"پنجشنبه" است
به یاد همه آنهایی
که بین ما نیستند
و "هیچکس" نمی تونه
جاشون رو توی
قلبمون پر کنه....
نثار روح "پدران"
و "مادران" آسمانی
و همه گذشتگانمان
بخوانیم فاتحة و صلوات🖤🌺
👁🌸👁
@mamatiir
به یاد همه آنهایی
که بین ما نیستند
و "هیچکس" نمی تونه
جاشون رو توی
قلبمون پر کنه....
نثار روح "پدران"
و "مادران" آسمانی
و همه گذشتگانمان
بخوانیم فاتحة و صلوات🖤🌺
👁🌸👁
@mamatiir
✅ قابل توجه اصناف محترم شهرستان نایین*
🔻 با توجه به مخاطرات گسترش سوش جدید کرونای آفریقایی (او - میکرون)؛ مجددا درخواست می گردد اصناف و صنایع محترم شهرستان نایین در فرصت باقیمانده (پایان هفته جاری) *لطفا" نسبت به واکسیناسیون خود و اعضای خانواده اقدام نمایید .*
🔻با توجه به ابلاغ دستورالعمل مدیریت هوشمند محدودیت ها و ممنوعیت ها؛ هفته آتی نسبت به اعمال قانونِ افراد و واحدهای صنفی واکسن نزده و تعطیلی بر اساس میزان حساسیت و خطرات شیوع و انتقال بیماری کرونا اقدام خواهد شد.
🔻خواهشمند است تا فرصت باقی است اقدام و همراهی نمایید.*
💠دبیرخانه ستاد کرونا شهرستان نایین
💠اتاق اصناف شهرستان نایین
💠شبکه بهداشت و درمان نایین
👁🌸👁
@mamatiir
🔻 با توجه به مخاطرات گسترش سوش جدید کرونای آفریقایی (او - میکرون)؛ مجددا درخواست می گردد اصناف و صنایع محترم شهرستان نایین در فرصت باقیمانده (پایان هفته جاری) *لطفا" نسبت به واکسیناسیون خود و اعضای خانواده اقدام نمایید .*
🔻با توجه به ابلاغ دستورالعمل مدیریت هوشمند محدودیت ها و ممنوعیت ها؛ هفته آتی نسبت به اعمال قانونِ افراد و واحدهای صنفی واکسن نزده و تعطیلی بر اساس میزان حساسیت و خطرات شیوع و انتقال بیماری کرونا اقدام خواهد شد.
🔻خواهشمند است تا فرصت باقی است اقدام و همراهی نمایید.*
💠دبیرخانه ستاد کرونا شهرستان نایین
💠اتاق اصناف شهرستان نایین
💠شبکه بهداشت و درمان نایین
👁🌸👁
@mamatiir
در سال 1925 یک سرباز یونانی برای پیدا کردن سگ خود تصادفا از مرز بلغارستان گذشت که این مساله موجب ایجاد جنگ بین دو کشور شد. این جنگ به نام "جنگ سگ ولگرد" معروف شده است.
👁🌸👁
@mamatiir
👁🌸👁
@mamatiir
اصغر فرهادی نقل می‌کند که وقتی به مدرسۀ کودکی‌هایش در سدۀ اصفهان بازگشته با خود گفته این حیاط به چشم یک بچه چه وسعت ترسناکی داشته و حالا با نگاه بزرگسالی می‌بیند که آنقدرها هم بزرگ نبوده. نمی‌دانم احمد طالبی‌نژاد هم که پس از سالیان دراز برای ساختن مستند کوتاه «مدرسه‌ای که می‌رفتیم» به دیار زادگاه‌مان محمدیۀ نائین و دبستان مشترک کودکی‌هایمان (دبستان عبرت) رفته، همین احساس را نسبت به حیاط وسیع مدرسۀ کودکی‌هایش داشته یا آن حیاط با کاج‌های بلندش را باز هم همان‌قدر درندشت یافته است. من هم سالیان درازی‌ست که به دبستان کودکی‌هایم سر نزده‌ام. شاید آن حیاطِ بی‌تا همچنان هم وسعت‌ش را بگستراند در چشمانم. دبستانی که به دلیل به حد نصاب نرسیدن دانش‌آموز و مهاجرت خانواده‌ها از برزن محمدیه به نائین، به کل تعطیل شد و حالا قرار است کاربری متفاوتی بیابد.
نیکو مردی از همولایتی‌هایم تصمیم می‌گیرد تا دانش‌آموزان سالیان دور را دوباره به دبستان برگردانَد و آن فضای پُر هیاهو و پُر از شور را با دانش‌آموزان دیروز که حالا گَرد پیری بر چهرۀ برخی‌شان نشسته تکرار کند. مراسم صبحگاه برگزار کند و دانش‌آموزان در صفی مرتب به کلاس‌هایشان بروند. حالا چند ساعتی دغدغه‌های میانسالی و پیرانه‌سری و رنج‌هایش جای خود را باز می‌دهد به همان اضطراب‌ها و تشویش‌ها و هراس از تنبیه و چوبِ معلم.
احمد طالبی‌نژاد -در کنار بزرگمردان محمدیه که حالا صاحب رتبه‌های ممتاز علمی در دانشگاه‌های ایران و جهان هستند و اهالی محمدیه با مشاغل گوناگون که یادمان‌هایی دارند از دوران تحصیل‌شان در دبستان عبرت- به عنوان بچه‌دبستانی دیروز و نویسنده و منتقد سرشناس امروز تصمیم می‌گیرد با فرزند فیلمبردارش و برادر کوچکترش به عنوان دستیارش از این مراسم باشکوه یک مستند تهیه کند و حاصل کار تبدیل میشود به مستند «مدرسه‌ای که می‌رفتیم» که شخصاً هر از گاه در طول سال آن را می‌بینم. دلم می‌خواهد پرت شوم به همان دبستان، دوباره کودک شوم و همان‌جا این زندگی را که چشم‌اندازش برایم بی‌معنا و مبهم بود وانهم .
حالا دیگر از آن جمعی که احمد طالبی‌نژاد به تصویر کشید، چند نفری ساکن جهان مردگان شده‌اند و چه خوب که جاودانه شدند.
می‌گویند کودکی و یادمانها و خاطراتش همیشه با آدمی می‌مانَد و بسیار حس‌های خوشایند و ناخوشایند و چه بسا کابوس‌های مکررِ سالهای بعد ریشه در اعماق سالهای دوری دارند که داشتیم کودکی می‌کردیم؛ و سهمگین‌ترین نمونه‌اش در تاریخ سینما، چارلز فاستر کین است در «همشهری کین» (اورسن ولز، ۱۹۴۱) که کودکی‌اش تا لحظۀ مرگ هم رهایش نمی‌کند و درمی‌یابیم که آدمی با چنین هاله‌ای افسانه‌ای بر گِردَش، در گوشه‌ای از ذهنش همچنان کودکی‌ست تنها و آسیب‌پذیر.
عقیل قیومی
🌐 به کانال پایگاه ممتی بپیوندید 👇
🌐دوستان‌تان را نیزمهمان کنید؛ 👇
👁🌸👁
@mamatiir
نیکو مردی از همولایتی‌هایم تصمیم می‌گیرد تا دانش‌آموزان سالیان دور را دوباره به دبستان برگردانَد و آن فضای پُر هیاهو و پُر از شور را با دانش‌آموزان دیروز که حالا گَرد پیری بر چهرۀ برخی‌شان نشسته تکرار کند. مراسم صبحگاه برگزار کند و دانش‌آموزان در صفی مرتب به کلاس‌هایشان بروند. حالا چند ساعتی دغدغه‌های میانسالی و پیرانه‌سری و رنج‌هایش جای خود را باز می‌دهد به همان اضطراب‌ها و تشویش‌ها و هراس از تنبیه و چوبِ معلم.
احمد طالبی‌نژاد -در کنار بزرگمردان محمدیه که حالا صاحب رتبه‌های ممتاز علمی در دانشگاه‌های ایران و جهان هستند و اهالی محمدیه با مشاغل گوناگون که یادمان‌هایی دارند از دوران تحصیل‌شان در دبستان عبرت- به عنوان بچه‌دبستانی دیروز و نویسنده و منتقد سرشناس امروز تصمیم می‌گیرد با فرزند فیلمبردارش و برادر کوچکترش به عنوان دستیارش از این مراسم باشکوه یک مستند تهیه کند و حاصل کار تبدیل میشود به مستند «مدرسه‌ای که می‌رفتیم» که شخصاً هر از گاه در طول سال آن را می‌بینم. دلم می‌خواهد پرت شوم به همان دبستان، دوباره کودک شوم و همان‌جا این زندگی را که چشم‌اندازش برایم بی‌معنا و مبهم بود وانهم .
حالا دیگر از آن جمعی که احمد طالبی‌نژاد به تصویر کشید، چند نفری ساکن جهان مردگان شده‌اند و چه خوب که جاودانه شدند.
می‌گویند کودکی و یادمانها و خاطراتش همیشه با آدمی می‌مانَد و بسیار حس‌های خوشایند و ناخوشایند و چه بسا کابوس‌های مکررِ سالهای بعد ریشه در اعماق سالهای دوری دارند که داشتیم کودکی می‌کردیم؛ و سهمگین‌ترین نمونه‌اش در تاریخ سینما، چارلز فاستر کین است در «همشهری کین» (اورسن ولز، ۱۹۴۱) که کودکی‌اش تا لحظۀ مرگ هم رهایش نمی‌کند و درمی‌یابیم که آدمی با چنین هاله‌ای افسانه‌ای بر گِردَش، در گوشه‌ای از ذهنش همچنان کودکی‌ست تنها و آسیب‌پذیر.
عقیل قیومی
🌐 به کانال پایگاه ممتی بپیوندید 👇
🌐دوستان‌تان را نیزمهمان کنید؛ 👇
👁🌸👁
@mamatiir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اعتراض فرهنگیان قم به وضعیت وخیم معیشتی.
آنها از صداوسیمای اخیرا متحول شده هم می خواهند صدای اعتراضاتشان را سانسور نکند.
👁🌸👁
@mamatiir
آنها از صداوسیمای اخیرا متحول شده هم می خواهند صدای اعتراضاتشان را سانسور نکند.
👁🌸👁
@mamatiir
یکرنگ که باشی
زود چشمشان را میزنی
خسته میشوند
از رنگ تکراریت
این روزها
دوره رنگین کمان هاست ...
👁🌸👁
@mamatiir
زود چشمشان را میزنی
خسته میشوند
از رنگ تکراریت
این روزها
دوره رنگین کمان هاست ...
👁🌸👁
@mamatiir
"زلال" باشیم
زیبایی در زلالیست🍂🌹
اگر زلال باشیم
دنیا با تمام زیبایی...
خدا با تمام عظمتش
در ما منعکس
و متجلی میشود
این اصل "انسانیت" است...
شبتون رویایی🌙
👁🌸👁
@mamatiir
زیبایی در زلالیست🍂🌹
اگر زلال باشیم
دنیا با تمام زیبایی...
خدا با تمام عظمتش
در ما منعکس
و متجلی میشود
این اصل "انسانیت" است...
شبتون رویایی🌙
👁🌸👁
@mamatiir
#اطلاعیه
با سلام خدمت همراهان عزیز
فراخوان کمک جهت خرید صندلی برای آرامستان بهشت رضوان محمدیه
لطفاً با توجه به شرایط در فراخوان کمک به خرید صندلی جهت برگزاری مراسم های متوفیان در بهشت رضوان محمدیه شرکت کنید.
عزیزانی که مایل هستید در این امر خداپسندانه شرکت کنید جهت هکاهنگی با شماره:
09133235167
آقای رضا سلطانی(شیخ) تماس بگیرید.
ضمن طلب مغفرت برای اموات شما عزیزان، از آن کریم دانا و بینا، خیر دنیا و آخرت شما نیکوکاران ارجمند را مسالت و در روز قیامت ماجور درگاه حضرت احدیت باشید.
👁🌸👁
@mamatiir
با سلام خدمت همراهان عزیز
فراخوان کمک جهت خرید صندلی برای آرامستان بهشت رضوان محمدیه
لطفاً با توجه به شرایط در فراخوان کمک به خرید صندلی جهت برگزاری مراسم های متوفیان در بهشت رضوان محمدیه شرکت کنید.
عزیزانی که مایل هستید در این امر خداپسندانه شرکت کنید جهت هکاهنگی با شماره:
09133235167
آقای رضا سلطانی(شیخ) تماس بگیرید.
ضمن طلب مغفرت برای اموات شما عزیزان، از آن کریم دانا و بینا، خیر دنیا و آخرت شما نیکوکاران ارجمند را مسالت و در روز قیامت ماجور درگاه حضرت احدیت باشید.
👁🌸👁
@mamatiir
اندکی تفکر
این روزها تو شهر ما کمتر درباره خط فقر یا وضعیت معیشت مردم صحبت یا گزارش تهیه میشه همه چی شده تعریف و تمجید از این و آن!! امروزه اگه بخواهی مستقل خبر یا گزارش تهیه کنی خیلی سخته و مقابلت می ایستند. متاسفانه باید مرزهای پاچه خواری را جابجا کنی اونوقت خوششون میاد و ازت تقدیر و تشکر هم میکنند.
حیف و صدحیف از برخی از استعداد ها که انرژی شون تو این مسیر هدر میره! و فکر میکنن:
فقط با پاچه خواری میشه؛ به جایی می رسید!😂👍
👁🌸👁
@mamatiir
این روزها تو شهر ما کمتر درباره خط فقر یا وضعیت معیشت مردم صحبت یا گزارش تهیه میشه همه چی شده تعریف و تمجید از این و آن!! امروزه اگه بخواهی مستقل خبر یا گزارش تهیه کنی خیلی سخته و مقابلت می ایستند. متاسفانه باید مرزهای پاچه خواری را جابجا کنی اونوقت خوششون میاد و ازت تقدیر و تشکر هم میکنند.
حیف و صدحیف از برخی از استعداد ها که انرژی شون تو این مسیر هدر میره! و فکر میکنن:
فقط با پاچه خواری میشه؛ به جایی می رسید!😂👍
👁🌸👁
@mamatiir
Mamatiir - کانال پایگاه ممتی
#از_شما_چه_پنهان 🖊: خاطرات مطبوعاتی و سینمایی/ احمد طالبی نژاد ... اما چرا خیلی شبیه فیلم هایش نبود. یعنی بود و نبود. دماغش گنده تر از فیلم ها به نظر می آمد. شکمش هم ورقلمبیده تر. شک و تردید هی راه خیالم را می بست و من هم پسش می زدم. تازه داشت پشت پلک…
#از_شما_چه_پنهان
🖊: خاطرات مطبوعاتی و سینمایی/ احمد طالبی نژاد
... یک سال از درس عقب افتاده بودم. در کلاس دوم سیکل اول، ثبت نام کردم. تصمیم گرفتم این عقب ماندگی را جبران کنم. همین طور هم شد. اغلب دوستانم که حالا کلاس سوم بودند، مردود شدند و من به اصطلاح به آنها رسیدم. شاگرد اول کلاس نبودم، اما فعال ترین بودم.کم کم در مدرسه گروه تئاتر درست شد که من هم عضو اصلیش بودم. همان جواد نویدی که شبیه فردین بود، می رفت اصفهان و از طریق دوستی که داشت نسخه ای از نمایشنامه های ارحام صدر را می گرفت و با چند روز تمرین اجرا می شد و طبعا شب اول هم با حضور مقامات و اعیان واشراف شهر به همراه خانواده. سال سوم دبیرستان بودیم که یکی از دبیرانمان که خودش هم سابقه کار تئاتر در زادگاهش را داشت، کتاب " پنج نمایش از مشروطه " نوشته "گوهر مراد " را آورد وداد بچه های گروه تئاتر بخوانیم. وقتی این پنج نمایشنامه را خواندم، متوجه شدم با آنچه ما به صحنه می بردیم، تومنی هفتصدنار تفاوت دارد. خواندن این کتاب دنیای ذهنی ام را تا حدود زیادی، تغییر داد. از بین نمایشنامه ها ٫ " ننه انسی " را انتخاب و اجرا کردیم. بعد ها همان معلم، داستان کوتاه داش آکل صادق هدایت را به من داد و گفت این را به نمایشنامه تبدیل کن. وقتی خواندم، تصویری که از داش آکل و کاکارستم در ذهنم نقش بست، تصویر جاهل های کلاه مخملی فیلم های آن زمان بود. مثل نقش هایی که عباس مصدق و ناصر ملک مطیعی به خصوص به نقش فرمان در فیلم قیصر بازی کرده بود. شروع کردیم به تمرین. من هم کارگردان بودم و هم بازیگر نقش کاکا رستم. پس از چند روز از معلممان خواهش کردم بیاید تمرینمان را ببیند. آمد ما هم لباس جاهلی به تن و کلاه مخملی به سر رفتیم روی صحنه و شروع کردیم به بازی که دیدم معلممان دارد از خنده ریسه می رود. بعد هم بلند شد و پرید رو صحنه و شروع کرد به دادوبیداد، که این لباس ها را چرا پوشیده اید؟. این داستان در دوره قاجار می گذرد که هنوز کت وشلوار به ایران نیامده بود و کلی مارا سرزنش کرد و ما هم کلی خجالت کشیدیم وگذشت یک سال بعد فیلم داش آکل ساخته مسعود کیمیائی بر پرده آ مد و با دیدن لباس های قهرمانان داستان در آن فیلم که بسیار درست طراحی شده بود، دو باره غرق در شرمساری شدیم. اگر آن معلم عزیز که متاسفانه نامش را فراموش کرده ام به دادمان نمی رسید و ما آن نمایش را با لباس جاهل های فیلم فارسی درحضور مقامات شهر که اغلب غیر بومی بودند و لابد برخی شان این داستان معروف هدایت را خوانده بودند، اجرا می کردیم، چه آبرویی از ما ومسئولان هنر نشناس مدرسه می رفت. آمد و رفت های سالانه به تهران و شاگردی دکان دائی که تا پایان دوران دبیرستان در سال هزار و سیصد و پنجاه ودو ادامه یافت، بهانه هرساله ای بود برای فرار از برهوت و پیوستن به دریا. شاید هم سراب. هرچه بود، روح پر تلاطم من نُه ماه از سال بی قراری می کرد تا خرداد از راه برسد. روزی که آخرین امتحان را می دادیم، بقچه ام را می زدم زیر بغل و به انتظار " اکسپورت " می ماندم که عصر از نایین حرکت می کرد و صبح زود می رسید تهران. چه لذتی داشت عبور اتوبوس از خیابان های خلوت تهران که چراغ هایش هنوز روشن بودند. بوذرجمهری پیاده می شدیم، تاکسی یا سه چرخه موتوری سوار می شدم وخودم را می رساندم میدان عشرت آباد. دائی که خیلی هم مشتاق و منتظرم نبود، جواب سلامم را با تکان سر می داد و من هم مثل بچه آدم بقچه یا ساکم را می گذاشتم توی پستو ومی رفتم سراغ کاسه های سفالی کثیفی که کارآموزان دوره پاسبانی در پادگان عشرت آباد صبح کله سحر می آمدند و یک تومان می دادند و خامه و مربا را توی کاسه بهشان می دادیم و آن ها هم شتاب زده می لمباندند و ته کاسه را باقی می گذاشتند و دِ بُدو که رفتی مبادا دیر برسند…ادامه دارد
🌐 به کانال پایگاه ممتی بپیوندید 👇
🌐دوستان‌تان را نیزمهمان کنید؛ 👇
👁🌸👁
@mamatiir
🖊: خاطرات مطبوعاتی و سینمایی/ احمد طالبی نژاد
... یک سال از درس عقب افتاده بودم. در کلاس دوم سیکل اول، ثبت نام کردم. تصمیم گرفتم این عقب ماندگی را جبران کنم. همین طور هم شد. اغلب دوستانم که حالا کلاس سوم بودند، مردود شدند و من به اصطلاح به آنها رسیدم. شاگرد اول کلاس نبودم، اما فعال ترین بودم.کم کم در مدرسه گروه تئاتر درست شد که من هم عضو اصلیش بودم. همان جواد نویدی که شبیه فردین بود، می رفت اصفهان و از طریق دوستی که داشت نسخه ای از نمایشنامه های ارحام صدر را می گرفت و با چند روز تمرین اجرا می شد و طبعا شب اول هم با حضور مقامات و اعیان واشراف شهر به همراه خانواده. سال سوم دبیرستان بودیم که یکی از دبیرانمان که خودش هم سابقه کار تئاتر در زادگاهش را داشت، کتاب " پنج نمایش از مشروطه " نوشته "گوهر مراد " را آورد وداد بچه های گروه تئاتر بخوانیم. وقتی این پنج نمایشنامه را خواندم، متوجه شدم با آنچه ما به صحنه می بردیم، تومنی هفتصدنار تفاوت دارد. خواندن این کتاب دنیای ذهنی ام را تا حدود زیادی، تغییر داد. از بین نمایشنامه ها ٫ " ننه انسی " را انتخاب و اجرا کردیم. بعد ها همان معلم، داستان کوتاه داش آکل صادق هدایت را به من داد و گفت این را به نمایشنامه تبدیل کن. وقتی خواندم، تصویری که از داش آکل و کاکارستم در ذهنم نقش بست، تصویر جاهل های کلاه مخملی فیلم های آن زمان بود. مثل نقش هایی که عباس مصدق و ناصر ملک مطیعی به خصوص به نقش فرمان در فیلم قیصر بازی کرده بود. شروع کردیم به تمرین. من هم کارگردان بودم و هم بازیگر نقش کاکا رستم. پس از چند روز از معلممان خواهش کردم بیاید تمرینمان را ببیند. آمد ما هم لباس جاهلی به تن و کلاه مخملی به سر رفتیم روی صحنه و شروع کردیم به بازی که دیدم معلممان دارد از خنده ریسه می رود. بعد هم بلند شد و پرید رو صحنه و شروع کرد به دادوبیداد، که این لباس ها را چرا پوشیده اید؟. این داستان در دوره قاجار می گذرد که هنوز کت وشلوار به ایران نیامده بود و کلی مارا سرزنش کرد و ما هم کلی خجالت کشیدیم وگذشت یک سال بعد فیلم داش آکل ساخته مسعود کیمیائی بر پرده آ مد و با دیدن لباس های قهرمانان داستان در آن فیلم که بسیار درست طراحی شده بود، دو باره غرق در شرمساری شدیم. اگر آن معلم عزیز که متاسفانه نامش را فراموش کرده ام به دادمان نمی رسید و ما آن نمایش را با لباس جاهل های فیلم فارسی درحضور مقامات شهر که اغلب غیر بومی بودند و لابد برخی شان این داستان معروف هدایت را خوانده بودند، اجرا می کردیم، چه آبرویی از ما ومسئولان هنر نشناس مدرسه می رفت. آمد و رفت های سالانه به تهران و شاگردی دکان دائی که تا پایان دوران دبیرستان در سال هزار و سیصد و پنجاه ودو ادامه یافت، بهانه هرساله ای بود برای فرار از برهوت و پیوستن به دریا. شاید هم سراب. هرچه بود، روح پر تلاطم من نُه ماه از سال بی قراری می کرد تا خرداد از راه برسد. روزی که آخرین امتحان را می دادیم، بقچه ام را می زدم زیر بغل و به انتظار " اکسپورت " می ماندم که عصر از نایین حرکت می کرد و صبح زود می رسید تهران. چه لذتی داشت عبور اتوبوس از خیابان های خلوت تهران که چراغ هایش هنوز روشن بودند. بوذرجمهری پیاده می شدیم، تاکسی یا سه چرخه موتوری سوار می شدم وخودم را می رساندم میدان عشرت آباد. دائی که خیلی هم مشتاق و منتظرم نبود، جواب سلامم را با تکان سر می داد و من هم مثل بچه آدم بقچه یا ساکم را می گذاشتم توی پستو ومی رفتم سراغ کاسه های سفالی کثیفی که کارآموزان دوره پاسبانی در پادگان عشرت آباد صبح کله سحر می آمدند و یک تومان می دادند و خامه و مربا را توی کاسه بهشان می دادیم و آن ها هم شتاب زده می لمباندند و ته کاسه را باقی می گذاشتند و دِ بُدو که رفتی مبادا دیر برسند…ادامه دارد
🌐 به کانال پایگاه ممتی بپیوندید 👇
🌐دوستان‌تان را نیزمهمان کنید؛ 👇
👁🌸👁
@mamatiir
یکی از نمایندگان مجلس مدتی قبل اعلام کرده بود جمعیت ایران با روند فعلی در تا سال ۲۱۰۰ به ٣٠ میلیون نفر خواهد رسید.
بدترین سناریوی های جمعیتی درباره ایران چه می گویند؟ آیا ایران بیش از ۶٠ درصد جمعیت خود را از دست خواهد داد؟
یادداشتی با این موضوع را 👇👇👇بخوانید:
👁🌸👁
@mamatiir
بدترین سناریوی های جمعیتی درباره ایران چه می گویند؟ آیا ایران بیش از ۶٠ درصد جمعیت خود را از دست خواهد داد؟
یادداشتی با این موضوع را 👇👇👇بخوانید:
👁🌸👁
@mamatiir
Mamatiir - کانال پایگاه ممتی
یکی از نمایندگان مجلس مدتی قبل اعلام کرده بود جمعیت ایران با روند فعلی در تا سال ۲۱۰۰ به ٣٠ میلیون نفر خواهد رسید. بدترین سناریوی های جمعیتی درباره ایران چه می گویند؟ آیا ایران بیش از ۶٠ درصد جمعیت خود را از دست خواهد داد؟ یادداشتی با این موضوع را 👇👇👇بخوانید:…
📝 درباره سناریوهای هراس افکن کاهش جمعیت | #دکترفاطمه_نجفی
🔹یکی از نماینده‌های مجلس در سخنرانی حمایتشون از طرح جوانی جمعیت گفتند:« ۲۱۰۰ جمعیت ایران به ۳۰ میلیون خواهد رسید طی سناریوی سازمان جهانی بهداشت و پیش بینی‌هایی که داشته است»
🔸 گزارش WHO را پیدا نکردم، اما یک کار تحقیقی معروف و خوب وجود داره که جمعیت زمین و ۱۹۵ کشور را تخمین زده است(تصاویر و گراف های پایین متن را ببینید)
🔹این کار بر اساس سرعت تحقق سند توسعه پایدار جمعیت، اثرشون روی کاهش نرخ مرگ و میر، افزایش امید به زندگی و تغییرات نرخ باروری، چند مسیر مختلف برای جمعیت دنیا در ۲۱۰۰ پیش بینی کرده که تو نمودار می‌تونید ببینید. خط آبی معادل ادامه وضع موجود هست.
🔸براساس این تخمین، در صورت ادامه وضع موجود جمعیت زمین در سال ۲۰۶۷ حدود ۹.۲ و در ۲۱۰۰ حدود ۸.۸ میلیارد خواهد بود.
🔹روی دیگر سکه اینه که امید به زندگی ۸۲ سال هست (الان حدود ۷۵ ساله) و پیری دیگه تعریفش بالای ۶۰ سال نخواهد بود.
🔸 براساس این سناریو جمعیت ایران ۷۰ میلیون پیش‌بینی میشه (در سناریو پایین پیش‌بینی ۶۲ میلیون‌نفره)
برای ۲۳ کشور در صورت ادامه وضعیت پیش‌بینی میشه که جمعیتشون نصف بشه که ایران جزوشون «نیست»
«ایران مثال بی‌نظیر پیری یا کاهش جمعیت دنیا نیست» به این سوی چراغ!
روی این مانور ندید
🔹اون عدد محیر العقول ۳۵ میلیون اما از کجا اومده؟ تو پیش‌بینی ۶۲ میلیون نفر جمعیت در ۲۱۰۰ فاصله اطمینان ۹۵ درصد ۳۵.۸ تا ۱۳۴.۲ میلیون‌نفر هست)
یعنی با احتمال ۹۵ درصد تو سال ۲۱۰۰ جمعیت ایران بین این دو عدد قرار داره.
(برای ۷۰ میلیون بین ۳۷.۵ تا ۱۵۵ میلیون)
🔸استناد به عدد ۳۵ میلیون و توجیه طرح افزایش موالید همون‌قدر منطقی هست، که بگیم با توجه به فاجعه احتمالی ۱۵۵ میلیون اصلا باید سیاست کنترل موالید شدید پیاده کنید.
🔹 من نمی‌دونم چه کسی سخنرانی‌های امثال خانم زهره الهیان را اماده می‌کنه! اما اینو می‌دونم که ایشون پزشکند، دیگه حداقل برای امادگی کنکور باید مثال رشد جمعیت باکتری ایکلای حساب کرده باشند که بدونند کاهش جمعیت از ۸۵ به ۳۰ میلیون برای ایران یعنی نرخ رشد سالانه منفی ۱.۳ درصد.
🔸 پذیرش این اعداد از سمت یک پزشک منطقی نیست. نخوندن چیزهایی که بهش استناد میکنند، ندونستم مفهوم پیش‌بینی …
🔹این افراد پس فردا می‌خوان براساس پیش بینی تولید و درامد مالیاتی بودجه تصویب کنند… هر چیزی را ممکنه تصویب کنند
👁🌸👁
@mamatiir
🔹یکی از نماینده‌های مجلس در سخنرانی حمایتشون از طرح جوانی جمعیت گفتند:« ۲۱۰۰ جمعیت ایران به ۳۰ میلیون خواهد رسید طی سناریوی سازمان جهانی بهداشت و پیش بینی‌هایی که داشته است»
🔸 گزارش WHO را پیدا نکردم، اما یک کار تحقیقی معروف و خوب وجود داره که جمعیت زمین و ۱۹۵ کشور را تخمین زده است(تصاویر و گراف های پایین متن را ببینید)
🔹این کار بر اساس سرعت تحقق سند توسعه پایدار جمعیت، اثرشون روی کاهش نرخ مرگ و میر، افزایش امید به زندگی و تغییرات نرخ باروری، چند مسیر مختلف برای جمعیت دنیا در ۲۱۰۰ پیش بینی کرده که تو نمودار می‌تونید ببینید. خط آبی معادل ادامه وضع موجود هست.
🔸براساس این تخمین، در صورت ادامه وضع موجود جمعیت زمین در سال ۲۰۶۷ حدود ۹.۲ و در ۲۱۰۰ حدود ۸.۸ میلیارد خواهد بود.
🔹روی دیگر سکه اینه که امید به زندگی ۸۲ سال هست (الان حدود ۷۵ ساله) و پیری دیگه تعریفش بالای ۶۰ سال نخواهد بود.
🔸 براساس این سناریو جمعیت ایران ۷۰ میلیون پیش‌بینی میشه (در سناریو پایین پیش‌بینی ۶۲ میلیون‌نفره)
برای ۲۳ کشور در صورت ادامه وضعیت پیش‌بینی میشه که جمعیتشون نصف بشه که ایران جزوشون «نیست»
«ایران مثال بی‌نظیر پیری یا کاهش جمعیت دنیا نیست» به این سوی چراغ!
روی این مانور ندید
🔹اون عدد محیر العقول ۳۵ میلیون اما از کجا اومده؟ تو پیش‌بینی ۶۲ میلیون نفر جمعیت در ۲۱۰۰ فاصله اطمینان ۹۵ درصد ۳۵.۸ تا ۱۳۴.۲ میلیون‌نفر هست)
یعنی با احتمال ۹۵ درصد تو سال ۲۱۰۰ جمعیت ایران بین این دو عدد قرار داره.
(برای ۷۰ میلیون بین ۳۷.۵ تا ۱۵۵ میلیون)
🔸استناد به عدد ۳۵ میلیون و توجیه طرح افزایش موالید همون‌قدر منطقی هست، که بگیم با توجه به فاجعه احتمالی ۱۵۵ میلیون اصلا باید سیاست کنترل موالید شدید پیاده کنید.
🔹 من نمی‌دونم چه کسی سخنرانی‌های امثال خانم زهره الهیان را اماده می‌کنه! اما اینو می‌دونم که ایشون پزشکند، دیگه حداقل برای امادگی کنکور باید مثال رشد جمعیت باکتری ایکلای حساب کرده باشند که بدونند کاهش جمعیت از ۸۵ به ۳۰ میلیون برای ایران یعنی نرخ رشد سالانه منفی ۱.۳ درصد.
🔸 پذیرش این اعداد از سمت یک پزشک منطقی نیست. نخوندن چیزهایی که بهش استناد میکنند، ندونستم مفهوم پیش‌بینی …
🔹این افراد پس فردا می‌خوان براساس پیش بینی تولید و درامد مالیاتی بودجه تصویب کنند… هر چیزی را ممکنه تصویب کنند
👁🌸👁
@mamatiir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جماعت خواب
اجتماع خواب زده
جماعت چرکین...
سکانسی به‌یادماندنی از فیلم"هزار دستان" ساخته زنده یاد علی حاتمی
👁🌸👁
@mamatiir
اجتماع خواب زده
جماعت چرکین...
سکانسی به‌یادماندنی از فیلم"هزار دستان" ساخته زنده یاد علی حاتمی
👁🌸👁
@mamatiir
قرائت حدیث شریف کسا و مرثیه خوانی
امشب در مسجد مقدس سید محمدیه برگزار می گردد.
شروع جلسه : ساعت 20:00.
مداح: کربلایی سیدجلال موسی کاظمی
سخنران: امام جمعه موقت حاج آقا دهقان
این جلسه:
همراه با رعایت کامل پروتکل های بهداشتی برگزار میگردد.
👁🌸👁
@mamatiir
امشب در مسجد مقدس سید محمدیه برگزار می گردد.
شروع جلسه : ساعت 20:00.
مداح: کربلایی سیدجلال موسی کاظمی
سخنران: امام جمعه موقت حاج آقا دهقان
این جلسه:
همراه با رعایت کامل پروتکل های بهداشتی برگزار میگردد.
👁🌸👁
@mamatiir
کرونا هراسی ممنوع
نکاتی برای مراقبت از روان خود در برابر کروناهراسی:
1. فاجعه سازی نکنیم.
باور کنیم که کرونا هم یک بیماریست مثل سایر بیماری ها که با رعایت نکات بهداشتی قابل پیشگیری است و در صورت ابتلا هم اکثریت بهبود پیدا می کنند.
2. امیدواری باعث می شود که روحیه بهتری داشته باشیم و روحیه قوی، سیستم ایمنی ما را تقویت می کند.
👁🌸👁
@mamatiir
نکاتی برای مراقبت از روان خود در برابر کروناهراسی:
1. فاجعه سازی نکنیم.
باور کنیم که کرونا هم یک بیماریست مثل سایر بیماری ها که با رعایت نکات بهداشتی قابل پیشگیری است و در صورت ابتلا هم اکثریت بهبود پیدا می کنند.
2. امیدواری باعث می شود که روحیه بهتری داشته باشیم و روحیه قوی، سیستم ایمنی ما را تقویت می کند.
👁🌸👁
@mamatiir
🏴🏴🏴 #هوالباقی
🏴🏴🏴 انالله و انا الیه راجعون
ضمن عرض تسلیت به اطلاع همشهریان محترم می رساند:
سیدمهدی موسی کاظمی مسافر خانه ی دوست شد.
#روحش_شاد_یادش_گرامی
👁🌸👁
@mamatiir
🏴🏴🏴 انالله و انا الیه راجعون
ضمن عرض تسلیت به اطلاع همشهریان محترم می رساند:
سیدمهدی موسی کاظمی مسافر خانه ی دوست شد.
#روحش_شاد_یادش_گرامی
👁🌸👁
@mamatiir