#فصلنامه_پازند
در شماره چهل و چهار سال دوازدهم چاپ بهار 95 نشریه علمی زبان(پازند) آمده است:
واژه ها و اصطلاحات کشاورزی در گونه زبانی محمدیه نایین.
تحقیق و نوشته: اعظم السادات موسی کاظمی محمدی کارشناس ارشد فرهنگ و زبان باستانی؛ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی...
#ظهر_پنجشنبه_تون_بخیر
https://telegram.me/mamatiir
❄️ @mamatiir ❄️

#پنجشنبه_و_اموات
به یاد مرحوم قطب الدین سلطانی و همسرش مرحومه عزت بیگم موسی کاظمی محمدی.
#روحشان_شاد
📸: آرشیو
https://telegram.me/mamatiir
❄️ @mamatiir ❄️

#پنجشنبه_و_اموات
به یاد مرحوم حاج خلیل عشقی محمدی.
#روحش_شاد
📸: آرشیو
https://telegram.me/mamatiir
❄️ @mamatiir ❄️

#پنجشنبه_و_اموات
به یاد زنده یاد شهید احمد توکلی محمدی.
#روحش_شاد
📸: آرشیو
https://telegram.me/mamatiir
❄️ @mamatiir ❄️

#پنجشنبه_و_اموات
به یاد در گذشتگان در تصویر: مرحومین: محمد رستمی، عبدالرسول سلطانی و حبیب قلیان.
#روحشان_شاد
📸: آرشیو
https://telegram.me/mamatiir
❄️ @mamatiir ❄️

#پنجشنبه_و_اموات
به یاد مرحومه نازی سلطانی محمدی.
#روحش_شاد
📸: آرشیو
https://telegram.me/mamatiir
❄️ @mamatiir ❄️

#پنجشنبه_و_اموات
به یاد مرحومه حوا عابدینی محمدی.
#روحش_شاد
📸: آرشیو
https://telegram.me/mamatiir
❄️ @mamatiir ❄️

#پنجشنبه_و_اموات
به یاد مرحوم حاج سیدحسین موسی کاظمی محمدی.
#روحش_شاد
📸: آرشیو
https://telegram.me/mamatiir
❄️ @mamatiir ❄️

#غروب
غروب پنجشنبه نهم دی ماه، نثار روح تمامی درگذشتگان ذکر صلوات و قرائت فاتحه.
#مهرتان_را_سپاس
https://telegram.me/mamatiir
❄️ @mamatiir ❄️

#موسیقی
تکنوازان، شماره:203 دستگاه: ابوعطا نوازندگان: احمد عبادی اسد الله ملک و جهانگیر ملک...
پنجشنبه شبتون شیک، شاد، آرام🌹
https://telegram.me/mamatiir
❄️ @mamatiir ❄️

#اطلاعیه
قابل توجه کلیه نوجوانان عزیز...#شرح_در_تصویر⬆️🌺⬆️
#پایان_هر_دوره_جوایز_نفیس
https://telegram.me/mamatiir
❄️ @mamatiir ❄️

#آموزش_قرآن
کلاس آموزش قرآن، ریاضی، انگلیسی و سرگرمی: کتابخانه سالن کوثر محمدیه در روزهای فراغت مدرسه.
📸: حسین پور
https://telegram.me/mamatiir
❄️ @mamatiir ❄️

#رادیو_سرنا
ویژه برنامه طنز #فالگوش ⬆️🌹⬆️مجتبی شفیعی و مریم کیانی
شادِ شاد باشید
"اینجا ایران است - قسمت بیست و ششم"
https://telegram.me/mamatiir
❄️ @mamatiir ❄️

#رادیو_کرگدن
پروندهٔ دو؛ «دیدار می‌نمایی و پرهیز می‌کنی» به قلم حامد یعقوبی روایت: مسعود خطیبی شمارهٔ ۳۳⬇️➿⬇️➿⬇️
#شبهای_زمستان_همراه_ما_باشید_شبتون_بخیر
https://telegram.me/mamatiir
➿ @mamatiir ➿

#سینما
نگاهی به مستند «موج نو»/ رفتارشناسی موج نو سینمای ایران
http://cinemacinema.ir/?p=37484
#شبتون_شیک
https://telegram.me/mamatiir
❄️ @mamatiir ❄️

#پنجشنبه_و_اموات
به یاد مرحوم سیدمحمد موسی کاظمی محمدی،
(دشتبان مزرعه چه).
#روحش_شاد
📸: آرشیو
https://telegram.me/mamatiir
❄️ @mamatiir ❄️

#قصه_های_ولایت
آدم ها و محمدیه... به قلم عقیل قیومی محمدی.⬇️📟⬇️
#شبهای_زمستان_همراه_ما_باشید_شبتون_بخیر
https://telegram.me/mamatiir
❄️ @mamatiir ❄️

#قصه_های_ولایت
آدم ها و محمدیه،،،،،،،،،، وقتی نم مطبوع خاک آبپاشی شده ی کوچه با بوی دم پختک همساده در هم می آمیخت و می زد زیر دماغت و ستاره های سوسو زن به تدریج در آسمان شبهای وهمناک محمدیه پدیدار می شدند و پازل دلشوره ای مبهم از غروبهای کویر که به شب گره میخورد را کامل می کرد، صدایی می پیچید توی سکوت کوچه، صدایی که هر شب از خانه ای دیرسال با حیاط و صفه ی خشت و گلی و اتاقهایی با رف های بلند و در چوبی کلون دار به گوش می رسید؛ از خانه ای که خانه ی راوی رنجور هدایت را در یادهای نوجوانی ات زنده می کرد: " در یک محل ساکت و آرام دور از آشوب و جنجال زندگی مردم، اطراف آن کاملاً مجزا و دورش خرابه..... " از خانه ای که انگار همان جایی ست که یک بغلی شراب باید بر بلندای رف اتاقش خوش نشسته باشد و راوی رنجور را سوی خود بکشد. انگار که لطفعلی خُنجی اهلیِ همین خانه است وقتی آن یاهووووووو را آزاد می کند از آن حنجره ی بی همتا. خانه، خانه ی مردی بود تنها که پیشه اش خرید و فروش عتیقه جات بود،،،، هر آنچه از تهِ تاریخ می آمد و بوی کهنگیِ خواستنی می داد؛ مرد یادهای ما نامش حسین باقری بود و چه خوب که همچنان هست. مرد سفر و حضر اما هراسان از اُتول. مسافتهای طولانی را از این روستا به آن روستا برای شکار عتیقه پیاده می پیمود. انبوهی از رادیوهای قدیمی توی بساطش بود و همه را به شوق آن یاهوووی جاودان، محترم می شمرد.... انبوهی از بلیطهای ترانسپورت داشت از سفرهای برون شهری اش. به لطف شاعر نامدار- امیری فیروزکوهی- چندصباحی هم با انیرانیان محشور شده بود. آشپز ویژه ی امیری فیروز کوهی بودن را افتخار خود می داینست. شبی علی مصفا که برای نمایش فیلم مستندی درباره پدربزرگش- امیری فیروزکوهی- به اصفهان آمده بود با آوردن نام حسین باقری در تیتراژ فیلمش به او ادای احترام کرده بود. به علی مصفا گفتم من حسین را می شناسم و مصفا چنان ذوقی کرد که حیرت کردم:" حالا کجاست؟ سالهاست ازش بی خبرم. کاش می شد ببینمش" باید بنویسمش باید بیشتر بنویسمش..... یاهووووووو
#پنجشنبه_شبتون_آرام_و_در_پناه_خدا
https://telegram.me/mamatiir
❄️ @mamatiir ❄️

#ذکر_روز
💚اللهم 💚صل 💚علی💚محمد💚و آل محمد💚و عجل💚فرجهم💚!
#سلام_صبح_آدینه_تون_بخیر_و_شادی
https://telegram.me/mamatiir
❄️ @mamatiir ❄️

#قلم_دوربین
نمایی از سقاخانه اسماعیل طلا، هم اکنون...
📸: مجید خسروی
https://telegram.me/mamatiir
❄️ @mamatiir ❄️