🌹محفل شهدا🌹
598 subscribers
47.9K photos
40.3K videos
674 files
1.87K links
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل الفرجهم اینجا محفل شهداست به محفل شهدا خوش آمدید
Download Telegram
*💫💫💫💫🌟🌟🌟🌸🌿🌸🌷 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى 🌸مُحمَّــــــــدٍ وآلِ مُحَــمَّد🌸ٍ وعَــــجِّلْ فَـــرَجَهُـــم 🌷💫💫💫🌟🌟🌸🌿🌸*
بارالها
میگویند هنگام اذان از هر موقعی به تو نزدیکتریم

خدایا
به این وقت عزیز تمام بیماران خصوصابیماران کرونایی را لباس عافیت بپوشان
الهی آمین یارب العالمین🌸
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هنگام اذان است 🌷
لحظه اجابت دعاست🌷
خدایا ظهور حجتت را برسان 🌷
خدایا قلب مقدسش از ما راضی وخشنود بگردان 🌷
خدایا موانع ظهورش برطرف بگردان 🌷
خدایا عاقبت همه مارو ختم به خیر بگردان 🌷
خدایا ما را آنی وکمتر از آنی به خودمان وامگذار🌷
خدایا تا مارو نبخشیدی از این دنیا نبر🌷
الهی آمین بحق حضرت زینب(س)🌷

🍃🌸🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمّد وَعَجِّل فَرَجَهُم وأهْلِك أَعدَائَهُـم أجمَعین🌹
🌹 التماس دعا🌹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیه الکرسی تقدیم دوستان و همراهان عزیز

خداوند حافظ و نگهدارتان باد


💞
مےدانیـد !🙂
بِینِ‌خودِمـان‌بِمـانَد🦋
گـاهے !
دلمـان‌مےخواهَـد🌱
دِلِ‌شما‌هَـم‌بـرای‌ما‌تَنگـ‌شَود ... !💔
#سلام_صبحتون_شهدایی🌹🕊
#شهید_محمودرضابیضائی❤️
#بصیرتِ_محمودرضا


#دکتر_احمد_ضا_بیضائی:

🌷اصل قضیه آرمان اسلام است
و هرکس به اندازه ای که ملتزم به اسلام باشد و
#به_اندازه_شناخت_و_درک_خودایمان را از عقل وارد قلب خود کند،
به راحتی به فرمان #ولیّ_زمان خود لبیک می گوید.
در زمان #امام_حسین(ع) نیز مسلمان زیاد بود و کسانی هم که مقابل امام(ع) ایستادند، مسلمان بودند و به قصد اجر معنوی بر امام معصوم شمشیر کشیدند.

🍃🌸سیدالشهدا(ع) در کربلا فرمودند: «دین در دهان دینداران مثل آب دهان می چرخد تا زمانی که بلا پیش نیامده است؛ اما زمان ابتلا دینداران بسیار کم هستند» و ما می بینیم که
👈 از میان آن همه مسلمان فقط 72 نفر امام معصوم(ع) را یاری می کنند.!!!

اوایل غائله سوریه ، چند بار شاهد بحثهای تند بین محمودرضا با کسانی بودم که سعی میکردن قانعش کنن قصه حضور در سوریه اشتباهه ، اما امروز یه پایِ خودشون سوریه است.
نه اینکه چون برادرم بود اینو میگم ؛
یکی از چیزایی که محمودرضا رو بزرگ میکنه اینه که #به_موقع_تشخیص داد .!

#شهید_محمود_رضا_بیضائی

─═इई:🍃🌷🍃 :ईइ═─
🍂بابا دوست دارم آنقدر اشک بريزم كه خبر اشک های بی پايان دخترت به تو برسد ، بعد تو به سوی من بيايی

من نشسته ام ، سر روی زانو گذاشتم و اشک ميريزم ، تو می آيی ، سرم را بالا می گيرم🍁

به چشمانم نگاه می كنی به چشمانت نگاه می كنم بعد اشك در چشمان تو هم حلقه می زند..

اشكهای دخترت را با انگشتان زيبا و سرو قامت پدرانه ات پاک می كنی ، كمی آرام می شوم ، بعد سرم را روی زانو های تو ميگذارم مثل ابر بهار می بارم ...

بابا تو كه آمدی از زمستان عبور كردم ، با تو ، با آمدنت .🍂

بعد مثل نور آفتاب ، مهربانيت روی من می بارد.

اشک هايم كه تمام شد در همان انتهای زمستان ابری چون بهار جوانه می زنم ، سبز می شوم .دوستت دارم بابامحمودرضا .
🌷
بابا صبر کن مامان را صدا کنم که آمدی ...
هیسسس کوثر جانم....

دستانم را می گيری مرا كنار پنجره می بری ، حياط پر از برف است ، لبخند می زنی و می گويی:
تولدت مبارک دلبندم ....
کوثر جانم اشك نريز قربانت شوم ،،،، چشم بابا ....اشک نمی ريزم .🌷

می گويی بايد صبور باشم و چون دختران امام حسین (ع) ادامه دهنده راه پدرم باشم ...
و ‌مادرمهربانم را به آمدن بهار دلگرم كنم تا بار سنگينی برفها را روی شانه هايش طاقت بياورد ،
بعد لبخند می زنم ، تو بابای مهربانی؛ برای دل کوچک کوثرت دعا کن ...
🌷
بعد از جا بر می خيزی به سمت در می روی ، چمدانت را بر می داری ، كفش به پا می كنی و می گويی

به اميد بهار دخترم،
خداحافظ دختر نازنیم ،
کوثر خانوم بابا !
🍂
با تو با زمستان خداحافظی می كنم بابا، تو را بدرقه می كنم ،

حالا وسط برف ها ايستادم❄️

هوا سرد است اما دردناک نيست استخوان سوز نيست ، ترسناک نيست
🕊
تو می روی و من می دانم قرار است جايی كه من نمی دانم در زمستان همراه امام و مولایمان(عج) اشک دنیا را پاك كنی و دوباره بهار به پا كنی....
🌸

#از_عشق_دل_نوشت
#شهید_محمودرضا_بیضایی🌷
رمزورازشهادت

آبان1392بعدازتشیع پیکر مطهرشهیدمحمدحسین مرادی درمجیدیه، بامحمودرضاراه افتادیم سمت گلزار شهدای چیذرکه به مراسم تدفین برسیم.جمعیت زیادی برای تدفین پیکر آمده بود. من سعی کردم تاجایی که می توانم خودم را به محل تدفین نزدیک کنم.برای همین چند دقیقه ازمحمودرضاجداشدم. خیلی شلوغ بودونمی شدجلورفت. چند دقیقه ای تقلا می کردم جلوتر بروم، اماوقتی دیدم نمی شود، منصرف شدم وبرگشتم عقب پیش محمودرضا. محمودرضا کاملآ دورازجمعیت ایستاده وتکیه زده بودبه دیوار.زیپ کاپشن رابه خاطر سردی هواتازیرگلوبسته بودوسرش راانداخته بودپایین.دستهایش را هم کرده بود توی جیب شلوارش وکف یکی ازپاهایش راداده بودبه دیوار.یک سماور بزرگ چندمترآن طرف ترگذاشته بودند جلوی امامزاده. رفتم دوتا چای گرفتم. یکی ازچای ها راآوردم وبه محمودرضا تعارف کردم. بادست اشاره کردکه نمی خواهدوچایی رانگرفت. ایستادم کنارش.چنددقیقه ای توی همین حالت بود. سرش را کاملاً پایین انداخته بود. طوری که نگاهش به زمین هم نبودوانگارداشت روی لباسش رانگاه می کرد. نمی دانم چرا احساس کردم داردتوی دلش با شهید مرادی حرف می زند. فکراینکه نکندشهیدبعدی محمودرضا باشد، یک لحظه مثل برق ازذهنم گذشت. دقیقا همین طورهم شد. شهید بعدی سوریه، محمودرضا بود که دو ماه بعد درمتطقهٔ قاسمیه به یاران شهیدش ملحق شد. حالت آن روزش در گلزار شهدای چیذر مدام جلوی چشمم هست ویادم نمی رود.

#شهید_محمود_رضا_بیضائی
#به_روایت_احمد_رضابیضائی

─═इई:🍃🌷🍃 :ईइ═─
🌺۵صلوات به نیابت از شهید محمودرضا بیضایی برای فرج زودتر امام زمان عج❤️

🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با یاد دمشق غرق غم مےباشم
در بیݩ همیݩ نوحہ و دم مے‌باشم

با پرچم سرخ یااباعبداللّہ
سرباز مدافع حرم مے‌باشم.

شهید #محمدرضا_دهقان

یاد شهدا باذکرصلوات🌹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM