محروم
#دست_یاری_به_دشتیاری
#دستگيري_از_نيازمندان
#مفید_باشیم
#مهرتان_ماندگار
https://t.me/mandegarmehr/1085
Telegram
موسسه مهر ماندگار ناصری
هر روزتون
رو با محصولیکه از اون روز بدستمیارید #قضاوت نکنید،
بلکه با دانه هایی که میکارید
قضاوت کنید.
#نگرش_زيبا
#انرژي_مثبت
#موفقيت
#مهرتان_ماندگار
http://t.me/mandegarmehr
رو با محصولیکه از اون روز بدستمیارید #قضاوت نکنید،
بلکه با دانه هایی که میکارید
قضاوت کنید.
#نگرش_زيبا
#انرژي_مثبت
#موفقيت
#مهرتان_ماندگار
http://t.me/mandegarmehr