Mamatiir - کانال پایگاه ممتی
1.09K subscribers
23.5K photos
2.17K videos
134 files
3.38K links
پایگاه تفریحی و اطلاع رسانی ممتی

متفاوت ترین و به روز ترین کانال شهرستان نایین

تماس با مدیر کانال: @Rezash1344

لینک دعوت نامه کانال :
https://telegram.me/joinchat/CfA98jzuNU2ipeXu3rdbew
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اقدام عجیب در بنرهای تبلیغاتی کنسرت محسن شریفیان و گروه لیان در کرمان

🔹ساز نی‌انبان رو شطرنجی کردند

🔴این همه زور بزنی، کلیپ تبلیغاتی بسازی، از روحانی حمایت کنی...
آخرم سازتو سانسور کنن،

⬅️مردم دارن تاوان دروغ های انتخاباتی روحانی که منجر به رأی گرفتنش از مردم شد رو میدن !!

#فریبکار
👁🌹👁
@mamatiir
☀️دما در خور و بیابانک به 47 درجه می‌رسد

کارشناس پیش‌بینی هوا:
🔸بررسی نقشه‌های هواشناسی بیانگر جوی نسبتاً ناپایدار بر روی استان اصفهان طی 3 روز آینده است.
🔸بیشینه دمای شهر اصفهان امروز به 40 درجه سانتیگراد و کمینه دما برای فردا صبح به 29 درجه سانتیگراد می‌رسد.
🔸گرم‌ترین شهر استان نیز خور و بیابانک با 47 درجه سانتیگراد و خنک‌ترین شهر استان هم بوئین میاندشت با 12 درجه سانتیگراد پیش‌بینی می‌شود.

📌پایگاه اصفهان خبر
👁🌹👁
@mamatiir
چیزهایی که نمیدانید:👇

#هشدار

مراقب این شیوه از کلاهبرداری ها باشید
اجاره حساب بانکی با اسم استخدام ، کلاهبرداری است که باید به مردم اطلاع رسانی شود !
امروز حسابت رو اجاره میدی ، هفته بعد با میلیون ها پول دزدی جلوی قاضی باید پاسخگو باشی!
👁🌹👁
@mamatiir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#زودنیوز
مردم رعایت کنین. مسئولین ازتون ناراحتن...
👁🌹👁
@mamatiir
#قصه_های_ولایت

#عشق_شیرین قسمت هشتم

...علی و محمد دو روز دو شب تمام در خانه ماندند و هیچ خبری هم از یکدیگر نگرفتند؛ هیچ‌کدام طی این دو روز حتی چشم هم بر هم نگذاشتند. نمی‌توانستند آنچه را که بر آن‌ها گذشته بود باور کنند؛ هر دو قصه شیرین و فرها را بارها شنیده بودند و بارها هم‌ آرزو کرده بودند که کاش زندگی اشان مثل آن دو زوج دلداده می‌بود اما آن‌قدرها هم عقل داشتند که بفهمند شیرین و فرها، قصه است و مربوط به زمان‌های بسیار قدیم. شاید آفتاب سوزنده تابستان مغزشان را معیوب کرده بود. بارها در ولایت پیش‌آمده بود که افرادی از شدت گرما به‌خصوص در تابستان پریشان‌حال و دیوانه شوند.
روز سوم انگار به هر دو الهام شده باشد، هم‌زمان از منزل خارج شدند و زیر سایه ساباط حسینیه ولایت همدیگر را ملاقات کردند. چشمان هر دو گود افتاده بود. هیچ کلمه‌ای بینشان ردوبدل نشد اما کنار یکدیگر نشستند. دقایقی گذشت تا این‌که علی سر حرف را باز کرد و گفت: طی این مدت حتی یک دقیقه هم نخوابیده و به نتیجه رسیده است که باید موضوع را به ژاندارمری گزارش دهند. محمد به‌تندی گفت که هرگز حاضر نیست چنین کاری کند؛ چراکه مرد بی‌صورت به خواب او آمده؟! حتماً حکمتی در این ماجراست که باید خودشان حل‌وفصلش کنند. علی گفت مگر شوخی است پای خون در میان است. اگر استوار حیدری بویی ببرد پوست هر دو امان را می‌کند و تویش کاه می‌ریزد. شوخی که نیست. آن غار نفرین‌شده است؛ می‌گویند زمان حسین کاشی خیلی از دختران جوان دور و اطراف را دزدیده‌اند و در آن غار مورد تجاوز قرار داده‌اند. مطمئن باش غار پر از روح همان دخترهای معصوم است.
نیم ساعتی به صلات ظهر مانده بود؛ حاصل گفتگویشان به آنجا ختم شد که فردا با تجهیزات لازم و به‌طور مخفیانه دوباره به سراغ غار بروند و اگر چیزی دستگیرشان نشد بازگردند و ماجرا را به استوار حیدری گزارش کنند. سحرگاه روز بعد برای این‌که کسی از اهالی متوجه خروجشان از ولایت نشود، علی موتورسیکلتش را خاموش به دست گرفت به سمت منزل محمد رفت؛ محمد وسایل موردنیاز را آماده کرده بود و بی‌سروصدا آن‌ها را بر ترک‌بند بستند و همان‌طور با موتورسیکلت خاموش خودشان را تا مزراچه رساندند و آنجا موتورسیکلت را روشن کردند و به سمت کوه شیر رفتند.
آفتاب صبحگاه کاملاً پخش‌شده بود که علی و محمد با دیلم و کلنگ و فانوس و طناب و خوردوخوراک رسیدند به مدخل غار. با همه اعتمادبه‌نفسی که به خودشان داده بودند، کمی ترسیده‌ بودند و قلبشان تند تند می‌زد. وسایل را کف غار بر زمین گذاشتند...ادامه دارد

🖊#ناصر_طالبی_نژاد
https://telegram.me/mamatiir
شیرین چوشکرتوباش شاکر
@mamatiir
در خانه‌ی صبح
هم خدا هست
هم آفرینش
و هم زلال مهربانی
به امروز از سر مهر سلام بده
و خدا را بخاطر دیدن
روزی دیگر شکر کن ...

#سلام_صبحتون_بخیر
👁🌹👁
@mamatiir
🔘مدیران چگونه از حق مردم برداشته و جیب‌های خود را پر کرده‌اند.

🔘در روزگاری که مردم برای گرفتن یک وام 5 میلیونی، به ضامن، چک و سفته احتیاج دارند، چگونه است که یک فرد می‌تواند وام با سود صفر درصد بگیرد؟ نهادهای نظارتی دقیقا کجا هستند و چه می‌کنند؟ بانک مرکزی چه نظارتی به سیستم وام دهی بانک‌های خود دارد؟

🔘یک جوان تازه ازدواج کرده از بدو رفتن به خانه بخت، به سودی که به بانک باید بدهد فکر می‌کند و یک دو جین آدم به راحتی از بانک‌های کشور وام می‌گیرند تازه برخی از آنها پس هم نمی‌دهند.

🔘نمایندگان محترم، مگر وظیفه شما در پارلمان تصویب قوانینی به نفع مردم نیست؟ پس چرا در این مدت به نفع مردم اقدام نکردید؟ چقدر دیگر از پول این کشور باید در جیب مدیران و آقازاده‌ها برود تا شما به فکر بیفتید تا قوانینی برای جلوگیری از فساد تصویب کنید؟

🔘بزودی در مورد دریافت تهسیلات بانکی به مبلغ پنجاه میلون ریال به منظور هزینه های ضروری که به یکی از بانک ها معرفی شدم توضیح خواهم داد.

#با_تشکر
👁🌹👁
@mamatiir
امروز به احترام زندگی
صبور می مانم و میدانم
قدرت بیکران هستی
در زمان مناسب آنچه را
که صلاح من باشد ؛ مهیا می کند.
👁🌹👁
@mamatiir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽جشن جهیزیه ازدواج آسان آبشار عاطفه ها نایین درشب ولادت امام رضا (ع)نایین

به گزارش پیام نایین،جشن جهیزیه ازدواج آسان آبشار عاطفه ها نایین درشب ولادت امام رضا (ع)نایین با حضور پوربافرانی نماینده مردم نایین. فرماندار. 150 زوج جوان واقشار مختلف مردم در سالن شهرداری نایین برگزارشد
👁🌹👁
@mamatiir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نوستالژى باحال😍

عصرتون دلپذیر دوستان
👁🌹👁
@mamatiir
مراسم جشن ولادت امام رضا(ع)

مولودی خوانی و سخنرانی

#محمدیه مسجد امام جعفر صادق(ع).

#میلاد_علی_ابن_موسی_الرضا_ع_مبارک_باد
👁🌹👁
@mamatiir
باخدایت هر روز حرف بزن
شکرگزارش باش با زبان خودت
خدا میفهمد حرفهایت را
نترس خدا بد نیست!...

#عصرتون_بخیر
👁🌹👁
@mamatiir
ای مترسک
آنقدر دست هایت را باز نکن...
کسی تو را در آغوش نمی گیرد! ایستادگی همیشه تنهایی می آورد...
و چه زیبا گفت مترسک!: گاهی دلم از هر چی آدم هست می گیرد!
گاهی دلم دو کلمه حرف مهربانانه می خواهد...
گاهی دلم می خواهد بروم...
ولی وقتی نمی شود رفت، همین یک پا هم اضافه است...
👁🌹👁
@mamatiir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬ميلاد فرخنده هشتمين امام است و خورشيد عالم تاب ايران

📌اين روزها و شب ها دل هاي ميليون ها عاشق به سمت مشهدالرضاست و مشتاق زيارت حرم با صفايش
👁🌹👁
@mamatiir
فریب چالش‌های تلگرامی را نخورید

رییس پلیس فتا استان در خصوص چالش‌های شبکه‌های اجتماعی، گفت: کلاهبرداران روزانه ده‌ ها کانال، گروه و صفحه در شبکه‌های اجتماعی با نام‌هایی همچون چالش تلفن‌همراه، چالش عکس کودکان و ... با وعده های جوایز فراوان راه اندازی می‌ کنند.
👁🌹👁
@mamatiir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 توليد گياه بدون استفاده از خاک
گلخانه دار مهريزي موفق شد براي نخستين بار در کشور گلخانه اي با روش ان اف تي/توليد گياه بدون خاک ايجاد کند.
👁🌹👁
@mamatiir
#قصه_های_ولایت

#عشق_شیرین قسمت نهم

...محمد اول به‌آرامی و سپس با صدایی بلند چند بار گفت ما اومدیم برای کمک فهمیدی. صدای منو می‌شنوی؟ اما هیچ خبری نشد. نکند چند روز قبل دچار وهم و خیال شده بودند و یا اگر هم کسی واقعاً به آن‌ها نیاز داشته حالا از هوش‌رفته و یا مرده است. صدازدن هیچ فایده‌ای نداشت؛ هیچ خبری نبود، هر دو سیگاری چاق کردند و کمی نشستند. تصمیم گرفتند حالا که آمده‌اند کارشان را به انتها برسانند و از ماجرای شیار سر دربیاورند. محمد سر پهن دیلم را در شیار فرو برد؛ تکه سنگ اندکی حرکت کرد اما به‌هیچ‌وجه به بیرون نمی‌آمد. علی گفت در قصه‌ها شنیده که سنگ‌های غار به داخل باز می‌شوند؛ دیلم را به سمت دیگر سنگ گذاشتند و فشار دادند؛ حدسشان درست بود با فشار اندک دیلم سنگ بر پاشنه خود چرخید و به سمت داخل رفت. وقتی شیار به‌اندازه عبور یک نفر باز شد. علی سرش را داخل تاریکی شیار برد و فریاد کشید کسی اینجا نیست؟ اما خبری نشد. دو فانوسی را که با خود آورده بودند گیراندن و کلنگ و بیل دسته‌کوتاه را برداشتند و وارد شیار شدند. پشت تکه سنگ دهانه‌ای پیچ‌درپیچ پیش رویشان بود که بخش‌هایی از آن طبیعی بود و قسمت‌هایی را نیز با دست حفاری و طراحی کرده بودند. هرچقدر پیش می‌رفتند وسعت دهانه بیشتر می‌شد و گاه شیب آن به بالا و گاه به پایین بود. هر دو باهم فریاد کشیدند که کسی اینجا نیست و هر بار صدایشان در راهرو غار گم می‌شد. حدود دویست متری که پیش رفتند دوباره همان صدای زنانه را شنیدند که غمگنانه دو بار و با تأخیر فرهاد را صدا می‌زد. علی از شدت ترس به دیوار غار تکیه داد و کلنگش را چون اسلحه‌ای پیش روگرفت. محمد دستش را گرفت و او را ‌پیش‌راند. سپس با صدایی آرام اما مردد پرسیدند تو کی هستی؟ کجایی؟ اگه کمک می‌خوای چرا خودت رو نشون نمیدی؟ صدای زنانه گفت من اینجام بیاین جلو. هردو شانه‌به‌شانه پیش رفتند. نور ملایمی از انتهای غار به چشم می‌خورد و هرچقدر جلوتر می‌رفتند شدت بیشتری می‌گرفت. در انتهای راهرو چشمشان به سالن بسیار بزرگی افتاد که ماهرانه در دل کوه کند شده بود و بسیار مجلل به نظر می‌رسید. در جای‌جای آن شمعدان‌هایی بزرگ اما بسیار کم‌نور بر تکه‌های سنگ ترشیده شده، گذاشته بودند. دورتادور سالن هم سکوهای سنگی بود که روی آن با پوست‌های بدون خز پوشیده شده بود. چند تخت سنگی هم در کناره‌ها سالن بود با مخده هایی تراشیده شده از سنگ؛ کف آن‌ها هم از سنگ مرمر بود...ادامه دارد

🖊#ناصر_طالبی_نژاد
https://telegram.me/mamatiir
زندگی مااومدیم
@mamatiir
#روزتون_امیدوار

هر روز
به درودی دل خود گرم کنیم
و چه زیباست ، کنار یاران
خنده بر صبح زدن
بنشين چای، امروز تو مهمان منی
#سلام
☀️روزتون عالی و گرم از محبت.
👁🌹👁
@mamatiir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هنرمندان در افتتاح موسسه فرهنگی نسیم مهربانی نایین روز میلاد امام رضا(ع)

به گزارش پیام نایین،رییس اداره فرهنگ وارشاد اسلامی نایین گفت: این موسسه به منظور برگزاری وترویج برنامه های فرهنگی وادبی به مدیریت محمد مصطفی میرزابیگی در خیابان مسجد جامع نایین شروع بکار کرد.
👁🌹👁
@mamatiir
#یکسال_گذشت

مراسم یکمین سالگرد درگذشت مرحوم:
#استاد_حاج_غلامرضا_الیاسی_محمدی

روز پنجشنبه 27 تیرماه، در #بهشت_رضوان
محمدیه برگزار میگردد.

#روحش_شاد_یادش_گرامی
👁🌹👁
@mamatiir