🌹محفل شهدا🌹
562 subscribers
44K photos
35.5K videos
648 files
1.82K links
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل الفرجهم اینجا محفل شهداست به محفل شهدا خوش آمدید
Download Telegram
تحصیلات خود را تا #فوق دیپلم #نظامی و پس از آن تا #لیسانس #حقوق ادامه داد و در #تیر‌ماه ۹۴# در #رشته #حقوق از دانشگاه پیام نور ملایر #فارغ‌التحصیل شد.
🍃🌷🍃
#اخلاق اسلامی  و #احترام خاصش به #والدین و #نیکی به مردم از #خصوصیات اخلاقی دیگر ایشان بود.
🍃🌷🍃
#مهربان بود، اما در مقابل کسانی که مخالف #ارزش‌های دینی و #امام بودند، #می‌ایستاد و با آنها #برخورد می‌کرد، درصدد #هدایت و #روشن کردن #واقعیت در #افکارآنان بود.
🍃🌷🍃
ایشان #ادای فریضه #امر به معروف و #نهی از منکر را در وهله اول در #خانواده و سپس در #اجتماع از #وظایف خود می‌دانست.
🍃🌷🍃
#شاگردان فعال و #متدینی را در پایگاه بسیج که در #مسجد امام حسن مجتبی(ع)🌷 #تأسیس کرده بود، #تربیت و #آموزش داده بود.
🍃🌷🍃
ایشان #ارادت خاصی نسبت به #کریم اهل بیت #امام حسن(ع)🌷داشت، برای #مسجد از #جان مایه می‌گذاشت، بسیاری از جوانان از ویژگی‌های اخلاقی تش، همچون #کمک به #فقرا شبانه و #مخفیانه #الگو برداری می‌کردند.
🍃🌷🍃
ایشان#تلاش زیادی در #برگزاری #مناسبت‌‌ها همچون #تولد و #شهادت ائمه اطهار(ع)🌷 در مسجد محله شان داشت.
🍃🌷🍃
بیشتر دوستان هم محله ای ایشان، سه ماه  تابستان را به کاری مشغول می شدند. ایشان هم مانند سایر دوستانش در تابستان ها به  #کارهای #مختلفی مانند  کار در #خیاطی و یا در #مغازه پدر #مشغول می شد.
🍃🌷🍃
در تابستان سالی که چهارم دبیرستان را گذرانده بود از پدرش خواست که با #پزشکی که در نزدیکی محله شان #مطب داشت و پدرش نیز با او آشنائی داشت صحبت کند تا در صورت موافقت تابستان را نزد وی #کار کند.
🍃🌷🍃
تا #کارهایی مانند #تزریقات، #پانسمان و #کمک های #اولیه را یاد بگیرد. تابستان  سال 1347# را  در #مطب #دکتر پارسا #خیلی چیزها یادگرفت و همینطور باعث شد که ایشان به #پزشکی علاقمند شد ودوست داشت که #پزشک شود.
🍃🌷🍃
ایشان هم مانند سایر #دانشجویان در #مشهد #فعالیت #سیاسی داشت و با #دوستانش در #تکثیر و #انتشار #اعلامیه های #امام خمینی (ره) #مشارکت می کرد.
🍃🌷🍃
هر 2#پسر #ننه مریم در #آزادسازی #خرمشهر به #شهادت رسیدند. #مرتضی در #عملیات بیت المقدس به #شهادت رسید و #پیکرش را در گلزار #شهدای #آبادان به خاک سپردند.#محمد بعد از #آزادی در #پاکسازی #خرمشهر به #شهادت رسید و #پیکرش را در #جنت آباد به خاک سپردند.
🍃🌷🍃
#ننه در واقع #آخرین #خانمی بود که از #خرمشهر بیرون آمد و #اولین #خانمی بود که وارد #خرمشهر شد. کنار پل #خرمشهر گوسفندی را ذبح کرد در حالی که یک #پسرش #شهید شده #خانه اش #ویران شده بود با #کمک #رزمنده ها خانه اش را #بازسازی کرد و منتظر #همسرش شد.
🍃🌷🍃
#بابا مراد #چهار سال بعد از #اسارت به #کشور #بازگشت. در اثر #شکنجه های اسارت در سال 86# به #شهادت رسید و #ننه مریم هم 40#روز بعد از #دنیا رفت. الان اگر به سر #مزار #بی بی مریم بروید بالای #مزارش نوشته است «مادر یک شهر»😭
🍃🌷🍃
#ننه مریم #مادری که وقتی با #بدن #قطعه قطعه شده #پسرش در #خرمشهر مواجه شد، یک #پتو آورد و #اعضای بدن #شهیدش را جمع کرد و به #خاک سپرد.
😔
🍃🌷🍃
#شهید یکی از #بنیان گذاران #حسینیه
#حضرت ابوالفضل (ع)🌷 #بسطام نیز بود و در تمام #کارهای عام‌المنفعه و #کمک به #نیازمندان در #صف اول حضور داشتند.
🍃🌷🍃
#شهید محمود حتی در #سیل #آق قلا در قالب #گروه‌های #جهادی و #مردمی حضور داشت و وقتی ایشان بودند، #خیال همه #راحت می‌شد.
🍃🌷🍃
#شهید حاج محمود در #کارهای #عام‌المنفعه آنقدر #پیشرو بود که حتی در #هنگام #سیل #شمال کشور با اینکه کار #اداری #مهمی داشت خودش با #ماشین شخصی که داشت چند #آشپز و #کمک آشپز را به# گلستان رساند.
🍃🌷🍃
بنده بیش از #چهار دهه با #شهید محمود آشنا هستم و تاکنون ندیده‌ام که #کارهایش را بر #دوش کسی بگذارد.
🍃🌷🍃
هرگز #نمی‌گذاشت که #خودش را به #استراحت و #امور #مردم #ترجیح #بدهد، حتی با اینکه یک# دستش از #کار افتاده بود #امور ریز مانند به #دست گرفتن #ساک دستی را هم به کسی #واگذار #نمی‌کرد.
🍃🌷🍃
#بخشی از وصیت نامه شهید فرومندی:

به برادران پاسدار می‌گویم که آنچه باعث عزت و عظمت شماست حضورتان در جبهه‌ها است و آنچه وسیله عذاب وجدان و سرافکندگی شماست،عدم صبر و تحملتان بر مشکلات است.شما وارثان خون دادگان و خون دل خوردگان هستیدواگر این گونه عمر نگذرانید ادعای #سربازی امام زمان را نکنیدکه او فرزند امام حسین است از مردم و آشنایانم تقاضای عفوبرخطاهایم دارم تاکید می‌نمایم که درمیان فریاد‌های اسلام،فقط #گوش به ندای امام امت داده و#فرمانبردار او باشید که خیر و سعادت دنیا و آخرت شما در گرو اطاعت پذیری از ایشان است.به بستگانم وصیت می‌کنم که چنانچه پیکرم به دستتان رسیددرمزار شهدای سبزوار دفن کنید و حیثیت الهی خودتان را لکه‌دار توقعات سیاسی اجتماعی نکنید.فقط به #خدا بیاندیشید و برای او #کار کنید و از او #کمک بگیرید. پروردگاراشرمنده‌ام که بگویم بنده‌ات هستم ولی تو پروردگارمنی خدایاروحیه قناعت ورضایت رابه من ارزانی ده!🍃🍃
#به روایت از پدرشهید امین بابا شیرازی:
پسر #شهیدم یک فرزند دختر دو ساله به نام بهار دارد که این روزها شرایط سختی را می‌گذراند و بی‌ تاب پدر است اما باید بگویم که پسرم علیرغم همه ی عشق و علاقه‌ ای که به همسر و دختر خردسالش داشت اما بنا به تعهدی که در زندگی کرده بودلحظه‌ ای از فعالیت در زمینه‌ های گوناگون که معمولاً کارهای عام‌ المنفعه بود دست نکشید و با توجه به اینکه# مهندس عمران بود در قالب #اردوهای جهادی مرتب به #مناطق محروم برای #کمک به مسئله ی عمران و آبادی می رفت.😔

#پسرم در آخرین سفرش که سفری بی‌ بازگشت بود برای انجام یک #اردوی جهادی به منطقه ی گیلان غرب رفت. قبل از سفر پیش من آمد و گفت مسئله‌ای که وجود دارد این است که من تا این لحظه حتی روستا و مکانی را که قرار است به آنجا برویم در نقشه پیدا نکردم.

در مراجعه به همسر و خانواده ی او برای کسب اجازه کمی با مخالفت آنها مواجه شده بود اما توانست با این قول که از این #اردو زودتر از دفعات بعد باز می‌گردد نظر آنها را نیز جلب کند که البته این اتفاق افتاد و من هنوز منتظرم که صحیح و سالم از این سفر برگردد.😔
مقاومت کرد  و گفت که « امروز مسئله اصلی کشور #جنگ است». پس از #دو سال وقفه تحصیلی برای تحصیل راهی تهران شد.
🍃🌷🍃
ایشان در حالی که یکی از #دانشجویان ممتاز و رتبه های برتر دانشگاه بود، برای #مرخصی #میان ترم (بهمن ماه) به دزفول بازگشت.
🍃🌷🍃
در زمان #مرخصی و #بازگشت به دزفول بود که از #عملیات والفجر 8 برای #آزاد سازی فاو مطلع شد. به همین دلیل بجای #بازگشت به تهران راهی #جبهه شد.
🍃🌷🍃
به روایت از همرزم#شهید:
#بهمن در شب های سرد زمستان عموماً  باقی #مانده غذای نیروهای #سپاه را عقب خودرو می گذاشت و در #محله های #فقیر نشین شهر می برد و بین #فقرا تقسیم می کرد.
🍃🌷🍃
در شب هایی که عراق دزفول را #تهدید به #موشکباران می کرد، در #ساختمان #سپاه در #آماده باش کامل بسر می برد تا #اولین کسی باشد که در محل #اصابت موشک حضور یابد و به #مردم #کمک برساند.
🍃🌷🍃
در #عملیات فتح فاو "والفجر8" چون بچه ها خسته بودند و زود می خوابیدند.#بهمن بالای سر آنها #حضور می یافت و به آنها #سرکشی می کرد و سپس #نماز شب می خواند.
🍃🌷🍃
#به روایت از پدرشهید امین بابا شیرازی:
پسر #شهیدم یک فرزند دختر دو ساله به نام بهار دارد که این روزها شرایط سختی را می‌گذراند و بی‌ تاب پدر است اما باید بگویم که پسرم علیرغم همه ی عشق و علاقه‌ ای که به همسر و دختر خردسالش داشت اما بنا به تعهدی که در زندگی کرده بودلحظه‌ ای از فعالیت در زمینه‌ های گوناگون که معمولاً کارهای عام‌ المنفعه بود دست نکشید و با توجه به اینکه# مهندس عمران بود در قالب #اردوهای جهادی مرتب به #مناطق محروم برای #کمک به مسئله ی عمران و آبادی می رفت.😔

#پسرم در آخرین سفرش که سفری بی‌ بازگشت بود برای انجام یک #اردوی جهادی به منطقه ی گیلان غرب رفت. قبل از سفر پیش من آمد و گفت مسئله‌ای که وجود دارد این است که من تا این لحظه حتی روستا و مکانی را که قرار است به آنجا برویم در نقشه پیدا نکردم.

در مراجعه به همسر و خانواده ی او برای کسب اجازه کمی با مخالفت آنها مواجه شده بود اما توانست با این قول که از این #اردو زودتر از دفعات بعد باز می‌گردد نظر آنها را نیز جلب کند که البته این اتفاق افتاد و من هنوز منتظرم که صحیح و سالم از این سفر برگردد.😔
#سفیر جمهوری اسلامی ایران درکشور یمن ،
#شهید_حسن_ایرلو
🍃🌷🍃
درسال ۱۳۳۷ در شهرری در خانواده اي مذهبي و متدین متولد شد.

ایشان از #دیپلمات‌های با سابقه وزارت خارجه و #کارشناس ارشد #حوزه عربی و #شبه جزیره عرب بود.
🍃🌷🍃
#مسئول میز یمن در #وزارت امور خارجه ایران پس از آغاز #جنگ در سال ۲۰۱۵# در این کشور، #هماهنگ کننده #کمک‌های انسان دوستانه ایران به #یمن پس از آغاز جنگ (اعزام هواپیماهای کمک رسانی و کشتی نجات و پس از آن #کمک رسانی با #هماهنگی سازمان ملل و ...) از دیگر #فعالیت‌های ایشان بود.
🍃🌷🍃
همچنین پیش از تصدی این سمت، #معاون #دستیار ویژه وزیر خارجه در امور #یمن در سال‌های ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۹ بود.
🍃🌷🍃
حدود یک سال بعد از این که دولت نجات ملی یمن در تاریخ ۲۶ مرداد ماه ۱۳۹۸ «ابراهیم محمد الدیلمی» را به عنوان سفیر فوق‌العاده و سفیر تام الاختیار جمهوری یمن در ایران انتخاب کرد. ایران نیز بعد از پنج سال سفیر جدید خود در یمن را راهی این کشور کرد.
#به روایت از پدرشهید امین بابا شیرازی:
پسر #شهیدم یک فرزند دختر دو ساله به نام بهار دارد که این روزها شرایط سختی را می‌گذراند و بی‌ تاب پدر است اما باید بگویم که پسرم علیرغم همه ی عشق و علاقه‌ ای که به همسر و دختر خردسالش داشت اما بنا به تعهدی که در زندگی کرده بودلحظه‌ ای از فعالیت در زمینه‌ های گوناگون که معمولاً کارهای عام‌ المنفعه بود دست نکشید و با توجه به اینکه# مهندس عمران بود در قالب #اردوهای جهادی مرتب به #مناطق محروم برای #کمک به مسئله ی عمران و آبادی می رفت.😔

#پسرم در آخرین سفرش که سفری بی‌ بازگشت بود برای انجام یک #اردوی جهادی به منطقه ی گیلان غرب رفت. قبل از سفر پیش من آمد و گفت مسئله‌ای که وجود دارد این است که من تا این لحظه حتی روستا و مکانی را که قرار است به آنجا برویم در نقشه پیدا نکردم.

در مراجعه به همسر و خانواده ی او برای کسب اجازه کمی با مخالفت آنها مواجه شده بود اما توانست با این قول که از این #اردو زودتر از دفعات بعد باز می‌گردد نظر آنها را نیز جلب کند که البته این اتفاق افتاد و من هنوز منتظرم که صحیح و سالم از این سفر برگردد.😔
مقاومت کرد  و گفت که « امروز مسئله اصلی کشور #جنگ است». پس از #دو سال وقفه تحصیلی برای تحصیل راهی تهران شد.
🍃🌷🍃
ایشان در حالی که یکی از #دانشجویان ممتاز و رتبه های برتر دانشگاه بود، برای #مرخصی #میان ترم (بهمن ماه) به دزفول بازگشت.
🍃🌷🍃
در زمان #مرخصی و #بازگشت به دزفول بود که از #عملیات والفجر 8 برای #آزاد سازی فاو مطلع شد. به همین دلیل بجای #بازگشت به تهران راهی #جبهه شد.
🍃🌷🍃
به روایت از همرزم#شهید:
#بهمن در شب های سرد زمستان عموماً  باقی #مانده غذای نیروهای #سپاه را عقب خودرو می گذاشت و در #محله های #فقیر نشین شهر می برد و بین #فقرا تقسیم می کرد.
🍃🌷🍃
در شب هایی که عراق دزفول را #تهدید به #موشکباران می کرد، در #ساختمان #سپاه در #آماده باش کامل بسر می برد تا #اولین کسی باشد که در محل #اصابت موشک حضور یابد و به #مردم #کمک برساند.
🍃🌷🍃
در #عملیات فتح فاو "والفجر8" چون بچه ها خسته بودند و زود می خوابیدند.#بهمن بالای سر آنها #حضور می یافت و به آنها #سرکشی می کرد و سپس #نماز شب می خواند.
🍃🌷🍃
#به روایت از پدرشهید امین بابا شیرازی:
پسر #شهیدم یک فرزند دختر دو ساله به نام بهار دارد که این روزها شرایط سختی را می‌گذراند و بی‌ تاب پدر است اما باید بگویم که پسرم علیرغم همه ی عشق و علاقه‌ ای که به همسر و دختر خردسالش داشت اما بنا به تعهدی که در زندگی کرده بودلحظه‌ ای از فعالیت در زمینه‌ های گوناگون که معمولاً کارهای عام‌ المنفعه بود دست نکشید و با توجه به اینکه# مهندس عمران بود در قالب #اردوهای جهادی مرتب به #مناطق محروم برای #کمک به مسئله ی عمران و آبادی می رفت.😔

#پسرم در آخرین سفرش که سفری بی‌ بازگشت بود برای انجام یک #اردوی جهادی به منطقه ی گیلان غرب رفت. قبل از سفر پیش من آمد و گفت مسئله‌ای که وجود دارد این است که من تا این لحظه حتی روستا و مکانی را که قرار است به آنجا برویم در نقشه پیدا نکردم.

در مراجعه به همسر و خانواده ی او برای کسب اجازه کمی با مخالفت آنها مواجه شده بود اما توانست با این قول که از این #اردو زودتر از دفعات بعد باز می‌گردد نظر آنها را نیز جلب کند که البته این اتفاق افتاد و من هنوز منتظرم که صحیح و سالم از این سفر برگردد.😔