🌹محفل شهدا🌹
596 subscribers
50K photos
42.5K videos
693 files
1.9K links
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل الفرجهم اینجا محفل شهداست به محفل شهدا خوش آمدید
Download Telegram
#خاطرات_شهید

💠شهادت آرزوی دیرینه شهید مظفری‌نیا بود و می‌خواست طوری شهید شود که پوزه آمریکا و اسرائیل را به خاک بمالد

مهربان و خوش‌اخلاق بود و دست به خیر داشت؛ حتی وقتی که خسته از مأموریت و کار برمی‌گشت اگر احساس می‌کرد کسی چه پدر و مادر و چه غریبه به کمکش نیاز دارند لباس از تن بیرون نمی‌آورد و به کمک و خدمت می‌شتافت..

راوی: برادر شهید

🌷شهید_شهرود_مظفری_نیا
تاریخ شهادت ۱۳دی۱۳۹۸ بغداد
#شهید_مقاومت

┈••✾•🌿🌸🌺🌸🌿•✾••┈
#خاطرات_شهدا🕊

🍃نمازگزاران مسجد که من را می شناختند
می گفتند: زیاد به این پسر دل نبند
حسین ماندگار نیست و پرواز می کند
یک روز که در مراسم تشییع پدر دوست حسین رفتیم
دوست حسین در ماشین که نشسته بودیم،
گفت: می‌خوام مطلبی به شما بگم
ناراحت که نمیشید؟
گفتم: نه
گفت: حسین شما موندگار نیست
شهید میشه
زیاد بهش دل نبندید
گفتم: این حرف ها چیه؟
شهادت که به این آسونی نیست
شهادت یک تکامله!
گفت: نه همینجوری نمیگم
با بررسی‌ که از اخلاق و رفتار حسین کردم میگم
حتی قبل از ورود حسین به سپاه،اخلاق و رفتارش شهدایی بود...

راوی: پدر شهید
#شهید_حسین_معزغلامی

•┈•••✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸

☀️#روزشمار_شهدایی_مدافعان_حرم
🗓امروز ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ مصادف‌با سالروز:

🌷 ولادت شهید مجید قربانخانی

◙☜ شهید‌ #مجید‌_قربانخانی
◙☜#تاریخ‌تولد: ۱۳۶۹/۵/۳۰
◙☜#تاریخ‌شهادت: ۲۱دی ۱۳۹۴

📝بهش میگفتن مجید بربری، از بس برای قهوه خونه محل نون بربری میخرید و پاتوقش قهوه خونه ها بود. #اهل‌نماز‌و ‌روزه‌نبود.

📝تا اینکه یک شب #در‌روضه‌ی‌حضرت #زینب‌دلش‌شکست‌و‌قول‌داد.تا‌آخرین #نفس‌از‌حرم‌اهل‌بیت‌دفاع کنه.

📝رفت سوریه... شد مدافع حرم...

#خاطرات_شهید

💠اخلاق خوب

اعتقادات مذهبی قلبی اش خیلی زیاد بود، منیتی نداشت بدون اینکه در ظاهر بخواهد به مردم نشان دهد.
همش در نهانش بود نه آشکار
بلکه فقط بین خودش و خدایش بود.

● بدییی اگر در خانواده و دیگران می دید زود فراموش می کرد ولی خوبیشون را حسابی به خاطر می سپرد و قدر دانشان بود...
طاقت نداشت غم خانواده و یا کسی را ببیند همیشه سعی می کرد خانواده و اطرافیانش را از خود راضی نگه دارد.

بله! همین خوبی هایش بود که از آن یک شهید ساخت.

💟مجید خیلی شجاع بود


🌷#شهید_مجید_قربانخانی
#حر_مدافعان_حرم🕊
🎊#تولدت_مبارڪ_مردآسمانی

💐🌷🌸
📨#خاطرات_شهدا

🌕شهید مدافع‌حرم
#محمدحسن_قاسمی

🔷اولین شهید مدافع‌حرم جامعه پزشکی


🌻پدر شهید نقل می‌کند: محمدحسن در دوران دانشگاه بسیار فعّال و پویا بود. رشته‌ تحصیلی‌اش، تکنسین هوشبری اتاق عمل بود ولی در بیمارستان، از آموختنِ هیچ چیزی دریغ نمی‌کرد.

🦋این را وقتی متوجه شدیم که در سوریه به فاصله‌ی یکی دوهفته از رفتنش، بعنوان مسئول بیمارستان انتخاب شد. همرزمانش می‌گفتند او وقتی بیمارستانی را تحویل می‌گرفت، صفر تا ۱۰۰ کارها را یک‌تنه راه‌اندازی می‌کرد و تحویل پرسنل می‌داد.

🌻فرقی نمی‌کرد بخش رادیولوژی باشد یا آزمایشگاه یا اتاق عمل؛ قاعده‌ی هر کدام را به خوبی می‌دانست و معتقد به کار بر مبنای آخرین فناوریِ روز بود. چون زبان انگلیسی را خوب می‌فهمید، مطالب لازم را از بروزترین منابع تخصصی‌اش می‌دید و اجرا می‌کرد.

🦋بعد از شهادتش به ما گفتند: ما نیروی بسیار ارزشمندی را از دست دادیم. می‌خواستیم در آینده، او را به عنوان مسئول کل تشکیلات پزشکی ایران در سوریه قرار دهیم، چون این قابلیّت را داشت.

•┈••✾•🌿🌸🌺🌸🌿•✾••┈•
#خاطرات_شهید

●پسرم ازروی پله ها افتاد ،دستش شکست.
بیشتر از من عبدالحسین هول کرد.بچه راکه داشت به شدت گریه میکرد بغل گرفت.
ازخانه دویدبیرون.چادرسرم کردم ودنبالش رفتم.ماتم برد وقتی دیدم دارد می رودطرف خیابان.تامن رسیدم به او،یک تاکسی گرفت.
درآمد لحظه ها،ماشین سپاه جلوی خانه پارک بود.

●خانه ما آفتاب گیربود.ازاواسط بهارتااوایل پاییز من وچند بچه قدونیم قد،دایم باگرما دست و پنجه نرم می کردیم.
فقط یک پنکه درب وداغان داشتیم.من نمی دانستم عبدالحسین فرمانده گردان است ولی می دانستم حقوق اوکفاف خریدن یک کولر را نمی دهد‌.
یک رو اتفاقی فهمیدم ازطرف سپاه تعدادی کولر به او داده اند تابه هرکس خودش صلاح میداندبدهد.
بعضی از دوستانش واسطه شده بودند تایکی ازآنهاراببردخانه خودش ،قبول نکرده بود.بهش اصرارکرده بودند.
گفته بود:این کولرهامال آن خانواده هاییه که جگرشون داغ شهید داره ،تاوقتی اوناباشن نوبت به خانواده من نمی رسه...

#شهید_عبدالحسین_برونسی

#سالروز_ولادت..🌸🌹

•┈•••✾••┈•
💌#خاطرات_شهدا

🟢شهید مدافع‌حرم سعید شبان

♨️پاسدار فوتبالیست مدافع‌حرم

⚽️پاسدار شهید مدافع‌حرم سعید شبان، یکی از ورزشکارانِ بااخلاق ارومیه بود. او در سنین نوجوانی به رشته فوتبال علاقه‌مند شد و فوتبال را به‌صورت حرفه‌ای دنبال کرد و وارد دنیای ورزش شد. شهید شبان در سال۱۳۷۹ اولین بازی رسمی خود را در تیم شهید باکری آذربایجان غربی انجام داد.

اخلاق خوب و نجابت خاص سعید باعث شد تا پله‌های ترقی را به سرعت بپیماید و مورد علاقه‌ی مربیان تیم‌های بزرگسالان قرار گیرد. او در ادامه در تیم‌های مختلف ارومیه، فوتبال خود را تا زمان شهادت ادامه داد.

⚽️در لیگ‌های دسته یک بزرگسالان ارومیه، دسته یک بزرگسالان و لیگ برتر فوتبال استان آذربایجان غربی در میادین حضور داشت. همبازی‌های سعید شبان همیشه از وی به عنوان بازیکن اخلاق و اسطوره ستودنی در این خصوص یاد می‌کنند. سعيد فوتباليست بسيار خوبی بود و ۲۱حكم قهرمانی نيز در اين رشته داشت.

#به‌مناسبت_سالروز_شهادت💔

هدیه به روح مطهر شهید صلوات
اللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد و عجّل فرجهُم

•┈•••✾••┈•
#خاطرات_شهدا🕊

🍃نمازگزاران مسجد که من را می شناختند
می گفتند: زیاد به این پسر دل نبند
حسین ماندگار نیست و پرواز می کند
یک روز که در مراسم تشییع پدر دوست حسین رفتیم
دوست حسین در ماشین که نشسته بودیم،
گفت: می‌خوام مطلبی به شما بگم
ناراحت که نمیشید؟
گفتم: نه
گفت: حسین شما موندگار نیست
شهید میشه
زیاد بهش دل نبندید
گفتم: این حرف ها چیه؟
شهادت که به این آسونی نیست
شهادت یک تکامله!
گفت: نه همینجوری نمیگم
با بررسی‌ که از اخلاق و رفتار حسین کردم میگم
حتی قبل از ورود حسین به سپاه،اخلاق و رفتارش شهدایی بود...
راوی: پدر شهید
#شهید_حسین_معزغلامی

•┈•••✾••┈•
🌹محفل شهدا🌹
🌺صلوات، نوری در بهشت است. 🌺صلوات پل صراط است. 🌺صلوات، شفیع انسان است. 🌺صلوات، ذکر الهی است اللّهم صلّ عَلىٰ مُحمّد و آل مُحمّد و عَجّل فَرجَهم ____🍃🌸🍃____
⭕️ سرخ شدن صورت سردار شهید حاج
حسین #پور_جعفری از حرف شهید
حاج #قاسم_سلیمانی

♦️یک‌بار در محل کارش آن‌ قدر حالش بد
شده بود که برده بودندش بیمارستان بقیة الله.

🔹کاری داشتم و هرچه زنگ می‌زدم تلفنش را
جواب نمی‌داد محل کارش هم جواب درستی
نمی‌دادند یک‌بار می‌گفتند رفته بیرون کار
داشته و یک‌بار می‌گفتند رفته تجدید وضو بکند.

🔸ساعت ۹ شب بود که #حاج‌_قاسم
تماس گرفت و گفت:
حاج‌خانم حسین کمرش کمی درد گرفته
آوردمش بیمارستان احتمالا امشب نگه‌اش
دارند
اگر می‌خواهی بیا یک سر ببینش.
با بچه‌ها رفتیم بیمارستان حاج‌قاسم با
خنده گفت: بیا حسین این‌ هم بچه‌ها و نوه‌هایت

🔸حسین خجالتی بود از حرف حاجی صورتش سرخ شد.
آن شب راضی نشد بیمارستان بماند
کمرش را با کمربند طبی بست و با آمبولانس
آوردیمش خانه.
دکتر تا یک ماه استراحت مطلق برایش
تجویز کرده بود اما مثل همیشه گوشش بدهکار نبود.

🔸کمربند می‌بست و نمازهای واجبش
را ایستاده می‌خواند و نماز مستحبش را
نشسته یک هفته نشده رفت سر کار.

راوی: همسر بزرگوار شهید
🌷#خاطرات_سرداردلها

🇮🇷 التماس دعای فرج وشهادت 🇮🇷

🌷ارواح طیبه شهدا صلوات 🌷
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸

#خاطرات_شهید

● همیشه از پدر و مادر قدردانی می‌کرد و عذرخواه بود که نتوانسته محبّت آن‌ها را جبران کند. علاوه بر آن، به من و برادرم که از او کوچک‌تر بودیم، احترام می‌گذاشت و هیچ‌وقت ما را به اسم صدا نمی‌زد، بلکه می‌گفت: آبجی و داداش.»

● یک سال قبل از شهادتش، در برخی از خصوصیات اخلاقی و اعتقادی­اش به کمال رسید؛ به گونه‌ای که بتواند برای شهادت آماده شود. او هیچ وابستگی‌ای به دنیا نداشت. در پایگاه محل خدمتش، چند عکس شهید را روی دیوار قرار داده بود؛ اما یک جای خالی کنارش گذاشته بود. به دوستانش می‌گفت: این، جای عکس من است. او همیشه به من می­‌گفت: حجابت را حفظ کن و در زندگی، حضرت فاطمه را الگوی خودت قرار بده.»

✍️به روایت خواهر شهید

#شهید_رضا_قربانی_میانرودی🌷
#سالروز_شهادت

●ولادت : ۱۳۷۰/۱۲/۲۵ تنکابن ، مازندران
●شهادت : ۱۳۹۲/۶/۱۶ درگیری باقاچاقیان ، کرمانشاه


🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجّل فرجهُم
وسط جبهه
بهش گفتم بچه!
الان چه وقتِ نماز خواندنه؟
گفت: از کجا معلوم دیگه وقت کنم
و شروع کرد نماز خواندن ....
السلام‌علیکم‌ورحمة‌الله‌وبرکاته را که گفت
یک خمپاره آمد و بُردش ....

🌷#خاطرات_شهدا
🕯#شادی_ارواح_طیبه_شهداصلوات

🇮🇷 التماس دعای فرج وشهادت 🇮🇷