🌷 #هر_روز_با_شهدا_3346🌷
#تصمیم_پشت_پردههای_اشک....
🌷والفجـــر مقدماتی، عملیات خیلی سختی بود؛ توی زمینهای رملی – ماسههای نرم و روان – و پر از کانال و میدان مین و سیم خاردار. خیلی از دوستانم شهید شدند، چه از هم دورهای های پادگان و چه از بچههای محل. آنقدر سخت گذشت که تصمیم گرفتم دیگر جبهه نروم. میگفتم تسویه حساب میکنم، میروم تهران و دیگر میروم توی عالم خودم. چهل روز بعد برگشتم تهران. تا رسیدم، دیدم حجلههای شهدا محله را چراغانی کرده اند. انگار عکسهایشان با آدم حرف میزدند و به تصمیم مسخره ام میخندیدند.
🌷یکیشان که خیلی دلم را سوزاند، شاگرد نانوایی محل بود. چند سال پیش توی نانوایی تافتونی محل، سه ماه با هم کار کرده بودیم. خوب میدانستم که چه حال و هوایی دارد. با آن روحیهی آرام و خجالتی و گوشهگیرش، هر از گاهی بهم لبخندی میزد و اگر کارش اجازه میداد، برایم دست تکان میداد. یکبار نشسته بودیم کنار یک دیوار و حرفهای دلمان را ریخته بودیم توی دوری، برگشت بهم گفت: «فلانی میدونی چــی دوست دارم؟ دوست دارم شــهیــد بشم، ولی نه اون شــهیــدی که تو فکــر میکنی.
🌷....دوست دارم شــهیــد بشم و نیست بشم؛ محــو بشم. یعنی خـــدا حتی توی اون دنیا هم محشورم نکنه. دوست دارم خـــدا هیچم کنه. گفتم چرا؟ این چه دعائیه؟ گفت دوست دارم از وجودیت خودم خالی بشم که خـــدا از من راضی بشه و بگه این دنیا جانت رو گرفتم و حالا که توی اون دنیا هم نیستی، من ازت راضی شدم. دوست ندارم شرمندهی خـــدا و ائــمه باشم. گفتم اگر تو شــهیــد بشی که دیگه شرمندگی نداره، تازه افتخار و سربلندی هم داره. ولی میگفت من این جوری دوست دارم.»
🌷حالا عکسش توی حجلهی جلوی نانوایی تافتونی بود، ولی صدایش توی گوشم میپیچید و بیاختیار اشکم را سرازیر میکرد. خندهی عکسش، از ماندن توی شهر منصرفم کرد. ساکم را گذاشتم خانه و رفتم بهشت زهرا. پنج شنبه بود و قطعهی شــهــدا شلوغ و پر ازدحام. هر طوری بود قبرش را پیدا کردم و بیاختیار نشستم به گریه. گفتم: «ببین، رفتــی ها، بی اینکه هماهنگ کنی رفتــی ها.» انگار از پشت پردههای اشکم میدیدمش که گفت خب تــو هـم تصـمیم بگـیـر و بیـا....
#راوی: رزمنده دلاور کامران فهیم
📚 کتاب "بچــه تهــرون" (خاطرات شفاهی کامران فهیم) نویسنده: علیرضا اشتری
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#تصمیم_پشت_پردههای_اشک....
🌷والفجـــر مقدماتی، عملیات خیلی سختی بود؛ توی زمینهای رملی – ماسههای نرم و روان – و پر از کانال و میدان مین و سیم خاردار. خیلی از دوستانم شهید شدند، چه از هم دورهای های پادگان و چه از بچههای محل. آنقدر سخت گذشت که تصمیم گرفتم دیگر جبهه نروم. میگفتم تسویه حساب میکنم، میروم تهران و دیگر میروم توی عالم خودم. چهل روز بعد برگشتم تهران. تا رسیدم، دیدم حجلههای شهدا محله را چراغانی کرده اند. انگار عکسهایشان با آدم حرف میزدند و به تصمیم مسخره ام میخندیدند.
🌷یکیشان که خیلی دلم را سوزاند، شاگرد نانوایی محل بود. چند سال پیش توی نانوایی تافتونی محل، سه ماه با هم کار کرده بودیم. خوب میدانستم که چه حال و هوایی دارد. با آن روحیهی آرام و خجالتی و گوشهگیرش، هر از گاهی بهم لبخندی میزد و اگر کارش اجازه میداد، برایم دست تکان میداد. یکبار نشسته بودیم کنار یک دیوار و حرفهای دلمان را ریخته بودیم توی دوری، برگشت بهم گفت: «فلانی میدونی چــی دوست دارم؟ دوست دارم شــهیــد بشم، ولی نه اون شــهیــدی که تو فکــر میکنی.
🌷....دوست دارم شــهیــد بشم و نیست بشم؛ محــو بشم. یعنی خـــدا حتی توی اون دنیا هم محشورم نکنه. دوست دارم خـــدا هیچم کنه. گفتم چرا؟ این چه دعائیه؟ گفت دوست دارم از وجودیت خودم خالی بشم که خـــدا از من راضی بشه و بگه این دنیا جانت رو گرفتم و حالا که توی اون دنیا هم نیستی، من ازت راضی شدم. دوست ندارم شرمندهی خـــدا و ائــمه باشم. گفتم اگر تو شــهیــد بشی که دیگه شرمندگی نداره، تازه افتخار و سربلندی هم داره. ولی میگفت من این جوری دوست دارم.»
🌷حالا عکسش توی حجلهی جلوی نانوایی تافتونی بود، ولی صدایش توی گوشم میپیچید و بیاختیار اشکم را سرازیر میکرد. خندهی عکسش، از ماندن توی شهر منصرفم کرد. ساکم را گذاشتم خانه و رفتم بهشت زهرا. پنج شنبه بود و قطعهی شــهــدا شلوغ و پر ازدحام. هر طوری بود قبرش را پیدا کردم و بیاختیار نشستم به گریه. گفتم: «ببین، رفتــی ها، بی اینکه هماهنگ کنی رفتــی ها.» انگار از پشت پردههای اشکم میدیدمش که گفت خب تــو هـم تصـمیم بگـیـر و بیـا....
#راوی: رزمنده دلاور کامران فهیم
📚 کتاب "بچــه تهــرون" (خاطرات شفاهی کامران فهیم) نویسنده: علیرضا اشتری
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
🌷 #هر_روز_با_شهدا_3418🌷
#آشیخ_احمد_برگرد!!
🌷خیلی دلش میخواست بره حوزه و درس طلبگی بخونه. آنقدر به طلبگی علاقه داشت که توی خونه صداش میکردیم آشیخ احمد. ولی وقتی ثبت نام حوزه شروع شد، هیچ اقدامی نکرد. فکر کردیم نظرش برگشته و دیگر به طلبه شدن علاقه ای ندارد. وقتی پاپیچش شدیم گفت: "کار بابا تو مغازه زیاده." برای اینکه پدرش دست تنها اذیت نشود قید طلبه شدن را زد!
🌹خاطره ای به یاد فرمانده جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان
📚 کتاب "یادگاران ٩"، صفحه ۵
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#آشیخ_احمد_برگرد!!
🌷خیلی دلش میخواست بره حوزه و درس طلبگی بخونه. آنقدر به طلبگی علاقه داشت که توی خونه صداش میکردیم آشیخ احمد. ولی وقتی ثبت نام حوزه شروع شد، هیچ اقدامی نکرد. فکر کردیم نظرش برگشته و دیگر به طلبه شدن علاقه ای ندارد. وقتی پاپیچش شدیم گفت: "کار بابا تو مغازه زیاده." برای اینکه پدرش دست تنها اذیت نشود قید طلبه شدن را زد!
🌹خاطره ای به یاد فرمانده جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان
📚 کتاب "یادگاران ٩"، صفحه ۵
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
🌷 #هر_روز_با_شهدا_3419🌷
#عملیاتی_که_در_آن_کمر_صدام_شکست!!
🌷در سال ۱۳۶۵ ما در اسارت بودیم در کمپ ۱۰ رمادی که ساعت ۱۰ شب ناگهان تلویزیون عراق برنامههای عادی خود را قطع کرد و شروع به پخش مارش نظامی کرد و عنوان کرد که در منطقه عملیاتی شملچه و نهر خین نیروهای ایرانی را قتلعام کرده و پس از آن شروع به پخش رقص عربی سربازان ارتش بعث نمود و تصاویری از شهدای غواص را که روی آب شناور بود به نمایش گذاشت.
🌷و همان شب عدنان خیرالله وزیر دفاع عراق از قول صدام این عملیات را (حصاد الاکبر) یعنی دروی بزرگ نامید. یاد و خاطره همه شهدا کربلای ۴ بخصوص غواصان شهید را گرامی میداریم. اما در نوزدهم دیماه همان سال یعنی دقیقاً ۱۵ روز بعد عملیات کربلای ۵ انجام شد و مجری تلویزیون عراق که معلوم بود اصلاً روحیه گفتن خبر را ندارد با حالتی از یاس و ناامیدی و با بغض اعلام کرد ایرانیها توانستند با یک عملیات یک جای پا در شلمچه را اشغال کنند.
🌷هنوز خبر تمام نشده بود که سردار آزاده فریبرز یزدانشناس بچه کرمانشاه با صدای بلند تکبیر بلندی سر داد و تمام اردوگاه به یکباره فریاد زدنند؛ الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر .هیچ وقت این خاطره از یادمان نمیرود و ما فهمیدیم که عملیات کربلای ۵ کمر صدام را شکست.
#راوی آزاده سرافراز، جانباز حسن چمرلو از روستای علیشار
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#عملیاتی_که_در_آن_کمر_صدام_شکست!!
🌷در سال ۱۳۶۵ ما در اسارت بودیم در کمپ ۱۰ رمادی که ساعت ۱۰ شب ناگهان تلویزیون عراق برنامههای عادی خود را قطع کرد و شروع به پخش مارش نظامی کرد و عنوان کرد که در منطقه عملیاتی شملچه و نهر خین نیروهای ایرانی را قتلعام کرده و پس از آن شروع به پخش رقص عربی سربازان ارتش بعث نمود و تصاویری از شهدای غواص را که روی آب شناور بود به نمایش گذاشت.
🌷و همان شب عدنان خیرالله وزیر دفاع عراق از قول صدام این عملیات را (حصاد الاکبر) یعنی دروی بزرگ نامید. یاد و خاطره همه شهدا کربلای ۴ بخصوص غواصان شهید را گرامی میداریم. اما در نوزدهم دیماه همان سال یعنی دقیقاً ۱۵ روز بعد عملیات کربلای ۵ انجام شد و مجری تلویزیون عراق که معلوم بود اصلاً روحیه گفتن خبر را ندارد با حالتی از یاس و ناامیدی و با بغض اعلام کرد ایرانیها توانستند با یک عملیات یک جای پا در شلمچه را اشغال کنند.
🌷هنوز خبر تمام نشده بود که سردار آزاده فریبرز یزدانشناس بچه کرمانشاه با صدای بلند تکبیر بلندی سر داد و تمام اردوگاه به یکباره فریاد زدنند؛ الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر .هیچ وقت این خاطره از یادمان نمیرود و ما فهمیدیم که عملیات کربلای ۵ کمر صدام را شکست.
#راوی آزاده سرافراز، جانباز حسن چمرلو از روستای علیشار
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
🌷 #هر_روز_با_شهدا_3428🌷
#آخرین_لحظههای_اسارت....
🌷سالها بود که حسرت نماز جماعت به دلمان مانده بود. روزی که قرار بود ما را آزاد کنند، نمایندگان صلیبسرخ آمدند و اسم همه را نوشتند. زمان حرکت، ظهر بود. بچهها گفتند: «اول نماز را بخوانیم بعد سوار ماشینها بشویم.»
🌷همه آماده شدند و در مقابل چشم صلیبیها و عراقیها ایستادیم به نماز جماعت. نماز که تمام شد، دیدم عراقیها با حسرت به ما نگاه میکردند. شیرینترین لحظه زندگیم، همان نمازی بود که در آخرین لحظههای اسارت به جماعت خواندم.
#راوی: آزاده سرافراز ممحمد کوراوند
📚 کتاب "نماز غریبانه"
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#آخرین_لحظههای_اسارت....
🌷سالها بود که حسرت نماز جماعت به دلمان مانده بود. روزی که قرار بود ما را آزاد کنند، نمایندگان صلیبسرخ آمدند و اسم همه را نوشتند. زمان حرکت، ظهر بود. بچهها گفتند: «اول نماز را بخوانیم بعد سوار ماشینها بشویم.»
🌷همه آماده شدند و در مقابل چشم صلیبیها و عراقیها ایستادیم به نماز جماعت. نماز که تمام شد، دیدم عراقیها با حسرت به ما نگاه میکردند. شیرینترین لحظه زندگیم، همان نمازی بود که در آخرین لحظههای اسارت به جماعت خواندم.
#راوی: آزاده سرافراز ممحمد کوراوند
📚 کتاب "نماز غریبانه"
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
🌷 #هر_روز_با_شهدا_3429🌷
#اولين_مرخصی_از_جبهه
🌷در هتل آبادان، برگه مرخصی را برای اولين بار گرفتيم و مسئول كارگزينی بسيج به نحوهای [که] خجالت میكشيد بهطور خاصی برگهای كوچك "تقويم روميزی" كه ياداشتی روی آن نوشته بود به من داد و با لحن خاصی مرا راهنمايی كرد به اطاق كناری اين برگه را بدهم. رفتم اتاق كناری گفتم اين برگه را كارگزينی دادهاند بدهم خدمت شما، اگر امری نداريد مرخص شويم و درحالیکه از اطاق ايشان میآمدم بيرون مرا صدا زد و گفت: صبر كن. پرسيدم: چه شده؟ ديدم....
🌷دیدم مبلغ صد و پنجاه تومان (۱۵۰۰ ريال) میخواهد به من بپردازد. سئوال كردم: بابت كه؟ و بابت چه؟ ايشان هم درحالیکه خجالت میكشيد و با لحن خاصی گفت: بهعنوان هزينه سفر. و آن ياداشتی كه كارگزينی به من داده بود نشانم داد. من با ملاحظه اين صحنه خيلی زياد ناراحت شدم چونكه اصلاً ما موقع آمدن به جبهه تصور مابهازای مادی و دريافت وجه و امثالهم را نداشتيم.
🌷....حتی به ذهن خود راه نمیداديم كه جبهه بيایيم تا در مقابل آن اجرت مادی دريافت كنيم. چون موقع اعزام به جبهه من به هزينه شخصی خودم رفتم ميدان گمرك تهران، لوازم و تجهيزات انفرادی و لباس نظامی برای خودم خريده بودم. حتی ياد دارم جمعاً به مبلغ سيصد و هفتاد و پنج تومان (۳۷۵۰ ريال) شد و اصلاً از باب وظيفه شرعی به واژه آمدن به جبهه نگاه میكرديم....
#راوی: رزمنده دلاور منصور حیدری
منبع: سايت صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
❌❌ ما تغییر کردیم...!!
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#اولين_مرخصی_از_جبهه
🌷در هتل آبادان، برگه مرخصی را برای اولين بار گرفتيم و مسئول كارگزينی بسيج به نحوهای [که] خجالت میكشيد بهطور خاصی برگهای كوچك "تقويم روميزی" كه ياداشتی روی آن نوشته بود به من داد و با لحن خاصی مرا راهنمايی كرد به اطاق كناری اين برگه را بدهم. رفتم اتاق كناری گفتم اين برگه را كارگزينی دادهاند بدهم خدمت شما، اگر امری نداريد مرخص شويم و درحالیکه از اطاق ايشان میآمدم بيرون مرا صدا زد و گفت: صبر كن. پرسيدم: چه شده؟ ديدم....
🌷دیدم مبلغ صد و پنجاه تومان (۱۵۰۰ ريال) میخواهد به من بپردازد. سئوال كردم: بابت كه؟ و بابت چه؟ ايشان هم درحالیکه خجالت میكشيد و با لحن خاصی گفت: بهعنوان هزينه سفر. و آن ياداشتی كه كارگزينی به من داده بود نشانم داد. من با ملاحظه اين صحنه خيلی زياد ناراحت شدم چونكه اصلاً ما موقع آمدن به جبهه تصور مابهازای مادی و دريافت وجه و امثالهم را نداشتيم.
🌷....حتی به ذهن خود راه نمیداديم كه جبهه بيایيم تا در مقابل آن اجرت مادی دريافت كنيم. چون موقع اعزام به جبهه من به هزينه شخصی خودم رفتم ميدان گمرك تهران، لوازم و تجهيزات انفرادی و لباس نظامی برای خودم خريده بودم. حتی ياد دارم جمعاً به مبلغ سيصد و هفتاد و پنج تومان (۳۷۵۰ ريال) شد و اصلاً از باب وظيفه شرعی به واژه آمدن به جبهه نگاه میكرديم....
#راوی: رزمنده دلاور منصور حیدری
منبع: سايت صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
❌❌ ما تغییر کردیم...!!
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
🌷 #هر_روز_با_شهدا_3498🌷
#بهانهای_که_نمیخواست_داشتهباشد!
🌷یه بطری پیدا کرد و گذاشت زیر تختش. بچهها تعجب کردند که این دیگه برا چیه؟! نیمه شب بطری رو بر میداشت و با آب داخلش وضو میگرفت.
🌷میگفت: ممکنه نصف شب بیدار بشم، شیطان توی وجودم بره و نذاره برم پایین توی سرما وضو بگیرم. میخوام بهونه نداشته باشم که نماز شبم رو از دست بدم.... بقیهی بچهها هم یاد گرفته بودن از فردا شب زیر تخت همه یه ظرف آب بود.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز مسعود شعر بافچی، فرمانده گردان حضرت ابوالفضل (ع)
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#بهانهای_که_نمیخواست_داشتهباشد!
🌷یه بطری پیدا کرد و گذاشت زیر تختش. بچهها تعجب کردند که این دیگه برا چیه؟! نیمه شب بطری رو بر میداشت و با آب داخلش وضو میگرفت.
🌷میگفت: ممکنه نصف شب بیدار بشم، شیطان توی وجودم بره و نذاره برم پایین توی سرما وضو بگیرم. میخوام بهونه نداشته باشم که نماز شبم رو از دست بدم.... بقیهی بچهها هم یاد گرفته بودن از فردا شب زیر تخت همه یه ظرف آب بود.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز مسعود شعر بافچی، فرمانده گردان حضرت ابوالفضل (ع)
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
🌷 #هر_روز_با_شهدا_3499🌷
#صدام_به_اینطور_فرماندهها_باخت!
🌷از همان روزهای ابتدایی جنگ کمتر ابراهیم به تدریس میرسید یا اینکه تماماً در جبهه بود. گروهی راه افتاده بود به نام گروه چریکی نامنظم شهید اندرزگو. رزمندههایی پرتوان و مخلص که قرار بود عملیات شناسایی انجام دهند و فرمانده گروه ابراهیم.
🌷از رفتارش با اسرا میگفتند که چگونه مراعات میکرد. چنان میشد که مثلاً یکبار اتفاق افتاده بود از هجده اسیری که گرفته بودند، داوطلبانه به مبارزه با رژیم صدام پرداخته بودند و دست آخر هر هجده نفر به شهادت رسیدند.
🌷یکبار هم بچههای آموزش که نارنجک آموزشیای اشتباه به سنگر ابراهیم انداخته بودند، بعد از چند لحظه شاهد صحنهای بودند که به باورشان نمیآمد. ابراهیم به روی نارنجک خوابیده بود. این ماجرا بعدها زبان به زبان بین همه پیچید.
🌷با آن همه زحماتی که میکشید و جانفشانیهایی که میکرد یکبار مصاحبه کرده بود و گفته بود: ما فقط با اسم یا زهرا (س) راهپیمایی میکنیم. از مدیونیاش به مردم که برای جبهه همه چیز میفرستند هم گفته بود....
🌹خاطره ای به یاد فرمانده جاویدالاثر شهید ابراهیم هادی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#صدام_به_اینطور_فرماندهها_باخت!
🌷از همان روزهای ابتدایی جنگ کمتر ابراهیم به تدریس میرسید یا اینکه تماماً در جبهه بود. گروهی راه افتاده بود به نام گروه چریکی نامنظم شهید اندرزگو. رزمندههایی پرتوان و مخلص که قرار بود عملیات شناسایی انجام دهند و فرمانده گروه ابراهیم.
🌷از رفتارش با اسرا میگفتند که چگونه مراعات میکرد. چنان میشد که مثلاً یکبار اتفاق افتاده بود از هجده اسیری که گرفته بودند، داوطلبانه به مبارزه با رژیم صدام پرداخته بودند و دست آخر هر هجده نفر به شهادت رسیدند.
🌷یکبار هم بچههای آموزش که نارنجک آموزشیای اشتباه به سنگر ابراهیم انداخته بودند، بعد از چند لحظه شاهد صحنهای بودند که به باورشان نمیآمد. ابراهیم به روی نارنجک خوابیده بود. این ماجرا بعدها زبان به زبان بین همه پیچید.
🌷با آن همه زحماتی که میکشید و جانفشانیهایی که میکرد یکبار مصاحبه کرده بود و گفته بود: ما فقط با اسم یا زهرا (س) راهپیمایی میکنیم. از مدیونیاش به مردم که برای جبهه همه چیز میفرستند هم گفته بود....
🌹خاطره ای به یاد فرمانده جاویدالاثر شهید ابراهیم هادی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#مولا_جانم♥️
🌼✨وسط جاذبہ ے این همہ رنگ...
🌼✨نوڪرٺ تا بہ ابد رنگ شماسٺ...
🌼✨بی خیال همہ ے مردم شهر...
🌼✨دلم آقا بہ خدا تنگ شماسٺ...
#مرا_هزار_امید_است_و
#هر_هزار_تویی✨
الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج
🌼✨وسط جاذبہ ے این همہ رنگ...
🌼✨نوڪرٺ تا بہ ابد رنگ شماسٺ...
🌼✨بی خیال همہ ے مردم شهر...
🌼✨دلم آقا بہ خدا تنگ شماسٺ...
#مرا_هزار_امید_است_و
#هر_هزار_تویی✨
الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹 پاداش سلام بر امام حسین علیه السلام
🌹#هر_صبح_یک_سلام✋
🌸✍#خصلت_نیکوی سلام بر امام حسین علیه السلام
را نشر دهیم
تا ان شاءالله در ثواب هزاران سلام شریک گردیم
🌸🌸🌸🌸
🌹#هر_صبح_یک_سلام✋
🌸✍#خصلت_نیکوی سلام بر امام حسین علیه السلام
را نشر دهیم
تا ان شاءالله در ثواب هزاران سلام شریک گردیم
🌸🌸🌸🌸
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹 پاداش سلام بر امام حسین علیه السلام
🌹#هر_صبح_یک_سلام✋
🌸✍#خصلت_نیکوی سلام بر امام حسین علیه السلام را نشر دهیم
تا ان شاءالله در ثواب هزاران سلام شریک گردیم
🌹#هر_صبح_یک_سلام✋
🌸✍#خصلت_نیکوی سلام بر امام حسین علیه السلام را نشر دهیم
تا ان شاءالله در ثواب هزاران سلام شریک گردیم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما در دو جهان فاطمه جان
دل بتو بستیم
محبان تو هستیم
۱۳جمادیالاولی الی ۳جمادیالثانی
۶آذرماه الی ۲۶دیماه
#ایام_فاطمیه
#هر_شیعه_یک_پرچم_عزا
#سر_درب_منزل #سر_درب_مغازه🌹🌹🌹
دل بتو بستیم
محبان تو هستیم
۱۳جمادیالاولی الی ۳جمادیالثانی
۶آذرماه الی ۲۶دیماه
#ایام_فاطمیه
#هر_شیعه_یک_پرچم_عزا
#سر_درب_منزل #سر_درب_مغازه🌹🌹🌹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹 پاداش سلام بر امام حسین علیه السلام
🌹#هر_صبح_یک_سلام✋
🌸✍#خصلت_نیکوی سلام بر امام حسین علیه السلام را نشر دهیم
تا ان شاءالله در ثواب هزاران سلام شریک گردیم
🌹#هر_صبح_یک_سلام✋
🌸✍#خصلت_نیکوی سلام بر امام حسین علیه السلام را نشر دهیم
تا ان شاءالله در ثواب هزاران سلام شریک گردیم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🏞 #قرآن_در_طبیعت
🏞 #آرامش_با_قــرآن
پیامبر اکرم (ص): هرکس سوره طارق را تلاوت کند خداوند به تعداد هر ستارهای که در آسمان وجود دارد ده حسنه به او می بخشد.
#هر_روز_قرآن_بخوانیم
🏞 #آرامش_با_قــرآن
پیامبر اکرم (ص): هرکس سوره طارق را تلاوت کند خداوند به تعداد هر ستارهای که در آسمان وجود دارد ده حسنه به او می بخشد.
#هر_روز_قرآن_بخوانیم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🏞 #قرآن_در_طبیعت
🏞 #آرامش_با_قــرآن
امام صادق(ع): هرکس سوره ضحی را شب یا روز زیاد بخواند چیزی در حضورش نیست مگر اینکه به نفع او شهادت میدهند حتی مو و پوست و گوشت و استخوانش. خداوند پس از این شهادتها می گوید: شهادت شما را برای این بندهام پذیرفتم، او را به بهشت ببرید تا هرچه که دوست دارد به او اعطا شود، گوارایش باد.
#هر_روز_قرآن_بخوانیم
🏞 #آرامش_با_قــرآن
امام صادق(ع): هرکس سوره ضحی را شب یا روز زیاد بخواند چیزی در حضورش نیست مگر اینکه به نفع او شهادت میدهند حتی مو و پوست و گوشت و استخوانش. خداوند پس از این شهادتها می گوید: شهادت شما را برای این بندهام پذیرفتم، او را به بهشت ببرید تا هرچه که دوست دارد به او اعطا شود، گوارایش باد.
#هر_روز_قرآن_بخوانیم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹 پاداش سلام بر امام حسین علیه السلام
🌹#هر_صبح_یک_سلام✋
🌸✍#خصلت_نیکوی سلام بر امام حسین علیه السلام را نشر دهیم
تا ان شاءالله در ثواب هزاران سلام شریک گردیم
🌹#هر_صبح_یک_سلام✋
🌸✍#خصلت_نیکوی سلام بر امام حسین علیه السلام را نشر دهیم
تا ان شاءالله در ثواب هزاران سلام شریک گردیم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹 پاداش سلام بر امام حسین علیه السلام
🌹#هر_صبح_یک_سلام✋
🌸✍#خصلت_نیکوی سلام بر امام حسین علیه السلام را نشر دهیم
تا ان شاءالله در ثواب هزاران سلام شریک گردیم
🌹#هر_صبح_یک_سلام✋
🌸✍#خصلت_نیکوی سلام بر امام حسین علیه السلام را نشر دهیم
تا ان شاءالله در ثواب هزاران سلام شریک گردیم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹 پاداش سلام بر امام حسین علیه السلام
🌹#هر_صبح_یک_سلام✋
🌸✍#خصلت_نیکوی سلام بر امام حسین علیه السلام را نشر دهیم
تا ان شاءالله در ثواب هزاران سلام شریک گردیم
🌹#هر_صبح_یک_سلام✋
🌸✍#خصلت_نیکوی سلام بر امام حسین علیه السلام را نشر دهیم
تا ان شاءالله در ثواب هزاران سلام شریک گردیم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🏞 #قرآن_در_طبیعت
🏞 #آرامش_با_قــرآن
پیامبر اکرم (ص): هرکس سوره طارق را تلاوت کند خداوند به تعداد هر ستارهای که در آسمان وجود دارد ده حسنه به او می بخشد.
#هر_روز_قرآن_بخوانیم
🏞 #آرامش_با_قــرآن
پیامبر اکرم (ص): هرکس سوره طارق را تلاوت کند خداوند به تعداد هر ستارهای که در آسمان وجود دارد ده حسنه به او می بخشد.
#هر_روز_قرآن_بخوانیم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تدبردرقران
🏞 #قرآن_در_طبیعت
🏞 #آرامش_با_قــرآن
پیامبراکرم(ص):اگر سوره حمد را در یک کفهٔ ترازو و باقی سورههای قرآن را در کفهٔ دیگر قرار دهند، سورهحمد هفتبرابر سنگینتر است.
#هر_روز_قرآن_بخوانیم
🏞 #قرآن_در_طبیعت
🏞 #آرامش_با_قــرآن
پیامبراکرم(ص):اگر سوره حمد را در یک کفهٔ ترازو و باقی سورههای قرآن را در کفهٔ دیگر قرار دهند، سورهحمد هفتبرابر سنگینتر است.
#هر_روز_قرآن_بخوانیم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🏞 #قرآن_در_طبیعت
🏞 #آرامش_با_قــرآن
پیامبر اکرم (ص): هرکس سوره طارق را تلاوت کند خداوند به تعداد هر ستارهای که در آسمان وجود دارد ده حسنه به او می بخشد.
#هر_روز_قرآن_بخوانیم
🏞 #آرامش_با_قــرآن
پیامبر اکرم (ص): هرکس سوره طارق را تلاوت کند خداوند به تعداد هر ستارهای که در آسمان وجود دارد ده حسنه به او می بخشد.
#هر_روز_قرآن_بخوانیم