#عکس_نوشت
#به_مناسبت_درگذشت_عباس_کیارستمی
کم و بیش حدود یکسال و نیم پیش در رستورانی در لواسان ظهر سه شنبه روزی بود که عباس کیا رستمی رو مشغول صرف نهار دیدم اول فکر کردم کسی شبیهشه ولی بعد با دقت بیشتر دیدم نه خودشه ! بزرگمرد سینمای ایران (سالها قبل در استودیو بل ایشونو دیده بودم ...) اونروز تو رستوران ،من به همراه یکی از دوستان در بالکن طبقه دوم نشسته بودیم و استاد در طبقه پایین بودند. خیلی با خودم کلنجار رفتم که برم جلو و سلام و علیک کنم ولی نتونستم خودم و راضی کنم که سر غذا اونهم وسط صرف ناهارشون مزاحم بشم.گفتم صبر کنم
تا بعد از اتمام ... فکر کنم یکی از دوستان دیگه هم رسید و خلاصه سرمون کمی گرم شد که یدفعه دیدم میز استاد خالیه و رفته.. با خودم گفتم کاش همون موقع میرفتم جلو ...
الان هم میگم ایکاش همون موقع فرصت دیدار رو از دست نمیدادم ... اونموقع اصلا فکر نمیکردم به این زودی عباس کیا رستمی رو از دست بدیم... کارگردان فیلم زیر درختان زیتون .. که جزو معدود فیلم هایی بود که دیدنش تو سینما در اون سالها برام لذت بخش و خاطره انگیز بود...
به نوبه خود با کمال تاسف در گذشت سینماگر متفکر و شهیر کشورمون رو به جامعه سینمایی و هنری تسلیت عرض میکنم و از حضرت حق برای روح آن استاد بزرگ فقید شادی و مغفرت و آرامش طلب میکنم.
@majidakhshabi
#به_مناسبت_درگذشت_عباس_کیارستمی
کم و بیش حدود یکسال و نیم پیش در رستورانی در لواسان ظهر سه شنبه روزی بود که عباس کیا رستمی رو مشغول صرف نهار دیدم اول فکر کردم کسی شبیهشه ولی بعد با دقت بیشتر دیدم نه خودشه ! بزرگمرد سینمای ایران (سالها قبل در استودیو بل ایشونو دیده بودم ...) اونروز تو رستوران ،من به همراه یکی از دوستان در بالکن طبقه دوم نشسته بودیم و استاد در طبقه پایین بودند. خیلی با خودم کلنجار رفتم که برم جلو و سلام و علیک کنم ولی نتونستم خودم و راضی کنم که سر غذا اونهم وسط صرف ناهارشون مزاحم بشم.گفتم صبر کنم
تا بعد از اتمام ... فکر کنم یکی از دوستان دیگه هم رسید و خلاصه سرمون کمی گرم شد که یدفعه دیدم میز استاد خالیه و رفته.. با خودم گفتم کاش همون موقع میرفتم جلو ...
الان هم میگم ایکاش همون موقع فرصت دیدار رو از دست نمیدادم ... اونموقع اصلا فکر نمیکردم به این زودی عباس کیا رستمی رو از دست بدیم... کارگردان فیلم زیر درختان زیتون .. که جزو معدود فیلم هایی بود که دیدنش تو سینما در اون سالها برام لذت بخش و خاطره انگیز بود...
به نوبه خود با کمال تاسف در گذشت سینماگر متفکر و شهیر کشورمون رو به جامعه سینمایی و هنری تسلیت عرض میکنم و از حضرت حق برای روح آن استاد بزرگ فقید شادی و مغفرت و آرامش طلب میکنم.
@majidakhshabi
عید گشایش بر همه شما بندگان مهربان خالق مهربان مبارک باد. در پناه رحمت و کرامتش روزگارتان به کام.
@majidakhshabi
@majidakhshabi
#قطعه_گلگشت
#مشخصات_آهنگ
#مجید_اخشابی
گر به گلگشت چمن میروی از من یاد آر
زین گرفتار قفس ای گل گلشن یاد آر
@majidakhshabi
📥Mp3 " 320👇
#مشخصات_آهنگ
#مجید_اخشابی
گر به گلگشت چمن میروی از من یاد آر
زین گرفتار قفس ای گل گلشن یاد آر
@majidakhshabi
📥Mp3 " 320👇
#قطعه_گلگشت
#توضیحات_آهنگ
پیرو بازنشر قطعات قدیمی در فضای مجازی ،در ماه مبارک رمضان امسال سه قطعه منتشر گردید.
دمدمی (متعاقبا توضیحات لازم عرض خواهد شد) ،غریب تنها
و
گلگشت... گلگشت به چند دلیل برایم بسیار خاطره انگیز و دوست داشتنیست...
دلیل اصلی آن مزین بودن این آهنگ به شعر بزرگ مرد فرهیخته و بی همتای عرصه شعرو ادب پارسی، جناب استاد دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی است.
سالها قبل تر فرصت دست بوسی و آشنایی با این مرد فرزانه نصیبم شده بود که در فرصتی دیگر به شرح آن خواهم پرداخت که بسیار جالب وقابل تامل است... منتها وقتی که برای رخصت استفاده از این شعر با ایشان تماس گرفتم با تواضع بسیار فرمودندچرا این شعر که مربوط به سالها قبل و دوران جوانی من است ؟
عرض کردم چه شعری زیباتر ازاین شعر که چنین تصویر زیبایی را در آن خلق کرده اید... یک عشق ملتهب نسبت به معشوقی که به گلگشت وتفرج میرود و عاشق زار مجبور است در گوشه ای بنشیندوبا حسرت و افسوس زمان را تا بازگشت او تحمل کند... گر به گلگشت چمن میروی از من یاد آر
زین گرفتار قفس ای گل گلشن یاد آر... ...که شاید این فضا و حس در حالات و مراتب و اشکال مختلفی توسط بسیاری از ما تجربه شده باشد... به هر حال استاد رخصت فرمودندو عنایتشان شامل حال اثر گردید... جالب این بود بعد از پخش بعنوان تیتراژ برنامه تسبیح در سال هشتادو پنج، افراد متعدد والبته خاصی با روایت ها و خاطره های مختلفی که حاکی از حس همذات پنداری با اثر بوداز نقاط دور و نزدیک خواهان دریافت نسخه اصل وبا کیفیت می شدند... نکته دیگر اینکه این آهنگ راسالها قبل از ضبط و تولیدش بر روی شعر استادساخته بودم،
تقریبا اواخر دوره نوجوانی و قبل از ورود به کار حرفه ای موسیقی و حتی قبل از گمگشته و به خاطر دارم که اکثر اوقات در آن سالها آن را با خود زمزمه میکردم... ونکته پایانی اینکه همیشه با این قطعه به سالهایی میروم که پدرم بود... به حمد و مدد حضرت دوست این قطعه از طریق کانال@majidakhshabi و سایت رسمی www.majidakhshabi.com و سایتهای معتبر
در دسترس همه شما مخاطبان عاشق و نجیب قرار میگیرد باشد که خاطرات زیبا و نابتان را زنده و تداعی کند... هر زمان برق نگاهت زند آتش به دلی
ای گل ناز... ازین سوخته خرمن یاد آر...
@majidakhshabi
#توضیحات_آهنگ
پیرو بازنشر قطعات قدیمی در فضای مجازی ،در ماه مبارک رمضان امسال سه قطعه منتشر گردید.
دمدمی (متعاقبا توضیحات لازم عرض خواهد شد) ،غریب تنها
و
گلگشت... گلگشت به چند دلیل برایم بسیار خاطره انگیز و دوست داشتنیست...
دلیل اصلی آن مزین بودن این آهنگ به شعر بزرگ مرد فرهیخته و بی همتای عرصه شعرو ادب پارسی، جناب استاد دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی است.
سالها قبل تر فرصت دست بوسی و آشنایی با این مرد فرزانه نصیبم شده بود که در فرصتی دیگر به شرح آن خواهم پرداخت که بسیار جالب وقابل تامل است... منتها وقتی که برای رخصت استفاده از این شعر با ایشان تماس گرفتم با تواضع بسیار فرمودندچرا این شعر که مربوط به سالها قبل و دوران جوانی من است ؟
عرض کردم چه شعری زیباتر ازاین شعر که چنین تصویر زیبایی را در آن خلق کرده اید... یک عشق ملتهب نسبت به معشوقی که به گلگشت وتفرج میرود و عاشق زار مجبور است در گوشه ای بنشیندوبا حسرت و افسوس زمان را تا بازگشت او تحمل کند... گر به گلگشت چمن میروی از من یاد آر
زین گرفتار قفس ای گل گلشن یاد آر... ...که شاید این فضا و حس در حالات و مراتب و اشکال مختلفی توسط بسیاری از ما تجربه شده باشد... به هر حال استاد رخصت فرمودندو عنایتشان شامل حال اثر گردید... جالب این بود بعد از پخش بعنوان تیتراژ برنامه تسبیح در سال هشتادو پنج، افراد متعدد والبته خاصی با روایت ها و خاطره های مختلفی که حاکی از حس همذات پنداری با اثر بوداز نقاط دور و نزدیک خواهان دریافت نسخه اصل وبا کیفیت می شدند... نکته دیگر اینکه این آهنگ راسالها قبل از ضبط و تولیدش بر روی شعر استادساخته بودم،
تقریبا اواخر دوره نوجوانی و قبل از ورود به کار حرفه ای موسیقی و حتی قبل از گمگشته و به خاطر دارم که اکثر اوقات در آن سالها آن را با خود زمزمه میکردم... ونکته پایانی اینکه همیشه با این قطعه به سالهایی میروم که پدرم بود... به حمد و مدد حضرت دوست این قطعه از طریق کانال@majidakhshabi و سایت رسمی www.majidakhshabi.com و سایتهای معتبر
در دسترس همه شما مخاطبان عاشق و نجیب قرار میگیرد باشد که خاطرات زیبا و نابتان را زنده و تداعی کند... هر زمان برق نگاهت زند آتش به دلی
ای گل ناز... ازین سوخته خرمن یاد آر...
@majidakhshabi
#عکس_نوشت
#مجید_اخشابی
دلهای ما
که بهم نزدیک باشد،
دیگر چه فرقی می کند
که کجای
این جهان باشیم
دور باش اما نزدیک ...
من از نزدیک
بودنهای دور می ترسم
#احمد_شاملو
@majidakhshabi
#مجید_اخشابی
دلهای ما
که بهم نزدیک باشد،
دیگر چه فرقی می کند
که کجای
این جهان باشیم
دور باش اما نزدیک ...
من از نزدیک
بودنهای دور می ترسم
#احمد_شاملو
@majidakhshabi
Forwarded from عکس نگار
#پیام_هفته
#عکس_نوشت
#مجید_اخشابی
در پناه حضرت دانا به اتفاق هفته ی مبارک،شاد و پر برکتی را خواهیم گذراند.
بهره مندی از دانایی او تنها یک راه کوتاه ، مطمئن و قطعی دارد که آن هم خواندن است.
تمام علم ها علم اوست و تنها بشر توانسته روایتگر جزء ناچیزی از آن باشد.
خواندن هر کتاب به مثابه نوشیدن جرعه ای از اقیانوس دانش اوست که ذهن و روحمان را از خشکیدگی و مرگ نجات میدهدو فکرمان را تراوا و سیراب میسازد.
کسانی که هر روز، هر هفته یا هر ماه و یا هر حداقل سال نمی توانند کتاب بخوانند واقعا کجای کارند؟!! (البته مطمئنم که در حلقه این جمع عزیز نیستند)
ویکتور هوگو گفته:
خوشبخت، کسی است که به یکی از این دو چیز دست رسی دارد، یا کتاب های خوب یا دوستانی که اهل کتاب باشند.
همچنین جمله زیبایی از وُلتر نیز نقل شده است که:
برگ های کتاب به منزله بال هایی هستند که روح ما را به عالم نور و روشنایی پرواز می دهند.
در پایان عرض میکنم که در زندگی اجتماعی ما انسانها هیچ لذتی به اندازه دانایی ماندگار و خوشی آفرین نیست.
با احترام : مجید اخشابی 395.4.19
@majidakhshabi
#عکس_نوشت
#مجید_اخشابی
در پناه حضرت دانا به اتفاق هفته ی مبارک،شاد و پر برکتی را خواهیم گذراند.
بهره مندی از دانایی او تنها یک راه کوتاه ، مطمئن و قطعی دارد که آن هم خواندن است.
تمام علم ها علم اوست و تنها بشر توانسته روایتگر جزء ناچیزی از آن باشد.
خواندن هر کتاب به مثابه نوشیدن جرعه ای از اقیانوس دانش اوست که ذهن و روحمان را از خشکیدگی و مرگ نجات میدهدو فکرمان را تراوا و سیراب میسازد.
کسانی که هر روز، هر هفته یا هر ماه و یا هر حداقل سال نمی توانند کتاب بخوانند واقعا کجای کارند؟!! (البته مطمئنم که در حلقه این جمع عزیز نیستند)
ویکتور هوگو گفته:
خوشبخت، کسی است که به یکی از این دو چیز دست رسی دارد، یا کتاب های خوب یا دوستانی که اهل کتاب باشند.
همچنین جمله زیبایی از وُلتر نیز نقل شده است که:
برگ های کتاب به منزله بال هایی هستند که روح ما را به عالم نور و روشنایی پرواز می دهند.
در پایان عرض میکنم که در زندگی اجتماعی ما انسانها هیچ لذتی به اندازه دانایی ماندگار و خوشی آفرین نیست.
با احترام : مجید اخشابی 395.4.19
@majidakhshabi
#عکس_نوشت
با مهربان دوستان عزیز و هنرمندم؛
حسین رفیعی،امیر غفارمنش و یزدان فتوحی
در اجرای خاطره انگیز قلعه گنج (قبل از عید فطر)
@majidakhshabi
با مهربان دوستان عزیز و هنرمندم؛
حسین رفیعی،امیر غفارمنش و یزدان فتوحی
در اجرای خاطره انگیز قلعه گنج (قبل از عید فطر)
@majidakhshabi
#برنامههای_تلویزیونی
#سیب_نقرهای
#مجید_اخشابی
لینک دانلود و عکسهای بیشتر: http://goo.gl/2cV9q4
@majidakhshabi
#سیب_نقرهای
#مجید_اخشابی
لینک دانلود و عکسهای بیشتر: http://goo.gl/2cV9q4
@majidakhshabi
#عکس_نوشت
#دستنوشته_مجید_اخشابی
استاد اصولا منطق چیست ؟
معلم کمی فکر کرد و جواب داد : گوش کنید ، مثالی می زنم ، دو مرد - پیش من می آیند. یکی تمیز ودیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد
می کنم حمام کنند.شما فکر می کنید ، کدام یک این کار را انجام دهند ؟
هردو شاگرد یک زبان جواب دادند : خوب مسلما کثیفه !
معلم گفت : نه ، تمیزه . چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر
آن را نمی داند.پس چه کسی حمام می کند ؟
حالا پسرها می گویند : تمیزه !
معلم جواب داد : ....
نه ، کثیفه ، چون او به حمام احتیاج دارد.وباز پرسید :
خوب ، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند ؟
یک بار دیگر شاگردها گفتند : کثیفه !
معلم دوباره گفت : اما نه ، البته که هر دو ! تمیزه به حمام عادت دارد و
کثیفه به حمام احتیاج دارد. خوب بالاخره کی حمام می گیرد ؟
بچه ها با سر درگمی جواب دادند : هر دو !
معلم بار دیگر توضیح می دهد : نه ، هیچ کدام ! چون کثیفه به حمام
عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد!
شاگردان با اعتراض گفتند : بله درسته ، ولی ما چطور می توانیم
تشخیص دهیم ؟هر بار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است
معلم در پاسخ گفت : خوب پس متوجه شدید ، این یعنی: منطق !
@majidakhshabi
#دستنوشته_مجید_اخشابی
استاد اصولا منطق چیست ؟
معلم کمی فکر کرد و جواب داد : گوش کنید ، مثالی می زنم ، دو مرد - پیش من می آیند. یکی تمیز ودیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد
می کنم حمام کنند.شما فکر می کنید ، کدام یک این کار را انجام دهند ؟
هردو شاگرد یک زبان جواب دادند : خوب مسلما کثیفه !
معلم گفت : نه ، تمیزه . چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر
آن را نمی داند.پس چه کسی حمام می کند ؟
حالا پسرها می گویند : تمیزه !
معلم جواب داد : ....
نه ، کثیفه ، چون او به حمام احتیاج دارد.وباز پرسید :
خوب ، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند ؟
یک بار دیگر شاگردها گفتند : کثیفه !
معلم دوباره گفت : اما نه ، البته که هر دو ! تمیزه به حمام عادت دارد و
کثیفه به حمام احتیاج دارد. خوب بالاخره کی حمام می گیرد ؟
بچه ها با سر درگمی جواب دادند : هر دو !
معلم بار دیگر توضیح می دهد : نه ، هیچ کدام ! چون کثیفه به حمام
عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد!
شاگردان با اعتراض گفتند : بله درسته ، ولی ما چطور می توانیم
تشخیص دهیم ؟هر بار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است
معلم در پاسخ گفت : خوب پس متوجه شدید ، این یعنی: منطق !
@majidakhshabi
Forwarded from عکس نگار
#مشهورترین_نقاشی_های_تاریخ
#گلهای_آفتابگردان
اثر: #وینسنت_ون_گوک
محل نگهداری: لندن، گالری ملی، 1888
ون گوک بعد از ترک کردن زادگاهش هلند به قصد جنوب فرانسه برای تشکیل انجمن هنری، این گلهای آفتابگردان را نقاشی کرده است. او این اثر را برای تزئین اتاق خواب دوستش پل گوگن نقاشی کرد. ون گوک سال بعد یعنی سال 1889 کپی دیگری نیز از این نقاشی کشید و شاید هم کپی دیگری در سال بعدتر. کپی ها و نسخه های متفاوت دیگری از این تابلو نیز به شاگردان او نسبت داده شده است. این گلهای هنری معروف در قلبشان نمونه ساده ای از ایجاز زندگی را به نمایش می گذارند؛ آنها چرخه های متفاوت زندگی ما هستند، شکوفه های شاداب و باطراوت تا پژمردگی و نابودی
@majidakhshabi
#گلهای_آفتابگردان
اثر: #وینسنت_ون_گوک
محل نگهداری: لندن، گالری ملی، 1888
ون گوک بعد از ترک کردن زادگاهش هلند به قصد جنوب فرانسه برای تشکیل انجمن هنری، این گلهای آفتابگردان را نقاشی کرده است. او این اثر را برای تزئین اتاق خواب دوستش پل گوگن نقاشی کرد. ون گوک سال بعد یعنی سال 1889 کپی دیگری نیز از این نقاشی کشید و شاید هم کپی دیگری در سال بعدتر. کپی ها و نسخه های متفاوت دیگری از این تابلو نیز به شاگردان او نسبت داده شده است. این گلهای هنری معروف در قلبشان نمونه ساده ای از ایجاز زندگی را به نمایش می گذارند؛ آنها چرخه های متفاوت زندگی ما هستند، شکوفه های شاداب و باطراوت تا پژمردگی و نابودی
@majidakhshabi
موسیقے مشهور تیتراژ سریال تلویزیونی "سالهاے دور از خانه" با آهنگسازی و تنظیم 'کوییچی ساکادا' آهنگساز و نوازنده ی مطرح ژاپنی.
@majidakhshabi
@majidakhshabi
اره نوازی.mp4
12.4 MB
ارّه نوازي در برنامه spain got talent
@majidakhshabi
@majidakhshabi
#مشاهیر_ادبی
#اندره_ژید
تنها خداست که نمی توان در انتظارش بود. در انتظار خدا بودن یعنی درنیافتن اینکه او را هم اکنون در وجود خود داری.
@majidakhshabi
#اندره_ژید
تنها خداست که نمی توان در انتظارش بود. در انتظار خدا بودن یعنی درنیافتن اینکه او را هم اکنون در وجود خود داری.
@majidakhshabi