🌹محفل شهدا🌹
599 subscribers
47.7K photos
40.1K videos
672 files
1.87K links
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل الفرجهم اینجا محفل شهداست به محفل شهدا خوش آمدید
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علی(؏) تو را می کَند از زمین
و وصل می کند به خدا؛
علی(؏) حکمِ پدری اش از جانب خدا آمده
راحت بگو:«سلام بابا»
و در آغوشش خودت را رها کن ..

#بابا_حیدر❤️
#غدیری_ام
خاطره اے از #فرمانده_جهاد

بحث #شهادت ڪه مے شود #فاطمه_مغنیه مے گوید: مادر من یک زن فوق العاده است.

خبر #شهادت بابا ڪه رسید رفت و دو رڪعت نماز خواند. همه ما را آرام ڪرد. بدون اینڪه حرفے مستقیم به ما بزند وقتے دید در مواجهه با پیڪر بابا بے تاب شده ایم خطاب به بابا گفت: الحمدلله ڪه وقتے #شهید شدے ڪسے خانواده ات را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نمے ڪند. همین یک جمله ما را آنقدر خجالت داد ڪه آرام شدیم. بعد خودش رفت و وقتے مراسم تشییع برگزار مے شد یک ساعت در قبرے ڪه براے بابا آماده ڪرده بودند ماند و قرآن و زیارت عاشورا خواند ...

خبر #شهادت #جهاد را هم ڪه شنید همین طور ....

دلم سوخت وقتے دیدمش ... مثل #بابا شده بود ... خون ها را شسته بودند ولے جاے زخم ها و پارگے ها بود ... جاے ڪبودے و خون مردگے ها ...

تصاویر #شهادت و بابا و #جهاد با هم یڪے شده بودند و یک لحظه به نظرم رسید من دیگرنمے توانم تحمل ڪنم...

بازمادرغیرمستقیم من ومصطفے را آرام ڪرد،وقتے صورت #جهاد را بوسید،گفت : ببین دشمن چه بلایے سر #جهادم آورده ....
البته هنوز به ارباًاربا نرسیده..

«لایوم ڪیومک یااباعبدالله»
باز خجالت آراممان ڪرد.
به روایت از #دختر#شهید:
پدر عزیزم بسیار #صبور، #خوش اخلاق، #خونسرد، #مهربان،#تلاشگر و #مهمان دوست بود، تمامی ویژگی های خوب اخلاقی یکجا در پدرم جمع شده بود.
🍃🌷🍃
روز #سه شنبه 8#اردیبهشت #صبح اول وقت #بابا برای کارهای #اعزام به تهران رفت و ظهر برگشتند، ظهر با ایشون تماس گرفتن و گفتن معلوم نیست کی #اعزام بشن.

#بابا عمیقا ناراحت شدند و به قول خودشون به #حضرت رقیه (س)🌷 #متوسل شدند.
غروب که شد با بابا تماس گرفتند و گفتند فردا صبح ساعت 6 فرودگاه باشند.
🍃🌷🍃
برای #اعزام؛ #بابا زمان زیادی برای خداحافظی نداشت و فقط میتونستند با اقوام تماس بگیرند و #حلالیت بطلبند؛ از همه خداحافظی کردند و مارو به شوهر عمه ام و عمو عباس سپردند.
🍃🌷🍃
همراه #بابا سعید شروع به جمع کردن ساک لباساشون شدیم و هرچیزی که به ذهنم می رسید براشون گذاشتم، زمان اذان مغرب بود که مادرم رفت مسجد و من و #پدرم تنها بودیم.
🍃🌷🍃
ازم #حلالیت طلبیدند، دلم لرزید،اشک توی چشمام حلقه زد😭، ولی #یک ثانیه هم به #برنگشتن #بابام فکر نمیکردم.😭
#بابا #حلالیت طلبید ولی من نتونستم #حلالیت بطلبم.😭
🍃🌷🍃
دلم راضی نمیشد حتی یک در صد به نبود #بابام فکر کنم،#بابا بغلم کرد منو بوسید یه خنده مهربون کرد 😭و بهم اطمینان داد تا دنیا دنیاس حواسش به من هست و رفت ...😭😭
🍃🌷🍃
برادر بزرگترم آقا مجتبی خبر #شهادت #بابا سعیدم رو بهم دادن روز #جمعه 8#خرداد ساعت 8# صبح بود و من خونه یکی از اقوام بودم.😭
🍃🌷🍃
با ناباوری داشتم حرفای داداش مجتبی رو می شنیدم ولی اصلا حرف هایش برام قابل درک نبود؛ میگفت #بابام #شهید شده ولی من اصلا متوجه نبودم.
#شهید؟؟؟؟#بابای من؟؟؟😭😭
🍃🌷🍃
#اولین چیزی که به #ذهنم خطور کرد این بود که من تا وقتی توی این #دنیا هستم #هیچوقت #هیچوقت #فیزیک #بابام رو نخواهم دید
به شدت به بابام وابسته بودم بیشتر از خواهر و برادرم #عاشق #بابام بودم.😭😭
🍃🌷🍃
#بابا #اردیبهشت ماه ۹۴# رفت و ۲۸# روز بعد در# ششم #خردادماه در #سامرا به #شهادت رسید.
۹#خرداد هم #پیکر‌ش آمد.😭😭
🍃🌷🍃
#عموی #شهیدم #حمید قارلقی #سه سال از #بابا #کوچک‌تر بود و سال ۶۷#شهید شد. ما خیلی به #زیارت #مزار #عمو می‌رفتیم و اتفاقاً #بابا هم در همان جایی که خیلی #دوست داشت #دفن شدند.😭
🍃🌷🍃

{{یاد #شهیدان با ذکر یک شاخه گل صلوات🌷}}

🍃🌷🍃
#پدرم یک عمر #بسیجی بود، #بسیجی ماند و همین #روحیه #بسیجی هم باعث شد تا #عاقبت بخیر شود.😭😭
🍃🌷🍃
به روایت از پسر #شهید آقا مجتبی:
ما سه فرزند هستیم،  من و دوخواهرم.

«روزی که خبر دادند کار #اعزام #پدرم جور نشده و نمی‌تواند برود #هیچوقت ایشان را آن‌قدر #ناراحت ندیده بودم.😭
🍃🌷🍃
بعد به بالکن خانه رفت و همان‌جا مشغول #دعا شد، نمی‌دانم چه به #خدایش🤍گفت که روز بعد تماس گرفتند و گفتند برای #چهارشنبه بلیت گرفته‌ایم و باید رهسپار #سامرا شود.»😭
🍃🌷🍃
پس از 28# روز #حضور در #سامرا و #فعالیت‌های مستشاری وقتی خبر می‌رسد که داعشی‌ها قصد منفجر کردن سد #سامرا را دارند
🍃🌷🍃
به همراه #مترجمش #شهید فاضل برای #سرکشی به اوضاع #منطقه رهسپار می‌شود که روی #تله انفجاری دشمن می‌رود و به #شهادت می‌رسد.😭😭
🍃🌷🍃
#پدرم بهم  #وصیت کرده بودند که #قبل از #خاکسپاری‌اش، #زیارت عاشورا را در #مزار شو